لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
بررسی سیاست ماهوارهای کشورهای آسیایی:درسهایی برای مورد ایران
این نوشته در پی آن است با شرح ویژگیهای عصر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی و تغییرات ایجادشده در مفهوم سیاست رسانهای، وضعیت فعلی ماهوارهای پخش مستقیم تلویزیونی در ایران و سیاست ممنوعیت آن را نقد و بررسی کند. تجربه کشورهای آسیایی نشان میدهد بسیاری از این کشورها، چه آنها که سیاست ممنوعیت را اعلام داشتهاند چه سیاست آزادی را پیشه کردهاند، در اصل به عنوان محوریترین جزء سیاست خود بهرهوری مناسب از محتوا و کانالهای مطلوب را مدنظر داشتهاند. در حال حاضر، اغلب کشورهای آسیایی به نحوی از انحا از برنامههای کانالهای خارجی برای جبران نقصان رسانههای داخلی و جلب مجدد مخاطبان به خدمات کنترلشده بهره میگیرند. هرچند حجم، نوع محتوا، زبان پخش، میزان و نحوة اعمال نظارت محتوایی (سانسور) و نیز تعداد و نوع مالکیت و مدیریت سازمانهای مربوطه و یا حتی روش توزیع و پخش در بین کشورهای مختلف تفاوت بسیاری دارد، اما همة این فعالیتها یک هدف را پی میگیرد و آن اعمال کنترل ملی (مبتنی بر ملاحظات سیاسی و فرهنگی و بخصوص حساسیتهای مذهبی، نژادی و زبانی) بر مصرف رسانهای شهروندان است. چنین به نظر میرسد، ارائه حجم و تنوع مطلوب کانالهای تلویزیونی به مردم عامل بسیار مهمی در موفقیت سیاست ماهوارهای کشورها باشد؛ خواه این سیاست موجد ممنوعیت ماهوارهها در ایران با گذشت حدود هشت سال هنوز حل نشده است و مسئولان، سیاستمداران، احزاب و مردم به طور مکرر وضعیت فعلی را به نوعی مورد نقد قرار میدهند و تمایل به بهبود و اصلاح آن را مطرح میکنند. در واقع، علت اصلی وضعیت نابسامان موجود را باید در عدم اجرای کامل مفاد قانون «ممنوعیت به کارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره» مصوب سال 1373 و به ویژه مواد 4، 5 و 10 آن (بالاخص ماده 5) جستجو کرد و نه در اصل استراتژی ممنوعیت قانونی دسترسی نامحدود به تجهیزات ماهوارهای، عدم بهرهبرداری از برنامههای مطلوب کانالهای ماهوارهای برای جلب رضایت مردم و کاستن از تمایل آنها به سوی آسمان پر از ماهواره و ماهوارههای پر از مخاطره، امکان اجرایی شدن قانون ممنوعیت را به شدت تقلیل داده است.بررسی تجارب سایر کشورهای آسیایی درسهای بسیاری برای ایران دارد. این تجارب نشان میدهد که میتوان با حفظ حساسیتهای فرهنگی و سیاسی از برنامههای ماهوارهای موجود بهره برد. البته ویژگیهای خاص فرهنگی و اقتصادی ایران ملاحظات بسیاری را مطرح میکند که به عنوان نمونه در چهار ملاحظة اثرگذار در طراحی هر روش ممکن برای بهرهوری از ماهواره در ایران، بحث شده است.عصر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطیجهان از اوایل دهه 1980 میلادی به تدریج وارد عصر نوینی شده است. امروزه، براساس اعتقاد بسیاری از دانشمندان حوزههای مختلف علوماجتماعی، عرصههای زندگی اجتماعی آنچنان دگرگونشده که فهم و درک چیستی آن با مفاهیم و نظریههای قدیم عملی نیست. عصر نوین معمولاً با اصلاحات نظری جدیدی توصیف و تبیین میشود: جهانی شدن، عصر (انفجار) اطلاعات، عصر رسانهها، جامعه اطلاعاتی و جامعه شبکهای برخی از این مفاهیماند. البته، نظریهپردازیهای مربوط به چیستی و چرایی جهان معاصر به این مفاهیم محدود نمیشوند. گذشته از این، نظریههای موجود از نظر نوع رویکرد، سطح تحلیل و پیشبینی روندهای آتی آنچنان تفاوتهای ژرفی دارند که تنها وجه مشترک بین آنها به کارگیری عبارات مشابه است نه برداشتهای یکسان از آنها.با این حال، مرور ادبیات موجود نشان میدهد یک عامل خاص در تمام نظریهپردازیهای مربوط به جهان معاصر حضوری مؤثر دارد. هرچند میزان اثرگذاری آن در الگوهایی متفاوت ــ از تکعاملی جبرگرایانه تا چند عاملی نسبیت گرایانه ــ مورد تحلیل و توجه قرار میگیرد. این عامل فراگیر و اثرگذار، فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطی (ICTs- Information and Communication Technologies) است که توسط شرکتهای بزرگ بینالمللی یا وابسته به دولتها توسعه یافته و، در مدتی، بسیار کوتاه، به کالاهایی ضروری و شخصی تبدیل شدهاند. (در این خصوص، مثلاً نک: Williams-1987: UNESCO 1997, 1999))فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی ICTs مجموعه وسیع و متنوعی از فناوریها هستند که برای برقراری ارتباط بین انسانها (ارسال و دریافت انواع پیامهای کلامی، صوتی و تصویری) و نیز برای تولید، انتشار، نگهداری و بازیابی اطلاعات به کار میروند. ICTs ترکیبی از سختافزار، نرمافزار، رسانهها و حتی سیستمهای توزیع و پخش اطلاعات و محتوا را شامل میشوند. این فناوریها پیشینهای طولانی دارند اما ظهور و رواج بسیار سریع کامپیوترهای شخصی، ویدئو، ماهوارههای ارتباطی (پخش مستقیم)، اینترنت و نظایر آنها در طول دو دهه گذشته موجب شد تا ICTs به عنوان عامل اصلی دنیای جدید معرفی شود.ترکیب مدارهای کامپیوتری با پایانههای ارتباطی به دیجیتالی و مینیاتوری شدن این فناوریها انجامیده و این، به نوبه خود، باعث افزایش ظرفیت و سرعت تولید، نگهداری، بازیابی و ارسال و دریافت اطلاعات و محتوا و نیز ادغام رسانههای قدیمی در یکدیگر و ترکیب کانالهای ارتباطی نوشتاری، صوتی و تصویری شده است. در شرایط کنونی، صنایع جهانی سختافزار و نرمافزار ارتباطی و رسانهای در سایه تغییر جهانی سیاستها (نظیر خصوصیسازی و مقرراتزدایی) به گسترش جغرافیایی بازارهای تولیدات خود میپردازند. این شرکتها با اتصال دستگاههای ارسال و دریافت به یکدیگر، جوامع و کل جهان را به شبکههایی فرامرزی و درهم تنیده از تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و مصرفکنندگان تبدیل میکنند. در نتیجه تغییرات فوق، افراد و اجتماعات واقع در اقصی نقاط دنیا امکان دسترسی به حجم نامحدودی از اطلاعات و محتواها را به دست میآورند. (نک: کاستلز 1380، 3 ج؛ مک کوایل 1380)البته، نوآوری در عرصه ICTs به پایان نرسیده است و دوران معاصر هنوز در مرحله سیالیت و شدن قرار دارد. در نتیجه، احساسات انسانی (اعم از امیدواری یا یأس) در نظریهپردازیها و سناریوسازیهای علمی نیز حضوری اثرگذار دارند. همچون هر نوآوری بنیادین فکری یا فنی دیگر در طول تاریخ بشر، نگرشهای جاری به ICTs را میتوان بر روی طیفی قرار داد که از خوشبینی تا واقعگرایی و همچنین تا بدبینی نوسان دارد. برخی از نظریهپردازان ICTs را عامل ایجاد یک یوتوپیای دیجیتالی (Digital utopia) میدانند که در آن تمام انواع سرکوب استعدادهای انسانی و آزادیخواهی مجازی به تقویت دمکراسی واقعی منجر میشود. (در این خصوص، به عنوان نمونه، نک:Negroponte -1995; Dyson -1997; Wilhelm -2000)) در سوی دیگر، برخی بر این باورند که این فناوریها امکان نظارت و کنترل صاحبان قدرت (در سطح ملی و جهانی) بر اعمال و حتی افکار و باورهای مردم و ملتها را افزایش میدهند و کابوس جامعه وحشت و دیستوپیایی (Dystopian) را در قالب کاملترین نظام سلطهگر متجلی میکنند. (مثلاً نک: Barber, -1998) گروه نخست در شوق جامعه آزاد و برابر و انسان فرهیخته و متعالیاند و گروه دوم در بیم جامعه در بند و ناعادلانه و انسان سرگشته و نازل.همانگونه که کاستلز (آ 1380) معتقد است، هر دو گروه خوشبین و بدبین در مورد قابلیتها و اثرات ICTs در دام جبرگرایی فنی قرار دارند و بر این باور بنیادین اصرار دارند که فناوری به تنهایی عامل و علت اصلی تغییرات به وجود آمده است. در حالی که ICTs و، به طور کلی، همه فناوریها خود محصول نیروهای اجتماعی و جهانیاند و کاربرد و آثار نهایی آنها با تعامل دیالکتیکی با نیروهای اجتماعی و عواملی نظیر فرهنگ، نظام حقوقی، نظام اقتصادی و ... و نیز اراده و آگاهی افراد و سازمانها (و حکومتها به عنوان گستردهترین و قدرتمندترین ساختار جوامع)
دانلود مقاله کامل درباره بررسی سیاست ماهواره