مدیریت استراتژیک
می توان مدیریت استراتژیک[1] را بدین گونه تعریف کرد : "هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه که سازمان را قادر می سازد به هدف های بلند مدت خود دست یابد."]3[.
دکتر علیرضا امیر کبیری در کتاب خود با عنوان مدیریت استراتژیک نیز این واژه را اینگونه تعریف می کند " تصمیمات و فعالیت های یکپارچه در جهت توسعه استراتژی های موثر، اجرا و کنترل با ارزشیابی نتایج آنها است"]5[.
2-2-4 برنامه ریزی استراتژیک
در کتاب آقای دکتر سید مهدی الوانی برنامه ریزی استراتژیک[2]، فرآیندی عنوان شده است که ضمن آن اهداف و خطوط کلی فعالیت ها و ماموریت های سازمان در دراز مدت تعیین می شود. در این نوع برنامه ریزی خصوصیاتی دیده می شود که مورد اتفاق نظر صاحب نظران قرار گرفته و ذیلا اشاره ای به آن خواهیم داشت.
الف) برنامه ریزی استراتژیک ارزش های حاکم بر جامعه، همچنین جهان بینی، اعنقادات و سنت های جامعه می باشد. جهان بینی ها، اعتقاد ها، و سنت های جامعه در برنامه ریزی جامع منعکس می شوند.
ب) برنامه ریزی استراتژیک معطوف به سوالات اصلی و مسائل اساسی سازمان است، در برنامه ریزی استراتژیک سوالاتی از قبیل، برنامه های امروز سازمان چیست؟ برنامه آتی چه باید باشد؟ امروز کجا هستیم و جهت گیری های آینده چیست؟ امکانات و منابع سازمان در آینده چه وضعیتی دارند و باید مصروف چه اهدافی گردند؟ مطرح می شوند.
ج) برنامه ریزی استراتژیک چهارچوبی برای برنامه ریزی و تصمیم گیری عملیاتی فراهم می آورد، در این نوع برنامه ریزی، مدیران به کمک خطوط تعیین شده قادر به اخذ تصمیمات سریع و صحیح در جهت اهداف اصلی سازمان می شود.
د) برنامه ریزی استراتژیک دارای دید بلند مدت بوده و افق های دورتری را در سازمان مطرح می نماید، و در این نوع برنامه ریزی به آینده های دور اشاره می شود تا موقعیت سازمان در بلند مدت ترسیم شود.
ه) برنامه ریزی استراتژیک در سطح عالی سازمان شکل می گیرد زیرا در این سطح است که تقریبا بطور همه جانبه ای اطلاعات لازم در مورد امکانات، منابع ، سازمان و انتظارات و توقعات در آن متمرکز است.
و) برنامه ریزی استراتژیک عملیات و اقدامات سازمان را در دوره های زمانی طولانی هماهنگ نموده و به آنها پیوستگی و انسجام می بخشد.
ز) برنامه ریزی استراتژیک فراگیر بوده و برنامه ریزی عملیاتی سازمان را در بر می گیرد و به آنها جهت می بخشد]13[.
برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی رسمی با مجموعه ای از فرآیندهاست که برای تعیین استراتژی های یک سازمان بکار گرفته می شود]19[.
برایسون بر اساس نظرات السون و ایدی برنامه ریزی استراتژیک را تلاشی منظم در جهت اتخاذ تصمیم ها و انجام اقدامات بنیادینی تعریف می کند که موجب آن اینکه یک سازمان چه می کند و چرا اموری انجام می دهد مشخص خواهد شد]6[.
2-2-5 استراتژیست
استراتژیست ها[3] افرادی هستند که مسئول موفقیت یا شکست سازمان می باشند. در هر سازمان استراتژیست ها عهده دار سه مسئولیت اصلی هستند. ایجاد بستر برای تغییر، ایجاد تعهد و احساس مالکیت و ایجاد توازن بین ثبات و نوآوری ]3[.
2-2-6 بیانیه مأموریت
بیانیه مأموریت[4] سندی است که یک سازمان را از سایر سازمان های مشابه متمایز می نماید. مأموریت سازمان نشان دهنده طیف فعالیت، از نظر محصول و بازار می شود. در بیانیه مأموریت پرسشی که پیش روی همه استراتژیست ها وجود دارد، این است که:« ما به چه کاری مشغول هستیم؟»]3[.
2-2-7 چشم انداز
چشم انداز سازمان« بیان آینده مطلوب و امکان پذیر از سازمان است» و حالت مشخص تری از مأموریت با ابعاد و قید زمانی است.
2-2-8 هدف های بلند مدت
هدف های بلند مدت به صورت نتیجه های خاصی هستند که سازمان می کوشد در تأمین مأموریت خود به دست آورد. مقصود از دوره بلند مدت، دوره ای است که بیش از یک سال باشد. از آن نظر این هدف ها برای موفقیت سازمان لازم و ضروری هستند که تعیین کننده مسیر شرکت می باشند. هدف های بلند مدت می توانند چالشگر، قابل سنجش، باثبات، معقول و روشن باشند. در یک شرکت بزرگ این هدف ها باید بر حسب کل شرکت، بخش ها و واحد های وظیفه ای تعیین شوند]3[.
2-2-9 نقاط قوت و ضعف داخلی
نقاط قوت و ضعف داخلی در زمره فعالیت های قابل کنترل سازمان قرار می گیرند که سازمان آنها را به شیوه ای بسیار عالی یا بسیار ضعیف انجام می دهد. آنها در سایه فعالیت های مدیریتی، بازاریابی، امور مالی(حسابداری)، تولید (عملیات)، تحقیق و توسعه و سیستم های اطلاعات رایانه ای بوجود می آیند. یکی از فعالیت های اصلی و ضروری مدیریت استراتژیک این است که نقاط قوت و ضعف دوایر و واحد های سازمان را شناسایی و آنها را ارزیابی کند]3[.
2-2-10 فرصت ها و تهدیدات خارجی
مقصود از فرصت ها و تهدیدات خارجی رویداد ها و روند های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بوم شناسی، محیطی، سیاسی، قانونی، دولتی، فن آوری و رقابتی است که می توانند به میزان زیادی در آینده به سازمان منفعت یا زیان برسانند. فرصت ها و تهدیدات به میزان زیادی خارج از کنترل یک سازمان است، از این رو از واژه خارجی استفاده می کنند]3[.
2-2-11 تجزیه و تحلیل محیطی
تجزیه و تحلیل محیطی یکی از روش های مورد استفاده در برنامه ریزی استراتژیک است که به منظور ارزیابی نقاط قوت و ضعف/ محدودیت ها ، فرصت ها و تهدید ها ی موجود در یک پروژه و میزان ریسک و خطر پذیری یک کسب و کار بکار گرفته می شود]22[.
2-3 ضرورت برنامه ریزی استراتژیک
اخیرا مدیران دریافته اند که با تعیین و تبیین اهداف و ماموریت های سازمان در دراز مدت بهتر می توانند برنامه های خود را به ثمر رسانند. سازمان بهتر کار می کند و نسبت به محیط خود واکنش های مناسب تری نشان می دهد ، بدین جهت استفاده از برنامه ریزی استراتژیک بعنوان یک ضرورت در سازمان ها مطرح گردیده است. با کمک این برنامه ریزی ، مدیریت قادر می شود جهت گیری های خود را در آینده معین ساخته و سازمان را در مقابل تغییرات و تحولات فردا مجهز سازد. برنامه ریزی استراتژیک به مدیر کمک می کند تا تصویر روشنی از سازمان و هدف های آن بدست دهد و فعالیت های سازمان را در هوای استراتژی واحدی هماهنگ سازد. لذا با تغییرات و تحولات تکنولوژیک، اجتماعی و سیاسی پیچیده شدن محیط خارجی سازمان، ارتباطات گسترده و متعدد سازمان با محیط و وسعت و گستردگی اغلب برنامه ها، طویل المدت بودن آنها، همه زیمینه هایی هستند که برنامه ریزی استراتژیک را برای سازمان ضروری و اجتناب ناپذیر ساخته اند.
2-4 مزایای برنامه ریزی استراتژیک
برنامه ریزی استراتژیک مزایای زیادی است که از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- قبل از پیش آمدن مشکلات احتمالی از وقوع آنها خبر می دهد.
- به علاقمند شدن مدیران به سازمان کمک می کند.
- تغییرات را مشخص کرده و شرایط عکس العمل در برابر تغییرات را فراهم می کند.
- هر نیازی را که برای تعریف مجدد سازمان ضروری است تعیین می کند.
- برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده بستر مناسب ایجاد می کند.
- دیدی هدفمند از مسائل مدیریت ارائه می دهد.
- شناخت فرصتهای بازارهای آینده را آسان تر می سازد.
- قالبی برای بازنگری اجرای برنامه و کنترل فعالیتها ارائه می دهد.
- به مدیران کمک می کند تا در راستای اهداف تعیین شده تصمیمات اساسی را اتخاذ کنند.
- به نحو موثرتری زمان و منابع را به فرصتهای تعیین شده تخصیص می دهد.
2-5 سبک های مختلف برنامه ریزی استراتژیک و تعیین استراتژی های سازمانی
در سازمان های مختلف تعیین استراتژی به سبک های مختلفی انجام می پذیرد، در بعضی از سازمان هایی که مدیران فعال مایشاء می باشند، تعیین اهداف کلی و ماموریت های آینده سازمان بر اساس نظر شخصی و قضاوت فردی آنها صورت می پذیرد. در این شیوه برنامه ریزی، مدیر با اتکا به بینش و آگاهی خویش و قدرت خود در سازمان به تعیین استراتژی می پردازد. اخذ تصمیم در این سبک بیشتر جنبه اشراق و دریافت های ذهنی فرد مدیر را داشته و قاعده و ضابطه خاصی بر آن حاکم نیست. در سبکی دیگر مدیران با توجه به استراتژی های وضع شده قبلی با ایجاد تغییرات جزیی و تدریجی در آنها به تعیین استراتژی های سازمانی اقدام می کنند و در این سبک از تحولات گسترده و جهشی خبری نیست و سازمان خود را گام به گام و مرحله به مرحله با شرایط جدید تطبیق می دهد، شیوه تغییرات جزیی در تعیین استراتژی، مخاطره ی بسیار کمی را بهمراه داشته، اما در مقابل سازگاری با شرایط متحول بیرونی به سرعت امکان پذیر نمی باشد. در سبکی دیگر به نام برنامه ریزی استراتژیک یا جامع، تعیین استراتژی های سازمانی بر اساس نظم و قاعده خاصی انجام می پذیرد و این راه مراحل ویژه ای بطور منظم را دنبال می کند. از آنجا که اتکا به نظرات فردی در تعیین استراتژی در شرایط متحول امروز کافی به نظر نمی رسد، سبک برنامه ریزی استراتژیک از سوی اغلب صاحب نظران مدیریت مفیدترین و موثرترین شیوه تعیین استراتژی قلمداد گردیده است. البته در موقعیت های خاص و استثنایی ممکن است شیوه نظر فردی یا تغییرات جزیی موثر واقع گردند ولی آنچه مدیران می توانند در اغلب موارد به کمک آن به تعیین استراتژی بپردازند برنامه ریزی استراتژیک است که در آن کوشش شده است ضمن استفاده از نقاط قوت سایر سبک ها به این کار نظم و قاعده داده و آن را طی مراحل منظم امکان پذیر سازد.
2-6 سطوح مدیریت استراتژیک
در هر سطحی از سلسله مراتب مدیریت، حیطه مشکلات و بعد دید مدیران از یکدیگر متفاوت است. هر چه به سطح بالاتر نزدیک می شویم حیطه های مسئولیت مدیران گسترش یافته و کوشش ها در جهت برنامه ریزی خیلی بیشتر اهمیت پیدا می کند. در سطوح پایین هم اجرای استراتژی ها در اولویت قرار می گیرد. بدین سبب در هر سطح مدیریتی کوشش استراتژیکی متفاوت از یکدیگر ضرورت پیدا می کند. در یک سازمان بزرگ از سه سطح متفاوت استراتژیکی می توان سخن به میان آورد که عبارتند از: 1- سطوح شرکتی 2- سطوح مؤسسه ای 3- سطوح وظیفه ای. سطوح مدیریت استراتژیک نیز هم چنانکه در حیطه های استراتژیک است به صورت سلسله مراتبی در سه سطح می تواند مورد بررسی قرار بگیرد که عبارتند از: سطح شرکتی، سطح مؤسسه ای و سطح وظیفه ای.
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 54
مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.
پیشینه تحقیق و مبانی نظری برنامه ریزی استراتژیک با فرمت ورد