در این سلسله مقاله سعی شده در ابتدا از جنبه های مختلف و به طور کلی به عرفان های نوظهور و کاذب نگاهی بیندازیم. سپس با جزئیات بیشتر و به صورت موردی این عرفان ها را بررسی می کنیم. این مقاله را از دست ندهید.
«وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ »
(چون کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشى کرد؛ آنان همان نافرمانانند.)
یکی از نیازهای فطری بشر، حق جویی و حقیقت طلبی است. بشر، در این مسیر، برای خدایابی و تأمین این معرفت، همیشه کوشیده است. عوامل متعددی باعث شده است بر عطش معنوی جامعه بشری امروز افزوده شود. هم اکنون ده ها فرقه و ایین های مدعی عرفان و معنویت خرد و کلان، در سطح کشور ما در حال فعالیت و عضوگیری هستند.
بسیاری از اوقات، حق و باطل به هم درآمیخته اند و اهل باطل، هرگز رفتار یا اندیشه باطل خود را به صورت آشکار ارائه نمی دهند. بر این اساس، بسیاری از این ایین های عرفانی دروغین، سخنان نغز نیز دارند و اغلب بزرگان آن ها افرادی اندیشورند که سخنان خود را در قالبی زیبا ارائه می دهند. همین مسأله موجب گمراهی و انحراف بسیاری از افراد می شود.
بشریت در دنیای منهای معنویت امروز، با عقل مدرن خویش، به کدامین سوی روی آورده است؟ انسان پست مدرن عطشهای روحی و گرایشهای فطری خود را چگونه پاسخ می گوید؟ اساسا تعالیم باطنی بشر پسامدرن، تا چه اندازه با تعالیم وحیانی همخوانی دارد؟
گویا بشر تلخکام از پیامدهای هویت سوز مدرنیسم و پسامدرنیسم حاضر به رها کردن خود بنیادی انسانیتسوز نیست. اگر روزگاری با مدد عقل جزیینگر، خود بنیادی بیبنیاد را سراپا نگه داشته بود، امروز دست به دامان عرفانهای بیریشه و دروغینی شده که هویتبخش نبوده و به سرگشتگی انسان پسامدرن دامن میزند.
بازگشت انسان مدرن به معنویت، فارغ از جنس و نسبت آن با شریعت، همان قدر شتابزده و پرشتاب است که ترک و دوریگزینی انسان عصر روشنگری از آن. هر آنچه امروز زیر تابلوی معنویت، ماورا و متافیزیک عرضه شود، بیتردید پرکشش و پرمخاطب است؛ چه سر در چاه طبیعتگرایی افراطی (ناتورالیسم) و عرفانهای باستانی و بودیسم و هندوئیسم و سرخپوستی و تعالیمی چون «یوگا» و «ذن» نهد و چه قدم در کوره راه شیطانپرستی و کابالیسم(تصوف یهودی) و بنیادگرایی مسیحی و سبکهای نوین «مدیتیشن»(تمرکز کردن بر قوای باطنی که به حالتی شبیه به خلصه میانجامد) و «ریلکسیشن» (تعادل روحی پیدا کردن).
شاهد آنکه آمارهای رسمی ایالات متحده از افزایش فرقههای نوظهور و رنگارنگ مذهبی تا پایان جنگ سرد به ۲۵۰۰ مورد حکایت دارند که عموما شخص محور هستند.
در طول 50 سال اخیر تعداد پیامبران و ادیانی که ظهور کردهاند، شاید بیش از ادیان طول تاریخ شوند.
در کارزار فرهنگی نیز حضور و ظهور عرفانهای پست مدرن موثر و روشن است. مخاطب امروز سینما کمتر قهرمانی را میبیند که نشانی از تجهیز به جنگ افزارها و بهرهمندی از بازوان ستبر داشته باشد؛ بلکه قدرت و تمرکز فکر و اتکا به جادو و سحر و ابزار متافیزیکی است که چشم و ذهن مخاطب را پر میکند. التقاط این آیینها، آنگاه بیش از پیش رخ مینماید که با دست اندازی به آموزههای ادیان توحیدی و تحریف و تبدیل آنها، سبکهای به اصطلاح معنوی را اختراع کردهاند که در تعالیم «شوالیههای معبد»، «شوالیههای اورشلیم»، «روزن کروتس» (برادران صلیب گلگون) ردپای مسیحیت و در فرقههایی عرفانی چون «کابالا» نمونههایی برگرفته از تعالیم یهودیت مشهود است. ستارگان این تولیدات نیز از بیان اعتقاد و عضویت رسمی خویش در آیینهای انحرافی ابایی ندارند. «برتینی اسپیرز»، «پاریس هیلتون»، «دمی مور»، «مدونا» و دهها چهره سرشناس دیگر عرصه سینما و ورزش، پیوسته خود را کابالیست مینامند و در آیینهای رسمی و غیر رسمی این فرقه انحرافی شرکت میجویند.
در عرصه ادبیات، اسطورههای رمانهای پرفروش، زمان، مکان و حوادث را به تسخیر خود در میآورند و از قضا چون دیگر ساحران و جادوگران، زشت رو و کوژپشت نیستند که در قامت نوجوانی خوشسیما و با شخصیتی جذاب به نام «هری پاتر» تغییر تصور موجود از این جماعت را پیگیری میکند.
پدیده عرفانهای پست مدرن ( نو ظهور ) تنها به خرده فرهنگها، مرامها و فرقههایی با پیروان معدود اکتفا ننموده، قدم در سلطه سیاسی و فرهنگی جهان گذاشته است. حمایت فرقه مسیحیان پروتستان انجیلی از بوش پسر در قالب محافظهکاری و سوءاستفاده از اعتقادات و باورهای پاک به ظهور و صلحگستری موعود برای توجیه لشکرکشی و قتل عام ملتهای زیر سلطه، از این زاویه قابل تحلیل است.
تعداد صفحات:36
فرمت: ورد و با قابلیت ویرایش
دانلود تحقیق درباره عرفان های نو ظهور با فرمت ورد