ارزیابی برخی مفاهیم و نظریه های تبیین کننده فضای فرهنگی و اجتماعی ایران معاصر؛ اهتمامی در جهت ارائه مفاهیمی نو
بصورت ورد ودر159صفحه
چکیده
اندیشیدن درباره پدیده های اجتماعیِ پیرامون، از زمانی آغاز می شود که پرسشی ذهن اندیشمند را به خود مشغول سازد. فیلسوفان علم معتقدند علم با مساله آغاز می شود و مساله نیز از دل نظریه استخراج خواهد شد.در این پژوهش نگارنده ضمن موافقت با بخش اول این گزاره از پذیرش انحصار نظریه به عنوان تنها منبع استخراج مساله سر باز می زند و روش دیگری که در این جا خیرگی نامیده شده است را به عنوان منبع خلق سوال اصیل ـ یعنی سوالی که به طور مستقیم درباره خود واقعیت پرسیده می شود ـ معرفی می نماید. پس از آن و با توجه به در اختیار بودن روش خیرگی ، پژوهشگر بدون آن که نگران از بین رفتن امکان خلق پرسش درباره محیط پیرامون خود باشد گستره اعتبار نظریه های جامعه شناسی را به چالش کشیده و نشان می دهد که هر چه نظریه ها به سمت استفاده از مفاهیم اجتماعی ـ یعنی تجربه های مشترک اجتماعیِ افراد یک جامعه که در قالب یک مفهوم یا عبارت فشرده سازی شده اند ـ پیش برود گستره کارکرد آن محدود تر خواهد شد ضمن این که در همین جا توضیح داده می شود که با این نگاهِ نو امکان مفاهمه درمورد مسایل اجتماعی در میان اندیشمندان همچنان پا بر جا خواهد ماند. در گام سوم، محقق به شرح پرسشی که از بطن یک تجربه خیرگی زاییده شده است می پردازد و پس از شکل گیری سوال، با بررسی دو مثال نحوه مواجهه پرسش اصیل با جریان دانش موجود را نشان می دهد. در این مواجهه ها روشن خواهد شد که دانش موجود ممکن است قادر به پاسخ گویی به پرسش اصیل نباشد. در این جا چاره ای باقی نمی ماند جز آن که با اتکاء به تخیل نظام مند، به نظریه پردازی در رابطه با پرسش اصیل خود روی آورد. پس از شکل گیری این مدل نظری، در مواجهه با برخی نظریات موجود و همچنین در تلاش برای تبیین واقعیت های اجتماعی، قدرت آن به بوته آزمایش گذاشته خواهد شد. در پایان این پژوهش، پیشنهاداتی نیز در زمینه تکمیل و به کار گیری این الگوی نظری ارائه شده است.
ارزیابی برخی مفاهیم و نظریه های تبیین کننده فضای فرهنگی و اجتماعی ایران معاصر؛ اهتمامی در جهت ارائه مفاهیمی نو