دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
انقلاب فرانسه نام دورهای تاریخی در فرانسه بود.
در خلال این دوره جمهوریخواهی جانشین حکومت سلطنت مطلقه در فرانسه شد و بخش فرانسوی مذهب کاتولیک رومی ناچار به پذیرفتن اصلاحات گسترده و ریشهای شد.
پیشزمینه
هجوم مردم به زندان باستیلدر چهاردهم ژوئیهٔ ۱۷۸۹ (میلادی)، جماعتی از گرسنگان به زندان «باستیل» در پاریس، حمله کردند. فقرای پاریس که سان کولوت نامیده میشدند، از سیاستهای لویی شانزدهم، پادشاه فرانسه، به خشم آمده بودند. لویی که با بحران مالی شدیدی دست به گریبان بود، از مجلس طبقات عمومی در خواست کرد تا مالیاتها را افزایش دهد. این امر، موجب بروز انقلاب فرانسه گردید و به مدت ۱۰ سال این کشور دچار هرج و مرج شد. لویی شانزدهم در سال ۱۷۹۲ اعدام شد و سرانجام، در سال ۱۷۹۹، هنگامی که ژنرال ناپلئون بناپارت به قدرت رسید، انقلاب پایان پذیرفت.
گاهشمار انقلاب
مه ۱۷۸۹ میلادی
پادشاه فرانسه، لوئی شانزدهم، همه اعضای مجلس را فرامی خواند و از آنها میخواهد تا مالیاتها را افزایش دهند.
ژوئن ۱۷۸۹
اعضای مجلس سوم در زمین تنیس قصر پادشاه در ورسای تحصن میکنند و قسم یاد میکنند تا تغییر شیوه اداره فرانسه، با یکدیگر متحد باقی بمانند. آنها خود را به عنوان مجمع ملی اعلام مینمایند.
۱۴ ژوئیه ۱۷۸۹
پاریسیهای خشمگین با شنیدن اینکه سربازان پادشاه در راه هستند، ۳۰٬۰۰۰ تفنگ سرپر را از اسلحهخانه سلطنتی میدزدند. سپس آنها به زندان باستیل هجوم می آورند. نبرد آغاز میگردد، اما زندان به دست مردم افتاده و قیام سراسر فرانسه را در بر میگیرد.
۲۷ اوت ۱۷۸۹
مجمع ملی، بیانیه حقوق بشر و شهروندان را تصویب میکند. بر طبق این بیانیه، آزادی، یک حق طبیعی محسوب و تساوی تمام شهروندان در برابر قانون تضمین میگردد.
اکتبر ۱۷۸۹
کمبود مواد غذائی و شورشها ادامه مییابند. در پنجم اکتبر جمعیتی از مردم که اکثر آنها را زنان تشکیل میدادند از پاریس به سمت قصر پادشاه در ورسای، راهپیمایی و تقاضای نان میکنند. آنها اعضای خانواده سلطنتی را بهعنوان اسیر با خود به پاریس میبرند.
ژوئن ۱۷۹۰
اشراف، حقوق مربوط به القاب موروثی را از دست میدهند. کلیسا و اشراف، دارایی خود را مدیون این القاب هستند.
ژوئن ۱۷۹۱
پادشاه و خانوادهاش سعی در فرار از فرانسه دارند، اما دستگیر شده و به فرانسه رجعت داده میشوند. هزاران تن از اشرافزادگان، کشیشها و افسران ارتش که مخالف انقلاب هستند، فرانسه را ترک میگویند.
آوریل ۱۷۹۲
فرانسه علیه اتریش و پروس که برای حمایت از پادشاه فرانسه، نقشه حمله به فرانسه را داشتند، اعلان جنگ میکند. این آغاز جنگهای انقلابی علیه نیروهای مشترک اتریش، پروس، انگلستان و اسپانیا است. آنها تا سال ۱۸۰۲ به مبارزه خود ادامه میدهند.
اوت ۱۷۹۲
رژیم پادشاهی و قانون اساسی ۱۷۹۱ در قیامی جدید بر انداخته میشوند. سیاسیون افراطی، کنترل دولت انقلابی را در دست میگیرند.
سپتامبر ۱۷۹۲
انتخابات بر پا میگردد. برای اولین بار در تاریخ فرانسه، هر فرانسوی از حق رای برخوردار است. رژیم پادشاهی از میان میرود و در فرانسه یک جمهوری و دولت مردمی اعلام میگردد. از این پس، حتی پادشاه لوئی شانزدهم نیز یک شهروند خوانده میشود. شروع تقویم انقلابی از ۲۲ سپتامبر است.
ژانویه ۱۷۹۳
در یازدهم ژانویه لوئی شانزدهم به جرم خیانت و شرکت در توطئه با قدرتهای خارجی گناهکار شناخته شده و ۱۰ روز بعد اعدام میگردد.
۲ ژوئن ۱۷۹۳
ژاکوبنها، گروهی انقلابی افراطی به رهبری ماکسیمیلین روبسپیر، قدرت را در دست میگیرند. دوره وحشت آغاز میگردد.
۱۶ اکتبر ۱۷۹۳
همسر لوئی شانزدهم، ماری آنتوانت، اعدام میگردد.
۲۸ ژوئیه ۱۷۹۴
با اعدام روبسپیر و ۲۱ تن از یارانش دوره وحشت پایان میپذیرد.
۱۷۹۵
قرار داد صلح با پروس و هلند و چند ماه بعد با اسپانیا به امضاء میرسد. یک دولت جدید به نام «دیرکتوار» (هیت مدیره) تشکیل مییابد. این دولت چندان موفق نیست و نارضایتی به وجود میآید.
۱۷۹۹
ناپلئون بناپارت، یک ژنرال ارتش انقلابی، قدرت را در دست میگیرد. دولت «راهنما» به ناچار کناره گیری میکند. ناپلئون بسرعت امنیت را برقرار میسازد و خود را اولین کنسول میخواند.
۱۸۰۲
ناپلئون به عنوان کنسول اول، مادام العمر انتخاب میگردد.
۲۸ مه ۱۸۰۴
ناپلئون خود را امپراتور فرانسه نموده و همسرش ژوزفین امپراتریس میگردد. زمانی فرانسه قدرتمندترین کشور اروپا بود. اما از اواخر قرن هجدهم، نظام حکومتی فرانسه، دچار بی کفایتی شده؛ دولت اغلب، کمبود پول داشت.