استراتژی های مدیریت منابع انسانی در عمل
16صفحه
تئوری مدیریت استراتژیک منابع انسانی در دهه های اخیر برای سازمانها از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است، اما این تئوری در عمل با مشکلات و چالشهای فراوانی روبرو شده است که اثربخشی و موفقیت آن را تحت تاثیر قرار داده است. در این مقاله به استراتژی مدیریت منابع انسانی از منظر تئوری پرداخته شده است، همچنین علل موفقیت این تئوری در عمل تشریح شده است و نهایتا استراتژی های کارکردی منابع انسانی مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق به لحاظ هدف نظری-توسعه ای و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی از نوع کیفی میباشد.
کلید واژه ها: مدیریت استراتژیک منابع انسانی، استراتژی های منابع انسانی، استراتژی های منابع انسانی در عمل، استراتژی های کارکردی منابع انسانی.
مقدمه
سازمانها در دنیای تجاری و رقابتی عصر حاضر از کارایی به نوآوری، از بزرگ شدن به سمت چابکی و از بکار گیری نیروی انسانها به سمت بکارگیری قوه تفکر و استفاده از آن در تدوین راهبردها و استراتژی های سازمانها، تغییر جهت داده است. اجرای استراتژی های مدیریت منابع انسانی به سازمانها کمک میکند تا بهرهوری و توانایی کارکنان سازمان را در دستیابی به اهداف و ماموریت های سازمان ارتقاء بخشد. هم جهت کردن اقدامات استراتژیک منابع انسانی و فرآیند برنامه ریزی استراتژیک سازمان، سازمان را در جهت رسیدن به اهداف و چشم انداز تدوین شده تواناتر میکند. ترکیب مناسب اقدامات استراتژیک منابع انسانی با تمرکز بر دستیابی به اهداف و چشم انداز سازمان، میتواند اثر قوی بر موفقیت سازمان در محیط پر از تغییر امروز داشته باشد. برای تسلط بر آینده موفقیت آمیز سازمان، ضروری است سازمانها فضایی برای نوآوران از طریق نگرش مدیریت استراتژیک منابع انسانی ایجاد کنند(ساردهار[1]،2007).
تئوری چیست؟
اغلب پیش میآید اساتید شکوه دانشجویان را میشنود که فلان مطلبی که درس دادید، خیلی نظری است؛ وقتی از آنها میپرسی خوب! منظور شما از نظریه چیست؟ در پاسخ میشنوی ((نمیدانم.......این مطلب خیلی علمی – دانشگاهی است! گویی نظریه چیزی است که جز در دروس دانشگاهی، مستقیما به زندگی آنها ربطی ندارد؛ چیزی که باید تا حدی از آن پرهیز کرد، یا حتی از آن ترسید؛ چیزی که هیچ استفاده عملی ندارد. با این حال، حقیقت چیز دیگری است. نظریه ها تقریبا در همه ابعاد زندگی روزمره و نحوه فهم و عمل ما در قبال آنچه پیرامون ما میگذرد، تاثیر دارند. در واقع نظریه ها ذاتا ابزار های کاربردی اند(دانایی فرد و کاظمی، 1389).
همه تئوریها، مفاهیمی انتزاعی را به یکدیگر پیوند میدهند تا پیشامد، ناهمگونی یا عدم رخداد برخی پدیده ها را تبیین کنند. محور این فرآیند تبیین نظری، درک علت و معلولی است. همچنین تئوری محور چگونگی تلاش ما در فهم و تغییر ابعاد زندگی است؛ به عبارت دیگر نظریه ها به ما کمک میکنند تا در حوادث و رویداد هایی که زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهند، مداخله نموده و بر آنها کنترل داشته باشیم(مک کولی و همکارانش[2]،2007).
تئوری مدیریت استراتژیک منابع انسانی چیست؟
بررسی مدیریت منابع انسانی استراتژیک بدون یک نظریه ی خوب و مناسب میتواند باعث انباشتگی اظهار نظرها و گفتههای مربوط به روابط تجربی و یا نسخهها و تجویزهای عملیاتی شود که از توصیف علت وجود این ارتباطات عاجز هستند. اما اگر این انتقاد که میگوید زمینهی تحقیقاتی مدیریت منابع انسانی استراتژیک فاقد یک زیربنای قوی نظریهای است درست و صحیح باشد، آن وقت میتواند توانایی دستاندرکاران و نظریه پردازان را در استفاده از منابع انسانی به کمک استراتژی شرکت مورد تحلیل قرار دهد. قبل از بررسی وضعیت فعلی و تئوری در مورد مدیریت منابع انسانی استراتژیک، تعریف و توصیف واضح مدیریت منابع انسانی استراتژیک به عنوان یک ساختار مخصوصا در ارتباط با تمایز بین زمینهای مطالعاتی مدیریت منابع انسانی استراتژیک و مدیریت منابع انسانی سنتی، کاری ضروری است(باچارچ[3]،1989).
مقاله به صورت word درباره استراتژی های مدیریت منابع انسانی در عمل