مشخصات این فایل
عنوان: معماری مناره ها
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 28
این مقاله درمورد معماری مناره ها می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله معماری مناره ها می خوانید :
ده ضلعیها
مقبرة مؤمنه خاتون
شهر نخجوان واقع در قفقاز، یکی از مراکز مهم معماری اسلامی ایران به شمار می رود. این شهر که در حدود 200 کیلومتری شمال شهر مراغه قرار دارد، در واقع بعد از مراغه دومین مرکز معماری مقبرههای دورة سلجوقیان بوده و نقش مهمی در معرفی ابنیه این دوره از معماری ایران دارد. از ویژگیهای معماری این شهر خارج از مرزهای کنونی ایران، سبکهای مختلف آجرچینی سطح خارجی نمای بناهای آن است که با استادی زیاد با نقش و نگارها زینت داده شدهاند که، در نتیجه، منظرة زیبایی برای ساختمانها به وجود آوردهاند. مقبرة مؤمنه خاتون بعد از مقبرة یوسف بن قصیر دومین مقبرةدورةسلجوقی است که در این شهر هنوز بخوبی برپاست. این مقبره نسبت به آرامگاه یوسف بن قصیر از ظرافیت و تناسب بیشتری برخوردار است. تزیینات آن به وسیلة آجرهای بریده و تراشیده انجام گرفته است. اختلاف این بنا با بنای یوسف بن قصیر به کار گرفتن کاشی فیروزهای است که به منظور جلوهگر ساختن بیشتر کتیبة بنا از آن استفاده شده است. کاشیکاریهای برجستة این بنا از مقبرة قبلی غنیتر و از لحاظ تکنیک کاملتر است. روش تزیینات آجری که در سطوح خارجی بناهای ایرانی این دوره دیده میشود در این مقبره با شیوهای بهتر و تکنیکی شبیه به کندهکاری روی سنگ عمل شده است. این مقبره با قامتی به بلندی حدود 25 متر و قطر داخلی 10 متر در ردیف زیباترین مقبرههای دوره سلجوقیان است.
معماری خارج مقبره: نقشة مقبره 10 ضلعی و دارای بدنهای منشوری است که بر روی کرسی کوتاه به بلندی 42 سانتیمتر قرار گرفته است. این کرسی که امروز در زیر خاک قرار دارد از سه ردیف سنگهای تراشیده شده تشکیل شده است. اضلاع جانبی مقبره هر کدام در یک طاقنمای مستطیل شکل با حاشیههای تزیینی آجری و کاشی و سورههایی از قرآن به خط کوفی، تا بالای لبة مقبریه که منتهی به مقرنسکاریهای اطراف بقعه میشود کشیده شدهاند. ترکیب و تزیین این طاقنماها یا مغولها باعث شدهاند که مقبره حجم اصلی خود را نشان ندهد و در نتیجه کوچکتر به نظر برسد. آنچه بدنة این بقعه را آرایش می دهد، نقشهای هندسی جداگانه آجری آن است که سطوح خارجی دیوارها نیز با آنها روکش شدهاند. در این آرایش از آجرهای کاشی فیروزهای رنگ استفاده شده و نقوش هندسی چند ضلعی در هم تأثیر زیادی بر تزیینات مقبره گذاشته است. حروف کتیبههای اطراف تماماً با آجرهای صیقل داده شده توأم با کاشیهای فیروزهای رنگ منقوش شده است. در این مقبره عظمت و شکوه کلی بنا با اجزای ظریف وسایل آرایش آن، با تناسب شگفت آوری توافق داده شده اند. هیچ جای خالی در بدنة مقبره دیده نمیشود و تمام بدنة آن پوشیده از تزیینات گوناگون است. با وجود اینها در بعضی از قسمتهای بدنة مقبره خرابیهای مختصری دیده میشود اما هنوز در گاه و نمای آن حالت اولیة خودش را نشان میدهد. مدخل مقبره که در ضلع شرقی بقعه قرار دارد، دارای هلالی تزیینی است که بر روی ستونچههای دو طرف در برپا شده است. حاشیههای هلال و لچکیها با تزیینات هندسی از آجر و کاشی پر شدهاند. برفراز طاق هلالی کتیبهای به خطر کوفی به امضای معمار هنرمند بنا جای داد که دومین کتیبة مقبره هم در روی این نوشته قرار گرفته است. پوشش یا گنبد خارجی مقبره فرو ریخته و از بین رفته است ولی به یقین این مقبره دارای گنبد هرمی شکل بوده چنانکه در پایةقبه هم اثری از این نوع گنبد حس میشود.
معماری داخل مقبره: نقشة اتاق مقبره دایره و بدنةآن استوانهای شکل که با قبهای نیم کره پوشیده شده است. این بقعه مانند دیگر مقبرههای این دوره دو طبقه درست شده است. طبقة زیرین یا دخمةمقبره را محوطهای شبیه یک غار مدور با فضایی کوچک تشکیل می دهد . در ورودی دخمه که در جهت مقابل مدخل اتاق مقبره واقع شده به وسیلة چند پله به قسمت زیرین مربوط میشود. در وسط محوطة دخمه یک پایه ده ضلعی از آجر قرار دارد که سقف دخمه را حمل می کند. سقف دخمه با طاقهای تندی که از یک طرف به پایة وسط و از طرف دیگر به دیوار بدنةدخمه تکیه داده شده پوشیده شده است. طاقها با آجر و طرحی بسیار زیبا زده شدهاند. فاصلة بین نیم طاقها و گوشهها را اتصالهای آری برجستهای پر کردهاند. این نوع طاق را که ابتدا در دخمة گنبد سرخ مراغه و سپس در این مقبره می بینیم تأثیر زیادی در تکمیل معماری گوتیک اروقا داشته است. این طرز شیوة طاق زدن در معماری اروپای غربی بسیار پیشرفته و در مقیاس وسیعتری تطبیق داده شده است، در حالی که این طاقها در ابنیة مذهبی آذربایجان کمی سادهتر به کار گرفته شده است. در دورههای بعد با این شیوة معماری در داغستان برخورد میشود.
تاریخ بنای مقبره: از کتیبةکوفی سردر ورودی مقبره که به وسیلة ن. خانیکوف خوانده شده است چنین معلوم میشود و بنا کار معمار استاد عجمی بن ابوبکر است . بنابراین بعد از گنبد یوسف بن قصیر این مقبره دومین اثر این معمار در نخجوان است و شاید به همین علت، عظمت و شکوه این بنا نسبت به مقبرة اولی بیشتر است. در کتیبة دومی که روی سر در واقع شده، سال اتمام بنای مقبره 582 هجری (1186 میلادی) ذکر شده و مطابق این نوشتهها مقبریه متعلق به مؤمنه خاتون همسر ایلدجگز محمد پهلوانی، اتابک آذربایجان است که از طرف پسرش قزل ارسلان برای او بنا شده است. دیگر کتیبة اطراف که پوشیده از تزیینات هندسی و کاشی فیروزهای رنگ میباشد حاوی سورههای مختلفی از قرآن مجید است. در بعضی از جاها به جملات بسیار زیبایی بر میخوریم، در یک جا این جمله نوشته شده است.
«ما بر میگردیم، دنیا میایستد، ما میمیریم. این به یادگار باقی خواهد ماند.»
آجرکاری
معماران عهده سلجوقی بعد از دستیابی به عوامل و عناصری که با آنها توانستند بناهای بزرگ ایرانی را به وجود آورند، ظاهراً از سبک ساختمانی خود راضی شدند. و از آن پس هم خود را مصروف تزیینات بناها کردند: در این کار ابتدا از آجر به عنوان یک عنصر تزیینی استفاده کردند و مصالح آجری در بناها به شیوة بسیار ماهرانهای به کار گرفته شد به گونهای که تمام سطوح خارجی بناها را با نماسازی آجری نمایش دادهاند. این روش در دورههای بعد هم رواج پیدا کرد. در دورة ایلخانان دیوارهای ابنیه بدون هیچ گونه پوشش اضافی با همان نماسازی آجری عرضه شد و تزیینات، جزئی از معماری و عناصر به کار رفته در آن را تشکیل میداد. قبل از سلجوقیان یعنی در دوران آل بویه و غزنویان تزیینات آجری در بادهای مورد استفاده قرار گرفته، مراحل تکامل را طی کرده بود که این مراحل در معماری عهد سلجوقی به درجة کمال رسید. در این دوره غنیترین طرحها و فرمهای تزیینی در دیوارها، پوششها، سقفها، منارهها و غیره از آجر ابداع شد و هنرمندان عهد سلجوقی از ردیفهای آجر به وسیلة سایه روشن و طرحهای تازه و ایجاد حالات مختلف، به تزیینات زیبایی دست یافتند که با این مصالح ناچیز سابقه نداشت. شاید دید هنرمند آن روز در مورد کاربرد آجر، صد در صد تزییناتی نبوده، زیرا حتی کاشی را همان طور به صورت آری و به همین اندازه میساختند، در نتیجه آن را عاملی از معماری ساختمان میدانستند که فقط در زمینة همان آجرکاری و با همان عملکرد استفاده میشود؛ فضای داخل گنبد نظام الملک در مسجد جامعه اصفهان گویای این مطلب است. در تزیین این بنا هنرمند معمار از انواع امکانات کاربردی آجر استفاده رده و توانسته است با قدرت و توانایی بسیار مفاهیم و خواستهای فکری خود را با طرحها و ترکیبهای بسیار عالی و ابتکاری در معرض دید قرار دهد و به گونهای خاص با آنها ارتباط برقرار کند. این تزیینات که در ترکیب با گچبری اجرا شدهاند، تأکید مزیدی بر تناسب بی نقص این مجموعه می نهد، بدون اینکه هیچ بخشی از عناصر آن از نظر مخفی بماند. احتمالاً در اینجا به کار بردن آجر تنها جنبة تزیینی نداشته، بلکه اگر دقت شود متوجه می شویم که در بناهای دورة سلجوقی کلیه نیروهای مختلف فشاری و کششی و حتی برشی توسط آجر به صورت حساب شده و دقیقی منتقل شده، به طوری که بنا بعد از گذشت هفت قرن هنوز پا بر جاست و ایستایی خود را بخوبی حفظ کرده است. از آنجا که نمای ابنیه در دورة سلجوقی، آجری و شکل ساختمان آنها از ظاهرشان هویداست، می توان فهمید که آنها در طرز چیدن آجرها و ایجاد قرنیزهای آجری و کتیبههای زیبا مهارت داشتهاند و نمونة این تزیینات در اکثر بناهای این دوره دیده میشود.
آجر که از بهترین مصالح ساختمانی است میتوانست جهت فشار را مشخص و همچنین مناسبترین زمینه را برای پوشش گچبری یا کاشیکاری فراهم کند. اندازة این آجرها متغیر بود و به فراخور فضایی که میبایست پر کنند تغییر می کرد. شاید بتوان علت کاربرد این عنصر تزیینی را در معماری سلجوقی بیشتر از فراوانی مواد اصلی آن یعنی گل دانست، زیرا گل به آسانی و ارزانی تهیه میشد و قالبگیری آن هم بسادگی انجام میگرفت. در این زمان معماران تا بدانجا در مورد خصوصیات ساختمانی و تزیین این مصالح مهارت و دانش کسب کرده بودند که این دوره را آوازی بلند بخشیدند. در عصر سلجوقی، نکات تزیینی در آجرکاری عبارت بودند از بافت آجرکاری، مفاصل ردیفها ، پستی و بلندی آجرها، حالت و رنگ سطوح آجری، و حتی سایههایی که با آجرهای برجسته و فرورفته تشکیل می شد. شکلهای مورد استفاده در تزیین بناها، شامل مربع، مثلث، دایره، بافت مشبک، حصیری، شکسته و طرحهای لوزی، طرحهای خفته و راسته، زیگزاگ و انواع شبکهها بود. گاهی سطح برهنة آجری به وسیلة آجرهای تقلیدی به الوان مطلوب پوشانده می شد. این آجر تقلیدی، در واقع نوعی گچ سخت بود که به صورت نمای آجری منقوش بوده. روش مزبور در اواخر دورة سلجوقی متداول شد. از این تاریخ به بعد این تزیینات آجری بتدریج در درجة دوم اهمیت قرار گرفته تزیینات رنگی و گچبری جای آجر تراشی را گرفت و محرابهای زیبایی از گچ ساخته شد. در پایان این مبحث میتوان ادعا کرد که این هنر تا اواخر سدة ششم هجری راه تکامل خود را پیموده است.
بخشی از فهرست مطالب مقاله معماری مناره ها
منارهها
منارة تاریخانة دامغان
منارة مسجد پامنار زواره
منارة مسجد جامع کاشان
منارة مسجد جامع دامغان
منارة چهل دختران
منارة گار
منارة سین
مقبرههای چند ضلعی
ده ضلعیها
آجرکاری
دانلود مقاله معماری مناره ها