
شایعه سازمانی و سبک رهبری حاکم بر سازمان
دانلود پروژه سیستم ساختمانی قاب های سبک فولادی سردنوردشده ( LSF ) در 27 اسلاید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
سبک شهریار
شهریار کلکسیونی کم نظیر از نبوغ، احساس، عاطفه سرشار و البته استاد شعر است. او یکی از نوادر عصر حاضر در پهنه ادب شرقی است که توانسته است علاوه بر قلب هممیهنان خود قلوب بسیاری را در آسیای مرکزی، شبه قاره هند و پاکستان، عراق، ترکیه، آذربایجان و... تسخیر کند. آفرینش در دو یا سه زبان رسم معمول شاعران ترک و به ویژه شاعران آذربایجانی بوده است. از این دست شاعران در میان شاعران ترک غیرآذربایجانی میتوان به امیرعلیشیر نوائی و کمال خجندی اشاره کرد. در میان شاعران آذربایجان اما تعداد این شاعران بسیار زیاد است که از آنجمله میتوان به تعدادی از این شعرای شاخص نظیر ملامحمد فضولی، صائب تبریزی، حکیم هیدجی، ماذون قشقائی، حبیب ساهر، مفتون امینی، حسین منزوی و... اشاره کرد. در میان شاعران غیر ترک نیز شاعرانی هستند که به دو، سه و حتی چهار زبان شعر گفتهاند. سعدی، اقبال لاهوری، نیما یوشیج و زنگلی کرمانجی از این جملهاند که به ترتیب سعدی به زبانهای عربی و فارسی، اقبال به زبانهای اردو و فارسی، نیما به زبانهای طبری و فارسی و زنگلی کرمانجی شاعر خراسانی به زبانهای کرمانجی، ترکی، فارسی و عربی شعر سرودهاند.اما معمولا کمتر شاعری پیدا میشود که در عین چندزبانه سرودن در همه آنها سرآمد نیز باشد. برای مثال علیشیر نوائی، فضولی، حکیم هیدجی، مأذون قشقائی شعر ترکی را بهتر از فارسی سرودهاند و شاعرانی چون سعدی، صائب، اقبال لاهوری، نیما و منزوی در شعر فارسی موفقتر ظاهر شدهاند. اما شهریار در این میان بینظیرترین پدیدهای است که در هر دو زبان بسیار موفق و تاثیرگذار عمل کرده است. آفرینش شهریار اما بعد دیگری نیز دارد که نباید از آن غافل بود و به ویژه همین بعد اوست که چهرهای بینظیری از او در ادبیات شرق بلکه ادبیات جهان رقم میزند. شهریار در هر دو زبان علاوه بر پیشتازی و نوآفرینی سبکهای متفاوتی را آفریده و تجربه کرده است همین ویژگی شهریار البته یکی از مهمترین موانع شهریارشناسی نیز محسوب میشود. اینک با یک نگاه کلی شمائی از سبکها و قالبهایی که شهریار در دو زبان تجربه کرده است ارائه میشود: الف: شعر ترکی: 1.حیدربابا 2.غزل ترکی 3.مکتب سهندیه و شعر آزاد خان ننه 4. شعرهای متفرقهای در قوالب دیگر هجائی ب: شعر فارسی: 1.غزل 2. سبک شهریار؛ شامل شعرهایی چون ای وای مادرم و دو مرغ بهشتی، هذیان دل 3. شعر آزاد نیمائی 4. قصاید 5. مثنویها 6. قطعات 7. چهار لختیها و... علاوه بر تعدد قالبها و آفرینش قابل قبول شهریار در هریک از آنها شهریار در شعر خود به موضوعات بسیاری پرداخته است که تنها به بخشی از آنها اشاره میشود.
موضوعات مذهبی مثل اشعاری در مورد امام علی و امام حسین (علیهما السلام) موضوعات عاشقانه و لیریک که جانمایه اصلی شعر شهریار هستند.
موسیقی؛ شهریار به فراخور دوستی خود با موسیقیندانانی مثل اقبال آذر، صبا و ... و نیز آشنائی با سه تار، جایگاه ویژهای برای موسیقی قائل است.جدائی شهرهای قفقاز از ایران؛ بخشی از آفرینشهای شهریار مثل اشعار مکاتبهای او باشاعران آن سوی ارس از این جملهاند.اشعار پان ایرانیستی؛ شهریار در برههای از حیات خود تحت تاثیر ترکستیزان تهرانی شعرهایی پان ایرانیستی نیز سروده است.اشعاری در دفاع از فرهنگ و زبان آذربایجان؛ این اشعار به ویژه در دو دهه پایانی عمر او بیشتر به چشم میخورد، از این روی آخرین حرفهای قابل استناد شهریار در مورد عقاید او نسبت به آذربایجان و زبان ترکی نیز همین اشعار هستند.اخوانیهها؛ بخش قابل توجهی از اشعار شهریار شعرهایی هستند که شاعر در مورد دوستان و آشنایان خود که تقریبا اکثر آنان از مشاهیر معاصر هستند سروده شدهاند. از جمله: بولود قاراچورلو «سهند»، قمرالملوک وزیری، کمال الملک، صبا، سایه و...شایان یادآوری است که به نوشته یکی از نویسندگان معاصر دیوان چاپ شده شهریار از حیث تنظیم و تبویب بسیار بدتنظیم است و گاهی غزل در بین قصیده، چهارلختی در بین رباعی و... چاپ شده است.باری همین چند بعدی بودن و آفرینش در حیطههای گوناگون ضمن افزودن شهرت شهریار اما موجب سردرگمی شهریارشناسان نیز شده شده است. بخصوص در عصر حاضر که همه چیز به سوی تخصصی شدن حرکت کرده است، صحبت از شهریار بما هو شهریار (شهریار آنگونه که هست) تقریبا ناممکن است. البته بگذریم از اینکه شهریار تقریبا همانگونه که خود تحمل دانشکده و دانشگاه را نداشته است شعر او نیز تحمل محیطهای آکادمیک را ندارد و بیش از آنکه در لای کتابهای هفتاد من کاغذ تحقیقی دیده شود، در روح و روان این مردم اعم از ترک و فارس مستوری میکند و بیش از آنکه در نشریات علمی خودنمائی کند در نشریات پوپولیستی موسوم به نشریات زرد جلوه مینماید. این مقال کوشش میکند به اختصار و البته به وسع خود علل ناکامیهای شهریارشناسی را بررسی کند.
1: شهریار و جریان چپ عمده مشکلی که شهریار شناسی را به شکل علمی آن عقیم گذاشته است، دلخوش نبودن جریان چپ از شهریار است. بیتعارف بخش معظمی از جریان ادبیات ایران و حتی جهان در قرن گذشته میلادی در دست جنبش چپ جهانی بود. بزرگترین منتقدان و نیز ادب شناسان ایران، ترکیه، آذربایجان و...را نیز همین طیف تشکیل میدادند. اما شهریار جزء معدود افرادی است که در طول عمر خود با جریان چپ کنار نیامد و اصولا شهریار بر عکس شمس آل احمد که میگوید "صابون تمام محافل روشنفکری به تن مالیده است" صابون هیچ محفل روشنفکری را به تن خود نمالیده بود. ما در مقام قضاوت و تعیین حسن و قبح این کار شهریار نیستیم، اما همین امر موجب شده است که جریان چپ که در قرن گذشته بار نقد و عیار سنجی ادبیات را به دوش میکشید، در مورد شعر شهریار سبکباری را ترجیح دهد. شاید عدهای از خوانندگان فکر کنند که این مسئله تنها در مورد شعرهای فارسی او صادق است، اما این مسئله در مورد شعرهای ترکی او نیز صادق بلکه صادقتر است و جریان چپ که تا چندین سال اخیر شریانهای ادبیات ترکی را در ایران به دست گرفته بود، تنها از روی ناچاری به عظمت شهریار اقرار کرد و گرنه تحقیقاتی که در مورد ترکی سرایان معاصر شهریار و بعد از او انجام گرفته هرگز در مورد شهریار انجام نگرفته است. سهراب سپهری نیز از این منظر زمانی مورد کم لطفی جریان چپ واقع شد و از جانب منتقدان چپ «بچه اشرافی بودایی» لقب گرفت. اما مسائل دیگری از جمله دفاع جریان پارسیگرایان و زبانوطنان فارسزبانی مثل شاهرخ مسکوب و دیگران از او، و نیز رواج نوع خاصی از عرفان مسلکی که به فراخور افسردگیها و معضلات عصر ماشین در کل جهان و به تبع آن ایران که معمولا در میان قشر دانشجو نیز شیوع بسیاری داشت موجب نجات شعر سهراب گشت. در اینجا باید به یک مسئله بسیار مهم نیز اشاره شود. بیگمان قطب راست جهانی برنامههای کلانی برای مبارزه با ادبیات چپ در نظر گرفته بود، از جمله این
دسته بندی : هنروگرافیک
فرمت فایل: ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ )
تعداد صفحات : 20 صفحه
سبک شناسی هنر: در این بخش- که از کتابی با عنوان سبکهای هنری از امپراسیونیسم تا اینترنت، نوشته، کلوس ریچارد- سال 1383 گرفته شده- سبکهای هنزی که از نظر محتوایی و به خصوص بصری(فرمی) با جنون مرتبط و نزدیک هستند، با اولویت و ترتیب تاریخی به شرح ذیل ارایه می گردد. هنر انتزاعی1 1910 م .متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن مقاله میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین ،فایل را فورا دانلود نمایید
لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله : توجه فرمایید.
دانلود فایل پرداخت آنلاین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
دانشکده ادبیات
عنوان:
سبک شناسی کشف المحجوب
استاد راهنما :
دکتر محمود فتوحی
تهیه و تنظیم :
آزیتا همراه
دانشجوی زبان و ادبیات فارسی
ورودی 1385
بهار 1388
چکیده
این مقاله تلاشی است در جهت بررسی سبک کتاب کشف المعجوب نوشته ی ابوالحسن علی بن عثمان جلابی هجویری که در سه سطح نحوی، واژگانی و بلاغی است .
تلاش شده تا با توجه به جملات و لغات و اصطلاحات ویژگی بارزی را پیدا کرد که از آن برای یافتن سبک کتاب بهره برد. و یا در هر یک از سطوح بدین شکل کار شده است ودر نهایت به نتیجه ای رسیدم که می توان گفت سبک این کتاب کمی با نثرهای هم دوره اش متفاوت است . و البته هنوز هم فضایی برای بررسی باقی است.
کلید واژه : سبک شناسی، کشف المحجوب، جلابی هجویری
مقدمه:
کشف المحجوب از کهن ترین متون صوفیه است . که در اوایل قرن 5 توسط ابوالحسن علی بن عثمان نوشته شده است که هم دوره با تاریخ بیهقی و قابوسنامه و سفرنامه ناصر خسرو است و اما شباهتی با آن کتب ندارد چرا که نه آمیخته ای از تجارب شخصی، و آداب و عادات اجتماعی و باورهای همگانی و نه گزارشی صمیمانه از مشاهدان سیر و سفر حتی به تمامی شرح تجربیات روحانی و یافته های خاطر مولف نیز نیست .
هجویری در روزهای پادشاهی سلطان محمود غزنوی زاده شد ( م :421)
علوم متداول عصر، خاصه قرآن، حدیث ، تفسیر ، فقه و کلام را درزادگاه خود آموخت آن چه که که درباره ی شخصیت ومقام او می توان گفت اینکه او طبعی نازک و روحیه ای حساس داشت تنها اثری که از دیرزمان به هجویری نسبت داده اند و امروزه در دست است کشف المحجوب است و از طریق همین کشف المحجوب از دیگر آثار وی می توان آگاهی یافت، هجویری در ضمن سخن و مناسبت های گوناگون از کتب و رسایل خود نام برده است نظیر:
ذهن و قلم هجویری تحت تآثیر زبان عربی بود بخصوص که اصطلاحات تصرف نیز تقریباً همه کلماتی قرآن اند و کمتر واژه ای فارسی مثل دوستی، درویشی، نیستی و ... ظرفیت معنایی را داشت که به خوبی بتواند به جای محبت ، فقر و فنا و ... به کار رود
دیوان اشعار ، منهاج الدین ، کتاب فنا وبقا و البیان لاهل العیان و چند کتاب دیگر
موضوع کشف المحجوب تصرف اسلامی است و شامل مطالب زیر است :
1. مقدمه ای در سبب تالیف کتاب و بیان موضوع آن :
در این مقدمه علاوه بر طرح سوالات ابوسعید هجویری – همشهری مولف که وی را متعهد کرده تا با این کتاب بدان ها پاسخ دهد – مولف مجال یافته از روزگار و نااهلان شکایت کند.
2. باب اثبات العلم (ص 21-11)
3. باب الفقر (ص 34-21)
4. باب التصوف (ص 49-34).
5. باب مرقعه داشتن (لبس المرقعات ) ص 65-49.
6. باب اختلافهم فی الفقر و الصفوه (ص 68-65)
7. باب بیان ملامه ( ص 78-68)
8. باب ذکر ائمتهم من اصحابه التابعین (ص 85-87)
9. باب فی ذکر ائمتهم من اهل البیت (ص 97-85)
10. باب ذکر اهل الصفه ( ص 107-97)
11. باب فی ذکر ائمتهم من اتباع التابعین الی یومنا ( ص 202-107)
12. باب فی ذکر ائمتهم من المتاخرین (ص 214-202)
13. باب فی ذکر رجال الصوفیه من المتاخرین علی الاختصار اهل البلدان (ص 218-214)
14. باب فی فرق فرقهم و مذاهبهم و آیاتهم و مقاماتهم و حکایاتهم (ص 219-218)
15. مکتبهای صوفیه ، عقاید و اقوال و نظریات آن ها ( 245-219)
سپس در حقیقت نفس و معرفت آن و دیگر مقولات عرفانی و فلسفی به اشباع تمام سخن می راند (546-245).
نثر این کتاب زلال و از برترین نمونه های نثر قرن 4 و 5 است و به همان شیوه ای است که در زبان اهل ادب به نثر مرسل ساده شهرت دارد.
روش انجام تحقیق:
حدود چند باب از این کتاب را مورد بررسی قرار دادم و تلاش کردم تا موارد گویایی را که نشان از سبک این کتاب داشته باشد را بیابم و خلال سه سطح نحوی، واژگانی و بلاغی قرار دهم و هر کدام از این سطوح خود دارای چند قسمت است