لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
یک تجربه: (( مقاله ای در مورد کم رویی ))
دانش آموزی داشتم بنام احمد که در کلاس چهارم دبستان درس می خواند .او ده ساله بود و همیشه در کلاس ساکت بودحتی برای بیرون رفتن اجازه نمی گرفت ولی معلم کلا س و مسئولین مدرسه با او هیچ گونه مشکلی نداشتند .
همه اورا شاگردی خوب می دانستند .در کلاس سوالی نمی پرسید.درسهایش بسیار ضعیف بود ند.
هنگامی که از او درمورد درس پرسشهایی پرسیده می شد رنگش زرد می شد و می ترسید و لکنت زبان پیدا می کرد .برگ نقاشیش را با اکراه می داد واو همیشه آخرین نفر ی بود که برگه ی خود را می داد.استعداد خوبی داشت ولی کمرویی باعث ضعیف شدن درسهایش شده بود.واورا به شاگردی ضعیف و منزوی تبدیل کرده بودوبعضی از بچه ها و دوستانش اورا دست می انداختند وبا حرفها و کارهایشان موجب ناراحتی اورا فراهم می کردند.وبا این کارشان بر شدت لکنت زبان او افزوده می شد.واز او دوری ررمی کرند . خودش هم با کسی حرف نمی زد وبا کسی نمی جوشید وبازی نمی کرد کسی زیاد به فکر کمک کردن و حل مشکل او نبود.وخودش نیز در این مورد تلاش و حرکتی نمی کرد. اودر بیشتر اوقات بسیار زود رنج و مضطرب بود. خانواده ی او هم از نظر فرهنگی واجتماعی و میزان سواد تا در سطح بالایی نبوده وتاحدودی ضعیف بودند واز مشکل فرزندشان اطلاع چندانی نداشتند تادر صورت امکان وتوانایی بتوانند به او کمک نمایند. من از هنگامی که متوجه مشکل او شدم درصدد بر آمدم تا در وقت مقتضی در حل مشکل به او کمک نمایم .
لذا با توجه به مطالعات قبلی خودم در این زمینه (کمرویی ) با خانواده اش تماس گرفتم و با توجه به امکاناتی که آنها داشتند وهمچنین محل سکونتشان از لحاظ فرهمگی و….او کمتر به کوچه وخیابان می رفت وبیشتر در خانه بود و همیشه شاهد منازعات وبگو مگوها ودعواهای بین ژدر ومادر وسایر اعضای خانواده ی خود بود .که این موضوع اورا بسیار رنج داده وبر مشکلات روحی و روانی او افزوده می شد . واو دوستی نداشت که با او بازی کند ویادر حل مشکلات اورایاری دهد ویا با درد دل کندوتنها سرگرمی او در محیط ژر آشوب خانه تماشای تلویزیون بود وبس .
لذا در اولین اقام جهت کمک به او از مربی ژرورشی خواهش کردم که به هر طریق ممکن اورادر مراسم آغازین (مراسم صبحگاهی )شرکت دهد .و با اصرارزیاد اورا راضی کردم تا یک مقاله ی شش سطری را بخواند.والبته قبل خواندن به توصیه کردم تا قبلا مقاله را خوب خوب مطالعه کند
تا در هنگام قرائت آن دچار مشکل نشود. ودر اثر اشتباه دلزده ودلسرد نگردد.وبا کمک معاون مدرسه مسئولیتهایی در حیاط مدرسه همچون بهداشتیار مسئولیت شاگردان کلاس اول در زنگ تفریح
مبصری در کلاسهای این تر ومسئولیت انتظامات قسمتی از مدرسه و…..وخودم نیز اورا مسئول بخشی از کتابخانه ی کلاس و مدرسه قرار دادم.ودر مسابقات فرهنگی ورزشی نیز اورا شرکت داده و به عناوین مختلف اورا جلو دیکر دانش آموزان برنده اعلام و مورد تشویق قرار می دادم .ودر بازی های جمعی نیز اورا شرکت داده واز او می خواستم تاتمام سعی وتلاش خود را در ارائه باز ی خوب و گروهی بنماید. واز سایر دانش آموزان نیز خواستم تا به او کمک کرده تا اوبتواند بازی قابل قبولی ارائه نمایدو به او در بازی کمتر ایراد بگیرند. همچنین از خانواده اش نیز خواستم تا اورا
به عناوین مختلف مورد تشویققرار دهند و در خانه به او مسئولیتهایی بدهند و کمتر باهم در جلو او بگو مگو و مناقشه و….بنمایند.
پس از مدتی تغیرات چشمگیر ی در او مشاهده شد وشخصیت قابل قبولی در بین دانش آموزان ودوستانش پیدا کرده از نظر درسی ورفتار اجتماعی نیز بسیار پیشرفت نمود وبه درس و فعالیتهای
مختلف در خانه و مدرسه علاقه ی فراوانی نشان می داد. ودر بین دآموزان و هم سن سالان خود به راحتی پذیرفته می شد .ودر پیان سال نیز با نمرات خیلی خوب وغیر قابل تصوری قبول گردید.
مقدمه
بر آن شدیم تا گزارشی تحقیق گونه بنویسیم واز مشکلات عدیده ای که در هر آموزشگاهی وجود دارد وبه همت همکاران پر تلاش مرتفع می گردند را انعکاس دهیم تا شاید مورد استفاده ی سایرین قرار گیرد.
از بین رئوس مسائل مطروحه و مبتلا به ارتباط را برگزیدیم چرا که کار معلم در درجه اول ایجاد ارتباط است وسپس اهداف دیگر آموزشی و پرورشی و….است.
از میان مدارس به سراغ بدترین نرفتیم و بهترین را نیز انتخاب همان طور. چرا که اولی را بحثی وسیع و زمانی درازتر طلب می نماید.و مورد دوم را نیز قبلا حل کرده بودند. ودر الگو گیری کمک گرفتیم از تافی امید که مورد اثر واقع گردد.
کم رویی