یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد تعلیم وتربیت ازدیدگاه اسلام

اختصاصی از یاری فایل مقاله در مورد تعلیم وتربیت ازدیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد تعلیم وتربیت ازدیدگاه اسلام


مقاله در مورد تعلیم وتربیت ازدیدگاه اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه48

 

بخشی از فهرست مطالب

مقدمه

 

 

 

تربیت از دیدگاه اسلام

 

 

 

تربیت وچالش های عصر حاضر

 

 

 

چالش های عصر حاضردر قلمرو تربیت دینی

 

 

 

تربیت وجایگاه اصول درنظریه های تربیتی

 

منابع

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

امروزه ما وارث جهانی پر از ناکامیها، شکستها، بیمناگی ها و سرخوردگیها هستیم، کنار نهادن عقل و خرد و پیروی از امیال درونی، غرایز حیوانی و خودخواهی ها، انسان هایی بی رحم، بی منطق و تخریب گر ساخته است. وجود اینهمه بی عدالتی، سرگشتگی، جنگ و بسیاری از رفتارهای غیرعقلانی، مو ید این امر است که بشر امروزی قبل از هر چیز به تربیت کردن نیاز دارد. اکنون فن آوری های علمی روزافزون گشته است و می رویم تا خود محصور محصولات خود باشیم. در کنار این پیشرفتهای دور از انتظار جای چیزی خالی است. چیزی که به علم جهت می دهد و آن چیزی جز اخلاقیات نیست. نبود تربیت صحیح و اخلاقیات موجب شده است که امروزه ما بیش از پیش مستعد آن باشیم که به همنوعان خود آسیب برسانیم. مایر  معتقد است که برای حل مشکلات موجود جهانی سه راه حل وجود دارد; جنگ، انقلاب و تربیت. به اعتقاد وی جنگ کابوس تصویر ناپذیر است و انقلاب روش بیمناکانه ولی تربیت است که به آرامی انسان را رو به تکامل می برد و او را متوجه امکانات خلاقانه خود می کند. تربیت است که به انسان جهت می دهد و او را هدفمند می سازد و تربیت تنها داروی درد بشریت است. تعریف تربیت تربیت به طور سنتی به صورت ایجاد عادت از طریق بکارگیری شیوه های تنبیه و پاداش تعریف شده است. نگاه سنتی تربیت ناظر بر فرایندی بوده است که طی آن حداقل دو نفر، یکی به عنوان معلم یا مربی و دیگری به عنوان متربی به صورت بالا - پایین با یکدیگر ارتباط دارند. در اینجا مربی دارای ویژگیها، مهارتها و توانمندیهایی است که می خواهد آن را به متربی انتقال دهد. این که این انتقال بالا به پایین است بدین معناست که صرفا یک جریان یکسویه و یک طرفه که در آن معلومات مربی به متربی جریان پیدا می کند، بین آن دو برقرار است. این انتقال مهارتها و معلومات از طریق امر و نهی کردن و تنبیه و پاداش صورت می گیرد. در این فرمول که تمامی اطلاعات از طریق مربی به متربی جاری می شود، متربی چاره ای جز اطاعت بی چون و چرا ندارد. چنین سیستمی اگر چه قدیمی است اما هنوز در پاره ای از جوامع سنتی ، روستاها و مکانهائی که کمتر در معرض پیشرفتهای تکنولوژیک و علمی بوده است به راحتی دیده می شود. در بسیاری از شهرها و روستاهای کشورمان، یکی دو دهه شاهد چنین وضعی بوده ایم. تعلیم مکتب خانه ای و تربیت پدر - فرزندی از خصوصیت چنین سیستمی است. اگر چه چنین تربیتی خالی از اشکال نیست ولی به نظر می رسد جوامع کوچک و کمتر توسعه یافته از چنین سیستم تربیتی فایده زیادی می برند. در این جوامع ساده افراد زندگی روزمره خود را به دور از گرفتاریهای امروز جهان سپری می کنند. در چنین سیستمی پسر دنباله رو پدر است و هم از جهت ویژگی های روان شناختی و شخصیتی و هم از نظر منش و شیوه زندگی بسیار به پدر شباهت پیدا می کند. نجارزاده، نجار و رعیت زاده، رعیت می شود. در اینجا تعارض در انتخاب وجود ندارد، چون شق دیگری باقی نمی ماند تا انتخاب شود. همه چیز از قبل تعیین شده است. در واقع شاید بتوان گفت که گرفتاریهای جهان امروز وقتی از طریق تکنولوژی به جوامع ساده تر سرایت پیدا کرد، همه ساختارهای موجود آن را به هم زد. شکی وجود ندارد که تعلیم و تربیت مدرن بود که جوامع سنتی را از هم پاشید. کاربرد روشهای علمی در تعلیم وتربیت، ویژگی مشخص تربیت مدرن و امروزی است. رابطه یکسویه مربی و متربی در این شیوه مردود شناخته شده است. این رابطه اجباری نیست و در آن مسائل مربوطه به انگیزش متربی لحاظ شده است. چنین سیستم تعلیم وتربیتی است که موجب ایجاد تغییرات نسبتا ثابتی در فرد می شود. در این سیستم، تکنولوژی در خدمت تربیت قرار می گیرد و تربیت، انسان را به استفاده بهینه از تکنولوژی رهنمون می سازد. جریانی که هیچگاه در این عصر به وقوع نپیوسته است و کماکان انسان در خدمت تکنولوژی قرار دارد. اگر چه از ویژگیهای تعلیم و تربیت سنتی عدم توجه به تفاوتهای فردی و خلاقیت افراد است، در تربیت مدرن و علمی بیشتر سعی بر شکوفا ساختن استعدادهای افراد است. اگر از تعاریف متعددی که برای تربیت وجود دارد بگذریم، به طور کلی می توان تربیت را جریانی دانست که به طور مستمر در جهت رشد همه جانبه فرد (اعم از جسمانی، شناختی، روانی، عاطفی و اجتماعی و دینی) و شکوفا ساختن استعدادهای او است (شریعتمداری، 1367). در این معنی تربیت اعم از آموزشهای رسمی و غیر رسمی است و کلا هر جریانی را در برمی گیرد که در جهت تغییر و اصلاح تجربیات فرد است. به این ترتیب، تربیت فرایندی است که در سراسر عمر انسان اتفاق می افتد و قاعدتا جنبه تکاملی، رشدی و صعودی دارد، بدین معنی که هر چه جلوتر می رویم فرد شکوفاتر می شود. نظریه ها و مدلهای تربیت بسته به اینکه دیدگاه ما نسبت به انسان چگونه باشد، آیا او را موجودی ذاتا بد و شرور بدانیم یا ذاتا خوب و یا مانند لوح سفید و زمینی مستعد کاشتن هر نوع محصول، مدلهای تربیتی گوناگونی ارائه شده است. بعضی از اندیشمندان انسان را موجودی ذاتا شرور می دانند. توماس هابز معتقد بود که انسان را باید تربیت کرد و اخلاق حسنه به او آموخت. این تربیت است که انسانها را به سوی نیکی و خوبی هدایت می کند. به نظر هابز اگر انسان تربیت نشود طبیعت ناپاک و سرشت بد خود را نشان خواهد داد. در عوض لاک، فیلسوف انگلیسی قرن هفدهم، معتقد بود که انسان موجودی است دارای ذهن و سرشتی تهی از هر ویژگی. بنابراین در جواب این سو ال که ذهن از کجا این همه مواد برای استدلال و شناخت می آورد او جواب می دهد; از راه تجربه. از تجربه است که همه دانش ما سرچشمه می گیرد و از تجربه است که سرانجام دانش حاصل می شود. به نظر لاک محیط در پرورش و تربیت انسان نقش اساسی دارد. ما از راه تقلید و پاداش و تنبیه می آموزیم. به عنوان مثال اگر کودکی ببیند که والدینش در قبال موفقیتهای دیگران آنها را شماتت می کنند او نیز می آموزد که نسبت به دیگران حسود باشد. حال اگر در این حین پاداش دریافت کند و کار او از طرف والدین تایید گردد او سعی می کند که حسادت خود را تقویت کند. لاک هدف اصلی تربیت و تعلیم را کنترل خود می داند (کرین، 1375). فرد از طریق تربیت یاد می گیرد که بر اعمال و رفتار خود تسلط یابد، رفتارهای تکانه ای از خود بروز ندهد و قبل از انجام هر عمل و رفتاری در قبال آن اندیشه کند. او پایه همه فضیلتها را در این می داند که فرد بتواند از ارضای خواسته های خود دست بردارد. به نظر لاک پاداش و تنبیه فیزیکی از راههای تربیت است و بهترین پاداش، تمجید و ستایش و بهترین تنبیه، عدم قبول و ابراز نارضایتی و تقبیح است. روسو، فیلسوف سوئیسی قرن هجدهم، برخلاف لاک معتقد بود که کودکان محفظه های خالی یا الواح نانوشته نیستند، بلکه حالات و روشهای خاص خود را از نظر احساس و اندیشه دارا می باشند. آنها مطابق با طرح طبیعت رشد می یابند و ما باید تنها تسهیل کننده این رشد باشیم. او انسانها را با طبیعت پاک می انگاشت و معقتد بود که اگر بگذاریم طبیعت کار خود را می کند، هر چند نهایتا انسانها تحت انقیاد و بندگی نیروهای اجتماعی درمی آیند. روسو در کتاب معروف خود به نام امیل اندیشه های تربیتی را بیان داشته است. امیل پسر فرضی است که روسو آن را رشد داده است. او معتقد است که امیل خود توسط نیروهای طبیعی خود خواهد آموخت، راه خواهد رفت و شروع به سخن گفتن خواهد کرد. چیزی به امیل تحمیل نمی شود، بلکه آزاد گذاشته می شود تا خود اشتیاق پیدا کند. امیل می آموزد هر چیزی را براساس تجربه خود داوری کند. بدین سان او می تواند به درستی بیندیشد و عمل کند. به علاوه از زمانهای قدیم تربیت با دین به گونه ای آمیخته بود.هر جامعه ای براساس مذهبی که برای خود برمی گزیند سعی می کرد افراد جامعه خود را برای برپاداشتن سنتهای مذهبی و آداب و رسوم دینی تربیت کند. تربیت در اسلام در اسلام اهمیت خاصی به تربیت فرزند داده شده است، چرا که یکی از حقوق اساسی فرزند نسبت به پدر تربیت درست اوست. در اهمیت تربیت در اسلام همین بس که در قرآن مجید از یکی از اهداف عالیه بعثت پیامبران به عنوان تزکیه (تربیت) نام برده شده است. تربیت در اسلام با معانی و تعابیر مختلفی بکار رفته است. در یک تعبیر، تربیت به معنای رسیدن به رشد است. آیه 1 سوره جن ناظر بر این تعبیر است. در این آیه هدف قرآن هدایت به حق و کمال عقلی است. آیات دیگری مانند 256 سوره بقره، 10 سوره جن و 10 سوره کهف ، نیز ناظر بر همین معنا از تربیت هستند. در جای دیگر قرآن مانند آیات 29 و 38 سوره غافر ماموریت پیامبر اسلام هدایت به راه کمال ذکر شده است. هدایتی که در آن فرد، در راه مستقیم (صراط المستقیم) گام برمی دارد. در سوره آل عمران آیه 164 آمده است که همانا خداوند بر افراد با ایمان منت نهاد و برای آنان پیامبری را مبعوث کرد تا آنان آیات الهی را تلاوت کنند و انسانها را از آلودگیها برهانند (تزکیه کنند) و به آنها کتاب و حکمت بیاموزند. و یا در نهج الفصاحه، پیامبر اکرم (ص) می فرماید: "من برای به کمال رساندن خوبیهای اخلاق مبعوث شدم". بنابراین تزکیه نفس باعث رستگاری می شود وتربیت باعث به کمال رسیدن ابعاد معنوی و شخصیتی انسانها می گردد. در این


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد تعلیم وتربیت ازدیدگاه اسلام

دانلود مقاله راهکارهای نوین تعلیم و تربیت

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله راهکارهای نوین تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله راهکارهای نوین تعلیم و تربیت


دانلود مقاله راهکارهای نوین تعلیم و تربیت

دانلود مقاله راهکارهای نوین تعلیم و تربیت

نوع فایل Word http://jahandoc.ir

تعداد صفحات : 27

فهرست و پیشگفتار

مقدمه:
اهمیت مسائل دینی و پیاده نمودن این مسائل از جمله حجاب که در جامعه کنونی از هر سو در معرض تیرهای سهمگین تهاجم فرهنگی میباشد موردی است که دشمن پس از ناکام ماندن 8 سال جنگ تحیلی بر کشور ما که کشور جوانی میباشد به فکر حمله از جهت دیگری نمود و آن تهاجم فرهنگی و تابع مُد و تابع نظریات خود قرار دادن جوانان این مملکت بود. همان روش کهنهای که در عهد رضاخان تجربه کرد و جهت پیشرفت کار خود ابتدا از حجاب زنان شروع نمود و کمکم توانست برای خود پایگاهی ایجاد نماید، پس همین امر انگیزهای بود جهت بررسی مسائل مربوط به حجاب بانوان در جامعه کنونی و راههایی که بتواند ما را به فطرت خداگونه خود بازگرداند...
طرح مسئله:
جمع آوری اطلاعات (شواهد)
انتخاب راههای پیشنهادی:
مرحله اول
اجرای آزمایش
اجرای عمل انتخاب شده:
تجزیه وتحلیل داده ها:
جمع آوری داده ها:
تجزیه و تحلیل درصدها:
نمونه ای از روشهای تربیتی قرآن
مفهوم تربیت
کمال طلبی انسان
دانش رشدی
رابطه علم و عمل
رابطه ابتلا با پرورش استعدادها
پرورش عملی
روشهای تربیت دینی:
1ـ روش غیر مستقیم
2ـ استفاده از روشهای فعال
3ـ روش تربیت تلقینی
شیوه آموزش برخی مفاهیم دینی:
مفهوم دین :
مفهوم دعا :
مفهوم نماز :
نتیجه:
پی نوشتها:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله راهکارهای نوین تعلیم و تربیت

احساس مسئولیت معلمی در تعلیم و تربیت اسلامی

اختصاصی از یاری فایل احساس مسئولیت معلمی در تعلیم و تربیت اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احساس مسئولیت معلمی در تعلیم و تربیت اسلامی


احساس مسئولیت معلمی در تعلیم و تربیت اسلامی

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان:احساس مسئولیت معلمی در تعلیم و تربیت اسلامی

نوع فایل:ورد قابل ویرایش

تعداد صفحه:19

قیمت:4000 تومان

دانلود و خرید به صورت آنلاین

پشتیبانی در صورت هر گونه مشکل

به همراه فهرست کامل:چکیده،مقدمه...نتیجه گیری و منابع

چکیده :

در مکتب تعلیم و تربیت اسلام فراگیری علم و دانش همراه با تهذیب و تربیت دینی هدف رسالت نبوی شمرده شده و برای تحصیل علم نه محدودیت زمانی دارد و نه مکانی و از نظر معلم مرز نمی‌شناسد چرا که علم و حکمت را گمشده مومن می‌داند که نزد هر کس بیابد آن را می‌گیرد.

پس از نهاد خانه و خانواده مدرسه مهم ترین مکان برای تعلیم و تربیت است جائی که محل بروز و ظهور رسالت خطیر معلمی است که اگر او معلمی کند راه انحراف بسته می شود و در زندانها مسدود می گردد. مکتب تعلیم و تربیت اسلامی رسالت های مهمی را برای معلم و مربی ترسیم کرده است. در نظام تعلیم و تربیت اسلام معلم مسؤل تمام مقدراتی است که برای یک کشور یا جامعه پیش می آید و مسول تمام انسان هائی است که زیر دست او باید تربیت بشوند. معلم اگر خودسازی کند و تهذیب نفس نماید و حاکم برخود باشد افراد یک جامعه صالح و صالحه خواهند بود و اگر در این میان معلم تربیت دینی نداشته باشد سبب انحراف نسلها و عصرها می گردد و جامعه ای را به خرابی می کشاند و همه سعادت ها و همه شقاوت ها از مدرسه هاست و کلیدش به دست معلم است و این موضوع حکایت گر جایگاه خطیر و بسیار مهم معلم و مربی است.

 

کلید واژه ها :

احساس مسئولیت،معلم،تعلیم و تربیت،اسلامی

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


احساس مسئولیت معلمی در تعلیم و تربیت اسلامی

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق تعلیم و تربیت

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق تعلیم و تربیت


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق تعلیم و تربیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 17
بخشی از فهرست و توضیحات:

تعلیم و تربیت

مقدمه

روابط انسانى در مدرسه و محیط آموزشى، بر اساس اهداف تعلیم و تربیت شکل مى‏گیرد. اهداف تعلیم و تربیت، در پیوند با اهداف خانواده و جامعه است و همراه با دیگر نهادهاى اجتماعى مقصدى جز پرورش انسان براى رسیدن به قرب خدا ندارد.

مراکزى که تحت عنوان مراکز آموزشى شناخته مى‏شوند مانند: دبستان و دبیرستان و دانشگاه، در اندیشه تربیتى اسلام، عهده‏دار تعلیم و تربیت همزمان هستند. رسالت این گونه مراکز رسالت انسان سازى است و انسان سازى شغل انبیاء و اولیا بوده است. آموزشگاه اسلامى خود را موظف به پرورش انسان‏هاى الهى مى‏داند و اهداف خود را به مقاصد آموزشى صرف محدود نمى‏سازد؛ چرا که تکلیف خود را تلاش براى تحقق اهداف دین مى‏داند:

هوالذى بعث فى الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة؛
(۲۶۹)

اوست آن کس که در میان بى‏سوادان فرستاده‏اى از خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به ایشان بیاموزد.

هدف پیامبر گرامى اسلام (ص) تزکیه نفوس و تعلیم کتاب و حکمت بوده است. بنابراین مراکز آموزش اسلامى نیز نمى‏توانند از تزکیه و پرورش انسان‏ها چشم پوشى کنند و به آموزش مفاهیم و اصطلاحات بسنده کنند.

اگر معلمان و متعلمان، اهداف آموزش و پرورش اسلامى را بشناسند و تحقق آن اهداف را در ساخت فرد و جامعه اسلامى ضرورى بدانند، تلاش براى تحقق آن اهداف را وظیفه شرع و اخلاقى خود خواهند شمرد. بنابراین، شناخت اجمالى اهداف تعلیم و تربیت اسلامى مى‏تواند ما را به اخلاق آموزشى در اسلام نزدیک سازد.

اهداف تعلیم و تربیت اسلامى عبارت است از:

۱ - آموزش مفاهیم و معارفى که براى سلوک الى الله و تحقق اهداف انسان سازى اسلامى ضرورى است؛

۲ - ایجاد زمینه کسب مهارت‏ها و عادات اخلاقى مناسب با هدف غایى انسان

۳ - آموزش اطلاعات لازم براى زندگى در جامعه اسلامى

۴ - آموزش علوم و معارفى که جامعه اسلامى به آن نیاز دارد

۵ - ایجاد مهارت‏هاى لازم در کاربرد آموزه‏هاى علمى

۶ - ایجاد انگیزه و توانایى کشف نادانسته‏ها در عرصه‏هاى مختلف معرفت بشرى.

با توجه به این اهداف مى‏توان قلمرو فعالیت مراکز آموزشى را به دو حوزه مرتبط با هم تقسیم کرد: آموزش و پرورش عام و آموزش و پرورش خاص.

آموزش و پرورش عام، شامل همه فعالیت‏هاى آموزشى و پرورشى مى‏شود که براى پرورش انسان مؤمن، متخلق به اخلاق الهى و سالک الى الله لازم است. این فعالیت‏ها درباره همه فراگیران دانش‏آموزان و دانش‏جویان اجرا مى‏شود.

آموزش و پرورش خاص، فعالیت‏هاى آموزشى و پرورشى مربوط به علوم و صنایع را شامل مى‏شود.

براى بررسى ارزش اخلاقى فعالیت‏هاى معلمان و متعلمان، باید تأثیر علم مورد آموزش در تحقق هدف غایى انسان معلوم باشد. پس باید به دو نکته توجه کرد:

الف. وقتى از تأثیر یک علم در تحقق هدف غایى سخن مى‏گوییم در واقع این فرض را داریم که آن علم به عمل در مى‏آید. به عبارت دیگر تأثیر هر علم در قرب انسان به خداوند تأثیرى عملى است و با به کار گرفتن آن علم آثار آن ظاهر مى‏شود.

ب. تأثیر علوم در تحقق اهداف غایى انسان یکسان نیست. علوم آخرت و مواد درسى مشترک که در آموزش و پرورش عام تعلیم مى‏شود، تاثیر مستقیمى در این هدف دارد و شرط لازم تقرب به خداوند محسوب مى‏شود اما علوم مربوط به آموزش و پروش خاص در این زمینه تأثیر غیر مستقیم دارند؛ تأثیر این نوع علوم، به نیاز اجتماع و کاربرد آن با نیت صحیح وابسته است.

با توجه به دو نکته فوق باید یادآور شد که کاربرد علوم مربوط به آموزش و پرورش خاص در قلمرو حاجات دنیاى است و تعلیم و تعلم مواد درسى آن میان همه معلمان و متعلمان جهان رواج دارد. نیکوکار و فاجر، مؤمن و کافر، و خوب و بد همه این علوم را تحصیل مى‏کنند و در آبادانى زندگى دنیا به کار مى‏گیرند. تبادل مفاهیم مربوط به این علوم مشروط بر تصفیه باطن و اخلاص نیت نیست یعنى بدون اخلاص نیز مى‏توان این علوم را کسب کرد و به کار اصلاح امور دنیایى بست.

ولى کاربرد علوم آموزش و پرورش عام در امور دنیایى نیست و مربوط به آخرت است اعمال آخرتى همه نیازمند قصد تقرب هستند و این قصد بدون باور امکان‏پذیر نیست باور قلبى به مضامین علوم آخرت وقتى حاصل مى‏شود که با نیت خالص به کسب علم روى آوریم چرا که علم مجموعه‏اى از اصطلاحات نیست، حقیقتى است که انسان را به لحاظ وجودى رشد مى‏دهد و به لطف خداوند در دل جاى مى‏گیرد.

نور علم

علمى که صلاح آخرت در هر عصرى وابسته به آن است، علم آخرت است. حقایق این علم ازلى و تغییر ناپذیرند. زمانى مى‏توان گفت کسى این علم را آموخته است که آثار عملى آن مشاهده شود. بسیار دیده مى‏شود که کسانى با اصطلاحات علوم معنوى و آخرتى آشنایند ولى آثار آن علوم در آنها دیده نمى‏شود. بهترین دلیل بر این که چنین افرادى وجود دارند، روایاتى است که عالمان سوء را معرفى مى‏کنند و آنان را وعده عذاب و آتش مى‏دهد. از این روایات مى‏توان فهمید که اطلاق عنوان عالم به این افراد مجازى است زیرا در روایات دیگرى آثار علم و نجات و رستگارى معرفى شده است. اگر اثر علم رستگارى و حسن آخرت باشد، کسى که در عالم است نمى‏تواند جهنمى و بدعاقبت باشد. پس اگر به کسى که آخرت سوء دارد عالم گفته مى‏شود از سر مجاز است.

همین مقدار کافى است تا بپذیریم علم همین اصطلاحات و مفاهیم نیست بلکه حقیقتى است که با مذاکرات علمى به دست نمى‏آید. مذاکرات علمى و تعلم فقط زمینه را براى دریافت آن حقیقت آماده مى‏سازد، ولى علم نورى است که خداوند به قلوب مؤمنان خالص هدیه مى‏کند.

امام صادق(ع) فرمودند:

لیس العلم بالتعلم و انما هو نور یقع فى قلب من یرید اللَّه تبارک و تعالى ان یهدیه؛ (۲۷۰)

علم به زیادى دانش اموختن نیست بلکه نورى است که خداوند در قلب آن که هدایش را اراده فرموده وارد مى‏کند.

این دیدگاه که علم به افاضه پروردگار تحقق مى‏یابد. نقشى کلیدى در اخلاق آموزشى دارد.

 

وظایف طالب علم

دانشجویى که در پى این علم است، به هر سخنى گوش و دل نمى‏سپارد و از هر منبعى علم نمى‏آموزد و چون جان خود را آماده پذیرایى از غذایى پاک مى‏کند به تصفیه باطن مى‏پردازد. براى ان که نور علم در قلبى بتابد، باید آن قلب صیقل داده شود پس مجاهده با نفس مقدمه ضرورى کار دانشجوى علم آخرت است.

از امام باقر(ع) روایت شده است که درباره این آیه قرآن: فلینظر الانسان الى طعامه فرمودند:

یعنى علمه الذى یأخذ ممن یأخذه؛ (۲۷۱)

مقصود از طعام علم است که بایدانسان ببیند از کجا دریافت مى‏کند.

اهمیت منبع و منشأ علم بسیار زیاد است، زیرا هدف از علم آموزى، کمال نفس است و کمال نفس فقط با علم حقیقى مطابق با واقع محقق مى‏شود. پس اتکا به منابع نامطمئن، علم نافع را به بار نمى‏آورد:

من اصغى الى ناطق فقد عبده فان کان الناطق یؤدى عن اللَّه فقد عبد اللَّه و ان کان الناطق یؤدى عن الشیطان فقد عبد الشیطان؛ (۲۷۲)

کسى که به گوینده‏اى گوش مى‏سپارد او را بندگى کرده است پس اگر گوینده از خدا بگوید شنونده خدا را بندگى کرده و اگر از زبان شیطان سخن بگوید، شنونده شیطان را بندگى نموده است.

متعلم راه رستگارى علم را از خداوند مى‏خواهد: «قل رب زدنى علما (۲۷۳)» و علم را براى رشد و تعالى مى‏جوید نه براى اغراض نفسانى و دنیایى «هل اتبعک على ان تعلمن مما علمت رشداً (۲۷۴)» با توجه به دو نکته فوق روش صحیح دانشجویى این است که در انتخاب مدرسه و استاد نهایت دقت صورت گیرد و پس از آن از خداوند درخواست علم حقیقى شود و از او نجات از گمراهى طلب شود:

اللهم انى اعوذ بک من... ان اضل او اضل او اظلم او اظلم... (۲۷۵)

خداوندا به تو پناه مى‏برم از این که گمراه شوم یا گمراه کنم، ستم کنم و یا ستم دیده شوم...

این استعاذه‏ها ضرورى است، زیرا راهزنان مسیر دانش‏آموزى بسیارند.

جایگاه علم و عالمان در جامعه به صورت طبیعى براى عالم موقعیتى فراهم مى‏کند. توجه مردم به عالم و منافع مادى قابل تحصیل براى عالم، خلوص نیت او را تهدید مى‏کند و نیز خلوص نیت کسى را که آروزى عالم شدن دارد.

از امام باقر(ع) روایت شده است:

من طلب العلم لیباهى به العلماء او یمارى به السفهاء او یصرف به وجوه الناس الیه فلیتبوأ مقعده من النار؛ (۲۷۶)

کسى که دانش طلبد تا با آن در برابر عالمان فخر کند و یا با کم خردان درآویزد و یا مردم را به خود متوجه سازد، پس جایگاه او آتش است.

از امام صادق(ع) روایت شده است:

من اراد الحدیث لمنفعة الدنیا لم یکن له فى الاخرة نصیب، و من اراد به خیر الاخرة اعطاه اللَّه خیر الدنیا و الاخرة؛ (۲۷۷)

کسى که خواهان حدیث باشد براى سود دنیا در آخرت بهره‏اى ندارد و کسى که از حدیث خیر آخرت را بجوید خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا مى‏کند.

سخنانى از این قبیل، هشدار به طالبان علم است تا مبادا نیات خود را به اغراض دنیایى آلوده سازند؛ زیرا کاربرد علم آخرت در اصلاح آخرت است و صلاح آخرت جز به خلوص نیت محقق نمى‏شود.

احادیثى که نیات دنیایى را نکوهش مى‏کنند همه درباره علم آخرت هستند ولى درباره علوم و صنایع دنیایى نیز اگر کسى بخواهد تحصیل آنها براى سلوک معنوى او سودمند باشد باید نیت خود را خالص سازد و علم را براى به کارگیرى در مصلحت مسلمین و نیکى به آنان بیاموزد و شناخت بیشتر طبیعت و قوانین آن را به عنوان شناخت آیات الهى و رهبرى شدن به سوى او اراده کند.

روایاتى که به اخلاص دعوت مى‏کند، در عین حال راهنمایى براى انتخاب استاد است. طالب علم اگر استادى را خواهان دنیا یافت، نباید او را برگزیند زیرا تأثیر استاد بر دانشجو بسیار است؛ چنان که گویى دانشجویانى که گوش به استادى مى‏سپارند او را بندگى کرده‏اند از امام صادق(ع) درباره عالم دوستدار دنیا به احتیاط سفارش شده است. ایشان فرموده‏اند:

اذا رأیتم العالم محبا للدنیا فاتهموه على دینکم، فان کل محب لشى یحوط ما احب؛ (۲۷۸)

چون عالم را دوستدار دنیا یافتید او را بر دین خود متهم سازید زیرا دوستار هر چیز آن را نگاه مى‏دارد.

طالب علم پس از آن که درون خود را از نیات دنیایى تصفیه کرد از خداوند درخواست علم نمود استاد مناسب اختیار کرد و از خطر گمراهى استعاذه نمود در روابط خود با استاد باید به نکات زیر توجه کند:

۱ - در بهره‏گیرى از دانش استاد دو اصل را به طور همزمان رعایت کند:

الف) همیشه درستى راى استاد را محتمل‏تر از درستى راى خود بداند، زیرا استاد از علم و تجربه بیشترى بهره دارد. پس به استاد خود اعتماد کند.

ب) درباره درستى سخن استاد اندیشه کند و در ارزیابى آن عقل خود را میزان قرار دهد. به عبارت دیگر تحصیل را به شیوه‏اى محققانه انجام دهد و صرف گفتار استاد را بدون سنجش عقلى، دلیل بر درستى سخن نپندارد. براى محصل ابتدایى، سلوک راه تحقیق دشوار است، پس باید از شتاب در اظهار رأى بپرهیزد و پرسش‏ها و نقدهاى خود را براى رسیدن به حق با استاد در میان گذارد. از امام صادق(ع) روایت شده است:

ان هذا العلم علیه قفل و مفتاحه المسأله. (۲۷۹)

۲ - در برابر استاد فروتنى کند. استادى که انسان را به معارف سودمند براى کمال آشنا مى‏کند، مقدمات نجات او را فراهم مى‏کند و حقى بزرگ بر او دارد.

از امام صادق(ع) روایت شده است:

تو اصغوا لمن طلبتم من العلم (۲۸۰)

در برابر کسى که از او علم مى‏آموزید فروتنى کنید.

۳ - در جلب رضایت او کوشا باشد. معلم از شاگردان خود دو چیز مى‏خواهد: نخست آن که رعایت ادب کنند و دیگر آن که در یادگیرى آن چه استاد مى‏گوید کوشا باشند. دانشجویى که خواستار رضایت استاد است باید از این دو فروگذار نکند.

در پایان بحث از وظایف متعلم باید یادآورى نمود که دانش‏آموزى پاسخگویى گرایش حقیقت جویى انسان است و رفتن به سوى کسب دانش، امرى طبیعى است. حال سؤال این است که تعلیم پاسخگوى کدام گرایش ماست و انگیزه معلمى چیست؟

 

تعلیم

انسان به طور طبیعى و فطرى مایل به خلق و ایجاد است. او از اختراع ابزار و آلات جدید خشنود مى‏شود و از پرورش گل و گیاه نشاط مى‏یابد و از دیر زمان با تربیت حیوانات عطش خود را به ساختن فرو نشانده است. فعالیت آموزشى معلم از سویى پاسخگویى به این گرایش طبیعى و از سوى دیگر پاسخى به گرایش حقیقت جویى است؛ زیرا در مجلس درس، تنها متعلم نیست که مى‏آموزد، معلم نیز در هنگام گفتگوى علمى زوایاى جدیدى از مسائل را درک مى‏کند و قدرت طرح و پاسخگویى به سؤالات جدید را در خود مى‏یابد. این دو گرایش طبیعى را مى‏توان منشأ روى آوردن به تعلیم شمرد.

عوامل دیگرى نیز انگیزه تعلیم هستند که به اهمیت دو عامل فوق نیستند؛ مانند: تعلیم براى پیشرفت مادى و فنى جامعه و بسط امکانات زندگى مرفه و سالم، تعلیم براى ارضاء گرایش به تفوق بر دیگران و...

عامل مهم دیگرى نیز وجود دارد و آن دعوتى است که از جانب خداوند و اولیاء او شده است و عالمان را به تعلیم دیگران فرا خوانده است:

ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدى من بعد ما بیناه للناس فى الکتاب اولئک یلعنهم اللَّه و یلعنهم اللاعنون؛ (۲۸۱)

کسانى که نشانه‏هاى روشن و رهنمودى را که فرو فرستادیم، بعد از آن که آن را براى مردم در کتاب توضیح دادیم، مى‏پوشانند، آنان را خدا لعنت مى‏کند، لعنت کنندگان لعنتشان مى‏کنند.

 

پى ‏نوشتها:

(۲۶۹) - جمعه، ۲.

(۲۷۰) - بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۲۵.

(۲۷۱) - همان، ج ۲، ص ۹۶.

(۲۷۲) - اصول کافى، ج ۶، باب الغناء، حدیث ۲۴.

(۲۷۳) - طه، ۱۹.

(۲۷۴) - کهف، ۶۶.

(۲۷۵) - من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۷، حدیث ۹۲۸.

(۲۷۶) - اصول کافى، ج ۱، کتاب فضل العلم، باب المستأکل بعلمه و المباهى به.

(۲۷۷) - همان.

(۲۷۸) - همان.

(۲۷۹) - همان، باب سؤال العالم و تذکاره، حدیث ۳.

(۲۸۰) - همان، باب صفة العلماء، حدیث ۱.

(۲۸۱) - بقره، ۱۵۹.

(۲۸۲) - اصول کافى، ج ۱، کتاب فضل العلم، باب استعمال العلم، حدیث ۳.

(۲۸۳) - همان، باب بذل العلم، حدیث ۴.

(۲۸۴) - همان، حدیث ۱.

(۲۸۵) - همان، حدیث ۳.

(۲۸۶) - بحارالانوار، ج ۲، ص ۶۲، حدیث ۷.

(۲۸۷) - اصول کافى، ج ۱، کتاب فضل العلم، باب النهى عن القول بغیر علم، حدیث ۸.

(۲۸۸) - المحجة البیضاء، ج ۳، ص ۴۵۰.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق تعلیم و تربیت

تحقیق - تعلیم و تربیت

اختصاصی از یاری فایل تحقیق - تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق - تعلیم و تربیت


تحقیق - تعلیم و تربیت

لینک دانلود "MIMI file" پایین همین صفحه 

تعداد صفحات "24"

فرمت فایل : "word"

فهرست مطالب :

تعلیم و تربیت

تربیت در لغت امکان تربیت آدمی

الف) آنچه ازآیات و احادیث مستفاد می شود

 

ب) نظر حکما و فلاسفه

 

د) ضرورت عملی تربیت آدمی

اهمیت تعلیم وتربیت

هدف تعلیم و تربیت آدمی

تعلیم و تربیت فرد درارتباط با جامعه ی بشری

هدف آموزش وپرورش قبل از دبستان

مبانی تعلیم و تربیت مبانی علمی و مبانی فلسفی تربیت طبیعی تربیت اجتماعی تربیت انسانی تعلیم چیست؟

آداب و وظایف مشترک معلم و شاگرد

 

بخشی از  فایل  :

 

پس خدای بزرگ تاریکی های جاهلیت را به وسیله ی حضرت محمد (ص) روشن ساخت و مشکلات و تیرگی کفر را از قلب ها زدود و پرده ها از جلوی دیدگان برداشت . پیامبر (ص) برای هدایت در میان مردم به پا خاست و آنان را از گمراهی نجات داد و از کوری و کور دلی رهانید و به سوی دین استوار الهی رهنمون شد و همه را به راه راست فراخواند .                 حضرت فاطمه (س)

 

تربیت در جنبه فردی عملی برای سازندگی انسان وسیله ای جهت هدایت و رشد اوست . از طریق تربیت می توان آدمی را به بلند ترین نقطه جمال و کمال رساند و از افراد بشری که با زمینه های گوناگون و خام بدنیا می آیند ،انسانهایی ساخت متفکر ،مدبر ،خلاق و مولد موجد تحول و تغییر در سطح بین الملل.

 

تربیت در جنبه جمعی نیز تربیت عاملی برای همسازی و تفاهم داشتن حیات اجتماعی توام با صلح و سعادت زندگی در سایه حفظ و رعایت قوانین است ،امری که وجودش برای ادامه ی حیات همه جوامع ضروری است.

 

ارزش و قیمت یک جامعه معادن و ثروت های روی زمینی و یا زیر زمینی آن نخواهد بود، بلکه قیمت آن منوط به مغزهای پرورش یافته و انسان های ساخته شده ای است که در آنجا زندگی می کنند و به کار و تلاش می پردازند .

 

فقدان تربیت صحیح همه گاه برای بشریت یک فاجعه بوده است .جنگ جهانی اول و دوم نشان داد که چگونه انسانها بدون رعایت حقوق یکدیگر که ناشی از تربیت قلطشان بود به جان هم افتاده اند و خون یکدیگر را بر زمین جاری ساختند .

 

آری : مردمی که خون ریزی می کردند به ظاهر وحشی و بی سواد نبودند بلکه بر اساس نظاماتی به ظاهر متمد تانه تربیت یافته بودند ولی در آن نظام از تعالیم آسمانی و الهی خبری نبود، جسم و تن و غرایز را مورد توجه قرار می دادند بدون آنکه برای آن ضوابطی از درون انسان معین نمایند و امروز تداوم همان خطر مجدداَ بشریت را تهدید می کند از آن بابت که نظامات نه تنها الهی نشده اند بلکه فاصله آن ها با خدا و تعالیم انبیا روز به روز بیشتر می شود.

 

چنانکه در تعالیم آسمانی و اسلامی مان در((سوره جمعه)) قرآن مجید دین مطالب را میخوانیم:

 

  مساله بعثت پیامبر (ص) و هدف از این رسالت بزرگ که در ارتباط با عزیز و حکیم و قدوس بودن خداوند است پرداخته چنین می گوید : او کسی است که درمیان درس نخوانده ها رسولی از خودشان بر انگیخت تا آیاتش را بر آنها بخواند . و در پرتو این تلاوت (آنها را از هرگونه شرک و کفر و انحراف و فساد پاکیزه کند و کتاب و حکمت بیاموزد.

 

پیامبر (ص) از میان مردم همین گروه و همین قشر درس نخوانده برخاسته تا عظمت و رسالت را روشن سازد و دلیلی باشد بر حقانیت او ،چرا که کتابی مثل قرآن با این محتوای عمیق ،عظیم ،و فرهنگی چون فرهنگ اسلام محال است زاییده فکری بشر باشد آن هم بشری که نه خود درس خوانده و نه در محیط علم و ادب پرورش یافته ، این نوری است که از ظلمت برخاسته و باغ سر سبزی است که از دل کویر سر بر آورده و این خود معجزه ای آشکار و سندی است روشن بر حقانیت او.

 

در آیه ی فوق هدف این بعثت در سه امر خلاصه می شود که یکی از جنبه های مقدماتی دارد و آن تلاوت آیات الهی است و دو قسمت دیگر یعنی تهذیب و تزکیه نفوس و تعلیم کتاب و حکمت دو هدف بزرگ نهایی را تشکیل می دهد.

 

آری

 

پیامبر(ص) آمده است که انسانها را هم در زمینه ی علم و دانش و هم اخلاق و عمل پرورش دهد تا به وسیله ی این دو بال بر اوح آسمان سعادت پرواز کنند و مسیر الی الله را پیش  گیرند و به مقام قرب او نائل شوند.

 

این نکته نیز شایان توجه است که در بعضی از آیات قرآن تزکیه مقدم بر تعلیم و در بغضی تعلیم مقدم بر تزکیه شمرده شده است . این تعبیر ضمن اینکه نشان می دهد این دو امر در یکدیگر تاثیر متقابل دارند (اخلاق زائیده علم است همانگونه که علم زائیده اخلاق است اصالت تربیت را مشخص می سازد.

 

پیامبر اسلام(ص) آمده و انسان را از ضلال مبین به برکت کتاب و حکمت نجات داد و تعلیم و تربیت نمود و به راستی نفوذ در چنین جامعه گمراهی آن زمان یکی از دلایل عظمت اسلام و معجزه ی آشکار پیامبر(ص) است.

 

اقوام دیگری که بعد از یاران پیامبر(ص) با به عرصه ی وجود گذرانده و در مکتب تعلیم و تربیت پیامبر (ص) پرورش یافتند و از سر چشمه زلال قرآن و سنت محمدی سیرآب

 

گشتند آنها نیز مشمول این دعوت بزرگ بودند.

 

در ادامه ی آیه های بعدی به این نعمت بزرگ یعنی بعثت پیامبر(ص) و برنامه تعلیم و تربیت او اشاره کرده و می افزاید: این فضل خداست که به هر کس بخواهد و لایق ببیند می بخشد و خداوند صاحب فضل عظیم است.

 

درست است هدایت کار خداست اما زمینه لازم دارد و زمینه ی آن که روح حق طلبی و حق جویی است باید از ناحیه خود انسانها فراهم شود و ستمگران از این مرحله اند.

 

از رسول خدا نقل شده است: هرکس علمش افزوده شود ولی بر هدایتش نیفزاید این علم جز دوری از خدا برای او حاصلی ندارد.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق - تعلیم و تربیت