یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی درمورد ستارگان 20 ص

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و بررسی درمورد ستارگان 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

آیا تاکنون به زندگی ستارگان این چشمک زنهای درخشان کوچک آسمان اندیشیده اید و در این نعمت بی کران آسمان کنجکاو شده اید. با کمی دقت و اندکی نظر درمی یابیم که این پارچه ی سیاه علاوه بر نقطه های ریز نقره ای رنگ عجایب بسیار شگفت دیگری در آن نیز وجود دارد که هنوز چشم بشر به نیمی از آن نیز باز نشده است.

اکنون در ادبیات آسمانی نگاهی بر پهنه ی این عرش باعظمت می کنیم:

آسمانی بود بی ستاره و خامـوش که صـدها سال از غـروب پرنورترین سـتارگانـش می گذشت. گهگاه گذر تک شهابی تیرگی بی رحمانه ی آن را می زدود اما درخش کوتاهش عطش تشنگان نور را برطرف نمی کرد تا اینکه در مرتعی بی زمان و زمانی بی عدد و عددی در مکان نامعلوم نقطه ای از نور را در اوج بزرگی آفرید قرنها بود که اجرام سرگردان آسمان خورشیدی را نمی یافتند تا گرداگردش حلقه زنند و منظومه ای را پدید آورند که سرچشمه های حیات در گوشه ای از آن پدیدار گردد سرانجام انتظارها به پایان رسید و در وقت و زمانی نامعلوم خورشیدی طلوع کرد بس درخشان گویی قصد داشت با پرتوافشانی خود حتی تاریکی های گذشته ی این گوشه از آسمان را برطرف سازد. سیارات حیران عضو گم گشته و از هم گسیخته خود را یافته بودند.

منظومه ای نورانی شکل گرفت جاذبه ی خورشید چنان بود که سیارات بسیار دوردست را نیز به سوی خود فرامی خواند و این بود که ناحیه ای وصف نشدنی در گوشه ای از آسمان پهناور پدید آمد. هیچ بشری تاکنون نتوانسته است راز آفرینش آسمان به این بزرگی را کشف کند اجرام بسیار زیاد در آسمان تاکنون برای کسـی قابل شمارش نبوده است اما عده ای از اندیشمندان با تفکر و مطالعه توانسته اند اندوخته های اندکی را در این باره کشف کنند چگونگی پیدایش جهان به وسیله ی انفجار بزرگ، تا کنون در این باره شاید مطالبی را شنیده باشیم اما هنوز یک نظریه ی قوی و پای بند و قانونی در این باره نداریم. در آسمان بیلیونها ستاره وجود دارد که خورشـید حتی جزء کوچکترین ستارگان هم محسوب نمی شدند ستارگانی در آسمان به نام غول های سرخ وجود دارند که شاید میلیون ها خورشید را در دل خود جای دهند.

کهکشان ستارگانی که خورشید ما بدان تعلق دارد فقط یکی از کهکشانهایی است که در آسمان وجود دارد تعداد ستارگان قسمتی از آسمان در ناحیه ی شمالی آن از تعداد دانه های شن بر روی تمام کره ی زمین بیشتر است با این تصور شاید فرض تمام ستارگان آسمان با دوره زندگی های متفاوت برای ما سخت باشد.

خداوند در قرآن کریم در سـوره ی جانـیته می فرمایند: بدون شک در آسمان ها نشانه های عجیب و فراوانی است برای آنان که اهل یقین و ایمانند.

در نگاهی گذرا به دوره ی زندگی یک ستاره شاهد شباهت هایی از آن به دوره ی زندگی یک انسان هستیم با این تفاوت که دوره ی زندگی یک انسان در حدود چندین سال است اما دوره ی زندگی ستاره در حدود چند میلیـارد سـال است و در بعضی موارد حتی بیشتر اما یک ستاره هم مانند یک انسان متولد می شود دوره ی زندگی نوباوگی را پشت سر می گذارد بعد دچار بحرانی در خود می شود که بلوغ نام دارد بعد به سنین بالا می رود و بعد از آن به سال های آخر زندگی که شاید در این مرحله میلیاردها سال از زمان گذشته باشد می رسد.

یک ستاره برای به وجود آمدن و متولد شدن با حرکت هایی جزئی در یک سحابی به وجود می آید (سحابی ابر عظیمی از گاز و غبار است که بسیار رقیق است و دمای آن کم است) حرکت هایی جزئی در سحابی موجب تراکم های موضعی ماده می شود. نیروهای گرانشی بسیار زیاد کمک به تجمع ماده در نواحی متراکم سحابی می شوند که این در واقع پیش زمینه ای برای تولد یک ستاره است که جرم این مواد هنوز در ابتدا در حدود (یک بیلیون بیلیون بیلیون است) بدین ترتیب بعد از مدتی شاید در حدود 10 بیلیون سال طول بکشد که ستاره ای زاده شود. بعد از آن ستاره در مرحله ی نوباوگی تحت تأثیر نیروی گرانشی منقبض می شود و انرژی پتانسیل مکانیکی موجود در خود را به گرمای بسیار زیاد تبدیل می کند در این حالت جرم ستاره و بزرگی آن که در حدود تریلیونها کیلومتر بود به چند صد کیلومتر کاهش می یابد و می توان گفت فشار در مرکز آن از صفر به چندین هزار میلیون افزایش می یابد بعد از این مراحل ستاره تقریباً به دوران بلوغ خود نزدیک می شود که ستاره در این دوران از نظر علمی بر روی رشته ی اصلی جدول هرتسپرونگ رسیده است در این مرحله ستاره از نظر ساختاری تغییراتی را در خود انجام می دهد ولی در کل در این مرحله وضعیت زندگی ستاره خوب است بعد از بیـلیونها سال سـتاره وارد دوره ی دیگـری می شود که به آن غول های سرخ می گویند هنگامی که ستاره به این مرحله می رسد وارد سنین بالا شده است در این مرحله دما در بیرون قسمت مرکزی به اندازه ای می شود که تبدیل هیدروژن به هلیوم امکان پذیر می شود و هم چنین لایـه های خارجی ستاره منبـسط می شوند و ستاره تبدیل به یک غول می شود و همچنین دمای سطحی کاهش می یابد و ستاره بسته به جرمش به غول و یا ابر غول سرخ تبدیل می شود برای ستاره ای مانند ستاره ی ما یعنی خورشید بیلیونها سال این وضعیت پیش بینی شده است بعد از این مرحله ستاره سنش زیادتر هم می شود در این مرحله هسته ی هلیومی ستاره هم زمان با انبساط قسمت های خارجی منقبض می شود و دمایش افزایش می یابد و در دمای 100 میلیون درجه واکنش جدیدی آغاز می شود و مسیر زندگی تغییر می کند در این مرحله که مرحله ی آخر یک زندگی برای ستاره است اگر یک ستاره جرمش کمتر از 2/1 برابر جرم خورشید باشد ستاره به کوتوله ی سفید تبدیل می شود که هنگـامی که یک سـتاره به کـوتوله ی سفـید تبـدیل می شود می گویند عاقبت خوبی داشته و و وضعیت خوبی به دست آورده است اما اگر جرم ستاره بیش از 2/1 برابر خورشید باشد ستاره بخش بزرگی از جرم خود را به فـضا پـرتاب می کند و به این ترتیب موجب به وجود آمدن سحابی ابر نواختری می شود و بعد تبدیل به یک ستاره ی نوترنی یا سیاه چاله می شود که این عاقبت و پایان خوشی برای زندگی چند میلیارد میلیارد ساله ی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی درمورد ستارگان 20 ص

دانلود تحقیق آیا طبیب ضامن است 25 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق آیا طبیب ضامن است 25 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

آیا طبیب ضامن است؟

حبیب الله طاهرى

اشاره

در شریعت اسلام فراگیرى علوم مورد نیاز جامعه از قبیل علم طب واجب کفایى بوده و بر تمامى کسانى که توان و امکانات و زمینه تحصیل چنین علمى را دارند واجب است تا حد رفع نیاز، آن را فراگیرند و نیاز جامعه را برطرف کنند.

در دستورات اسلامى به بهداشت و امور پزشکى توجه خاصى مبذول شده و بهداشت از ارزش والایى برخوردار است تا جایى که «علم الابدان‏» در کنار «علم الادیان‏» قرار مى‏گیرد چنانکه رسول‏خدا«صلى الله علیه وآله وسلم‏» فرمود: «العلم علمان: علم الابدان و علم الادیان.» (2)

از سویى بر بیماران واجب است در صورت ابتلا به امراضى که اگر به طبیب مراجعه نکنند ممکن است موجب هلاکت آنان و یا نقص عضو و یا قوه اى از قواى جسمانى آنان گردد، به طبیب مراجعه و خود را معالجه کنند و حق تعلل و کوتاهى را ندارند. دلیل این مطلب، حدیث: لا ضرر و لاضرار.» (3) و آیه: «و لا تلقوا بایدیکم الى التهلکه‏» (بقره / 195) و احادیثى دیگر از قبیل: «تداووا فان الذى انزل الداء انزل الدواء.» و «ان موسى علیه السلام مرض فعاده بنو اسرائیل و وصفواها له دواء فامتنع منه، فاوحى الله الیه ان الله یامره بذلک و الا لم یشغه‏» (4) و روایاتى دیگر که نیاز به نقل همه آنها نیست.

از سوى دیگر بر طبیب نیز علاج امراضى که اگر از معالجه آن امتناع نماید، موجب هلاکت‏یا نقص عضو و قواى جسمانى مى‏گردد، واجب است و امتناع و خوددارى از علاج علاوه بر حرمت، ضمان نیز دارد. در حدیثى ابان بن تغلب از امام صادق علیه السلام نقل مى‏کند که آن حضرت فرمود: عیسى مسیح علیه السلام چنین مى‏فرمود: اگر طبیبى مداواى مجروحى را ترک کند (یعنى از معالجه جراحات بدن مریض به هر دلیلى امتناع ورزد) با وارد کننده جرح، شریک است چرا که شخص وارد کننده جرح قصد فساد (و آزار رسانى) مجروح را داشته است و آن کسى هم که توانایى مداوا را دارد ولى از معالج امتناع مى‏ورزد فساد او را طالب است، (5) یعنى همانطورى که وارد کننده جرح مقصر و ضامن است، طبیب ممتنع نیز ضامن است. بنابراین طبیب حق امتناع از معالجه را ندارد.

با وجود اینکه طبیب و طبابت در بینش اسلامى و همچنین در جوامع بشرى در طول تاریخ از منزلت والایى برخورد بوده و هست، و در عین حال بر بیماران واجب است‏به آنان براى علاج امراضشان مراجعه نمایند، و بر آنان نیز علاج بیمار واجب و امتناع از آن حرام است، بالاخره طبیب یک انسان است و از مقام عصمت‏برخوردار نیست و مانند هر انسان دیگرى ممکن است مرتکب خطا یا اشتباه شود، و در بعضى از مواقع نیز على‏رغم سعى و تلاش پزشک و عدم وقوع هر گونه اشتباهى ممکن است معالجات پزشک منجر به ایراد خسارات مالى و جانى بیمار گردد. اینک سؤال این است که آیا طبیب مسئول اعمال خویش و ضامن جبران خسارات وارده مى‏باشد یا نه خطاى طبیب ضمان آور نیست و بر فرض اگر ضمانى داشته باشد همانند خطاى قاضى باید از بیت المال پرداخت‏شود؟

براى پاسخ روشن به این سؤال باید نخست محدوده بحث از جهات گوناگون (از قبیل اینکه: منظور از ضمان، ضمان قهرى است‏یا قرار دادى؟ و یا منظور از طبیب، طبیب جاهل است‏یا حاذق؟ خطاکار و مقصر است‏یا محتاط و بى تقصیر؟ و بالاخره عمل طبیب مصداق خطاى محض است‏یا شبه عمد؟ و امثال اینها) روشن شود، و پس از روشن شدن محدوده بحث، آنگاه ضمان و عدم ضمان طبیب طبق ادله بررسى شود تا معلوم گردد که طبیب ضامن است‏یا نه، و بر فرض ضمان، آیا راهى براى سقوط ضمان وجود دارد که بالاخره ذمه طبیب از ضمان برى شود یا نه؟ لذا در این مقاله این مبحث تحت عناوین ذیل مورد توجه و بررسى قرار مى‏گیرد: 1 - تعیین محدوده بحث. 2 - اثبات ضمان طبیب. 3 - عوامل سقوط ضمان طبیب.

1 - تعیین محدوده بحث

در ذیل این عنوان ابتدا باید معناى ضمان طبیب روشن گردد و سپس معلوم گردد که منظور از طبیب کدام طبیب است؟ حاذق یا جاهل، مقصر یا محتاط؟ و همچنین باید روشن گردد که تنها برخى از اطبا مانند جراحان ضامن اند یا همه اطبا، اعم از طبیب عمومى یا متخصص، جراح یا غیر آن و اعم از از روان پزشکان و غیر آنها، و آیا عمل طبیب که ضمان آور است مصداق خطاى محض است‏یا ...؟

الف - معانى ضمان و موارد استعمال آن

کلمه ضمان، در اصطلاح فقها به معناى «تعهد» و بر عهده گرفتن است و در حقوق کنونى احیانا مرادف با «مسئولیت‏» نیز به کار مى‏رود. موارد استعمال ضمان و مشتقات آن در فقه و حقوق مدنى چندان است که به دشوارى مى‏توان همه موارد و معانى گوناگون را برشمرد، ولى تقسیم این موارد و گروه بندى معانى مشابه، مى‏تواند به شناخت مفهوم ضمان کمک شایانى کند.

1. ضمان ناشى از عقد: ضمان ناشى از عقد همان ضمان قراردادى است که مثلا در عقد بیع، فروشنده و خریدار در مقابل یکدیگر ضامن هستند، یعنى بایع متعهد و ضامن است که مبیع را به مشترى تسلیم نماید، چنانکه مشترى نیز متعهد و ضامن است که ثمن را به بایع بپردازد و در صورت مستحق للغیر در آمدن هر یک از مبیع و ثمن بایع و مشترى ضامن درک آن مى‏باشند و بالاخره ضمان عقدى همان است که در اصطلاح حقوق کنونى از آن به مسئولیت قراردادى یاد مى‏کنند.

2. ضمان قهرى: عبارت است از مسئولیت انجام امرى یا جبران ضررى که بدون وجود هر گونه قرار داد و عقدى بین اشخاص به طور قهرى و به حکم قانون حاصل مى‏شود، مانند ضمان ناشى از غضب، اتلاف، تسبیب و امثال اینها. قدر مشترک این گروه از ضمان، ناخواسته بودن آنها است‏یعنى ضامن قصد ندارد خود را ملتزم به امرى نماید، لکن قانون این مسؤولیت را بر او تحمیل مى‏کند.

3. عقد ضمان: عقد ضمان طبق ماده 684 ق. م. «عبارت است از اینکه شخصى مالى را که بر ذمه دیگرى است‏به عهده بگیرد ...» و این نوعى انتقال دین بوده که با عقد مزبور، دین از ذمه مدیون اصلى به ذمه ضامن منتقل شود.

پس از روشن شدن معانى ضمان و موارد استعمال آن، اینک مى‏خواهم ببینم که ضمان طبیب با کدام یک از این


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق آیا طبیب ضامن است 25 ص

دانلود تحقیق آیا طبیب ضامن است 25 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق آیا طبیب ضامن است 25 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

آیا طبیب ضامن است؟

حبیب الله طاهرى

اشاره

در شریعت اسلام فراگیرى علوم مورد نیاز جامعه از قبیل علم طب واجب کفایى بوده و بر تمامى کسانى که توان و امکانات و زمینه تحصیل چنین علمى را دارند واجب است تا حد رفع نیاز، آن را فراگیرند و نیاز جامعه را برطرف کنند.

در دستورات اسلامى به بهداشت و امور پزشکى توجه خاصى مبذول شده و بهداشت از ارزش والایى برخوردار است تا جایى که «علم الابدان‏» در کنار «علم الادیان‏» قرار مى‏گیرد چنانکه رسول‏خدا«صلى الله علیه وآله وسلم‏» فرمود: «العلم علمان: علم الابدان و علم الادیان.» (2)

از سویى بر بیماران واجب است در صورت ابتلا به امراضى که اگر به طبیب مراجعه نکنند ممکن است موجب هلاکت آنان و یا نقص عضو و یا قوه اى از قواى جسمانى آنان گردد، به طبیب مراجعه و خود را معالجه کنند و حق تعلل و کوتاهى را ندارند. دلیل این مطلب، حدیث: لا ضرر و لاضرار.» (3) و آیه: «و لا تلقوا بایدیکم الى التهلکه‏» (بقره / 195) و احادیثى دیگر از قبیل: «تداووا فان الذى انزل الداء انزل الدواء.» و «ان موسى علیه السلام مرض فعاده بنو اسرائیل و وصفواها له دواء فامتنع منه، فاوحى الله الیه ان الله یامره بذلک و الا لم یشغه‏» (4) و روایاتى دیگر که نیاز به نقل همه آنها نیست.

از سوى دیگر بر طبیب نیز علاج امراضى که اگر از معالجه آن امتناع نماید، موجب هلاکت‏یا نقص عضو و قواى جسمانى مى‏گردد، واجب است و امتناع و خوددارى از علاج علاوه بر حرمت، ضمان نیز دارد. در حدیثى ابان بن تغلب از امام صادق علیه السلام نقل مى‏کند که آن حضرت فرمود: عیسى مسیح علیه السلام چنین مى‏فرمود: اگر طبیبى مداواى مجروحى را ترک کند (یعنى از معالجه جراحات بدن مریض به هر دلیلى امتناع ورزد) با وارد کننده جرح، شریک است چرا که شخص وارد کننده جرح قصد فساد (و آزار رسانى) مجروح را داشته است و آن کسى هم که توانایى مداوا را دارد ولى از معالج امتناع مى‏ورزد فساد او را طالب است، (5) یعنى همانطورى که وارد کننده جرح مقصر و ضامن است، طبیب ممتنع نیز ضامن است. بنابراین طبیب حق امتناع از معالجه را ندارد.

با وجود اینکه طبیب و طبابت در بینش اسلامى و همچنین در جوامع بشرى در طول تاریخ از منزلت والایى برخورد بوده و هست، و در عین حال بر بیماران واجب است‏به آنان براى علاج امراضشان مراجعه نمایند، و بر آنان نیز علاج بیمار واجب و امتناع از آن حرام است، بالاخره طبیب یک انسان است و از مقام عصمت‏برخوردار نیست و مانند هر انسان دیگرى ممکن است مرتکب خطا یا اشتباه شود، و در بعضى از مواقع نیز على‏رغم سعى و تلاش پزشک و عدم وقوع هر گونه اشتباهى ممکن است معالجات پزشک منجر به ایراد خسارات مالى و جانى بیمار گردد. اینک سؤال این است که آیا طبیب مسئول اعمال خویش و ضامن جبران خسارات وارده مى‏باشد یا نه خطاى طبیب ضمان آور نیست و بر فرض اگر ضمانى داشته باشد همانند خطاى قاضى باید از بیت المال پرداخت‏شود؟

براى پاسخ روشن به این سؤال باید نخست محدوده بحث از جهات گوناگون (از قبیل اینکه: منظور از ضمان، ضمان قهرى است‏یا قرار دادى؟ و یا منظور از طبیب، طبیب جاهل است‏یا حاذق؟ خطاکار و مقصر است‏یا محتاط و بى تقصیر؟ و بالاخره عمل طبیب مصداق خطاى محض است‏یا شبه عمد؟ و امثال اینها) روشن شود، و پس از روشن شدن محدوده بحث، آنگاه ضمان و عدم ضمان طبیب طبق ادله بررسى شود تا معلوم گردد که طبیب ضامن است‏یا نه، و بر فرض ضمان، آیا راهى براى سقوط ضمان وجود دارد که بالاخره ذمه طبیب از ضمان برى شود یا نه؟ لذا در این مقاله این مبحث تحت عناوین ذیل مورد توجه و بررسى قرار مى‏گیرد: 1 - تعیین محدوده بحث. 2 - اثبات ضمان طبیب. 3 - عوامل سقوط ضمان طبیب.

1 - تعیین محدوده بحث

در ذیل این عنوان ابتدا باید معناى ضمان طبیب روشن گردد و سپس معلوم گردد که منظور از طبیب کدام طبیب است؟ حاذق یا جاهل، مقصر یا محتاط؟ و همچنین باید روشن گردد که تنها برخى از اطبا مانند جراحان ضامن اند یا همه اطبا، اعم از طبیب عمومى یا متخصص، جراح یا غیر آن و اعم از از روان پزشکان و غیر آنها، و آیا عمل طبیب که ضمان آور است مصداق خطاى محض است‏یا ...؟

الف - معانى ضمان و موارد استعمال آن

کلمه ضمان، در اصطلاح فقها به معناى «تعهد» و بر عهده گرفتن است و در حقوق کنونى احیانا مرادف با «مسئولیت‏» نیز به کار مى‏رود. موارد استعمال ضمان و مشتقات آن در فقه و حقوق مدنى چندان است که به دشوارى مى‏توان همه موارد و معانى گوناگون را برشمرد، ولى تقسیم این موارد و گروه بندى معانى مشابه، مى‏تواند به شناخت مفهوم ضمان کمک شایانى کند.

1. ضمان ناشى از عقد: ضمان ناشى از عقد همان ضمان قراردادى است که مثلا در عقد بیع، فروشنده و خریدار در مقابل یکدیگر ضامن هستند، یعنى بایع متعهد و ضامن است که مبیع را به مشترى تسلیم نماید، چنانکه مشترى نیز متعهد و ضامن است که ثمن را به بایع بپردازد و در صورت مستحق للغیر در آمدن هر یک از مبیع و ثمن بایع و مشترى ضامن درک آن مى‏باشند و بالاخره ضمان عقدى همان است که در اصطلاح حقوق کنونى از آن به مسئولیت قراردادى یاد مى‏کنند.

2. ضمان قهرى: عبارت است از مسئولیت انجام امرى یا جبران ضررى که بدون وجود هر گونه قرار داد و عقدى بین اشخاص به طور قهرى و به حکم قانون حاصل مى‏شود، مانند ضمان ناشى از غضب، اتلاف، تسبیب و امثال اینها. قدر مشترک این گروه از ضمان، ناخواسته بودن آنها است‏یعنى ضامن قصد ندارد خود را ملتزم به امرى نماید، لکن قانون این مسؤولیت را بر او تحمیل مى‏کند.

3. عقد ضمان: عقد ضمان طبق ماده 684 ق. م. «عبارت است از اینکه شخصى مالى را که بر ذمه دیگرى است‏به عهده بگیرد ...» و این نوعى انتقال دین بوده که با عقد مزبور، دین از ذمه مدیون اصلى به ذمه ضامن منتقل شود.

پس از روشن شدن معانى ضمان و موارد استعمال آن، اینک مى‏خواهم ببینم که ضمان طبیب با کدام یک از این


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق آیا طبیب ضامن است 25 ص