لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
زکریا
تابلویی از دومنیکو گیرلاندایو به نام زکریا و فرشته.
زَکَریا (عبری: זְכַרְיָה), به معنی «یهوه به یاد آورد» است. زکریا از نوادگان ابیا بود که در دوران پادشاهی هیرودیس، از کاهنان معبد سلیمان در اورشلیم بود. مسیحیان و مسلمانان معتقد به پیامبری زکریا هستند امّا یهودیان پیامبری او را انکار میکنند. نام زکریا در انجیل لوقا و انجیلهای غنوصی و نیز در سوره مریم و آل عمران در قرآن ذکر شدهاست.
زندگی زکریا
زکریا خواهر زادهٔ همسرش، مریم دختر عمران را تحت کفالت گرفت. بنا به روایت قرآن، بر سر کفالت مریم بین کاهنان نزاع شد و قلمها را بر آب افکندند. قلم زکریا بر آب ماند و قلم دیگر کاهنان به زیر آب فرو رفت. زکریا خانهای در بلندترین جای معبد، برای مریم ساخت و همواره او را تحت نظر داشت. بنا بر قرآن، یک بار وقتی زکریا بر محراب عبادت مریم وارد شد نزد او میوههایی به غیرفصل یافت و چون میدانست که کسی برای مریم میوه نمیآورد، گمان کرد که این میوهها میوههای دنیایی نیستند. هر چقدر تفحص کرد، نتوانست بفهمد این میوهها از کجاست. وقتی از مریم پرسید اینها از کجا برای تو آمدهاست، مریم پاسخ گفت: «این از رحمت پروردگار من است، او به هر کس که بخواهد بی حساب روزی میبخشد»
بر اساس روایت انجیل، زکریا با زنی از نسل هارون به نام الیزابت یا الیصابات ازدواج کرد. همسر زکرِیا نازای بود و زکریا که خود از نودسالگی گذشته بود، به عموزادههایش در معبد سلیمان اعتماد نداشت. طبق روایات، یک بار وقتی نوبت زکریا بود که وارد قدس شده در آن جا خدمت کند، او نزد خداوند دعا کرد تا خداوند به وی جانشینی شایسته عطا کند که وارث او و خاندان یعقوب باشد. مسلمانان و مسیحیان، اعتقاد دارند، که جبرئیل فرشتهٔ وحی، بر او نازل شده، او را به فرزندی به اسم یحیی بشارت داد و به نشانهٔ این بشارت، زکریا تا سه روز نمیتوانست سخن بگوید. زکریا از محراب عبادت خارج شد و نزد قوم خود آمد و به آنان فهماند که روز و شب تسبیح بگویند. بر اساس انجیل لوقا، وقتی خواستند فرزندش را به اسم خود او زکریا نام نهند، تختهای خواست و روی آن اسم یحیی را نوشت که اسمی بیسابقه بود.
بر اساس انجیل برنابا و برخی روایات اسلامی، زکریا در حادثهٔ قتل یحیی تعمید دهنده به فرمان هرود کشته شد.
زکریا در قرآن
نام زکریا ۷ بار در قرآن آمدهاست.
به خصوص در سوره مریم(۱۹) در مورد زکریای نبی و تولد فرزندش یحیی نبی چنین آمدهاست:
[این] یادی از رحمت پروردگار تو [در باره] بندهاش زکریاست.(به معنای کلمه زکریا دقت کنید) (۲) آن گاه که [زکریا] پروردگارش را آهسته ندا کرد. (۳) گفت: «پروردگارا، من استخوانم سست گردیده و [موی] سرم از پیری سپید گشته، و- ای پروردگار من- هرگز در دعای تو ناامید نبودهام.» (۴) و من پس از خویشتن از بستگانم بیمناکم و زنم نازاست، پس از جانب خود ولیّ [و جانشینی] به من ببخش، (۵) که از من ارث برد و از خاندان یعقوب [نیز] ارث برد، و او را- ای پروردگار من- پسندیده گردان. (۶) ای زکریا، ما تو را به پسری- که نامش یحیی است- مژده میدهیم، که قبلًا همنامی برای او قرار ندادهایم. (۷) گفت: «پروردگارا، چگونه مرا پسری خواهد بود و حال آنکه زنم نازاست و من از سالخوردگی ناتوان شدهام؟» (۸) [فرشته] گفت: «[فرمان] چنین است. پروردگار تو گفته که این [کار] بر من آسان است، و تو را در حالی که چیزی نبودی قبلًا آفریدهام.»
تحقیق درباره زکریا