16 صفحه
فورمت pdf
جزوه تفسیر نهج البلاغه دکتر رزاقی هریکندئی
16 صفحه
فورمت pdf
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه14
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، حسن جمشیدی، پژوهشگر علوم دینی در ادامه جلسات بررسی موضوعی نهج البلاغه با عنوان «پیامبر در نهج البلاغه» که در دفتر خبر گزاری قرآنی ایران در مشهد برگزار شد، به بررسی فرازی از خطبه 55 حضرت امیر درنهج البلاغه پرداخت.
دراین خطبه آمده است: و لقد کنا مع رسول الله -صلى الله علیه- نقتل آباءنا و أبناءنا و إخواننا و أخوالنا و أعمامنا، لا یزیدنا ذلک إلا إیمانا و تسلیما، و مضیّا على ممض الالم، و جدّا على جهاد العدو، و لقد کان الرجل منا و الآخر من عدونا یتصاولان تصاول الفحلین، یتخالسان أنفسهما أیهما یسقی صاحبه کأس المنون، فمرة لنا من عدونا، و مرة لعدونا منا، فلما رآنا الله صدقا صبرا أنزل بعدونا الکبت، و أنزل علینا النصر، و حتی استقر الاسلام ملقیا جرانه و متبوئا اوطانه. و لعمری لو کنا نأتى ما أتیتم ما قام للدین عمودا و لا اخضر للایمان عودا و أیم الله لتحتلبنها دما، و لتتبعنها
دانلود مقاله نکات تربیتی، اخلاقی ازنامه 31 نهج البلاغه 19 ص با فرمت WORD
یکی از راههای تربیت فرزندان، مکتوب نمودن مواعظ است برای اینکه در تمام دوران زندگی مورد استفاده ایشان قرار بگیرد.
◄ مسئولتهای اجتماعی و سیاسی، ما را از وظایف مان در قبال خانواده دور نکند. این مطلب با استفاده از این نکته که حضرت پس از بازگشت از جنگ صفین نامه را نوشته اند،بدست می آید .
◄ پدران نقش تربیتی خود را از یاد نبرند « من الوالد اَلفان...»
◄ برای رسیدن به موفقیت ، بزرگترها باید تجربیات خود را در اختیار جوانان قرار بدهند.«المقر للزمان ، المدبر العمر ...»
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:13
فهرست مطالب
نقش نهج البلاغه در فقه اسلامیوتر
اسناد روایات نهج البلاغه:
گوشهاى از احکام فقهى نهج البلاغه
فلسفه تشریع زکات
آداب جمع آورى زکات
انفاقهاى مستحبى
تحریم شکایتبه غیر مؤمن
نهج البلاغه از مشهورترین و معتبرترین منابع حدیث شیعه است که به کوشش سیّد رضى (359 ـ 1 ـ نهج البلاغه حاوى سخنان زیباى 406 ه* ق) گردآورى و تدوین گردیدهنقش نهج البلاغه در فقه نقش نهج البلاغه در فقه اسلامیوتر از سخن خدا معرفى مى شود.
2 ـ تنوع موضوعات نهج البلاغه اعجاب برانگیز است، معارف بلند توحیدى ارزشهاى والاى الهى، پند و اندرز و موعظه، بیان و تحلیل حوادث سیاسى و اجتماعى، دستور کار حکمرانان و توبیخ آنها از جمله مطالب نهج البلاغه است. تاکنون درباره ابعاد مختلف این کتاب عظیم سخن بسیار گفته شده، بعد عقیدتى، فلسفى، سیاسى، اخلاقى، اجتماعى و . . . ولى کمتر از بعد فقهى آن - سخن به میان آمده است و شاید این به خاطر آن بوده است که این بحثها در سطح عموم نشر مىشده و سخن از بعد فقهى آن باید با فقها گفته شود، و با اصطلاحات مخصوص این علم، که طبعا همگان را مفید نخواهد بود .
ولى هم نهج البلاغه از این نظر غنى است و هم مىتوان گوشههائى از این بحث را آن چنان تهیه کرد که خالى از اصطلاحات پیچیده علمى، و همگان را مفید باشد .
و این نوشتار به همین منظور تهیه شده است .
اسناد روایات نهج البلاغه:
با اینکه در نهج البلاغه جملههاى فراوانى پیرامون احکام مختلف فقهى وجود دارد، جملههائى راهگشا و مؤثر، ولى آنچه در درجه اول از نظر فقهى اهمیت دارد سند این خطبهها و نامهها و کلمات است که باید با ضوابط و ادله حجیتخبر که در علم اصول آمده است هماهنگ باشد، و بتوان در یک مسئله فقهى مربوط به حلال و حرام روى آن تکیه کرد .
مگر در مسائل اخلاقى، اجتماعى، سیاسى و عقیدتى اعتبار حجیتخبر از نظر سند لازم نیست که تنها در مسائل فقهى روى آن تکیه مىشود؟
در پاسخ باید گفت: آنچه در مسائل عقیدتى در نهج البلاغه آمده همراه با استدلالات عقلى و فلسفى و قرآنى است، و باید هم چنین باشد، زیرا اصول اعتقادى تنها از طریق علم و یقین شناخته مىشود، نه از طریق خبر واحد و مانند آن . و این امر در مورد بسیارى از رهنمودهاى سیاسى و
اجتماعى و مانند آن نیز صادق است . بنابراین، تکیه بر اسناد در این موارد چندان مطرح نیست .
در زمینه مسائل اخلاقى نیز چون اصول اخلاقى از امورى شناخته شده، و هماهنگ با فطرت است، و نقش یک رهبر اخلاقى بیشتر جایگزین کردن این اصول در روح پیروان، و ایجاد انگیزههاى پذیرش، و حرکتبه سوى آن است و نه تعلیم این اصول، لذا در این زمینه نیز مسئله سند حدیث چندان مطرح نیست .
مخصوصا در مواردى که اصول اخلاقى از مرز واجب و حرام درمىگذرد و شکل «مستحب» را به خود مىگیرد که بنابر اصل معروف «تسامح در ادله سنن» در میان علماى اصول، مطلب واضحتر خواهد بود .
اما در مورد مسائل فقهى مخصوصا آنچه به احکام تعبدى واجب و حرام باز مىگردد چارهاى جز یافتن یک سند معتبر نیست، و گرنه دلالت هر اندازه قوى باشد با فقدان سند قابل اعتماد، کارى از پیش نمىرود .
بنابراین، نقش اعتبار سند در مسائل فقهى ظاهرتر و سرنوشتسازتر است، هر چند این مساله در سایر موارد نیز داراى اهمیت است .
براى راه یافتن به اعتبار سند یک حدیث راههاى شناخته شدهاى در پیش است:
1 - معتبر بودن تمام رجال سند یک حدیث، مثلا اگر حدیثى را مرحوم کلینى در کتاب کافى نقل کرده و میان او و امام صادق (ع) که گوینده اصلى حدیث است، پنج نفر واسطه هستند باید تمام این پنج نفر افراد معتبر و موثق بوده باشند، که این کار معمولا با مراجعه به کتب علم رجال - که مخصوصا براى همین هدف تدوین شده - انجام مىگیرد و پس از مراجعه به این کتب مىبینیم که مثلا تمام رجال سند این حدیث افراد عادل، ثقه، معتبر و شناخته شدهاند .
اما با نهایت تاسف مرحوم سید رضى «قدس سرهالشریف» گردآورنده بزرگ «نهج البلاغه» عنایتى به این امر نکرده، و اسناد این خطبهها و نامهها و کلمات قصار را نیاورده است، و در نتیجه نهج البلاغه به صورت احادیث مرسل درآمده است . هر چند - چنانکه خواهیم دید - طرق دیگرى براى اثبات اعتبار اسناد این اثر عظیم اسلامى در دست داریم، و شاید مرحوم سید رضى هم به همین دلیل، عنایتى به جمع اسناد آن نکرده، و یا به خاطر وجود دلائل متقن در لابلاى عبارات نهج البلاغه خود را مستغنى از این معنى مىدانسته و مسائل مطروح در آن را بىنیاز از سند مىشمرده است .
به هر حال این موضوع مربوط به گذشته و عصر مرحوم سیدرضى «رحمة الله علیه» است .
2 - راه دیگرى که براى سند یک حدیث مورد استفاده قرار مىگیرد، به اصطلاح «عرضه کردن بر کتاب الله» است، یعنى حدیث را با متن قرآن که اصلىترین و قطعىترین سند اسلامى است مقایسه مىکنیم اگر با آن هماهنگ بود آن را معتبر مىشمریم .
این روشى است که در احادیث متعددى از معصومین علیهم السلام به ما رسیده است . (1)
استفاده از این روش در مورد بسیارى از احادیث نهجالبلاغه کاملا میسر است .
چرا که هماهنگى عجیبى میان محتواى نهج البلاغه و آیات قرآنى مىبینیم . گویى هر دو یک مطلب استبا دو عبارت: یکى نظم و «کلام خالق» و دیگرى «کلام مخلوق» و هر دو در اوج فصاحت، در نهایت انسجام و بلاغت، و در کمال دقت و نظم ظرافت .
3 - راه سوم تشخیص چگونگى سند یک حدیثیا یک کتاب، «شهرت آن در میان اصحاب» و علما و بزرگان دین است، که اگر معیار این باشد، این کتاب نفیس اسلامى در اوج شهرت در میان همه علما است، و همگى با دیده عظمتبه آن مىنگرند و پیوسته در کلمات خود به مطالب مختلف آن استناد مىجویند و روى آن تکیه مىکنند، استنادى که بیانگر اعتماد آنها به این کتاب والاقدر اسلامى است .
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 24 صفحه
چکیده
اصطلاح هیجان در روانشناسی یک واکنش کلی و کوتاه ارگانیسم به یک موقعیت غیر منتظره ، همراه با یک حالت عاطفی خوشایند یا نا خوشایند تعریف شده است . پژوهش حاضر به منظور بررسی احساس هیجان در نهج البلاغه از دیدگاه امام علی (ع) صورت گرفته است . این پژوهش با استفاده از روش توصیفی ، کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است . در این مقاله پس از جمع بندی و بررسی مفاهیم کلیدی و ابعاد هیجان از قبیل مسئولیت پذیری ، خود شناسی ، خردورزی و از خود بیگانگی از دیدگاه امام علی (ع) ؛ به بررسی انطباقی نظرات دانشمندان اسلامی ، غیر اسلامی و نهج البلاغه در مورد هیجان پرداخته می شود که بیانگر این مفهوم است که آیا احساس هیجان در نهج البلاغه همان هیجان در علم روانشناسی است یا برعکس . نتایج برآمده از پژوهش حاضر آن است که هر فرد عادی دارای عواطفی است که زندگی بدون عواطف زندگی تیره و تار خواهد شد . هدف اصلی هیجان باید آن باشد که تعادل از میان رفته در اثر اضطراب را به او برگرداند و سعادت او را که عبارت است از حفظ تعادل و سازگاری با محیط و اجتماع است را تامین کند . لذا با در نظر گرفتن اهمیت احساس هیجان ، در این مقاله سعی برآن شده است که هم به صورت علمی و هم با تاکید بر احادیث مرتبط در نهج البلاغه معنا و مفهوم کاملتری از احساس هیجان مورد بررسی واقع شود
مقدمه
علی (ع) پیشوای سخنوران و سرآمد همه زبا ن آوران و اهل بلاغت است . بعد از قرآن کریم و سخنان پیامبر (ص) هیچ سخنی در زبان عرب به عمق و شکوه و استواری سخنان علی (ع) نیست . نهج البلاغه ، کتابی که بحق برادر قرآن کریم لقب گرفته ، پس از قرآن و حدیث پیامبر مهمترین منبع شناخت اسلام و آموزه های دینی است .
نهج البلاغه تراوشات روح بلند و آسمانی انسانی کامل است که شاگرد اول مکتب وحی و نمونه و الگوی راستین انسانیت و مظهر تام کمالات و فضایل انسانی است . نهج البلاغه نه فقط یک کتاب والا ، بلکه اقیانوسی است که مرتبه ای فرو دین از روح کهکشانی فرازین امام علی (ع) است . از این رو اگر این کتاب بزرگ را کتابی کامل بنامیم بیراهه نرفته ایم . بسامد بالای واژه انسان و مفاهیم مربوط به او نیز در نهج البلاغه گواه روشن این نامگذاری است . انسان شناسی از مباحثی است که در نهج البلاغه در ابعاد وسیعی مورد بررسی واقع شده است . نگاه های جامعه شناسانه ، روانشناسانه ، حکیمانه و عارفانه و ... به انسان دوخته شده تا به عظمت و زوایای پنهان وجود این شگفتی آفرینش پی ببرند . ( طاهری ، 1381 )
یکی از مفاهیم فنی و تخصصی در نهج البلاغه مباحث مربوط به روانشناسی و روانکاوی و روانشناسی بالینی است که به شناخت انسان از جنبه های مختلف روحی ، روانی ، پژوهشی ، تربیتی ، اخلاقی و ... پرداخته است . با توجه به اهمیت این موضوع این مفاهیم نیاز به ترجمه و تفسیر دقیقی دارند تا ابعاد و مفاهیم آن در زمینه روانشناسی کشف و شناسایی گردد . از جمله مسائل مربوط به روانشناسی انسان در نهج البلاغه عبارتند از : انسان و روابط ، خود باوری و از خود بیگانگی ، آسیب شناسی شخصیت و سیمای انسانهای خود باخته... .
به امید آنکه گاهی در راه شناخت انسان و پرورش او در جامعه برداشته باشیم .