یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره معاد شناسی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره معاد شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

بسـم‌ الله‌ الـرّحمن‌ الـرّحیم‌

معاد شناسی

مقدمه :

سپاس‌ و حمد بی‌اندازه‌ و قیاس‌ از ویژگیهای‌ حضرت‌ ربّ ودود ذوالجلال‌ و الاءکرام‌، خدای‌ منّان‌ است‌ که‌ بشر را بعد از آفرینش‌ و هدایت‌ تکوینیّه‌ به‌ خلعت‌ حرکت‌ بسوی‌ کمال‌ به‌ هدایت‌ تشریعیّه‌ راهنمائی‌ و مخلَّع‌ فرمود .

و پاکترین‌ درود و تحیّت‌ و اکرام‌ بر پیامبران‌ و برگزیدگان‌ راه‌ خدا و طریق‌ هدایت‌ بسوی‌ معارف‌ حقّة‌ او باد، که‌ با ارشاد خود بشر را از ظلمتکدة‌ جهل‌ به‌ وادی‌ ایمن‌ انوار علم‌ و دانش‌ الهیّه‌ رهبری‌ نمودند، و از جمود و رکود به‌ مقام‌ سعة‌ اطلاق‌ و گشایش‌ حقائق‌ و واقعیّات‌ به‌ پرواز درآوردند.

خاصّه‌ خاتم‌ پیمبران‌ حضرت‌ سیّدالمرسلین‌ محمّد بن‌ عبدالله‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ و جانشینان‌ او حضرت‌ سیّد الوصیّین‌، أمیرالمؤمنین‌ علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ و یازده‌ فرزند امجد او که‌ یکی‌ پس‌ از دیگری‌ عالم‌ را به‌ نور وجود خود منوّر، و با تحمّل‌ أعباء خلافت‌ و امانت‌ الهی‌ کاروان‌ بشریّت‌ را به‌ میقات‌ خدا و لقاء او رهنمون‌ شدند، و صدای‌ پر طنین‌ جرس‌ قافله‌ را به‌ گوش‌ جهانیان‌ رساندند.

مقام‌ انسان‌ در میان‌ موجودات‌

در میان‌ تمام‌ موجودات‌ از جماد و نبات‌ و حیوان‌، انسان‌ دارای‌ یک‌ شرافت‌ و دارای‌ یک‌ خاصّه‌ای‌ است‌ که‌ او را از بقیّه‌ متمایز نموده‌ و در صفّ خاصّی‌ قرار داده‌ است‌؛ و آن‌ همان‌ قوای‌ عاقله‌ و ادراک‌ کلّیّات‌ و امکان‌ عروج‌ و صعود به‌ عوالم‌ اعلا و مجرّدات‌ از نفوس‌ قدسیّه‌ عقلانیّه‌ است‌.

گرچه‌ علوم‌ تجربی‌ هنوز نتوانسته‌ است‌ برای‌ جمیع‌ موجودات‌ حتّی‌ نباتات‌ و جمادات‌، اثبات‌ شعور و قدرت‌ بنماید ولی‌ در فلسفة‌ کلّیّة‌ الهیّه‌ به‌ مرحلة‌ ثبوت‌ و برهان‌ رسیده‌ است‌ که‌ هر موجودی‌ که‌ بر آن‌ نام‌ موجود بتوان‌ گذاشت‌ حتّی‌ یک‌ پر کاه‌ و یک‌ ذرّة‌ نامرئی‌، همه‌ از نعمت‌ حیات‌ و علم‌ و قدرت‌ بهرمندند و «وجود» ملازم‌ با این‌ سه‌ خاصیّت‌ است‌؛ غایة‌ الامر هر موجودی‌ به‌ حسب‌ گنجایش‌ ظرف‌ وجودی‌ خود دارای‌ همان‌ درجه‌ از حیات‌ و علم‌ و قدرت‌ است‌؛ موجودات‌ مادّیّه‌ بقدر گنجایش‌ خود، نباتات‌ و حیوانات‌ بقدر توسعة‌ ظروف‌ وجودی‌ آنها، انسان‌ و ملائکه‌ نیز بحسب‌ قابلیّت‌ خود دارای‌ این‌ خواصّ می‌باشند.

انسان‌ در میان‌ همة‌ موجودات‌ دارای‌ قوای‌ متضادّه‌ و غرائز مختلفه‌ و در گیر و قوسِ کشمکش‌ امیال‌ نفسانیّه‌ و شهوات‌ از طرفی‌ و قوای‌ عاقله‌ و مجرّده‌ از سوی‌ دیگر است‌.

دائرة‌ فعّالیّت‌ حیوانات‌ محدود، و اختیار و اراده‌ و شعور آنها محدود است‌. و برای‌ جلب‌ منافع‌ و دفع‌ مضارّ خود بحرکت‌ در می‌آیند؛ پرندگان‌ در فضا به‌ پرواز آمده‌، و حیوانات‌ بحری‌ در دریا برای‌ طعمه‌ و صید حرکت‌ می‌کنند، و وحوش‌ و جانوران‌ برّی‌ جز تمتّع‌ حسّ و تولید مثل‌ و إعمال‌ غرائز محدود و بسیط‌ خود قدمی‌ فراتر نمی‌نهند.

آنها غیر از یک‌ طریق‌ مشی‌ محدود هیچ‌ آرزو و هدفی‌ ندارند، لذا اجتماع‌ آنها بسیط‌ و محدود است‌.

ولی‌ برای‌ انسان‌ این‌ زندگی‌ به‌ صورت‌ دیگر درآمده‌ است‌. ورود اعتباریّات‌ در صحنة‌ زندگی‌ انسان‌ پیوسته‌ دائرة‌ فعّالیّت‌های‌ او را در زوایای‌ مختلفة‌ زندگی‌ توسعه‌ داده‌ است‌.

کارهای‌ حقیقی‌ انسان‌ توأم‌ با یک‌ سلسله‌ امور اعتباریّه‌ گشته‌ و امور مصلحتی‌ برای‌ حفظ‌ آبرو و رسیدن‌ به‌ امیال‌ نفسانی‌ و شؤون‌ موهومة‌ زندگی‌ و ریاست‌ و مرؤوسیّت‌ و مالکیّت‌ و مملوکیّت‌ و حبّ جاه‌ و حسّ تفاخر و حبّ تکاثر، موجب‌ شده‌ بنی‌ آدم‌ دست‌ به‌ یک‌ سلسله‌ فعّالیّت‌های‌ دامنه‌دار و وسیعی‌ بزنند.

گرایش‌ تند و شدید به‌ این‌ امور اعتباری‌، طبعاً انسان‌ را از عالم‌ معنی‌ و حقیقت‌ دور می‌کند و آنطور که‌ باید و شاید نمی‌گذارد به‌ مقصودش‌ برسد.

مثلاً شخصی‌ که‌ برای‌ ادامة‌ زندگی‌ خود احتیاج‌ به‌ غذا دارد، اصل‌ غذا که‌ متکفّل‌ امر حیاتی‌ اوست‌ بسیار ساده‌ و راحت‌ بدست‌ می‌رسد، ولی‌ مشکلاتی‌ عجیب‌ و غریب‌ از امور اعتباریّه‌ او را احاطه‌ می‌کند؛ می‌گوید چه‌ غذائی‌ انتخاب‌ کنم‌ که‌ آبرویم‌ نرود؛ رفیقم‌ مرا در آن‌ حال‌ ببیند از من‌ انتقاد نکند، یا میهمانی‌ که‌ به‌ منزل‌ می‌آید از من‌ خرده‌ نگیرد. اینها یک‌ رشته‌ امور اعتباریّه‌ است‌ که‌ با آن‌ امر حقیقی‌ ممزوج‌ شده‌ و بالنّتیجه‌ عمل‌، شامل‌ هر دو گونه‌ از دست‌ یابی‌ به‌ واقع‌ و لحاظ‌ امر اعتباری‌ می‌گردد.

و چه‌ بسا هست‌ که‌ کثرت‌ توارد و تزاحم‌ امور اعتباری‌ به‌ حدّی‌ است‌ که‌ آن‌ امر واقع‌ را بکلّی‌ از بین‌ می‌برد و در کام‌ خود هلاک‌ می‌کند.

تمام‌ اموری‌ که‌ در دنیا برای‌ انسان‌ پیش‌ می‌آید یا انسان‌ بدانها دست‌ می‌زند از قبیل‌ خرید و فروش‌، صلح‌، هبه‌، وکالت‌، اجاره‌، مزارعه‌، مساقاة‌، مضاربه‌، نکاح‌، طلاق‌؛ بر اساس‌ اعتباراتی‌ شدید متورّم‌ می‌گردد به‌طوریکه‌ چه‌ بسا انسان‌ برای‌ حفظ‌ آنها خود را در کام‌ مرگ‌ می‌کشاند، و آن‌ تورّم‌های‌ اعتباری‌ و مصلحت‌اندیشی‌های‌ موهوم‌ را با جان‌ عزیز خود معاوضه‌ و مبادله‌ نموده‌ و در شطرنج‌ روزگار به‌ رایگان‌ می‌بازد.

داستان‌ پیرمرد حریص‌ و هارون‌ الرّشید در آرزوی‌ دراز

گویند روزی‌ هارون‌ الرّشید به‌ خاصّان‌ و ندیمان‌ خود گفت‌: من‌ دوست‌ دارم‌ شخصی‌ که‌ خدمت‌ رسول‌ اکرم‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ مشرّف‌ شده‌ و از آنحضرت‌ حدیثی‌ شنیده‌ است‌ زیارت‌ کنم‌ تا بلاواسطه‌ از آنحضرت‌ آن‌ حدیث‌ را برای‌ من‌ نقل‌ کند. چون‌ خلافت‌ هارون‌ در سنة‌ یکصد و هفتاد از هجرت‌ واقع‌ شد و معلوم‌ است‌ که‌ با این‌ مدّت‌ طولانی‌ یا کسی‌ از زمان‌ پیغمبر باقی‌ نمانده‌، یا اگر باقی‌ مانده‌ باشد در نهایت‌ ندرت‌ خواهد شد. ملازمان‌ هارون‌ در صدد پیدا کردن‌ چنین‌ شخصی‌ بر آمدند و در اطراف‌ و اکناف‌ تفحّص‌ نمودند، هیچکس‌ را نیافتند بجز پیرمرد عجوزی‌ که‌ قوای‌ طبیعی‌ خود را از دست‌ داده‌ و از حال‌ رفته‌ و فتور و ضعف‌ کانون‌ و بنیاد هستی‌ او را در هم‌ شکسته‌ بود و جز نفس‌ و یک‌ مشت‌ استخوانی‌ باقی‌ نمانده‌ بود.

او را در زنبیلی‌ گذارده‌ و با نهایت‌ درجة‌ مراقبت‌ و احتیاط‌ به‌ دربار هارون‌ وارد کردند و یکسره‌ به‌ نزد او بردند. هارون‌ بسیار مسرور و شاد گشت‌ که‌ به‌ منظور خود رسیده‌ و کسی‌ که‌ رسول‌ خدا را زیارت‌ کرده‌ است‌ و از او سخنی‌ شنیده‌، دیده‌ است‌.

گفت‌: ای‌ پیرمرد! خودت‌ پیغمبر اکرم‌ را دیده‌ای‌ ؟ عرض‌ کرد: بلی‌.

هارون‌ گفت‌: کی‌ دیده‌ای‌ ؟ عرض‌ کرد: در سنّ طفولیّت‌ بودم‌، روزی‌ پدرم‌ دست‌ مرا گرفت‌ و به‌ خدمت‌ رسول‌ الله‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم‌ آورد. و من‌ دیگر خدمت‌ آنحضرت‌ نرسیدم‌ تا از دنیا رحلت‌ فرمود.

هارون‌ گفت‌: بگو ببینم‌ در آنروز از رسول‌ الله‌ سخنی‌ شنیدی‌ یا نه‌ ؟ عرض‌ کرد: بلی‌، آنروز از رسول‌ خدا این‌ سخن‌ را شنیدم‌ که‌ می‌فرمود:

یَشِیبُ ابْنُ ءَادَمَ وَ تَشِبُّ مَعَهُ خَصْلَتَانِ: الْحِرْصُ وَ طُولُ الاْمَلِ

«فرزند آدم‌ پیر می‌شود و هر چه‌ بسوی‌ پیری‌ می‌رود به‌ موازات‌ آن‌، دو صفت‌ در او جوان‌ می‌گردد: یکی‌ حرص‌ و دیگری‌ آرزوی‌دراز.»

هارون‌ بسیار شادمان‌ و خوشحال‌ شد که‌ روایتی‌ را فقط‌ با یک‌ واسطه‌ از زبان‌ رسول‌ خدا شنیده‌ است‌؛ دستور داد یک‌ کیسة‌ زر بعنوان‌ عطا و جائزه‌ به‌ پیر عجوز دادند و او را بیرون‌ بردند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره معاد شناسی

معاد شناسی

اختصاصی از یاری فایل معاد شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

بسـم‌ الله‌ الـرّحمن‌ الـرّحیم‌

معاد شناسی

مقدمه :

سپاس‌ و حمد بی‌اندازه‌ و قیاس‌ از ویژگیهای‌ حضرت‌ ربّ ودود ذوالجلال‌ و الاءکرام‌، خدای‌ منّان‌ است‌ که‌ بشر را بعد از آفرینش‌ و هدایت‌ تکوینیّه‌ به‌ خلعت‌ حرکت‌ بسوی‌ کمال‌ به‌ هدایت‌ تشریعیّه‌ راهنمائی‌ و مخلَّع‌ فرمود .

و پاکترین‌ درود و تحیّت‌ و اکرام‌ بر پیامبران‌ و برگزیدگان‌ راه‌ خدا و طریق‌ هدایت‌ بسوی‌ معارف‌ حقّة‌ او باد، که‌ با ارشاد خود بشر را از ظلمتکدة‌ جهل‌ به‌ وادی‌ ایمن‌ انوار علم‌ و دانش‌ الهیّه‌ رهبری‌ نمودند، و از جمود و رکود به‌ مقام‌ سعة‌ اطلاق‌ و گشایش‌ حقائق‌ و واقعیّات‌ به‌ پرواز درآوردند.

خاصّه‌ خاتم‌ پیمبران‌ حضرت‌ سیّدالمرسلین‌ محمّد بن‌ عبدالله‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ و جانشینان‌ او حضرت‌ سیّد الوصیّین‌، أمیرالمؤمنین‌ علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ و یازده‌ فرزند امجد او که‌ یکی‌ پس‌ از دیگری‌ عالم‌ را به‌ نور وجود خود منوّر، و با تحمّل‌ أعباء خلافت‌ و امانت‌ الهی‌ کاروان‌ بشریّت‌ را به‌ میقات‌ خدا و لقاء او رهنمون‌ شدند، و صدای‌ پر طنین‌ جرس‌ قافله‌ را به‌ گوش‌ جهانیان‌ رساندند.

مقام‌ انسان‌ در میان‌ موجودات‌

در میان‌ تمام‌ موجودات‌ از جماد و نبات‌ و حیوان‌، انسان‌ دارای‌ یک‌ شرافت‌ و دارای‌ یک‌ خاصّه‌ای‌ است‌ که‌ او را از بقیّه‌ متمایز نموده‌ و در صفّ خاصّی‌ قرار داده‌ است‌؛ و آن‌ همان‌ قوای‌ عاقله‌ و ادراک‌ کلّیّات‌ و امکان‌ عروج‌ و صعود به‌ عوالم‌ اعلا و مجرّدات‌ از نفوس‌ قدسیّه‌ عقلانیّه‌ است‌.

گرچه‌ علوم‌ تجربی‌ هنوز نتوانسته‌ است‌ برای‌ جمیع‌ موجودات‌ حتّی‌ نباتات‌ و جمادات‌، اثبات‌ شعور و قدرت‌ بنماید ولی‌ در فلسفة‌ کلّیّة‌ الهیّه‌ به‌ مرحلة‌ ثبوت‌ و برهان‌ رسیده‌ است‌ که‌ هر موجودی‌ که‌ بر آن‌ نام‌ موجود بتوان‌ گذاشت‌ حتّی‌ یک‌ پر کاه‌ و یک‌ ذرّة‌ نامرئی‌، همه‌ از نعمت‌ حیات‌ و علم‌ و قدرت‌ بهرمندند و «وجود» ملازم‌ با این‌ سه‌ خاصیّت‌ است‌؛ غایة‌ الامر هر موجودی‌ به‌ حسب‌ گنجایش‌ ظرف‌ وجودی‌ خود دارای‌ همان‌ درجه‌ از حیات‌ و علم‌ و قدرت‌ است‌؛ موجودات‌ مادّیّه‌ بقدر گنجایش‌ خود، نباتات‌ و حیوانات‌ بقدر توسعة‌ ظروف‌ وجودی‌ آنها، انسان‌ و ملائکه‌ نیز بحسب‌ قابلیّت‌ خود دارای‌ این‌ خواصّ می‌باشند.

انسان‌ در میان‌ همة‌ موجودات‌ دارای‌ قوای‌ متضادّه‌ و غرائز مختلفه‌ و در گیر و قوسِ کشمکش‌ امیال‌ نفسانیّه‌ و شهوات‌ از طرفی‌ و قوای‌ عاقله‌ و مجرّده‌ از سوی‌ دیگر است‌.

دائرة‌ فعّالیّت‌ حیوانات‌ محدود، و اختیار و اراده‌ و شعور آنها محدود است‌. و برای‌ جلب‌ منافع‌ و دفع‌ مضارّ خود بحرکت‌ در می‌آیند؛ پرندگان‌ در فضا به‌ پرواز آمده‌، و حیوانات‌ بحری‌ در دریا برای‌ طعمه‌ و صید حرکت‌ می‌کنند، و وحوش‌ و جانوران‌ برّی‌ جز تمتّع‌ حسّ و تولید مثل‌ و إعمال‌ غرائز محدود و بسیط‌ خود قدمی‌ فراتر نمی‌نهند.

آنها غیر از یک‌ طریق‌ مشی‌ محدود هیچ‌ آرزو و هدفی‌ ندارند، لذا اجتماع‌ آنها بسیط‌ و محدود است‌.

ولی‌ برای‌ انسان‌ این‌ زندگی‌ به‌ صورت‌ دیگر درآمده‌ است‌. ورود اعتباریّات‌ در صحنة‌ زندگی‌ انسان‌ پیوسته‌ دائرة‌ فعّالیّت‌های‌ او را در زوایای‌ مختلفة‌ زندگی‌ توسعه‌ داده‌ است‌.

کارهای‌ حقیقی‌ انسان‌ توأم‌ با یک‌ سلسله‌ امور اعتباریّه‌ گشته‌ و امور مصلحتی‌ برای‌ حفظ‌ آبرو و رسیدن‌ به‌ امیال‌ نفسانی‌ و شؤون‌ موهومة‌ زندگی‌ و ریاست‌ و مرؤوسیّت‌ و مالکیّت‌ و مملوکیّت‌ و حبّ جاه‌ و حسّ تفاخر و حبّ تکاثر، موجب‌ شده‌ بنی‌ آدم‌ دست‌ به‌ یک‌ سلسله‌ فعّالیّت‌های‌ دامنه‌دار و وسیعی‌ بزنند.

گرایش‌ تند و شدید به‌ این‌ امور اعتباری‌، طبعاً انسان‌ را از عالم‌ معنی‌ و حقیقت‌ دور می‌کند و آنطور که‌ باید و شاید نمی‌گذارد به‌ مقصودش‌ برسد.

مثلاً شخصی‌ که‌ برای‌ ادامة‌ زندگی‌ خود احتیاج‌ به‌ غذا دارد، اصل‌ غذا که‌ متکفّل‌ امر حیاتی‌ اوست‌ بسیار ساده‌ و راحت‌ بدست‌ می‌رسد، ولی‌ مشکلاتی‌ عجیب‌ و غریب‌ از امور اعتباریّه‌ او را احاطه‌ می‌کند؛ می‌گوید چه‌ غذائی‌ انتخاب‌ کنم‌ که‌ آبرویم‌ نرود؛ رفیقم‌ مرا در آن‌ حال‌ ببیند از من‌ انتقاد نکند، یا میهمانی‌ که‌ به‌ منزل‌ می‌آید از من‌ خرده‌ نگیرد. اینها یک‌ رشته‌ امور اعتباریّه‌ است‌ که‌ با آن‌ امر حقیقی‌ ممزوج‌ شده‌ و بالنّتیجه‌ عمل‌، شامل‌ هر دو گونه‌ از دست‌ یابی‌ به‌ واقع‌ و لحاظ‌ امر اعتباری‌ می‌گردد.

و چه‌ بسا هست‌ که‌ کثرت‌ توارد و تزاحم‌ امور اعتباری‌ به‌ حدّی‌ است‌ که‌ آن‌ امر واقع‌ را بکلّی‌ از بین‌ می‌برد و در کام‌ خود هلاک‌ می‌کند.

تمام‌ اموری‌ که‌ در دنیا برای‌ انسان‌ پیش‌ می‌آید یا انسان‌ بدانها دست‌ می‌زند از قبیل‌ خرید و فروش‌، صلح‌، هبه‌، وکالت‌، اجاره‌، مزارعه‌، مساقاة‌، مضاربه‌، نکاح‌، طلاق‌؛ بر اساس‌ اعتباراتی‌ شدید متورّم‌ می‌گردد به‌طوریکه‌ چه‌ بسا انسان‌ برای‌ حفظ‌ آنها خود را در کام‌ مرگ‌ می‌کشاند، و آن‌ تورّم‌های‌ اعتباری‌ و مصلحت‌اندیشی‌های‌ موهوم‌ را با جان‌ عزیز خود معاوضه‌ و مبادله‌ نموده‌ و در شطرنج‌ روزگار به‌ رایگان‌ می‌بازد.

داستان‌ پیرمرد حریص‌ و هارون‌ الرّشید در آرزوی‌ دراز

گویند روزی‌ هارون‌ الرّشید به‌ خاصّان‌ و ندیمان‌ خود گفت‌: من‌ دوست‌ دارم‌ شخصی‌ که‌ خدمت‌ رسول‌ اکرم‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ مشرّف‌ شده‌ و از آنحضرت‌ حدیثی‌ شنیده‌ است‌ زیارت‌ کنم‌ تا بلاواسطه‌ از آنحضرت‌ آن‌ حدیث‌ را برای‌ من‌ نقل‌ کند. چون‌ خلافت‌ هارون‌ در سنة‌ یکصد و هفتاد از هجرت‌ واقع‌ شد و معلوم‌ است‌ که‌ با این‌ مدّت‌ طولانی‌ یا کسی‌ از زمان‌ پیغمبر باقی‌ نمانده‌، یا اگر باقی‌ مانده‌ باشد در نهایت‌ ندرت‌ خواهد شد. ملازمان‌ هارون‌ در صدد پیدا کردن‌ چنین‌ شخصی‌ بر آمدند و در اطراف‌ و اکناف‌ تفحّص‌ نمودند، هیچکس‌ را نیافتند بجز پیرمرد عجوزی‌ که‌ قوای‌ طبیعی‌ خود را از دست‌ داده‌ و از حال‌ رفته‌ و فتور و ضعف‌ کانون‌ و بنیاد هستی‌ او را در هم‌ شکسته‌ بود و جز نفس‌ و یک‌ مشت‌ استخوانی‌ باقی‌ نمانده‌ بود.

او را در زنبیلی‌ گذارده‌ و با نهایت‌ درجة‌ مراقبت‌ و احتیاط‌ به‌ دربار هارون‌ وارد کردند و یکسره‌ به‌ نزد او بردند. هارون‌ بسیار مسرور و شاد گشت‌ که‌ به‌ منظور خود رسیده‌ و کسی‌ که‌ رسول‌ خدا را زیارت‌ کرده‌ است‌ و از او سخنی‌ شنیده‌، دیده‌ است‌.

گفت‌: ای‌ پیرمرد! خودت‌ پیغمبر اکرم‌ را دیده‌ای‌ ؟ عرض‌ کرد: بلی‌.

هارون‌ گفت‌: کی‌ دیده‌ای‌ ؟ عرض‌ کرد: در سنّ طفولیّت‌ بودم‌، روزی‌ پدرم‌ دست‌ مرا گرفت‌ و به‌ خدمت‌ رسول‌ الله‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم‌ آورد. و من‌ دیگر خدمت‌ آنحضرت‌ نرسیدم‌ تا از دنیا رحلت‌ فرمود.

هارون‌ گفت‌: بگو ببینم‌ در آنروز از رسول‌ الله‌ سخنی‌ شنیدی‌ یا نه‌ ؟ عرض‌ کرد: بلی‌، آنروز از رسول‌ خدا این‌ سخن‌ را شنیدم‌ که‌ می‌فرمود:

یَشِیبُ ابْنُ ءَادَمَ وَ تَشِبُّ مَعَهُ خَصْلَتَانِ: الْحِرْصُ وَ طُولُ الاْمَلِ

«فرزند آدم‌ پیر می‌شود و هر چه‌ بسوی‌ پیری‌ می‌رود به‌ موازات‌ آن‌، دو صفت‌ در او جوان‌ می‌گردد: یکی‌ حرص‌ و دیگری‌ آرزوی‌دراز.»

هارون‌ بسیار شادمان‌ و خوشحال‌ شد که‌ روایتی‌ را فقط‌ با یک‌ واسطه‌ از زبان‌ رسول‌ خدا شنیده‌ است‌؛ دستور داد یک‌ کیسة‌ زر بعنوان‌ عطا و جائزه‌ به‌ پیر عجوز دادند و او را بیرون‌ بردند.


دانلود با لینک مستقیم


معاد شناسی

دانلود مقاله کامل درباره حکومت

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره حکومت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحیم‌

السّلام‌ علیکم‌ و رحمة‌ الله‌ و برکاته‌

مقام‌ منیع‌ زعیم‌ عالیقدر سیّد الفقهاء و المجتهدین‌ آیة‌ الله‌ العظمی‌ امام‌ خمینی‌ متّع‌ الله‌ المسلمین‌ بطول‌ بقائه‌ را با اهداء ادعیۀ خالصه‌ و تحیّات‌ وافره‌ تصدیع‌ می‌دهد :

به‌ پیروی‌ از اوامر صادره‌ راجع‌ به‌ لزوم‌ مطالعه‌ و دقّت‌ در پیش‌ نویس‌ قانون‌ اساسی‌ و اظهار نظر در مطویات‌ آن‌ معروض‌ می‌دارد : حقیر با کمال‌ مداقّه‌ محتویات‌ آنرا مورد بررسی‌ قرار دادم‌ و از نقطۀ نظر تطبیق‌ آن‌ با فلسفه‌ و فقه‌ اسلام‌ اشکالاتی‌ چند به‌ نظر آمد که‌ تذکار آن‌ ضروری‌ است‌ :

انحصار حکومت و ولایت در مبادی عالیه بر اساس فلسفه توحیدی اسلام

1 ـ فلسفۀ توحیدی‌ اسلامی‌ متّخذّ از آیات‌ قرآن‌ کریم‌ و سنّت‌ نبوی‌ روح‌ حکومت‌ و ولایت‌ بر مردم‌ را منحصر به‌ مبادی‌ عالیه‌ می‌داند ، و عالمترین‌ و جامع‌ترین‌ و منزّه‌ترین‌ افراد را لایق‌ این‌ مقام‌ می‌شناسد ، در این‌ صورت‌ افراد امّت‌ به‌ رهبری‌ چنین‌ پیشوائی‌ راستین‌ که‌ هم‌ دارای‌ دلی‌ روشن‌ و آگاه‌ و مغزی‌ متفکّر و عزمی‌ راسخ‌ ، و هم‌ از خود گذشته‌ و به‌ کلیّت‌ پیوسته‌ است‌ ، از بهترین‌ مواهب‌ الهیّه‌ استفاده‌ نموده‌ و تمام‌ قوا و استعدادهای‌ ذاتی‌ خود را بمنصّۀ ظهور و بروز می‌رسانند . و از شکوفاترین‌ آزادی‌ و استقلال‌ و بهره‌مندی‌ از جمیع‌ غرائز طبیعی‌ و ملکات‌ روحی‌ کامیاب‌ می‌گردند .

گسترش حکم از مقام توحید به مراتب پایین

در این‌ فلسفه‌ حکم‌ و قانون‌ و قضاء از بالا (یعنی‌ از مقام‌ توحید و طهارت‌ که‌ مقام‌ وحدت‌ و جامعیّت‌ ولیّ امر است‌) بپائین‌ تدریجاً گسترش‌ پیدا می‌کند ، و تمام‌ اقشار طبقات‌ را فرا می‌گیرد :

فَل وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّی‌ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی‌ أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا .

وَ مَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَی‌ اللَهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَن‌ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةِ مِن‌ أَمْرِهِمْ .

ولی‌ در فلسفه‌های‌ مادّی‌ ، یا در قوانین‌ غربی‌ که‌ از روح‌ توحید اسلامی‌ بهره‌ای‌ ندارند ، مراکز تصمیم‌ گیری‌ از کثرت‌ شروع‌ می‌شود ، یعنی‌ افکار و اوهام‌ عامّۀ مردم‌ گرچه‌ در نهایت‌ ضعف‌ باشند ، فقط‌ به‌ ملاک‌ اکثریّت‌ حق‌ تعیینِ سرنوشت‌ و تصمیم‌ گیری‌ در امور و حاکمیّت‌ خود را دارند .

در این‌ فلسفه‌ها حکومت‌ بر اساس‌ انتخاب‌ بوده‌ و کیفیّت‌ آن‌ به‌ مشروطۀ سلطنتی‌ ، یا به‌ جمهوری‌ ، یا به‌ بعضی‌ از انحاء دیگر ، تقسیم‌ می‌شود ، بنابراین‌ جمهوری‌ بدین‌ طرز رأی‌ گیری‌ و انتخای‌ اکثریّت‌ قسیم‌ و نظیر مشروطه‌ از قالبهای‌ غربی‌ است‌ ؛ و با روح‌ اسلام‌ سازگار نیست‌ .

اتکاء حکومت اسلام بر حق

حکومت‌ و دولت‌ اسلام‌ بر پایۀ خود متّکی‌ بوده‌ و بر اصل‌ اصیل‌ حقّ اعتماد دارد ؛ و هیچیک‌ از این‌ قالبها نمی‌توانند آن‌ واقعیّت‌ را در خود بگیرند و بشکل‌ خود درآورند .

و در این‌ وهلۀ حسّاس‌ و سرنوشت‌ ساز که‌ دقیقترین‌ لحظات‌ را می‌گذرانیم‌. باید بسیار متوجّه‌ باشیم‌ که‌ خدای‌ ناکرده‌ ناخود آگاه‌ آن‌ اصالتهای‌ ارزشمند اسلامی‌ را به‌ گرایشهای‌ غربی‌ نفروشیم‌ ؛ و بعلّت‌ إشباع‌ مغزها از ره‌آوردهای‌ غرب‌ و عدم‌ اُنس‌ به‌ طرز تشکیل‌ حکومت‌ اسلامی‌ به‌ شکل‌ واقعی‌ خود ، به‌ سبب‌ اعتماد به‌ نظارة‌ نظامهای‌ سُله‌ جویانۀ استبداد و طاغوتی‌ آن‌ حقیقت‌ را به‌ خاک‌ نسیان‌ نسپاریم‌ :

تجربه مشروطه ما را بس است

بزرگان‌ ما در نهضت‌ مشروطیّت‌ و گیرو دارها و کشمکشهای‌ طرفداران‌ استبداد و مشروطه‌ دچار اشتباه‌ شدند ، دسته‌ای‌ بعنوان‌ آنکه‌ مشروطه‌ مردم‌ ستمدیده‌ را از زیر یوغ‌ استبداد و ظلم‌ اُمراء و حکّامِ جائر می‌رهاند ، بدان‌ گرویدند و این‌ نظام‌ را با اصول‌ آن‌ پذیرفتند ، و دسته‌ای‌ دیگر بعنوان‌ آنکه‌ استبداد مردم‌ را در هالۀ دین‌ حفظ‌ می‌کند و از رخته‌ کردن‌ آزادی‌های‌ نامشروع‌ و مغرب‌ پسند جلوگیری‌ می‌نماید ؛ طرفدار آن‌ شدند . و چون‌ راه‌ را منحصر در آن‌ می‌دیدند ، بر سر هم‌ کوفتند . کسی‌ نگفت‌ هم‌ مشروطه‌ غلط‌ است‌ و هم‌ استبداد ، اسلام‌ صحیح‌ است‌ و بس‌ . حکومت‌ اسلام‌ حکومت‌ اسلام‌ است‌ . حکومت‌ رسول‌ الله‌ است‌ . نه‌ یک‌ حرف‌ کم‌ و نه‌ یک‌ حرف‌ زیاد .

لذا دیده‌ شد در این‌ مدّت‌ عمر مشروطیّت‌ که‌ درخت‌ آن‌ با خونهای‌ پاک‌ رزمندگان‌ راستین‌ و پاکدلان‌ راه‌ عدل‌ و آزادی‌ آبیاری‌ شد ، چه‌ ستم‌ها که‌ نشد ؛ و چه‌ حکومت‌های‌ استبدادی‌ که‌ نظیر آن‌ در تاریخ‌ بشریّت‌ کم‌ است‌ بر این‌ ملّت‌ مسلّط‌ نگشت‌ ، و چه‌ ستمهای‌ جانکاه‌ بعنوان‌ نوش‌ دارو در کام‌ آنان‌ فرو نریخت‌؛ و به‌ نام‌ توخالی‌ عدالت‌ اجتماعی‌ و آزادی‌ همگانی‌ چه‌ محرومیّت‌ها از طبیعی‌ترین‌ حقوق‌ أوّلیّه‌ نصیب‌ نگشت‌ . با آنکه‌ در تدوین‌ قانون‌ اساسی‌ آن‌ ، نهایت‌ دقّت‌ را در پیشگیری‌های‌ موارد انحراف‌ نمودند و برای‌ بر أریکه‌ نشاندن‌ قانون‌ عدل‌ و آزادی‌ ، نهایت‌ مراقبت‌ را کردند . فقطّ علّت‌ اینهمه‌ محرومیّت‌ها آن‌ بود که‌ : حکومت‌ از محور اصلی‌ خود خارج‌ شد ، بعنوان‌ مجلس‌ شوری‌ قانونگذاری‌ کردند ، قوای‌ مقنّنه‌ و قضائیّه‌ و مجریه‌ از محطّ خود منحرف‌ شد ، این‌ تجربۀ مشروطیّت‌ برای‌ ما بس‌ است‌ . رسول‌ الله‌ فرمود : لا یَلْدَعُ المُومِنُ مِن‌ حُجْرٍ مَرَّتَیْنِ

در قرآن‌ مجید اطاعت‌ را فقطّ منحصر به‌ خدا و رسول‌ خدا و اُولی‌ الامر میداند : أَطِیعُوا اللَهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی‌ المْرِ مِنکُمْ .

نقش شوری و مشورت در حکومت اسلام

شوری‌ در مقدّمات‌ کار برای‌ روشنگری‌ بیشتر است‌ که‌ : « وَ أَمْرُهُمْ شُورَی‌ بَیْنَهُمْ» و یا آنکه‌ «وَ شَاوِرْهُمْ فِی‌ الأمْرِ» لیکن‌ تصمیم‌ گیری‌ اختصاص‌ به‌ خود رسول‌ الله‌ داشته‌ است‌ ؛ نه‌ موافقت‌ رأی‌ اکثریّت‌ . بدلیل‌ ذیل‌ آن‌ که‌ : «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلَ عَلَی‌ اللَهِ» و در تمام‌ موارد پیشنهادها و مشورتها صورت‌ می‌گرفته‌ لکن‌ رأی‌ نهائی‌ انحصار به‌ رسول‌ خدا داشته‌ است‌ . و در زمان‌ خلفاء و أئمّۀ طاهرین‌ سیره‌ و سنّت‌ چنین‌ بوده‌ است‌ . أبحاث‌ فقهیّۀ وارده‌ در ولایت‌ فقیه‌، أمر حکومت‌ را منحصر به‌ امام‌ یا فقیه‌ جامع‌ الشّرائط‌ می‌داند . و در این‌ مسأله‌ أحدی‌ از علمای‌ شیعه‌ خلاف‌ نکرده‌ است‌ . یعنی‌ با وجود فقیه‌ جامع‌ الشّرائط‌ زمام‌ حکومت‌ مسلمین‌ را بدست‌ غیر فقیه‌ سپردن‌ خلاف‌ اجماع‌ است‌ .

ضرورت استقامت بر اصول اصیل اسلام

2 ـ اگر جمهوری‌ اسلامی‌ را با این‌ اصول‌ وارده‌ در پیش‌ نویس‌ بپذیریم‌ ، تحقیقاً ثمرات‌ انقلاب‌ را ضایع‌ و خون‌ جوانان‌ عزیز را به‌ هدر داده‌ایم‌ . جوانان‌ ما به‌ ندای‌ اسلام‌ حرکت‌ کردند ، و برای‌ برقراری‌


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حکومت

زندگینامه حضرت‌ آیة‌ الله‌ العظمی‌ ناصر مکارم‌ شیرازی

اختصاصی از یاری فایل زندگینامه حضرت‌ آیة‌ الله‌ العظمی‌ ناصر مکارم‌ شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زندگینامه حضرت‌ آیة‌ الله‌ العظمی‌ ناصر مکارم‌ شیرازی


زندگینامه حضرت‌ آیة‌ الله‌ العظمی‌ ناصر مکارم‌ شیرازی

زندگینامه حضرت‌ آیة‌ الله‌ العظمی‌ ناصر مکارم‌ شیرازی

19 صفحه

 

 

 تولد و دوران‌ کودکی‌:

حضرت‌ آیت‌الله‌ العظمی‌ مکارم‌ شیرازی‌ در سال‌ 1305 هجری‌ شمسی‌ در شیراز، در خانواده‌ای‌ مذهبی‌ و دوستدار خاندان‌ پاک‌ پیامبر اسلام‌(ص‌) چشم‌ به‌ جهان‌ گشود. پدرش‌ در آغاز تاجر بازار ایران‌ و هند بود و کم‌ کم‌ به‌ کاسبی‌ در بازار وکیل‌ شیراز پرداخت‌. مادرش‌ نیز از زنان‌ پاکدامن‌ و مؤمن‌ بود که‌ در دوران‌ کهولت‌ نیز از حافظة‌ سرشار برخوردار بود و بسیاری‌ از حوادث‌ گذشته‌ را به‌ خوبی‌ درخاطر داشت‌. پدران‌ آیة‌الله‌العظمی‌ مکارم‌ شیرازی‌ همه‌ از نیکان‌ و بزرگان‌ شهر شیراز بودند.


دانلود با لینک مستقیم


زندگینامه حضرت‌ آیة‌ الله‌ العظمی‌ ناصر مکارم‌ شیرازی