یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران با روش معادلات همزمان 13 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و بررسی در مورد بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران با روش معادلات همزمان 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران

با روش معادلات همزمان

 

فرزاد کریمی( علی راشدی((

چکیده

مقاله حاضر به بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات با تکیه بر صادرات غیرنفتی وعوامل مؤثر برآنها از طریق روش حداقل مربعات دومرحله‌ای می‌پردازد. نتایج نشان می‌دهند که صادرات غیرنفتی و تولید ناخالص داخلی هر دو بر روی یکدیگر تأثیرات معنی‌داری می‌گذارند ولی تأثیرات GDP بر صادرات غیرنفتی به مراتب بیشتر است. از طرف دیگر، تأثیرات متغیرهای پولی مانند نرخ ارز و نرخ مبادله در کنار عواملی مانندکار، موجودی سرمایه و واردات بر صادرات غیرنفتی کشور نیز محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و چگونگی ارتباط و میزان تأثیرات هر یک، تعیین می‌گردد.

مقدمه

امروزه، در ادبیات رشد اقتصادی، توجهی خاص به تجارت خارجی به عنوان عامل رشد معطوف شده است. از این رو، استراتژی تشویق صادرات به عنوان یک استراتژی موفق، مورد توجه بسیاری از اقتصاددانان قرار گرفته است. برا ی مثال ، می‌توان به مطالعات فدر (18982)، کاووسی (1984)، ادواردز (1993)، گرین وی (1994) و بیگم (1998) اشاره نمود.

نظریه‌های رشد سنتی کلاسیکها و نئوکلاسیکها به وجود رابطه‌ای قوی میان توسعه صادرات و رشد اقتصادی تأکید داشته و معتقدند که توسعة تجارت بین‌الملل، منجر به افزایش تخصص و کارایی در بخش‌های صادراتی شده و در نهایت, باعث تخصیص مجدد منابع از بخش‌های غیرتجاری و غیرکارا به بخش‌های تجاری می‌گردد که این پدیده می‌تواند به رشد تولید کمک نماید. به طور کلی، اثرات جانبی رشد صادرات بر رشد تولید عبارتند از: افزایش بهره‌وری عوامل تولید، کارایی در تخصیص منابع، پیشرفت تکنولوژی و استفاده از تکنولوژی‌های روز، فراهم آوردن امکان بهره‌گیری از صرفه‌های ناشی از مقیاس و افزایش تخصص نیروی کار . به عبارت دیگر،‌ هرگاه تخصیص اولیة منابع از نوع بهینة‌پرتو نباشد، در این صورت ،‌بهره‌وری کل عوامل تولید، می‌‌تواند به وسیلة تخصیص مجدد منابع افزایش یابد و در نتیجه، تولید ناخالص داخلی نیز رشد خواهد یافت.

از جمله مشخصه‌های اصلی اقتصاد ایران، اتکای شدید آن به صادرات نفت می‌باشد. از آنجا که نفت بیشتر یک کالای سیاسی است تا اقتصادی، لذا غالباً افت و خیزهای قابل ملاحظه‌ای ‌در عواید حاصله وجود دارد که موجبات بروز عدم تعادل ساختاری در بخش‌های گوناگون اقتصادی فراهم می‌سازد. لذا، اتخاذ سیاست‌هایی که اتکا به تک محصولی بودن را کم و از طرفی موجبات افزایش صادرات غیرنفتی و کاهش واردات را فراهم سازد، امری ضروری به نظر می‌رسد.

این مطالعه حاضر، با تأکید بر اهمیت حیاتی صادرات غیرنفتی در ایجاد و ابقای رشد صادراتی، سعی گردیده‌‌ است تا عوامل مؤثر و نهان در توسعة صادرات غیرنفتی ایران، شناسایی و تجزیه و تحلیل گردد. بدین منظور، اثرات متقابل رشد صادرات (غیرنفتی) و رشد تولید در غالب سیستم معادلات همزمان، مورد بررسی قرار می‌گیرد. البته، در این راستا، تأثیرات سایر متغیرهای اقتصادی از جمله موجودی سرمایه در بخش‌های تجاری، نیروی کار، واردات نرخ ارز و نرخ مبادله نیز مورد توجه قرار خواهند گرفت. از آن جا که در روش‌های تک معادله‌ای ، به دلیل تأثیرگذای متقابل متغیرهای اقتصادی بر یکدیگر، برآوردها احتمالاً از دقت لازم برخوردار نیستند. لذا، روابط در غالب معادلات همزمان مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. دورة مورد مطالعه 1338تا 76 بوده و کلیه ارقام به قیمت ثابت سال 1361 محاسبه گردیده‌اند.

 

1. مروری بر ادبیات موضوع

مطالعات اخیر ثابت کرده است که تولید ناشی از رشد بهره‌وری کل عوامل، از اهمیت بیشتری نسبت به افزایش انباشت سرمایه برخوردار است (دورنبوش 2-1991)( (پیچ و پتری 1993). یکی ازمنابع افزایش بهره‌وری کل می‌تواند ناشی از آزادسازی تجاری باشد. آزاد‌سازی تجاری باعث می‌شود تا بنگاه‌های داخلی به عوامل تولید خارجی در سطح گسترده‌ای با هزینه کمتر دست یابند که منجر به انتقال تابع تولید به سمت خارج می‌گردد (رومر، 1989).

لویز (1991) برای 35 کشور درحال توسعه، شواهدی را در زمینة ارتباط بین تجارت، سیاست‌های اقتصادی و رشد اقتصادی ارایه می‌کند. وی مشاهده می‌کند که اتخاذ سیاست‌های تشویق صادرات در کشورهایی نظیر کره، تایوان، سنگاپور، مالزی و تایلند به صورت کارایی، رشد را بیشتر از سیاست‌های محدودسازی واردات افزایش می‌دهد.

ادواردز (1992) به بررسی تأثیرات سیاست‌های تجاری در تشریح تفاوتهای رشد کشورهای مختلف می‌پردازد. وی چنین تحلیل می‌کند کشورهایی که سیاست آزادسازی تجاری را اتخاذ کرده‌اند، دانش جهانی را با رشد سریعتر و نرخ بالاتری، انباشت می‌کنند. ادواردز در تحلیل تجربی خود در 35 کشور در حال توسعه، از طریق برقراری رابطه میان نرخ رشد GDP سرانه با متغیرهایی مانند نسبت سرمایه به GDP ومیزان باز بودن اقتصاد، وجود یک رابطة قوی میان تجارت و رشد اقتصادی را تأیید می‌کند. کلارک (1992) از طریق یک سیستم معادلات، رابطة میان رشد GDP، رشد صادرات ، نرخ ارز، رشد بهره‌وری نیروی کار، رشد واردات و رشد ارزش افزودة بخش کارخانه‌ای را در کشورهای در حال توسعه مورد بررسی قرارداده و تأثیرات قوی بخش صادرات بر رشد تولید را مورد بررسی قرارداده و تأثیرات قوی بخش صادرات بر رشد تولید را مورد تأیید قرار می‌دهد.

بالاسا (1988 و 1985) و پاک و پیج (1993) در تحقیقات خود نقش مهم و اساسی تجارت و رشد صادرات را در کامیابی کشورهای شرق آسیا به اثبات رسانده‌اند. آنان در تحقیقات خود نشان داده‌اند که صادرات این کشورها بیش از دو برابر صادرات دیگر کشورهای در حال توسعه در سه دهة اخیر افزایش یافته است و سهم صادرات در محصول ناخالص داخلی نیز سه برابر شده است. به عبارت دیگر، جریان تجارت و سرمایه‌گذاری در انتقال تکنولوژی و افزایش بازدهی و بهره‌وری بسیار اساسی بوده است.

پیج و پتری (1993) در مطالعة 87 کشور نتیجه گرفته‌اند که بییشترین میزان رشد آسیای شرقی را می‌توان به سرمایه‌گذاری‌های وسیع در سرمایه مادی و انسان نسبت داد. کروگر (985) و بانک جهانی (1993) و دیگر طرفداران نظریة نئوکلاسیک نیزاستدلال می‌کنند که بازبودن تجارت بین‌ المللی مهمترین عامل در معجزة شرق آسیا بوده است.

 

2. شواهدی بر اهمیت سیاست برون نگر

براساس شواهد تاریخی، اصولاً، اقتصاد ایران بیشتر به سیاستهای جایگزینی واردات توجه نشان داده است تا تشویق صادرات. هرگاه به شواهدی که در این زمینه وجود دارد دقت شود، این موضوع قابل تأیید خواهد بود. برای مثال، سیاست‌های نرخ ثابت ارز و اجرای آن برای سالیان متوالی ،ایجادصنایع مادر مانند فولاد، نساجی و ....، دولتی شدن و یا ملی شدن بسیاری از صنایع و همچنین، دولتی بودن فعالیت‌های نظام بانکی، همه حاکی از توجه به سیاست جانشینی واردات می‌باشد. اما درسالهای اخیر و به طور مشخص از ابتدای برنامه اول توسعه، توجه به سیاست‌های گسترش صادرات معطوف شده است. برای مثال، توجه به خصوصی‌سازی، گسترش سیاست نرخ شناور ارز، تأسیس مناطق آزاد تجاری، اصلاح قوانین و مقررات گمرکی و اخیراً تأسیس بانکهای خصوصی، حاکی از توجه به این موضوع می‌باشد.

طبق شواهد تجربی گسترده، جهت گیری برون‌نگر و باز بودن تجارت بین‌المللی طی سه دهة اخیر، موجبات رشد و ترقی بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله کشورهای شرق آسیا بوده است. این امر در جدول (1) به وضوح نشان داده شده ‌است. و همانگونه که مشاهده می‌شود، پس از سال 1970، کشورهایی نظیر هنگ‌کنگ،‌مالزی و سنگاپور، به رغم کوچک بودن، ‌از بالاترین نسبت صادرات به محصول ناخالص داخلی (حتی در سطح جهانی) برخوردار بوده‌اند. اندونزی و تایلند با سیاست‌های جایگزینی واردات، توسعه خود را شروع اما همگی به سوی گسترش صادرا ت روی آورده‌‌اند. این امر که به همراه افزایش سهم سرمایه‌گذاری در تولیدناخالص داخلی نیز همراه بوده است، در رشد اقتصادی این کشورها به ویژه در دو دهة اخیر، حایز اهمیت بسیار بوده است. ارقام مربوط به متوسط نرخ رشد GDP در این کشورها، طی دوره‌های اتخاذ سیاست‌های برون‌گرا، صحه‌ای بر این مدعا است.

 

جدول 1 – سهم صادرات و سرمایه‌گذاری در GDP در چند کشور منتخب

(درصد)

کشور

دورة زمانی

صادرات، درصدی‌از

محصول‌ناخالص داخلی

سرمایه‌گذاری، درصدی‌ از محصول‌ناخالص‌داخلی

متوسط‌نرخ‌رشدتولید ناخالص داخلی واقعی 95-1970

 

تایلند

1970

1980

1990

1995

15

24

34

42

26

29

41

43

 

7.3

 

مالزی

1970

1980

1990

1995

42

58

77

96

22

30

31

41

 

6.7

 

اندونزی

1970

1980

1990

1995

13

33

27

28

15

24

30

38

 

6.4

 

هنگ‌کنگ

1970

1980

1990

1995

-

90

-

147

20

35

-

35

 

-

سنگاپور

1970

1980

1990

1995

102

207

182

169

39

46

40

44

 

7.5

 

 

ایران(

1970

1980

1990

1995

2.3

1.5

5.3

13.2

24

21.2

13.6

16.7

 

3.2

مأخذ: UNCTAD, Handbook of International Trade and Development Statistics, 1997

( در محاسبه سهم صادرات وسرمایه‌گذاری GDP ایران، استفاده از صادرات غیرنفتی، تصویری واقعی‌تر از موضوع به دست‌می‌دهد. لذا از GDP غیرنفتی، صادرات غیر نفتی و سرمایه‌گذاری منهای سرمایه‌گذاری در نفت و گاز، برای محاسبه نسبتها استفاده شده است.

همانگونه که گفته شد،ارقام در ایران حاکی از توجه کمتر به باز شدن اقتصاد و سیاستهای برون نگر بوده است. در سال 1995،‌برابر با 13.2 درصد بوده است در حالی که این رقم در کشورهایی نظری مالزی ، هنگ‌کنگ،‌ سنگاپور و تایلند به ترتیب 96, 147, 169 و 42 درصد بوده است که تصویر واضحی از وضعیت کشور را دراین مقوله ارایه می‌دهد.

 

3. پایه‌های نظری مدل

در یک اقتصاد کوچک مانند ایران، این فرض معقول به نظر می‌رسد که تقاضا برای صادرات، باکشش باشد و لذا طرف عرضة صادرات از اهمیت برخوردار می‌باشد. از این رو، مطالعه حاضر بر روی طرف عرضة اقتصاد تمرکز خواهد نمود.

همانگونه که قبلاً اشاره شد، بخش صادرات از طریق منافع جانبی حاصله، قادر خواهد بود تا بر بهره‌وری کل عوامل تولید اثر مثبت بر جای گذارد و موجبات افزایش کل تولید اقتصاد را فراهم آورد. در حالی که بخش‌های غیرصادراتی نیز به طور غیرمستقیم از دو طریق، از منافع ناشی از افزایش صادرات بهره می‌برند: الف) استفاده از خدمات مدیریتی، استراتژی‌های بازاریابی و نیز بهبود تکنولوژی و ب) استفاده از خدمات ناوگان حمل ونقل و ارتباطات سریع که به واسطة رشد بخش صادراتی گسترش یافته است . از طرفی، ممکن است که بهره‌وری عوامل صادراتی به دلایلی با بهره‌وری عوامل در بخش غیر‌صادراتی (داخلی) تفاوت داشته باشد. اولاً، صنایع صادراتی از نیروی کار متخصص‌تر و همنچنین فن‌آوری برتری استفاده می‌نماید و دوم،‌به علت عدم تحرک کامل عوامل تولید، احتمال اینکه بهره‌وری عوامل تولید در بخش صادراتی بیشتر باشد، وجود دارد (بیگم، 1998).

به این ترتیب، توضیحات پیش گفته، این نظر را که صادرات، خود به عنوان یک متغیر مهم و تأثیرگذار در تابع تولید کل وارد شود را توجیه می‌کند. البته،‌ به دلیل وجود نفت و سهم عمدة آن در صادرات کل کشور و نیز به جهت تفکیک اثرات این بخش از سایر صادرات، صادرات به دو بخش نفتی و غیرنفتی گرفته شده است و به صورت مجزا درتابع تولید وارد گردیده است. از طرفی، در کشورهای درحال توسعه واردات کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌‌ای برای انتقال به مرحلة تولید صنعتی امری ضروری است. زیرا واردات این قبیل کالاها می‌توانند تنگناهای تولید را برطرف ساخته و با افزایش امکان کاربرد منابع موجود و برقراری ارتباط پسین و پیشین قوی در روند تولید، باعث افزایش کارایی و بهره‌وری در تولید گردد. مطالعات متعدد انجام گرفته در کشورهای در حال توسعه از جمله یانگ لی (1995),‌ صالحی اصفهانی (1991) وگواسمن (1990) نیز حاکی از اهمیت معنی دار واردات کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای در افزایش تویلد داخلی این قبیل کشورها ست، بنابراین، تابع تولید کل اقتصاد را می‌توان به صورت زیر در نظر گرفت:

(1)Y=f(K, L, Xoil,XNoil ,M) GDP =Yواقعی

=K ذخیره سرمایه در بخش‌های واقعی صادراتی (شامل کشاورزی، صنعت, معدن ‍، حمل ونقل و ارتباطات)[1]

=L نیروی کار

=Xoil صادرات نفتی واقعی

=XNoil واردات غیر نفتی واقعی

=Mواردات کالاهای واسطه‌ای واقعی

با گرفتن دیفرانسیل کلی از تابع فوق، خواهیم داشت:

(2)

با تبدیل رابطة‌فوق به یک معادلة رشد، خواهیم داشت:

(3)

 

رابطه (3) تأثیر هر یک از عوامل تولید را به صورت کشش تولیدی آن عامل نشان می‌دهد . از طرف دیگر، به منظور کاهش اثرات ناشی از پرداختن به یک تابع کلاسیکی تولید کل و نیز به جهت اطلاعات مفیدی که این تابع می‌تواند منتقل نماید، تابع تولید مذکور به شکل یک تابع تولید کاب – داگلاس در نظر گرفته می‌شود (آدامز، 1992) . بر این اساس خواهیم داشت:

(4) ‎Y=AKα1 Lα2 Xα3oil Xα4Noil MA5

با تبدیل رابطه فوق به یک تابع لگاریتمی خطی ساده،‌خواهیم داشت:

(5) LnY=LnA + α1LnK+α2LnL+α3LnXoil+α4LNXNoil +α5LnM+Vt

برای سطح معینی از تقاضای کل، صادرات واقعی به رابطه مبادله،‌تولید واقعی و نرخ ارز واقعی بستگی دارد. دراین حالت می‌توان تابع عرضة صادرات[2] را به‌صورت زیر نوشت:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران با روش معادلات همزمان 13 ص

دانلود تحقیق سیستم تبدیل خط متقابل تکفاز به سه فاز24ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق سیستم تبدیل خط متقابل تکفاز به سه فاز24ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

سیستم تبدیل خط متقابل تکفاز به سه فاز

خلاصه:

این مقاله حالت فعل و انفعالی با متقابل مربوط به تبدیل خط تکفاز را به سه فاز توصیف می کند . یک کاربرد خاص در مناطق روستایی است که با سیم های تکی (تک واحدی) با سیستم چرخشی زمین تغذیه می شوند .

هدف سنتی از عملیات تغذیه یک موتور القایی سه فاز بیش تر از ارتباط اصلی برای تبدیل اینچنین نیست .

(مثل:مبدل های الکترونیکی قدرت، کامپیوترها ، تجهیزات ارتباطی و غیره ) به کیفیت توان بالایی نیاز دارند . و تمایل به داشتن ولتاژ سه فاز متعادل شده متقارن سینوسی دارند . علاوه بر این برای به حداکثر رسیدن توان گرفته شده از تغذیه کننده ، سیستم یک ضریب توان واحد را برای مدار فراهم می کند .

یک مبدل VSI-PWM سه فاز برای این منظور استفاده شده است . مبدل همه ی توان بار را همانند راه های مرسوم تأمین نمی کند . اما فقط تبدیل کردن نیازمند تنظیم کردن ولتاژ باس سه فاز می باشد . هنگامی که آن توان اکتیو را مدیریت نمی کند نیازی به داشتن یک منبع در طرف dc نمی باشد . استراژدی ، کنترل طراحی high lights و نتایج آزمایشگاهی شرح داده شده اند.

.1مقدمه

غرض اینکه توزیع توان الکتریکی در نوع سه فاز باشد در بعضی موقعیتها مصرف کننده فقط می تواند به یک خط تکفاز دسترسی داشته باشد . این در مکان های مسکونی مکان های تجاری و روستاها اتفاق می افتد بعضی وقتا یک کاربرد خاصی نیازمند قدرت سه فاز می باشد . که به این چنین نوع مبدل قدرت نیاز است در مناطق روستایی استفاده از یک تغذیه کننده سیمی تکی با زمین چرخش متداول است . کیفیت توان به طور زمان در قسمت های تنظیم ولتاژ و اعوجاج آن بسیار ضعیف می باشد . در این موقعیت خاص باریک موتور القایی است و تبدیل با استفاده از چند نوع تبدیل کننده (2-8)pwm میسر می شود . برای مثال اهمیتی ندارد که مؤلفه های فرکانس بالای کلیدزنی که توسط تبدیل کننده بوجود آمده اند را فیلتر کنیم زیرا بار به طور طبیعی به عنوان یک فیلتر پایین گذر عمل می کند .

در سیستم تبدیل قراردادی قدرت بارگیری در دو مرحله افزایش می یابد :

یک یکسوساز تک فاز به اضافه ی یک اینورتر سه فاز . توپولوژی نشان داده شده در [2-8] همچنین یک یکسوساز دارد که توسط یک اینورتر دنبال می شود آنها certain upgrading را ترکیب می کنند تا بعضی از جهات زمینه های عملکرد را بهبود ببخشند و یا در جهت کارایی بهتر آنها تأثیر گذار باشند به عنوان مثال حداقل کردن تعداد سوئیچ های توان کاهش دادن قیمت ، بهبود دادن ضریب توان برای تغذیه کننده تک فاز ، تأمین کردن کیفیت ولتاژ خوب برای بار وغیره.

در کنار موتورها حتی در کاربردهای مربوط به مناطق روستایی استفاده از بارهای الکتریکی و الکترونیکی که حساس به کیفیت توان هستند افزایش یافته است . برای مثال مبدل های الکترونیکی توان کامپیوترها و غیره

تعدادی از این بارهای غیرخطی با ضریب توان پایین و تکفاز هستند تغذیه کننده تکفاز می توانست مستقیماً این بارها را تغذیه کند . اگر چه محدودیت های قدرتی مربوط به خط تغذیه را مرنظر قرار می دهد تا آن قابلیت قدرت اکتیو را به حداکثر می رساند که چگونه می توانند با یک ضریب توان واحد بدست بیایند . این بهبود سازی می تواند توسط بعضی از انواع اصلاح گرهای ضریب توان یا فیلترهای توان اکتیو انجام شود.

این مقاله یک سیستم تبدیل تکفاز به سه فاز را عرضه می کند . که کیفیت توان محلی را برای بارهای خطی و غیر خطی افزایش می دهد و ضریب توان واحدی را برای تغذیه کننده تکفاز تأمین می کند . سیستم در شکل یک نشان داده شده است . تغذیه کننده تکفاز به باس سه فاز متصل هست از طریق یک سلف(LS) القا کننده یک مبدل قدرت ایستای سه فاز (SPC) از طریق یک فیلتر پایین گذر (Lconr,Cconr) باس متصل شده است . اینورتر همچنین چرخش توان تکفاز را با تنظیم دامنه ولتاژ محلی و زاویه ی فاز کنترل می کند . جریان های هارمونیک مربوط به بارگیری الکتریکی به صورت محلی ، در نتیجه حاصل از جریان های مربوط به تغذیه کننده به صورت سینوسی هستند به جز برای اجزای تشکیل دهنده هارمونیک که قبلاً در ولتاژ تکفاز ایجاد شده اند (عرضه شده اند ). در این حالت تبدیل کننده همچنین به عنوان یک فیلتر اکتیو برای هارمونیک های جریان و به عنوان یک متعادل کننده توان راکتیو کار می کند . علاوه براین بخش قدرت بارگیری به وسیله ی کنورتور بیشتر نمی شود .

اگر چه این spc توان اکتیو را به بار تحویل نمی دهد ولی داشتن یک منبع توان مستقیم (dc) ضروری نمی باشد . هر چند اگر یک منبع dc موجود بود سیستم می توانست به عنوان یک خط متقابل ups عمل


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سیستم تبدیل خط متقابل تکفاز به سه فاز24ص

تحقیق وبررسی در مورد نظریه کنش متقابل 17 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق وبررسی در مورد نظریه کنش متقابل 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

چکیده

یکی از عمده‌ترین مکاتب جامعه‌شناسی نظریة کنش متقابل نمادی با نظریات‌ جرج هربرت مید (1931- 1863) پایه‌ریزی و توسط هربرت‌بلومر (1986- 1900) تکمیل و تدوین گردید که در دوزمینه بازنمودن نکات و مفاهیم پوشیده و گسترش مبانی تئوریک خودکار بلومر قابل توجه‌است. بلومر از چهره‌های برجسته جامعه‌شناسی آمریکا که دارای برجسته‌ترین پست‌ها و سمت دانشگاهی ودر نهایت استاد برجسته جامعه‌شناسی مطرح بوده‌است وی شاگرد خاص مید و بنیانگذار نحلة جدید کنش‌متقابل نمادی می‌باشد که مخالف با جامعه‌شناسان عواملی جامعه‌شناسی تفسیری را وارد محیط دانشگاهی کرد.

وی کتاب چشم‌انداز و روش کنش متقابل نمادی را در سال 1969 منتشر ساخت ودر آن به تشریح قضایای بنیادین خویش که شامل سه قضیه اعیان، منشاء اعیان و وجه تفسیری پرداخت. باورهای ریشه‌ای کنش متقابل نمادین را بلومر 1ـ ماهیت یا طبیعت جامعه‌ بشری و زندگی گروه اجتماعی 2ـ ماهیت کنش متقابل اجتماعی 3ـ ماهیت اعیان

4 ـ انسان موجودی کنشگر 5 ـ ماهیت کنش انسان 6 ـ بهم پیوستگی کنش یا کنش پیوسته می‌داند. استاد بلومر بعنوان نماینده مکتب شیکاگو در مقابل مکتب آیوا و مانفورد‌کون قرار می‌گیرد که نگرش‌های پوزیتویستی را عامل انشعاب آنها می‌دانند. اولین قضیه در روش‌شناسی بلومر بررسی جهان تجربی است که برای بررسی آن باید دو فرایند کشف ووارسی را پیشنهاد می‌کند. بلومر در انجام پژوهش مراحل 1ـ منظر و تصویر پیشین جهان تجربی 2ـ ساختن مسأله 3ـ شناخت داده‌های متناسب و گرد‌آوری آنها

4ـ تعیین روابط میان داده‌ها و تحلیل 5 ـ تفسیر کردن نتایج 6 ـ آزمون نهایی مفهوم را در نظر دارد . عمده‌ترین مفاهیم که به آن پرداخته‌ایم عبارتند از خود رهاسازی ، اجتماعی‌شدن ، رفتار جمعی، مراحل تاریخی است و در نهایت نگاهی به آراء منتقدین و جوابهای داه‌شده را در حد بضاعت آورده‌ایم.

مقدمه:

یکی از عمده‌ترین مکاتبی که در سده بیستم در جامعه‌شناسی آمریکا رشد و گسترش‌یافت و توسط « جرج هربرت مید»1 پایه‌ریزی شد. دکتر تنهایی (1371) علل متفاوتی را به عنوان زمینه‌های مساعد رشد این مکتب جامعه‌شناسی نام برد به خلاصه‌ای از آنها اشاره‌می‌کنیم :

1 ـ اعتراض که بر علیه رشد روزافزون مکتب رفتارگرایی در روان‌شناسی شده بود و لازم‌بود تا نظام تجربی و مستدلی را پی‌ریزی کرد تا بتوان ضعف تئوریک نهضت رفتار‌گرایی را جبران‌ نمود .

2 ـ رشد روزافزون جامعه جمع‌گرای2 آمریکایی بود که با توجه به نیازجامعه به گسترش‌های پی‌در‌پی و نیز، با توجه به مهاجرت سیل‌آسا ، نیاز به موفقیتی بود که سعه‌صدر اجتماعی را در پذیرش‌استعدادهای جدید بر تاریخ نژادپرست و قوم‌گرای آمریکا مسلط نماید.

مید دو پاسخ عمده جامعه‌شناسی به این وضعیت داد: (همان منبع)

1ـ ارائه تئوری معروف در باب « خود» بود که با ابعاد و عناصر مربوط به آن تصویر جدیدی را از یک جامعة پویا و جمع‌گرای انسان گرایانه عنوان می‌نمود

2ـ طرح تئوریک و فلسفی « فلسفه حال»1 بود. در فلسفه حال مید سعی می‌کرد توجه انسان جدید واز دنیای ظلمت زده گذشته و نیز بندگی به خیالهای خام و تجربه نشده فردا را آزاد کند و این مکانیسم فلسفی و نیز روان‌شناختی « مشاوره با خویشتن خویش» را فراهم کرد.

مید طرحی نو درانداخته‌بود که توانمند و رشدپذیر بود وبه نسل جدید جامعه‌شناسی آمریکا ارائه داد و‌آن مکتب رفتارگرایی اجتماعی بود و پیش‌زمینه نظریه کنش متقابل نمادی شد.

نظریة کنش متقابل نمادین2 مانند دیگر نظریه‌های عمده جامعه‌شناسی چشم‌انداز بسیار گسترده‌ای را باز‌می‌نماید (ریترز، 1989 ، ترجمة محسن ثلاثی،1374)

این نظریه با نظریه‌های جرج هربرت مید شکل گرفت وبا افکار چارلز هورتون‌کولی ، دبلیو آی. تامس شیرازه‌های اصلی آن نضج‌گرفت ولی چشم‌اندازهای متفاوتتری در سالهای اخیر به این نظریه راه‌یافته‌اند. (همان منبع)

نظریه سنتی کنش متقابل نمادین با افکار هربرت بلومر مشخص می‌شود .(ریترز، 1989 ترجمه محسن ثلاثی، 1374 ؛ اسکیدمور، 1979 ترجمه حاضری و همکاران، 1375 ؛ توسلی‌ ، 1373 تنهایی، 1371و1372 و1374؛ ترنر ، 1977 ترجمة رهسائی‌زاده ، 1373و...)

آنچه در مکتب کنش‌متقابل نمادی بویژه به رهبری و هدایت هربرت بلومر انجام‌شد تلاش در دوزمینه عمده بود:

1 – باز نمودن نکات و مفاهیم پوشیده در نظریة رفتارگرایی اجتماعی

2 ـ گسترش مبانی تئوریک و تجربی نظام جامعه‌شناختی مورد پذیرش وی

زمینه اول مربوط به ارتباط میان بلومر و مید بود که بلومر به عنوان شاگرد و سخنگوی مکتب استاد خود مید مطرح شد و زمینه دوم فرایندهای تاریخ اجتماعی آمریکا و لزوم کنش این مکتب در مقابل نظریات دیگران بود.

آمریکای زمان بلومر متفاوت از زمان مید بود بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا دیگر آن جامعه نسبتاً سالم و آرام اوایل قرن بیستم بود نمی‌باشد. رشد تضادهای طبقاتی و نگرش فزاینده جامعة سلطه‌گرای آمریکا و شوروی بلومر را در برابر هرگونه ساختار ایستانگرانه به اعتراض وامیداشت. دو چیزی جزء مردم و روابط متقابل اجتماعی و تفاسیر آنها را مهمتر از ساختارها قلمداد می‌کرد و به این اعتقاد بود که کنش متقابل نمادین انسانی است که نبض تاریخ و جامعه را شکل می‌دهد. (تنهایی، 1374)

نکته دیگری اینکه بلومر اعتقاد داشت که مید تنها جامعه سالم را می‌بیند ولی جامعه معاصر وی به سراشیبی ارزش‌ها و سقوط انسان نیز می‌انجامد و سعی در برخورد با نکات اساسی و بنیادین آسیب‌های اجتماعی و انحرافات مرضی در جامعه بادیدن تازه‌ برآمد.

زندگی و اندیشه بلومر

بلومر پس از فارغ‌التحصیلی عملاً از سال 1930 وارد عرصه جامعه‌شناسی شد و یکی از مهمترین چهره‌های جامعه‌شناسی آمریکا به شمار می‌رود عمده‌ترین سمتهایی که وی در طول حیات علمی خویش داشت عبارتند از :

ـ رئیس گروه جامعه‌شناسی دانشگاه برکلی در کالیفرنیا

ـ رئیس انجمن جامعه‌شناسان آمریکایی ـ رئیس انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسان

ـ کسب اخرین مدارج و رتبة علمی یعنی « استاد برجسته» 1

ـ کرسی استادی در دانشگاه شیکاگو و برکلی

ـ ریاست مؤسسه علوم اجتماعی دانشگاه برکلی

ـ استاد مدعو دانشگاههای میشیگان، ایووا، هاوایی و کالیفرنیا

وی در سال 1939 طی یک سخنرانی برای اولین بار مکتب خویش را با نامگذاری جدید کنش‌متقابل‌گرایی نمادی پایه‌گذاری و معرفی نمود. آنچه وی مطرح کرد وجوه تکمیلی و اضافاتی بر کار میر است بلومر تا سال 1980 بیش از هفتاد مقالة علمی متفاوت در زمینة جامعه‌شناسی منتشر می‌کند ودر سال 1969 مهمترین کتاب خود را تحت عنوان « چشم‌انداز و روش کنش متقابل نمادی»2 به چاپ می‌رساند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد نظریه کنش متقابل 17 ص

تحقیق در مورد بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران 15 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران

با روش معادلات همزمان

 

فرزاد کریمی( علی راشدی((

چکیده

مقاله حاضر به بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات با تکیه بر صادرات غیرنفتی وعوامل مؤثر برآنها از طریق روش حداقل مربعات دومرحله‌ای می‌پردازد. نتایج نشان می‌دهند که صادرات غیرنفتی و تولید ناخالص داخلی هر دو بر روی یکدیگر تأثیرات معنی‌داری می‌گذارند ولی تأثیرات GDP بر صادرات غیرنفتی به مراتب بیشتر است. از طرف دیگر، تأثیرات متغیرهای پولی مانند نرخ ارز و نرخ مبادله در کنار عواملی مانندکار، موجودی سرمایه و واردات بر صادرات غیرنفتی کشور نیز محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و چگونگی ارتباط و میزان تأثیرات هر یک، تعیین می‌گردد.

مقدمه

امروزه، در ادبیات رشد اقتصادی، توجهی خاص به تجارت خارجی به عنوان عامل رشد معطوف شده است. از این رو، استراتژی تشویق صادرات به عنوان یک استراتژی موفق، مورد توجه بسیاری از اقتصاددانان قرار گرفته است. برا ی مثال ، می‌توان به مطالعات فدر (18982)، کاووسی (1984)، ادواردز (1993)، گرین وی (1994) و بیگم (1998) اشاره نمود.

نظریه‌های رشد سنتی کلاسیکها و نئوکلاسیکها به وجود رابطه‌ای قوی میان توسعه صادرات و رشد اقتصادی تأکید داشته و معتقدند که توسعة تجارت بین‌الملل، منجر به افزایش تخصص و کارایی در بخش‌های صادراتی شده و در نهایت, باعث تخصیص مجدد منابع از بخش‌های غیرتجاری و غیرکارا به بخش‌های تجاری می‌گردد که این پدیده می‌تواند به رشد تولید کمک نماید. به طور کلی، اثرات جانبی رشد صادرات بر رشد تولید عبارتند از: افزایش بهره‌وری عوامل تولید، کارایی در تخصیص منابع، پیشرفت تکنولوژی و استفاده از تکنولوژی‌های روز، فراهم آوردن امکان بهره‌گیری از صرفه‌های ناشی از مقیاس و افزایش تخصص نیروی کار . به عبارت دیگر،‌ هرگاه تخصیص اولیة منابع از نوع بهینة‌پرتو نباشد، در این صورت ،‌بهره‌وری کل عوامل تولید، می‌‌تواند به وسیلة تخصیص مجدد منابع افزایش یابد و در نتیجه، تولید ناخالص داخلی نیز رشد خواهد یافت.

از جمله مشخصه‌های اصلی اقتصاد ایران، اتکای شدید آن به صادرات نفت می‌باشد. از آنجا که نفت بیشتر یک کالای سیاسی است تا اقتصادی، لذا غالباً افت و خیزهای قابل ملاحظه‌ای ‌در عواید حاصله وجود دارد که موجبات بروز عدم تعادل ساختاری در بخش‌های گوناگون اقتصادی فراهم می‌سازد. لذا، اتخاذ سیاست‌هایی که اتکا به تک محصولی بودن را کم و از طرفی موجبات افزایش صادرات غیرنفتی و کاهش واردات را فراهم سازد، امری ضروری به نظر می‌رسد.

این مطالعه حاضر، با تأکید بر اهمیت حیاتی صادرات غیرنفتی در ایجاد و ابقای رشد صادراتی، سعی گردیده‌‌ است تا عوامل مؤثر و نهان در توسعة صادرات غیرنفتی ایران، شناسایی و تجزیه و تحلیل گردد. بدین منظور، اثرات متقابل رشد صادرات (غیرنفتی) و رشد تولید در غالب سیستم معادلات همزمان، مورد بررسی قرار می‌گیرد. البته، در این راستا، تأثیرات سایر متغیرهای اقتصادی از جمله موجودی سرمایه در بخش‌های تجاری، نیروی کار، واردات نرخ ارز و نرخ مبادله نیز مورد توجه قرار خواهند گرفت. از آن جا که در روش‌های تک معادله‌ای ، به دلیل تأثیرگذای متقابل متغیرهای اقتصادی بر یکدیگر، برآوردها احتمالاً از دقت لازم برخوردار نیستند. لذا، روابط در غالب معادلات همزمان مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. دورة مورد مطالعه 1338تا 76 بوده و کلیه ارقام به قیمت ثابت سال 1361 محاسبه گردیده‌اند.

 

1. مروری بر ادبیات موضوع

مطالعات اخیر ثابت کرده است که تولید ناشی از رشد بهره‌وری کل عوامل، از اهمیت بیشتری نسبت به افزایش انباشت سرمایه برخوردار است (دورنبوش 2-1991)( (پیچ و پتری 1993). یکی ازمنابع افزایش بهره‌وری کل می‌تواند ناشی از آزادسازی تجاری باشد. آزاد‌سازی تجاری باعث می‌شود تا بنگاه‌های داخلی به عوامل تولید خارجی در سطح گسترده‌ای با هزینه کمتر دست یابند که منجر به انتقال تابع تولید به سمت خارج می‌گردد (رومر، 1989).

لویز (1991) برای 35 کشور درحال توسعه، شواهدی را در زمینة ارتباط بین تجارت، سیاست‌های اقتصادی و رشد اقتصادی ارایه می‌کند. وی مشاهده می‌کند که اتخاذ سیاست‌های تشویق صادرات در کشورهایی نظیر کره، تایوان، سنگاپور، مالزی و تایلند به صورت کارایی، رشد را بیشتر از سیاست‌های محدودسازی واردات افزایش می‌دهد.

ادواردز (1992) به بررسی تأثیرات سیاست‌های تجاری در تشریح تفاوتهای رشد کشورهای مختلف می‌پردازد. وی چنین تحلیل می‌کند کشورهایی که سیاست آزادسازی تجاری را اتخاذ کرده‌اند، دانش جهانی را با رشد سریعتر و نرخ بالاتری، انباشت می‌کنند. ادواردز در تحلیل تجربی خود در 35 کشور در حال توسعه، از طریق برقراری رابطه میان نرخ رشد GDP سرانه با متغیرهایی مانند نسبت سرمایه به GDP ومیزان باز بودن اقتصاد، وجود یک رابطة قوی میان تجارت و رشد اقتصادی را تأیید می‌کند. کلارک (1992) از طریق یک سیستم معادلات، رابطة میان رشد GDP، رشد صادرات ، نرخ ارز، رشد بهره‌وری نیروی کار، رشد واردات و رشد ارزش افزودة بخش کارخانه‌ای را در کشورهای در حال توسعه مورد بررسی قرارداده و تأثیرات قوی بخش صادرات بر رشد تولید را مورد بررسی قرارداده و تأثیرات قوی بخش صادرات بر رشد تولید را مورد تأیید قرار می‌دهد.

بالاسا (1988 و 1985) و پاک و پیج (1993) در تحقیقات خود نقش مهم و اساسی تجارت و رشد صادرات را در کامیابی کشورهای شرق آسیا به اثبات رسانده‌اند. آنان در تحقیقات خود نشان داده‌اند که صادرات این کشورها بیش از دو برابر صادرات دیگر کشورهای در حال توسعه در سه دهة اخیر افزایش یافته است و سهم صادرات در محصول ناخالص داخلی نیز سه برابر شده است. به عبارت دیگر، جریان تجارت و سرمایه‌گذاری در انتقال تکنولوژی و افزایش بازدهی و بهره‌وری بسیار اساسی بوده است.

پیج و پتری (1993) در مطالعة 87 کشور نتیجه گرفته‌اند که بییشترین میزان رشد آسیای شرقی را می‌توان به سرمایه‌گذاری‌های وسیع در سرمایه مادی و انسان نسبت داد. کروگر (985) و بانک جهانی (1993) و دیگر طرفداران نظریة نئوکلاسیک نیزاستدلال می‌کنند که بازبودن تجارت بین‌ المللی مهمترین عامل در معجزة شرق آسیا بوده است.

 

2. شواهدی بر اهمیت سیاست برون نگر

براساس شواهد تاریخی، اصولاً، اقتصاد ایران بیشتر به سیاستهای جایگزینی واردات توجه نشان داده است تا تشویق صادرات. هرگاه به شواهدی که در این زمینه وجود دارد دقت شود، این موضوع قابل تأیید خواهد بود. برای مثال، سیاست‌های نرخ ثابت ارز و اجرای آن برای سالیان متوالی ،ایجادصنایع مادر مانند فولاد، نساجی و ....، دولتی شدن و یا ملی شدن بسیاری از صنایع و همچنین، دولتی بودن فعالیت‌های نظام بانکی، همه حاکی از توجه به سیاست جانشینی واردات می‌باشد. اما درسالهای اخیر و به طور مشخص از ابتدای برنامه اول توسعه، توجه به سیاست‌های گسترش صادرات معطوف شده است. برای مثال، توجه به خصوصی‌سازی، گسترش سیاست نرخ شناور ارز، تأسیس مناطق آزاد تجاری، اصلاح قوانین و مقررات گمرکی و اخیراً تأسیس بانکهای خصوصی، حاکی از توجه به این موضوع می‌باشد.

طبق شواهد تجربی گسترده، جهت گیری برون‌نگر و باز بودن تجارت بین‌المللی طی سه دهة اخیر، موجبات رشد و ترقی بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله کشورهای شرق آسیا بوده است. این امر در جدول (1) به وضوح نشان داده شده ‌است. و همانگونه که مشاهده می‌شود، پس از سال 1970، کشورهایی نظیر هنگ‌کنگ،‌مالزی و سنگاپور، به رغم کوچک بودن، ‌از بالاترین نسبت صادرات به محصول ناخالص داخلی (حتی در سطح جهانی) برخوردار بوده‌اند. اندونزی و تایلند با سیاست‌های جایگزینی واردات، توسعه خود را شروع اما همگی به سوی گسترش صادرا ت روی آورده‌‌اند. این امر که به همراه افزایش سهم سرمایه‌گذاری در تولیدناخالص داخلی نیز همراه بوده است، در رشد اقتصادی این کشورها به ویژه در دو دهة اخیر، حایز اهمیت بسیار بوده است. ارقام مربوط به متوسط نرخ رشد GDP در این کشورها، طی دوره‌های اتخاذ سیاست‌های برون‌گرا، صحه‌ای بر این مدعا است.

 

جدول 1 – سهم صادرات و سرمایه‌گذاری در GDP در چند کشور منتخب

(درصد)

کشور

دورة زمانی

صادرات، درصدی‌از

محصول‌ناخالص داخلی

سرمایه‌گذاری، درصدی‌ از محصول‌ناخالص‌داخلی

متوسط‌نرخ‌رشدتولید ناخالص داخلی واقعی 95-1970

 

تایلند

1970

1980

1990

1995

15

24

34

42

26

29

41

43

 

7.3

 

مالزی

1970

1980

1990

1995

42

58

77

96

22

30

31

41

 

6.7

 

اندونزی

1970

1980

1990

1995

13

33

27

28

15

24

30

38

 

6.4

 

هنگ‌کنگ

1970

1980

1990

1995

-

90

-

147

20

35

-

35

 

-

سنگاپور

1970

1980

1990

1995

102

207

182

169

39

46

40

44

 

7.5

 

 

ایران(

1970

1980

1990

1995

2.3

1.5

5.3

13.2

24

21.2

13.6

16.7

 

3.2

مأخذ: UNCTAD, Handbook of International Trade and Development Statistics, 1997

( در محاسبه سهم صادرات وسرمایه‌گذاری GDP ایران، استفاده از صادرات غیرنفتی، تصویری واقعی‌تر از موضوع به دست‌می‌دهد. لذا از GDP غیرنفتی، صادرات غیر نفتی و سرمایه‌گذاری منهای سرمایه‌گذاری در نفت و گاز، برای محاسبه نسبتها استفاده شده است.

همانگونه که گفته شد،ارقام در ایران حاکی از توجه کمتر به باز شدن اقتصاد و سیاستهای برون نگر بوده است. در سال 1995،‌برابر با 13.2 درصد بوده است در حالی که این رقم در کشورهایی نظری مالزی ، هنگ‌کنگ،‌ سنگاپور و تایلند به ترتیب 96, 147, 169 و 42 درصد بوده است که تصویر واضحی از وضعیت کشور را دراین مقوله ارایه می‌دهد.

 

3. پایه‌های نظری مدل

در یک اقتصاد کوچک مانند ایران، این فرض معقول به نظر می‌رسد که تقاضا برای صادرات، باکشش باشد و لذا طرف عرضة صادرات از اهمیت برخوردار می‌باشد. از این رو، مطالعه حاضر بر روی طرف عرضة اقتصاد تمرکز خواهد نمود.

همانگونه که قبلاً اشاره شد، بخش صادرات از طریق منافع جانبی حاصله، قادر خواهد بود تا بر بهره‌وری کل عوامل تولید اثر مثبت بر جای گذارد و موجبات افزایش کل تولید اقتصاد را فراهم آورد. در حالی که بخش‌های غیرصادراتی نیز به طور غیرمستقیم از دو طریق، از منافع ناشی از افزایش صادرات بهره می‌برند: الف) استفاده از خدمات مدیریتی، استراتژی‌های بازاریابی و نیز بهبود تکنولوژی و ب) استفاده از خدمات ناوگان حمل ونقل و ارتباطات سریع که به واسطة رشد بخش صادراتی گسترش یافته است . از طرفی، ممکن است که بهره‌وری عوامل صادراتی به دلایلی با بهره‌وری عوامل در بخش غیر‌صادراتی (داخلی) تفاوت داشته باشد. اولاً، صنایع صادراتی از نیروی کار متخصص‌تر و همنچنین فن‌آوری برتری استفاده می‌نماید و دوم،‌به علت عدم تحرک کامل عوامل تولید، احتمال اینکه بهره‌وری عوامل تولید در بخش صادراتی بیشتر باشد، وجود دارد (بیگم، 1998).

به این ترتیب، توضیحات پیش گفته، این نظر را که صادرات، خود به عنوان یک متغیر مهم و تأثیرگذار در تابع تولید کل وارد شود را توجیه می‌کند. البته،‌ به دلیل وجود نفت و سهم عمدة آن در صادرات کل کشور و نیز به جهت تفکیک اثرات این بخش از سایر صادرات، صادرات به دو بخش نفتی و غیرنفتی گرفته شده است و به صورت مجزا درتابع تولید وارد گردیده است. از طرفی، در کشورهای درحال توسعه واردات کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌‌ای برای انتقال به مرحلة تولید صنعتی امری ضروری است. زیرا واردات این قبیل کالاها می‌توانند تنگناهای تولید را برطرف ساخته و با افزایش امکان کاربرد منابع موجود و برقراری ارتباط پسین و پیشین قوی در روند تولید، باعث افزایش کارایی و بهره‌وری در تولید گردد. مطالعات متعدد انجام گرفته در کشورهای در حال توسعه از جمله یانگ لی (1995),‌ صالحی اصفهانی (1991) وگواسمن (1990) نیز حاکی از اهمیت معنی دار واردات کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای در افزایش تویلد داخلی این قبیل کشورها ست، بنابراین، تابع تولید کل اقتصاد را می‌توان به صورت زیر در نظر گرفت:

(1)Y=f(K, L, Xoil,XNoil ,M) GDP =Yواقعی

=K ذخیره سرمایه در بخش‌های واقعی صادراتی (شامل کشاورزی، صنعت, معدن ‍، حمل ونقل و ارتباطات)[1]

=L نیروی کار

=Xoil صادرات نفتی واقعی

=XNoil واردات غیر نفتی واقعی

=Mواردات کالاهای واسطه‌ای واقعی

با گرفتن دیفرانسیل کلی از تابع فوق، خواهیم داشت:

(2)

با تبدیل رابطة‌فوق به یک معادلة رشد، خواهیم داشت:

(3)

 

رابطه (3) تأثیر هر یک از عوامل تولید را به صورت کشش تولیدی آن عامل نشان می‌دهد . از طرف دیگر، به منظور کاهش اثرات ناشی از پرداختن به یک تابع کلاسیکی تولید کل و نیز به جهت اطلاعات مفیدی که این تابع می‌تواند منتقل نماید، تابع تولید مذکور به شکل یک تابع تولید کاب – داگلاس در نظر گرفته می‌شود (آدامز، 1992) . بر این اساس خواهیم داشت:

(4) ‎Y=AKα1 Lα2 Xα3oil Xα4Noil MA5

با تبدیل رابطه فوق به یک تابع لگاریتمی خطی ساده،‌خواهیم داشت:

(5) LnY=LnA + α1LnK+α2LnL+α3LnXoil+α4LNXNoil +α5LnM+Vt


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران 15 ص

تحقیق درباره نظریه کنش متقابل

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره نظریه کنش متقابل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره نظریه کنش متقابل


تحقیق درباره نظریه کنش متقابل

فرمت فایل : WORD (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 16 صفحه

 

 

 

 

 

چکیده

 

یکی از عمده‌ترین مکاتب جامعه‌شناسی نظریة کنش متقابل نمادی با نظریات‌ جرج هربرت مید (1931- 1863) پایه‌ریزی و توسط هربرت‌بلومر (1986- 1900) تکمیل و تدوین گردید که در دوزمینه بازنمودن نکات و مفاهیم پوشیده و گسترش مبانی تئوریک خودکار بلومر قابل توجه‌است. بلومر از چهره‌های برجسته جامعه‌شناسی آمریکا که دارای برجسته‌ترین پست‌ها و سمت دانشگاهی ودر نهایت استاد برجسته جامعه‌شناسی مطرح بوده‌است وی شاگرد خاص مید و بنیانگذار نحلة جدید کنش‌متقابل نمادی می‌باشد که مخالف با جامعه‌شناسان عواملی جامعه‌شناسی تفسیری را وارد محیط دانشگاهی کرد.

وی کتاب چشم‌انداز و روش کنش متقابل نمادی را در سال 1969 منتشر ساخت ودر آن به تشریح قضایای بنیادین خویش که شامل سه قضیه اعیان، منشاء اعیان و وجه تفسیری پرداخت. باورهای ریشه‌ای کنش متقابل نمادین را بلومر  1ـ ماهیت یا طبیعت جامعه‌ بشری و زندگی گروه اجتماعی  2ـ ماهیت کنش متقابل اجتماعی 3ـ ماهیت اعیان

4 ـ انسان موجودی کنشگر  5 ـ ماهیت کنش انسان  6 ـ بهم پیوستگی کنش یا کنش پیوسته می‌داند.  استاد بلومر بعنوان نماینده مکتب شیکاگو در مقابل مکتب آیوا و مانفورد‌کون قرار می‌گیرد که نگرش‌های پوزیتویستی را عامل انشعاب آنها می‌دانند. اولین قضیه در روش‌شناسی بلومر بررسی جهان تجربی است که برای بررسی آن باید دو فرایند کشف ووارسی را پیشنهاد می‌کند. بلومر در انجام پژوهش مراحل 1ـ منظر و تصویر پیشین جهان تجربی  2ـ ساختن مسأله  3ـ شناخت داده‌های متناسب و گرد‌آوری آنها

4ـ تعیین روابط میان داده‌ها و تحلیل 5 ـ تفسیر کردن نتایج  6 ـ آزمون نهایی مفهوم را در نظر دارد . عمده‌ترین مفاهیم که به آن پرداخته‌ایم عبارتند از خود رهاسازی ، اجتماعی‌شدن ، رفتار جمعی، مراحل تاریخی است و در نهایت نگاهی به آراء منتقدین و جوابهای داه‌شده را در حد بضاعت آورده‌ایم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نظریه کنش متقابل