لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه31
هنر پیکر شناسی و معماری در چهار دوره هنری یونان
فصل اول :
مقدمه:
هنرهای بینالنهرین و جهان اژهای تا زمانی بسیار نزدیک به زمان ما از معرض دید و یاد انسانها کم و بیش به طور کامل ناپدید بود و البته تمدنهای پیش- کلمبی چه در اروپا چه در آسیا سراسر ناشناخته بود و تصور وجود آن نمیرفت. اما وقتی به سراغ یونان باستان میرویم برای نخستین بار با هنری سر و کار پیدا میکنیم که هرگز به طور کامل فراموش نشده است. هنر یونان مانند فرهنگ یونان به طور عام، به گونهای بر هر یک از دورههای بعدی تمدن غربی و از جمله عصر حاضر، تأثیر داشته است-گاه بس بسیار. حتی وقتی فرهنگهای بعدی حس میکردند که باید در برابر نفوذ یونان سر به طغیان بردارند، هر طغیانی خود به خود در حکم ادای احترامی بود به عظمت دستاوردهای یونانیان.
اگر بخواهیم سبب ژرفا و تداوم حیرتآور تأثیر یونان را توضیح دهیم شاید به این نتیجه برسیم که این ژرفا و تداوم هر دو معلول برتری تمدن یونان و هنر یونانی در پروردن هنجارهای منطقی برای هر جنبهای از هنرها بوده است. هنجارهایی که با قواعد خشک تحمیل شده توسط جامعه مصری بر هنر مصری تفاوت داشت. یونانیان این هنجارها را از منبع طبیعت و رفتار انسانی که به برکت نیروهای بیسابقه مشاهده، پژوهش و تحلیل اندیشمندان، نویسندگان و هنرمندانمی یونانی در دسترشان قرار میداد، به دست آوردند. پروتاگوراس فیلسوف یونانی سده پنجم ق.م. میگفت: «انسان مقیاس همه چیزهاست». گرچه ذهنیت خود پروتاگوراس در زمان حیاتش جنجال زیادی برانگیخت، اظهارنظر مشهور او را هنوز میتوان نمونه نگرش یونانی نسبت به زندگی و هنر به شمار آورد. شرافت و زیبایی انسانی و ساختار پربار تأثیر متقابل جسمی و روحی در میان آدمیزادگان، همزمان موضوع، هدف و عامل تعیین کننده و نهایی آفرینشهای هنری و ادبی یونانی را تشکیل میدهد.
آنچه از هنر یونانی برای ما باقی مانده چنان کیفیت بالایی دارد که تأمل پیرامون میزان آنچه از دست دادهایم دردناک است. چیزهایی که برجا ماندهاند در واقع فقط بخشی اندک، پراکنده و نامنظم از آفرینشهای هنری یونانی را تشکیل میدهد.
فصل دوم :
تاریخچه:
گرچه یونان باستان را سرزمین ادب و هنر میشناسند ولی جاهطلبی و کشورگشاییهای برخی از فرمانروایان سبب نابودی بسیاری از آثار هنری آن شد. تمدن یونان باستان از تأثیرگذارترین فرهنگهایی است که حیات بشر به خود دیده است. پتانسیل هنری یونان از چنان نیرویی برخوردار است که باگذشت دههها و قرنها همچنان میتوان ردپای هنر هنرمندان آن را در فرهنگهای سرزمینهای جهان مشاهده نمود. حضور 4 گزینه از عجایب هفتگانه دنیا در میان آثار یونان باستان نمایانگر فرهنگ غنی و ماندگار این سرزمین است.
هنر یونان باستان از نظر سبک به 4 دوره قابل تقسیم است:
1- هنر هندسی (geometric)؛
2- هنر کهن (archaic)؛
3- هنر کلاسیک (Classical)؛
4- هنر هلنی (hellenistic).
اصطلاح آرکاییک (کهن- باستانی) از واژهای یونانی به معنای «اولیه» به دوره پرجنب وجوش و خلاقه حیرتانگیزی اطلاق میشود که در آن خطوط اصلی هنرهای یونان به سرعت تثبیت شد. پیشرفتهای کلانی در مدت زمان کوتاه صورت گرفت. گرچه مطلب مربوط به سلیقه شخصی است بسیاری از مردم توان و مهارت بیچون و چرای هنر دوران کهن را شاید به سبب نقشپردازیهای آن، بر مرحله غنیتر و هماهنگتر کلاسیک که پس از دوره کهن آمد، ترجیح میدهند. مطلب انکارناپذیر این است که سده ششم ق.م. یکی از خلاقترین دورهها در هنر جهان است. بعدسازی که سرآغازی ساده و محدود داشت بر مقیاسی فزاینده به ساختارهایی سرشار از بیشترین و خلاقیت و ابداع دست یافت. معماری در بسیاری مراحل حساس با هنر پیکرتراشی آرایش مییافت و گاه کم و بیش پوشیده از آثار این هنر میباشد.
کهنترین پیکرهها به سده نهم پیش از میلاد مربوط میشوند و عبارتند از شبیهسازیهای کوچکی از جانوران (اسب، گاو نر، گوزن و پرنده) و پیکرههای انسان. چون گفته مشهور پروتاگوراس را که: «انسان مقیاس همه چیزهاست» به عنوان زمینه مطالعه خود درباره هنر یونانی برگزیدهایم، شاید بهتر این باشد که با بررسی تحول اندام انسانی در پیکره یونانی آغاز کنیم.
فصل سوم :
پیکرهسازی آزاد:
یونان سرزمینی است با سنگ فراوان و خوشبختانه مقدار زیادی از آن مناسب پیکرتراشی است. از جزیرهةای یونان به ویژه پاروس (Paros) و کوه هیمتوس (Hymettos) و کوه پنتلیکون (Pentelikon) نزدیک به آتن مرمری با درخشش و زلالی بینظیر آسانتر بود بلکه این سنگ برای نمایش بدن انسانی هم از گرانیت خالدار هم از دیوریت تیره که مصریها از آنها در تندیسهای یادبود استفاده میکردند مناسبتر است. آهنی که یونانیان مالک آن بودند ابزارهایی در اختیارشان گذارد که از ابزارهای مفرغی مصریها کارسازتر بود. سنبههای آهنی، مغارهای دندانهدار و انواع مته- در اساس همان ابزارهای مورد استفاده پیکرتراشان تا امروز- این امکان را به پیکرتراش میداد که تمام زیبایی پرمعنای مرمر را ظاهر سازد سپس توانست به کمک شیوههای سنتی آن را صیقل دهد.
تحقیق در مورد هنر پیکر شناسی و معماری در چهار دوره هنری یونان