پایاننامه ای کامل و جامع در خصوص میزان اضطراب دانشجویان دانشگاه تبریز..این پایاننامه بصورت جامع نوشته شده و مراحل تحلیل ان صورت گرفته
بررسی و مقایسه میزان اضطراب دانشجویان پسر دانشگاه تبریز قبل از امتحانات و در ایام امتحانات
پایاننامه ای کامل و جامع در خصوص میزان اضطراب دانشجویان دانشگاه تبریز..این پایاننامه بصورت جامع نوشته شده و مراحل تحلیل ان صورت گرفته
انگیزه انتخاب موضوع
بدون شک در جامعه امروز ایران قدرت تغییر جنسیت در شکل روابط و انسجام خانوادگی تاثیرات بسزایی دارد.شناخت وضعیت اخلاقی فرد ، و تاثیر سابقه تغییر جنسیت در خانواده و تاثیر هرکدام از آنان منجر به کاهش یا افزایش انسجام در محیط خانوادگی می شود شایان توجه است.و درخواست و رفع نیازهای مالی ، اقتصادی ،فرهنگی والدین و دوستان توسط فرد یا رفت و آمد با والدین دوستان می تواند باعث افزایش تفاهم و روابط میان افراد دو جنسیتی شود.ولی اینگونه موارد (تغییر دادن جنسیت) می تواند در زندگی خانوادگی کارکرد مثبت و یا منفی داشته باشد که گاه این کارکرد باعث افزایش روح همکاری وانسجام خانوادگی می شود مانند پیشرفت در زندگی از جنبه های عاطفی ، عقیدتی و غیره و گاه باعث کاهش انسجام خانوادگی می شود مانند بی مهری و بی علاقگی ، خشونت و انزجار می شود.به عنوان یک مسئله می تواند مورد بحث و بررسی باشد که به صورت یک موضوع که جنبه علمی دارد قابل ارزیابی قرار گیرد.پس چه خوب است که ما به آن درجه از علم و آگاهی رسیده باشیم که روز به روز با افزایش سطح آگاهی نسبت به افراد دو جنسیتی در جهت انسجام خانوادگی گام برداریم.و هرچه بیشتر در مستحکم کردن نهاد خانواده سعی وافر نماییم.
مسئله یا طرح پژوهش
آنچه به عنوان تعریف از اختلالات هویت جنسی ارائه می شود بیانگر این مطلب است که اختلالات هویت جنسی به وضعیتی گفته می شود که فرد به طور مستمر و پایدار از جنسیت بیولوژیک (هویت جنسی) خود ناراضی است.تمایل یا اصرار بر متعلق بودن به جنس مقابل خود را دارد و این وضعیت برای فرد ایجاد ناراحتی شدید و یا اختلال درعملکرد روانی و اجتماعی می نماید (وامقی ، ص2) از نظر روانی پسرهای دارای چنین اختلالی با فعالیت های دخترانه سرگرمند تمایل به پوشیدن لباسهای دخترانه دارند یا لباس های در دسترس خود را به شکل دخترانه در می آورند.عروسک های زن اسباب بازی مورد علاقه آنها است و در بازی هایشان نقش دخترانه به عهده می گیرند ممکن است اصرار داشته باشند و ادعا کنند که آلت تناسلی شان از بین خواهد رفت و یا بهتر است که آن را نداشته باشند این گونه افراد در جمع پسرها مورد اذیت و تمسخر قرار گرفته و اغلب طرد می شوند بعضی از پسرها ممکن است از مدرسه رفتن به دلیل مسخره شدن یا تحت فشار قرار گرفتن برای پوشیدن لباس های پسرانه اجتناب کنند اینگونه تمایلات از یک سو و قرار گرفتن در جامعه ای که با این تمایلات مخالف است و با آنها برخورد می کند از سوی دیگر این افراد را دچاراختلال در عملکرد می نماید.فشار روانی دراین افراد شدت می یابد و ترجیح می دهند کمتر در جمع افراد هم جنس خود حاضر شده و انزوا طلبی را ترجیح می دهند افسردگی یک مشکل شایع در مبتلایان به این اختلال است زیرا مسائل و مشکلات جدیدی در ارتباط با خانواده و مدرسه و محیط زندگی خود دارند که این افسردگی در مواردی منجر به اقدام آنها برای خودکشی می شود به خصوص اگر فرد احساس ناامیدی در مورد تغییر جنسیت داشته باشد در یک مطالعه میزان خودکشی د رمردان دو جنسیتی3/16 درصد بوده است (همان منبع ، ص 15).علاوه بر اختلالات روانی رویکردهای جامعه نیز این افراد را دچار اختلال در عملکرد می نماید.سیری در جوامع گذشته نشان می دهد که افرادی که دارای رفتار غیر عادی بوده و به نوعی دچار آسیب شده بودند همواره پذیرای برچسب هایی مانند شیطان ، جادوگر ، بیمار ، مختل المشاعر ، مطرود و بیگانه بوده اند و جامعه نیز درهمه حال آنان را میکروب های خطرناکی به شمار می آورده که به علت پیشه کردن روش ها و کردارهای ضد اجتماعی ، بهداشت جامعه را در خطر نابودی قرار می دهند ، در بیانی دقیق تر می توان گفت که پیشداوری ها و تصورات قالبی که در فرهنگ هر جامعه درمورد پدیده هایی مانند اختلال هویت جنسی وجود دارد به تدریج تفکرات و باورهای خاص خود را درباره پدید آوردندگان آن ایجاد می کند برداشت های ایجاد شده به تدریج جایگاه خود را به عنوان مبنایی برای قضاوت جامعه در مورد این افراد و ارزیابی جایگاه و کنش های آنان به دست می آورد و بر شیوه برخورد جامعه با آنان تاثیر عمیق و تعیین کننده بر جا می گذارد در عین حال از آنجا که اغلب این تصورات بر شالوده های علمی و تجربی متکی نیست مسیر برخورد جامعه با این گروه همواره به سمت مسیرهای نادرست رهنمون می گردد و در این مسیر نیز همواره آثار منفی خود را در پی آورده و می آورد تصوراتی که هریک به شکلی خاص تصویر ذهنی جامعه را درباره این گروه واژگون می سازد در این میان می توان از انواعی از این دست تصورات نام برد که افراد دوجنسیتی راموجوداتی خطرناک تر از آنچه که هستند یا می توانند باشند جلوه می دهد . پس هراس جامعه را از آنان بیشتر نموده و مقابله با آن را شدیدتر می نماید برخی از ذهنیت های جامعه ناشی از پیشداوری هایی است حاکی از اینکه این گروه از افراد با سایر افراد جامعه متفاوت هستند مضامینی مانند اینکه آنان به اراده و خواست خود و به سبب پای بند نبودن به اصول اخلاقی و ملاحظات انسانی مرتکب رفتار غیر عادی می گردند آرزوها و علایق بشری در قلب و روح آنان تاثیر نمی کند و خلاصه اینکه همه ازیک قماش هستند.نمونه هایی از این دست تصورات در یک طیف وسیع قرار می گیرد که شامل گونه هایی از تصورات پیشینیان است که رفتارهای غیر عادی را ناشی از علل ماوراء الطبیعی در روان افراد یا انواعی دیگر از اثر گذاری این علل می دانستند تصوراتی از این قبیل که آنها در تسخیر ارواح شیطانی اند که در وجودشان رخنه کرده و راه مهار آن نیز خارج کردن این ارواح از کالبد فرد است.حتی اگر این کار به سوزاندن آن کالبدها منجر شود.بدیهی است که اینگونه تصورات در جامعه به دنبال فشارهای روانی نارضایتی هایی را برای افراد دوجنسیتی به دنبال خواهد داشت با پیشرفت علم و آگاهی بشر در مورد این افراد امروزه راه های مختلفی برای درمان و از بین بردن علائم بالینی اختلال هویت جنسی در افراد شکل گرفته که یکی از این راه ها انجام عمل جراحی تغییر جنسیت به منظور از بین بردن جنسیت کنونی فرد و وارد شدن به گروه جنسیتی مورد تمایل فرد می باشد.بدین ترتیب مشکل عمده این افراد از نظر روانی از بین خواهد رفت.متخصصان بالینی بر نیاز به ارزیابی دقیق هر فرد قبل از تصمیم برای برداشتن گام های پزشکی لازم برای تغییر جنسیت تاکید می کنند.اکثر مراکز درمانی به برخی اقدامات اولیه برای افرادی که آزمون های روان شناختی آنها بیانگر ثبات هیجانی و احتمالاً متناسب برای جراحی تشخیص داده می شوند می پردازند بعد از برگزیدن بیماران معمولاً لازم است آنها یک یا دو سال به عنوان عضوی از جنس مخالف زندگی کنند.طی این دوره تزریق هورمون برای ایجاد صفات جنسی ثانویه به کار می رود این دوره حکم آمادگی روان شناختی برای زندگی به عنوان عضوی از جنس دیگر را دارد مطالعات روی بیمارانی که به دقت انتخاب شده بودند نشان دادکه جراحی درمان کارآمدی بوده است هرچند متخصصان در سازگاری جنسی وا جتماعی آنها بهبود مشخصی را نمی دیدند ولی اکثر بیماران گزارش نمودند که از نتایج راضی هستند و بهترین نتیجه به دست آمده از رضایت ناشی از تغییر جنسیت در حد متوسط بود.
نکته قابل توجه این است که هویت جنسی قویاً تحت تاثیر عوامل روان شناختی اجتماعی و فرهنگی است و جراحی در حال حاضر فقط می تواند مشکلات موثر از عوامل روان شناختی را بر طرف نماید اما آیا این شیوه توانسته جوابگوی مشکلات اجتماعی و فرهنگی افراد در جنسیتی در مقابله جامعه باشد؟ و آیا توانسته همان گونه که در حل مشکلات روانپریشی این افراد موثر بوده است در میزان سازگاری اجتماعی این افراد تاثیر گذاشته و میزان رضایت آنها را از تغییر جنسیت افزایش دهد؟
اهمیت و فایده پژوهش
افراد دو جنسیتی هنوز برای جامعه ما شناخته شده نیستند و حضور آنها در اذهان عمومی به عنوان افراد مجرم و منحرف هنوز به قوت خود باقی است.مشکلاتی که افراد دو جنسیتی با آنها روبرو هستند برای جامعه مهم نبوده و همچنان به عنوان سدی در جهت برآورده کردن نیاز این افراد به شمار می رود یکی از راه های درمان این افراد جراحی به منظور تغییر جنسیت است به این امید که مشکلات روحی شان حل شود و بتوانند به زندگی عادی برگردند ولی با توجه به اینکه جراحی فقط مشکلات روحی این افراد را برطرف می کند و دید افراد جامعه نسبت به تغییر جنسیت افراد دو جنسیتی همچنان منفی باقی می ماند وجود تحقیق در مورد میزان رضامندی این افراد از تغییر جنسیت با روش جراحی ضروری به نظر می رسد از آنجا که دلیل عمده و بسیار مهم افراد دو جنسیتی برای تغییر جنسیت این است که از بودن در جنس خود ناراضی بوده و خواهان رهایی از این وضعیت هستند بنابراین این تحقیق با هدف بررسی میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت و قرار گرفتن در جنسیت جدید شکل گرفته است.
اهداف پژوهش
1- معرفی افراد دو جنسیتی به جامعه به منظور آشنایی افراد جامعه با پدیده دو جنسیتی؛
2- معرفی مشکلات آنها و معرفی روش جراحی که به عنوان موثرترین روش برای درمان مشکل این افراد مطرح شده است.
3- آگاهی در مورد میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت.
فرضیه های پژوهش
1- میزان احترام افراد جامعه به تغییر جنسیت افراد دوجنسیتی در میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است.
2- میزان ارضای میل جنسی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
3- میزان ارضای نیاز به امنیت در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
4- میزان ارضای نیاز به تعلق اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
5- میزان رضامندی از پایگاه اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
6- میزان برخورداری از نظام حمایت اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
7- مدل نظری پژوهش
پرسش های اساسی پژوهش
1- افراد دو جنسیتی ازتغییر جنسیت خود چقدر رضایت دارند؟
2- آیا میزان احترام افراد جامعه به تغییر جنسیت افراد دو جنسیتی در میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
3- آیا میزان ارضای میل جنسی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
4- آیا میزان ارضای نیاز به امنیت در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
5- آیا میزان ارضای نیاز به تعلق اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
6- آیا میزان رضامندی از پایگاه اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
7- آیا میزان برخورداری از نظام حمایت اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
فصل دوم (ادبیات پژوهش)
پیشینه مطالعاتی پژوهش
ادبیات نظری
نظریۀ های جامعه شناسی
نظریۀ برچسب
نظریۀ نیاز
نظریۀ امید و انتظار
نظریۀ حمایت اجتماعی
نظریۀ روانکاوی
پیشینه پژوهش
آدمی همواره در مورد سلامت جسم ، روابط اجتماعی و جایگاه خود در این عالم نگران بوده و هست.و در این زمینه سوالات بسیاری مطرح کرده و پیرامون آنها نظریاتی ابراز داشته است.برخی از این نظریات تقریباً جهانشمول به نظر می رسند.و در بسیاری از مناطق دنیا و اکثر دوره های تاریخ دیده می شوند.شاید بزرگ ترین فایده مطالعه تاریخ آگاه شدن از همین امر است که درمورد نابهنجاری ها ، باورها و بارها نظریات معینی تکرار شده اند.
طبق نظریه ای کهن که امروزه نیز به چشم می خورد رفتار غیر عادی نتیجه عملکرد نیروهای مارواءالطبیعی و جادویی مثل ارواح شرور و شیطان است.در جوامعی که این نظریه را باور داشتند معمولاً درمان ، همان جادو بوده است.نزد بسیاری از جوامع ، جادوگر قبیله یا طبیب همان کسی که گمان می بردند با نیروهای ماوراء الطبیعی در تماس باشد.واسطه ارتباط ارواح با انسانها بوده است و فرد گرفتار به کمک او می توانست دریابد که کدام ارواح باعث مشکل او شده اند و برای آرام ساختن آنها چه باید کرد.
همچنین در تاریخ رفتار غیر عادی این عقیده نیز رواج داشته است که رفتارهای عجیب و غریب بعضی از مردم ناشی از اختلال کار بدن آنها است.مثلاً نقشی که نه همه بدن فرد بلکه عضو معینی را گرفتار می کند.منشایی که برای چنین نقصی قائل می شوند بسته به ماهیت رفتار غیر عادی ، عقاید فرهنگی جامعه و دانش علمی متفاوت بوده است گاهی رفتار غیر عادی با سوراخ کردن جمجمه درمان می شده است در این روش به کمک شی تیزی مثلاً سنگ سوراخی به قطر 2 سانتی متر در جمجمه ایجاد می شد.
شواهدی به دست آمده حاکی از اینکه حتی 2 تا 3 هزار سال قبل از میلاد مسیح نیز سوراخ کردن جمجمه در کشورهای شرق مدیترانه و شمال آفریقا به کار می رفته است.مطالعه روی جمجمه به منظور ایجاد راه گریزی برای ارواح شیطانی بوده است.دانش دوره یونان باستان نیز محصول قرن ها تکامل بوده است.حدود 800 سال قبل از میلاد رفتار آشفته یا جنون آمیز تنیهی در برابر توهین به خدایان تلقی می شد آنهایی که خدایان قصد هلاکشان را داشتند.نخست دیوانه می گردیدند درمان این افراد در معابدی که به اسکلوپیوز ، خدای تندرستی ، اهدا شده بود صورت می گرفت.
هر معبد ساختاری دالان مانند داشت که بیماران روانی در آن راه می رفتند و می خوابیدند و عاقبت به مرکز آن می رسیدند عقیده بر این بود که در اثنای جریان مذبور خدای تندرستی به خواب آنهامی آمد و آنها را شفا می داد در قرون بعد این عقیده که زندگی شخص در دست خدیان است.تدریجاً حداقل در بین شهروندان تحصیل کرده از بین رفت.فلاسفه یونان نسبت به جنبه هایی از وجود فرد که تبیینی از رفتارهای عادی و غیر عادی به دست می دهد کنجکاو شدند و نابهنجاری و اختلالات شدید به عنوان پدیده های طبیعی در نظر گرفته شدند که باید برای آنها درمان منطقی فراهم شود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 159 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
نوجوانان دلی پاک و روحی پرشور دارند . آنان در حساسترین و بحرانی ترین دوران زندگی خود به سر می برند و نیازمند هدایت ، حمایت و همدلی اند. نوجوان نهال نو رسیده ای است که برای رشد و بالندگی به باغبانی ، دلسوز و روشن بین نیاز دارد تا او را از آفتها و حادثه ها در امان دارد.
بها دادن به نوجوانان و در تربیت و ارشاد آنان کوشیدن بی گمان یکی از نشانه های آشکار رشد فرهنگی یک جامعه است . بر خلاف گمان برخی مردم ، تربیت به طور کلی کاری بسیار دشوار است بویژه تربیت و هدایت نوجوانان دارای پیچیدگیها و نکته های ظریف بسیاری است . شاید گفتة حکیمانه ی کانت متفکر و فیلسوف نامی آلمانی ، حق مطلب را در این زمینه ادا کرده باشد آنجا که می گوید : دو کار هست که در دشواری ، هیچ کار دیگری به پای آن نمی رسد ، مملکت داری و تربیت.
تربیت انسان از این جهت که او موجودی پیچیده و عظیم است کاری سخت و دشوار می باشد. پیچیدگیهای روحی انسان به حدی است که نمی توان رفتار او را به سادگی تحت ضابطه ای مشخص در آورد و از آن آسوده خاطر شد. برتراند راسل ، فیلسوف انگلیسی که خود در بارة تربیت کتابهایی نگاشته است اعتراف می کند که گفتار من در این زمینه بهتر از کردارم بود. این ها همه نشان می دهد که نباید تربیت را کاری سهل و آسان پنداشت که نیاز به هیچ گونه آموزش و تخصصی ندارد.
فرزندان ما در دوران خود مرحله های مختلف را طی می کنند و در هر مرحله نیازهای تربیتی ویژه ای دارند . بدون آشنایی با این مراحل تربیتی و برخورداری از مهارتهای لازم چگونه می توانیم فرزندان خود را تربیت کنیم. شاید برخی از پدران و مادران گمان می کنند که اگر شرایط مادی و امکانات تحصیلی را برای فرزندان خود فراهم آورند وظیفه ی خود را به خوبی انجام داده اند حال آنکه وظیفه ی پدر و مادر بسیار فراتر از این هاست.
خانواده کانون پذیرایی از نسل آینده است در این کانون نهال ارزشهای انسانی ـ که بذر آن در لحظه ی آفرینش در ضمیر آدمیان پاشیده شده است ـ باید رشد و نمو کرده درخت انسانیت به بار نشیند از این رو هیچ یک از نهادهای اجتماعی نقشی را که خانواده در ساختار فکری ، روحی و اخلاقی انسان دارد نمی توانند ایفا کنند .
نابسامانی های اجتماعی در بسیاری موارد ناشی از نابسامانی در خانواده هاست و سعادت یک اجتماع بستگی کامل به وجود خانواده های سالم و سعادتمند دارد . در خانواده است که انسان از لحظه های آغازین زندگی با تربیتی که از پدر و مادر دریافت می کند شکل می گیرد و ناآگاهانه به مسیری خاص سوق داده می شود.
اگر خانواده ها نقش خود را بدرستی ایفا نکنند نهادهای اجتماعی دیگر از قبیل مدرسه ، رسانه های گروه و غیره این خلاء را نمی توانند پر کنند.
دشواریها و پیچیدگیهای تربیت فرزند در دوره نوجوانی بیش از هر دوران دیگر است زیرا در این دوره نوجوان بطور ناگهانی با جهش فکری و عاطفی خود را از دوران کودکی جدا می کند. شخصیت کنونی نوجوان می طلبد که خانواده در برخورد با او روشن بین ، شکیبا و هوشیار باشد و به سرعت دریابد که او دیگر یک کودک نیست . از این رو بسیاری از خانواده ها در روابط خود با فرزندان نوجوان مشکلاتی دارند که اگر از آگاهیهای لازم برخوردار نباشند شاید این مسئله عواقب ناخواسته ای به دنبال داشته باشد.
بسیاری از مشکلات اخلاقی و رفتاری نوجوانان ریشه در برخوردهای نامناسب پدران ، مادران و مربیان دارد . تجربه نشان می دهد در بیشتر موارد که نوجوانان به خانواده ی آگاه و مربی شایسته دسترسی دارند از زندگی سالم و موفقی برخوردارند ، این نشان می دهد که نوجوانان بخوبی تربیت پذیر هستند و اگر نابسامانی هایی در اخلاق و رفتار برخی از آنان مشاهده می شود ناشی از نبود تربیت صحیح است .
پیامبر اسلام (ص) می فرمایند : به شما در باره ی نوجوانان و جوانان سفارش می کنم زیرا آنان دارای قلبی رقیقتر و فضیلت پذیر تر می باشند.[1] و امام علی (ع) می فرمایند : دل نوجوان مانند زمین خالی از گیاه و درخت است که هر بذری در آن افشانده شود می پذیرد و در خود می پرورد پس فرزند عزیزم من در آغاز جوانی ات به ادب و تربیت تو پرداختم قبل از آن که دلت سخت گردد و از پذیرش چیزهای خوب
سرباز زند.[2]
از این جا می توان به نقش حساس و خطیری که خانواده ها و مربیان در هدایت و تربیت نوجوانان دارند پی برد . اگر ما به وظیفه ی بزرگ خود نسبت به این سرمایه های بی نظیر جامعه به نحوی شایسته توجه نکنیم، باید برای رویارویی با عواقب تلخ غفلت خود آماده باشیم . در آموزشهای دینی ما نیز بر مسئولیت پدران و مادران در تربیت فرزند بسیار تأکید شده است و تصریح شده همچنانکه والدین را بر فرزندان حقوقی است فرزندان را نیز بر والدین خود حقوقی است که از آنها در مورد این حقوق در پیشگاه الهی بازخواست خواهد شد . در روایات اسلامی آمده است : همچنانکه فرزند عاق پدر و مادر می شود پدر و مادر نیز برای سهل انگاری در انجام وظایف خویش عاق فرزند می شود. [3]
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 70صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
بررسی و مقایسه میزان اضطراب دانشجویان پسر دانشگاه تبریز قبل از امتحانات و در ایام امتحانات در سال تحصیلی 86-1385فصل اول
مقدمه :
قرن حاضر قرن فنآوری، قرن اضطراب و قرن پیچیدگیهاست که هر کدام انسان را مخاصره کردهاند. در میان این گرداب، آن چه از انسان امروزی انتظار میرود دانش آموزی و کنار آمدن با پیچیدگیهای دنیاست. این پیچیدگی، انسان امروزی را بر آن داشته تا با آن کنار آید و برای کنار آمدن بر این وضع، از مکانیزم تعادل حیاتی سود میجوید. انسان مجموعهای از هیجانات است که برای مقابله با این پیچیدگی با آنها توسل میجوید. در این میان اضطراب مشهود و بارز است. همه ما از معنای واژه اضطراب و چگونگی احساسمان در زمانی که میگوییم مضطربیم، تصور کلی داریم. ما میتوانیم تا حدی در مورد تجربه درونی مرتبط با چنین احساسهایی هم داستان باشیم. جدا از نظریهپردازیهای که در مورد اضطراب شده، اضطراب نقش یک علامت خطر را مبنی بر این که جریان بر وقف مراد نیست برای فرد ایفا می کند. در این تلاطم قرن، نقش انسان بر کسب دانش رقم زده است. انسان دانش را کسب کرده و به پیش میرود و هرچه میآموزد در انبار ذهن خویش آنها را اندوزش میکند.
انسان در عصر پراضطراب به پیش میرود و علم میآموزد ولی ارتباط مخزن اندوزش ذهنی وی با این هیجانات، او را با مشکلات عدیدهای مواجه ساخته است. ارتباط بین هیجانات و حافظه بسیار پیچیده است؛ زیرا این دو در بسیاری از زمینهها با یکدیگر روابط متقابل دارند( خداپناهی، 1376).
به هر حال اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حد اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان یک پاسخ سازش یافته تلقی میشود، به گونهای که میتوان گفت اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان به خواب میرفتیم، یا فقدان اضطراب ممکن است ما را مشکلات و خطرات قابل ملاحظهای مواجه کند( دادستان، 1376). ولی با این حال اضطراب میتواند عملکرد شناختی را مختل سازد و بایستی این پدیده را در موسسات آموزشی مد نظر قرار داد. عملکرد یک دانش آموز در جلسه امتحان تحت تأثیر اضطراب قرار میگیرد، این امر نباید سبب شود فکر کنند یادگیری صورت نگرفته است، این دانش آموز ممکن است، جواب سوالها را به خوبی یاد گرفته باشد، اما اضطراب او باعث ناتوانیاش در دادن جواب کامل سوال گردد( سیف، 1379).
اگر موقعیتی فراهم شود تا افراد در سطح بهینه هیجانی به آموزش بپردازند در این صورت اضطراب نه به عنوان عامل مختل، بلکه به عنوان یاری رسان در یادگیری ایفای نقش میکند. همه میدانند که در پایینترین سطح هیجانی، انسان دچار کسالت و خوابآلودگی میشود و در بالاترین سطوح هیجانی، فرد دچار آشفتگی روانی میشود، ولی با این حال در سطح بهینه هیجانی، فرد به بهترین عملکرد دست مییابد. سطح پایین انگیختگی با محرومیت حسی ارتباط دارد و انگیختگی زیاد به احساس استرس فشار و ناکامی میانجامد و در سطح بهینه انگیختگی، عملکرد به بهترین شکل بروز میکند( مارشال ریو ، 1376).
اضطراب به عنوان یک انگیختگی هیجانی در نظر گرفته میشود و در دهههای اخیر در پرداخت به اضطراب متخصصان بالینی و آموزشی، یکی از نشانههای حاصل از اضطرابی سطح بالا را افت تحصیلی نامیدهاند و از آن به بعد تحقیقاتی در این زمینه انجام گرفته است و افرادی چون دارک 1989، و بسیاری کسان دیگر، در این زمینه دست به تحقیق زدهاندو تأثیر اضطراب بر هوش، حافظه، پیشرفت تحصیلی، عزت نفس و ... را مورد توجه قرار دادهاند.
بیان مسئله
تقریباً هر کسی تجاربی از نوع ناراحتیهای کلی، انتظار رویدادهای شوم و احساس تنش در موقعیتهایی را داشته است که علت تنش نیز روشن نیست. ما معمولاً اضطراب را به این گونه پدیدهها ارتباط میدهیم. اضطراب را میتوان در گستردهترین معنای آن به حالت عاطفی و فیزیولوژیکی گوناگونی ارتباط داد. هنگامی که کودکی در بامداد امتحان، تمایلی به مدرسه رفتن نشان نمیدهد. ممکن است بیمیلی او را به احساس اضطراب نسبت به کارکرد وی در امتحان نسبت دهیم. هنگامی که قهرمان ورزشی نمیتواند پیش از مسابقه مهمی غذا بخورد ممکن است رفتار او را ناشی از اضطراب بدانیم. همچنین هنگامی که کودکی، درسی را بر میگزیند که آشکارا برای او کششی در بر ندارد، ممکن است گزینش او نتیجه ترس از شکست و یا اضطراب بدانیم. ظاهراً اضطراب دارای منابع گوناگون است و میتواند از راههای ممکن بسیاری پدیدار شود. اضطراب ممکن است به نشانههای فیزیولوژیکی معینی منجر شود که بیشباهت به نشانههای ناشی از عاطفه ترس نیست . اضطراب میتواند به کاهش کارکرد در کار فکری پیچیده بینجامد. ممکن است به گزینش غیر منطقی بینجامد و یا ممکن است به عقبنشینی فرد از موقعیتهایی منجر شود که اضطرابآورهستند. در هر صورت، در حالی که تفکر درباره منشاء و معنی اضطراب سدههای پیاپی مورد توجه الهیون و فلاسفه بوده است. اغلب گفته میشود که فروید نخستین بررسی روانشناسی اضطراب را انجام داده است. منظور از اضطراب نوعی حالت هیجانی ناخوشایند و مبهم است که با پریشانی، هواس، تپش قلب، تعرق، سردرد، بیقراری و تکرر ادرار همراه است. هنگامی که فرد نسبت به کارآمدی، توانایی و استعداد خود در شرایط امتحان دچار نگرانی و تردید میشود میتوان از اضطراب امتحان سخن گفت. در هنگام امتحان، به ویژه امتحانات سرنوشت ساز( کنگور و امتحان نهایی) بیشتر دانش آموزان و دانشجویان اضطراب امتحان را تجربه میکنند. وجود اندکی اضطراب در انسان طبیعی و مطلوب است و موجب افزایش تلاش و تکاپو میشود، اما اگر از حد اعتدال تجاوز کند موجب کاهش پیشرفت تحصیلی خواهد شد. دانش آموز و دانشجویی که اضطراب امتحان دارد احساس میکند که ذهنش خالی شده و هرچه را که آموخته فراموش کرده است، چنین فردی معمولاً به پرسشها پاسخهای بیربط، نادرست و یا ناقص میدهد و با افکاری نامربوط و ناخواسته در مورد پیامدهای امتحان درگیر است.
ساراسون و ماندلر بر این باورند که در موقعیتهایی نظیر موقعیت امتحان، معلومات مرتبط با آزمون و حالات اضطرابی آموخته شده وارد میدان میشوند. پارهای از این حالات اضطرابی با آزمون مورد نظر مرتبط و برخی دیگر با آن نامرتبطند. اگر سطح اضطراب برانگیخته شده با محتوای آزمون مرتبط باشند سطح کارآمدی افزایش مییابد. در حالی که اضطراب نامرتبط با وظیفه محوله، سطح کارآمدی را کاهش میدهد(دادستان، 1376).
اهمیت و ضرورت مسئله
جامعه امروز با یک تغییر سریع به جلو میرود و عدم انطباق با تغییرات آن، موجب عدم سازگاری انسانها میشود. برای انطباق دادن خود با محیط، باید هم محیط و هم خود شناخته شود. احتیاجات و نیازهای افراد به دقت مورد کنکاش قرار گیرند، اگر این تحولات را وارد جریان دانش کنیم باید آموزشگاه، مدرسه و دانشگاه این تغییرات را در نظر بگیرند. یکی از موضوعاتی که امروزه در روانشناسی به طور گسترده مطالعه میشود، نقش هیجانات و عواطف است. اضطراب میتواند عملکرد فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین درک اضطراب، روند و تأثیرات آن ضروری است.
بایستی گفته شود، که اضطراب در بین انسانها وجود دارد، هر موجود با هوشی، اضطرابدارد، میتوان گفت که اضطراب یک حالت طبیعی بدن است، انواع متعدد مسائل زندگی فردی، اجتماعی و جسمانی ایجاب میکند که به طور دایم از خود سازگاری نشان دهیم، غیر از اضطراب چه چیزی ما را بر جلو بر میدارد و هر انسانی که فکر میکند دارای سهمی از اضطراب است و به طور کلی میتوان گفت 10 درصد اضطرابها برای یک انسان عادی، ضرورت دارند اما متاسفانه این درصد همیشه پایین نیست(گنجی، 1376). به هر حال، انسانها دارای سهمی از اضطراب هستند که از پائینترین حد تا بالاترین حد گسترده شده است. به همین خاطر نیاز است تا به اهمیت و گستردگی مسئله پرداخت شود.
با شروع فصل امتحان باز هم شاهد سردرد، تهوع، دل درد و ... ناشی از استرس فراگیر امتحانی، میان دانش آموزان و دانشجویان هستیم. استرسی که هر ساله با شروع فصل امتحانات، حتی جامعهشناسان، روانشناسان و کارشناسان مسایل آموزشی و تربیتی را هم به تحلیل، هشدار و ارایه راهکارها وا میدارد. پس ضرورت دارد تحقیقاتی در زمینه اضطراب و به خصوص اضطراب امتحان صورت پذیرد. دراین پژوهش نیز سعی شده است تا میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات و در ایام امتحانات با هم مقایسه شود. این پژوهش بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات با میزان اضطراب دانشجویان در ایام امتحانات تفاوت دارد و آیا این تفاوت معنیدار است.
اهداف پژوهش
آیا بین میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات و موقع امتحانات تفاوت
وجود دارد.
فرضیههای پژوهش
بین میزان اضطراب دانشجویان قبل از امتحانات و موقع امتحانات تفاوت
وجود دارد.
تعریف متغیرها
تعریف مفهومی اضطراب
اکثر نظریهپردازان با نظر لنگ مبنی بر آن اضطراب یک سازه فرضی است موافقند. به این ترتیب اضطراب مفروضهای است که موجودیت فیزیکی ندارد، اما میتواند در تهمین پدیدههای قابل مشاهده سودمند باشد. میتوان اضطراب را بر حسب افکاری مانند اینکه «من میترسم»، یا احساسهای جسمی، از جمله افزایش ضربان قلب، تعریق و تنش و یا بر اساس رفتارهای مثل اجتناب از موقعیت یا گریختن تفسیر کرد(انرایت و پاول ، 1378).
تعریف مفهومی اضطراب امتحان
اضطراب امتحان نوعی خود اشتغالی ذهنی است که با خود کم انگاری و تردید درباره تواناییهای خود بروز پیدا کرده و اکثراً به ارزیابی شناختی منفی، عدم تمرکز حواس، واکنشهای جسمانی نامطلوب و افت عملکرد تحصیلی منجر
میگردد( ساراسون و دیدیوسون).
تعریف عملیاتی اضطراب
در این پژوهش اضطراب به عنوان مفهومی در نظر گرفته شده است که به وسیله آزمون اضطراب زونگ سنجیده میشود. در این ارتباط سطوح اضطراب با موارد ذیل مشخص میشود.
سطح اضطراب درصد اضطراب
طبیعی %49-%0
خفیف %59-50%
متوسط %69-%60
شدید %79-%70
بسیار شدید %100-%80
فصل دوم
پایههای نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه
در این فصل سعی شده است تا ابتدا هیجانی نظری مربوط به پژوهش ارائه شود و سپس یافتههای تجربی حاصل از تحقیقات داخلی و خارجی مرتبط با آن مورد بررسی قرار گیرد.
اضطراب
اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حدی اعتدالآمیز وجود دارد، و این حد، به عنوان پاسخی سازش یافته تلقی میشود به گونهای که میتوان گفت « اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان به خواب میرفتیم». فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظهای مواجه کند. بنابراین اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، یکی از مولفههای ساختار شخصیت وی را تشکیل میدهد و از این زاویه است که پارهای از اضطرابهای دوران کودکی و نوجوانی را میتوان بهنجار دانست و تأثیر مثبت آنها را بر فرآیند تحول پذیرفت به عبارتی دیگر میتوان گفت که اضطراب در پارهای از مواقع سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد میکند و بالعکس، اضطراب مرضی نیز وجود دارد، چرا که حدی از اضطراب میتواند سازنده و مفید باشد و اغلب مردم باید تجربه کنند، اما این حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نه تنها نمیتوان پاسخ را سازش یافته دانست بلکه باید آن را به منزله منبع شکست و استیصال فرد تلقی کرد که فرد را از بخش عمدهای از امکاناتش محروم میکند و طیف گستردهای از اختلالهای اضطرابی را که از اختلالهای شناخته و بدن تا ترسهای غیرموجه و وحشتزدگیها گستردهاند، به وجود میآورند(دادستان، 1375، ص60).
بسیاری از اوقات ترس با اضطراب، به صورت یک جا در نظر گرفته میشود. حال آن که بین ان دو تفکیک وجود دارد، چنان که ترس بستگی به محرک شناخته شدهای دارد، در حالی که اضطراب، محرک ناشناخته و غیرمشخصی خواهد داشت. در مورد ترس، محرک تهدید کننده قابل ملاحظه و مشاهده است، ولی اضظراب به انتظار خطر بستگی دارد، آدمی از عامل، خطر میترسد ولی در اضطراب عامل ناشناخته است( عظیمی، 1370). ترس عبارت است از واکنش در مقابل یک خطر واقعی، ولی اضطراب عبارت است از واکنش در مقابل خطری که وجود ندارد(گنجی، 1376). در تقسیمبندی کلی دو نوع اضطراب وجود دارد. اول، نوعی که به طور طبیعی به عنوان عکسالعمل در مقابل استرس یا خطر تجربه میشود. مثلاً شخصی بتواند تهدید علیه امنیت یا سلامتیاش را به درستی تشخیص دهد یا وقتی سارق مسلحی تهدیدش میکند، یا هنگامی که ترمز اتومبیل ببرد. در این هنگام شخص احساس لرزه و رعشه میکند، دهانش خشک میشود، کف دستها و پیشانیش عرق میکند، ضربان قلبش سریعتر شود، در معدهاش احساس سوزش کرده و عصبی میگردد، او اضطراب و ترس روحی را تجربه میکند. بیشتر مردم این چنین احساساتی را به هنگام خطر یا فشار داشتهاند. همچنین اگر کسی مکرراً در موقعیت میعنی مورد حمله قرار بگیرد یا ترسانیده شود، یاد میگیرد که هر زمان با آن موقعیت مواجه شود، هراسان گردد. این یک عکسالعمل دفاعی معمول است این اضطراب را که یک عکسالعمل طبیعی به استرس موجود در محیط خارجی فرد است برونزا یا اضطراب تحریک شده مینامیم. عبارت فوق این عقیده را منعکس میکند، که فرد همیشه میتواند هنگام ظاهر شدن این نوع اضطراب منشأ قابل توجیهی بر آن تشخیص دهد.
نوع دیگری از اضطراب وجود دارد که اضطراب درونزا نامیده میشود، اکنون شواهد جمعآوری شده نشان میدهد که نوع دوم اضطراب یک بسیاری است که به نظر میرسد قربانیان آن با یک آسیبپذیری ژنتیکی به آن زاده میشوند، این نوع معمول با علائمی از اضطراب شروع میشود که ناگهان و بدون هشدار و بیهیچ علت ظاهری، ضربه زننده هستند. گاهی به نظر میرسد که بخشهای متفاوتی از بدن از کنترل خارج میگردد. حتی ممکن است در غیاب هر نوع خطر یا استرس ظاهری قلب به سرعت بزند یا حالت سرگیجه، خفگی و تنگی نفس و یا احساس مورمور شدن ظاهر شود. ناگهانی بودن این علائم و این حقیقت که آنها بدون هشدار و بدون وجود استرس آشکار ظاهر میشوند، بیماری را از نوع دیگر اضطراب یعنی پاسخ طبیعی به
تهدید جدا میکند در واقع اضطراب برونزا و درونزا کاملاً متفاوت هستند( شیهان، بیتاریخ).
تعاریف ارائه شده از اضطراب
اساساً اضطراب را نمیتوان در قلمرو آن چه تحت عنوان آزردگی مشخص میشود محدود کرد، چرا که احساس اضطراب نه تنها در بیماران افسرده، وسواسی و روان گسسته وجود دارد، بلکه در افراد بهنجار نیز به صورتهای مختلف، پدیدار میگردد. شاید به همین دلیل است که در مورد اضطراب نمیتوان تعریف مشخص و روشنی را ارائه داد، چرا که اضطراب در افراد مختلف به گونههای متفاوت بیان میشود. با توجه به موارد ذکر شده میتوان در زیر به تعاریفی در زمینه اضطراب پرداخت:
لافون اضطراب را این چنین تعریف میکند: اضطراب یک انتظار به ستوه آورنده است و ممکن است در تنشی گسترده، موحش و اغلب بینام اتفاق میافتد، این حالت که به شکل احساس و تجربه کنونی است مانند هر اغتشاش هیجانی در سطح همبسته روانی و بدنی در فرد پدید میآید و ممکن است یک تهدید عینی و اضطرابآور داشته باشد. در واقع اضطراب به عنوان احساسی رنجآور است که با یک موقعیت ضربهآمیز کنونی یا به انتظار خطری که به شئی نامعینی وابسته است تعریف میشود(دادستان، 1375، ص 61).
- اضطراب یک حالت احساسی و هیجانی است که از خصوصیات برجسته آن تولید حالت بیقراری و دلواپسی است که با اتفاقات زمان و شرایط تناسب ندارد (معانی، 1370، ص21).
- اضطراب حالت هیجانی ناخوشایند و مبهم و وضعیت تحریک تشدید شده هیجانی است که اساسا نگرانی یا ترس را هم دربر دارد( آرتور، 1999؛ فرانکو، 1370).
- اضطراب را در واقع همه انسانها تجربه میکنند، اضطراب احساس ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با یک یا چند تا از احساسهای جسمی همراه میگردد(آلن وهمکاران، 1372).
اما تعریف D.S.M.I.V – از اضطراب این گونه است :
نگرانی پیشاپیش نسبت به خطرها، بدبختیهای آینده، توأم با احساس بیلذتی، با نشانههای بدنی تنش، منبع پیش بینی نشده میتواند درونی یا بیرونی باشد( ترجمه پورافکاری، 1368).
و نهایتاً این که با اضطراب عبارت است از احساس مبهم و توأم با ناراحتی که اغلب منشاء و علت مشخصی ندارد، و برای فرد شناخته شده نیست( آرلن، 1998).
فیزیولوژی اضطراب
دستگاه عصبی خودمختار (ANS) و غدد درونریز Eg نقش مهمی در اضطراب دارند. میتوان گفت دستگاه عصبی خود مختار واسطه دستگاه عصبی مرکزی و غدد درون ریز است. دستگاه عصبی خودمختار در اکثر موارد موجب فعالیت غدد درون ریز میشود و غدد درونریز با پسخوراند ، فیزیولوژیک فعالیت عصبی را تعدیل می کند کنش دستگاه عصبی خود مختار این است که بدن را در محیط متغیر، ثابت نگه میدارد(دابسون، 1983، ترجمه پناهی شهری، 1372).
فعالیت دستگاه عصبی خود مختار و غدد درونریز موجب بروز علائمی میگردد که در تشخیص اضطراب دارای اهمیت زیادی میباشد. به هنگام بروز اضطراب بیقراری و تنش عضلانی مشهود است، فرد سریعتر سخن میگوید، راه میرود و این تنش شدید موجب هدر رفتن انرژی و بروز خستگی میشود که بسیار آن را به صورت فشار توضیح میدهد. احساس فشار در عضلات پیشانی و گیجگاهی موجب نوعی سردرد تنشی میشود و فرد احساس میکند چیزی محکم دور سر او بسته شده است و معمولاً از این حالت درد در پیشانی شکایت میکند.لرزش اندام در بیماران اضطرابی به علت تنش عضلانی محسوستر است، به هنگام کارهای ارادی و تمرکز و دقت کاهش مییابد و موجب شکایتهای روانی بیمار میگردد و این تصور به فرد دست میدهد که مبادا قدرت فکری خود را از دست داده باشد، تظاهرات حرکتی در حالت اضطراب بسیار بارز است. اضطراب مزمن نیز معمولاً توأم با اختلالات روان تنی است( شافر ، 1984؛ به نقل از پناهی شهری، 1372).
سبب شناسی اضطراب
عواملی که سبب ایجاد و حالت اضطراب شخص میشوند و به دو دسته کلی تقسیم میشوند: گروه اول، آن دسته عواملی هستند که با اثرگذاری بر روی ساختمان بدن و جسم، موجب اضطراب می گردند، گروه دوم؛ عواملی که برخاسته از طرز تفکر و بینش فرد است و سبب اضطراب درونی میگردد.
گروه اول : عوامل جسمی و فیزیکی ،
1- کم کاری یا پرکاری تیروئید
2- نزول شدید قند خون
3- پرکاری مرکز غده فوق کلیوی
4- افزایش هورمون کورتیزول
5- مسمومیت با داروهای محرک
6- قطع ناگهانی این داروها
الف) الکل
ب ) مسکنها :
بسیاری که از اضطراب رنج می برد، در اولین گام باید اطمینان حاصل گردد مبنی بر اینکه اضطراب او مربوط به داروها نباشد؛ چرا که قطع ناگهانی برخی داروها منجر به اضطراب های شدید میگردد، از جمله قطع داروهایی از گروه آرامبخشها، خوابآورها و باربیتوراتها.
7- تومورهای مغزی، در مواردی ممکن است عامل به وجود آورنده اضطراب باشد، به خصوص تومورهای حوالی بطن سوم.
8- بیماریهای مزمن انسداد ریهها
9- مسمومیت با فلزات سنگین
10- بعضی از انواع صرع مربوط به ابتلاء دیانسفال
11- عدم تحمل قرص آسپرین( معانی، 1370، ص 14).
گروه دوم؛ داشتن افکار نامعقول، اصرار فرد بر اینکه ؛
1- چنان چه امور بر وفق مراد نباشند، نهایتاً به بدبختی فرد ختم میشود.
2- اعتقاد فرد به اینکه، برای کسب احساس ارزشمندی باید از تمامی جهات کامل و بی نقص باشد.
3- اعتقاد فرد بر اینکه تجارب گذشته به طور مطلق بر رفتار تأثیر میگذارد.
4- اعتقاد فرد بر اینکه عوامل خطرناک بیرونی وجود داشته و فرد باید از بروز آنها جلوگیری کند(شفیع آبادی، 1372، ص 11).
علائم اضطراب
پژوهشگران علائم اضطراب را به دو دسته علائم جسمی و علائم روانی تقسیم میکنند:
- علائم جسمانی اضطراب :
فقدان اشتها، بی خوابی، احساس خستگی دائمی، مشکلات تنفسی، احساس خفگی، تپش قلب، در برخی از موارد از نفس افتادن، حالت تهوع، سردردهای متوالی، پاهای لرزان، از دست دادن تعادل بدن، تمایل به عرق کردن زیاد بدون علت مشخص، درد و فشار در سینه، احساس کرختی خصوصاً در پاها و پنجهها، پرش عضلات، گرفتگی شدید عضلات، سرگیجه و غش، تنشهای عصبی، حملات گریه کردن یا تمایل به گریه کردن، فشار خون بالا، ناخن جویدن، سوء هاضمههای متعدد( شیهان 1953؛ ترجمه حریری 1371، ص 42).
- علائم روانی اضطراب :
کج خلقی دائم با مردم، احساس عدم توانایی در مقاومت، بیعلاقه به زندگی به طور دائمی یا ادواری، ترس از بیماری، احساس گناه، احساس بد بودن و آزار رسانیدن به خود، اشکال در تصمیمگرفتن، بیعلاقگی نسبت به سایر مردم، آگاهی از خشم فرو خورده، هراس از آینده، از دست دادن احساس لذت، عدم توانایی در نشان دادن احساس واقعی، احساس هدف دشمنی دیگران قرار گرفتن، احساس شکست، احساس نداشتن کسی که به او اعتماد کند، اشکال در تمرکز حواس،ترس شدید از یک فضای باز یا بسته یا از تنهایی، عدم توانایی در اتمام یک کار قبل از پرداختن به کار دیگری، ترس از دیوانهشدن و ترس از دست دادن کنترل( کوپر، مترجم مدیحی، 1370، ص32).
بیماریهایی که در اثر اضطراب ایجاد میشود:
- افزایش فشار خون و بیماری قلبی
افزایش فشار خون و بیماری قلبی ارتباط نزدیکی با اضطراب دارند. فشار خون بالا در اغلب اوقات منشاء عضوی مستقیمی که به سادگی بتوان شناخت، ندارد. افزایش فشار خون جزئی به علت بروز تغییر در مقاومت رگهای خونی است و قسمتی از فشار عروق خونی که خون را به بافتها حمل میکند به وسیله سیستم عصب سمپاتیک و رها ساختن مواد شیمیایی به داخل عروق ایجاد میشود و ادامه فعالیت پاسخهای شیمیایی عصب سمپاتیک باعث کاهش قدرت انقباض و انبساط رگها و درنتیجه بالا رفتن فشار خون میگردد. فشار خون پدید آمده میتواند منجر به بیماریهای قلبی گردد، زیرا قلب به ناچار، خون را با نیروی بیشتری به داخل شریانی که فشار آن بالا رفته است می فرستند و در نتیجه کار اضافی به آن تحمیل میگردد و همچنین افزایش فشار خون احتمال پارگی شریانها را که میتواند منجر به مرگ گردد بالا ببرد به طوری که پاره شدن یک سیاهرگ در مغز میتواند ایجاد سکته مغزی نماید( کوپر 1982، مترجم، مدیحی، 1370).
سرطان
اضطراب در ایجاد سرطان میتواند نقش اساسی داشته باشد چرا که اضطراب در بسیاری از موارد باعث وقفه در سیستم دفاعی بدن میگردد در مطالعهای که بر روی 2000 زن در یک درمانگاه بیماریهای ویژه پستان انجام شده، مشخص شده است که در دو سال آخر درصد ابتلا به سرطان در میان زنانی که فردی از قبیل شوهر، دوست، یا یکی از اقوام خود را از دست دادهاند.بیشتر از زمانی که این ضربهها را نداشتهاند( کوپر 1982، مترجم مدیحی 1370، ص 54).
- مسائل معده و روده
افراد معینی در مقابل اضطراب با افزایش اسید معده عکسالعمل نشان میدهند که غالباً عامل موثری در ایجاد زخم معده و روده است. سایر حالاتی که معتقدند به علت اضطراب ایجاد میشود یا با اضطراب مزمن تشدید میگردد شامل زخمهای خونریزی دهنده روده بزرگ و سندروم روه تحریکپذیر می باشد که باعث حملات انقباضی دردناک در روده بزرگ میگردد(همان منبع، ص 21).
- سردرد و کمر درد
بسیاری از سردردها به علت کشش عضلانی صورت و جمجمه پیدا میشود. این نوع سردردها که بعضی از اوقات از آنها به نام سردرد تنشی نام برده میشود یکی از شایعترین علائم اضطراب است. سردردهایی که به نام میگرن نامیده می شود به نظر می رسد که ناشی از انقباض عروق خونی مغز باشد و انقباض عروق خونی به خاطر اضطراب ایجاد میگردد. بنابراین نتیجه میگیریم که یکی از علل میگرن اضطراب است. همچنین پشت درد و کمر درد که غالباً متعاقب انقباض عضلانی ناشی از اضطراب یا به علت ضعف جسمانی یا عدم انعطافپذیری در طول کار پدید میآید
( منبع قبلی، ص 22).
- بیماریهای ریوی و مسائل جلدی
اضطراب شدید همراه با استعمال دخانیات میتواند در بروز سینه پهلو و آنفلوانزا اثر داشته باشد. به نظر می رسد که اضطراب اثر مستقیم تری در بروز بیماری آسم داشته باشد نهایتاً اینکه اضطراب در بیماریهای پوستی به طور قابل ملاحظهای باعث تشدید بیماری می گردد. اگزما و کهیل، صورتهای مختلف بیماری پوستی هستند که به احتمال زیاد به دلیل اضطراب به وجود میآیند چون اضطراب باعث تغییراتی در سلولهای پوستی فرد میگردد و این مساله نهایتاً به تغییراتی در پوست افراد میگردد(منبع قبلی، ص 22).
قبل از پرداختن به رویکردهای گوناگون اضطراب تعریفی که لانگ ارائه داده و اکثر نظریهپردازان با آن موافقت کردهاند را از نظر میگذرانیم. اکثر نظریهپردازانی با لانک موافقند که اضطراب یک مفهوم فرضی است. یعنی اضطراب نوعی تصور است که وجود خارجی و عینی ندارد ولی در تغییر پدیدههای مشاهدهپذیر میتواند مفید باشد. وی مدلی سه سیستمی از اضطراب ارائه داده است که وسیعاً به فهم تعریفهای مختلف کمک کرده است. اضطراب را میتوان بر حسب افکار تغییر کرد، برای مثال « من وحشتزده هستم» یا آن را به حسب احساسات و واکنشهای جسمانی تغییر کرد مثل افزایش ضربان قلب، تعریق و تنش یا بر حسب رفتار مثل اجتناب ورزیدن از یک موقعیت یا گریز از آن در نظر گرفت. نیمرخ اضطراب افراد مختلف بسته به این که کدام نظام بیشترین تأثیر را پذیرفته است، متفاوت خواهد بود( پاول و اندایت ، 1377).
رویکردهای نظری به اضطراب
در ذیل نظریههای مکاتب گوناگونی به اضطراب را از نظر می گذرانیم و خواهیم دید که این مکاتب، سازه اضطراب را تببین میکنند، البته هیچ کدام از آن تبیین رضایت بخش یا کاملی از علت و ماهیت اضطراب ارائه نمیکنند، با این همه، هر یک در پیشبرد دانش ما برای شناخت بیشتر این پدیده سهمی دارند.
نظریههای زیست شناختی اضطراب
البته تردیدی نیست که همراه با اضطراب یک فرآیند زیست شناختی نیز وجود دارد. اما پرسشی که به میان میآید این است که در بحث از سبب شناسی اضطراب، آیا این فرآیند بعداز مکانیسمهای روانشناختی اولیه قرار میگیرد یا آن که تجربههای متفاوت افراد از اضطراب صرفاً مبین ساخت زیست شیمیایی و کارکرد مغزی متفاوت آنهاست. به منظور درک پیچیدگی مغز و فرآیندهای زیست شیمیایی همراه با اضطراب، نخست لازم است بحث مختصری پیرامون مبانی کالبدشناسی عصبی داشتهباشیم. میتوان مغز را تقریباً به سه ناحیه تقسیم کرد : ناحیه بسیار پیشرفته پیش مغز ، که مرکز هوش و استدلال است، میان مغز یا سیستم لیمبیک به ویژه بادامه که در فرآیندهای هیجانی دخالت دارد.سومین ناحیه، مغز پسین است که در تعادل حیاتی نقش دارد. این ناحیه شامل هیپوتالاموس و غده هیپوفیز است و این ساختارها هستند که در پاسخ های زیست شناختی اضطراب و فشار روانی اهمیت ویژهای دارند( پاول و اندایت، 1378).
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 74 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد رودهن
پایان نامه جهت اخذ کارشناسی در رشته روانشناسی عمومی
موضوع:
مقایسه تفاوت ویژگیهای شخصیتی دانشجویان پسر رشتههای کامپیوتر روانشناسی و معماری
استاد راهنما:
سرکار خانم فرح لطفی کاشانی
نگارش:
محمد درگاهی خانقاه
چکیده……………………………………………………………………………………………………….. 1
فصل اول: طرح تحقیق
مقدمه……………………………………………………………………………………………………….. 3
موضوع تحقیق…………………………………………………………………………………………… 4
مسالههای تحقیق………………………………………………………………………………………… 5
هدف و اهمیت تحقیق…………………………………………………………………………………… 5
فرضیه تحقیق…………………………………………………………………………………………….. 7
مشخص کردن متغیرها……………………………………………………………………………….. 7
تعریف مفاهیم و اصطلاحات………………………………………………………………………… 8
فصل دوم: ادبیات تحقیق
تاریخچه و تعریف…………………………………………………………………………………….. 11
شکلگیری شخصیت…………………………………………………………………………………. 13
عوامل ارثی……………………………………………………………………………………………… 14
عوامل محیطی………………………………………………………………………………………….. 15
نظریههای شخصیت………………………………………………………………………………….. 21
نظریه روان پویایی……………………………………………………………………………………. 21
ارزیابی……………………………………………………………………………………………………. 24
نظریه صفات……………………………………………………………………………………………. 26
نظریه یادگیری…………………………………………………………………………………………. 30
نظریه پدیدار شناختی………………………………………………………………………………… 34
دیدگاهی در مورد دیدگاهها……………………………………………………………………….. 40
ارزیابی شخصیت……………………………………………………………………………………… 41
طبقهبندی آزمونها…………………………………………………………………………………….. 42
انواع آزمونها…………………………………………………………………………………………… 46
فصل سوم: روش تحقیق
روش و نوع تحقیق……………………………………………………………………………………. 50
جامعه تحقیق……………………………………………………………………………………………. 51
نمونه و روش نمونهگیری…………………………………………………………………………. 51
ابزار تحقیق……………………………………………………………………………………………… 52
روش اجرا………………………………………………………………………………………………. 53
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
جدول خی دو…………………………………………………………………………………………… 57
تفسیر……………………………………………………………………………………………………… 59
فصل پنجم: خلاصه بحث و نتیجهگیری
خلاصه بحث……………………………………………………………………………………………. 61
محدودیتها و مشکلات……………………………………………………………………………….. 62
پیشنهادات……………………………………………………………………………………………….. 63
فهرست منابع…………………………………………………………………………………………… 64
پیوست نمونه پرسشنامه اجرا شده…………………………………………………………….. 67
چکیده
موضوع تحقیق حاضر عبارت است از مقایسه تفاوت ویژگیهای شخصیتی دانشجویان پسر رشتههای کامپیوتر، روانشناسی، معماری. فرض تحقیق نیز عبارت است از اینکه بین ویژگیهای کامپیوتر، روانشناسی، معماری رابطه وجود دارد. جامعه مورد مطالعه تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در رشتههای کامپیوتر، روانشناسی و در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن است، و نمونه تحقیق از هر گروه تحصیلی به تعداد 30 نفر انتخاب شده که مجموعاً 90 نفر میباشند. ابزار مورد استفاده آزمون شخصیت آیزنک است بر طبق استف اده از روش آماری جدول خی2 فرض تحقیق شد بدین معنی که دانشجویان هر رشته ویژگیهای شخصیتی خاصی دارند.
فصل اول
طرح تحقیق
1-1- مقدمه
برخی از روانشناسان اروپایی و آمریکایی هر وقت میخواهند از ریشههای اختلاف نظر دراره موضوعی حرف بزنند از داستان «پیلی در تاریکی» مولوی مثالی میآورند. داستانی که در آن سه نفر که تا به حال فیل ندیدهاند در اطاقی تاریک فیلی را لمس میکنند و براساسآن قسمت از بدن فیل که به دستشان میآید تصویری خاص و مطابق شناخت خود، از فیل عنوان میکنند.
این داستان، در مورد روانشناسان مصداق دارد. آنها بنا به اطلاعات اولیه خود و بنا به دیدگاه خاصی که دارند اشخاص را به صورتهای مختلف در نظر میگیرند. از آنجا که نمیتوان شخصیت را به طور عینی لمس کرد و کلیت آن را یکسان در نظر گرفت، مفاهیم مربوط به آن مانند داستان لمس فیل در تاریکی است. (گنجی، 1385).
نظریه پردزاان، شخصیت را به صورتالگوهای رفتاری تقریباً ثابت و الگوهای فکری و هیجانی تقریباً ثابت که از شخصی به شخص دیگر تغییر مییابند، تعریف میکنند. این رفتارها شیوه سازگاری فرد با الزامهای زندگی را نشان میدهند. پس میتوان گفت که شخصیت یعنی فرقهای رفتاری مشاهده شده در افراد. (گنجی، 1385).
از آنجا که رشتههای تحصیلی و در نتیجه رشتههای شغلی متفاوت دارای ویژگیهای متفاوتی هستند که هر کدام از آنها با جنبهای خاص از شخصیت یک فرد سازگار است، به نظر میرسد لازم است که بین ویژگیهای شغلی و ویژگیهای شخصیتی فرد هماهنگی وجود داشته باشد تا پیشرفت در کار حاصل آید. امروزه به موازات گسترش اجتماعات و رشد جمعیت، تعداد افراد لازمالتعلیم افزایش پیدا کرده و همچنین با پیشرفت علوم و تکنولوژی، تخصص و مهارت در کار نیز مورد تأکید قرار گرفته است و بنابراین برخلاف گذشته مشاغل از طریق استاد- شاگردی و توسط پدر به فرزند تعلیم داده نمیشود و به فردو خصایص ویژهاش توجه میگردد.
امروز اساس فلسفه راهنمایی برای تعیین شغل به دو اصل استوار است:
الف- تفاوتهای فردی
ب- نیازهای جامعه. (نیکزاد، 1383)
تفاوتهای فردی بر دو گونهاند: تفاوتهای بین فردی و درون فردی. همانطور که به ظاهر دو نفر را نمیتوان پیدا کرد که کاملاً شلیه یکدیگر باشند، افراد از لحاظ استعداد، رغبت و توانایی با هم یکسان نیستند و آنچه مدنظر این تحقیق است همین تفاوتهای درون فردی ناشی از شخصیت است و بررسی این مسأله که آیا در حال حاضر برای انتخاب رشتههای تحصیلی از گروههای تخصصی مختلف این مسأله مورد توجه قرار میگیرد یا خصوصیت شخصیتی دانشجویان رشتههای کاملاً متفاوت دارای توزیع یکسانی است، به عبارتی آیا متناسب بودن ویژگیهای رشته تحصیلی و شخصیتی به عنوان یک شاخص در انتخاب رشته درسی مدنظر قرار میگیرد یا خیر؟
2-1 موضوع تحقیق
موضوع تحقیق حاضر بعرت است از: مقایسه تفاوت ویژگیهای شخصیتی دانشجویان پسر در گروههای تحصیلی کامپیوتر، روانشناسی، و معماری.
3-1 مسألههای تحقیق
مسألههای تحقیق حاضر به قرار زیر است:
آیا ویژگیهای شخصیتی میتواند در انتخاب رشته تحصیلی مؤثر باشد؟
آیا دانشجویان مشغول تحصیل در رشتههای خاص دارای ویژگیهای شخصیتی یکسانی هستند؟
آیا بین ویژگیهای شخصیتی دانشجویان رشتههای مختلف ارتباط معنیداری وجود دارد؟
4-1 هدف و اهمیت تحقیق
هر کسی شخصیتی دارد و شخصیت فرد به تعیین محدودیتها، موفقیتها، خوشیها و خرسندیها در زندگی و به شکلگیری بسیاری از جنبههای زندگی کمک میکند.
شخصیت فرد میتواند انتخابهای او را محدود کند یا آن را گسترش دهد و مانع از سهیم شدن فرد در تجربههای خاص با دیگران شود یا او را قادر سازد تا اکثر تجربهها را داشته باشد.
بسیار سادهلوحانه خواهد بود اگر بگوئیم میتوانیم کل ویژگیهای شخصیتی یک فرد را با بکارگیری اصطلاحات مبهمی مانند فوقالعاده جمعبندی کنیم. موضوع به قدری پیچیده است که نمیتوان با چنان توصیفات سادهای آن را بیان کرد، زیرا انسانها در شرایط گوناگون و در برابر شرایط متفاوت، بسیار پیچیده و تغییر پذیر هستند. (سید محمودی، 1387).
روانشناسان همیشه با دقت فراوان و در نظر داشتن آنچه گفته شد، سعی در شناسایی خصوصیات شخصیتی افراد دارند تا شاید بتوانند دلیل اعمال، گفتار و انتخابهای اشخاص را بهتر درک کنند. انتخاب رشته تحصیلی نیز یکی از انتخابهای مهم زندگی است. که اگر بتوان ارتباطی بین ویژگیهای رشته تحصیلی و خصوصیات افراد یافت، میتوان راهنمایی صحیحی به دانشآموزانی که در آستانه انتخاب رشته دانشگاهی هستند کرد.
تا قبل از انقلاب صنعتی و ورود ماشین به صحنه حیات اقتصادی انسان، تعلیم و تربیت بیشتر جنبه تفننی داشت و مشاغل اغلب از طریق اجدادی تعلیم میشد، نه به فرد و خصایص ویژهاش توجه میشد و نه جنبههای مختلف زندگی اقتصادی و اجتماعی تنوع و پیچیدگی امروز را داشت. اما امروزه با توجه به سطح وسیع نیازهای اجتماعی و رشد توقعات شخصی و ضرورت رضایت شغلی، یک انتخاب صحیح از اهمیت زیادی برخوردار شده است. (نیکزاد، 1383).
متأسفانه در کشورهایی نظیر کشور ما: روی سوابق تاریخی، در گذشته از کار یدی کمتر استقبال شده و ایدهآل هر شاگردی [در دورههای معاصر] درس خواندن و راه یافتن بهعرصهتحصیلات دانشگاهی است. درضمن، شناسایی ویژگیهای شخصیتی از طریق آزمونها امری امکانپذیر است و از آنجا که این ویژگیها، چنانچه گفته شد، شاخصی مهم در انتخابهای فرد است میتوان با درک صحیح از تأثیر و تأثر احتمالی این عامل بر انتخاب رشته تحصیلی، دانشآموزان و دانشجویان رادر این مهم به نحو ارزندهای یاری داد.
در این تحقیق سعی شده است تا حد امکان به روشن کردن ویژگیها و تعاریف و جنبههای مختلف شخصیت پرداخته شود تا دستیابی به اهداف امکانپذیر دست یافتنیتر گردد.
5-1 فرضیه تحقیق
فرضیه تحقیق حاضر به قرار زیر است:
بین ویژگیهای شخصیتی دانشجویان پسر در رشتههای: کامپیوتر- روانشناسی، معماری و رابطه وجود دراد.
فرضیه صفر: یک ویژگیهای شخصیتی دانشجویان پسر در رشتههای گرافیک- روانشناسی و معماری رابطه وجود ندارد.
فرضیه خلاف: یک ویژگیهای شخصیتی دانشجویان پسر در رشتههای گرافیک- روانشناسی و معماری رابطه وجود دارد.
6-1 مشخص کردن متغیرها
متغیر مستقل: ویژگیهای شخصیتی
متغیر وابسته: رشته تحصیلی
متغیر تعدیل کنند: در اینجا متغیر تعدیل کننده جنسیت پسر در نظر گرفته شده است.
متغیر کنترل کننده: در این تحقیق به دلیل در نظر نگرفتن محدوده سنی متغیر کنترل کننده وجود ندارد.
متغیر مزاحم: متغیرهای مزاحم در این تحقیق میتواند میزان تحصیلات والدین، سطح انتظار والدین از فرزندانشان در انتخاب رشته تحصیلی و طبقه اجتماعی- اقتصادی باشد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است