لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه2
و تصمیم می گیرند هیچ وقت از یکدیگر جدا نشوند اما وقتی نیما به خانه باز می گردد شاهرخ با نقشه قبلی او را فریب می دهد و عسل خانه شان در حال راز و نیاز با خداوند بوده و اشک می ریخته تلفن به صدا در می آید شاهرخ پشت تلفن می گوید. اگر تا یک ساعت دیگر به پارکینگ کارخانه نیایی نیما را می کشم عسل به نگین موضوع را می گوید و ناراحت از خانه بیرون می زند نگین سریع با آرش تماس می گیرد و ماجرا را می گوید و نیروی پلیس آماده می شود تا به پارکینگ برود. عسل داخل پارکینگ می شود همه جا تاریک بوده
تحقیق در مورد ماجرای عسل