یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره تفسیر سوره جمعه

اختصاصی از یاری فایل مقاله درباره تفسیر سوره جمعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره تفسیر سوره جمعه


مقاله درباره تفسیر سوره جمعه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:25

این سوره به بیانى کاملا انگیزنده ، مسلمین را وادار مى کند که نسبت به نماز جمعه اهتمام بورزند، و آنچه در به پاداش تنش لازم است فراهم سازند، چون نماز جمعه از شعائر بزرگ خدا است که تعظیم و اهتمام به امر آن ، هم دنیاى مردم را اصلاح مى کند، و هم آخرتشان را، و خداى تعالى بیان این مطلب را با تسبیح و ثناى بر خود آغاز کرد که در میان قومى امى رسولى از خود آنان مبعوث کرد تا آیات او را بر آنان بخواند، و با اعمال صالح و اخلاق پاک تزکیه شاءن کند، و کتاب و حکمتشان بیاموزد و به همین منظور کتاب خدا و معارف دینش را به بهترین وجهى بر آنان و افرادى که به آنان ملحق مى شوند، و نسل هاى بعد از آنان تحمیل کرد،

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 444

و زنهارشان داد از این که مثل یهود نباشند که خداى تعالى تورات را بر آنان تحمیل کرد، ولى آنان آن را حمل نکردند، و به معارف آن معتقد نشدند، و به احکامش عمل نکردند، در نتیجه مانند الاغى شدند که بارش کتاب باشد.
و در آخر به عنوان نتیجه دستور مى دهد که وقتى بانک نماز جمعه بلند مى شود بازار و دادوستد را رها نموده ، به سوى ذکر خدا بشتابند. و نیز افرادى را که خلاف این دستور عمل مى کنند، و رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) را در حالى که مشغول خطبه نماز است رها نموده ، به سوى دادوستد مى روند، سرزنش مى کند، و این رفتار را نشانه آن مى داند که این گونه افراد معارف کتاب خدا و احکامش را نپذیرفته اند. این سوره در مدینه نازل شده است .
معناى اینکه آنچه در آسمان و زمین است خدا را تسبیح مى کنند

یُسبِّحُ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ المَْلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الحَْکِیمِ


کلمه ((تسبیح )) به معناى منزه دانستن است . وقتى مى گوییم : ((سبحان اللّه )) معنایش این است که طهارت و نزاهت از همه عیوب و نقائص را به او نسبت مى دهیم .
و اگر از تسبیح ، در آیه با صیغه مضارع تعبیر کرده ، براى این است که استمرار را بفهماند. پس معناى آن این نیست که نامبردگان ، در آینده تسبیح مى کنند، بلکه معنایش این است که همواره و مستمرا تسبیح مى کنند. و کلمه ((ملک )) - به فتح میم و کسر لام - کسى است که مقام حکمرا نى در نظام جامعه مختص به او است . و کلمه ((قدوس )) صیغه مبالغه از قدس است ، که آن نیز به معناى نزاهت و طهارت است . و کلمه ((عزیز)) به معناى مقتدرى است که هر گز شکست نمى پذیرد. و کلمه ((حکیم )) به معناى متقن کار، و کسى است که هیچ عملى از وى از جهل و گزاف ناشى نمى شود، هر چه مى کند با علم مى کند، و براى آن مصالحى در نظر مى گیرد.
این آیه شریفه مقدمه و زمینه چینى است براى آیه بعدى ، یعنى ((هو الذى بعث ...)) که متعرض مساءله بعثت رسول اللّه است ، و مى فرماید: غرض از بعثت او این بود که مردم به کمال و به سعادت برسند، و بعد از ضلالتى آشکار که داشتند هدایت گردند.
و اما اینکه چگونه آنچه در آسمانها و زمین است خدا را تسبیح مى کنند؟ جوابش این است که موجودات آسمانى و زمینى (همان طور که با آنچه از کمال دارند از کمال صانع خود حکایت مى کنند همچنین ) با نقصى که در آنها است و جبران کننده آن خدا است ، و با حوائجى که دارند و برآورنده اش خدا است ، خدا را از هر نقص و حاجت منزه مى دارند، چون هیچ حاجت و نقصى نیست مگر آن که تنها کسى که امید برآوردن آن حاجت و جبران کردن آن نقص در او مى رود خداى تعالى است ، پس ‍ خود او مسبح و منزه از هر نقص و حاجت است ،

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 445

و در نتیجه حکمرانى در نظام تکوین در بین خلق و بر طبق دلخواه هم ، تنها حق او است . و همچنین حکمرانى و تشریع قانون در نظام تشریع و در بندگانش به هر طور که صلاح بداند خاص او است ، و او ملکى است که مى تواند در اهل مملکتش حکم براند، و بر اهل مملکت است که او را اطاعت کنند.
مقتضیات منزه بودن خداى تعالى از هر نقص و حاجت
یکى دیگر از مقتضیات نزاهتش این است که اگر در نظام تشریع براى خلق خود دینى تشریع مى کند، از این جهت نیست که احتیاجى به عبادت و اطاعت آنان داشته باشد، و بخواهد با عبادت آنان نقصى از خود جبران و حاجتى از خود برآورد، چون او قدوس و منزه از هر نقص ‍ و حاجت است .
یکى دیگر این است که اگر دینى براى خلقش تشریع کرد و آن را به وسیله رسولش به اطلاع خلق رسانید، و خلق دعوت آن رسول را نپذیرفتند، و در نتیجه خدا را اطاعت و عبادت نکردند، نقصى بر ساحت مقدسش ‍ عارض نمى شود، و بر دامن کبریائى اش گردى نمى نشیند، و نه چنان است که خلق او را شکست داده باشند، چون او عزیز است ، یعنى مقتدرى است شکست ناپذیر.
و باز اگر به مقتضاى ملک بودن و قدوس و عزیز بودنش دینى براى بندگانش تشریع مى کند، ممکن نیست بیهوده و بدون نتیجه تشریع کرده باشد، براى اینکه او حکیم على الاطلاق است ، آنچه مى کند جز به خاطر مصلحتى که دارد نمى کند، و نیز آنچه اراده مى کند جز به نفع بندگانش و خیرى که به خود آنان عاید شود نمى کند، تنها سعادت دنیا و آخرت آنان را در نظر دارد.
و کوتاه سخن اینکه : تشریع دین ، و انزال کتب آسمانى ، و بعث رسولان براى تلاوت آیات آن کتاب براى مردم ، و تزکیه و تعلیم خلق ، همه اش ‍ فضل و منتى از خدا، و به همین جهت در آیه بعدى منت آن فضل را بر مردم مى گذارد و مى فرماید:
مقصود از ((امیین ))

هُوَ الَّذِى بَعَث فى الاُمِّیِّینَ رَسولاً مِّنهُمْ ...


کلمه ((امیین )) جمع کلمه ((امى )) است ، یعنى کسى که قادر بر خواندن و نوشتن نیست . و منظور از بى سوادان - به طورى که گفته شده - مردم عرب هستند، که در عصر رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) بیشترشان بى سواد بودند، و جز افرادى انگشت شمار قادر بر خواندن و نوشتن نبودند، و خود رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) هم صرفنظر از رسالتش از همان اکثریت بود، و لذا فرمود: ((هو الذى بعث فى الامیین رسولا منهم )): او کسى است که در میان مردمى بى سواد رسولى از جنس خود آنان و براى همه آنان مبعوث کرد.

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 446

بعضى احتمال داده اند که مراد از کلمه ((امیین )) مشرکین باشند، یعنى غیر اهل کتاب ، به شهادت اینکه قرآن کریم از یهودیان نقل مى کند که گفتند: ((لیس علینا فى الامیین سبیل )).
لیکن این احتمال درست نیست ، براى اینکه در ذیل آیه مى فرماید: ((یتلوا علیهم آیاته )) یعنى او را مبعوث کرد تا آیات خدا را بر آن امیین بخواند، و اگر منظور ازکلمه مشرکین باشند، باید بگوییم که آیاتى از قرآن تنها بر مشرکین خوانده مى شده ، و حال آنکه هیچ آیه اى در قرآن نیست که مخصوص غیر عرب ، و غیر اهل کتاب باشد.
بعضى دیگر احتمال داده اند که منظور از امیین اهل مکّه باشد، براى مکه را ((ام القرى )) مى گفتند. این نیز درست نیست ، براى اینکه با مدنى بودن سوره مناسبت ندارد، زیرا بوى آن مى دهد که ضمیر در ((یزکیهم )) و در ((یعلمهم )) به مهاجرین و سایر مسلمانان اهل مکّه که بعد از فتح ، اسلام آوردند و به نسلهاى بعد ایشان برگردد. و این از مذاق قرآن به دور است .
اشاره به عدم منافات بین امى بودن پیامبر(ص ) و مبعوث شدنش در امیین ، با جهانىبودن دعوت آن جناب


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تفسیر سوره جمعه
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.