یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره توسعه فرهنگی 42 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره توسعه فرهنگی 42 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

مقدمه:

بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجویت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ ان جاممعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با ؟ فرهنگ هر چند بعدهای اقتصادی ، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ ، پوک و میان تهی است. «فرهنگ» کلمه ای بسیار رایج و مورد توجه در تمامی جوامع متمدن بوده است. به طوری که با گسترش اجتماعات و پیچیده شدن روابط و افزایش امکانات و ابزار، بحث از فرهنگ بیشتر و ابعاد متعددی به خود می گیرد. اگر تا دو قرن قبل جنبه های خاصی از زندگی اجتماعی و نقش محدودی برای فرهنگ وجود داشت، به تدریج نفوذ و قدرت فرهنگ و نقش آن در ابعاد مختلف جامعه بشری بسیار بیشتر است.

تحولات یک فرد در صحنه های منطقه ای و بین المللی که چهره سیاسی، فرهنگی جهان را تغییر داده این تصور را بر خلاف القائات ، تبلیغات و ادعاهای جریانهای خاصی که محور مسائل و مشکلات و تصادفات در آینده اقتصادی و تکنولوژیکی خواهد بود، شکل می دهد که قدرتهای مادی و صنعتی جهان تمامی امکانات خود را در جهت سلطة فرهنگی خود و نابودی فرهنگهای دیگر قرار می دهند.

نظامهای سلطه و سازمانهای بین الملی تحت کنترل آنان تا کنون نخواسته اند رابطه ای منطقی بین فرهنگ ، استقلال و توسعه برقرار نمایند. زیرا که با ادامة سلطه و حاکمیت آنان و غارت و چپاول کشورهای دیگر منافات و مغایرت دارد. داشتن فرهنگ استقلال و توسعه واقعی و همه جانبه، مانع حضور و دخالت بیگانه خواهد بود.

حال سوال اساسی اینست که چگونه جامعه ای می تواند به این مهم دست یابد؟

و پاسخ اینست که:

جامعه ای که به تعلیم و تربیت خویش بها می دهد و بناهای فرهنگی و اموزشی، به ویژه مدارس آن در شهرها و روستاها، با عنایت به اصول مهندسی آموزشی از بهترین و پر جلوه ترین بناهی موجود باشد و معلمان آن از اقتدار زیادی برخوردار و موفق ترین، پر نشاط ترین و محبوب ترین الگوهای اجتماعی باشند از بیش ترین پیشرفت فرهنگی ، اجتماعی برخوردار بوده ، کم ترین آفت ها و آسیب پذیری های فردی اجتماعی را خواهند داشت و همچنین جامعه ای که وارث معلمان مقتدر باشد به یقین صاحب ارزش های والای فرهنگی و توسعه یافته ترین نهادهای اجتماعی خواهد بود.

هدف از توسعه فرهنگی

وقتی غربیها از توسعه فرهنگی در جهان سوم بحث می کنند بیشتر تعریف و هدف از آن را یک قدم به جلو در بهره برداری از امکانت فرهنگی جامعه ذکر می نمایند و اینکه فرهنگ از اختصاصی بودن و قشری و طبقاتی بودن خارج می شود و به طبقه ویژه و مرفّه و متمکن اختصاص نداشته باشد و در اختیار همگان قرار گیرد چنانچه اگر بحث از توسعه سیاسی باشد معنایش سهیم کردن مردم و مشارکت عموم ر رقم زدن سرنوشت سیاسی خویش است.

اما در اسلام مفهومی بسیار عمیق تر، ظریف تر و گسترده تر دارد. در اسلام مسئله تعالی معنوی انسانها و جامعه ، تهذیب نفس، مبارزه با فساد، رشد فضیلتها و تقوی ، بهره برداری عمومی از تقوی و عدالت اجتماعی، حاکمیت روح اخوت اسلامی و نظم و انضباط و قانون ، رشد بینش و بصیرت دینی و اهی ، حاکمیت ارزشهای دینی و خلاصه بارور شدن و شکوفایی استعدادهای علمی و افزایش خودآگاهی افراد جامعه و بیداری وسیع و همه جانبه ملت از اهداف توسعة فرهنگی است.

بدیهی است اهدافی به این وسعت وعمق هرگز در فرهنگهای بشری مورد توجه قرار نگرفته و قرار نخواهد گرفت. در اینجا توجه به این معنا لازم است که اسلام به ابعاد وجودی انسان عمق و وسعت می دهد و او را در حصار محدود مادیات زندانی نمی نماید و این بدان معنا نیست که با توجه به حیات معقول و معنوی انسانها، از حیات مادی و دنیوی آنها غفلت شود و آنها را به عزلت و گوشه نشینی و گوشه گیری فرا خواند بلکه تحول در حیات و بینش انسانها مقدمه ای است برای تحول در زندگی انسانها، و زندگی آخرت و حیات معقول و الهی انسانها در جهان واپسین تبعی ای است از زندگی معقول و برتر و حسنه انسانها در این جهان (الدنیا مزرعه الاخره) که همه ما از خداوند می خواهیم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی ااخره حسنه- و اُنَّ الْمُتَّقینَ ذَهَبُواْ بِعاجِلِ الْدُنْیا وآجِلِ الاخِرَهِ.

اصول و مبانی توسعه فرهنگی

اصول و مبانی رشد و توسعه فرهنگی، و بررسی زوایا و ابعاد هر یک از جهات یاد شده خود می تواند موضوع مباحث ظریف ، آموزنده و قابل توجهی قرار گیرد که در این مختصر امکان پرداختن به آنها و تجزیه و تحلیل همه جانبه آنها میسر نیست. منتهی به طور فهرست وار به چند مسئله اشاره می نمائیم و تفصیل آن را به عهده اندیشمندان و فرصتهای دیگر واگذار می کنیم.

الف) رسیدن به بیداری، آگاهی و رشد، افزایش معرفت انسانها و ایجاد تحول در بینش و برداشت و بصیرت فردفرد جامعه نسبت به کلیه زمینه های عالم وجود و درک عمیق و روشن از جهان آفرینش و آفریدگار جهان و اهداف خلقت.

به بیان امام صادق (ع) «وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ کُلُّهُ فی اَرْبَعٍ اَوَّلُها اَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثّانی اَنْ تعْرِفَ رَبَّکَ و الثّانی اَنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ و الثّالِثُ اَنْ تَعْرِفَ ما اَرادَ مِنْکَ وَالرّابِعُ اَنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ مِنْ دینِکَ

یا به بیان حضرت سیدالشهداء (ع) اَلْمَعْروُفُ بِقَدْرِ الْمَعْرِفَهِ یا به سخن امیر المومنین (ع) اِذا اَرْذَلَ عَبْداً حَطَرَ عَلَیْه الْعِلْمَ یا به سخن امام باقر (ع): اَلْکَمالُ کُلُّ الثَّقَقّْهُ فی الدّین وَ الصَّبْرُ عَلَی التّابِئِهِ وَ تَقْدیرُ الْعیشَهِ

ب) ایمان و اعتقاد به خداوند (خدا خواهی و خداگرایی).

آدمی کاندر طریق معرفت ایمان ندارد

شخص انسان دارد شخصیت انسان ندارد.

ج) ایجاد انگیزه های الهی و معنوی.

د) تقویت پایه ها و بنیادهای اخلاقی و ارزشهای روحی.

ه) هدفداری و هدفگرایی و آخرت خواهی در کارها.

و) اتکال به نیروی لایزال الهی.

ز) شکر گزاری در برابر نعمتها و صرف نعمتها در جهت الهی و در راه تحصیل رضوان ا...

ح) جلوگیری از تضییع عمر و جوانی و استعدادهای خداوندی و ممانعت از تخریب و هدر رفتن سرمایه ها.

ط) استفاده از روشهای مطلوب و تشویق و توبیخ در جهت حداکثر بهره برداری بهینه از نعمتها و الطاف الهی.

ی) آینده نگری.

ک) احیای شخصیت حقیقی انسانها.

ل) ارائه الگوها و اسوه ها والای مکتبی و انسانی در راه هدایت انسانها.

در این رابطه یکی از شاخص ترین الگوها و محورها، ولایت فقیه و نقش و تأثیر سازنده آن در جامعه است. ولایت فقیه محور اصلی در تمرکز نیروها، هدایت و بسیج استعدادها، انسجام و وحدت کلمه در جامعه می باشد. بیداری ملت، رشد و تقویت بنیادهای انقلابی و اسلامی جامعه، احیای شخصیت دینی مردم، احیای تفکر و اندیشه اسلامی ناب محمدی (ص)، رشد و شکوفائی استعدادها، مقابله


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره توسعه فرهنگی 42 ص

دانلود مقاله کامل درباره خفگی 115 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره خفگی 115 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 115

 

مقدمه

خفگی ـ به صورتهای زیر ممکن است صورت وقوع یابد و در اثر نرسیدن اکسیژن به مراکز حیاتی موجب مرگ میشود.

الف ـ انسداد مجاری تنفسی که به سه صورت زیر اتفاق میافتد:

1ـ انسداد مجاری تنفسی در اثر ورود اشیاء یا اجسام خارجی به داخل حنجره و نای یا گرفتگی حنجره در اثر بیماریهای مختلف (اسپاسم) و یا خیز شدید حنجره در اثر بیماریها، حساسیتها و التهاب مجاری تنفسی، در اثر عوامل میکروبی یا عکسالعملهای حساسیتی و تورم حاد آن در اثر عوامل گوناگون، که همه آنها باعث انسداد راههای تنفسی از داخل میگردند.

2ـ جلوگیری از بازشدن ریهها هنگام دم در اثر تجمع مایع فراوان در حفرههای جنبی و یا ورود هوا در اثر پاره شدن ریه به فضای جنبی، که موجب فشار شدید به ریهها شده و مانع باز شدن آنها میگردد. فشار به قفسه سینه در اثر انبوهی جمعیتها، که در ورزشگاهها یا سالنهای پرجمعیت هنگام خروج اضطراری فراوان دیده میشود و زیر آوار ماندن و نظائر آن و مخصوصاً در نوزادانی که در کنار پدر و مادر استراحت مینمایند و در اثر غفلت یا غلطیدن آنان بروی سینه نوزاد، اغلب حوادث مرگبار از این طریق، مشاهده میشود.

3ـ خفهکردگی در اثر فشار به گردن از خارج با بند یا در اثر دارآویختگی یا در نتیجه فشار به گردن و گلو با بند یا با دست و گرفتن دهان و بینی با دست یا دستمال.

ب ـ بدون انسداد مجاری تنفسی ـ که به صور پنجگانه زیر به وقوع میپیوندد:

1ـ فلج مرکز تنفسی در پیاز مغز تیره و یا فلج عضلات و اعصاب تنفسی در اثر شوک الکتریکی، ضربه، بیماری و مواد داروئی مانند مواد مخدر.

2ـ کم شدن اکسیژن محیط و نرسیدن اکسیژن کافی به بافتها.

3ـ استنشاق گازهای بیخاصیت، که بدون آنکه مسموم کننده باشد در اثر نبودن اکسیژن در آن، باعث مرگ میگردد مانند خفگی در چاهها یا آب انبارهای متروک.

4ـ مسمومیت سلولی ناشی از مواد سمی مانند سیانور.

5ـ عواملی که موجب جلوگیری از انتقال اکسیژن به وسیله خون گردد مانند مسمومیت با گاز زغال.

مراحل خفگی

در صورتی که مرگ در اثر محرومیت از اکسیژن فرا برسد و به عبارت دیگر فقط خفگی موجب مرگ گردد، مراحل سه گانه زیر باید طی بشود:

1ـ مرحله اول ـ کمبود اکسیژن موجب کبودی خفیف چهره و انتهاها میگردد و تجمع گاز کربونیک حاصله از مصرف اکسیژن در بافتها، در خون پیش آمده و تنفس عمیق و ضربان قلب تند میشود و بیهوشی فرا میرسد، مدت این مرحله معمولاً یک دقیقه است.

2ـ مرحله دوم: با احتقاق سیاهرگی و بروز خونریزیهای سطحی به طور لکهای و عمیق شدن بیهوشی و تندتر شدن ضربان قلب و فرا رسیدن حالت تشنج، به واسطه تجمع گاز کربونیک و کندی تنفس خودنمائی میکند، این مرحله نیز معمولاً به مدت یک دقیقه به طول میانجامد.

3ـ مرحله سوم ـ تنفس سطحی و بسیار کند و بیهوشی کامل است و به علت فلج عصب واگ (پنوموگاستریک)، ضربان قلب قوی و تند است، فشار خون ابتداء بالا رفته و سپس سقوط مینماید استفراغ در اغلب موارد دست میدهد و با گشاد شدن مردمک مرگ فرا میرسد، این مرحله معمولاً نیم دقیقه طول میکشد و امکان دارد به ندرت به یک دقیقه برسد.

عامل زمان در خفگی ـ اگر مرگ به علت شوک وقفهای یا علل ذکر شده دیگر سریعاً فرا نرسد، معمولاً میزان هوای آخرین تنفس به حدی است که برای مدت زمانی در حدود دو نیم دقیقه شخص را زنده نگهدارد، این مدت در افراد معمولی به ندرت به سه دقیقه میرسد. در بسیاری از موارد دیده شده که غرق شدگان در آب یا بدارزدگان، پس از مدت نسبتاً زیادی که در بعضی از موارد به حدود بیش از ده دقیقه میرسد، زنده ماندهاند و حتی در یک مورد غرق شدن در آب، پسر بچهای بیست و سه دقیقه پس از فرو رفتن در آب، زنده مانده است، که در این موارد نادرست بودن محل گرهبند و سردی آب که موجب کاهش سوخت و ساز بافتها بوده، استثنائاً موجب به طول انجامیدن مراحل سه گانه گردیده است.

باید دانست کسانی که بدین ترتیب از مرگ نجات مییابند، به علتالریه ناشی از پرخونی ریه و فلج عصب واگ، ممکن است که در روزهای بعد از بین بروند، عوارض ناشی از نرسیدن اکسیژن به مغز در اینگونه افراد از مرگ رسته، میتواند سبب مرگ یا عوارض مغزی و خیم دیگر گردد.

علائم عمومی خفگیها ـ خفگیها و خفه کردگیها بر حسب مورد، علائم خاص خود را دارند که در جای خود مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت ، ولی پیدیدههای نعشی زیر در همه آنها مشترک است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره خفگی 115 ص

دانلود مقاله کامل درباره سکته مغذی 14 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره سکته مغذی 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

مقدمه :

stroke شایعترین ناتوانی و نقص نورولوژی در افراد بزرگسال میباشد که تقریباَ از مرگ و میر در کشورهای پیشرفته را تشکیل میدهد . سازمان بهداشت جهانی (W. H . O) آن را بدین صورت تعریف کرده است :

“ به یک حمله ناگهانی با پیشرفت سریع علائم کلینیکی که نشاندهنده اختلال در اعمال مغزی میباشد و دارای منشاء عروقی بوده و بیشتر از 24 ساعت طول میکشد ، اطلاق می گردد” .

آن گروه از بیماران که در طی 24 ساعت بهبود می یابند از این محدوده خارج می شوند ، این گروه از بیماران را بعنوان بیمارانی با حملات اسکیمیک گذرا می نامند که این حملات به عنوان یک پیشگویی کننده برای حمله کامل در این افراد می باشد . به دنبال حمله و با قطع شدن جریان خون مغز یا ساقه مغز ، عمل این مراکز بصورت موقت یا دائم از بین رفته و دچار آسیب و اختلال در اعمال عصبی می شود که احتمال از بین رفتن ویا نقص و اشکال حرکتی به صورت فلج ( همی پلژی ) یا ضعف ( همی پارزی ) در طرف مخالف ضایعه مغزی همراه با ضایعات حسی ، ادراکی ، گفتاری ، روانی ، اختلالات مربوط به عملکرد دهان ، تن وضعیتی و غیره میباشد . البته قابل ذکر است که بروز علائم و نشانه های عصبی بیمار بستگی به محل ضایعه مغزی و شدت آن و همچنین وضعیت قبلی مغز دارد .

روشهای درمان بسیاری توضیح داده خواهد شد . که هدف آنها دادن پیشنهاد و ایده های جدید جهت کار کردن با یک بیمار همی پلژی است . هدف این درمان بهبود بخشیدن کیفیت حرکت در سمت مبتلای بدن است به نحوی که سرانجام هر دوسمت بدن با یکدیگر به نحو یکنواخت حرکت کنند .

بنابر این انتخاب درمان بستگی به احتیاجات اولیه و اختصاصی بیمار و قبل از آن قرار دادن بیمار در خطی است که بهبود طبیعی و آسانتر و سریعتر انجام گیرد .

تکنیک های درمانی با توجه به مرحله ای از بهبودی که به آن رسیده یا در مرحله ای از روند بهبودی که متوقف شده است ، بکار میرود . این مراحل شامل :

مرحله فلاسید (شلی ) ابتدایی

مرحله فلاسید اسپاستی‌سیتی (سفتی )

مرحله فلاسید بهبودی نسبی

اگر درمان بیمار را نتوان فوراً بعد از حمله استروک شروع کرد ، بیمار در یکی از این مراحل بهبودی باقی می ماند . لذا می بایست هرچه سریعتر درمان را از مرحله ای که بیمار به آن رسیده است شروع و دنبال کرد

توانبخشی در مراحل اولیه بهبودی ((فلاسید))

در نیمه بدن بیمار با اختلالات حسی دیده می شوند .بیماراز افتادن به طرف مبتلا ترسیده واین ترس باعث

افزایش اسیاستی سیتی می گردد . طرف مبتلا به کلی مورد فراموشی قرار می‌گیرد .

درمان در این مرحله پس از حفظ و ثبات کردن بیمار از نظر پزشکی و بعد از 24 الی 36 ساعت با کمک به بیمار در انتقال ، اعمال وزن بر روی طرف مبتلا و یادگیری تعادل در حالت نشسته و ایستاده بر روی سمت مبتلا شروع می شود .

وضعیت دادن بیمار همی پلژی :

در مراحل اولیه بیماری که فرد در بستر است ، بیمار را با یک برنامه منظم طوری در بستر قرار میدهیم که در هر یک از وضعیتها برای بیشتر از 2 تا 3 ساعت قرار نگیرد . برای اینکار ما به یک تشک سفت نیاز داریم . ارتفاع آن نیز بایستی قابل تنظیم باشد . 5 یا 6 بالشت برای حفظ راستای صحیح سر و تنه و اندامها لازم است .

1ـ وضعیت قرار گرفتن بیمار در حالت خوابیده به پشت (طاق باز )

سرو تنه را کمی به طرف سالم خم می کنیم . تا عضلات طرف مبتلا کمی کشیدگی پیدا کنند . بازو در حالت کشیده به خارج و در کنار بدن بر روی یک بالشت قدری بالاتر از تنه قرار داده می شود و شانه و کتف روی همین بالش قرار می گیرند به نحوی که به طرف جلو متمایل می گردند .آرنج صاف بوده و دست در حالت کشیده بر روی بالشت گذاشته می شود . ساعد و دست به طرف بیرون چرخش می یابند. ( شکل 1 )

2ـ وضعیت قرار گرفتن بیمار بر روی طرف سالم :

وضعیت بیمار در تخت : بیمار به طور کامل به رو ی یک طرف قرار گیرد .نه اینکه به حالت نیمه چرخش در آید . سر بایستی در خط وسط به طرف جلو نگاه کند و با تنه در یک امتداد باشد . تنه باید مستقیم بوده و با قرار دادن یک بالشت در زیر قفسه سینه موجب کشش طرف مبتلا میشویم . آرنج صاف و ساعد به طرف بیرون می چرخد . لگن متمایل به جلو است . پای بالائی را روی یک بالشت گذاشته و کمی به جلو خم می کنیم . پای زیری را کمی به عقب میبریم . یک بالشت نیز در ناحیه پشت قرار میدهیم تا از عقب رفتن لگن و شانه جلوگیری گردد . ( شکل 2 )

3-وضعیت قرار گرفتن بیمار بر روی طرف مبتلا :

وضعیت بیمار در تخت : سر در خط وسط به طرف جلو نگاه می کند و با تنه در یک خط مستقیم است . شانه مبتلا به جلو تمایل دارد . بازوی مبتلا به جلو کشیده می شود و از زیر تنه بیرون آورده می شود . آرنج صاف و ساعد به بیرون چرخش پیدا می کند .لگن زیری به جلو تمایل می یابد و پای بالایی را روی یک بالشت گذاشته و به جلو خم می کنیم . پای زیری از لگن صاف بوده و کمی خمش در زانو پیدا می کند . ( شکل 3 )

4-وضعیت بیمار در حالت نشسته بر روی تخت :

بیمار با تنه راست و قائم ، سر در خط وسط و در امتداد تنه بر رو ی تخت می نشیند و تحمل وزن برروی هر دو باسن بطور قرینه انجام می گیرد . بازوی مبتلا به سمت جلو متمایل بوده و کمی بالا آروده می شود . آرنج نیز کمی خم شده و انگشتان و دست نیز روی یک بالشت قرار داده می شود . دستها در همدیگر قفل می گردند.

5-وضعیت قرار گرفتن بیمار بر روی صندلی یا ویلچر :

صندلی یا ویلچر باید به اندازه ای بلند باشد تا زمانی که بیمار به آن تکیه میدهد و مینشیند مفاصل لگن ، زانو و مچ پا یک زاویه 90 درجه داشته باشد . سرو تنه در یک امتداد قرار گرفته و وزن به طور مساوی روی هر دو باسن تقسیم می گردد . دستها در همدیگر قفل می گردند و به روی یک میز که جلوی او قرار دارد ، قرار می گیرد . ( شکل 4 )

روشهای درمانی

فعالیتهای بیمار دربستر :

فعالیتهایی که ابتدا در بستر انجام می شوند شامل چرخیدن (غلت زدن ) ، پل زدن ، نشستن از حالت خوابیده ، تعادل در حالت نشسته و انواع انتقال بیمار میباشد .

غلت زدن (چرخیدن ) از حالت خوابیده به پشت ( طاق باز ) به طرف پهلو :

این چرخش می بایست از قسمت فوقانی بدن شروع شود . در حالی که بیمار دستهایش را در هم قلاب کرده است ، بازوی مبتلا را بلند می نماید .

الف) چرخش به طرف مبتلا : بازوی مبتلا از بدن فاصله گرفته در حالی که به بیرون چرخیده و آرنج صاف است ، بیمار سرخود را بلند کرده و اندام فوقانی سالم اش را از خط وسط عبور داده تا دست طرف دیگررا لمس کند . سپس به او دستور میدهیم که پای سالم خود را بلند کرده و از روی پای مبتلا عبور دهد . ( بیمار می تواند


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره سکته مغذی 14 ص

تعریف تربیت بدنی 28 ص

اختصاصی از یاری فایل تعریف تربیت بدنی 28 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

مقدمه

تربیت بدنی ، درسی است که اگر به طور صحیح ، برنامه ریزی شود و به وسیله ی معلمانی آگاه،آموخته شود ، می تواند نقشی بسیار کار آمد ، در رشد و تکامل کودک داشته باشد .

هدف هر معلم ، از این برنامه ی تعلیم و تربیت ، باید کمک به دانش آموزان برای دستیابی به استعداد خویش ، مسئولیت پذیری و شرکت در جامعه ، به عنوان شهروندی مسئول باشد . بسیاری از مدیران مدارس ، در کشورهای صاحب نام در ورزش ، به تجربه دریافته اند که تربیت بدنی ، جزء جدانشدنی تعلیم و تربیت است و در مسیر تکامل و حتی روند کلی آموزش ، سهیم است .

به گزارش معلمان کارآزموده ی ورزش ، دانش آموزان به دلیل بهره مندی از تربیت بدنی به مدرسه علاقه ی تازه ای پیدا کرده اند . این دسته از معلمان همواره دریافته اند که بهبود وضعیت جسمانی ، کودکان را باهوش تر کرده است و از این رو ، بهتر می توانند در روند آموزش قرار گیرند . آشکار است که آمادگی جسمانی ، سبب اعتماد به نفس بیشتر ، ثبات روحی و بهداشت روانی بهتر فرد می شود .

بدیهی است که فعالیت و تمرین ورزشی ، با فراگیری درسی ، ارتباط بسیار دقیق و ظریفی دارد ، هرچند که پذیرش رابطه ی مستقیم دشوار ، و اثبات آن ، به سختی ممکن است . با این همه مدیران مدارس دریافته اند که تکامل کلی کودک ، لازمه ی آمادگی برای یادگیری است .

برخی از پژوهش هایی که در این مورد ، انجام شده است ، رابطه ی بین هماهنگی و تعادل بدن ، با پیشرفت موضوعات تحصیلی ، بویژه در میان کودکان عقب افتاده را نشان می دهد .

فعالیت هایی که بر روی رابطه ی حرکت و ادراک ، پایه گذاری شده اند بهبود روند پیشرفت مواد درسی ، در شماری از این کودکان را نشان می دهد .

چگونگی این رویداد ، پیروی از دستورها و فرمان ها را می آموزد و اصلاح می شود و به این ترتیب ، بهبود موضوعات تحصیلی ، رخ می دهد .

بنابراین می بینیم که همه این موارد ، در پیشرفت موضوعات تحصیلی ، مهم هستند . هنگامی که کودک ، در یادگیری حرکت های شادی بخش ، شرکت می کند ، در این حال یادگیری مهارت های یاد شده است و طور ضمنی یاد می گیرد که چگونه بیاموزد .

موفقیت و رضامندی ، شرط به دست آوردن تجربه های حرکتی است و شاید این موضوع ، مکانیسم عصبی مشابهی را بوجود می آورد که یادگیری نیز مهم است ، بنابراین ، این فریضه مطرح می شود که مشکل گشایی در تربیت بدنی ، اثری سودمند در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد .

همچنین ، تربیت بدنی می تواند مانند آزمایشگاهی برای رشد و تکامل روش اندیشیدن ، و ادراک دانش آموزان باشد .

اگر تأکید بر یک روش آموزشی ، در راستای آمادگی جسمانی است ، در نتیجه ، رابطه یادگیری بهداشتی را باید بر ارزش های آن افزود ، زیرا تربیت بدنی ، به سهم خود ، می تواند از انحراف هایی چون سیگار کشیدن ، اعتیاد به مواد مخدر ، تغذیه یادگیری نا مناسب و دیگر ناراحتی های جسمی ، جلوگیری کند . شادمانی و رضامندی به انبساط ماهیچه یادگیری و آرامش عمومی ، کمک کرده و نیز ، به کسب موفقیت در ایجاد خود ارزیابی به طور قاطع عمل می کند .

تعریف تربیت بدنی :

بنابر آنچه که در پیشگفتار گفتیم ، می توان اظهار کرد که تربیت بدنی ، پرورش جسم و روان ، از راه حرکت است و مرحله ای از آموزش و تربیت عمومی است که در رشد کلی و تکامل نخستین کودک ، از راه فعالیت های جسمانی و تجربیات حرکتی ، مشارکت دارد .

هدف های عمومی تربیت بدنی ، یکسان و بوجود آورنده یادگیری بالاترین حد تکامل برای فرد و نیز آموزش مورد نیاز برای هر شهروند مسئول است . امروزه تأکید در تربیت بدنی ، متمرکز بر ارزش فرهنگی و تربیتی آن ، همیاری کارآمد تر در تکامل آمادگی جسمانی ، مهارت ها و کیفیت های بهینه اجتماعی است ، به این منظور ، امروزه مربیان تربیت بدنی ، فراتر از امری معمولی ، در تکامل کلی کودک می نگرند . افزایش نمونه ها نشان میدهد که تربیت بدنی ، بعنوان یک ابزار تربیتی ، با تمرکز همه ی نیروی خود بر اکتشاف ، خلاقیت ، اندیشه ، پیشرفت در مشکل گشایی ، شیوه ی ادراک کمک به یادگیری ، ایجاد اعتماد به نفس تصویر خود و خود ارزیابی به طور مؤثر می تواند نقش خود را ایفا کند . تندرستی ، قدرت و زنده دلی از عوامل اصلی زندگی عالی هستند . بنابراین ، تربیت بدنی با کمک به داشتن بدنی سالم و قوی که پایه های یک زندگی متعادل هستند ، با ارزش های بالا در ارتباط است . اگر تربیت بدنی نتواند برای دستیابی به این ارزش ها برای دانش آموزان ، فرصت هایی فراهم آورد ، هیچ بخش دیگری از مواد درسی می تواند این کاستی را جبران کند . در صورتی که کودک علاقمند به ارزیابی استعداد خویش باشد ، باید در راستای دستیابی به توانایی حرکتی بکوشد . همچنین ، لازم است که تربیت بدنی ، به چند و چون حرکتی کودک ، توجه کند .

مدرسه ، محلی برای ایجاد الگوهای رفتاری است و بنابراین ، نوجوانان ، نه تنها باید مشارکت را بیاموزند بلکه باید یاد بگیرند که چگونه عادلانه مبارزه کنند . نوجوانان باید روش حل مسائل و دشواری هایی را بیاموزند که با آنها روبه رو می شوند ، و یاد بگیرند که با شیوه ی بهینه ی اجتماعی ، با آنها زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند . ایجاد و حذف موقعیت ها در تربیت بدنی ، می تواند فرصت هایی برای


دانلود با لینک مستقیم


تعریف تربیت بدنی 28 ص

دانلود مقاله کامل درباره حقوق بشر 39 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره حقوق بشر 39 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

مقدمه

حقوق بشر هنجارهایی اخلاقی و قانونی برای حمایت همه ی انسان ها در همه جای دنیا در برابر سوء رفتارهای سیاسی، قانونی و اجتماعی هستند. حق آزادی دین ، حق متهم برای برخورداری از محاکمه ی عادلانه و حق مشارکت سیاسی نمونه هایی از حقوق بشر هستند. این حقوق در سطوح بین المللی در اخلاقیات و قانون موجوداند. مخاطب این حقوق دولت ها هستند، که موظف اند به آنها پایبند باشند و ارتقایشان بخشند. مرجع مکتوب عمده ی این حقوق، اعلامیه ی جهانی حقوق بشر (سازمان ملل متحد، 1948b) و اسناد و معاهده های پر شمار پیامد آن است.

فلسفه ی حقوق بشر به پرسش های مربوط به وجود، محتوا، سرشت، جهانشمول بودن و توجیه حقوق بشر می پردازد. اغلب پشتیبانی محکمی که از حقوق بشر می شود (مثلا اینکه جهانشمول اند، و اینکه این حقوق به عنوان هنجارهایی اخلاقی، بی نیاز از تصویب قانونی اند) تردیدهایی شکاکانه بر می انگیزند. تأمل بر این تردیدها و پاسخ هایی که می توان به آنها داد، زیرشاخه ای از فلسفه ی سیاسی را تشکیل داده که ادبیات گسترده ای را در بر می گیرد.

1- ایده ی کلی حقوق بشر

اعلامیه ی جهانی حقوق بشر (1948, UDHR Universal Declaration of Human Rights)، بیش از دو دوجین حق بشری مشخص را شامل می شود که کشورها موظف اند آنها را رعایت و صیانت کنند. می توانیم این حقوق را به شش گروه اصلی یا بیشتر تقسیم کنیم: حقوق امنیت، که مردم را در برابر جرائمی مانند قتل، کشتار، شکنجه، و تجاوز حمایت می کنند؛ حقوق سیاسی، که از آزادی مشارکت سیاسی از طرقی مانند بحث و تبادل نظر، شوار، اعتراض، رأی گیری و احراز سمت های دولتی صیانت می کنند؛ حقوق دادرسی ی عادلانه، که مردم را در برابر سوء رفتارهای قانونی مانند حبس بدون محاکمه، محاکمه ی غیر علنی، و مجازات بیش از حد حمایت می کنند؛ حقوق برابری، که حق شهروندی برابر، مساوات در برابر قانون و عدم تبعیض را تضمین می کنند؛ و حقوق رفاه یا (اقتصادی و اجتماعی) ، که مستلزم فراهم نمودن امکان آموزش برای همه ی کودکان و حمایت مردم در برابر فقر شدید و گرسنگی اند. خانوادهی دیگری از حقوق را هم که می توان ذکر کرد حقوق گروه ها هستند. حقوق گروه ها در UDHR منظور نشده، اما در معاهدات بعدی درج شده است. حقوق گروه ها به معنای صیانت از گروه های قومی در برابر نسل کشی و غصب سرزمین ها و منابع آنهاست. می توان ایده ی کلی حقوق بشر را با ذکر برخی ویژگی های مشخصه ی این حقوق تشریح کرد. به این ترتیب این پرسش که چه حقوقی در توصیف عام این مفهوم می گنجد، و نه در زمره ی حقوقی خاص، پاسخ داده می شود. ممکن است دو نفر ایده ی کلی مشترکی از حقوق بشر داشته باشند و در عین حال بر سر اینکه آیا یک حق مشخص از جمله ی حقوق بشر است یا نه، اختلاف نظر داشته باشند.

حقوق بشر هنجارهایی سیاسی هستند که عمدتا به چگونگی رفتار دولت ها با مردم تحت حاکمیت شان می پردازند. این حقوق ، آن هنجارهای اخلاقی عادی نیستند که به نحوه ی رفتار میان اشخاص بپردازند (مثلا منع دروغ گویی یا خشونت ورزی). به بیان توماس پوگ «در پرداختن به حقوق بشر، عمل باید به نحوی رسمی باشد» (پوگ ، 2000، 47). اماباید در پذیرش این مطلب محتاط بود، چرا که برخی از حقوق ، مانند حقوق ضد تبعیض نژادی و جنسی، در وحله ی اول معطوف به تنظیم رفتار خصوصی اند (اُکین 1998، سازمان ملل 1977). همچنین، قوانین ضد تبعیض، دولت ها را به جهت هدایت می کنند. از یک سو دولت تحمیل می کنند که صور خصوصی و عمومی تبعیض را منع و محو کند.

دوم اینکه، حقوق بشر به عنوان حقوقی اخلاقی و یا قانونی وجود دارند. وجود یک حق بشری را یا می توان هنجاری مشترک میان اخلاقیات بشری دانست؛ یا به عنوان هنجاری موجه که پشتوانه ی آن استدلالی قوی است؛ یا به عنوان حقی قانونی که در سطح ملی متجلی می شود (در این سطح می توان آن حقی "مدنی" یا "مبتنی بر قانونی اساسی" خواند)؛ یا به عنوان حقی قانونی در چارچوب قوانین بین المللی مطرح می شود. آرمان جنبش حقوق بشر این است که همه ی حقوق بشری به همه ی چهار وجه بالا موجودیت یابند. (بخش 3 مربوط به وجود حقوق بشر را ببینید).

سوم اینکه ، حقوق بشر پر شماراند (چندین جین) و نه اندک. حقوقی که جان لاک برای بشر بر می شمرد، یعنی حق حیات ، آزادی و مالکیت، معدود و انتزاعی بودند، اما حقوق بشری که ما امروزه می شناسیم به مسائل مشخص و انضمامی می پردازند (مثلاً، تضمین محاکمه ی عادلانه ، الغای بردگی، تضمین امکان آموزش، و جلوگیری از نسل کشی). این حقوق، مردم را در برابر سوء استفاده های رایج از علائق انسانی بنیادی شان صیانت می کنند. از آنجا که بسیاری از این حقوق معطوف به موسسات و مسائل معاصر هستند، فراتاریخی نیستند. ممکن است کسی صورت بندی اسناد معاصر حقوق بشر نه انتزاعی است و نه مشروط. این اسناد، وجود دادگاه های جنائی، دولت های متکی بر اخذ مالیات، و نظام رسمی آموزش را مفروض می گیرند که همگی موسساتی معاصر و انضمامی اند.

چهارم اینکه، حقوق بشر استاندارد های کمینه اند. این حقوق معطوف به اجتناب از معصیت اند و نه حصول فضیلت، تمرکز آنها بر صیانت از حداقل نیکبختی برای همه ی مردمان است (نیکل 1987). به بیان هنری شُو، حقوق بشر معطوف به "پایین ترین حدود سلوک قابل تحمل اند" و نه "آرزوهای بزرگ و ایده های متعالی" (شُو 1996). از آنجا که این حقوق فقط ضامن استاندارد های کمینه اند، عمده ی مسائل قانونی و فرهنگی و حکومتی عمده ای را در چارچوب حقوق بشر میسر می سازد.

پنجم اینکه، حقوق بشر هنجارهایی بین المللی هستند که همه ی کشورها و مردمان جهان امروز را در بر می گیرند. از آن قسم هنجارهایی هستند که مناسب است تبعیت شان را به همه ی کشورها توصیه کرد. برای جهانشمول هستند، به شرط آنکه بپذیریم که برخی حقوق، مانند حق رأی، تنها به شهروندان بزرگسال تعلق می گیرد؛ که برخی اسناد حقوق بشر مربوط به گروه های آسیب پذیری مانند کودکان، زنان و بومیان هستند؛ و اینکه برخی حقوق، مانند حق صیانت در برابر نسل کشی، حقوق گروه ها هستند.

هفتم اینکه، حقوق بشر توجیهاتی قومی دارند که همه جا قابل اعمال اند و برایشان اولویت بالایی ایجاد می کنند. بدون پذیرش این اصل، نمی توان از حقوق بشر در برابر تفاوت های فرهنگی و استبدادهای ملی دفاع کرد. توجیهات حقوق بشر بسی استواراند. اما این دلیل نمی شود که مقاومت ناپذیر باشند.

هشتم اینکه، حقوق بشر، حق هستند، اما نه الزاما به معنای قوی کلمه، زیرا حقوق جنبه های متعددی دارند: یکی اینکه صاحب حقی دارند – یعنی شخص یا سازمانی که از حق مشخصی برخوردار است. به بیان عام ، صاحبان حقوق بشر همه ی مردمان زنده ی امروزین هستند. به بیان دقیق تر، گاهی همه ی مردما، گاهی همه ی شهروندان یک کشور، گاهی همه ی اعضای یک گروه آسیب پذیر مشخص (زنان، کودکان، اقلیت های قومی دینی، مردمی بومی)، و گاهی همة گروهای قومی (در مورد حق مصونیت در برابر نسل کشی) صاحبان حق هستند. جنبة دیگر حقوق بشر این است که متمرکز بر آزادی، حمایت، موقعیت یا منافع هستند. یک حق همواره معطوف به چیزی است که کانون علاقة صاحب حق است (برانت 1983، 44). همچنین مخاطب حقوق بشر، کسانی هستند که مسئول و موظف به احقاق این حقوق اند. متولی حقوق بشری یک شخص، در درجة نخست بر دوش سازمان ملل یا دیگر سازمان های بین المللی نیست؛ این وظیفه در وحلة اول بر عهدة دولتی است که آن شخص در آن اقامت یا سکونت دارد. متولی احقاق حقوق بشری یک شهروند بلژیکی اصولاً دولت متبوع اش است. وظیفة سازمان های بین المللی حقوق بشر و دیگر دولت ها، تشویق، حمایت، و گاهی انتقاد از دولت ها در انجام این وظیفه است، یعنی نقشی ثانوی یا "پشتیبان" را بر عهده دارند. وظیفة احقاق بشر حقوق بشر نوعا مستلزم کنش هایی مربوط به احترام، حمایت، ایجاد تسهیلات و زمینه سازی است. آخر اینکه حقوق بشر معمولاً اجباری اند، به این معنا که وظایفی را به متولیان احقاق شان تحمیل می کنند، اما گاهی این حقوق کار چندانی بیش از اعلام اهدافی با اولویت بالا و نهادن مسئولیت تحقق تدریجی شان بر عهدة متولیان، صورت نمی دهند. برای مثال، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (سازمان ملل متحد، 1966) که حقوق پایه ای نیازهای انسانی مانند غذا، پوشاک، و آموزش را پوشش می دهد، امضا کنندگان اش را ملزم می دارد. تا "با استفاده از حداکثر ... منابع دردسترس، با دیدگاه تحقق تدریجی کلیة حقوق مندرج در این میثاق ... گام بردارند." البته می توان محاجه کرد که این حقوق هدف وار حقوق نیستند، بلکه شاید بهتر باشد آنها را انگاره ای ضعیف تر یا قوی تر از حقوق بدانیم.

حال که این هشت مولفة کلی حقوق بشر را برشمردیم، مفید است انگاره ای دیگر را هم ذکر کنیم که به نظر من باید کنار نهاده شوند. نخست این ادعاست که همة حقوق بشر، حقوقی سلبی هستند. به این معنا که تنها مستلزم آنند که دولت از اموری اجتناب کند. طبق این دیدگاه، هرگز لازم نیست که دولت برای صیانت و ارتقای حقوق بشر گام هایی ایجابی بردارد. این ادعا با این دیدگاه جذاب


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حقوق بشر 39 ص