این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 124 صفحه می باشد.
مقدمه
« خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالیکه چیزی نمی دانستید و به شما قوای شنوایی و بینایی و اندیشه داد . باشد که سپاس این نعمتها را بدارید و از اینها به خوبی بهره مند گردید . »
این آیه عدم شناخت انسان را در بدو تولی بیان می کند و اینکه باید از طریق حواسی که خداوند به او عنایت کرده جهان را مطالعه و بررسی کند .
کودکی که به دنیا می آید عالیترین و کاملترین امکانات رشد را دارا است او در بهترین حالت خود آفریده می شود . اگر این کودک عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیط مناسبی در اختیارش باشد جای خویش را در این جهان می یابد . اما زندگی خانوادگی و محیط اجتماعی _ آموزشی _ بهداشتی و فرهنگی بسیاری از کودکان دستیابی به چنین مقصودی را دشوار و گاه غیر ممکن می سازد .
رفتار آدمی اساسا جلوه ای از شخصیت و سازمان روانی _ شناختی _ اجتماعی اوست . هر چه شخصیت و ادراک از خویشتن انسان سالمتر , واقعی تر و رشد یافته تر باشد از رضایت درونی و تعامل رفتاری بیشتری برخوردار خواهد بود . آشکار است که شخصیت و خودپنداری سالم و رشد یافته , فقط در جریان تربیت صحیح و پرورش عواطف و رفتار سالم بوجود می آید .
در این پژوهش نیز پیرامون شناخت چگونگی ادراک و پنداشت کودکان از خود در محیط و شرایط خاص پرورشگاه تلاش می شود , باشد که گامی کوچک در مسیر روانشناسی کودکان پرورشگاهی برداشته باشیم .
بیان مساله
پژوهشگران در دیدار های خود با گروهی از کودکان پرورشگاهی شهر مشهد در حین برنامه ها و فعالیتهای فکری و حرکتی مختلف این کودکان احساس می کردند که اکثرا جسارت ، اعتماد به نفس ، امید به موفقیت و . . . کافی در این کودکان نیست و در حالیکه از لحاظ فکری و فیزیکی مشکل خاصی نداشتند و قابلیتهای لازم برای اجرای عمل را دارا بودند .
در پیش فرضهای اولیه به نظر می رسید که این مشکلات کودکان احتمالا به علت رشد در شرایط خاص پرورشگاهی است . موضوعاتی همچون فقدان حمایت والدین ، عدم حضور مادر در حساسترین دوران رشد ، فقدان الگوهای ثابت رفتاری ، عدم وجود تقویتهای ملموس اجتماعی کافی ، فقدان محرکهای کافی که مستلزم رشد سالم هستند ، داشتن خاطرات تلخ گذشته خویش ، کمبود ارتباطات متنوع و باز اجتماعی متناسب با رشد ، کمبود امکانات مالی ، تفریحی ، فرهنگی ، آموزشی و از این قبیل عواملی هستند که مجموعا زمینه تشکیل دیدگاه و ادراک منفی نسبت به خود و نسبت به جهان را در این کودکان فراهم کرده اند .
لذا برای اثبات یارد این پیش فرض اقدام به پژوهش در باب تاثیر محرومیتهای مختلف محیط پرورشگاه برخود پنداره کودکان پرورشگاهب و سپس مقایسه آن با خود پنداره کودکان غیر پرورشگاهی یعنی کودکانی که در خانواده و به اتفاق والدین خود زندگی می کنند نمودیم تا به کمک ابزار ، روش و آزمون پژوهش و آماری مناسب تفاوت ویژگیهای خود پنداره این دو گروه از کودکان را بررسی و تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری نماییم .
مقاله تاثیر محرومیت های عاطفی محیط پرورشگاهها خود پنداره برخودپنداره کودکان پرورشگاهی