فرمت :WORD تعداد صفحه :113
پیش گفتار
از درخشش آغازین بارقه های نور ایمان بر وادی برهوت کفر و الحاد و ظهور شریعت متعالی محمدی (علیه السلام) در جزیره العرب، تا به امروز که خورشید پرفروغ دیانت در پهنه ی اقالیم اسلامی پرتو افشانی می کند، در گستره ی هزار و چهارصد ساله ی تاریخ پیدایش، قوام و استمرار دین مبین اسلام، جهان شاهد یورش های فزون از شمار دشمنان دین بر مواضع مدافعان آن بوده است. از میان این هجمه ها، در سه برهه ی سرنوشت ساز از حیات دین مبین اسلام، ناریان با تجهیز تمامی توان خود به قصد نابودی دین و انهدام پایگاههای آن، در برابر نوریان صف آرایی نموده اند. به تعبیر دیگر، تا کنون سه نوبت تموامی کفر با تمامی اسلام رویارویی قرار گرفته اند.
نخستین مواجهه ی دو جبهه نور و ظلمت، در جنگ احزاب به وقوع پیوست. سایه های اضطراب هیولاوار بر جبهه ی نوریان قامت خمانه و بیم نابودی و شکست دلشوره نمود. اما ذوالفقار امیر المؤمنین با قطع رأس کفر بر پیکر عبدود، شریعت نوپای محمدی را از خطر نابودی و اضمحلال نجات بخشید.
دومین هجوم به نیت تهی ساختن پیکره ی دین از حقیقت ولایت در دشتهای تفتیده ی نینوا، انبوه ناریان را مقابل قلیل مدافعان حریم ولایت قرار داد. امیر الشهدا (علیه السلام) فرزند امیرمؤمنان (علیه السلام) با خلق شگفت انگیزترین حماسه های تمامی طول تاریخ، این بار نیز دشمن را ناکام نمود. سومین صف آرایی در عصر حاضر، زمانی شکل گرفت که شیر خفته ی اسلام در مولد سلمان فارسی از رخوت هزار ساله بیرون آمد و به یکباره قامت راست نمود. موسوی خمینی (علیه السلام) لوای خونین جد عظیم الشأن خویش را برافراشت و ایران ام القرای اسلام شد. سفیان به خود آمدند و دجال بغدادی را تا بن دندان تجهیز و و در پناه کرناهای تبلیغاتی گوشخراش به مصاف سردار خمین (علیه السلام) روانه نمودند.
امام بت شکن، ندای هل من ناصر ینصرنی سر داد و شیفتگان ولایت لبیک گویان به میادین شهادت شتافتند.
دفاع مقدس در طول قریب به یک دهه، نمایانگر اوج قساوت و نهایت سبعیت آل سفیان و نمایش گر شکوه ایمان، بلندای معرفت، جلوه های ایثار و عشق به شهادت سپاه سردار خمین گردید. دلاور مردانی از تبار نوریان تاریخ جانهای شیفته ی خود را در طبق اخلاق تقدیم جان آفرین نمودند تا هزیمت احزاب اشقیاء زمان را رقم بزنند. بر ماست که به تبعیت از فرمان ولی امر خویش، شرخ فرازهائی از جان نثاری و مجاهدتهای این اسطوره های بی بدیل و بی ادعا را در صفحات زرین تاریخ درج نماییم تا به نوبه ی خود هجوم گسترده ی جبهه ی فرهنگی دشمن را در محو آثار حماسی جاودانه ی این عزیزان، چه آنانی که مشمول خطاب شریف ارجعی ... واقع گردیده و چه اینانی که به نگهبانی و حراست از دستاوردهای آن صفر کردگان اهتمام می ورزند، خنثی سازیم.
و از آن جا که در کتب موجود کمتر به این موضوع به طور دقیق پرداخته است و تحقیقی جامع با این موضوع به عمل نیامده است بر آن شدیم که قدمی کوچک در این راه بزرگ برداریم شاید که محققین آینده را یاری رساند در این بین از سرکار خانم افخمی و دبیران گرامیمان که بسیار همراهیمان کردند تشکر می کنیم.
والسلام علی من التبع الهدی
مقدمه
«واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا» آل عمران آیه 103
و همگی به رشته ی دین خدا چنگ زده و متفرق نشوید.
گاهی جسم ها کنار یکدیگرند، اما قلب ها در کنار هم نیستند.
گاهی هم فاصله ی بسیاری میان دو نفر یا دو گروه یا دو ملت است، ولی دل هایشان با هم است و به یاد هم اند، همدل و همراه اند، متحد و منسجم اند.
از کنار هم بودن جسم ها و بدن ها چه سود، وقتی دل ها از هم جدا باشد؟!
و از فاصلۀ جسمی و جدایی فیزیکی چه غم، وقتی پیوندهای قلبی و عاطفی و ملی و مرامی استوار باشد؟
آنچه آحاد مردم را، به رغم تفاوت رنگ ها، نشر ادها، زبان ها، چهره ها، ملیّت ها، کشورها و شهرها، شغل ها و زندگی ها، به هم متصل می سازد، «فکر مشترک» و «ایمان واحد» و «فرهنگ واحد» است.
آنچه «امت اسلامی» را در کنار خاتم پیامبران حضرت محمد (ص) منسجم و متحد ساخته بود، «عقیدۀ اسلامی» بود، هرچند یکی برده بود و دیگری آزاد. یکی سیاه بود و دیگری سفید، یکی حبشی بود و دیگری قُریشی، یکی فقیر بود و دیگری ثروتمند، یکی مهاجر بود و دیگری انصار، یکی عرب بود و دیگری عجم. آن چه آن همه را به هم پیوند می داد وحدت و انسجام می آورد «اخوّت اسلامی» برگرفته از قرآن کریم بود.
اِنّما المؤمنون إخوه [1]
در حقیقت، مؤمنان با هم برادرند.
از درس های مهم تاریخ و تجربه بشری و رهنمود قرآن و حدیث، یکی هم این است که وحدت و همبستگی در هر جا و هر زمان و میان هر ملتی وجود داشته باشد، برای آنان عزت و کامیابی و پیروزی فراهم می آورد. از سوی دیگر، تفرقه و تشتّت و اختلاف و چند دستگی در هر جا و هر گاه و در هر گروهی رخ می دهد، ضعف و زبونی و شکست و نابودی و ناکامی در پی دارد. این سنت تغییر ناپذیر تاریخ است و مسلمانان و غیر مسلمانان و شرقی و غربی و دیروز و امروز نمی شناسد.
این حقیقت نیز مثل آفتاب، روشن است که همیشه دشمنان از راه تفرقه افکنی و ایجاد اختلاف و دامن زدن به آن، درصدد تضعیف ما برامده و سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» را سرلوحۀ عمل خود قرار داده اند و هرگاه توانسته اند بذر فتنه بپاشند و اختلاف افکنی کنند، به اهداف شوم خود رسیده اند و هرگاه ملت های مسلمان و پیروان مذاهب مختلف و گرایش های گوناگون، هشیار بوده و دست دشمن را خوانده اند و اتحاد و انسجام خویش را حفظ کرده اند دشمن را ناکام گذاشته اند.
تاریخ بشر، پر از نمونه هایی است که هم زیان های مرگبار تفرقه را نشان می دهد، هم گواه غزت و عظمت و اقتدار در سایۀ وحدت و همبستگی است. از زمان پیامبران گذشته اقوام باستان، تا عصر حاضر همه جا «تا بوده چنین بوده و تا هست، چنین است».
وقتی رهبر معظم انقلاب، حضرت آیه الله خامنه ای مدظله در پیام نوروزی خود، سال 1386 را به عنوان «سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی» اعلام فرمودند، برای توجه دادن به این «کلید عزت و اقتدار» بود و از توطئه های دشمنان نیز در ایجاد تفرقه خبر می داد.
ما هم در درون جامعه و کشور خویش، به شدت نیازمند «اتحاد ملی» هستیم، هم در قلمرو وسیع کشورهای اسلامی و در سطح جهان، به «انسجام اسلامی» نیاز داریم و شگفت آنکه دشمنان قسم خورده ی اسلام و انقلاب، هم برای شکستن وحدت ملی ما تلاش و توطئه می کنند، هم برای گسستن انسجام ملت های مسلمان برنامه ریزی و اقدام و دخالت می کنند.
فرمان خدا و قرآن، توصیۀ پیامبر خدا (ص) و امامان پاک، حکم عقل و فطرت و دستاورد تجربه های گرانقدر، همه و همه بر ضرورت پاسداری از این رمز و راز عزت و عنصر حیاتی و بنیادی کیان اسلامی و عظمت مسلمین و شکوه اهل قبله اشاره دارد. حفظ این همبستگی و وحدت، یک فرضیه است و کوبیدن بر طبل اختلاف و هیزم شکنی برای آتش تفرقه، یک گناه نابخشودنی به شمار می رود.
[1] . حجرات، آیه 10.
مقاله نقش ایثار در تحقق وحدت ملی و انسجام اسلامی