یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد تناسخ و معاد

اختصاصی از یاری فایل مقاله در مورد تناسخ و معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد تناسخ و معاد


مقاله در مورد تناسخ و معاد

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 23

تناسخ از ریشه «نسخ» گرفته شده و از کلمات اهل لغت درباره این واژه، چنین بر مى‏آید که از آن، دو خصوصیت استفاده مى‏شود: 1 ـ تحول و انتقال.2 ـ تعاقب دو پدیده که یکى جانشین دیگرى گردد. (1) در آنجا که حکمى در شریعت به وسیله حکم دیگر برطرف شود، لفظ «نسخ» به کار مى‏برند، و هر دو ویژگى به روشنى در آن موجود است، ولى آنجا که این لفظ در مسائل کلامى مانند «تناسخ» به کار مى‏رود تنها به ویژگى اول اکتفا مى‏شود، ویژگى دوم مورد نظر قرار نمى‏گیرد.مثلا خواهیم گفت: «تناسخ» این است که روحى از بدنى به بدن دیگر منتقل شود، در این جا تحول و انتقال هست ولى حالت تعاقب، که یکى پشت سر دیگرى در آید، وجود ندارد.و در هر حال شایسته است ما به انواع تحول‏ها و نقلها اشاره کنیم:


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد تناسخ و معاد

دانلود مقاله معاد شناسی

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله معاد شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله معاد شناسی


دانلود مقاله معاد شناسی

 

مشخصات این فایل
عنوان: معاد شناسی
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 20

این مقاله درمورد معاد شناسی می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله معاد شناسی می خوانید :

علّت‌ حقیقی‌ ترس‌ و فرار مردم‌ از مرگ‌
 کسانیکه‌ در دنیا زندگی‌ می‌کنند و دل‌ به‌ ظاهر دنیا می‌دهند و ابداً با باطن‌ کاری‌ نداشته‌ و از وجدان‌ خود که‌ در حقیقت‌ مربوط‌ با خداست‌ نیرو نمی‌گیرند، و حواسّ خود را جمع‌ نمی‌کنند بلکه‌ سرسری‌ و بدون‌ حساب‌ و مسؤولیّت‌ و بدون‌ تعهّد زندگی‌ می‌نمایند، پیوسته‌ در دل‌ آنان‌ محبّت‌ دنیا و آثار آن‌ رو به‌ فزونی‌ می‌رود تا به‌ جائیکه‌ گوئی‌ هیچ‌ محبوبی‌ و مقصودی‌ غیر از آن‌ نمی‌پندارند.
 مردن‌ برای‌ این‌ افراد بسیار سخت‌ است‌. چون‌ یک‌ عمر زندگی‌ کرده‌، و آن‌ عمر سرمایة‌ وجودی‌ او بوده‌ و ساعات‌ عمر را برای‌ بدست‌ آوردن‌ امور دنیویّه‌ از مال‌ و جاه‌ و اعتبار مصرف‌ کرده‌ و برای‌ داخل‌ کردن‌ موقعیّت‌ و هستی‌ وجودی‌ خود در دل‌ مردم‌ فعّالیّت‌ نموده‌ و زحمت‌ کشیده‌، برای‌ اولاد رنج‌ برده‌ و متحمّل‌ مشکلات‌ شده‌، سرمایه‌ای‌ گرد آورده‌ و بدان‌ اعتماد کرده‌، در سرما و گرما ایّام‌ و ساعات‌ عمر خود را برای‌ بدست‌ آوردن‌ این‌ امور مصرف‌ نموده‌ است‌؛ خلاصه‌ تمام‌ دوران‌ عمر خود را که‌ منطبق‌ است‌ بر قطعات‌ زمان‌ از سالها و ماهها و روزها و ساعت‌ها و دقیقه‌ها و لحظه‌ها، برای‌ بدست‌ آوردن‌ این‌ چیزها مصرف‌ کرده‌ است‌.
 بنابراین‌ به‌ هر یک‌ از آنها قهراً محبّت‌ پیدا نموده‌ است‌ و هر یک‌ از آنها مانند زنجیری‌ دل‌ و خواست‌ او را به‌ خود می‌بندد؛ حالا می‌خواهد از دنیا برود، دل‌ خود را متّصل‌ به‌ هزاران‌ زنجیر می‌بیند که‌ از هر طرف‌ او را به‌ این‌ امور دوخته‌ است‌.
 اموال‌ او هر یک‌ دل‌ او را بسوی‌ خود می‌کشند، دوستان‌ و احباب‌ به‌ سمت‌ خود می‌کشند، اولاد و زن‌ و عشیره‌ به‌ سمت‌ خود می‌کشند، آرزوهای‌ دراز که‌ در خیال‌ خود پروریده‌ و بر اثر توهّم‌ و تخیّل‌، موجودیّت‌ تخیّلی‌ و موهومی‌ پیدا کرده‌ به‌ سمت‌ خود می‌کشند؛ و این‌ شخص‌ می‌خواهد برود، حرکت‌ کند، یعنی‌ چه‌؟ یعنی‌ بار سفر آخرت‌ بندد، وداع‌ کند! رجوعی‌ نیست‌، دیگر حتّی‌ برای‌ یک‌ لحظه‌ روی‌ این‌ عالم‌ را نمی‌بیند، و تمام‌ این‌ اندوخته‌ها و محبوب‌ها و مقصودها به‌ خاک‌ نسیان‌ سپرده‌ می‌شود.
 و حتّی‌ در مقابل‌ دیدگان‌ خود می‌بیند که‌ عشقی‌ که‌ با بدن‌ خود می‌ورزید و برای‌ خراش‌ پوست‌ دستش‌ به‌ طبیب‌ متوسّل‌ می‌شد، باید تمام‌ بدن‌ را در خاک‌ ببیند و طعمة‌ ماران‌ و موران‌ زمین‌ کند، و محلّ و مدفن‌ او جای‌ آمد و شد خزندگان‌ زیر زمین‌ گردد. سوراخهای‌ بدن‌ او محلّ رفت‌ و آمد مارها و عقربها شود، و خاک‌ سنگین‌ بر روی‌ پیکر او انباشته‌ گردد و خود در میان‌ آن‌ تبدیل‌ به‌ خاک‌ و خاکستر شود. همة‌ اینها را در مقابل‌ دیدگان‌ خود مجسّم‌ می‌بیند.
 و از طرفی‌ هم‌ بر اساس‌ وجدان‌ و عقل‌ حرکت‌ نکرده‌، راه‌ آخرت‌ را روشن‌ ننموده‌، با ناموس‌ خدا آشنائی‌ پیدا نکرده‌، با علوم‌ باطنیّه‌ و موجبات‌ تجرّد نفس‌ پیوسته‌ در جنگ‌ و جدال‌ و قهر بوده‌، از راه‌ عدالت‌ منحرف‌ و به‌ حقوق‌ خود و سائر افراد مردم‌ که‌ در نزد مبدأ اصیل‌ عالم‌، خداوند عزّوجلّ محترمند تجاوز کرده‌، و در مقام‌ عبودیّت‌ خدا نبوده‌، سر به‌ سجدة‌ تسلیم‌ و خاکساری‌ در مقابل‌ ظاهرکنندة‌ این‌ مظاهر عجیب‌ و این‌ مناظر شگفت‌ عالم‌ نگذارده‌، ایثار نکرده‌، دستگیری‌ از بیچارگان‌ و درماندگان‌ ننموده‌، و با اعمال‌ صالحه‌ جان‌ خود را به‌ حیات‌ آن‌ عالم‌ زنده‌ نکرده‌، و برای‌ تاریکیها و عقبات‌ و کوره‌ راههای‌ طبعی‌ چراغی‌ نیفروخته‌ است‌.
 با این‌ حال‌ و کیفیّت‌ می‌خواهد از دنیا برود! با این‌ مشکلاتی‌ که‌ از هر سو بدو روی‌ آورده‌ و او را احاطه‌ نموده‌ و درهم‌ پیچیده‌ است‌؛ حیرت‌ زده‌، خسران‌ زده‌ و زیانکار، با زیان‌ و ندامت‌ و حسرتی‌ که‌ از سر تا قدم‌ او می‌بارد می‌خواهد کوچ‌ کند. بانگ‌ رحیل‌ زده‌ شده‌ و دیگر وقت‌ درنگ‌ و تدارک‌ نیست‌.
 بالاخصّ اگر به‌ این‌ امور فانیة‌ دنیا با رنج‌ و زحمت‌ رسیده‌ باشد و آنها را با مشقّت‌ تحصیل‌ کرده‌ باشد، در این‌ صورت‌ علاقه‌ بیشتر بوده‌ و بالنّتیجه‌ دل‌ کندن‌ از آنها مشکلتر است‌. چون‌ به‌ موازات‌ و به‌ نسبت‌ مستقیم‌، هرچه‌ کوشش‌ و تحمّل‌ زحمت‌ برای‌ بدست‌ آوردن‌ چیزی‌ بیشتر شود به‌ همان‌ میزان‌ محبّت‌ به‌ آن‌ بیشتر و دلبستگی‌ به‌ آن‌ شدیدتر و دل‌ کندن‌ از آن‌ ناهموارتر است‌.
 با این‌ خصوصیّات‌ اگر به‌ کسی‌ بگویند: یک‌ سال‌ دیگر می‌میری‌ یا مثلاً ده‌ سال‌ دیگر می‌میری‌، دنیا در چشم‌ او تاریک‌ می‌شود؛ گوئی‌ تمام‌ عذاب‌ها را بر او وارد کرده‌ و کوهها را بر سر او خراب‌ می‌نمایند.

مؤمن‌ بواسطة‌ ربط‌ با خداوند هیچ‌ نگرانی‌ از مرگ‌ ندارد
 امّا اگر به‌ مؤمن‌ که‌ ربط‌ با خدای‌ خود پیدا کرده‌ و در اثر تهذیب‌ نفس‌ و تزکیة‌ اخلاق‌ به‌ مدینة‌ فاضله‌ رسیده‌، و از ظاهر عالم‌ غرور به‌ باطن‌ دار خلود هجرت‌ کرده‌، و با موجودات‌ عالم‌ تجرّد و معنی‌ به‌علّت‌ عبودیّت‌ خدا مربوط‌ گشته‌، و در اطاعت‌ فرمان‌ خدا در صیقل‌ زدن‌ نفس‌ امّارة‌ بسوء با گذشت‌ و ایثار و انفاق‌ و اطعام‌ و جهاد و صلاة‌ و صیام‌ و انصاف‌ با خلق‌ و احسان‌ و دستگیری‌ از مستمندان‌ و غیره‌ کوتاهی‌ نکرده‌ است‌؛ اگر بگویند: در یک‌ روز دیگر یا مثلاً در یکساعت‌ دیگر می‌میری‌ در پاسخ‌ می‌گوید: الحمد للّه‌، از اینجا رخت‌ بر می‌بندم‌ به‌ مُلک‌ خلود، و از غرور به‌ عالم‌ ابدیّت‌، و از سراچة‌ حدود به‌ عوالم‌ لایتناهَی‌، و از خارج‌ حرم‌ به‌ داخل‌ حرم‌ لقاء احرام‌ می‌بندم‌ و جان‌ خود را در قدم‌ محبوب‌ ازلی‌ فدا می‌کنم‌.
این‌ جان‌ عاریت‌ که‌ به‌ حافظ‌ سپرده‌ دوست‌                روزی‌ رخش‌ ببینم‌ و تسلیم‌ وی‌ کنم‌
روزها حرف‌ من‌ اینست‌ و همه‌ شب‌ سخنم‌                  که‌ چرا غافل‌ از احوال‌ دل‌ خویشتنم‌
از کجا آمده‌ام‌، آمدنم‌ بهر چه‌ بو د                               به‌ کجا می‌روم‌ آخر ننمائی‌ وطنم‌
مرغ‌ باغ‌ ملکوتم‌ نیم‌ از عالم‌ خاک                           ‌ دو سه‌ روزی‌ قفسی‌ ساخته‌اند از بدنم‌
خنک‌ آن‌ روز که‌ پرواز کنم‌ تا بر دوست‌                      به‌ هوای‌ سر کویش‌ پر و بالی‌ بزنم‌
من‌ به‌ خود نامدم‌ اینجا که‌ به‌ خود باز روم‌                    آنکه‌ آورده‌ مرا باز برد در وطنم‌
 در آنجا عالم‌ فضای‌ واسع‌ است‌، عالم‌ عظیم‌ است‌. غصّه‌ نیست‌، خستگی‌ نیست‌، مرض‌ اعصاب‌ نیست‌، دغدغه‌ نیست‌، دشمن‌ نیست‌، تهدید نیست‌. آنجا عالم‌ حیات‌ است‌، حیات‌ محض‌ است‌، مرکز نشر حیات‌ به‌ عوالم‌ است‌، جمال‌ مطلق‌ است‌، تلالؤ نورانیّت‌ موجودات‌ پاک‌ و مجرّد است‌، ارواح‌ پاک‌ فرشتگان‌ و انبیاء و ائمّه‌ و اولیای‌ خداست‌. آنجا معدن‌ عظمت‌ و عزّ قدس‌ است‌، و نورمحض‌ و عرفان‌ خالص‌ است‌. لذا مؤمن‌ هیچ‌ نگرانی‌ ندارد بلکه‌ ازچنین‌ مرگی‌ استقبال‌ میکند و پیشواز میرود.
 اگر فرضاً مؤمنی‌ در دنیا در نهایت‌ آسایش‌ و اُبَّهت‌ و عظمت‌ زیست‌ کرده‌ و تمام‌ انواع‌ جمال‌ و اقسام‌ لذّات‌ شرعیّه‌ برای‌ او میسور بوده‌ است‌ به‌ او بگویند می‌میری‌، باز خوشحال‌ می‌شود زیرا می‌گوید: وَ ا لاْ خِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقَی‌'«سرای‌ آخرت‌ مورد اختیار است‌ و آن‌ سرای‌ ابدیّت‌ و بقاء است‌.» آن‌ عالم‌ لقاء و عرفان‌ است‌. آنجا محلّ ادراک‌ حقائق‌ و کشف‌ دقائق‌ بدون‌ پرده‌ و حجاب‌ است‌. لذا با إخبار به‌ مرگ‌، زود حرکت‌ می‌کند و سبک‌ و سبکبار میرود.
 و اگر فرضاً کافری‌ که‌ رابطة‌ خود را با باطن‌ و معنی‌ قطع‌ کرده‌ است‌، تمام‌ اقسام‌ مصائب‌ و بلاها و رنجها و مرض‌ها و فقرها و تنگدستیها به‌ وی‌ رو آورده‌ باشد، به‌ او بگویند می‌میری‌ راضی‌ نمی‌شود؛ زیرا می‌داند در جائی‌ می‌رود از اینجا تنگ‌تر و سخت‌تر و تاریکتر و ناخوشاینده‌تر؛ چون‌ در آن‌ عوالم‌ غریب‌ است‌، غریب‌ محض‌.

اشتیاق‌ مؤمن‌ به‌ مرگ‌
 باطن‌ مؤمن‌ از ظاهرش‌ بهتر، و باطن‌ کافر از ظاهرش‌ آلوده‌تر است‌.
 مؤمن‌ آرزوی‌ لقای‌ خدا را دارد، و راه‌ برای‌ او باز است‌. زیرا می‌بیند نتیجة‌ زحمات‌ عمرش‌ در این‌ راه‌، در ناموس‌ عالم‌ هستی‌ ضایع‌ و باطل‌ نشده‌، و اینک‌ که‌ پا از این‌ مرحله‌ بیرون‌ گذارَد همه‌ درمقابل‌ دیدگانش‌ مهیّا و آماده‌ است‌. مزد و ثواب‌، اجر و پاداش‌، بهشت‌ و رضوان‌، لقاء حضرت‌ محبوب‌، همه‌ و همه‌ حاضرند؛ آنچه‌ در دنیا برای‌ او مخفی‌ بوده‌ در اینجا آشکارا شده‌ است‌.
 و همین‌ پرده‌ و حجاب‌ تن‌ که‌ تا اندازه‌ای‌ ولو فی‌ الجمله‌ مانع‌ از رسیدن‌ به‌ اقصی‌ مراتب‌ تجرّد بود از بین‌ میرود و با مرگ‌، خود را در آغوش‌ خوشبختی‌ و کامیابی‌ از جمال‌ حضرت‌ ازلی‌ می‌بیند، و در آن‌ لقاء و وصل‌ ممتدّ و سرمد بسر میبرد، لذا همانند شب‌ زفاف‌ و عروسی‌ و لَیلة‌ وصال‌ است‌. حافظ‌ گوید:
 روز هجران‌ و شب‌ فُرقت‌ یار آخر شد                زدم‌ این‌ فال‌ و گذشت‌ اختر و کار آخر شد
 آن‌ همه‌ ناز و تنعّم‌ که‌ خزان‌ میفرمود                                عاقبت‌ در قدم‌ باد بهار آخر شد
 صبح‌ امّید که‌ شد معتکف‌ پردة‌ غیب‌                          گو برون‌ آی‌ که‌ کار شب‌ تار آخر شد
 شکر ایزد که‌ به‌ اقبال‌ کُلَه‌ گوشة‌ گل                     ‌       نخوت‌ باد دی‌ و شوکت‌ خار آخر شد

بخشی از فهرست مطالب مقاله معاد شناسی

مقدمه
مقام‌ انسان‌ در میان‌ موجودات‌
 داستان‌ پیرمرد حریص‌ و هارون‌ الرّشید در آرزوی‌ دراز
فرق‌ کردار مردان‌ خدا و بردگان‌ دنیا
دنیا برای‌ عزّت‌ و غنی‌ و راحتی‌ است‌
تأثیر میزان‌ وابستگی‌ به‌ دنیا در سهولت‌ و سختی‌ مرگ‌
زندگی‌ موقّت‌ و حیات‌ جاودان‌  
سرآمد زندگی‌ و اجل‌ معیّن‌ در قرآن‌ کریم‌
فرار از مرگ‌، عین‌ برخورد و رسیدن‌ به‌ آنست‌
معنی‌ دو نوع‌ اجل‌ در قرآن‌ مجید: اجل‌ و اجل‌ مسمّی‌
اجل‌ دنیوی‌ و اجل‌ مسمّی‌ یک‌ حقیقت‌ است‌ به‌ دو وجه‌
 اجل‌ خدا همان‌ اجل‌ مسمّی‌ است‌ و همان‌ امر الهی‌ است‌.
کلام‌ ابن‌ سینا در علّت‌ ترس‌ مردم‌ از مرگ‌
علّت‌ حقیقی‌ ترس‌ و فرار مردم‌ از مرگ‌
مؤمن‌ بواسطة‌ ربط‌ با خداوند هیچ‌ نگرانی‌ از مرگ‌ ندارد
اشتیاق‌ مؤمن‌ به‌ مرگ‌
منابع :

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معاد شناسی

دانلود تحقیق معاد شناسی.DOC

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق معاد شناسی.DOC دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق معاد شناسی.DOC


دانلود تحقیق معاد شناسی.DOC

دسته بندی : علوم انسانی _ معارف اسلامی ، مذهبی ، دینی ، تحقیق

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

معاد شناسى 1-انسان از روح و بدن مرکب است. 2- بحث در حقیقت روح از نظر دیگر . 3- مرگ از نظر اسلام 4- برزخ 5-روز قیامت - رستاخیز 6- بیانى دیگر 7- استمرار و توالى آفرینش . 1-انسان از روح و بدن مرکب است . کسانیکه بمعارف اسلامى تا اندازه اى آشنائى دارند میدانند که در خلال بیانات کتاب و سنت سخن روح و جسم یا نفس و بدن بسیار بمیان میآید و یا اینکه تصور جسم و بدن که بکمک حس درک میشود تا اندازه اى آسان است و تصور روح و نفس خالى از ابهام و پیچیدگى نیست. اهل بحث از متکلمین و فلاسفه شیعه و سنى در حقیقت روح نظریات مختلفى دارند ولى تا اندازه اى مسلم است که روح و بدن در نظر اسلام دو واقعیت مخالف همدیگر میباشند . بدن بواسطه مرگ خواص حیات را از دست میدهد و تدریجا متلاشى میشود ولى روح نه اینگونه است بلکه حیات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نیز از وى کسب حیات میکند و هنگامیکه روح از بدن مفارقت نمود و علقه خود را برید ( مرگ ) بدن از کار میافتد و روح همچنان بحیات خود ادامه میدهد .آنچه با تدبر در آیات قرآن کریم و بیانات ائمه اهل بیت (ع ) بدست میآید اینست که روح انسانى پدیده ایست غیر عادى که با پدیده بدن یک نوع همبستگى و یگانگى دارد . خداى متعال در کتاب خود میفرماید ( لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین ثم جعلناه نطفة فى قرار مکین ثم خلقنا النطفة علقة و خلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشأ ناه خلقا آخر ) سوره مؤمنون آیه 12-14 ( تحقیقا ما انسان را از خلاصه که از گل گرفته شده بود آفریدیم .سپس او را نطفه اى قرار دادیم در جایگاه آرامى سپس نطفه را خونى بسته کردیم پس خون بسته را گوشتى جویده شده کردیم سپس گوشت جویده شده را استخوانهائى کردیم پس استخوانها را گوشت پوشانیدیم پس از آن او را آفریده دیگرى بیسابقه قرار دادیم. ) از سیاق آیات روشن است که صدر آیات , آفرینش تدریجى مادى را وصف میکند ودر ذیل که به پیدایش روح یا شعور و اراده اشاره میکند آفرینش دیگرى را بیان میکند که با نوع آفرینش قبلى مغایر است .و در جاى دیگر در پاسخ استبعاد منکرین معاد باین مضمون که انسان پس از مرگ و متلاشى شدن بدن و گم شدن او در میان اجزاء زمین چگونه آفرینش تازه اى پیدا کرده انسان نخستین میشود , میفرماید ( بگو فرشته مرگ شما را از ابدانتان میگیرد پس از آن بسوى خداى خودتان برمیگردید یعنى آنچه پس از مرگ متلاشى گشته و در میان اجزاء زمین گم میشود بدنهاى شما است ولى خودتان ارواح بدست فرشته مرگ از بدنهایتان گرفته شده اید و پیش ما محفوظید ) سوره سجده آیه 11 گذشته از اینگونه آیات قرآن کریم با بیانى جامع مطلق روح را غیر مادى معرفى میکند چنانکه میفرماید ( از تو حقیقت روح را میپرسند بگو روح از سنخ امر خداى من است ) سوره اسرى آیه 85 , و در جاى دیگر در معرفى امر خود میگوید ( امرخدا وقتى که چیزى را خواست این است و بس که بفرماید بشو آن چیز بیتوقف میشودو ملکوت هر شئى همین است ) س

تعداد صفحات : 21 صفحه

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
« پشتیبانی فروشگاه مرجع فایل این امکان را برای شما فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دانلود نمایید »
/images/spilit.png
 

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق معاد شناسی.DOC

تحقیق در مورد معاد از ارکان جهان بینی اسلامی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد معاد از ارکان جهان بینی اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد معاد از ارکان جهان بینی اسلامی


تحقیق در مورد معاد از ارکان جهان بینی اسلامی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه12

 

بخشی از فهرست مطالب

ماهیت مرگ

 

قیا مت کبری

 

منبع  :

 

مقدمه

 

معاد از ارکان جهان بینی اسلامی

 

یکی از اصول جهان بینی اسلامی که از ارکان ایمانی و اعتقادی دین اسلام است ،اصل ایمان به زندگی جاوید و حیات اخروی است.ایمان به عالم آخرت شرط مسلمانی    است،یعنی اگر کسی این ایمان را از دست بدهد و انکار کنداز زمره ی  مسلمانان خارج است

 

پیامبران الهی بدون استثناء پس از اصل توحید،مهمترین اصلی که مردم را به آن متذکر کرده اند و ایمان به آن رااز مردم خواسته اند،همین اصل است که در اصطلاح متکلمان اسلامی به نام "اصل معاد"معروف شده است.

 

درقرآن کریم به صدها آیه بر می خوریم که به نحوی از انحاءدرباره ی عالم پس ازمرگ و روزقیامت و کیفیت حشر اموات و میزان و حساب وضبط اعمال و بهشت و جهنم  وجاودانگی عالم آخرت و سایر مسائلی که به عالم پس از مرگ مربوط می شود بحث کرده است.ولی در دوازده آیه رسما"پس از ایمان به خدا از"ایمان به روز آخر"یاد کرده است.

 

قرآن کریم در مورد عالم قیامت تعبیرات مختلفی داردوهرتعبیری بابی  از معرفت است،یکی از آنها"الیوم الاخر"است.قرآن کریم با این تعبیر خود دو نکته را برای ما یادآوری می کند:

 

الف-اینکه حیات انسان بلکه دوره ی جهان،مجموعا"به دو دوره تقسیم می شودوهر دوره را به عنوان یک"روز"باید شناخت.یکی روز و دوره ای که اول و ابتدا است و پایان    می پذیرد(دوره ی دنیا)دیگر روز و دوره ای که آخر است و پایان ناپذیراست (دوره ی آخرت).

 

ب-دیگر اینکه هم اکنون که دوره ی اول و نخستین حیات را طی می کنیم وبه دوره ی دوم و روز دوم نرسیده ایم واز ما پنهان است،سعادت ما در این روز وآن روز به این است که به آن دوره و آن روز"ایمان"پیدا کنیم.سعادت ما در این روز ازآن جهت بسته به این ایمان است که ما را متوجه عکس العمل اعمال ما می کند و می فهمیم که اعمال و رفتار ما از کوچکترین اندیشه ها و گفتار ها و کردار ها و خلق وخویها گرفته تا بزرگترین آنها مانند خود ما روزاول و روز آخردارند

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد معاد از ارکان جهان بینی اسلامی

تحقیق کلیاتی درباره مسأله معاد

اختصاصی از یاری فایل تحقیق کلیاتی درباره مسأله معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق کلیاتی درباره مسأله معاد


تحقیق کلیاتی درباره مسأله معاد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه24

 

بخشی از فهرست مطالب

کلیاتی درباره مسأله معاد

 

بحث ما درباره مسأله معاد است . مسأله معاد از نظر اهمیت ، بعد از
مسأله توحید مهمترین مسأله دینی و اسلامی است . پیغمبران ( و بالخصوص‏
آنچه از قرآن درباره پیغمبر ما استفاده می‏شود ) آمده‏اند برای اینکه مردم‏
را به این دو حقیقت مؤمن و معتقد کنند : یکی به خدا ( مبدأ ) و دیگر به‏
قیامت و یا فعلا به اصطلاح معمول ما معاد مسأله معاد چیزی است که برای‏
یک مسلمان ایمان به آن لازم است ، یعنی چه ؟ یعنی در ردیف مسائلی نیست‏
که چون از ضروریات اسلام است و ایمان به پیغمبر ضروری است ، پس ایمان‏
به آن هم به تبع ایمان به پیغمبر ضروری است .
ما بعضی چیزها داریم که باید به آنها معتقد بود ، به این معنا که‏
اعتقاد به آنها از اعتقاد به پیغمبر منفک نیست ، " باید " به این‏
معناست نه به معنی تکلیف ، به معنی این است که انفکاک پذیر نیست که‏
انسان به پیغمبر و اسلام ایمان و اعتقاد داشته باشد ولی به این چیز ایمان‏
نداشته باشد . مثلا روزه ماه رمضان ، می‏گویند که روزه ماه رمضان از
ضروریات اسلام است . اگر کسی روزه نگیرد و بدون عذر روزه بخورد ، این‏
آدم فاسق است ولی اگر کسی منکر روزه باشد ، از اسلام خارج است ، چرا ؟
برای اینکه اسلام ایمان به وحدانیت خدا و ایمان به پیغمبر است و امکان‏
ندارد که کسی به گفته پیغمبر ایمان داشته باشد ولی روزه را منکر باشد ،
چون اینکه در این دین روزه

 

هست از ضروریات و از واضحات است ، یعنی نمی‏شود انسان در ذهن خودش‏
میان قبول گفته‏های پیغمبر و منها کردن روزه تفکیک کند . ولی خود مسأله‏
اعتقاد به روزه داشتن مستقلا موضوع ایمان و اعتقاد نیست ، یعنی در قرآن‏
هیچ جا وارد نشده : " کسانی که به روزه ایمان می‏آورند " .
اما گذشته از اینکه مسأله معاد و قیامت مثل روزه از ضروریات اسلام‏
است ( یعنی نمی‏شود کسی معتقد به پیغمبر باشد ولی منکر معاد باشد ) در
تعبیرات قرآن کلمه ایمان به قیامت ، ایمان به یوم آخر آمده است ، یعنی‏
پیغمبر مسأله معاد را به عنوان یک چیزی عرضه کرده است که مردم همان‏
طوری که به خدا ایمان و اعتقاد پیدا می‏کنند ، به آخرت هم باید ایمان و
اعتقاد پیدا کنند ، که معنی آن این می‏شود که همین طوری که خداشناسی لازم‏
است ( یعنی انسان در یک حدی مستقلا با فکر خودش باید خدا را بشناسد )
در مسأله معاد نیز انسان باید معادشناس باشد ، یعنی پیغمبر نیامده است‏
که در مسأله معاد بگوید چون من می‏گویم معادی هست شما هم بگویید معادی‏
هست ، مثل اینکه من گفتم روزه واجب است شما هم بگویید روزه واجب است‏
. نه ، ضمنا افکار را هدایت و رهبری و دعوت کرده که معاد را بشناسند ،
معرفت و ایمان به معاد پیدا کنند .

 

معاد ، جزء اصول دین

 

اینکه علمای اسلام معاد را از اصول دین قرار داده‏اند ولی سایر ضروریات‏
را از اصول دین قرار نداده‏اند ، بر همین اساس است . چون خیلی اشخاص از
ما این سؤال را می‏کنند ، می‏گویند شهادتین که انسان به آن مسلمان می‏شود دو
چیز بیشتر نیست : " اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان محمدا رسول الله‏
" . دیگر چرا مسأله معاد را جزء اصول دین قرار داده‏اند ؟ خوب ، آدمی که‏
به پیغمبر ایمان داشته باشد ، به هر چه پیغمبر گفته ( اگر برایش ثابت‏
شود که پیغمبر گفته ، مخصوصا اگر ثبوتش به حد ضرورت و بداهت برسد )
ایمان پیدا می‏کند ، پس ما باید بگوییم اصول دین دو چیز بیشتر نیست ( 1
) : توحید ، نبوت ، معاد فرع و طفیلی نبوت است ، چون ما به نبوت‏
اعتقاد داریم و پیغمبر از معاد خبر داده ، به معاد هم اعتقاد داریم ،
همین طوری که چون پیغمبر گفته‏اند نماز واجب

 

پاورقی :
. 1 حالا دو اصل دیگر [ عدل و امامت ] را که شیعه می‏گویند ، آن به جای‏
خود مسأله علیحده‏ای است .

 

است به نماز هم اعتقاد داریم ، نماز هم از ضروریات است ، روزه هم از
ضروریات است ، حج هم از ضروریات است .
این ایراد وارد نیست ، چون علت اینکه مسلمین معاد را جزء اصول دین‏
قرار داده‏ا ند این بوده که اسلام درباره معاد یک امر علاوه‏ای از ما خواسته‏
، یعنی نخواسته ما فقط آن را به عنوان یکی از ضروریات اسلام ، به طفیل‏
قبول نبوت قبول کرده باشیم ، خواسته که خود ما هم مستقلا به آن ایمان و
اعتقاد داشته باشیم ، ولو مثلا ما به نبوت اعتقاد نداشته باشیم ، به معاد
اعتقاد داشته باشیم . این که " ولو " می‏گویم نه اینکه از آن صرف نظر
می‏کنم ، می‏خواهم بگویم یک مسأله‏ای است که خواسته ما مستقلا به آن ایمان‏
داشته باشیم و لهذا قرآن استدلال می‏کند بر قیامت ، استدلال نمی‏کند بر روزه‏
، می‏گوید روزه را پیغمبر گفته ، ولی استدلال می‏کند بر قیامت ، چه آن نوع‏
استدلالی که پایه آن خود توحید است ، و چه آن استدلالی که پایه آن نظام‏
خلقت است
.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق کلیاتی درباره مسأله معاد