یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

روش تحقیق - بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

اختصاصی از یاری فایل روش تحقیق - بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

روش تحقیق - بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان


روش تحقیق - بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

روش تحقیق - بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان 

113 ص

مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر:

در عصری زندگی می‌کنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوق‌العاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار می‌گیرند. در بسیاری از عرصه‌های نوین کار و زندگی اگر انسان‌ها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیف‌تر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسان‌ها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمده‌اند.


دانلود با لینک مستقیم


روش تحقیق - بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

دانلود مقاله «سیر تحول مدیریت منابع انسانی و امور کارکنان»

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله «سیر تحول مدیریت منابع انسانی و امور کارکنان» دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

-2) اداره انسانی از دیدگاه ادیان:
اجتماع انسانی از نخستین روزی که پدید آمده با همه خواص روحی و فیزیکی همراه انسان رو به کمال می باشد در حقیقت اجتماعی بودن انسان در اول پیدایش به کامل ترین صورت حاصل شده بود. بلکه همانند دیگر خواص انسانی در ارتباط با دو نیروی علم و اراده به تدریج در انسان به حد کمال رسید.
از تأمل در حال نوع انسانی مشاهده می شود اولین اجتماعی که بین بشر پدید آمده اجتماع خانوادگی بوده که بر اثر ازدواج پیدا شده است. دلیل مطلب آن است که بعضی غرایز توسط خود فرد ارضا می گردد و مانند غذا خوردن و کارهای مشابه آن توسط یک فرد صورت می گیرد در حالی که بعضی از غرایز و ابزار مربوط به آن به بیش از یک فرد نیاز دارد و از این رو استخدام به وجود آمده. این استخدام اولیه کم کم به صورت ریاست در می آید و بدین ترتیب رئیس منزل، رئیس خویشاوندان، رئیس قبیله، رئیس ملت و … پدیدار می گردد. اجتماعی بودن هیچ وقت از انسان جدا نشده، بلکه به دلیل پیروی از خواص استخدام و دفاع، اداره افراد در زندگی رشد یافته است. قرآن می فرماید: «اولین کسانی که به طور گسترده آدمیان را به اجتماع‌‌ آگاه ساختند و به طور مستقل به حفظ اجتماع و اداره انسان، توجه داشتند پیغمبران بودند.
توجه به زندگی پیغمبر (ص) پس از بعثت در مکه نشان دهنده دوران‌ آمادگی و برنامه ریزی است و در دوران مدینه نشانگر عمل و پیاده کردن برنامه ها است. اگر برنامه آموزشی پیامبر (ص) در دوران سیزده ساله که با نظام و تشکیلات ویژه و مدیریت صحیح نبود اسلام با سرعت مشاهده شده پیش نمی رفت و مسلمانانی ورزیده و معتقد و مومن پرورش نمی یافتند.
اسلام نظارت و کنترل را صرفاً وظیفه حاکم یا مدیر نمی داند بلکه به همه کارکنان و افراد سفارش می کند به عنوان یک وظیفه شرعی نسبت به سرنوشت همدیگر علاقه نشان دهند در حفظ ایمان همدیگر از طریق امر به معروف و نهی از منکر بکوشند.
مدیر به عنوان یکی از وظایف اصلی خود باید برنامه های گوناگون سازمان را تحت نظارت و کنترل قرار دهد تا با انحراف از برنامه مواجه نشود و امکانات سازمان به هدر نرود و به تعبیر قرآن کریم در نظام الهی از بالاترین مقام به پایین ترین افراد کوچک ترین حرکت های آن ثبت می شود و از دید خداوند فرشتگان مخفی نمی ماند. هدف از تحقیقات انسانی در ادیان خیرخواهی برای کارکنان است قرآن می فرماید: برای مردم خیرخواهی کنید و آنچه خیر است بگوئید و هرگز به دنبال مطلبی که به آن علم ندارید نروید.

2-2) اداره انسان در دوران کهن:
از دیدگاه صاحب نظران علوم اجتماعی تحولی اداره انسان در جهان به طور معمول در دو مقطع قبل از انقلاب صنعتی دوران کهن سرآ‎غاز شکل گیری این مفهوم است. ایرانیان باستان جهت اداره انسانی به نکات عمده ای جهت رعایت روابط انسانی، رعایت عدالت در کار آشنا سازی کارکنان به وظایف و استفاده بهینه از زمان اشاره داشته‌اند.
مشاهدات تاریخی این دوره از اداره انسانی بیانگر زندگی مردم به صورت آزاد و همراه با کشاورزی یا نظامی گری بوده است و نیروی انسانی کارآمد به طور عمده مانند برده ها و رعیت به کار گرفته می شدند، کشاورزان زمان های زیادی را در فواصل کاشت، داشت و برداشت به بیکاری می گذراندند. ارتباطات محدود بوده و حرف به صورت نسل به نسل منتقل می شد و روابط اجتماعی و اقتصادی پیچیدگی چندانی نداشت.
به هر حال در تقسیم بندی تحولات اداره انسانی در دوره قبل از انقلاب صنعتی شاهد دوران زیر هستیم:

الف) دوران بردگی:
- که در این دوران رابطه بین ارباب و برده مانند رابطه بین مالک شیء و شیء بوده و برده از هرگونه حقوق مالی و اجتماعی محروم گردیده بود.
ب) دوران ارباب رعیتی:
- که مصادب بود با کم شدن بردگان، در این صورت رعیت و زارع با نامی دیگر جای برده را گرفت به این صورت با رعیت به زمین و زمین به ارباب تعلق داشت.
ج) نظام صنفی:
- در نظام صنفی که مربوط به فعالیت های صنعتی و بازرگانی و در چارچوب حرفه‌ای خاصی قرار داشت به طور عمده رابطه کارگر و کارفرما به صورت استاد شاگردی بوده است.
شکل گیری اداره انسانی در قرون اخیر ناشی از دو پدیده تحول فکری و انقلاب صنعتی به ویژه در اروپا می باشد. تحول فکری با تغییر جهت از تفکر قیاسی به تفکر استقراری سه بستر فکری عینی گرائی، تجربه گرائی و عمل گرائی را به ارمغان آورد که مبانی تحولات اجتماعی و صنعتی گردید و اراده انسانی را براساس اصالت فرد دخالت حکومت ها و دوران جنبش های حمایتی رقم زد ره آورد اصالت فرد استثمار نیروی انسانی، با روند انسانی بارور شدن قشری محدود به نام کارفرما در فلاکت زیستی قشری انبوه به نام کارگر گردید.
3-2) روند تدریجی و تکاملی مدیریت امور کارکنان و اداره انسانی:
از مشخصه های دوره انقلاب صنعتی جذب توده های نیروی انسانی به عنوان کارگر در سازمان های صنعتی تولیدی است، ایجاد تشکل های کارگری و طلب حقوق اجتماعی و صنعتی توسط تشکل ها از ویژگی های این دوره است. از آغاز انقلاب صنعتی تا به امروز نگرش های متعددی در اداره انسانی مطرح بوده که عبارتند از:
1- نگرشی ابزاری در منابع انسانی و اداره امور کارکنان:
تا پیش از آغاز قرن بیستم دیدگاه غالب در مورد اداره انسان این بود که کارکنان و کارگران باید نیازهای کارفرمایان را برآورده سازند و توجه کسی به رفاه کارکنان یا نیازهای فردی آنان مبذول می شد. این نگرش منحصر به مدیران نبوده بلکه توسط دولت ها و نگرش های طرفدار خصوصی سازی صنایع نیز حمایت می گردند. به زعم این دیدگاه افراد کارگر، عنصری از عناصر در فرآیند تولید تلقی می شوند که باید تا سر حد امکان ارزان به دست آیند و به طور کارآمد در مورد استفاده قرار گیرند. بیش از یک قرن بود که بشر آموخته بود که روش انتقال مهارت از انسان به ماشین و ابزار و تجهیزات را در کارخانه ها به کار گیرد بنابراین جای تعجب نیست، اگر آنها در رفتار با کارگران و عناصر انسانی نیز از روش ابزاری و مکانیکی استفاده نمایند.
همان گونه که کارفرمایان و مدیران تلاش می کردند که ماشین آلات و تجهیزات را با کم ترین مخارج و هزینه تهیه و نگهداری کنند، می خواستند انسان را نیز به همین صورت با حداقل دستمزد به کارگیرند، همان گونه که تا ابزار و تجهیزات مستهلک شده را با ماشین ها و قطعات جدید تعویض می کردند پس از حداکثر استثمار نیروی انسانی آنها را نیز کنار می گذاشتند از این جهت به این نوع نگاه در اداره امور انسانی نگاه ابزاری گفته می شود که انسان و ماشین یک نوع پنداشته می شوند.
به این دیدگاه نظریه عامل تولید نیز گفته می شود، چون انسان هم در ردیف سرمایه و زمین طبقه بندی شده و به آن به عنوان یک عامل برای تولید نگریسته می شود. در این دیدگاه عوامل تولید تا حد امکان باید ارزان تهیه شوند و به طور کامل مورد استفاده قرار گیرد.
در این تلقی نیروی انسانی همچون دیگر امور موجودی قابل کنترل، قابل پیش بینی و قابل معاوضه فرض می شوند.
تلقی ابزاری از اداره انسانی منجر به وجود آوردن مشکلات مختلفی از قبیل موارد زیر در اداره انسانی گردید:
الف- نگرانی نیروی انسانی از توسعه فنون و گسترش و بهبود تجهیزات که منجر به بیکاری آنان و در نتیجه امنیت کار و شغل آنها کاسته می گردد.
ب- به وجود آمدن جنبش های کارگری و انسجام نیروها در شکل اتحادیه و سازمان های کارگری.
ج- به وجود آمدن جنبش های کارگری و انجام نیروها در شکل اتحادیه و سازمان های کارگری.
د- کاهش فخر ناشی از کار و تضعیف اعتماد به نفس در کارگران.
ه- مخالفت، شورش، مقاومت، اعتصاب و تضمین کارگران، به دلیل بیکاری ناشی از تغییرات گسترده.
و- موارد مذکور نگاه جدیدی را به اداره انسانی موجب شده که روش های هوشمندانه‌ که را ارائه می داد.
2-دیدگاه پدرسالارانه در مناقع انسانی و اداره امور کارکنان:
در دهه 1920 به دلیل نگرانی مدیران از رشد سازمان های کارگری که طی جنگ جهانی اول اعضای آنها تقریباً دو برابر شده بودند و عکس العمل های کارگران که نشان دادند تابعیت نسبت به سیستم بسته ندارند، کارفرمایان و مدیران به این فکر افتادند که به انجام فعالیت های حمایتی و رفتارهای دوستانه تری در رابطه با کارکنان و کارگران اقدام نمایند. بنابراین رفتار پدرسالارانه روشی است که در آن مدیران رفتاری که پدرانه و حمایتی نسبت به کارگران و کارمندان خود دارند.
اعمال این روش اداره دو ویژگی عمده ضروری است:
الف) دلیل مدیر برای فراهم کردن این خدمات برای کارگران نباید ایجاد انگیزه جهت سود بیشتر باشد. بلکه او باید این تسهیلات را تنها به این خاطر که احساس می کند کارگرش به آنها نیاز دارد و در اختیار آنها قرار دهد.
ب) تصمیم راجع به نوع و چگونگی فراهم نمودن این تسهیلات تنها باید به عهده مدیر باشد چرا که پدر تنها تصمیمی را اتخاذ می کند که می داند به صلاح فرزندش است.
بنابراین اگر موسسه ای برنامه های خدماتی را به این دلایل ارائه دهد که:
- فکر می کنند این سبک اداره موجب پیشرفت سازمان خواهد شد.
- اینکه کارگران خواستار اجرای چنین برنامه هائی شده باشند.
- یا اینکه سازمان های کارگری آن را پیشنهاد کرده باشد.
نمی توان این سبک اداره را روشی پدرانه در اداره انسانی نامید.

3-دیدگاه سیستم های (نظام های) اجتماعی در اداره انسانی:
این مرحله فکری پیوستاری از انسان ساده اجتماعی به انسان پیچیده را مطرح می نماید و مدیران با نیروی چندگانه و اغلب متضادی در اداره انسانی مواجه می باشند در نگرش نظام اجتماعی، سازمان به عنوان یک نظام مرکزی پیچیده در درون محیط پیچیده دیگری فعالیت می کند. میان نگرش نظام اجتماعی که از تحولات اداره انسانی در طی جنگ جهانی دوم و سالهای دهه 1950 به بعد توسعه یافت و متاثر از تفکر پنج گروه از نویسندگان بوده است که عبارتند از:
الف) پیشگامان:
دراکر در کتاب «تمرین مدیریت» می گوید یک مدیر اثر بخش باید تلاش تمام مدیران را به کسب هدف مشترک هدایت نماید. این مفهوم امروزه مبنای مدیریت منابع انسانی واقع شده است.
ب) نهضت علوم رفتاری:
این نهضت بیان می کند که اعضای سازمان باید بر اساس ارزش ها و انتظارشان به بررسی و مرور کارهایشان به عنوان حمایت و مساعدت جهت ساختن و حفظ احساسشان از ارزش های شخصی و اهمیت آنها بپردازند.
جنبش علوم رفتاری دو کمک عمده به مدیریت منابع انسانی داشته، اول اینکه اهمیت یگانگی و درگیر ساختن افراد در مدیریت را مطرح نموده، دوم اینکه مدیریت باید به عنوان یک ارزش مبنائی، بهبود کیفیت زندگی کار افراد را به عنوان وسیله ای جهت بهبود و مستر و عامل انگیزاننده کارکنان بپذیرد.
ج) نهضت بهبود سازمان:
خلاصه فلسفه این نهضت از دیدگاه بنیس عبارت است از:
1- مفهوم جدیدی از انسان براساس افزایش دانش های پیچیده و نیازهای متغیر به جای انسان ساده معصوم و با عقاید خشک غیر قابل انعطاف مطرح شد.
2- مفهوم نو از قدرت براساس همکاری و استدلال به جای مدل ساده قدرت که براساس تهدید و سرکوب بود.
3- مفهوم جدید از ارزش های سازمان براساس مفاهیم انسان گرایانه و دموکراتیک به جای ارزش های بورکراتیک و ابزاری جایگزین گردید.
جنبش بهبود سازمانی اجرای برنامه های طراحی شده برای بهبود اثر بخشی براساس بهبود وظایف یک سازمان و پاسخگویی به تغییرات با تاکید ویژه به این نکات که افراد چگونه کارهایشان را انجام دهند و در تعامل با هم چگونه عمل نمایند مطرح نمود. مدیریت تغییر و بهبود تیم اغلب از قسمت‌های مهم برنامه های بهبود سازمانی است.

 

د) تحلیل گران فرهنگ سازمانی:
توجه به فرهنگ سازمانی به طور نسبی توسط متخصصان رفتار سازمانی مطرح شده اما بستر اصلی آن را باید در مطالعات تجربی سازمان یافت.
براساس این توافقنامه رهبر نه تنها جنبه های ملموس و منطقی سازمان نظیر ساختار و فن آوری را ایجاد می کند بلکه باید خالق ایدئولوژی‌ها، عقاید، زبان، مراسم و شعانه باشد.
هـ) نهضت تعهد گرایی:
یکی از مفاهیم مهم در ارتباط با نهضت فرهنگ سازمانی، تاکید بر جنبش تعهدگرایان است. والتون در مقاله ای تحت عنوان «از کنترل تا تعهد» می نویسد که مدل سنتی برای مدیریت نظم و کسب کارآیی به کارگیری نیروی کار سازمان را توصیه می کرد در حالی که این مفهوم در نهضت استراتژی تعهد مطابق تعریف والتون براساس مفهوم زیر تعریف می شود.
1- اغلب تیم ها نه افراد، واحدهای مسئول سازمانی را برای عملکرد هستند.
2- سلسله مراتب مدیریت به طور نسبی تخت است و اختلاف ناشی از مقام به حداقل رسیده، کنترل و هماهگی افقی به اهداف مشترک وابسته است و تخصصی به جای پست رسمی، تعیین کننده است.
3- استانداردهای عملکرد بالا بوده و فقط به منظور حداقل استاندارد تعریف نمی شوند، بلکه برای مشخص نمودن «اهداف گسترده» با تاکید به استمرار بهبود و انعکاس نیازهای بازار کار تنظیم می شوند.
و) مفروضات منابع انسانی:
تفکر مذکور از تحولات 1980 به بعد در زمینه های کار، اقتصاد، محیط اجتماعی موجب تغییر در فرضیه‌های منابع انسانی در اداره امور کارکنان شد.
بیرواسپکتور تغییرات زیر را در فرضیه های برشمردند:
1- سازمان ها به صورت یک نظام بررسی می شوند و اثر بخشی آنها براساس تبدیل داده ها به ستاده ها بر مبنای بهبود متناسب نسبی اجزای مختلف نظام (کارکرد و افراد) از یک سو و محیط و نظام از سوی دیگر حاصل می شود.
2- توافق بلند مدت از منافع توسط همه افراد ذینفع از سازمان وجود دارد.
3- تعادل قدرت به عنوان فضای مناسب پیشرفت و همکاری توسط همه افراد ذینفع یک عنصر کلیدی تلقی می گردد.
4- افراد قابلیت رشد مهارت ها، ارزش ها و تعهدات را اگر محیط کار تشویق نمایند، دارای می باشند.
5- اگر اهداف از نظر کارکنان مشروع باشد، آنها برانگیخته شده و برای سازمان موثر خواهد بود.
6- ارتباطات باز موجب ایجاد اعتماد و تعهد می شود.
7- افراد که در تعریف مسائل و راه حل ها مشارکت می نمایند، متعهد می شوند که به فرآ‎یندهای جدید ناشی از مشارکت عمل کنند.
از دیدگاه صاحب نظران مدیریت منابع انسانی از جمله مسئولیت های اصلی مدیریت در هر سازمان به شمار می رود و همه مدیران سطوح متحد و سازمان به نوعی از این مسئولیت برخوردار هستند. از این رو مدیریت منابع انسانی را به بهره برداری از سرمایه های انسانی شرکت برای نیل به اهداف سازمانی می دانند. در حالی که مدیریت اداره کارکنان عهده دار انجام وظایف و فعالیت هائی مانند استخدام، جبران خدمات و دیگر کارکرد ها در بخش صنعتی است.
از جمله نگرش های مطروحه براساس این مفروضات عبارتند از:
1) نگرش راهبردی (استراتژیک):
این نگرش در اداره امور کارکنان با راهبردهای (استراتژی های) بلند مدت سازمان ارتباط دارد. این نوع نگرش به طور عمده در سطح مدیریت عالی و در ارتباط با همه مدیران و کارکنان بوده و غالب تصمیمات استراتژیک سازمان را پوشش می دهد، در این نوع نگرش به طور کامل کارکردهای منابع انسانی به کارکردهای مالی و بازیابی، حقوق و تولید لحاظ شده و بین همه فعالیت‌های مدیریت منابع انسانی مانند مانند آموزش، کارمند یابی و استفاده از فرصت های برابر استخدامی هماهنگی به عمل می آید.
2) نگرش اقتضائی:
نگرش اقتضائی مدیریت منابع انسانی و اداره امور کارکنان تابعی از نگرش راهبردی (استراتژیک) و نظام گرائی است. براساس نگرش اقتضائی کلیه خط مشی ها، سیاست‌ها و فعالیت های منابع انسانی و اداره امور کارکنان به موقعیتی که سازمان در آن عمل می نماید بستگی خواهد داشت.
به دلیل نقدهای وارده به شکل 2-2 که بسیار ساده به توصیف وضعیت پرداخته و پیچیدگی ها در آن لحاظ نشده «سیلورمن» شیوه ای عملی از این نظریه را (شکل 3-2) ارائه داده است.

 

سازمان محیط
ساختار بازار
و
فن آوری
نظام اقتصاد
نوآوری
شکل 2-2- مدل اقتضائی

 

 

 

 

 

 

 


شکل 3-2- عملکرد مدل نظریه اقتضائی

 

این دیدگاه مجموعه پیچیده تری از روابط بین عوامل اقتضای را براساس عوامل محیط خارجی مانند بازار و اقتصاد و عوامل داخلی مانند فن آوری و فرهنگ را در اقدامات و برنامه های مدیریت ارائه می‌دهد.
در نظریه اقتضائی تعریف اهداف، سیاست ها، راهبردها، فهرست فعالیت ها و تجزیه و تحلیل نقش اداره امخور کارکنان زمانی دارای اعتبار است که در ارتباط با شرایط سازمان باشد.

 

4-2) مدیریت منابع انسانی و اداره امور کارکنان به عنوان یک حرفه
صاحب نظران رشته های مدیریت در سال های اخیر به دنبال ایجاد و یک زبان مشترک بین علوم اجتماعی زیستی و فنی بوده اند تا برای این رشته یک تئوری عمومی ایجاد کنند، اما با وجود این خواسته، روز به روز این عقیده نزدیک می شوند که کم تر می‌توان اصول و قوانین علمی و هماهنگی ایجاد کرد. که عمومیت آن حفظ گردد و بهتر است در مدیریت از یک نظریه اقتضائی پیروی کرد، یعنی اصولی را که دامنه تعمیم آن به محیط و شرایط خاص محدود می گردد و بحث قدیمی علم و یا هنر بودن رشته های مدیریت کم رنگ گردیده است و به جای آن مسأله حرفه ای بودن رشته های مدیریت مطرح گردید. به این معنی که شغل مدیران امروزه از دیگر مشاغل مجزا گردیده و به صورت یک شغل حرفه ای مانند حسابداری، پزشکی و غیره که دارای انجمن حرفه ای و استانداردهای مخصوص به خود است مطرح می باشد.
5-2) اهمیت مدیریت و منابع انسانی را در امور کارکنان:
در آغاز کافی بود که کارفرما و کارگر با همدیگر به توافق برسند، اما همواره با توسعه دانش و تغییر ترکیب نیروی کار، گسترش شهرنشینی و به تبع آنها پدیدار شدن توقعات جدید در کارکنان ضرورت شناخت نیازهای نیروی کار و تاثیر آن بر کارکردهای سازمان و همچنین تطبیق آن نیازها با اهداف سازمان ضرورت یافت.
وجود متغیرهائی چون تجمع های صنفی کارگری و نقش دولت ها در تعیین سیاست‌های اقتصادی و خود کفائی ملل وجود برنامه هایی را که در سطح بین الملل هم نیاز جامعه ملل و هم نیاز کشور، و هم نیاز سازمان و هم افراد را برآورده سازد، افزایش سطح آموزش، افراد جامعه، تنوع تخصصی ها، وسعت و پیچیدگی سازمان ها و فن‌آوری موجب اهمیت بخشیدن به مدیریت منابع انسانی و امور کارکنان شد.
صاحب نظران اهمیت کنونی مدیریت منابع انسانی و امور کارکنان را در رویدادهای زیر می دانند:
1-افزایش رقابت:
مهم ترین ویژگی محیط کار امروز اندازه گیری و سنجش حدود رقابت در بازار کار است. بسیاری از شرکت های آمریکائی به دلیل آنکه قدرت رقابت خود را در مقابل شرکت های چینی، هندی و خاور دور به دلیل پایین بودن دستمزد در آن کشورها از دست داده اند. ضمن آنکه این کشورها از نظر فن آوری تولید نیز تلاش در ارائه کالای مطلوب داشته‌اند.
2-هزینه های نیروی انسانی:
امروز هزینه های حقوق و دستمزد در جهان بین 30 الی 80 درصد از کل مخارج تولید را شامل می شود. امروزه سازماان ها آگاهند که هزینه‌های اداره انسانی آنها باید با اداره اثر بخشی نیروی انسانی همراه باشد. یعنی اگر بتوانند نیروی انسانی خود را به گونه‌ای اداره کنند که آنها توان خود را در خدمت اهداف سازمان قرار دهند در آن صورت از میزان حوادث، غیبت ها، نرخ خطاها و ضایعات کاسته خواهد شد. نیروی انسانی با روحیه مناسب به ارائه کالا و خدمات با کیفیت خواهد پرداخت و در نتیجه بهره وری و سود آوری سازمان ها افزایش خواهد یافت.
3- پویایی و پیچیدگی تغییرات:
مجموعه ای از تغییرات فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی و سیاسی به اهمیت مدیریت منابع انسانی و امور کارکنان افزوده است. برای مثال اغلب حرفه ها از جهت سطح دانش، آموزش و برنامه ها و پیشرفت و بهبود برای همه کارکنان به طور وسیعی گسترش یافت. نیروی انسانی با کیفیت مطلوب تر گرچه مولدتر است اما دقیق تر، مقاوم‌تر و حساس تر می باشد اقتدار را کم تر پذیرفته و علل فرامین و انجام امور را جستجو گر است.
4-علائم بیماری ناشی از تغییرات در محیط کار:
همگامی سرعت تغییرات اجتماعی با تغییر در سازگاری مشاغلان با مشاغل موجب شد که برخی از تغییرات در محیط کار موجب از خود بیگانگی کارگران از خود و رفتار خاصی در سازمان گردد که اغلب با کاهش انگیزه، افزایش رفتار غیر تولیدی و افزایش تقاضای کارگران در محیط کار همراه است.
گرچه این علائم را می توان در اغلب محیط های کاری از قبیل کارخانه ها، ادارات، سازمان های خصوصی و عمومی یافت اما شدت و ضعف آن در سازمان های مختلف به یک اندازه نیست. علامت دیگری که در محیط کار ملاحظ می شود آرزوی کارکنان را در یافتن چارچوب مناسب تر و روشن تر برای حقوق خود می باشند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله «سیر تحول مدیریت منابع انسانی و امور کارکنان»

دانلودمقاله مقایسه تحول جمعیت دانشجویان دانشگاه ازاد

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله مقایسه تحول جمعیت دانشجویان دانشگاه ازاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

چشم انداز 20 ساله دانشگاه های جهان
در هفتادمین اجلاس شورای اجرایی انجمن بین المللی دانشگاه های جهان که در شهر تیان جین چین با محوریت آموزش عالی و دسترسی آن برای همگان برگزار شد، مواردی نظیر استراتژیک آینده IAU، وظایف فرهنگی و سیاسی آن و چالش ها و فرصت های آموزش عالی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. دکتر جاسبی عضو شورای اجرایی انجمن بین المللی دانشگاه های جهان در تشریح مصوبات IAU گفت: در این جلاس دو روزه 15 نفر از اعضای اصلی، 10 نفر علی البدل و پنج نفر اعضای دبیرخانه حضور داشتند که مسائل مختلفی نظیر رسالت و ارزش های کلی IAU، رابطه آن با یونسکو و شرایط عضویت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در این انجمن مورد بحث و بررسی قرار گرفت. وی افزود: در تعریف جدید پیشنهادی مبنی بر تغییر ساختار حق عضویت، مقرر شد حق عضویت دانشگاه های کشورهایی که سرانه پایینی دارند تا 20 درصد کاهش یابد و سرانه کشورهای متوسط و بالا به ترتیب پنج درصد و تا 20 درصد افزایش یابد. دکتر جاسبی خاطرنشان کرد: همچنین در این اجلاس مقایسه ای بین نقاط قوت انجمن بین المللی دانشگاه ها با سایر انجمن ها صورت گرفت و گزارش مالی سال 2006 و بودجه پیشنهادی سال 2007 نیز اعلام شد. وی به آمار بالای درخواست عضویت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی دنیا در این انجمن اشاره کرد و گفت: عضویت دانشگاه ها و موسساتی از کشورهای ایرلند، ایتالیا، قزاقستان، لبنان، لهستان، اسپانیا، عربستان و اکراین به تصویب رسید و عضویت 9 دانشگاه دیگر نیز در حال بررسی است. رئیس شورای اجرایی اتحادیه دانشگاه های جهان اسلام به بحث انتشارات و ارتباطات با سایر موسسات دیگر اشاره کرد و گفت: در این گردهمایی گزارشی از اجلاس گذشته انجمن در اسکندریه مصر ارائه شد. عضو منتخب حضرت امام (ره) در شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین به برگزاری همایش بین المللی آموزش عالی و چالش های آن در شهر پکن اشاره کرد و گفت: تضمین کیفیت و اعتبار بخشی آموزش عالی در آینده، محور اصلی این همایش بود. وی افزود: چالش ها و فرصت های آموزش عالی در چهار محور افزایش تقاضا، نیاز برای ارتباط نزدیکتر با بازار کار، رشد تجاری آموزش عالی و جهانی سازی در این همایش مورد بررسی قرار گرفت. دکتر جاسبی با بیان این مساله که در هیچ زمانی از تاریخ بشر تا این اندازه رفاه ملت ها به موضوع آموزش عالی وابستگی نداشته است، گفت: نرخ رشد در کشورهای در حال توسعه از سال 95 تا 2000، 9/1 درصد و از سال 2000 تا 2005 به 7/1 درصد تغییر یافته است که این رقم در مقایسه با انبوه سازی در دانشگاه ها که طبق آمار از سال 91 تا 2004 از 68 میلیون نفر به 132 میلیون نفر افزایش یافته است و پیش بینی می شود در سال 2006 تعداد دانشجویان جهان به بیش از 155 میلیون دانشجو رسیده باشد، نشان دهنده رشد سریع آموزش عالی و پیشی گرفتن آن از نرخ جمیعت است. عضو شورای اجرایی انجمن بین المللی دانشگاه های جهان به جابه جایی دانشجویان در سطح جهان اشاره کرد و گفت: از سال 1980 تا به امروز، این مقدار 50 درصد افزایش یافته است به طوری که در سال 2004، 5/2 میلیون نفر دانشجو در سطح جهان جابه جا شده اند. وی افزود: در همایش مذکور اعلام شد که 67 درصد جابه جایی متعلق به شش کشور آمریکا با 23 درصد، انگلیس 12 درصد، آلمان 11 درصد، فرانسه 10 درصد، استرالیا 7 درصد و ژاپن با 50 درصد است. دکتر جاسبی، تنوع در آموزش عالی و توسعه آن از طریق بخش های خصوصی، مکاتبه ای، از راه دور و الکترونیکی را از دیگر محورهای همایش دانست و گفت: در رشد آموزش عالی بدون مرز (بین المللی) پیش بینی می شود که آمار از 8/1 میلیون نفر در سال 2000 به 2/7 میلیون نفر در سال 2025 برسد؛ یعنی این آمار تا 20 سال آینده از رشد چهار برابری برخوردار می شود. وی ادامه داد: در برنامه پنج ساله کشور چین از سال 99 تا 2004 تعداد دانشجویان به دو برابر افزایش یافته به طوری که اکنون با 4/19 میلیون نفر دانشجو به عنوان بزرگ ترین مجموعه آموزش عالی در دنیا مطرح است. دکتر جاسبی در پایان با بیان این که سیزدهمین اجلاس عمومی IAU در سال 2008 در دانشگاه هلند برگزار می شود، افزود: از کشور ایران حدود 40 دانشگاه در انجمن بین المللی دانشگاه های جهان عضو هستند و اجلاس شورای عمومی سالی یک بار و مجمع عمومی هر چهار سال یکبار برگزار می شود.

 


جدول عملکرد سالیانه ساخت و ساز واحدهای دانشگاهی باید طراحی شود
دکتر عبدالله جاسبی امروز با بیان اینکه دانشگاه آزاد بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی است، گفت: ما باشیم یا نباشیم مهم نیست و مهم ادامه دادن به حرکت عظیم انقلابی در راستای ورود نسل جوان این کشور به آموزش عالی است. به گزارش سرویس صنفی آموزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، رییس دانشگاه آزاد اسلامی در دهمین همایش سراسری معاونان عمرانی، مدیران کل روسای ادارات، امورفنی و عمرانی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی همچنین گفت: جدول عملکرد سالیانه ساخت و ساز واحدهای دانشگاهی باید طراحی شود. وی با تاکید بر اینکه باید نسبت فضای آموزشی به دانشجو مورد اهمیت قرار گیرد، اظهار کرد: به ازای هر دانشجو 10 متر مربع فضای آموزشی و رفاهی نیاز است. دکتر جاسبی با بیان اینکه باید ظرف 3 سال آینده یعنی تا پایان برنامه پنج ساله چهارم همه واحدهای دانشگاهی دارای مسجد مناسب باشند، تصریح کرد: واحدها می‌توانند برای ساخت مسجد از وام صندوق مشترک واحدها و سیستم بانکی استفاده کنند. وی با اشاره به اشکالات اجرایی ساخت و ساز برخی واحدها، خاطرنشان کرد: کلیه واحدها از این پس باید مورد ارزیابی قرار گیرند. دکتر جاسبی در ادامه افزود: رعایت مقررات و ضوابط در رابطه با قراردادها و پیمانکاران باید مورد توجه قرار گیرد و در ضمن توصیه می‌شود که با پیمانکارها و مشاوران به صورت متعدد قرارداد منعقد نشود. رییس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به بانک نقشه ساختمانی در معاونت عمرانی، اظهار کرد: چون دنیا روبه تغییر و تحول است دراستفاده از بانک نقشه ساختمانی الزامی وجود ندارد ولی استفاده از آن موجب کاهش هزینه‌ها می‌شود. وی با بیان اینکه ساختمان آموزشی و اداری دانشگاه مهم است، تصریح کرد: البته دانشگاه‌ها باید سوله ورزشی، مسجد، غذاخوری را مورد توجه قرار دهند. دکتر جاسبی با بیان اینکه مساله تعمیرات و نگهداری ساختمانی، فرهنگی است که در کشورهای جهان سوم به ویژه کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است، گفت: نباید ساختمان‌ها پس از تاسیس و افتتاح رها شوند و باید برای نگهداری آن رابطه خاصی وجود داشته باشد زیرا به دلیل بی توجهی به ساختمان‌ها خسارت زیادی می‌پردازیم. رییس دانشگاه آزاد اسلامی با تاکید بر اینکه مصالح ساختمانی دانشگاه آزاد اسلامی باید به سمت خوب و مرغوب پیش رود، اظهار کرد: ساختمان سازی کار بزرگی در دانشگاه آزاد است. وی با تاکید بر اینکه خصوصیات مهم در ساخت و ساز فضای آموزشی و رفاهی در دانشگاه اسلامی سرعت کار است، تصریح کرد: البته نباید سرعت کار قربانی نامرغوبی ساخت وساز باشد.
در بیانیه ۱۷ ماده اى کنفرانس جهانى آموزش عالى در مورد «پاسداشت تلاش و خرد جمعى زنان جهان آمده است: اگر چه پیشرفت هایى در ارتباط با دستیابى زنان به آموزش عالى به دست آمده است، اما موانع اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى و سیاسى زیادى مانع از مشارکت مؤثر زنان مى شود که یکى از راهکارهاى برطرف کردن این موانع، توجه به آموزش عالى و افزایش فراگیر آن بدون تبعیض جنسى و مبتنى بر اصل شایسته سالارى است.
رشد آمارهاى پذیرفته شدگان دختر دانشگاهها و برترى آن نسبت به پسران یکى از شاخص هاى اصلى مسائل آموزش عالى در این سالها بوده است. اما حقیقت آن است که آنچه چنین رویه اى را به یک مسأله تبدیل مى کند، در پیدا و پنهان هاى دیگر جامعه ما و از سوى نگاه حاکم بر این بخش نهفته است.
در ترکیب جنسیتى آزمون سراسرى سال ۸۴ از کل داوطلبان، ۶۱ درصد دختر و ۳۹ درصد پسر هستند، مقایسه درصد داوطلبان پسر و دختر در آزمون هاى ۷۷ تا ۸۳ حکایت از رشد یک درصدى داوطلبان دختر و کاهش یک درصدى داوطلبان پسر در آزمون سال ۷۸ نسبت به ۷۷ و رشد دو درصدى داوطلبان پسر در آزمون سال ۷۸ نسبت به ۷۷ دارد. همین میزان رشد در سال ۸۴ رشدى کمتر از ۰‎/۵ درصد نسبت به سال ۸۳ است. براى نخستین بار تعداد داوطلبان دختر بر داوطلبان پسر در کنکور سال ۷۷ پیشى گرفت. در کنکور امسال این فاصله قابل ملاحظه و تأمل شده و به حداکثر خود در دو دهه اخیر، رسیده است. از سوى دیگر در تمام گروههاى آزمایشى به استثناى گروه ریاضى، تعداد داوطلبان دختر بیشتر از داوطلبان پسر است و بیشترین فاصله بین این دو دسته از داوطلبان را در گروههاى هنر و زبان شاهدیم.
زینت همت یارى استاد جامعه شناسى با خوش بینى به این قضیه مى نگرد چرا که در سال تحصیلى ۸۰-۷۹ تعداد زنان پذیرفته شده و ثبت نام کرده در دانشگاهها ۸۹ هزار و ۸۰۲ نفر (۵۰‎/۵ درصد) و تعداد مردان پذیرفته شده و ثبت نام کرده ۸۷ هزار و ۸۶۳ نفر بوده است. همچنین این مقوله در طى سال تحصیلى ۷۹-۷۸ به نفع داوطلبان دختر است، چرا که تعداد دختران ۷۸ هزار و ۸۹۸ نفر و تعداد پسران ۷۴ هزار و ۳۸۶ نفر بوده است. مجموع این آمار و ارقام و تأکیدات جهانى که بر حضور آکادمیک زنان وجود دارد، این است که باید از حضور زنان در عرصه هاى مختلف چون دانشگاههاخرسند و متوجه تحولى بزرگ بود که نتایج این تحول رویکردهاى مثبت فراوانى دارد. یکى از این چشم اندازها امیدوارى به ارتقاى توسعه فرهنگى، اجتماعى و سیاسى و بروز تحولات عمیق و پایدار آینده جامعه بشرى همراه با مادرانى است که در کسوت هاى مختلف جامعه مشغولند و این نکته ثابت مى کند که تحصیلات عالى، حق انحصارى مردان نیست.
دانشگاه، با لن پرواز
اما افزایش گرایش زنان به دانشگاهها و به همان نسبت، موفقیت آنها از گذشتن از آستانه ورودى آن از چند سو قابل بررسى است. برخى از این پدیده به عنوان یک نگرانى از زاویه جامعه جویاى کار مردان و تفوق زنان بر آن مى نگرند. پدیده هاى جمعیتى، بیکارى و آسیب شناسى اجتماعى دختران و زنان ایرانى، هر یک به گونه اى در بر گیرنده چرایى این آمار است. اما در نهایت آنکه، پیچیده کردن برخى تحلیل ها نیز در نهایت نمى تواند مؤید نگاه جنسیتى و زنانه و مردانه کردن دانشگاه، کار و... باشد. از سویى ورود به دانشگاه براى دختران به همان میزان به معناى کسب شانس بیشتر براى ورود به بازار کار نیست و از سوى دیگر دانشگاه براى دختران در بسیارى موارد به نوعى سرپوش گذاشتن برخلأ هاى متفاوتى است که در زوایاى زندگى اجتماعى و اقتصادى آنان وجود دارد. در محیطهاى کوچکتر، دانشگاه به منزله نوعى نقب زدن بین چارچوب خانه و محیط باز دانشگاه به عنوان مشارکت اجتماعى با هدف ارتقاى پایگاههاى موجود به حساب مى آید. جامعه آمارى زنان، گذشته از برخى چهره هاى دموکراتیک تر شهرهاى بزرگ با محدودیت هاى بسیار روبرو است. با پذیرش این اصل، به نظر مى رسد هیچ یک از افراد جنس مخالف آنان براى استفاده از شانس قبولى بیشتر - دانشگاه، حاضر به پذیرش شرایط اجتماعى و فرهنگى دختران نخواهند بود. از سوى دیگر، رگ حیاتى اقتصاد براى نیمى از جمعیت که همان زنان هستند از مجراهاى محدود ترى تأمین مى شود. آسیب شناسى زنان در جامعه ایرانى نشان مى دهد، حیات و استقلال اقتصادى آنها مى تواند بر بسیارى از موانع ، محدودیت ها و تنگناهاى فرهنگى- اجتماعى و حتى خانوادگى آنها غلبه کند. تحصیل و ورود به رده هاى بالاتر دانشگاهى تعریف شده ترین ابزار موجود است. افزون بر این جنبه ها محمد قائد، نویسنده مى افزاید: به طور تاریخى جامعه ایرانى جامعه اى است که تحرکات طبقاتى در آن میسر بوده، این تحرک طبقاتى با گسترش شهر نشینى از روستا و شهر کوچک به شهر بزرگ تغییر مى کند. این خصوصیت جامعه اى است که به علت درآمد نفت رشد زیادى مى کند و دولت دائماً در حال انبساط است. در چنین جامعه اى امکان ارتقا وجود دارد یکى از ممکن ترین راهها درس خواندن است. درچنین شرایطى و با توجه به محدودیت هاى زیادى که به زنان اعمال مى شود، دانشگاه بهترین بستر است اما مشابه چنین پدیده اى در دهه هاى اخیر چشمگیر بوده است. آزاد سازى و رهایى بخشى زنان یکى از این علتهاست چنانکه در اغلب کشورها درخشش آکادمیک زنان خیلى مهم است. در کشور ما هم، دانشگاهها امکان نوعى تجربه اندوزى و ارتقاى پایگاه طبقاتى را داد یعنى بیشتر رشد شخصى به وجود آورد. همان چیزى که در غرب تحت عنوان liberal art college وجود دارد.
دیدگاه جهانى حضور آکادمیک زنان
یک سایت مربوط به آموزش عالى انگلستان در آمارهایى که مى آورد به استثناى رده هاى فوق تخصصى که زنان با تفاوت ناچیزى، کمتر از مردان هستند، در اکثر رده هاى آموزشى، آمار زنان از مردان بیشتر است. با این حال به نظر مى رسد بیشترین توافق نظر در این کشورها هم بر سر مشارکت زنان در رده هاى کلیدى و نیروهاى کارى جامعه با در نظر گرفتن منافع اقتصادى است. تحقیق مفصلى بر سر مسأله برابرى جنسیتى شده تا دولتها با فراهم کردن زمینه هاى مراقبت از کودکان؛ حقوق برابر و انعطاف پذیرى هاى بیشترى نسبت به حضور زنان داشته باشند.

 

در بعد داخلى مسأله دیگرى که وجود داشته این است که ایران همواره با رشد روزافزون نیروى انسانى تحصیل کرده روبه رو بوده است. برخى از این تحصیل کردگان وارد بازار کار شده یا به خیل بیکاران جویاى کار پیوسته اند. برخى دیگر نیز در جمعیت غیرفعال باقى مانده اند.
بررسى ها نشان مى دهد، تصمیم دانشجویان براى ورود به آموزش عالى تحت تأثیر منافع اقتصادى آینده آنها است. افراد جامعه باتوجه به چند عامل خواهان آموزش بیشتر هستند. هزینه هاى آموزشى، موقعیت اقتصادى و اجتماعى، توانایى و استعداد و ترجیحات شخصى. دو عامل هزینه هاى آموزشى و منافع مورد انتظار فرد، تأثیرگذارى بیشترى دارد. تقاضا براى آموزش عالى اغلب به معناى عرضه نیروى انسانى تحصیلکرده یا متخصص است که با چندسال تأخیر وارد بازار کار مى شوند. براساس نتایج طرح آمارگیرى از ویژگى هاى اشتغال و بیکارى خانوار در سالهاى ۷۶ تا ۸۱ همواره بیش از ۸۰درصد فارغ التحصیلان از نظر اقتصادى فعال بوده اند، ولى میزان مشارکت اقتصادى آنان کاهش یافته و از ۸۹‎/۷ درصد به ۸۳درصد رسیده که کاهش ۶‎/۷درصدى را نشان مى دهد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  35  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مقایسه تحول جمعیت دانشجویان دانشگاه ازاد

دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

اختصاصی از یاری فایل دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان


دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

فرمت فایل : ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 158

 

فهرست مطالب:
    فصل اول : مقدمه
    مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر
    رشد ملاک های اخلاقی
    بیان موضوع
    هدف پژوهش
    ضرورت و اهمیت پژوهش
    تاریخچه مختصر در جهان و ایران
    مفهوم اخلاق با چه مفاهیم دیگری در ارتباط است؟
    فصل دوم : پیشینه پژوهش
    ماهیت اخلاق
    مفهوم رشد اخلاقی در نوجوانی و جوانی
    زمینه‌ های اجتماعی و فرهنگی رشد
    تعریف واژه‌ ها
    نکاتی درباره چگونگی تحول اخلاقی
    دیدگاه های روان شناختی درباره اخلاق
    دیدگاه بد سرشت بودن ذاتی انسان
    رشد اخلاق در کودک
    روش آموزش اخلاق
    تعریف اخلاق
    شاخص اخلاق
    رشد اخلاق
    رشد شناختی
    تحول شناختی از دیدگاه پیاژه
    رشد اخلاقی از دیدگاه پیاژه
    مرحله استقلال اخلاقی
    رشد اخلاقی از دیدگاه کهلبرگ
    محدوده سنی در رشد قضاوت اخلاقی
    روش تحقیق در اخلاق
    آموزش اخلاق
    فصل سوم : روش شناسی
    موضوع پژوهش
    سوال‌ های پژوهش
    فرضیه‌ های پژوهش
    تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش
    روش پژوهش
    نوع پژوهش
    ابزار پژوهش
    شیوه نمره گذاری
    جمعیت پژوهش
    نمونه پژوهش
    روش انتخاب آزمودنی
    تجزیه و تحلیل آماری
    تجزیه و تحلیل کیفی
    روش‌ های جدید در سنجش قضاوت های اخلاقی
    فصل چهارم : تجزیه و تحلیل نتایج
    توصیف اطلاعات
    فصل پنجم : تبیین فرضیه
    تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش
    محدودیت‌ ها
    پیشنهادات
    فهرست منابع

 

فصل اول

مقدمه

مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر:

در عصری زندگی می‌کنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوق‌العاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار می‌گیرند. در بسیاری از عرصه‌های نوین کار و زندگی اگر انسان‌ها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیف‌تر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسان‌ها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمده‌اند.

دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ بحرانهای اقتصادی و سیاسی و انقراض باورهای سخت گیرانه سنتی تضعیف دستگاههای امنیتی را به همراه آورده است؛ و نهادهای گوناگون جامعه، محکوم به انشقاق و از هم پاشیدگی، توان نظارت بر اعمال اعضای خود را از دست داده‌اند. در نتیجه، حوزه‌هایی از زندگی اجتماعی که بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاکم است به طور مداوم در حال تکثیر و گسترش هستند. در این شرایط تنها اخلاق است که به علت موقعیت استعلایی خود می‌تواند، انسان‌ها را به جدی گرفتن مسئولیت خود در قبال یکدیگر فرا خواند.

اما امروزه آموزه‌های اخلاقی نیز در وضعیتی بحرانی قرار دارند. بنیادها، مراجع و تکیه گاههای سنتی احکام اخلاقی، تا حد معینی مشروعیت خود را از دست داده‌اند و هیچ گونه الگوی رفتاری معینی – حداقل برای نسل جوان – وجود ندارد.

هنجارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و آموزشهای فلسفی، سه بنیاد اصلی ترویج آموزه‌های اخلاقی، هر یک به نوعی، دیگر از اعتبار و نفوذ دیرینه خود برخوردار نیستند.

هنجارهای اجتماعی، از یک سو، حالتی آن چنان مجرد و عام پیدا کرده‌اند که هیچ تکلیف مشخصی را برای کسی تعیین نمی‌کنند و از سوی دیگر، دلیل انشقاق جامعه و تضعیف نهادهای اجتماعی اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست داده‌اند. در سطح کلی زندگی اجتماعی، مشروعیت هنجارهای اجتماعی چندان ضربه نخورده است، اما این هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نیستند که فرد را از تک‌روی و بی‌توجهی به منافع جمع باز دارند.

به علاوه فرد نیز دیگر از آن توان، شهامت و امکانات برخوردار نیست که بتواند به صورت خودانگیخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواری، اخلاقی عمل کند.

قدرت عظیم نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حاکمیت شرایط بغرنج و پیچیده جهانی بر فراز و نشیب زندگی اجتماعی انسان‌ها را به موجوداتی خرد و حقیر تبدیل نموده است. فرد در چنبرة زنجیر منطق سرمایه، عقلانیت نظم اداری و پیامدهای تصمیم‌های خیل کنشگران قدرتمند گرفتار آمده است. در چنین شرایطی انسان دیگر سرنوشت را به مبارزه نمی‌طلبد، خود را وارد ماجراهای پیچیده برای تغییر شرایط کلی جهان نمی‌سازد و نگران از عواقب اعمال خود، خویش را چندان درگیر مشکلات دیگران نمی‌کند. او بیشتر سعی می‌کند تا از فرصتهای ممکن بهره جسته و امکانات لازم برای بهره مندی از یک زندگی بی دردسر را برای خود فراهم آورد. فداکاری و احساس مسئولیت نسبت به وجود و موقعیت دیگران برای او اهمیت چندانی ندارد. بیهوده نیست که ما امروزه با خیل افرادی روبرو هستیم که درصدد بازگردانیدن مشروعیت و اقتدار سابق به بنیادها و مراجع احکام اخلاقی هستند. در زمینة درک مذهبی، اجتماعی و فلسفی از امور رد پای این تلاش را می‌توان مشاهده کرد. این گونه تلاشها در برخی از مناطق جهان و حوزه‌های زندگی اجتماعی با موفقیت روبرو شده‌اند. اینجا و آنجا، مذهب، نهادهای سنتی جامعه و تعقل و استدلال وجهه‌ای نو پیدا کرده‌اند و افراد و گروههای بسیاری راغب شده‌اند که ادعای از نو طرح شدة این نهادها و مراجع را مورد ملاحظة جدی قرار دهند.

معهذا فریب ظاهر قضیه را نباید خورد. بنیادها و مراجع سنتی هر قدر که نوسازی شده باشند باز توان ارایة چنان احکام جهان‌شمولی را ندارند که انسان، جدا از موقعیت اجتماعی و اندیشه و طرز نگرشش به جهان، آنها را معتبر بشمارد. موقعیت قدرتمند این بنیادها و مراجع بیشتر اوقات محدود به یک زمان معین و وضعیت خاص است. مذهب به طور عمده مؤمنین، هنجارهای اجتماعی افراد میان‌سال و کمابیش موفق و استدلال و تعقل روشنفکران را مخاطب قرار می‌دهد.

به علاوه، آنها نمی‌توانند همان گروه مخاطب خود را به صورت جمع و کلیتی واحد تثبیت نمایند. مذهب خود متشکل از مذاهب مختلف است و هر مذهب احکام اخلاقی خاص خود را دارد. اعتقاد و ایمان به یک مذهب به طور معمول انسان را از مؤمنین به مذاهب دیگر دور و حتی گاه منزجر می‌سازد. از این لحاظ، حس عطوفت و اخوت نشأت گرفته از درک مذهب به طور معمول محدود به انسانهای خاص است. هنجارهای اجتماعی نیز به طور مداوم در حال تغییر هستند. هنجارهای حاکم بر نهادهای سنتی اجتماعی نیز هر چند در عرصه‌های خرد زندگی اجتماعی به کار می‌آیند، در عرصه‌های کلان و وسیع زندگی اجتماعی نقشی سرکوبگرایانه پیدا می‌کنند. هر چند صلابت و اقتدار این هنجارها ممکن است زمینة امن کار و کوشش را برای برخی فراهم آورد ولی این امنیت به بهای نقض آزادی عمل برخی دیگر از افراد به دست می‌آید. شکست این پروژه‌ها در عین حال شکست تلاش برای بنیان گذاری و فراافکندن هر نوع مرجع فرا-فردی برای اصول اخلاقی است.

در عصری که انسان تنها و تنها خویشتن را به عنوان جولانگاه اندیشه و تأملات خود در اختیار دارد، در عصری که همبستگی‌های اجتماعی ضعیف و شکننده هستند، در عصری که روابط اجتماعی هر چه بیشتر بر پایة ضابطه‌های حقوقی تعریف می‌شوند و بالاخره در عصری که زندگی به تجریبات شخصی و درد محدود شده است. براستی، چگونه می‌توان برای انسانها مرجعی در ورای فردیت آنها، برای تنظیم روابط اجتماعیشان، فرا افکند. برای چنین انسانی تنها آنچه از درون او می‌جوشد و می‌شکوفد مشروعیت دارد. معیار اصلی تمیز امور برای او ارزشهای فردی و شیوة داوری شخصی خود او هستند، نه احکامی که از پیش بر حق و درست فرض شده‌اند.

در این وضعیت جدید دیگر از خودگذشتگی، توجه به منافع و حقوق دیگری و کنش اخلاقی اموری نیستند که به خودی خود به ذهن فرد خطور کنند و یا اگر خطور کنند در اعمال و رفتار او انعکاس یابند. گرفتار در وجود شخصی خویش، او انگیزه و شور دست زدن به کنشی را ندارد که هدف آن تضمین منافع دیگری باشد.

در این میان، یک عامل و تنها یک عامل می‌تواند موقعیت فرد را تا حدی ثبات بخشد و او را به سمت اتخاذ موضعی اخلاقی نسبت به امور سوق دهد. این عامل همانا وجود دیگری به صورت یک شخص معین با احساسات و تمایلات مختص به خود است. وجود دیگری همیشه به صورت حضور زنده و فعال دیگری در عرصه‌های مختلف زندگی برای فرد مطرح است. او مجبور است در مقابل برخوردهای دم به دم متفاوت دیگران عکس العمل نشان دهد. اگر به برخورد‌های مستقل و پویا با حس مسئولیت فردی نسبت به استقلال دیگری ، ترکیب شود، فرد از حد معینی از استقلال و اقتدار برخوردار خواهد شد. در متن احساس مسئولیت نسبت به وجود و تضمین استقلال و پویایی دیگری، در متن معمولی نسبت به استقلال او، فرد می‌تواند احساس کند که هستی و حضور خاصی در جهان دارد. بدین شکل دیگری میدانی می‌شود که فرد در آن وسعت حضور و اقتدار خود را باز می‌یابد. در این روند او بر ضعفها و سرگشتگیهای خویش فایق می‌شود. از این رو می‌توان گفت نه خودمحوری و احساس توانمندی بلکه ضعف و فقر وجودی، فرد را بر می‌انگیزد تا با رویکردی اخلاقی تأمین آزادی و بهروزی دیگری را غایت اعمال خود گرداند (محمودیان، 1380).

 

رشد ملاک‌های اخلاقی:

تاریخ اخلاقیات حرکتی است از یک وحدت شکل تقریباً بی چون و چرا در سلوک و رفتار به یک مسئولیت دایم التزاید شخصی. آن روزها دیر زمانی است سپری شده‌اند که نویسندة اخلاقیات می‌توانست زندگی اقوام ابتدایی، یا حالت به اصطلاح فطرت را هر طور که دلش می‌خواست تفسیر کند و نظر ساده لوحانه‌ای که می‌گفت انسان وحشی بر خلاف انسان متمدن زندگی بهتر یا بدتری در یک حالت آزادی نسبی داشته، به کلی متلاشی شده است.

انسان وحشی در چارچوب محدودیتهای نظام اخلاقی اش که به طرز غرابت آمیزی نامطمئن و به طور باور نکردی پیچیده است، موجود دست و پا بسته‌ای است. ولی تمکینی که می‌کند از هر

نظر داوطلبانه و تا جایی که تماسی با تأثیرات خارجی نیافته، عاری از سؤال است.

نظام او ضابطه به غایت خاصی است از رعایت‌ها و وظایفی که از اصولی کلی سرچشمه نگرفته‌اند و البته به هیچ وجه ملاحظات انسجام و تجانس را هم بر نمی‌تابند. واضح است که در این جا محلی هم برای تفکر و نظرورزی آزادانه نمی‌تواند وجود داشته باشد چون با اولین اشاره‌ای که از چون و چرا حکایت کند کل بنا فرو می‌ریزد و همه چیز متلاشی می‌شود.

انسان متمدن مورد متفاوتی را ارایه می‌دهد. ضابطة او در برابر انتقاد پابرجا می‌ماند و او انتظار دارد که توانایی دفاع از آن را داشته باشد. درست است که رسوم گرایش بدان دارند تا این ضابطه را یا بخشی از آن را با مقداری قداست در هم آمیزند. نیز درست است که نادرند مراحلی از تاریخ که در آنها انتقاد آزادانه به طور بی کم و کاست مجاز بوده باشد. با همة اینها، ضابطه‌ای که نام بردیم باز هم علی‌الاصول رابطه‌ای منطقی را بین اصول کلی از قبیل عدالت، حقیقت، شرافت و امثال ذالک از سویی و سخنهای اعمال ناشی از اینها را از سوی دیگر به بیان در می‌آورد. در اینجا همواره پای رجوع و توسل واضحی به ذهن و به عواطف در میان است و بیان هنری آرمان‌های اخلاقی مسلماً اثرگذارترین بنای یادبودی است که یک تمدن می‌تواند برجا بگذارد.

آثاری نظیر ایلیاد و ادیسه یا قصص قهرمانی، به هر تقدیر تکان دهنده‌اند و این تکان دهنده بودن را خصوصاً بدان سبب واجدند که آفرینندگان خود را نه چنان‌که بوده‌اند بلکه چنان‌که می‌خواستند باشند معرفی می‌کنند. چنین آفرینشهایی ضمناً در گذشته و چه در زمان ما عواملی به مراتب اثرگذارتر از فکر مجرد بوده‌اند و هستند و هنر بیشتر از فلسفه در شکل دادن به رفتار نقش دارد. رشد اخلاقی به این ترتیب فاصلة بسیار بعیدی پیدا می‌کند از این‌که بر اصول مجرد مبتنی باشد، بلکه رشدی است محسوس و انضمامی مثل خود تمدن. تمدن را می‌توانیم به عنوان صنعتی که با بصیرت به کار گرفته شده تعریف کنیم. اختراع مهارت را می‌زاید، مهارت قدرت را و قدرت به نوبة خود مهارت بیشتر و اختراع وافرتری را به عرصه می‌آورد. اما فرق می‌کند که تکامل مورد اشارة ما دقیقاً از چه نقطه‌ای مجال شروع پیدا کرده باشد، چه آنچه که یک‌بار با نظامی عجین شد بر تمام رشد بعدی اش اثر می‌گذارد. این به خصوص در مورد ابداعاتی که در عرصة اخلاق پدید می‌آیند صدق می‌کند.

با این حال رشد اخلاقی اگرچه الزاماً به وسیلة گذشته محدود می‌شود، ولی وجود دارد. تمدن نمی‌تواند از حرکت باز بماند زیرا قوایی که قادرند به آن ثبات ببخشند درست همان‌هایی هستند که توانایی بالیدن به آن می‌دهند. اگر از حرکت باز بماند، می‌میرد. اجتناب ناپذیری این امر غالباً توسط دولت سازان سنخ افلاطونی به فراموشی سپرده می‌شود. انسان نمی‌تواند به چیزی که دارد راضی بماند، و سهل گرفتن احتیاجات و جامعه‌ای که صفات برجسته اش را ساده زیستن و علو اندیشه تشکیل دهد با همة‌ جذابیتی که دارد از محالات است.

نیازهای ساده، خام و ابتدایی اند، همانطور که ابزارهای ساده آنهایی هستند که به درد نمی‌خورند. عقل و درایت عالی بهترین اثرش را تنها در یک سازمان عالی می‌تواند به ظهور برساند. پیشداوری محض است که چیز بسط یافته را به صرف این‌که بسط یافته است با سوءظن نگاه کنیم یا قایل باشیم که تمدنی که غایت پیچیدگی را پیدا کرده باید به یک معنی محل انحطاط باشد یا معتقد باشیم که اقوام ساده‌تر، جنس بادوام تری دارند. بر عکس خیلی آسان‌تر است فردی از باشندگان جزایر دریای جنوب (بومیان جزایر ملانزی) بودن تا یک اروپایی بودن.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

بررسی رابطه بین سبک های مدیریتی تحول آفرین در میزان افزایش رضایت کارکنان اداره بازرگانی شهرستان بوکان

اختصاصی از یاری فایل بررسی رابطه بین سبک های مدیریتی تحول آفرین در میزان افزایش رضایت کارکنان اداره بازرگانی شهرستان بوکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی رابطه بین سبک های مدیریتی تحول آفرین در میزان افزایش رضایت کارکنان اداره بازرگانی شهرستان بوکان

چکیده

موضوع مورد بررسی در این تحقیق بررسی رابطه بین سبک های مدیریتی تحول آفرین با رضایت شغلی کارکنان در اداره بازرگانی شهرستان بوکان می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش کارمندان اداره بازرگانی شهرستان بوکان که از بین آنها 60 نفر به روش تصادفی انتخاب شده‌اند. موضوع مورد بررسی از نوع همبستگی می‌باشد و مقیاس‌های به کار رفته نیز فاصله‌ای می‌باشند در این پژوهش از پرسش‌نامه رضایت شغلی و رهبری تحول آفرین (باس و آولیو 1997) استفاده شده است. و در جمع‌آوری و طبقه‌بندی اطلاعات از روش آماری توصیفی و آمار استباطی استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین سبک های رهبری تحول آفرین با رضایت شغلی در سطح معنی داری 05/0 معنی دار بود و فرضیه اصلی تایید شد در حالی که بین فرضیه های فرعی از 3 فرض موجود دو فرض مورد تایید واقع گشت و یک فرض رد گردید.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطه بین سبک های مدیریتی تحول آفرین در میزان افزایش رضایت کارکنان اداره بازرگانی شهرستان بوکان