لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 57
چکیده
مقوله بازسازی یک امر کاملاً تخصصی است که با خانهسازی و شهرسازی تفاوت بنیادی دارد. پرداختن به بحث بازسازی بایستی از تمامی جنبههای آن بصورت جامع علمی وکاربردی صورت گیرد بدین معنا که جنبه های فرهنگی اجتماعی اقتصادی و... باید مورد توجه قرارگرفته شود تا باعث شکست پروژه بازسازی و نهایتا ًعدم رضایتمندی و پذیرش آن توسط مردم سانحه دیده نشود.در ارتباط با موضوع بازسازی اصول و نظریه های مختلفی وجود دارد. که ما در این مقاله با استفاده از اصول بازسازی به تطابق این اصول با پروژه های بازسازی های گذشته ایران بپردازیم
واژه های کلیدی:زلزله، اصول بازسازی, تجارب بازسازی در ایران
1- مقدمه
بازسازی عبارتست از تامین کل خدمات و زیرساخت های تخریب شده، جایگزینی کالبدی بناهای منهدم شده، احیا کردن و توانمند ساختن مجاری اقتصادی و در نهایت بهبود شرایط زیست جامعه مصیبت زده[1]. پس از هر سانحه، دولت تلاش کرده است که بلافاصله مناطق آسیب دیده را بازسازی نماید. اما نبود استراتژی بلند مدت برای عملیات پس از سانحه و همچنین نبود اطلاعات کافی در مورد نیاز های واقعی آسیب دیدگان در قبل و بعد از سانحه مشکلات عدیدهای را بوجود آورده است.زمانبندی لازم در بخش های گوناگون، جهت مقاصد بازسازی با یکدیگر متفاوتند. بطور مثال، برای بازسازی برخی زیرساخت های جامعه که نیاز گسترده ای به سرمایه گذاری و فناوری پیشرفته دارند، زمان زیادی باید صرف شود تا بتوان به استانداردهای قابل قبول دست یافت. از ویژگیهای مرحله بازسازی می توان به موارد ذیل اشاره نمود: پر هزینه بودن، زمان بر بودن، رخ نمودن واقعیتها، فروکش کردن احساسات، و افزایش سوداگری در اجتماع ( منفعت طلبی های فردی و گروهی).مروری بر تجربیات بازسازی درایران نشان میدهد که عمدتا چند نوع نگاه بربازسازی حاکم بوده است: تعادل، آرمانگرایی، واقع گرایی و توسعه ای از نظر کالبدی که شامل تهیه طرح هادی روستایی و بازنگری طرح جامع شهری و توسعه ای در بازسازی اجتماعی ومشارکت مردمی میباشد.در نگاه توسعهای اجتماعی بازسازی به چند صورت به بحث مشارکت مردم نگریسته می شود:
§ مداخله همه جانبه در بازسازی.
§ درگیر نمودن مردم در کارهای بازسازی.
§ مشارکت در بخشهایی از بازسازی[6].
- حوزه های بازسازی به شرح ذیل می باشند [1]
. 2-1- طبیعت سانحه
وقوع هر سانحه تخریب متفاوتی به دنبال دارد. اما براساس شواهد و قراین موجود، معمولا ً بخش های آسیب پذیر پیش از سانحه قابل شناسایی هستند. بطور مثال زمین لرزهها اغلب خسارات وسیعی به زیر ساختها و ابنیه وارد میکنند و طوفانهای شدید موجب تخریب بناها و مولد های انرژی از قبیل دکل های برق می شوند. به همین دلیل، برنامه ریزی های ساماندهی و بازسازی باید منطبق برنوع سانحه و تخریب احتمالی ناشی از آن و اولویت های کمک رسانی به آسیب دیدگان تدوین شوند.
2-2- مقیاس سانحه
شناسایی مقیاس و محل خرابی های ناشی از سانحه اهمیت فوق العاده ای دارد، زیرا لازمه برنامه ریزی برای دوران ساماندهی و بازسازی است. میزان و درصد آنچه که از میان رفته یا تخریب شده نسبت به آنچه باقی مانده است، برنحوه برنامه ریزی بازتوانی تاثیر گذار است. یک واقعه محلی که محدوده معینی را تحت تاثیر قرار میدهد ( مانند زلزله ای در یک شهر) نسبت به توفانی مخرب و گسترده که تمامی کشور را در بر می گیرد، گونه های متفاوت بازسازی را در پی خواهد داشت.
2-3- مکان واقعه
مکان وقوع سانحه در تعیین و درک صحیح بخش های آسیب دیده و تدوین سیاستهای ساماندهی و بازسازی اهمیت فراوانی دارد. مکان های آسیب پذیر در برابر یک سانحه در مناطق گوناگون مختلف اند. مثلاًدر مناطق روستایی به تسهیلات زیر ساختی، اداری، تجاری و صنعتی توجه و تاکید کمتری میشود. ولی در مقابل امور کشاورزی و معیشتی بیش از شهر مورد توجه قراردارد.روستائیان عموماً قادرند با مصالح محلی سرپناهای موقتی برای خود احداث کنند، ولی ترمیم زیرساختها نیازمند سرمایه گذاری، تجهیز ماشین آلات و فراهم بودن تخصصهای ویژهای است که بندرت در جوامع روستایی یافت می شوند. مسئله مهم مربوط به مکان سانحه، محدود شدن توجه مقامات به یک نقطه خاص است، که باعث می شود معضلات سایر مناطق نادیده گرفته شوند. این امر بستگی به عوامل گوناگونی دارد. گاهی اوقات رسانه های گروهی اخبار را از دیدگاه
تحقیق درمورد بازسازی 52 ص