یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره وحی

اختصاصی از یاری فایل مقاله درباره وحی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

وحی

وحی به معنای آگاهانیدن یا سخن پنهانی است، گاهی هم به معنی الهام، طلب، اخبار، فرمان، اشاره سریع و ... به کار رفته است. در اصطلاح مفسران قرآن و دانشمندان علوم قرآنی، وحی چنین تعریف‌هایی دارد: دانش و هدایتی که خداوند به شیوه‌ای سری و پنهانی و خلاف رسم معمول بشر در هر زمینه‌ای که بخواهد به بندگان برگزیده اش ارزانی دارد. و نیز: کلامی که خداوند به یکی از پیامبرانش فرو می‌فرستد و به آن دلش را نیرو می‌بخشد، و آن پیامبر می‌تواند عین آن را بر زبان آورد یا بنویسد و به مردم ابلاغ کند. وحی بر رسولان و پیامبران به دو گونه است: 1.القا در قلب، یعنی شیوه الهام یا رویای صادقه 2.سخن گفتن از آن سوی حجاب الهی با فرستادن جبرئیل. واژه وحی در قرآن کریم به معناهای زیر به کار رفته است: -- الهام فطری به انسان، همانند الهام به مادر حضرت موسی (سوره قصص، آیه 7) -- الهام غریزی به حیوانات، همانند الهام به زنبور عسل (سوره نحل، آیه 68) -- فرمان به جمادات، همانند فرمان دادن به زمین در آستانه روز قیامت (سوره زلزال، آیه 5) -- وسوسه شیطانی (سوره انعام، آیه 112) -- اشاره سریع، (سوره مریم، آیه 11) -- خبردادن و آگاهیدن (سوره آل عمران، آیه 44) -- رویا؛ همانند رویای حضرت ابراهیم علیه السلام درباره ذبح فرزندش. گفتنی است که سه مورد آخر از جمله وحی‌ها بر پیامبران است.

رابطه عقل و وحی

موضوع یاد شده تاریخى طولانى داشته و از دیرباز، همواره ذهن اندیشمندان دینی را به خود معطوف داشته و از دیدگاه‏هاى متفاوتى بدان پاسخ داده شده است،همچون:

اخذ جانب وحى و نفى عقل

این دیدگاه به ترتولیان کارتاژی منسوب است. این سخن معروف اوست که “ایمان مى‏آورم، چون امرى بى‏معناست.”

اصالت‏ بخشى به وحى و عقل را در خدمت فهم وحى دیدن (آگوستین و آنسلم)

تفوق عقل بر وحى (ابن رشد)

تعاضد عقل و وحى (توماس آکوئیناس و دیگران) که خود تفسیرهاى گوناگونى دارد.

تعاون بین عقل و وحی ، دیدگاه اسلام

این حدیث معروف است که: ماحکم به الشرع حکم به العقل

در جهان مسیحیت گفته شده :

پیامبران مشاهدات و حالات شخصی خود را در قالب مفاهیم ذهنی عرضه کرده‏اند و در متن مشاهده، که تجربه وجدانی و علم حضوری است، استدلال بی‏مورد می‏باشد. در خارج از آن صحنه و واقعه وحیانی نیز سخنانشان عادی است، نه متنی مقدس. از اینرو، ما نباید از متون وحیانی انتظار استدلال داشته باشیم. این نظریه با سابقه طولانی خود، در فلسفه دینی قدیس آگوستین در قرن چهارم و پنجم میلادی به عنوان “تقدم ایمان بر فهم”نمودار شد و حاصل آن چنین بود که ایمان از راه لطف حاصل می‏شود و فهم، پاداش ایمان است. بنابراین، تاکید چنین بود: “در پی آن مباش تا بفهمی، بلکه ایمان بیاور تا بفهمی”بدین‏سان، وحی از عقل، ایمان می‏طلبیده و تقریبا در تمام دوران قرون وسطی، این شعار غالب بوده است.طبق این نگرش، عقل تنها خدمتگزار ایمان بود.

در قرن حاضر نیز، که تفکر دینی مبتنی بر تجربه درونی و گرایش‏های عرفانی، صحنه‏گردان اذهان اندیشمندان غربی شده است، ملاحظه می‏گردد که عقل جایگاهی ندارد و نمی‏توان از او تعیین کننده‏ترین سخن را شنید، وحی به سراغ انسان می‏آید ولی عقل راهی به سوی خدا و دریافت پیام او ندارد و سخن خدا از طریق سخن انسان به گوش می‏رسد. این پیشنهادی بود از سوی “کارل بارث”که هم راه را بر نقد تاریخی گریزناپذیر کتاب مقدس باز می‏گذاشت و هم شنیدن سخن خدا از طریق کتاب مقدس را مفهوم می‏ساخت.دیدگاهاگزیستانسیالیستی از مسیحیت مشابه همین نگرش، به شدت، مخالف عقل و عقل‏گرایی بود، بینشی که تمام اهتمامش این بود که عقل را به عنوان پیش‏فهم وحی طرد نماید و وحی را پاسخ سؤال‏های “وجودی‏”انسان می‏دانست.

ارائه این دیدگاه در مسیحیت و گسترش آن به دو دلیل است:

یکی، حل مشکل متون مقدس که هر روز با تحقیقات تازه، اصالتش مخدوشتر می‏شود و محتوای نابسامان و نامعقول آن قابل دفاع نمی‏نماید. از این‏رو، ناگزیر به سراغ برچسب تازه‏ای می‏گشته‏اند تا کسی از این اسطوره‏ها و دست‏ نوشته‏های معمولی تقاضای استدلال و سازگاری با عقل را نداشته باشد.

دوم، مشکل بزرگ دیگری است که مسیحیت‏ با آن درگیر است، فرقی میان کشف و الهام عارفان و وحی پیامبران‏علیهم‏السلام نمی‏نهد و هر دو را در یک قلمرو می‏بیند. بدین لحاظ، به این نتیجه می‏رسد که انتظار استدلال از مکاشفه پیامبرانه بی‏مورد است و مخاطبان هرگز نباید چنین توقعی داشته باشند.

قلمرو وحی شناسی

جغرافیای بحث ما، فعلا در حق بودن قرآن نیست بلکه ناظر به امر دوم است یعنی مقدس بودن قرآن و این که قرآن کتاب وحی است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره وحی

دانلود تحقیق کامل درمورد وحی (معارف اسلامی)

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق کامل درمورد وحی (معارف اسلامی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد وحی (معارف اسلامی)


دانلود تحقیق کامل درمورد وحی (معارف اسلامی)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 20

 

«وحی‌» در لغت‌ به‌ معنای‌ اشاره‌ سریع‌ و گذراست‌، اما به‌ نظر می‌رسد که‌ این‌ تعریف‌ به‌ ویژه‌ در عرصه‌ دینی‌ چیز یا چیزهای‌ دیگری‌ را در خود مستتر دارد که‌ با دقت‌ بیشتر می‌توان‌ آنها را از درون‌ این‌ تعریف‌ بیرون‌ کشید. وحی‌ سخن‌ گفتن‌ به‌ اختصار نیست‌ بلکه‌ از آن‌ هم‌ کوتاهتر است‌. حتی‌ گاه‌ نه‌ با گُفتْ و صوت‌ که‌ با سر و دست‌، چشم‌ و ابرو وحی‌ می‌شود.

زکریا برای‌ مدتی‌ از سخن‌ گفتن‌ منع‌ می‌شود ولی‌ به‌ هنگام‌ خروج‌ از محرابِ خانه‌ قدس‌، با اشاره‌ به‌ اطرافیانش‌ می‌فهماند که‌ صبح‌ و شام‌ به‌ نیایش‌ خداوند بپردازند. در این‌ داستان‌، «وحی‌» یا همان‌ اشاره‌ سریع‌ جانشین‌ واژگان‌ و الفاظ‌ شده‌ است‌. نکته‌ دیگری‌ که‌ در این‌ داستان‌ مشخص‌ می‌شود اینکه‌ زکریا نمی‌خواهد با آن‌ اشاره‌ روش‌ نیایش‌ را به‌ قوم‌ خود بیاموزد زیرا قوم‌ او نیایش‌ کردن‌ را می‌دانند. وحیِ زکریا فقط‌ به‌ آن‌ است‌ که‌ آنها صبح‌ و شام‌ یا روز و شب‌ خداوند را نیایش‌ کنند. قوم‌ با این‌ اشاره‌ درمی‌یابند که‌ واقعة‌ مهمی‌ در راه‌ است‌. بنابراین‌ مخاطبان‌ زکریا در مورد چگونگی‌ نیایش‌ کردن‌ نیاز به‌ توضیح‌ مفصل‌ ندارند بلکه‌ با اشاره‌ شریعِ زکریا، ذهن‌ آنان‌ معطوف‌ به‌ نیایش‌ کردن‌ می‌شود.در داستان‌ فوق واژة‌ «وحی‌» برای‌ رسانیدن‌ پیام‌ زکریا به‌ قوم‌ بنی‌اسرائیل‌ آمده‌ است‌ اما در داستان‌ دیگری‌ که‌ مربوط‌ به‌ مادر موسی‌ است‌ همین‌ واژه‌ برای‌ رسانیدن‌ پیام‌ خداوند به‌ مادر موسی‌ آمده‌ است‌.
در شرایطی‌ که‌ به‌ دستور حکومت‌، تمامی‌ نوزادان‌ ذکور بنی‌اسرائیل‌ باید کشته‌ شوند تا از هر نوع‌ قیام‌ و شورش‌ احتمالی‌ آنان‌ پیشگیری‌ شود، زنی‌ از بنی‌اسرائیل‌ دور از چشم‌ ماموران‌ حکومت‌ پسری‌ می‌زاید. اولین‌ دغدغه‌ و هراسی‌ که‌ زن‌ را به‌ اندیشه‌ وا می‌دارد این‌ است‌ که‌ چگونه‌ نوزاد خود را از چشم‌ ماموران‌ حکومت‌ پنهان‌ نگه‌ دارد؛ او را به‌ دست‌ چه‌ کسی‌ بسپارد و کجا مخفی‌اش‌ کند؟ به‌ کوه‌ و جنگل‌ ببردش‌؟ در بیابان‌ رهایش‌ کند؟ یا به‌ نیل‌ بیندازدش‌؟ تصور چندین‌ صحنه‌ گوناگون‌ از سوی‌ مادر برای‌ یافتن‌ راه‌ نجاتِ فرزند امری‌ بدیهی‌ و طبیعی‌ است‌، اما مادر نمی‌داند کدام‌ یک‌ از این‌ راهها واقعاً به‌ نجات‌ می‌انجامد.قوم‌ بنی‌اسرائیل‌ رود بزرگ‌ نیل‌ را می‌شناختند، حدود چهارصد سال‌ نسل‌ اندرنسل‌ در کنار آن‌ زیسته‌ بودند. تصویر نیل‌، با آن‌ نیزارها و پهنایی‌ که‌ دارد یکی‌ از مهمترین‌ راههایی‌ است‌ که‌ اندیشه‌ زن‌ را به‌ خود معطوف‌ می‌کند. اما اگر فرزندِ خود را به‌ نیل‌ رها کند می‌تواند سبب‌ نجات‌ او شود؟ در اینجا زن‌ احتیاج‌ چندانی‌ ندارد که‌ هاتف‌ غیب‌ برایش‌ به‌ تفصیل‌ شرح‌ دهد که‌ چه‌ کند، فقط‌ احتیاج‌ به‌ یک‌ اشاره‌ دارد: نیل‌؟ بیابان‌؟ یا خانه‌؟ اگر هاتف‌ غیب‌ فقط‌ یک‌ اشاره‌ کند کافی‌ است‌ بقیه‌ کار را زن‌ خود می‌داند که‌ چگونه‌ انجام‌ دهد. به‌ ویژه‌ آنکه‌ این‌ زن‌ خود، مادر نیز هست‌، و تمامی‌ حواس‌ او بی‌تاب‌ دریافت‌ یک‌ اشارة‌ راهگشاست‌. در نهایت‌ وی‌ با اشاره‌ خداوند به‌ نگرانیها و دلواپسی‌ها دور باش‌ می‌گوید و فرزند خود را به‌ نیل‌ می‌سپارد.
در هر دو داستان‌ فوِ، یعنی‌ هم‌ در داستان‌ زکریا و هم‌ در داستان‌ مادر موسی‌ که‌ پیام‌ به‌ وسیله‌ «وحی‌» به‌ مخاطب‌ القا می‌شود، مخاطبها نسبت‌ به‌ آنچه‌ مورد اشاره‌ قرار می‌گیرد سابقة‌ ذهنی‌ و آشنایی‌ کامل‌ دارند. هم‌ قوم‌ زکریا می‌دانند که‌ نیایش‌ چیست‌ و صبح‌ و شام‌ کدام‌ است‌ و هم‌ مادر موسی‌ نیل‌ را به‌ وضوح‌ می‌شناسد.آشنایی‌ با آنچه‌ مورد وحی‌ قرار می‌گیرد به‌ صورتهای‌ مختلف‌ پدید می‌آید؛ گاه‌ مخاطب‌ وحی‌ کسی‌ است‌ مانند مادر موسی‌ که‌ بدون‌ آموزش‌ دیگران‌، صحنه‌های‌ گوناگون‌ پیرامون‌ خود را که‌ در آن‌ زیسته‌ و تجربه‌ کرده‌ می‌شناسد. و گاه‌ مخاطب‌ «وحی‌» کسانی‌ هستند مانند قوم‌ زکریا که‌ جزئیات‌ نماز و نیایش‌ را قبلاً از کاهنان‌ و معلمان‌ دینی‌ فرا گرفته‌اند. اشاره‌ زکریا، تمامی‌ آن‌ آموزه‌ها را در ذهن‌ مخاطبان‌ به‌ یاد می‌آورد.
در قرآن‌ واژه‌ دیگری‌ نیز هست‌ که‌ گاه‌ مترادف‌ با کلمه‌ «وحی‌» آمده‌ است‌. مثلاً در یکی‌ از آیات‌ آمده‌ است‌ که‌ آنچه‌ از جانب‌ خدا به‌ نوح‌، ابراهیم‌، موسی‌ و عیسی‌ «وصیت‌» شده‌ همان‌ است‌ که‌ از جانب‌ خدا به‌ محمد رسول‌ وحی‌ شده‌ است‌. معنای‌ «وصیت‌» سفارش‌ است‌؛ یعنی‌ مطلبی‌ را برای‌ کسی‌ توضیح‌ دادن‌ و از او پیمان‌ گرفتن‌ برای‌ انجام‌ دادن‌ آن‌ سفارش‌. اما «وحی‌» می‌تواند اشاره‌ به‌ مضمون‌ همان‌ سفارشی‌ باشد که‌ قبلاً توضیح‌ داده‌ شده‌ است‌. تعریف‌ معنای‌ تحت‌ لفظی‌ واژه‌ «وحی‌» عبارت‌ بود از اشاره‌ای‌ «سریع‌ و گذرا». اکنون‌ می‌توان‌ این‌ تعریف‌ را کاملتر بیان‌ کرد و چنین‌ گفت‌: «وحی‌ عبارت‌ است‌ از اشاره‌ای‌ سریع‌ و گذرا به‌ امری‌ معهود.» یا اینکه‌: «وحی‌ عبارت‌ است‌ از اشاره‌ای‌ سریع‌ و گذرا به‌ چیزهایی‌ که‌ قبلاً سفارش‌ شده‌ است‌.»
به‌ عنوان‌ مثال‌ در سوره‌ مائده‌ که‌ برخی‌ خوراکهای‌ حلال‌ و پاکیزه‌ را از برخی‌ خوراکهای‌ حرام‌ و ناپاک‌ متمایز می‌کند بیشتر دربارة‌ حرمت‌ قراردادها، حرمت‌ ماههای‌ حرام‌، حرمت‌ جانوران‌ که‌ در ماههای‌ حرام‌ نباید صید شوند و... تاکید می‌شود، اما دستورات‌ این‌ سوره‌ دربارة‌ جانوران‌ حرام‌ گوشت‌ بسیار کلی‌ است‌ و جز چند نمونه‌ کلی‌ شرح‌ چندانی‌ برای‌ خوراکیها نیامده‌ است‌. ولی‌ در پایان‌ این‌ طرح‌ کلی‌ اضافه‌ می‌کند:امروز حلال‌ شده‌ برای‌ شما پاکیزه‌ها، و خوراک‌ آنانی‌ که‌ اهل‌ کتاب‌ هستند برای‌ شما حلال‌، و خوراک‌ شما برای‌ آنان‌ حلال‌ است‌ و... منظور از «اهل‌ کتاب‌» که‌ در قرآن‌ آمده‌، بیشتر پیروان‌ آیین‌ موسی‌ و آیین‌ عیسی‌ می‌باشند. اشاره‌ به‌ این‌ مفهوم‌ از سوی‌ قرآن‌، می‌تواند تمامی‌ آن‌ احکام‌ و دستوراتی‌ را تداعی‌ کند که‌ قبلاً در تورات‌ در مورد خوراکیها به‌ صورت‌ مشروح‌ و مفصل‌ آمده‌ است‌. در برخی‌ از داستانهای‌ دیگر که‌ در قرآن‌ آمده‌ است‌ همین‌ گونه‌ تداعیها پدید می‌آید. مانند داستان‌ یوسف‌، مریم‌، ابراهیم‌، و موسی‌. مثلاً دربارة‌ داستان‌ موسی‌ و آنچه‌ بر او واقع‌ شد در سوره‌ طه‌ آمده‌ است‌:آیا حدیث‌ موسی‌ به‌ تو رسید؟ آن‌ هنگام‌ که‌ آتشی‌ دید، پس‌ به‌خویشاوندانش‌ گفت‌... نخستین‌ پرسش‌ در هنگام‌ طرح‌ این‌ داستان‌ به‌ این‌ معناست‌ که‌ تو این‌ داستان‌ موسی‌ را می‌دانی‌. و پس‌ از آن‌، بی‌آنکه‌ وارد جزئیات‌ داستان‌ شود، فرازهایی‌ از آن‌ را بیان‌ می‌کند. اما این‌ فرازها اگر چه‌ از جهتی‌ با آنچه‌ در تورات‌ آمده‌ مشابه‌ است‌، ولی‌ از جهت‌ دیگری‌ بسیار متفاوت‌ است‌. به‌ سخن‌ دیگر اهمیت‌ طرح‌ این‌ فرازها در قرآن‌ به‌ سبب‌ آن‌ است‌ که‌ جهت‌ و هدف‌ داستان‌ به‌ گونه‌ای‌ تبیین‌ و تعیین‌ شود که‌ با اهداف‌ نژادپرستانه‌ یهود آشکارا در تعارض‌ قرار گیرد و به‌ روشنی‌ مشخص‌ گردد که‌ داستان‌ موسی‌ را یهودیان‌ به‌ نفع‌ قومیت‌ و مالکیت‌ خود تحریف‌ کرده‌اند. طرح‌ چنین‌ فرازهایی‌ با همین‌ جهتگیری‌ خاص‌، در داستانهای‌ ابراهیم‌، اسماعیل‌، یعقوب‌ و یوسف‌ بسیار برجسته‌ و قابل‌ تامل‌ است‌. از این‌ جهت‌ شاید بتوان‌ گفت‌ که‌ «وحی‌»، صرفاً اشاره‌ به‌ همان‌ داستانهایی‌ نیست‌ که‌ یهودیان‌ می‌گفتند و همه‌ هم‌ می‌دانستند. بلکه‌ نیز اشاره‌ به‌ درستیها و نادرستیهایی‌ است‌ که‌ در آن‌ روایات‌ کهن‌ راه‌ پیدا کرده‌ بود. و به‌ عنوان‌ داستان‌ پیامبران‌ سلف‌ نقل‌ می‌شد. به‌ همین‌ دلیل‌ محمد رسول‌ نیز مانند اعراب‌ روزگار بعثت‌ از داستانهای‌ پیامبران‌ سلف‌ مطلع‌ بوده‌ و چه‌ بسا جزئیات‌ آنها را به‌ طور مشروح‌ می‌دانسته‌ است‌، اما حقایقی‌ که‌ در آن‌ داستانها گُم‌ شده‌ و مورد غفلت‌ قرار گرفته‌ بود، از طریق‌ «وحی‌» واقع‌ و حاصل‌ شده‌ است‌. آنچه‌ گفته‌ شد مربوط‌ به‌ واژة‌ «وحی‌» در عرصه‌ حواس‌ ظاهر، یا رابطه‌ ذهن‌ با تصویرها و تصویرهای‌ برگرفته‌ از محیط‌ بیرون‌ از ذهن‌ بود. به‌ سخن‌ دیگر، واقعیتهای‌ پیرامون‌ ما، تاریخ‌ مکتوب‌ یا روایات‌ کهنی‌ که‌ از گذشته‌ها برای‌ ما حکایت‌ می‌کنند و صحنه‌های‌ حوادثی‌ که‌ آدمیان‌ به‌ ذهن‌ می‌سپارند، همه‌ و همه‌ یک‌ مجموعه‌ تصویری‌ محفوظ‌ را در ذهن‌ ایجاد می‌کنند. این‌ مجموعه‌ای‌ که‌ در ذهن‌ ایجاد می‌شود دارای‌ منشأ بیرونی‌ و عینی‌ است‌، یعنی‌ ما به‌ ازای‌ خارجی‌ داشته‌ یا هم‌ اکنون‌ نیز دارد. مانند تصویر آسمان‌ و زمین‌ و خورشید و ماه‌ که‌ در ذهن‌ وجود دارد. هر اشاره‌ کوتاه‌ و سریعی‌ که‌ ذهن‌ مخاطب‌ را معطوف‌ به‌ بخش‌ خاصی‌ از این‌ مجموعه‌ تصویرها کند می‌تواند آن‌ بخش‌ بیرونی‌ و عینی‌ را به‌ ذهن‌ فرا بخواند و به‌ طور گسترده‌ مورد توجه‌ قرار دهد.هر کس‌ دارای‌ حواس‌ سالم‌ و حافظه‌ای‌ معمولی‌ باشد، می‌تواند اشاراتی‌ را که‌ در مورد پدیده‌های‌ هستی‌ به‌ او می‌شود دریابد و برای‌ دیگران‌ نیز توضیح‌ دهد. از این‌ جهت‌ رسولان‌ نسبت‌ به‌ مردم‌ عادی‌ هیچ‌ مزیّتی‌ ندارند. اما وحی‌ که‌ اشاره‌ گزینش‌ گونه‌ به‌ تصاویری‌ است‌ از پدیده‌های‌ این‌ هستی‌ یا اشاره‌ به‌ داستانهایی‌ است‌ که‌ همه‌ می‌دانند، چگونه‌ اتفاِ می‌افتد؟ آیا بدون‌ اطلاع‌ و آگاهی‌ از دغدغه‌هایی‌ که‌ در عمیقترین‌ لایه‌های‌ روان‌ انسان‌ است‌ یا از عمیقترین‌ لایه‌ روان‌ انسان‌ منشأ می‌گیرد، می‌توان‌ به‌ جهان‌ پیرامون‌ خود و حوادثی‌ که‌ در هستی‌ رخ‌ می‌دهد، معنا و جهت‌ بخشید؟در عرصه‌ دینی‌، غیر از جهان‌ پیرامون‌ و هستی‌ محسوس‌، چیزهای‌ دیگری‌ هم‌ هستند که‌ ما به‌ ازای‌ خارجی‌ ندارند، و لایه‌های‌ پنهان‌ روان‌ آدمیان‌ تعبیه‌اند. مانند سائقه‌های‌ ناشناخته‌ای‌ که‌ ترسها و میلها را در آدمی‌ پدید می‌آورند، یا مانند آرزوهای‌ بلندی‌ که‌ نمی‌دانیم‌ منشأشان‌ چیست‌. از نگاه‌ دینی‌، چیزی‌ در انسان‌ هست‌ که‌ مورد غفلت‌ خود انسان‌ قرار گرفته‌ است‌، از آن‌ رو که‌ آن‌ چیز چندان‌ به‌ حواس‌ ظاهر در نمی‌آید. برای‌ توضیح‌ بیشتر می‌توان‌ به‌ داستان‌ عهد خدا با آدم‌ و با ذریّت‌ آدم‌ توجه‌ کرد.
«ذریّت‌» عبارت‌ از ذره‌هایی‌ است‌ که‌، به‌ تعبیر دینی‌، در صُلب‌ آدم‌ ابوالبشر وجود داشته‌اند. این‌ ذره‌ها در طول‌ زمان‌ از راه‌ توالد و تناسل‌، شکل‌ جنین‌، نوزاد و سپس‌ صورت‌ آدمها را به‌ خود می‌گیرند. عهد خدا با آدم‌، نوح‌، و ابراهیم‌ عهدی‌ با یک‌ شخص‌ نبوده‌ است‌، بلکه‌ عهدی‌ بوده‌ با تمامی‌ ذریّتی‌ که‌ در آنها تعبیه‌ شده‌ است‌. یعنی‌ عهدی‌ با نسل‌ آدم‌ پیش‌از آنکه‌ زاده‌ شوند. به‌ سخن‌ دیگر، عهد آدم‌ با خداوند، عهد یک‌ شخص‌ واحد نیست‌، بلکه‌ عهد تمامی‌ «ذریّت‌» او، یعنی‌ تمامی‌ نسلهایی‌ که‌ هنوز تولد نیافته‌اند اما در تیره‌ و پشت‌ آدم‌ حضور دارند، نیز هست‌. برای‌ توضیح‌ معنای‌ «وحی‌» همین‌ قدر بگویم‌ که‌ در تعبیرها و نگره‌های‌ دینی‌، هر انسانی‌ که‌ از مادر متولد می‌شود، دارای‌ خاطره‌ای‌ ازلی‌ نیز هست‌، و این‌ خاطره‌ ازلی‌، معطوف‌ به‌ همان‌ عهد میان‌ خدا و نیای‌ نخستین‌ اوست‌. اما این‌ خاطره‌ به‌ هیچ‌ روی‌ در عرصه‌ ذهن‌ هوشیار و خودآگاه‌ آدم‌ قرار ندارد، بلکه‌ در عمیقترین‌ لایه‌های‌ روان‌ آدم‌ تعبیه‌ است‌. آدمها بی‌آنکه‌ مضمون‌ و مشخصات‌ آن‌ را به‌ درستی‌ بدانند فقط‌ فشار و سنگینی‌اش‌ را بر ذهن‌ خود احساس‌ می‌کنند.به‌ سخن‌ دیگر، احتمالاً آدم‌ بودنِ آدم‌ به‌ این‌ علت‌ است‌ که‌ از اولاد همان‌ آدم‌ نخستین‌ است‌، اما دغدغه‌ و بی‌تابی‌ اولاد آدم‌ شاید از آن‌ جهت‌ باشد که‌ نیمه‌ای‌ پنهان‌ و ناشناخته‌ را در خود حس‌ می‌کند، نیمه‌ای‌ که‌ راه‌ یافتن‌ به‌ آن‌ یا آگاهی‌ از آن‌ بسی‌ دشوار و گاه‌ ناممکن‌ می‌نماید. ناممکن‌ از این‌ جهت‌ که‌ ابزار فهم‌ و درک‌ آن‌ چیزها، با ابزار فهم‌ و درک‌ اشیاء پیرامون‌ ما تا حدودی‌ متفاوت‌ است‌.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد وحی (معارف اسلامی)