فرمت :WORD تعداد صفحه :74
مقدمه
هر که نه گویای توخاموشبه هرچه نه یاد تو فراموش به
سپاس وستایش کریمی را که با کمال کبرا و عظمت واستغناء وعزت درِ لطف و مرحمت وبابِ عطوفت ورافت بر روی بندگان گشوده واصناف خلائق را از شریف و وضیع وخاص وعام رخصت مکالمه و مناجات و عرض حاجات عطا فرموده.
هر که رازی دارد،باوی روی بروی تواند گفت و هر که نیازی آرد در حضرت او عرض تواند نمود.
نه بر درش دربانی برگمشته که به کمک رشوه به او متوسل باید نمود،نه مانعی ونه رادعی، ونه ترس از چوبکی محافظ و مدافعی.
هرکه خواهد گو بیاوهرچه خواهد گو بگو
گیروداروحاجب و دربان،دراین درگاه نیست
همه کسرادرهمه جاوهمه وقت به جناب او را است واز ظاهر وباطن همه درهمه حال آگاه دولت ابدی و سلطنت سر مدی او را رواست و بس.تَعالی شَانُه وَتَقَدَّسَ.
پرستش ندای فطرت انسان،راز آفرینش و اصلی ترین نیاز بشر است .
عبادت سر لوحه تعالیم انبیاءو نشانه ایمان است وعبودیت حق عالی ترین رتبه ایست که آدمی می تواند به آن نائل گردد.
نمازدر راس همه عبادات و سرلوحه برنامه های تربیتی و پرورشی اسلام است .
نماز نویدی برای فرزندان حضرت آدم که : ای انسان ؛ای غمگین از هجران ؛ از هبوط متأثر مباش ؛« نماز » معراج مومن است .
پس ، در طریق عبودیت حق با آگاهی و اخلاص باید گام نهاد تا آدمی به مراحل کمال شایسته ی خود نائل گردد .
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
ستایش او را سزاست ، نیایش او را رواست که کرده خود رهبری ما به سپاس آوری
«وَ صَلَّ اللهُ عَلَی خَیرِ خَلقِهِ وَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّم . »
چرا عبادت ؟
عبادت به معنای اظهار ذلت ، عالی ترین نوع تذلل و کرنش در برابر خداوند است . در اهمیت آن همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران ( عالم تکوین و تشریع ) برای عبادت است . خداوند می فرماید: « و ما خََلَقتُ الجِنَّ و الإنسَ إلّا لِیَعبُدونِ »»1
هدف آفرینش هستی و جن و انس ، عبادت خداوند است .
کارنامه همه انبیاء و رسالت آنان نیز ، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است :
« وَ لَقَد بَعَثنا فی کُلِّ اُمَّةٍ رَسولاً أن اعبُدوا اللهَ وَ اجتَنَبوا الطّاغوتَ »2
پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران ، عبادت بوده است . روشن است که خدای متعال ، نیازی به عبادت ما ندارد ( فاِنَّ اللهَ غَنیٌ عَنکُم )3 و سود عبادت ، به خود پرستندگان بر می گردد ، هم چنان که درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلم ندارد .
عبادت فطری است !
اگر عبادت امری فطری شد ؛ یعنی بر اساس فطرت و سرشت پاکی که خداوند در نهاد هر بشری قرار داده است ، انجام شد همواره با ارزش است .
امتیاز فطرت بر عادت آنست که زمان و مکان ، جنس و نژاد و سن وسال در آن تأثیری ندارد و هر انسانی از آن جهت که انسان است ، آن را دارا می باشد ، مانند علاقه به فرزند که اختصاص به منطقه و نژاد خاصی ندارد و هر انسانی فرزندش را دوست می دارد . 4 اما مسائلی مانند شکل و فرم لباس یا غذا از باب عادت است و در زمان ها و مکان های مختلف ، متفاوت است . در بعضی مناطق ، چیزی مرسوم است که در جاهای دیگر رسم نیست .
عبادت و پرستش نیز یکی از امور فطری است و لذا قدیمی ترین ، زیباترین و محکم ترین آثار ساختمانی بشر مربوط به معبدها ، بتکده ها و آتشکده هاست . هدف انبیاء
نیز ایجاد روح پرستش در انسان نبوده است ، بلکه اصلاح پرستش در مورد شخص معبود و شکل عبادت است
1 - ذاریات ، آیه ی 56 2- نحل ، آیه ی 36 3- زمر ، آیه ی 7
بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن ، دعوت به توحید در عبادت می کند ، نه اصل عبادت ؛ زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد ؛ مثل میل به غذا که در کودکی هست ، ولی اگر راهنمایی نشود به جای غذا خاک می خورد و لذت هم می برد اگر رهبری انبیاء نباشد ، مسیر این غریزه منحرف می شود و به جای خدا ، معبود های دروغین و پوچ پرستیده می شود . آن گونه که در نبود حضرت موسی و غیبت چهل روزه اش ، مردم با اغوای سامری ، به پرستش گوساله ی طلایی سامری روی آوردند .
نقش عبادت
عبادت قرار دادن همه ابعاد زندگی در مسیر خواست و رضای الهی است . این گونه رنگ خدایی زدن به کارها تأثیر های مهمی در زندگی انسان دارد که به گوشه ای از آن ها اشاره می شود :
1-باقی ساختن فانی
قرآن می فرماید : « ما عِندَکُم یَنفَدُ وَ ما عِندَ اللهِ باقٍ » 1
آنچه نزد شماست ، پایان می پذیرد و آنچه نزد خداست ، ماندگار است. »
و نیز:«کُلُّ شَی ءٍ هالِکٌ اِلّا وَجهَهُ » 2 هر چیزی نابود می شود مگر آنچه وجهه و رنگ و روی الهی داشته باشد .
2- تبدیل مادیات به معنویات
اگر هدف در کارها خدا باشد و انسان بتواند نیت وانگیزه و جهت کارهایش را در مسی خواست خداود قرار دهد و بنده ی او باشد ، حتی کارهای مادی از قبیل خوردن ، پوشیدن ، دیدار ، کار روزانه ، خانه داری ، تحصیل ، همه و همه معنوی می شوند و بر عکس گاهی مقدس ترین کارها اگر با هدف مادی و دنیوی انجام گیرد از ارزش می افتد . اولی نهایت استفاده است ، دومی نهایت زیان .
ابعادعبادت در فرهنگ اسلام عبادت فرا تر از نمونه هایی چون نماز و روزه است . همه ی کارهای شایسته که به نفع مردم نیز باشد ، عبادت است . به برخی از کارها که در اسلام عبادت به حساب آمده اشاره می کنیم :
1- نحل ، آیه ی 96 2- قصص ، آیه ی 88
1-تفکر در کار خدا
امام صادق (ع) می فرمایند :
« لَیسَتِ العِبادةُ کَثرَةَ الصلوةِ و الصَومِ إنّما العِبادَةَ التَّفَکُرُ فی أمرِالله ِ » 1
عبادت ، زیاد نماز خواندن و روزه گرفتن نیست ، همانا عبادت اندیشیدن در امر خداوند است .
2-کسب و کار
رسول خدا (ص) می فرمایند :
« العِبادةُ سَبعونَ جُزئاً أفضلُها طَلَبُ الحَلال »2
عبادت هفتاد بخش است ، برترین آن طلب حلال و به دنبال روزی رفتن است .
3-آموختن دانش
پیامبر اسلام فرمود :
« مَن خَرَجَ یَطلُبُ باباً مِنَ العِلمِ لِیَرُدَّ بِهِ الباطِلاً اِلیَ الحَقِّ وَ ضالّاً اِلیَ الهُدی کانَ عَمَلَهُ کَعِبادَةِ أربَعینَ عاماً » 3
کسی که از خانه به دنبال آموختن دانش بیرون رود تا با آن باطلی را رد کند و گمراهی را به عبادت بکشاند ، کار او همچون چهل سال عبادت است .
4-خدمت به مردم
روایات بسیاری است که خدمت به مردم و رسیدگی به مشکلات آن ها را از بسیاری از عبادت ها و حج مستحب به مراتب برتر به حساب آورده است .
به قول سعدی استاد شعر و ادب:
عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست
5-انتظار حکومت عدل جهانی
پیامبر (ص) فرمود : « اَفضَلُ العِبادَةِ اِنتِظارُ الفَرَجِ » 4
انتظار فرج و گشایش ( با آمدن امام زمان ) برترین عبادت است .
پس رنگ و صبغه ی الهی دادن به کارها ، هب ارزش آن ها می افزاید و آن را عبادت و گاهی برتر از عبادت می سازد . نیت صحیح اکسیری ا ست که هر فلز
1- میزان الحکمه ، ج 7 ، ص 542 2- وسائل ، ج 12 ، ص 11
3- محجة البیضاء ، ج 1 ، ص 19 4 - نهج الفصاحه ، جمله ی 409
بی ارزشی را طلا می سازد و کارهایی که با نیت تقرب انجام می گیرد ، عبادت می شود . با این حساب می توان گفت که ابعاد و نمونه های عبادت قابل شمارش نیست و حتی نگاه پر مهر به پدر و مادر ، نگاه به چهره ی علما و کعبه و نگاه به رهبر دینی و برادر دینی هم عبادت است . 1
نهرو مردی است که از سنین جوانی لامذهب شده ، در اواخر عمر یک تغییر حالی در او ایجاد شده و خودش می گوید : من هم در روح خودم و هم در جهان یک خلائی را ، یک جای خالی را احساس می کنم که هیچ چیز نمی تواند آن را پر کند مگر یک معنویتی و این اضطرابی که در جهان پیدا شده است ، علتش این است که نیروهای معنوی جهان تضعیف شده است . این بی تعادلی در جهان از همین است . می گوید : الان در کشور اتحاد جماهیر شوروی این ناراحتی به سختی وجود دارد . تا وقتی که این مردم گرسنه بودند و گرسنگی به ایشان اجازه نمی داد در مورد چیز دیگری فکر بکنند ، یک سره در فکر تحصیل معاش و مبارزه بودند . بعد که یک زندگی عادی پیدا کردند یک ناراحتی روحی در میان آن هاپیدا شد . در موقعی که از کار بیکار شدند ، تازه این اول مصیبت آن هاست که این ساعت فراغت و بیکاری را با چه چیزی پر کنند . بعد می گوید : گمان نمی کنم این ها بتوانند آن ساعات را جز با امور معنوی یا چیز دیگری پر کنند و این همان خلائی است که من دارم .
پس معلوم می شود که انسان یک احتیاجی به عبادت و پرستش دارد . امروزه که در دنیا بیماری های روانی زیاد شده است ، در اثر این است که مردم از عبادت و پرستش رو بر گردانده اند .
عبادت نیاز روحی بشر2
پرستش یعنی چه ؟ پرستش آن حالتی را می گویند که در آن انسان یک توجهی می کند از ناحیه ی باطنی خودش به آن حقیقتی که او را آفریده است و خودش را در قبضه ی قدرت اومی یبیند ، خودش را به او نیازمند و محتاج می بیند ؛ در واقع سیری است که انسان از خلق به سوی خالق می کند .
1- سفینة الحار ، کلمه ی « نظر » 2_ طهارت روح ،ص 46
نماز قطع نظر است از هر چه طبیب سرخانه است ؛ یعنی اگر ورزش برای سلامتی مفید است ، اگر هوای پاک برای هر کس لازم است ، اگر غذای سالم برای انسان لازم است ، نماز هم برای سلامتی روح انسان لازم است . شما نمی دانید اگر انسان در شبانه روز ساعتی از وقت خود را اختصاص به راز و نیاز دهد ، چقدر روحش را پاک می کند و عنصرهای روحی موذی به وسیله ی نماز از روح انسان بیرون می رود. 1
عبادت راز آفرینش
خداوند انسان را برای این آفرید که تنها او را پرستش کند وفرمان او را بپذیرد . پس او وظیفه اش اطاعت امر خداست.
« همانا جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا پرستش کنند . » 2
« همانا از آنان مباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند، خودشان را از یاد خودشان برد. » 3
مقاله نماز نیاز به درگاه بی نیاز