روشهای بودجهریزی از گذشته تا حال:
1-بودجهریزی سنتی (ردیف – اقلام)
2-بودجهریزی افزایشی (تفاضلی)
3-بودجهریزی برنامهای
4-نظام طرحریزی، برنامهریزی و بودجهریزی
5-بودجهریزی بر مبنای صفر (ZBB)
به این دلیل از اوایل قرن 20 تأکید نظام بودجهریزی بر پاسخگویی در نحوه استفاده از منابع بود. کنترلهای بودجهای در این زمان محدود به حسابهای بودجهای، رعایت صرفهجویی و تا حدودی کارایی بود. و حسابداری نقدی به این رویکرد کمک کرد (Diamond 2002 b p: 8). در واقع صرفهجویی دستگاههای اجرایی در مخارج یک ارزش در بودجهریزی تلقی میشد.
در این نظام مخارج سال آینده بر حسب ردیف اقلام فهرست میشد. این ردیفها تفصیلی بود. برنامهریزی میشد که چقدر پول را کدام دستگاه اجرایی مجاز است صرف پرسنل کند، چقدر صرف حقوق و مزایا و یا خرید تجهیزات و غیره. تأکید روی سقف ردیف - اقلام در تخصیص بودجه بود. وزارت مالیه با طراحی رویههائی جلوی مخارج زیاد را میگرفت. نقاط قوت این روش بودجهریزی سادگی آن، فقدان ابهام، امکان کنترل مخارج با مقایسه بودجه سالهای قبل و تفصیلی بودن منابع بود. این رویکرد مناسب برای تقاضای بزرگ شدن اندازه دولت بود.
تا سال 1343 بودجه کل کشور به صورت سنتی تهیه میشد. صرفاً نام دستگاههای اجرایی و مواد هزینه به تصویب مجلس میرسید و پس از تصویب کلیات آن در مجلس شورای ملی هر دستگاه اجرایی بودجه تفصیلی خود را به تصویب کمیسیون بودجه مجلس میرساند. تا قبل از شهریور 1343وظیفه تهیه بودجههای جاری به عهده وزارت دارایی و بودجههای زیربنایی و عمرانی به عهده سازمان برنامه و بودجه بود. اما از این تاریخ به بعد همه بودجههای جاری و عمرانی توسط سازمان برنامه و بودجه تدوین گردید.
تا سال 1343 روش بودجهریزی کشور سنتی بود. در این روش اعتبارات در قالب مواد هزینه و فصول برای هر دستگاه اجرایی به تصویب میرسد. ارقام سال ما قبل آخر در ستون قطعی، ارقام اعتبارات سال جاری در ستون برآورد و ارقام پیشنهادی سال آینده در ستون پیشبینی منظور میشود. توزیع اعتبارات منحصراً بر اساس ، "دستگاه و مواد هزینه" است. توجه اصلی این روش به دادهها و منابع مالی است تا ستادهها و نتایج کار. در این روش تاکید بر صرفهجویی و کنترل در مصرف اعتبارات است. اعتبارات براساس هزینههای قطعی سال ماقبل آخر و نیمه اول سال جاری برآورد میشود.
اعتبارات برآورد شده ارتباطی با حجم کار و عملیات دستگاه اجرایی، نوع برنامهها و نتایج عملکردها ندارد. اعتبارات برحسب تنوع برنامه و عملیات طبقهبندی نمیشود.
در این شیوه بودجهها بر مبنای عملکرد گذشته دستگاههای اجرایی تدوین میشود و در برآورد اعتبارات تمرکز بر ارقام و اعتبارات گذشته دستگاههای اجرایی است. روش سنتی بودجهریزی گذشتهنگر است تا آیندهنگر. زیرا بودجه سالهای گذشته مبنای تصویب اعتبارات قرار میگیرد. در این روش اعتبارات براساس عرض و طول دستگاههای اجرایی تخصیص مییابد.
در نتیجه مدیران دولتی برای جذب اعتبارات بیشتر به دنبال بزرگ کردن دستگاه اجرایی و انجام وظایف غیرضرور، نا مربوط و فرعی هستند و برای جذب بوجه بیشتر به دولت فشار میآورند.
در بودجهریزی سنتی مجلس در بررسی بودجه فقط تاکید بر کنترل مخارج دولت و رعایت چارچوب اعتبارات مصوب دارد. به طوری که هیچ هزینهای از اعتبارات مصوب تجاوز نکند و هر هزینهای در محل و موضوع خود به مصرف برسد. در این روش بودجهریزی، قانونگذاری بر نظارت بر اعتبارات رجحان دارد. در نتیجه نظارت بر عملکرد بودجه نادیده گرفته میشود.
یعنی معلوم نیست دستگاه اجرایی تا چه حدی در اجرای برنامههای اصلی خود موفق بودهاست. مشخص نیست که هر هزینهای برای رسیدن به کدام اهداف یا اجرای کدام برنامه به مصرف میرسد. معلوم نیست که اعتبارات تخصیص یافته چند درصد از برنامهها را از نظر کیفی و کمی پیش بردهاست. بودجه ردیف – اقلام اطلاعاتی درباره پاسخگویی ازبخش فراهم نمی کند
بودجهریزی افزایشی (تفاضلی):
در این روش بودجه سالهای گذشته هر دستگاه اجرایی مبنایی است که بودجه سال آینده براساس شاخصهای تعدیل نامشخص، افزایش فعالیتها، پرسنل جدید و بدون توجه به محصول تولید شده دستگاه اجرایی تدوین میشود. بودجه افزایشی یا تفاضلی عبارتست از افزایش بودجه یک دستگاه اجرایی نسبت به سال قبل با درصدی خاص. در این روش قدرت چانهزنی دستگاه اجرایی اساس تصویب و تخصیص بودجه است.
در این روش اگر بودجه پیشنهادی دستگاه اجرایی با سقف تعیین شده مطابقت نداشتهباشد درصدی از بودجه دستگاه کاهش مییابد و بدین ترتیب اجرای همه فعالیتهای دستگاه با مشکل مواجه میشود. ضمناً امکان نظارت بر اجرای بوجه دستگاه اجرایی میسر نخواهد بود.
بودجه مبنا به نرخ تورم سال آینده بستگی دارد. اگر تورم دلیل افزایش مخارج نباشد آنگاه مخارج جاری هر سازمانی به عنوان بودجه مبنا در نظر گرفته میشود.
وقتی که هزینه کالاها و خدمات در سطح جاری به دلیل تورم یا به دلیل افزایش تعداد ذینفعان افزایش مییابد آنگاه بودجه مبنا به عنوان هزینه آینده برنامه جاری کالاها و خدمات تعریف میشود.یک دلیل برای مرگ بودجهریزی سنتی به رشد اقتصادی که از پایان جنگ دوم جهانی شروع و تا نیمه دهه 1970 ادامه داشت برمیگردد. بودجهریزی افزایشی به قول شیک (schick 1982 ) مبتنی بر انتظار فراوانی منابع به طور مستمر بود. اما از آنجایی که منابع اکنون کاهش یافته است از این رو اندیشه افزایش گرایی در بودجه دیگر طرفداری ندارد.
دلایل افزایش بودجه:
الف- نگهداشت سطح فعالیتهای موجود:
نگهداشت سطح فعالیتها در جهت افزایش یا کاهش قمیتها و مزد عمل میکند و حجم عملیات دستگاه اجرایی ثابت فرض میشود. با توجه به افزایش سالانه حقوق و دستمزد کارکنان و یا افزایش قیمت سوخت و سایر خدمات عامالمنفعه اگر دستگاه اجرایی بخواهد وضع موجود خود را برای سال آینده ادامه دهد باید اعتباراتش افزایش یابد.
به عنوان مثال اگر دستگاه اجرایی 10 دستگاه اتومبیل سواری دارد که هر یک در سال 20000 کیلومتر کار میکنند و بنزین هر لیتر در سال جاری 80 تومان باشد و بخواهیم این اتومبیلها با همان حجم فعالیت در سال آینده به فعالیت خود ادامه دهند. اگر فرض شود هر 100 کیلومتر 10 لیتر بنزین مصرف شود و قیمت بنزین در سال آینده 90 تومان باشد آنگاه بودجه سوخت وسائط نقلیه از رقم 160000=80×10×200 به 180000=90×10×200 ریال افزایش خواهد یافت.
ب- تعدیلات:
اگر تعدادی از نیروی انسانی دستگاه اجرایی طی سال به مدارک تحصیلی بالاتری دست یابند و یا نیروی جدیدی طی سال استخدام شود از آنجایی که این عوامل باعث افزایش هزینه حقوق دستگاه اجرایی میشود لذا یک دلیل برای افزایش بودجه دستگاه تعدیلات نیروی انسانی و استخدامی است.
شامل 315 اسلاید POWERPOINT
دانلود پاورپوینت روشهای بودجه ریزی از گذشته تا حال