یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره رابطه مفهوم گناه و جرم

اختصاصی از یاری فایل مقاله درباره رابطه مفهوم گناه و جرم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

رابطه مفهوم شرعی «گناه» و مفهوم حقوقی «جرم» و نسبت «تحریم» و «تجریم»

چکیدهدر سیاست‌ جنایی تقنینی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اعمال و رفتارهای جرم‌انگاری‌شده توسط قوه قانون‌گذاری، محرّمات شرعی نیز قابل تعقیب و کیفر دانسته شده‌‌اند. چنین قولی به وحدت مفهوم «جرم» و مفهوم «حرام» و در نتیجه، خلط «تحریم» و «تجریم» واکنشهای مخالف بسیاری را در میان نویسندگان حقوقی متخصّص و متفنّن برانگیخت. از آنجا که این واکنشهای انتقادی بدون آشنایی یا بی‌توجه به مبانی فقهیِ منشأ این تداخل و درهم‌آمیختگی به عمل آمده و به زبان قانون‌گذار بیان نشده‌‌اند، هیچ اثری در جهت تفکیک جرم‌انگاری حقوقی و حرام‌‌انگاری شرعی بر جای نگذاشته‌‌اند.در این مقال سعی شده است به زبان فقهی مبنا یا مبانی «لکلّ معصیـﺔٍ تعزیر» بررسی، نقد و نهایتاً رد شود. پس از مقدمه‌‌ای حاوی طرح مسئله، تحت عنوان «تفاوتهای اساسی گناه و جرم » (الف)، به وجوه افتراق عمده‌ای اشاره شده که گناه را از جرم متمایز می‌سازند و مانع از قول به وحدت تجریم و تحریم می‌باشند؛ آنگاه به «فقدان دلیل بر کیفر هر گناه» (ب) پرداخته شده و سرانجام از «موانع و محذورات عملی وحدت تحریم و تجریم» (ج) ذکری رفته و با «خلاصه و نتیجه» سخن به انجام رسیده است.

رابطه گناه و مجازات در اسلام و حکومت اسلامى ایران

 

گناه وزن مهمى در شکل گیرى و تداوم ادیان دارد. در جستجوى ریشه هاى مذهب به ناتوانى بشر در مقابله با نیروهاى طبیعت انگشت گذاشته اند. فروید آن را حاصل ترس بشر مىداند. انسان اولیه پدیده هایى را که قادر به توضیح آنها نبود، مانند پیچش طوفان در میان برگها، به اجنه و ارواح نسبت می داد. مذهب با آداب و آئین هایش وسیله اى می شدند در خدمت دفاع انسان در مقابل ترس.

اینها مىتوانند دﻻیل باور انسان را به قدرت هاى ماورا طبیعى توضیح دهند اما براى توضیح ادیان که خود را موظف به تحمیل خویش بر مردم و ارشاد آنها مىبینند، کفایت نمىکنند. دین از طریق واسطه هائی بر ترس وناتوانى بشر تکیه دارد. یکى از این واسطه ها موضوع گناه در دین است. ادیان سعى مىکنند ناتوانىهاى بشر را به گناه او نسبت دهند تا بشر همیشه مدیون خدا باشد و خود را در مقابل خدا و رسوﻻن چون بنده احساس کند. داستان آدم و حوا، پدید آمدن انسان را بر روى زمین به گناه آنها نسبت مىدهد. یعنى گناه امرى ازلی ابدى و ضمنا جبرى است و ادیان و رسوﻻن هم که وظیفه دارند انسانها را به توبه از گناه وادارند نمىتوانند مانع گناه بشرى شوند. بدون گناه در روى زمین، ادیان معناى خود را از دست مى دهند. قوم موسى در جستجوى سرزمین موعود غرق در گناه شد. به عیش و عشرت و پرستش گوسفند پرداخت تا ده فرمان موسى از کوه نازل شود. مسیح به صلیب کشیده شده، آذین کلیساها و عبادتگاهها است تا حس گناه بشرى را در قلبها زنده نگه دارد. و سرانجام اسلام چنان گستردگى به گناهان مىدهد تا جائیکه مسلمانان لحظه اى از گناه و عذاب آخرت در امان نباشند. گناه و توبه بار بزرگى در قران دارند و جا به جا تکرار مىشوند.

فروید هم به رابطه مذهب و گناه پرداخته است. او معتقد است که تمام مذاهب در صدد پاسخگوئى به احساس گناه هستند. احساس گناه در مقابل پدران نخستین. فروید در وجود عیسى مسیح راه و تلاشى مى بیند براى تسکین آگاهى به گناه. مسیح خود را قربانى می کند تا بدین وسیله انسانها را از "گناه موروثى" نجات دهد.

اما گناه چیست؟ گناه بار مذهبى دارد و متفاوت است از کلمه تقصیر و نیز متفاوت است از مفهوم »عذاب وجدان«، که هر دو لزوما بار مذهبى ندارند. در یک مفهوم عام مى توانیم گناه را زیر پا گذاشتن قوانین خدائى و دینى بدانیم. اوامرى که ادیان نهى و ممنوع کرده اند بسته به زمان و مکان آنها متفاوت است و مىتوان براى هر یک از آنها عوامل تاریخى، اجتماعى و سیاسى جست. بهر حال این ممنوعه ها واسطه هائى هستند براى اطاعت بندگان. و سرپیچى از آنها مقابله با قدرت خدائى تلقى می شود.

در جوامعى که عصر روشنگرى و اصلاحات را پشت سر گذاشته اند، بین نهادهاى مذهب و سایر نهادهاى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى مرزى به وجود آمده است. گناه به وجدان افراد واگذار شده و از بار آن کاسته شده است. ضمنا در این جوامع درک از گناه هم تغییر کرده است. و بسیارى از اعمال و افکارى که سابقا گناهان کبیره بودند و به خاطر آنها انسانها را به قتل گاهها مىبردند، دیگر نه تنها گناه به حساب نمىآیند، بلکه امورى صرفا خصوصى تلقى مىشوند. در کشور ما نه تنها هنوز گناه و احساس گناه حضورى زنده و نقش- آفرین در رفتار و شخصیت انسانها دارد، از این فراتر گناه وارد مقوله جرم شده و شدیدترین مجازاتهاى این زمینى را در پى دارد.

گناه در اسلام تنها به عمل خلاف احکام دینى اطﻼق نمىشود. اندیشیدن به گناه یا اندیشه اى خلاف این احکام هم عین گناه است. و این یکى از تفاوتهاى گناه با جرم است. جرم، که مفهومى حقوقى است با استقلال امر قضاوت از مذهب تعریفى مشخص یافت. و این یکى از دستاورد هاى اصلاحات دینى در اروپا بود. در قضاوت مبتنى بر مذهب جرم و گناه یکى مىشوند. از یک طرف گرایش ها و اعمالی که به مقوله جرم سیاسى مربوط مىشوند با ظرف گناه سنجیده مىشوند و هر نوع دگراندیشى و مخالفت با حکومتى که خود را نماینده اسلام مىداند، به کفر، الحاد و ارتداد نسبت داده مىشود. از طرف دیگر طفره رفتن از اخلاق خشک و مقدس مذهبى وارد جرمهاى مذهبى شده و با مجازاتهاى سخت این زمینى و نفرین آخرت پاسخ داده مىشود. تعالیم قران نه تنها در ایجاد حس گناه در مسلمانان ، بلکه همچنین در نسبت دادن کفر و الحاد به ﻻدینان و به کسانى که به مذهبى دیگر وفادارند، نقش بزرگى دارد تا وسیله اى شود براى ارعاب غیرمسلمان و تحمیل اسلام. گسترش جغرافیایى اسلام با چنین القائاتى میسر شد. در احادیث و رساله ها دیگر نه موضوع گسترش اسلام، که این با جنگها تامین شده بود، بلکه تثبیت آن در میان بود. و این با القاى حس گناه و از طریق ایجاد یک سلسله اخلاقیات خشک و بسته میسر مىشد.

ممنوعیت و محرومیت بر امیال جنسى بیشترین سهم را در این میان دارد. درست است که اسلام در مقایسه با مسیحیت ارضاى نیازهاى جنسى را عملی زشت و تنها براى تولید نسل نمىداند با این همه بیشترین و سختترین مجازاتها را در همین ارتباط دارد. اول اینکه حق بهره ورى از لذت جنسى تنها براى مردان است و دوم اینکه آداب و قوانینى ریز و گسترده براى این ارتباط نوشته شده است که حتى براى مومن ترین مسلمان هم پایبندى کامل به آنها ممکن نیست. مثل قوانین مربوط به پوشش، گناه ناشى از نگاه به جنس دیگر، یا ناشی از خود ارضائى، همجنس گرائى و غیره. حتى اندیشیدن و خیالپرورى در باره اینها هم گناه است. به این ترتیب یک مسلمان در هیچ لحظه اى برى از گناه نیست.

توبه، که در ارتباط با گناه معنا مىیابد، جایگاه بزرگى در قران و احادیث دار. در قران توبه در دو حالت به کار رفته است. حالت اول پروسه اى براى برائت از گناه است. یعنى از کسانى انتظار مىرود که قوانین اسلامى را زیر پا گذاشته باشند. در اینجا جنبه کیفرى از آن در نظر است و زندان و مجازات هم باید وسیله اى باشد براى به توبه واداشتن گناهکار. اما حالت دوم در توبه جنبه همگانى بودن آن است. حتى مومنین هم به توبه فراخوانده مىشوند. و توبه کنندگان جایگاهى ویژه در نزد خدا دارند. یعنى می شود چنین استنباط کرد که همه، حتى مومنین هم، گناهکارند و نیاز به توبه دارند. توبه باید پروسه اى دائمى باشد در زندگى انسانها بر بستر عذاب روحى و حس حقارت ناشى از حس گناه. کارکرد توبه فراهم ساختن رابطه بندگى و اطاعت مطلق از خدا و اسلام است. القاى حس گناه نقش معجزه گرى در وابسته ساختن انسانها به ایدئولوژى مذهبى دارد. ابتدا باید شخص باور کند که گناهکار است تا براى پاک شدن از آن بىچون و چرا تسلیم ارشادات رهبران مذهبى شود.

من در زندان دیدم که چگونه می شود گناهان عالم را بر دوشهای نحیف یک نوجوان بار کرد. زندان جایى است که رژیم ها بی واسطه و با دغدغه کمتر مىتوانند سیستم نفوذ بر روان و دستکارى در شخصیت و رفتار انسانها را پیاده کنند. به زندانى القا مىشد که در گذشته آدمى فاسد و اسیر هواهاى نفسانى بوده و عمل او ــ گو خواندن کتاب یا اعﻼمیه باشد ــ جنایت بوده است. ابزارشان شکنجه، تبلیغات و برنامه هاى "ارشادى" بود با استفاده از شیوه تکرار. و مجازات هم به این ترتیب با گناه پیوند مىخورد. از یک طرف ایجاد حس گناه و عذاب روحى، ارعاب و مجازات روانى زندانى را به دنبال داشت و از طرف دیگر مخالفت و مقابله با جمهورى اسلامى، که یک مقوله سیاسى است با ابزار گناه سنجیده مىشد و با مجازاتهاى اسلامى پاسخ داده مىشد.

زندان آیینه نظام سیاسى و اجتماعى یک جامعه است. باوراندن گناه، ارعاب و مجازات روانى و مسخ انسانها که در زندان بىهیچ ملاحظه اى صورت مىگیرد، در سطح جامعه هم اجرا مىشود. رابطه گناه و مجازات در این نظام دو جنبه به خود مىگیرد: رابطه خود گناه با مجازات و رابطه احساس گناه با مجازات

وقتی گناه وارد مقوله "جرم" مىشود، به دنبال خود با مجازات پیوند می خورد. جرم و مجازات مفاهیم حقوقى هستند. در یک تعریف کلی جرم مواردى را شامل مىشود که در آن خسارتى به فرد یا جامعه وارد آید یا مسئله امنیت و نظایر آن در میان باشد. به عبارتى جرم با ضربه زدن به منفعت فرد یا جامعه سنجیده مىشود. جرم مستقل از بار مذهبى و گناه است. در حالیکه گناه به مذهب و میزان وفادارى فرد به آن بستگى دارد. به بیان دیگر رابطه اى است بین فرد مومن و خدا. یکى از دستاوردهاى روشنگرى در اروپا این بود که نهاد کلیسا و نمایندگان آن را از مجازات گناه محروم ساخت و این امر را به خدا واگذاشت.

در دنیاى اسلام، حداقل در ایران امروزى، استقلال بین دستگاه قضایى و مذهب وجود ندارد. قضاوت و کیفر به نام اسلام صورت مىگیرد. گناه، که به حوزه خصوصى آدمها برمىگردد، جرم مىشود. مثلا رابطه خارج از حوزه زناشوئى، همجنس گرائى، نوشیدن مشروبات الکلی، اروتیسم در هنر و ادبیات و موارد دیگر جنایت محسوب مىشوند در حالیکه بسیار جنایات و رفتارهایى که موازین حقوق بشر جهانى جرم بودن آنها را تائید مىکند، مثل تجاوز به دختربچه، آزار رساندن به زن از طرف مردان خانواده، در چارچوب حق مرد در امور زناشوئى تلقى مىشود. و همچنین عقیده یا نوشته اى تردید برانگیز در وجود خدا، مذهب و یا مبارزه علیه جمهورى اسلامى با مفاهیم برآمده از قران و بسط داده شده در کتب فقها، نظیر الحاد، کفر، شرک، محاربه با خدا و .. سنجیده مىشود. حتى قانون مطبوعات هم از این مقوﻻت جدا نیست. ماده ۶۲ قانون مطبوعات مصوب 1361 هرگونه اهانت به مقدسات را همسنگ ارتداد مىداند. و در کیفر و مجازات ارتداد و نظایر آن جنایاتى مثل شکنجه، قطع عضوى از بدن و غیره، عدالت اسلامى نامیده مىشوند.

اما باورى که گناه را وارد حوزه اجتماعى و سیاسى مى کند و بر این اساس حق و وظیفه خویش مىداند که در زندگى خصوصى افراد مداخله کند، محدود به قوانین جمهورى اسﻼمى نیست. این باور در فرهنگ ما هم حضور دارد. زن زناکار را فاسد و قابل مجازات مىدانیم. بىدین را کافر مىگوئیم و در طرد او جاى تردید نمى بینیم. حتى در زبان روزمره ما هم مفاهیم "جرم" و "گناه" استقلال ﻻزم را از همدیگر ندارند و گاه یکسان گرفته مىشوند. مىگوئیم "فلانى که گناهى نکرده که سزاوار مجازات باشد" یا مثلا او بىگناه اعدام شد .

من بر این باور نیستم که جمهورى اسلامى آیینه تمام نماى فرهنگ جامعه است. اما از جهاتى فرهنگ و بینش های ما هنوز پیوندهای خود را با نگرش مبتنی بر قوانین قصاص نبریده است. مثلا آیا هنوز مجازات زن زناکار با مرگ یا گرسنگى دادن، و یا در ملایم ترین حالت با منزوى ساختن بىرحمانه وى به عنوان دفاع از ناموس ، چه بسا که ارزشى مثبت تلقى نمىشود؟ اینها هیچ گاه در فرهنگ ما مورد تردید جدى قرار نگرفته است. گرچه خشونت موجود در قوانین قصاص مورد پذیرش بخشهاى بزرگى از جامعه نیست و سکوت در برابر آن در وهله اول ناشى از فضاى ارعاب وسرکوب است، با این وجود هنوز زمینه هائى که به این جنایتها امکان تحقق مىدهد، تا حدودى دست نخورده باقى مانده است. چرا که "گناه" نه تنها هنوز کارکردى قوى دارد، بلکه وارد شدن آن در مقوله "جرم" کمتر تردید کسى را برمىانگیزد. آیا منزوى ساختن زن و مردى که از قوانین اخلاقى پا فراتر گذاشته و به اصطﻼح "گناه" کرده اند، همسوئى و همراهى با مجریان مجازاتهاى نظیر سنگسار نیست؟ و همینطور آیا پیشداورى و منزوى ساختن مذاهب دیگر به دنبال خود بىتفاوتى در مقابل سرکوب آنها را به دنبال ندارد؟ این مسئله به ویژه در قبال کشتار بهائىها و کمونیستها صدق مىکند. با "کافر" دانستن آنها کشتارشان توجیه مىشود نه تنها براى حکومتیان، بلکه در همه ذهن هاى بىچون و چرا.

وقتى "گناه" قابل مجازات مىشود، اشکال آن هم در دین جستجو مىشود. با مجازات هائى چون سنگسار، زدن تازیانه، درآوردن چشم از حدقه و قطع اعضاى بدن آشنا هستیم. اما اشکال مجازات هاى اسلامى محدود به اینها نیست. کتب فقهى دست قاضى و حاکم را در تعیین این اشکال باز گذاشته اند. مثلا تحریرالوسیله در کیفر عمل لواط آمده است “حاکم در کیفیت کشتن او اختیار دارد که یا با شمشیر گردن او را بزند، و یا دست و پایش را ببندد و از جاى بلندى مانند کوه به پایین بیندازد، و یا اینکه او را پاى دیوار قرار دهد و دیوار را به روى او خراب کند.” از مثله کردن هم سند بسیار داریم. نزدیک ترین سند از نظر زمانى مربوط است به 150 سال پیش. در سال 1285 سران بابى به مرگى طوﻻنى و پردرد محکوم شدند در ملا عام. ابتدا آنها را در کوچه و بازار گرداندند. مردم در مسیر راه به طرف آنها سنگ پرتاب مىکردند سپس آنها را به طرف شاه عبدالعظیم، جائى که مجازات نهائى باید به مرحله اجرا درمى آمد، بردند. در آنجا بدنشان را شمع آجین کردند یعنى در بدنشان حفره هائى ایجاد کرده و در آنها شمعهاى روشن قرار دادند و دست آخر با چهار تکه کردن بدنشان آنها را کشتند. علماى آن زمان با فتواهاى خود چنین مرگى را شرعى کردند.

همه این مجازاتها در دو نکته مشترک هستند: اول ایجاد رنج و درد در جسم و روان قربانى تا نهایت تصور آدمى، دوم اجراى آن در ملاعام. در این گونه مجازاتها مرگ هم باید با درد توام باشد. در ایران تحت حکومت جمهورى اسلامى بسیارى از احکام مرگ با تازیانه همراه است. حال پرسش این است چرا براى حاکمان و قاضیان تنها مرگ متهم کفایت نمىکند؟ و بعد آنگونه که ادعا مىکنند آیا مجازات براى اجراى عدالت یا به قصد بازدارندگى از شیوع جنایت هاى بعدى نیست؟ (البته به فرض اینکه متهم مرتکب قتل یا جنایت شده باشد) اگر هدف این است پس چرا کیفر خود در وحشىگرى و درنده خوئى از جرم پیشى مىگیرد؟

آرى واقعیت این است که جنایتى که در این گونه مجازاتها صورت مىگیرد نه تنها به مراتب از خود جرم خشن تر است بلکه با خونسردى، در آگاهى کامل، بدون ندامت و پشیمانى و مهمتر از اینها با آئینهاى خاصى همراه مىشود. در ایران این آئینها رنگ مذهبى به خود مىگیرند. شدت مجازات هم دقیقا با مذهب ارتباط دارد. این گونه مجازاتها باید یادآور تصورى باشد که در قران و دیگر کتب فقهى از جهنم وجود دارد. نه تنها »گناهکار« به شیوه شبه جهنمى مکافات مىشود، بلکه همچنین این مجازاتها، که در ملاعام و همراه با آئین هاى مذهبى به اجرا درمىآید، این کارکرد را نیز دارند که جهنم را به مردم یادآورى کنند. این مجازات ها با رنجى طوﻻنى و کشدار همراه هستند. جهنم هم با ابدى بودن دردش مشخص مىشود. آیا سنگسار، دوزخ را که عذاب ابدى جسم است، یادآورى نمىکند؟

نکته قابل توجه دیگر در رابطه با اینگونه مجازات ها این است که روح نهفته در آن انتقام است. میشل فوکو در کتاب »مراقبت و تنبیه«، پس از نشان دادن مجازات هاى سده 17 و 18 در اروپا، که با عذاب شدید جسمى همراه بود، مىنویسد: "مجازات شیوه انتقام گیرى بود: هم شخصى و هم عمومى. چون نیروى جسمى، سیاسى شاه به نوعى در قانون حضور داشت. قانون صرفا تمایل به منع کردن نداشت، بلکه مایل بود با تنبیه کسانى که ممنوعیت هایش را زیر پا گذاشته اند از تحقیر اقتدارش انتقام بگیرد."

اگر تخلف از قوانین شاه تحقیر اقتدار اوست، "گناه"، یعنى زیرپاگذاشتن قوانین الهى، هم به نوعى تحقیر اقتدار خداست. پس مجازات انتقام خدا تلقى مىشود. در کیفر "گناه"، مثل زنا و لواط، مسئله انتقام گیرى شخصى در میان نیست چون در این موارد شاکى خصوصى وجود ندارد. پس آنچه که در میان است کیفرخواست الهى و انتقام خدائى است. مجازات هم باید اثبات قدرت خدا باشد.

در ادامه به جنبه دیگرى از رابطه بین گناه و مجازات مىپردازم. این بار نه خود گناه، بلکه احساس گناه و رابطه آن با مجازات مورد بررسى قرار مىگیرد. القاى احساس گناه، خود یکى از شیوه هاى مجازات است. در زندان هاى جمهورى اسلامى بود که من تاثیرات ویرانگر احساس گناه را بر روان و شخصیت شناختم. براى تغییر رفتار و شخصیت زندانى ها ابتدا به آنها القا مىکردند که آدم هاى پست و گناهکارى هستند. توبه بعد از تحمیل این باور میسر مىشد. توبه دو پروسه در هم تنیده را شامل مىشد: ابتدا آگاهى به گناه، که باید با درد و عذاب سخت روحى توام مىشد و سپس جبران آن. براى "جبران گناه" عده اى از توابها را به چه جنایتهائى واداشتند!

حال مسئله را فراتر از دیوارهاى زندان و در حصار جامعه ببینیم. نه تنها در خانواده هاى شدیدا مذهبى، بلکه در بسیارى از خانواده هایى هم که سختگیرى زیادى نسبت به مذهب ندارند، افراد از همان ابتداى زندگىشان با ممنوعه ها و گناه ها آشنا مىشوند. بایدها و نبایدها. قصه هائى که براى کودکان نقل مىشود، از جمله افسانه هاى مذهبى را در بر مى گیرد که در آن عذابهاى زمینى و دوزخى به تصویر کشیده شده اند. اما بسیارى از این ممنوعه ها و گناهان چیزى نیستند جز امیال و نیازهاى طبیعى بشرى و گریزناپذیر. پس کودک هرچه بزرگتر مىشود، خود را در تار عنکبوتى وسوسه ها و چهره حقیقى زندگى مىیابد که مىگویند گناه است. امیال جنسى به ویژه نقش بزرگى در ایجاد احساس گناه دارند. اما تنها نهاد خانواده نیست که عضو خویش را »گناهکار« بار مى آورد. نهادهاى دیگر هم، از جمله نهاد آموزش و پرورش، با تاکید بىرویه بر اخلاق در این امر سهیم اند. در جمهورى اسلامى نهادهاى سیاسى احساس گناه را سازماندهى می کنند.

از نظر روانشناسى احساس گناه چیست؟ احساس گناه در ناخودآگاه شکل مىگیرد و بر طبق تعبیر فروید برآمدى است از "او" و "من ’ برتر". او" نماینده غرایز و "من ’ برتر" بیان فرهنگ و ارزشهاى اجتماعى است. "من"حاصل کشاکشهاى این دو است. و عقده ها از همین کشاکش ها شکل مى گیرد. البته فروید در این جا احساس گناه را نه فقط از جنبه مذهب، بلکه با تعبیرى عام تر از آن در نظر


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره رابطه مفهوم گناه و جرم

تحقیق و پیشینه تحقیق رابطه مهارت های زندگی و سلامت روان با فرمت ورد

اختصاصی از یاری فایل تحقیق و پیشینه تحقیق رابطه مهارت های زندگی و سلامت روان با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق و پیشینه تحقیق رابطه مهارت های زندگی و سلامت روان با فرمت ورد


 تحقیق و پیشینه تحقیق رابطه مهارت های زندگی و سلامت روان با فرمت ورد

مهارت های زندگی

2-1-1- مهارت چیست ؟

اصطلاح مهارت در معانی مختلف بکار رفته است.  وقتی گفته می شود کسی مهارت انجام کاری را دارد مثلاً مهارت تایپ کردن، این بدان معنی است که او بامهارت آموزش وتمرین می تواند به راحتی و به نحو احسن مطالب را تایپ نماید. او کاربرد تمام کلیدهای ماشین تایپ را می داند و به طرز صحیح از انگشتان خود استفاده می کند، او می تواند بدون نگاه کردن به کلیدهای ماشین تایپ ، باسرعت مطالب را تایپ نماید. ممکن است هر کسی بتواند از یک دستگاه ماشین تایپ استفاده کند و مطلبی را تایپ نماید. اگر مهارت تایپ کردن را نداشته باشد، برای پیدا کردن کلیدها باید کمی وقت صرف کرده تا حروف را پیدا کند و یا ممکن است فقط با یک انگشت کلمات را تایپ کند. یعنی حتی در صورت نداشتن مهارت لازم ، می تواند مطالب را تایپ کند. اما فرق بین کسی که مهارت تایپ کردن ندارد با کسی که این مهارت را دارد این است که او مطالب را در حداقل زمان با کمترین غلط تایپ می کند. داشتن مهارت در تمام زمینه‌ها مطرح است به عنوان مثال نجاری، رانندگی، آشپزی ونقاشی و زمینه‌های دیگر در حقیقت مهارت یعنی داشتن زمینه‌های لازم برای انجام صحیح یک کار. در برنامه آموزش مهارت‌های زندگی، مهارت یعنی : توانایی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر ، انجام مسئولیت‌های اجتماعی، انجام تصمیم گیری‌های صحیح، حل تعارض‌ها و کشمکش‌ها بدون توسل به اعمالی که بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زنند. به عبارت دیگر مهارت‌های زندگی ، مهارت‌های شخصی واجتماعی است که هر فردی باید آنها را یاد بگیرد تا بتواند در مورد خود ، انسانهای دیگر و کل اجتماع به طور مؤثر، شایسته و مطمئن عمل نماید (سازمان بهزیستی کشور، دفتر پیشگیری ازآسیب‌های اجتماعی ،1386 ).

انسان قدرت سازگاری با محیط را از لحاظ جسمی وروحی دارد به طوری که نه تنها می تواند خودش را با محیط سازگار کند بلکه می تواند از تقلید کورکورانه دوری کند ومیتواند بر محیط تأثیر گذاشته و آن را به روشی مناسب (با مهارت ) تغییردهد(انتظار فومانی وصالحی،2013).

2-1-2- تعریف مهارت‌های زندگی

مهارت‌های زندگی عبارتست از آن گروه توانایی ها که فرد را برای مقابله مؤثر با کشمکشها در موقعیت های مختلف زندگی یاری می کند. این توانایی‌ها فرد را قادر می سازد تا نسبت به سایر انسانها، جامعه، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کرده، سلامت جسمانی و روانی خود را تأمین کند (اسکندری ،1380).این مهارت‌ها باعث افزایش توانایی شناختی شده و توانایی شخص را در مواجهه با انتظارات و سختی‌های زندگی روزمره افزایش می دهد.هر قدر ظرفیت روانشناختی بالاتر وبیشتر باشد به همان اندازه شخص قادرخواهد بود سلامت روانی رفتاری خود را در سطح بهتری نگه داشته و با شیوه‌ای مثبت ، سازگارانه و کارآمد به حل وفصل مشکلات بپردازد( باغبانی،1392). واین توانایی‌ها فرد را قادر می سازند که مسئولیت‌های نقش اجتماعی خود را بپذیرد وبدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواست‌ها، انتظارات و مشکلات روزانه به ویژه در روابط بین فردی ،به شکل مؤثری روبرو شود. چایلدز و بروکز[1](1987)به نقل از محمد خانی،(1389). مهارت‌های زندگی را چنین تعریف کرده‌‌اند : همه مهارت‌ها وآگاهی‌هایی که لازمه‌‌‌ی زندگی مؤثر هستند و در چهار زمینه زندگی، خانوادگی ، تحصیلی ،اجتماعی و شغلی لازم و ضروری اند. به طوری که از این زمینه‌ها قابل تعریف و قابل اندازه گیری به طور عینی می باشند.مفهوم زندگی،چیزی جزمواجهه با مسایل وکوشش برای فهم وحل آن‌هااست(شعبانی،1392).

2-1-3- تاریخچه مهارت‌های زندگی                                             

آموزش مهارت‌های زندگی در سال 1979 وبا اقدامات آقای دکتر گیلبرت بولتوین[2] آغاز شد.وی در این سال یک مجموعه آموزش مهارت‌های زندگی برای دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین شدکه با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه گردید.این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد می داد که چگونه با استفاده از مهارت‌های رفتار جرأت مندانه ، تصمیم گیری و تفکر نقاد در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوء مصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین  طراحی یک واحد پیشگیری اولیه بود . پژوهش‌ها حاکی از آن بودند که این برنامه در پیشگیری اولیه چندین نوع مواد مخدراز جمله سیگار موفق بوده است(محمدخانی،  1389 ). 

2-1-4- اهمیت مهارت‌های زندگی

مطالعات فزاینده‌ای ،آموزش مهارت‌های زندگی را در پیدایش وتقویت توانمندی‌هایی ازقبیل‌ تصمیم گیری، انگیزش پیشرفت ، پذیرش مسئولیت ، ارتباط سازنده با دیگران ، عزت نفس مثبت ، رشد مهارت‌های سازمانی ، حل مشکل ، انتخاب هدف ، خود نظم دهی و مهارت‌های ارتباطی و پیشگیری از آسیب‌ها مؤثر ومفید دانسته‌اند (رحیمیان بوگر،محمدی فر،محمد علی ،نجفی،محمود،دهشیری،غلامرضا،1392).  

 آموزش مهارتهای زندگی با ارتقاء بهداشت روانی وآمادگی رفتاری، فرد را به رفتاری سالم و اجتماعی مجهز می کند( میلر[3] ،2008). آموزش مهارت‌های زندگی فرد را قادر می سازد تا دانش، ارزش ها ونگرش ها را به توانایی های بالفعل تبدیل کند.مهارت های زندگی بر ادراک فرد از کفایت خود واعتماد به نفس وعزت نفس اثر دارد وبنابراین نقش مهمی درسلامت روان دارد. همراه با افزایش سطح بهداشت روان ، انگیزه‌ی فرد در مراقبت از خود ودیگران، پیشگیری از مشکلات بهداشتی ومشکلات رفتاری افزایش می یابد( سازمان بهداشت جهانی[4]،2009)

2-1-5- مهارت‌های اصلی زندگی

کارشناسان مهارت‌های زندگی را در چندین سطح بررسی می کنند :

 سطح اول : مهارت‌های پایه‌ای واساسی روان شناختی واجتماعی هستند .این مهارت‌ها به شدت متأثر از فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی هستند نظیر خود آگاهی وهمدلی .

خودآگاهی : به معنی توانایی وظرفیت فرد در شناخت خویشتن ونیز شناسایی خواسته ها، نیازها واحساسات خویش است. در این مهارت فرد همچنین می آموزد که چه شرایط یا موقعیت هایی برای وی فشارآورهستند.

همدلی : عبارت است از فراگیری نحوه‌ی درک احساسات دیگران. در این مهارت فرد می‌آموزد که چگونه احساسات افراد دیگر را تحت شرایط مختلف درک کند. تفاوت‌های فردی را بپذیرد و روابط بین فردی خود را با افراد مختلف بهبود بخشد.

 سطح دوم : مهارت‌هایی هستند که تنها در شرایط خاص مورد استفاده قرار می گیرند نظیر مذاکره ، رفتار جرأت مندانه وحل تعارض .

جرأت ورزی : عبارت است از ابراز وجود خود ودرخواست حقوق خود بدون تجاوز به حقوق دیگران وباعث می شود که فرد اعتماد به نفس را در خود حس کند.

حل تعارض : از یک سو به معنی حد اقل رساندن قدرت تخریبی تعارض است واز سوی دیگر تعارض به صورت یک پدیده اثر بخش خلاق، سازنده وسودمند مبدل می سازد. استراتژی‌های حل تعارض عبارتنداز رقابت ، همکاری، مصالحه، اجتناب، سازش.

 سطح سوم : مهارت‌های زندگی کاربردی هستند نظیر امتناع از سوء مصرف مواد .

این مهارت‌ها عبارتند از :

1- مهارت تصمیم گیری : دراین مهارت افراد می آموزند که تصمیم گیری چیست وچه اهمیتی دارد. آن‌ها همچنین با انواع تصمیم گیری آشنا شده ومراحل یک تصمیم گیری را گام به گام تمرین می کنند . دانشجویان همچنین با رابطه موجود میان تصمیم گیری و سایر مهارت‌های زندگی از یک سو و رابطه تصمیم گیری با پیشگیری اولیه در بهداشت روانی از سوی دیگر آشنا می شوند.

2-  مهارت حل مسأله :این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن روبروست. شناسایی و بررسی راه حل های موجود وبرگزیدن واجرای راه حل مناسب و ارزیابی فرایند حل مسأله  به طوری که فرد دچار دغدغه و اضطراب نشود واز راه های غیر سالم برای حل مشکلات خویش استفاده نکند .

3- مهارت تفکر خلاق : توانایی تفکر خلاق یک مهارت سازنده وپایه برای نیل به سایر مهارت‌های مرتبط با اندیشیدن است .در این مهارت افراد فرا می گیرند که به شیوه های متفاوت بیاندیشند واز تجربه های متعارف ومعمرلی خویش فراتر رفته راه حل‌هایی را خلق نمایندکه خاص و ویژه‌ی خودشان است.

4- مهارت تفکر نقاد : این مهارت عبارت است از توانایی تحلیل عینی اطلاعات موجود با توجه به تجارب شخصی و شناسایی آثار نفوذی ارزش‌های اجتماعی ، همسالان و رسانه‌های گروهی بر رفتار فردی .

5- توانایی برقراری ارتباط مؤثر : این مهارت به معنای ابراز احساسات ، نیازها ونقطه نظرهای فردی به صورت کلامی وغیر کلامی است .

6- مهارت ایجاد وحفظ روابط بین فردی : مهارتی است جهت تعامل مثبت با افراد به ویژه اعضای خانواده در زندگی روزمره (دلیری،1383).


1 -Chaeldz  and  Brooks

2  -Gilbert botvin

3- Miller

1- Wotld health organization

 

فرمت ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 68

مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری

همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی

منابع فارسی کامل

منابع انگلیسی کامل

ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و پیشینه تحقیق رابطه مهارت های زندگی و سلامت روان با فرمت ورد

بررسی رابطه عضویت در شبکه های اجتماعی بر سلامت روانی دانشجویان

اختصاصی از یاری فایل بررسی رابطه عضویت در شبکه های اجتماعی بر سلامت روانی دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی رابطه عضویت در شبکه های اجتماعی بر سلامت روانی دانشجویان


 بررسی رابطه عضویت در شبکه های اجتماعی بر سلامت روانی دانشجویان

سلام خدمت دوستان

این تحقیق رو یکی از دوستان در دوره کارشناسی رشته روان شناسی انجام داده که یک تحقیق کامل و دقیق است.

کسانی که مایل باشند می توانند از آن در تحقیقاتشان استفاده کنند.

اعتماد شما افتخار ماست


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطه عضویت در شبکه های اجتماعی بر سلامت روانی دانشجویان

دانلود تحقیق رابطه آب , خاک و گیاه

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق رابطه آب , خاک و گیاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق رابطه آب , خاک و گیاه


دانلود تحقیق رابطه آب , خاک و گیاه

مشخصات فایل
عنوان: رابطه  آب , خاک و گیاه
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 66

شما در این تحقیق با مطالب مفید و ارزشمندی در مورد رابطه آب , خاک و گیاه آشنا خواهید شد.

 

بخشی از تحقیق رابطه  آب , خاک و گیاه را در ادامه مشاهده خواهید نمود:

 

 اهمیت فیزیولوژیکی آب:

اهمیت اکولوژیکی آب به دلیل اهمیتی است که این ماده از نظر فیزیولوژیکی دارد. تنها راهی که یک عامل محیطی مثل آب بتواند اثری بر رشد گیاه داشته باشد این است که فرآیندها و شرایط فیزیولوژیکی داخل گیاه را تحت تأثیر قرار دهد...

 فرآیند انتقال:

وقتی که آب از طریق گیاه از خاک به طرف آتمسفر حرکت می کند از محیط های متنوع و نسبتاً زیادی عبور می کند که مکانیزم انتقال آن بستگی به نوع محیط( دیواره سلولی، سیتوپلاسم، لایه ی چوبی) تفاوت می کند...

ساختمان و خلل و فرج:

در اثر بهم چسبیدن ذرات خاک و تبدیل آنها به دانه ها و خرده خاک و کلوخ ساختمان خاک را تشکیل می دهد. ساختمان خاک بر مقدار و اندازه منافذ آن مؤثر بوده و به این ترتیب حرکت آب و تهویه خاک نیز تحت تأثیر ساختمان خاک است. منافذ خاک حجمی از خاک است که بوسیله هوا و آب پر شده است. این منفذ تأثیر ساختمان خاک است...

 آسیب دید گی ناشی از خشکی:

این آسیب دیدگی حاصل از خشکی شامل آسیب دیدگی به اجزای سلولی پس از حذف آب پی آمدهای متابولیسمی و ساختاری ناشی از افزایش غلظت مواد محلول و نیز آسیب شیمیایی نتیجه شده از عملکرد غلط متابولیکی که بوسیله آب زدایی القا می شود می باشد...

 رشد بی وقفه ریشه در خاک خشک:

طویل شن مستمر ریشه های اولیه در پتانسیلهای آبی پائین از اهمیت به سزایی در استقرار گیاهچه ها بدلیل آسیب پذیر بودن خاک سطحی نسبت به خشکی برخوردار است...

ظرفیت خاک از نظر ذخیره رطوبت:

منبع اولیه قابل دسترسی گیاه آن مقداری است که بوسیله حجمی از خاک که توسط ریشه ها اشغال شده است نگهداری می شود تمام این رطوبت قابل دسترسی گیاه نیست. رطوبت قابل استفاده جزئی از آب است که بین ظرفیت زراعی و نقطه پژمردگی دائم قرار گیرد. ظرفیت زراعی آن میزانی از آب است که پس از خارج شدن آب اضافی و کاسته شدن از حرکت آب بطرف پائین د رخاک نگهداری می شود. این حالت معمولاً 2 تا 3 روز پس از باران یا آبیاری پیش می آید...

 

فهرست مطالب تحقیق رابطه آب , خاک و گیاه

  •  آب          
  • اهمیت اکولوژیکی آب
  • اهمیت فیزیولوژیکی آب
  • نقشهای گوناگون آب در گیاهان             
  • ساختمان و خواص آب
  • خاصیت قطبی بودن مولکولهای آب
  • توانایی آب در تشکیل پیوند هیدروژنی
  • گرمای ویژه
  • گرمای نهان تبخیر
  • فرآیند انتقال
  • انتشار
  • اسمز
  • خاک       
  • خصوصیات مهم خاک
  • ترکیبات
  • خصوصیات جزء رس خاک
  • بافت خاک
  • ساختمان و خلل و فرج
  • نیمروخ خاک
  • طبقه بندی آب خاک
  • ظرفیت زراعی
  • حد پژمردگی دائم
  • آب سهل الوصول
  • حرکت آب در خاک
  • عوامل مؤثر بر نفوذپذیری
  • حرکت آب در داخل خاکها
  • حرکت آب مایع
  • حرکت صعودی و افقی آب در خاک
  • عوامل مؤثر بر جذب آب
  • تنش آب و خشکی ناشی از آن
  • گیاهان بردبار به خشکی
  • آسیب دید گی ناشی از خشکی
  • صدمه دید گی غشا
  • پایداری پروتئین و حالت خشکی
  • غلظت مواد محلول و خشکی
  • آسیب شیمیای
  • بردباری به خشکی و اجتناب از صدمه دیدگی
  • تنظیم رشد و نمو درگیاهانی که با مقدار آب محدود می رویند
  • حساسیت نسبی رشد اتساعی بخشهای مختلف گیاه به کمبود آب
  • رشد بی وقفه ریشه در خاک خشک
  • خشکی و تأثیر آن بر فتوسنتز
  • اثرات تنش آبی بر تبادل گاز
  • تأثیر بر هدایت روزنه ای
  • آب دررابطه با رشد گیاه
  • اثرات آب بر فتوسنتز
  • تعرق
  • معادله بیلان آب
  • ظرفیت خاک از نظر ذخیره رطوبت
  • نزولات جوی         
  • تبخیر و تعرق        
  • کمبود
  • آب اضافی
  • شبنم، مه، رطوبت
  • شبنم
  • رطوبت  

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق رابطه آب , خاک و گیاه

مبانی نظری تاثیر کیفیت رابطه برند بر نیات رفتاری مشتری پس از قصور از خدمت

اختصاصی از یاری فایل مبانی نظری تاثیر کیفیت رابطه برند بر نیات رفتاری مشتری پس از قصور از خدمت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری تاثیر کیفیت رابطه برند بر نیات رفتاری مشتری پس از قصور از خدمت

به صورت ورد ودر60صفحه

دارای منابع وپیشینه کامل

 بخش اول : پیشینه نظری و ادبیات تحقیق      1

    1-2 مفهوم برند  6

    2-2 خدمت  8

           1-2- ویژگی های خدمات  16  

                   1-1-2-2 ناملموس بودن  16

                   2-1-2-2 تفکیک ناپذیری  17

                   3-1-2-2 تغییر پذیری  17

                   4-1-2-2 فناپذیری    18

                   2-2-1-5 مالکیت   18

      2-2-2 کیفیت خدمات  18 

      3-2-2 مدیریت برند خدمات  20

3-2 قصور از خدمت  20 

 4-2 جبران خدمات  23

2-5 قصور از خدمت و رابطه     23

6-2 کیفیت رابطه  24

7-2 رابطه برند  25

      1-7-2 رابطه برند در بخش خدمات  26

       2-7-2 رابطه برند و وفاداری برند  27

8-2 برند به عنوان شریک رابطه  28

9-2 مدلهای رابطه برند  29

       1-9-2 مدل بلکستون  29

       2-9-2 مدل دونکن موریتاری  30

       3-9-2 مدل آکر  30

       4-9-2 مدل آلبرت و همکاران  31  

      5-9-2 مدل فورنیر  32  

              1-5-9-2  عشق / علاقه  35

             2-5-9-2 ارتباط با خود  35

             3-5-9-2 وابستگی متقابل  36

             4-5-9-2 تعهد  36

             5-5-9-2 صمیمیت  37

             6-5-9-2 کیفیت شراکت برند  37

10-2 تئوری اسناد  38

       1-10-2 مکان هندسی  39

       2-10- 2 پایداری  39

       3-10-2 کنترل پذیری  39

11-2 اسنادهای مشتریان در مواجه با قصور از خدمت     40

       1-11-2 اسناد مکان هندسی  41

       2-11-2 اسناد کنترل پذیری  42

       3-11-2 اسناد پایداری  42

12-2 پاسخ های مشتریان به قصور از خدمت  44

     1-12-2 پاسخ های احساسی  44

     2-12-2 پاسخ های شناختی  44

     2-12-3 پاسخ های رفتاری  44 

13-2 مقابله به مثل  45

      1-13-2 پیامدهای مقابله به مثل  45

 14-2 نیات رفتاری  46

      1-14-2تبلیغات دهان به دهان  47

              1-1-14-2 ارتباط تبلیغات دهان به دهان و قصور از خدمت 50

     2-14-2 قصد خرید مجدد  51

2-15 مدل مفهمومی  52

        1-15-2 تاثیر کیفیت رابطه برند بر اسنادهای علی  53

        2-15-2 تاثیر کیفیت رابطه برند بر پاسخ های احساسی  53

       3-15-2 اثرات اسناد علی بر پاسخ عاطفی  54

       4-15-2 اثرات پاسخ احساسی بر نیات رفتاری  54

       5-15-2 تاثیرات کیفیت رابطه برند بر نیات رفتاری  54

بخش دوم : پیشینه تحقیق

16-2 تحقیقات داخلی   56

17-2 تحقیقات خارجی   57

بخش سوم : سازمان مورد مطالعه

18-2 مرکز تحقیقات و توسعه مدیریت    60


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری تاثیر کیفیت رابطه برند بر نیات رفتاری مشتری پس از قصور از خدمت