یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نقش خدمات مشورتی مشاوران در ارتقای کیفیت وضعیت روانی، اجتماعی مدرسه

اختصاصی از یاری فایل نقش خدمات مشورتی مشاوران در ارتقای کیفیت وضعیت روانی، اجتماعی مدرسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نقش خدمات مشورتی مشاوران در ارتقای کیفیت وضعیت روانی، اجتماعی مدرسه


نقش خدمات مشورتی مشاوران در ارتقای کیفیت وضعیت روانی، اجتماعی مدرسه
دانلود مقاله نقش خدمات مشورتی مشاوران در ارتقای کیفیت وضعیت روانی، اجتماعی مدرسه
این فایل در قالب Word قابل ویرایش، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی می باشد
 
قالب: Word
 
تعداد صفحات: 19

توضیحات:

مقدمه
تحولات بی حد و حصر در بنیان‌های جوامع که بر اثر حرکت از دوران گذار به سمت زندگی ماشینی و صنعتی رخ داده، به پدید آمدن شکاف‌هایی منجر شده که انسان‌های امروز را ناگزیر از همنواسازی خود با شرایط جدید کرده است. 
در چنین فضایی، بحران‌هایی پیش روی افراد پدید می‌آید که اگر متوقف نشود دنیای روحی - روانی آن‌ها را متلاطم می‌کند. آسیب‌های اجتماعی و روحی - روانی از جمله طلاق، اعتیاد، خودکشی، مشکلات تحصیلی، اختلافات خانوادگی، نارضایتی شغلی، اضطراب، افسردگی و...  محصول تحولات زندگی صنعتی‌اند.
سؤال اینجاست که در کنار توسعه شگفت‌انگیز علوم و فنون دانش امروز باید بتواند پاسخگوی بحران‌های روحی - روانی انسان‌ها باشد؛ بحران‌هایی که متعاقب پیشرفت علوم و تکنولوژی بر انسان‌ها رخ نموده است. در پاسخ به این سؤال، علم "مشاوره و روانشناسی" قد علم می‌کند.

دانلود با لینک مستقیم


نقش خدمات مشورتی مشاوران در ارتقای کیفیت وضعیت روانی، اجتماعی مدرسه

بررسی وضعیت مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی

اختصاصی از یاری فایل بررسی وضعیت مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله با عنوان (بررسی وضعیت مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی) برای اساتید و داشجویان رشته کتابداری ذر 16 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


بررسی وضعیت مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی

دانلود مقاله وضعیت داخلی حکومت باوندیان اسهبدیه

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله وضعیت داخلی حکومت باوندیان اسهبدیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

وضعیت داخلی حکومت باوندیان اسهبدیه ، چگونگی روابط آنها با حکومت های همجوارترکمقدمه:
شناخت و بررسی تاریخ بومی و محلی، از موضوعات مهم و قابل بحث درتاریخ می باشد. پژوهش های علمی در مورد تاریخ و تمدن محلی نقش به سزایی در شناخت تاریخ هر ملتی دارد. یکی از نقاط مهم و معروف ایران، سرزمین مازندران (طبرستان) است. مازندران (طبرستان) به عنوان یکی از ایالات شمالی فلات ایران همواره از جهات مختلف نقش مهمی در تاریخ و تمدن این مرز و بوم داشته است از جمله : جنگاوری، اقتصاد، مذهب، علم و دانش و .....
مازندران که قبل از هجوم مغولان به طبرستان معروف بود، از شرق به تمیشه و از غرب به روستای ملاط (سرحد بین گیلان و مازندران) محدود بوده و در آن شهرهای معروفی بوجود آمد که شهر ساری (سارویه) یکی از شهرهای مهم و تاریخی آن در طول تاریخ بوده است.
شهر ساری در قرن پنجم و ششم هجری مقر حکمرانی باوندیان اسپهبدیه، نقش مهمی را در جریان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایفا می کرد. شهر ساری و مهمتر از آن منطقه مازندران (طبرستان) به جهت قرار گرفتن در نقطه ثقل منطقه شمالی ایران همیشه مورد توجه دولتمردان و حکومت های مختلف به شمار می رفت و در بسیاری از زمان ها مقر حکومتی و دارالملک مازندران نیز بود.
لذا دانستن تاریخ و جغرافیای این شهر می تواند کمک مؤثری به شناخت بیشتر و درک عمیق تر از تاریخ و فرهنگ منطقه مازندران و به طور عام، تاریخ و تمدن سرزمین ایران داشته باشد. زیرا که تاریخ و فرهنگ ساری و مازندران جدا از تاریخ و فرهنگ ایران نمی باشد.

 

 


بیان مسأله:
مازندران (طبرستان) به عنوان یکی از ایالات شمالی ایران، همواره مورد توجه پادشاهان سلجوقی و خوارزمشاهی بوده و برای آنها اهمیت فراوانی داشته است، زیرا از این طریق می توانستند بر راه عبور خراسان به عراق اشراف داشته باشند و این عامل باعث شده بود که شهرهای طبرستان از جمله ساری- که در این مسیر بود- دارای اهمیت باشد. ساری به عنوان یکی از شهرهای قدیمی و تاریخی مازندران (طبرستان) در این دوران مقر حکومتی باوندیان اسپهبدیه بود و خود باوندیان هم به خاطر تنوع حوادث مهم سیاسی در آن ایام- که دوران فروپاشی سلجوقیان و ظهور خوارزمشاهیان بود- به صورت جزئی از جریان های مهم سیاسی درآمده بودند . بنابراین ، پژوهش در مورد وضعیت داخلی حکومت باوندیان اسهبدیه ، چگونگی روابط آنها با حکومت های همجوارترک و درگیری های منطقه ای میان دولت ها و نیز بررسی اوضاع فرهنگی و اجتماعی ساری در این دوران می تواند باعث شناخت بیشتر و درک بهتری از تاریخ و فرهنگ تمدن مازندران شود . این نوشته بر آن است تا با مراجعه به منابع موجود و تحلیل و بررسی اطلاعات به دست آمده به پرسش های مطرح در باره این موضوع پاسخ گوید .

سؤال های پژوهش:
سؤال های پژوهشی که در این تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفته است عبارتنداز:
1- روابط اسپهبدان باوندی با دولت های سلجوقی و خوارزمشاهی چگونه بود؟
2- وضعیت ساری و مازندران در دوره مغول چگونه بود؟
3- چرا در دوره کینخواریه- در زمان ملک حسام الدوله اردشیر باوندی- مرکزیت مازندران از ساری به آمل منتقل شد؟
4- وضعیت اجتماعی و فرهنگی ساری در این دوران چگونه بود؟

فرضیه ها :
1- اسپهبدان باوندی ، اغلب دست نشانده دولت های سلجوقی و خوارزمشاهی بودند . اما در مقاطعی به عنوان یک دولت مستقل عمل می کردند .
2 ـ با پناه گرفتن سلطان محمد خوارزمشاه به مازندران، این منطقه مورد یورش مغولان قرار گرفت و ساری به دلیل آمد و شد مغولان به مخروبه ای تبدیل شد.
3- چون ساری در معرض یورش مغولان بود ، مقر حکومتی مازندران ، به آمل انتقال یافت . .
4- با توجه به تحولات سیاسی در مازندران دوره مورد بحث و اختلافات بین حکومت های محلی، وضعیت اجتماعی و فرهنگی مازندران این دوره نسبت به دوره قبل رشد نسبی داشته است.

تعریف واژگان:
1- طبرستان: تا قرن هفتم هجری قسمت هایی از مازندران و گیلان کنونی شامل دشت و کوه و دریا بود که از ناحیه دیلمان تا مرز تمیشه وسعت داشت و این قسمت را طبرستان می گفتند. ابن اسفندیار حدود طبرستان را از شرق به غرب از دینار جاری تا به ملاط (مرز بین گیلان و مازندران در غرب رامسر فعلی) دانسته است. ظاهراً از قرن هفتم هجری ، بعد از حمله مغولان کلمه مازندران جانشین طبرستان شد.
2- مازندران: ابن اسفندیار مازندران را منسوب به ماز دانسته است، به سبب آن که ماز نام کوهی است که از گیلان شروع شده و به لار و قصران ختم می شود. قدمت تاریخی آن به زمان قبل از ورود آریایی ها و زمان مهاجرت اقوام تپور و آمارد به این منطقه بر می گردد. این منطقه قبل از حمله ی مغو لان به نام تپورستان و طبرستان معروف بود و بعد از این بیشتر به نام مازندران شهرت یافت.
3- ساری: شهرستان ساری یکی از شهرستان های استان مازندران و مرکز آن می باشد. این شهرستان 3923 کیلومتر مربع وسعت دارد . این شهرستان در بسیاری از زمان ها مقر حکومتی طاهریان، باوندیان اسپهبدیه و مرعشیان و در دوره های بعد مرکز ایالت مازندران بوده است. در لغت به نقل از مؤلف کتاب پژوهشی در زمینه های نام های باستانی ماندران ، این واژه را به صورت ( سری آریه ) و به معنی سروری کردن و آسایشگاه ( آسودن ـ گاه ) و محل استقرار و آرامش آریاها آورده است . در ماخذ و منابع اسلامی نام ساری به صورت ساریه آمده است . که فرخان اسپهبد طبرستان در اواخر قرن اول هجری ، به یکی از بزرگان درباری خود به نام « باو « فرمان داد که شهر ساری را در محل ده « وهر » بنا کند و او شهری را که « باو » ساخته بود ، به نام پسر خود سارویه نامید .
4- باوندیان: نام سلسله ای از امیران محلی مازندران ، منسوب به باوندی شاپوراست که احتمالاً از نوادگان قباد ، شاه ساسانی ، که میان سال های 45- 750 هـ . ق /665- 1349م به نام اسپهبدان یا شاهان مازندران حکومت کرده اند . اینان در سه دوره ی حکومتی به نام کیوسیه ، اسپهبدیه یا ملوک جبال، کینخواریه- بر بخش هایی از مازندران و گیلان حکم رانده اند . .
5- اسپهبدیه: شاخه دوم از دودمان باوندی بود ک هبه غیر از طبرستان بر گیلان ، ری و قومس نیز فرمانروایی داشتند و غالباً دست نشانده سلاجقه و بعداً هم تبعیت خوارزمشاهیان را پذیرفتند. مؤسس این سلسله حسام الدوله شهریار بن قارن بود که در سال 466 هجری امارت یافت و آخرین فرد این سلسله شمس الملوک رستم بود که در سال 607 هجری کشته شد و متصرفات آن ضمیمه قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه گردید و مرکز فرمانروایی این شاخه شهر ساری بود.

اهمیت تحقیق:
ساری در بیشتر دوره های تاریخی ایران به عنوان یکی از شهرهای مهم مازندران و دارالملک آن، بوده است. از زمان پادشاهان ایرانی نژاد باوندی مقر حکومتی از ناحیه پریم (در جنوب ساری) به شهر ساری منتقل شد. این شهر به عنوان پایتخت حکومتی باوندیان اسپهبدیه نقش مهمی را در جریان های سیاسی منطقه طبرستان و حکومت های همجوار ایفا کرد. اهمیتی که طبرستان به خاطر قرارگرفتن در مسیر خراسان برای حکومت های سلجوقی و خوارزمشاهی داشت، ساری و دیگر شهرهای طبرستان را به عنوان نقاط تأثیر گذار درآورده بود، لذا پرداختن به تاریخ و جغرافیای تاریخی این شهر و شناخت تاریخ و فرهنگ آن می تواند در شناخت بیشتر و درک عمیق تر تاریخ و فرهنگ مازندران و به گونه عام ایران تأثیر داشته باشد.
محدودیت ها و مشکلات تحقیق :
1 ـ محدودیت منابع در تاریخ محلی .
2 ـ کمبود منابع مکتوب در زمینه ی اوضاع اجتماعی و فرهنگی
3 ـ ناقص بودن تحقیقات انجام شده در این زمینه


روش تحقیق:
در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و استخراج مطالب از متون و منابع مربوط ، به مقایسه و تحلیل و توصیف داده ها پرداخته ام و در ضمن سعی کرده ام که به تحقیق میدانی نیز توجه نمایم .
در این پژوهش با رجوع به منابع و متون تاریخی به فیش برداری از آنها پرداخته ، سپس به تصفیه و پالایش و موضوع بندی و در پایان با تجزیه و تحلیل و جمع بندی مطالب ، شروع به نگارش متن کرده ام .
پیشینه تحقیق:
پرداختن به تاریخ و جغرافیای تاریخی ساری به عنوان دارالملک مازندران در طی دوره های سلجوقی و خوارزمشاهی مهم است و میث تواند در غنای تواریخ محلی ایران نقش به سزایی داشته باشد . دردوره های مختلف ، پژوهش های گوناگونی در مورد تاریخ و جغرافیای تاریخی مازندران و شهرهای آن انجام شده است که از جمله آن ها در دوره اخیر می توان به کتاب های تاریخ تبرستان اثر اردشیر برزگر ـ تاریخ مازندران اثر اسماعیل مهجوری ـ جغرافیای تاریخی و اقتصادی مازندران اثر عباس شایان اشاره کرد که از مطالب موجود در این کتاب ها می توان به اطلاعات مفیدی در باره ی تاریخ و جغرافیای تاریخی ساری به دست آورد . اما در باره ی ، بررسی تحولات سیاسی اجتماعی و فرهنگی ساری از سقوط آل زیار تا مرعشیان ، تاکنون تحقیق جامعی صورت نگرفته است.

قلمروتحقیق :
تاریخ ساری جزئی از تاریخ مازندران است و جدا کردن تاریخ ساری و مازندران امری مشکل می نماید . پایان نامه حاضر از سقوط آل زیار در طبرستان آغاز می شود و به وقایع و حوادث مهم تا روی کارآمدن مرعشیان در ساری و طبرستان می پردازد . علاوه بر وقایع سیاسی به جغرافیای تاریخی ساری و شناخت اوضاع اجتماعی ، نژاد و قومیت ، مذهب ، مشاهیر و آثار و بناهای تاریخی نیز توجه شده است . در این پایان نامه تلاش شده علاوه بر ذکر تاریخ ساری ، به اوضاع مازندران و تا حدودی سرزمین های همجوار نیز توجه شود .

بررسی منابع:
تاریخ طبرستان: این کتاب اثر بهاءالدین محمد بن حسین بن اسفندیار کاتب است. وی از مردم شهرآمل و نخستین نویسنده تاریخ طبرستان در دوره اسلامی است. و امروزه می توان او را «پدر تاریخ طبرستان» نامید.
ابن اسفندیار در نگارش کتاب خود از منابع گوناگونی بهره برده که متأسفانه شماری از آنها چون عقد سحر و قلائدالدور و باوند نامه نشانی به دست نیامده است. هر چند این کتاب در اوایل قرن هفتم نگاشته شده ، قدیمی تریم منبعی است که ما در باره ی طبرستان در اختیار داریم .
ابن اسفندیار این کتاب را بر اساس تاریخ یزدادی که با عربی نوشته شده بود تألیف کرده است. تاریخ طبرستان بر چهار قسمت تقسیم می شود:
قسم اول از ابتدای بنیاد طبرستان و در چهار باب است: باب اول در ترجمه سخن ابن المقفع – باب دوم در ابتدای بنیاد طبرستان و بنیاد عمارت شهرها از جمله ساری است- باب سوم در خصایص و عجایب طبرستان- باب چهارم در ذکر ملوک و اکابر و زهاد و کتاب و اطبا و اهل نجوم و حکما و شعرا است.
قسم دوم در ابتدای دولت آل وشمگیر و آل بویه و مدت استیلای ایشان بر طبرستان است.
قسم سوم در نقل ملک مازندران از آل وشمگیر که آخر ایشان انوشیروان بن منوچهر بن قابوس بود با سلاطین محمودی و سلجوقی .
قسم چهارم از ابتدای آل باوند دوم تا انقراض آنان می باشد. این قسم که مربوط به آل باوند اسپهبدیه است منبع اصلی در این پژوهش بوده است. ابن اسفندیار همچنین به بنیاد ساری و آثار و ابنیه که در دوره باوندی در ساری بوده است اشاره می کند. تاریخ طبرستان با درآمیختگی بخش های چهارگانه در سال 1320 به کوشش عباس اقبال در دو جلد به چاپ رسیده است.

تاریخ رویان: این کتاب اثر مولانا اولیاء الله آملی- از مورخان قرن هفتم هجری- است که در شهر‌ آمل متولد شد. از سال تولد و مرگ وی اطلاعاتی نداریم. او در سال 750 هجری پس از کشته شدن اسپهبد فخرالدوله آخرین اسپهبد و پادشاه باوندی در آمل به اغوای میر قوام الدین مرعشی به دست پسران کیا افراسیاب چلاوی افسرده و غمگین شده و از آمل به کجور و رویان رفت و نزد استندار شاه غازی فخرالدوله پادوسبانی پسر تاج الدوله زیار ماندگار شده و تاریخ رویان را به نام او نوشت.
اصلی ترین منبع مورد مراجعه اولیاء الله آملی تاریخ طبرستان است و لیکن نامی از ابن اسفندیار نمی آورد و علاوه بر آن از منابع مورد استفاده ابن اسفندیار نیز بهره برده است. مؤلف پس از مقدمه، مطالب کتاب را از ابتدای عمارت رویان آغاز می کند و با ذکر وقایع سال 750 هجری به پایان می رساند. این منبع از این جهت که به چگونگی درگیری منطقه ای حاکمان باوندی اسپهبدیه ساری با حاکمان استندار رویان به ویژه شاه غازی رستم و همچنین ذکر ماجرای کیا افراسیاب و قتل فخرالدوله حسن پرداخته ، از منابع مهم و معتبر این پژوهش می باشد.

تاریخ طبرستان و رویان و مازندران: تاریخ طبرستان، رویان و مازندران اثر سید ظهیرالدین بن سید نصیرالدین مرعشی است. سید ظهیرالدین نبیره پسری سید قوام الدین بنیانگذار حکومت مرعشیان و مادرش دختر اسپهبد ویشتاسب باوندی می باشد. وی در اوایل قرن نهم هجری قمری متولد شد و در اواخر همان قرن وفات یافت.
وی در دربار کارکیا میرزا علی لاریجانی این کتاب را تألیف کرد و قسمت های زیادی از مطالب تاریخ طبرستان ابن اسفندیار را اقتباس نمود و لیکن نامی از آن نبرده است. وی در نخستین اثر خود قبل از پرداختن به خروج سید قوام الدین مطالب ارزشمندی راجع به بنیاد شهر های مازندران از جمله ساری دارد و به ذکر وقایع ملوک طبرستان چون دابویان و پادوسبانان و ملوک باوندی در هر سه نوبت به ویژه دوران حکمرانی باوندیان اسپهبدیه در ساری ارائه می دهد.
این کتاب چندین بار چاپ گردید. چاپ اول آن را برنهارد دارن در سال 1850م در سن پطرزبورگ انجام داده و آن را به صورت بسیار علمی از روی چندین نسخه به چاپ رسانده است. چاپ های بعدی توسط عباس شایان و محمد حسین تسبیحی که هر کدام با چندین مقدمه با ارزش انجام گرفته است. در این اثر بسیاری از جملات و عبارات وجود دارد که در دو اثر چاپی ایران موجود نیست.

حبیب السیر فی اخبار افراد بشر: این کتاب تألیف غیاث الدین بن همام الدین الحسینی معروف به خواند میر است. وی نوه دختری میرخواند است و در حقیقت حوادث تاریخی جلد ششم روضة الصفا را ادامه داد و به پایان رساند. این کتاب معروفترین کتاب تاریخ به زبان فارسی پس از روضة الصفا میر خواند است و به لحاظ جامعیت و تنوع مطالب تاریخی امتیاز خاصی بر دیگر آثار دارد. نوع کار در این اثر تاریخ عمومی است که از ابتدای تاریخ بشر آغاز شده و تا درگذشت شاه اسماعیل صفوی در سال 930 هجری ادامه می یابد. مؤلف کتاب را به نام خواجه حبیب الله وزیر دورمیش خان حاکم خراسان نوشته و نامیده است. تألیف این اثر در سال 927 هجری آغاز و در سال 930 هجری به پایان رسیده است.
این کتاب در چهار جلد می باشد که در جلد دوم مطالب مفیدی راجع به خاندان آل باوند دارد .. مؤلف در این بخش به اختصار به شرح حوادث هر یک از پادشاهان باوندی پرداخته است. این کتاب می تواند اطلاعات مفیدی راجع به وضعیت سیاسی مازندران در دوره مغول ارائه دهد.

التدوین فی احوال جبال الشروین: این کتاب اثر اعتمادالسلطنه، نویسنده درباری ناصرالدین شاه قاجار است به همراه شاه قاجار و میرزا علی اکبر خان اتابک به ناحیه سوادکوه رفته و به مناسبت تعلق خاطر اتابک به سوادکوه تصمیم به تدوین تاریخ گرفته و نام این اثر را التدوین فی احوال الجبال الشروین خواند. نویسنده بر آن بود تاریخ سوادکوه را بنگارد اما به سبب پیوستگی تاریخ این منطقه با دیگر نقاط مازندران ناگزیر رویدادهای مازندران را آورده است.
این کتاب اطلاعاتی را راجع به ملوک باوندی در هر سه نوبت به ویژه حاکمان باوندی ساری و سلسله نسب آل باوند ارائه می دهد.این اثر نخست در سال 1312 به خط محمد تویسرکانی به صورت چاپ سنگی منتشر گردید و در سال 1373 با تصحیح مصطفی احمد زاده به چاپ رسیده رسید.

پژوهش های جدید:
تاریخ تبرستان: این کتاب اثر اردشیر برزگر است. این کتاب جزء نخستین کتاب هایی است که بر مبنای متون کلاسیک و پروژه های نوین نوشته شده است و اطلاعات ارزشمندی در مورد وجه تسمیه ساری و جغرافیای تایخی این شهر، تاریخ پادشاهی اسپهبدان باوندی در ساری و مشاهیر این شهر مانند ابو علی طبری ارائه می دهد و یکی از منابع مهم و ارزشمند در این پژوهش می باشد.
این کتاب در سه جلد تحت عنوان تاریخ تبرستان به تصحیح محمد شکری چاپ شد که مصحح برخی از بخش های نیمه تمام نوشته های مؤلف را تکمیل و چالش ها را برطرف کرد.

تاریخ مازندران: این کتاب اثر اسماعیل مهجوری فرزند هدایت الله ساروی است که در سال 1273 شمسی در یک خانواده روحانی در شهر ساری متولد شد. وی از شخصیت های ممتاز فرهنگی بود که پس از دوران بازنشستگی با شور و شوق زیاد به نوشتن تاریخ مازندران از دورترین زمان تا دوره پهلوی اول مشغول شد.
کتاب تاریخ مازندران در دو جلد می باشد که جلد اول آن حاوی وقایع پیش از اسلام تا سال 750 هجری است و می تواند اطلاعات مفیدی راجع به وضعیت سیاسی مازندران ارائه دهد. جلد اول کتاب به خاطر اینکه مؤلف دست به ریشه یابی و توضیح واژگان و مفاهیمی چون مازندران، دیو، طبرستان و پتشخوار و ساری زده است دارای اهمیت می باشد.

سفرنامه مازندران و استرآباد: این کتاب اثر یاسنت لویی رابینو است. رابینو به مدت 6 سال (1285- 1291 هجری) به عنوان کنسول انگلیس در رشت بود و در ظرف این مدت یک بار در بهار 1288 و بار دیگر در پاییز سال 1289 در سراسر مازندران و گرگان مسافرت کرد و در تمام خط سیر خود ضمن مشاهداتی دقیق به جمع آوری اطلاعات و تحقیق پرداخته و در مراجعت به اروپا این مشهودات و معلومات را به عنوان یک کتاب تکمیل نمود.
این کتاب گذشته از شرح سفر رابینو که اوضاع اجتماعی شهرهای سواحل جنوبی دریای خزر را در نیم قرن پیش روشن می سازد و فهرست جامعی نیز از دهات و کتیبه های ابنیه تاریخی مازندران را در بر دارد. برخی از این آثار تاریخی اکنون بر اثر گذشت زمان و حوادث دوران از میان رفته، ولی رابینو در کتاب خود نام آنها را از دستخوش نابودی نجات داده است.
این کتاب در یازده فصل نوشته شده است که البته دو ضمیمه به آن افزوده شده است. در فصل ششم مطالب مفیدی راجع به وجه تسمیه ساری و شرحی از تاریخ ساری، وضع شهر ساری، دروازه ها و محله های شهر و بناها و آثار موجود در ساری و راجع به بلوکات و توابع ساری ارائه می دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم:
جغرافیای تاریخی ساری

 

 

 

 

 

 

2-1- جغرافیای تاریخی مازندران
استانی که امروزه با نام مازندران کرانه های جنوبی و جنوب شرقی دریای خزر را در بر گرفته است دارای پیشینه تاریخی بسیار کهنی است. در طول تاریخ و اعصار، نام های مختلف و گوناگونی داشته است.
در بررسی اسناد به جا مانده از تاریخ نویسان قدیم و متون باقی مانده از کتب دیگر مانند سنگ نوشته ها و کتیبه های دوران هخامنشی و بعد از آن، یشت ها در اوستا و مانند آن تا حدود زیادی مشخص گردیده است که مازندران امروزی در واقع بخشی از سرزمین بزرگتری به نام «پتشخوارگر» است .
این نام جغرافیایی به گونه های بسیار در کتاب های تاریخ و جغرافیا دیده می شود، مانند بدشوارگر، بدشخواجر، فرجوارجر، فرشواذگر، پذشخوارگر، پتشخوارگر و گونه پهلوی آن به نام پتشخوارگر یا پذشخوارگر و نام اوستایی پذشخوارگریه است. در کتیبه های هخامنشی بیستون به گونه Patishuvarish یا Patisnuwarish است .
ابن اسفندیار در کتاب خود در سندی مربوط به دوره ساسانی معروف به نامه تنسر واژه پتشخوارگر را آورده است . همو در جای دیگر می گوید: «فرشواذگر را آذربیجان، وسر؟ و طبرستان و گیل و دیلم و ری و قومس و دامغان و گرگان می داند. معنی آن را «باش خوار» (سالم و تندرست باش) «ای عش سالماً و صالحاً» می داند و می نویسد: «بعضی از اهل طبرستان گویند که فوشواذجر را معنی آنست که فرش هامون را گویند و از کوهستان را گر(به معنی جر) دریا را یعنی پادشاه کوه و دشت و دریا و این معنی محدوثست و متقدمان گفته اند به حکم آنکه جر به لغت قدیم کوهسان باشد که برو کشت توان کرد و درختان و بیشه باشد سوخرانیان را در قدیم لقب جرشاه بود یعنی ملک الجبال .»
پروکوپیوس مورخ هم در موقع سخن گفتن از کیوس برادر مهتر خسروانوشیروان لقب وی را «پتشوارشاه» می نویسد و می گوید:‌ «وی پسر قباد بود و مادر وی همان زمینه دختر قباد بوده است .»
میر ظهیر الدین مرعشی نیز در قرن نهم هجری محدوده فرشواذگر (پتشخوارگر) را در آذربایجان و گیلان و تبرستان و ری و قومس می داند. وی معتقد است «به لغت طبری (فرش) و هامون باشد و (واذ) کوهستان و (گر) دریا و فرش و اذگر یعنی صحرا و کوهستان و دریا .»
محمد حسن خان اعتمادالسلطنه در التدوین، فرشواذگر را نام اصلی سوادکوه دانسته و می گوید: «سواتکوه به تای منقوط و یا سوادکوه به دال افت و یا سوادکوه به اضافه ی ها، چنان که به همه ی این املا آت به نظر رسیده است. علی جمیع التقادیر مخفف است از فرشواد و لفظ فرشواد قدیم ترین اسمی است که از تواریخ عقیقه ی آنها در جایی دیده و شنیده نمی شود .»
مهجوری در مورد معنی پتشخوارگر می نویسد: «پتشخوارگر خود از سه واژه ترکیب شده است:
یعنی پتش= پیش، مقابل (در پهلوی : پتیش یا پتش و در اوستایی: پیپتیش و در پارسی باستان: پتس) + خوار (نام ناحیتی است) + گر که بی گمان به معنی کوه یا کوهستان است .»
علی اکبردهخدا در لغت نامه خود به نقل از مؤلف مجمل التواریخ و القصص می گوید: «او (کسری نوشیروان) را به لقب فذشخوارگرشاه گفتندی به روزگار پدرش زیرا که او پادشاه طبرستان بود و فدشخوار نام کوه و دشت باشد و گر نام پشتها .»
2-1-1- وجه تسمیه طبرستان
نام سرزمین مازندران در مأخذ و منابع اسلامی طبرستان است که از کلمه طبر به اضافه ستان (پسوند مکان) ترکیب شده است. نام قدیم مازندران تاپورستان بوده و این نام را در سکه های اسپهبدان (اخلاف ساسانیان) با حروف پهلوی و همچنین در مسکوتات حکام عرب آن ناحیه که از جانب خلفای بغداد حکومت می کردند مشاهده می کنیم .
ابن اسفندیار حدود طبرستان را از شرق به غرب از دینار جاری تا به ملاط دانسته است. طبرستان شامل دشت و کوه و ساحل دریا بود که از جانب دیلمان تا مرز تمیشه وسعت دارد .
در مورد معنای کلمه طبر قبل از الحاق آن به پسوند (ستان) و همچنین درباره طبرستان به صورت اسم مرکب بین جغرافیا نویسان اسلامی و مستشرقین اختلاف نظر وجود دارد. بارتولد می گوید: «ایرانیان مازندران کنونی را به نام آنها تاپورستان خواندند. تاپورستان که بعدها اعراب تحریف طبرستان کردند در سکه های ودوره ساسانیان و اوایل فتح اسلام دیده می شود .» در فرهنگ آنندراج ذیل ماده تبرستان آمده که تبر به معنی پشته و تپه و کوه های کوچک است . لسترنج کلمه طبر را به زبان بومی کوه و طبرستان را به معنی ناحیه کوهستانی می داند . ملاشیخ علی گیلانی در این مورد می نویسد: «طبر سپید موله باشد که عوام بید معلق گویند استان اضافت مکانی است مثل خرماستان و گلستان .» یاقوت حموی طبر را به معنی تبر (ابزار شکستن یا ابزار جنگی) می داند .
منوچهر ستوده در مورد طبرستان می نویسد: «در میان مازندران دو قوم سرشناس تر از اقوام دیگر بودند یکی تپوریها (تپیرها) و دیگری ماردها (آماردها) که تپورها در کوههای شمال سمنان سکونت داشتند و آماردها که شهر آمل را مأخوذ از نام ایشان است، در حوالی شهر مزبور سکنی داشته اند. این طایفه را اسکندر مقدونی شکست داد و بعد در زمان پادشاه پارتی اشک پنجم فرهاد اول در سال 171 ق م آماردها را به ناحیه خوار در مشرق ورامین کوچ داد و اراضی سابق آماردها به تصرف تپوران درآمد. ظاهراً کلمه طبرستان به این سرزمین اطلاق شد که در دست تپیرها (تاپوران) بود و طبرستان شکل نام گذاری اعراب است .» ابوالفداء در تقویم البلدان در مورد وجه تسمیه طبرستان می گوید: «از آن روی طبرستان نامیدندش که (طبر) به زبان فارسی نام آلتی است که آن را تبر می گویند و آن سرزمین را بیشه ها انبوه باشد و سپاه در‌ آن پیش نرود جز آنکه با طبر (تبر) درختان پیش روی خود را قطع کنند و استان به فارسی ناحیه باشد. پس طبرستان به معنی تبر است .»
اعتمادالسلطنه در مورد وجه تسمیه طبرستان می نویسد: «چون حربه و سلاح این مملکت به واسطه ی اشتمال بر جنگل همیشه تبر بوده و هست و غالباً مردم آن جا به این آلت مسلح می باشند و هیچ وقت بدون این حربه بیرون نمی آیند و لهذا آن مملکت به نام طبرستان مشهور شده است .» اما حجازی کناری می نویسد: «تپورستان از سه جز: (تپه + اورود + ستان) ترکیب شده، بیانگر و نمایانگر مفهوم سرزمینی است که دارنده ی (تپه) و (رود) باشد .» مرعشی هم معتقد است :« به زبان طبری ، طبر کوه را گویند . چون کوههای بزرگ آن ولایت بود بدان نام بازخواند و همه می گویند . ملگونوف هم در این مورد می گوید: «تپورها پیش از سرازیر شدن آریان ها به سوی فلات ایران در نواحی شمالی ایران از باکتریا (بلخ) تا آتروئن (آذربایجان) پراکنده بودند سپس در نواحی جنوبی دریای خزر در کنار آماردها سکونت اختیار کردند و در زمان اشکانیان (فرهاد اول- اشک پنجم) حدود سال 176 ق م سرزمین مازندران امروز در اختیار این قوم قرار داد و آنان نام خود را بر آن نهادند و به تپورستان شهرت یافت .»
اردشیر برزگر در کتاب تاریخ تبرستان در مورد تبری ها می گوید: «شگفت اینکه برخی از نویسندگان که اندکی خود را در فن آشنا و دانا می دانند تاپور را از واژه ترک جغتایی به معنی دسته و مردمانشان را ترک نژاد دانسته اند. نام تپور در دوره ی ساسانیان (56/ 254- 2/651 م) یعنی در دوره ی پیدایش زبان پهلوی به تپر و در دوره ی اسلامی به زبان تازی طبر بر گردانیده شده است. و این که مورخان اسلامی این نام را از طبری می دانند که این دسته همیشه برای تراش جنگل و بیشه و نبرد با جانوران با خود داشته اند از اندیشه و حقیقت تاریخ فرسنگها دور است. امروزه نیز این نژاد و دسته را به نام تبری (طبری) و سرزمینشان را تبرستان (طبرستان ) خوانده و می نامند که نام دیگری هم دارد :مازندران و مازندرانی ، که پایه ی درستی نداشته است .»
ظاهراً در قرن هفتم هجری (13 مسیحی) مقارن با حمله مغول نام طبرستان متروک شد و از آن به بعد مازندران عنوان عمومی این ایالت گردید. چیزی که هست برای مدت کوتاه (1250-1290م) به مناسبت سکه هایی که در ساری ضرب می کرده اند واژه طبرستان استفاده می شد .

2-1-2- وجه تسمیه مازندران
واژه مازندران، نیز بر اساس مدارک و شواهدی موجود قدمت دیرینه دارد و همانطوری که قبلاً اشاره شد، تقریباً مصادف با فتنه ی مغول، اسم طبرستان از استعمال افتاد و کلمه ی مازندران جای آن را گرفت . لسترنج معتقد است که یاقوت حموی اولین مورخی می باشد که اسم مازندران را ذکر کرده است. وی به نقل از یاقوت حموی می گوید : «نمی داند اسم مازندران از چه وقت استعمال شد. و با این که او در کتاب های قدیم اثری از این اسم نیافته استعمال آن در آن زمان معمول بوده است .»
کهن ترین منبعی که واژه ی مازندران در آن اشاره شده شاهنامه ی فردوسی است. بسیاری از حادثه های افسانه ای شاهنامه ی در مازندران روی داده که مهم ترین و درازترین آنها، هفت خان رستم زال است .
درباره ی معنای واژه مازندران اختلاف است. ابن اسفندیار در مورد علت نامیده شدن این ولایت به مازندران می نویسد: «این ولایت را موزاندرون گفتند به سبب آنکه موز نام کوهیست از حد گیلان کشیده تا به لار و قصران که موزکوه گویند. همچنین تا به جاجرم یعنی این ولایت درون کوه موزست .»
مرعشی هم در مورد وجه تسمیه مازندران می نویسد: «مازیار پس از فتح مازندران دیواری در جهت حراست منطقه کشید و چند دروازه نصب و نگهبانانی گماشته تا کسی بی اذن او آمد و شد نتواند کردن و آن دیوار را ماز می خواندند و درون او را مازندرون می گفتند .»
اعتمادالسلطنه اشتقاق اسم مازندران را از طایفه مارد یا مازد می داند و معتقد است که «مازندران یعنی مملکتی که طایفه ی مازد یا مارد اندران ساکن می باشند، مازد اندران یا مارد اندران در استعمال مازندران شده و این که گفته اند ماز به معنی ابریست و چون در مازندران ابر زیاد می شود آن را مازندران گفته اند .»
صادق کیا در مورد ریشه واژه مازندران می نویسد: «گمان می شود که نام مازندران از سه جزء ساخته شده باشد. نخست «مز» maz به معنی «بزرگ» دوم «ایندره» indra نام یکی از پروردگان آریاییان که در دین مزدیسنی از دیوها شمرده شده است، سوم پسوند «آن» که در ساختن نام جای بسیار به کار رفته است. در ادبیات سنسکریت نیز manendra «ایندره ی بزرگ» نام کوهی یا رشته کوهی و همچنین نام جایی و manendra نام رودخانه است .»
دارمستتر نام مازندران را مشتق از مازنه می داند که ترکیب پنداری مازنه- تره (-tara mazana) از آن پدید آمده است. به گمان او واژه مازنتر (= مازندر) از حیث ساختمان با دو نام جغرافیایی شوش و شوشتر یکسان است . استاد پورداوود و دارمستتر هم عقیده اند که در اوستا همه جا صفت مازینیه (Mazainyn) همراه با دروغ پرستان ورنه برای دیوان ستمگر به کار رفته است .
یاقوت حموی در مورد طبرستان و مازندران می گوید: «طبرستان در بلاد معروف مازندران است و نمی دانم از چه تاریخ به نام مازندران نامیده شد. زیرا این نام را در کتب قدیم نیافتم و فقط از افواه مردم طبرستان کلمه مازندران شنیده ام و شک نیست که مفهوم هر دو لفظ یکی است .»
لسترنج هم دو اسم یعنی طبرستان و مازندران مترادف می داند و معتقد است که اسم طبرستان بر تمام نواحی کوهستانی و اراضی پست ساحلی اطلاق می شد. کلمه مازندران بر منطقه اراضی پست ساحلی و سپس بر تمام نواحی کوهستانی و ساحلی اطلاق گردید .

2-2- جغرافیای طبیعی ساری
شهرستان ساری یکی از شهرهای معروف و مهم استان مازندران و مرکز‌ آن می باشد. فاصله آن تا تهران 277 کیلومتر ست. از شمال به دریای خزر، از مشرق به شهرستان نکا و از مغرب به شهرستان جویبار، قائم شهر و سوادکوه و از جنوب و جنوب شرقی به رشته کوه های البرز و استان سمنان محدود است و در 36 درجه و 38 دقیقه عرض شمالی و 53 درجه و 2 دقیقه طول شرقی است. این شهر در دشت واقع شده و تا دریای خزر 27 کیلومتر فاصله دارد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   149 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله وضعیت داخلی حکومت باوندیان اسهبدیه