یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد امام موسی کاظم(علیه السلام)

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد امام موسی کاظم(علیه السلام) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد امام موسی کاظم(علیه السلام)


تحقیق در مورد امام موسی کاظم(علیه السلام)

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 17

 

پرتوی از سیره و سیمای امام موسی کاظم(علیه السلام)

حضرت امام موسی بن جعفر(علیه السلام)، معروف به کاظم و باب الحوائج و عبد صالح در روز یکشنبه 7 صفر سال 128 قمری در روستای «ابواء»، دهی در بین مکّه و مدینه، متولّد گردید.
نام مادر آن حضرت، حمیده است.
آن حضرت در 25 رجب سال 183 قمری، در زندان هارون الرّشید عبّاسی در بغداد، در 55 سالگی به دستور هارون مسموم گردید و به شهادت رسید.
مرقد شریفش در کاظمین، نزدیک بغداد، زیارتگاه شیفتگان حضرتش میباشد.
امام موسی بن جعفر همان راه و روش پدرش حضرت صادق(علیه السلام) را بر محور برنامه ریزی فکری و آگاهی عقیدتی و مبارزه با عقاید انحرافی، ادامه داد.
آن حضرت با دلائل استوار، بیمایگی افکار اِلحادی را نشان میداد و منحرفان را به اشتباه راه و روششان آگاه میساخت.
کمکم جنبش فکری امام(علیه السلام)درخشندگی یافت و قدرت علمیاش دانشمندان را تحت الشعاع خود قرار داد.
این کار بر حاکمان حکومت عبّاسی سخت و گران آمد و به همین دلیل با شیفتگان مکتبش با شدّت و فشار و شکنجه برخورد کردند.
از اینرو،امام کاظم(علیه السلام) به یکی از شاگردان معروفش به نام هشام هشدار داد به خاطر خطرهای موجود، از سخن گفتن خودداری کند و هشام هم تا هنگام مرگ خلیفه از بحث و گفتگو خودداری کرد.
ابن حجر هیتمی گوید:«موسی کاظم وارث علوم و دانش های پدر و دارای فضل و کمال او بود وی در پرتو عفو و گذشت و بردباری فوق العاده که در رفتار با مردمِ نادانِ زمان از خود نشان داد، لقب کاظم یافت، و در زمان او هیچ کس در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه او نمیرسید.»امام کاظم(علیه السلام) در برابر دستگاه ظلم و ستم عبّاسی موضع سلبی و منفی را در پیش گرفت و دستور داد تا شیعیان در دعاوی و منازعات خود، به دستگاه دولتی روی نیارند و به آنان شکایت نبرند و سعی کنند با قرار دادن قاضی تحکیم در میان خویش، منازعات را فیصله دهند.
امام(علیه السلام) درباره حاکمان غاصب زمانش فرمود: «هر کس بقای آنان را دوست داشته باشد از آنان است و هر کس از آنان باشد وارد آتش گردد.» بدین وسیله آن حضرت، خشم و نارضایتی خود را از حکومت هارون پیاپی ابراز میفرمود و همکاری با آنان را در هر صورت حرام میدانست و اعتماد و تکیه بر آنان را منع میکرد و میفرمود: «برآنان که ستمکاراند تکیه مکنید که گرفتار دوزخ میشوید.»امام کاظم(علیه السلام)، علی بن یقطین، یکی از یاران نزدیک خویش را از این فرمان استثنا کرد و اجازت داد تا منصب وزرات را در روزگار هارون عهده دار گردد و پیش از او، منصب زمامداری را در ایّام مهدی بپذیرد.
او نزد امام موسی(علیه السلام)رفت و از او اجازت خواست تا استعفا دهد و منصب خود را ترک کند، امّا امام او را از این کار بازداشت و به او گفت: «چنین مکن، برادران تو به سبب تو عزّت دارند و به تو افتخار میکنند، شاید به یاری خدا بتوانی شکست ها را درمان کنی و دست بینوایی را بگیری یا به دست تو، مخالفان خدا درهم شکسته شوند.
ای علی! کفّاره و تاوان شما، خوبی کردن به برادران است، یک مورد را برای من تضمین کن، سه مورد را برایت تضمین میکنم، نزد من ضامن شو که هر یک از دوستان ما را دیدی نیاز او را برآوری و او را گرامی داری و من ضامن میشوم که هرگز سقف زندانی بر تو سایه نیفکند و دم هیچ شمشیر به تو نرسد و هرگز فقر به سرای تو پای نگذارد.
ای علی! هر کس مؤمنی را شاد سازد، اوّل خدای را و دوم پیامبر را و در مرحله سوم ما را شاد کرده است.»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد امام موسی کاظم(علیه السلام)

حضرت موسی علیه السلام 9ص

اختصاصی از یاری فایل حضرت موسی علیه السلام 9ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

کودکی بر روی آب

موسی از بنی اسرائیل بود ولقب وی کلیم الله است واز سومین پیغمبر او لوالغرم است بعداز نوح و ابراهیم وموسی کتاب و شریعتی بزرکداشت ومیخواست بنی اسر ائیل راازمحنت برهاندولی

موسی پسر عمران بود و اوازنسل لاوی بن یعقوب بود که از زمان

یوسف در مصر بودند .وروز گار بنی اسرائیل پر محنت شده بود و عده ایشان بسیار بود اما فرعون بزرک پیشوای مصر بنی اسرائیل را به چیزی نمی شمرد که ایشان خود رااز خاندان پیغمبران می دانستند وفرعون بت پرست برد وبرایشان سخت می گرفت وآنان را به کارهای دشوار از بندگی وبردگی می گماشت وقبطیان مصری را سرور ومهتر ایشان میدانست .

فرعون از نسل عاد بود وداستان عاد وثمود را خوانده بود و بنی اسرائیل را خوار میداشت تا از میان آنان کسی به پیغمبری بر نخیزد که یعقوب و یوسف و ایوب را می دانست واز پیغمبران بیم داشتت که نام خدا را می بردند واو بزرگی را خاص خود می خواست که سخت توانا وجهاندار بود و فرعون ها مصریان را سالهای سال فرمانبر خود ساخته بودند وفرعون برزک قدرتی بیشتر یافته بود و سروری خود را نگاهبانی میکرد .

وچنین بود تا یک روز کاهنان وغیب گویان بتخانه اعظم به فرعون گفتند ما از گردش ستارگان وزمزمه بتان می دانیم که از امروز تا یکسال از میان بنی اسرائیل پسری متولد میشود که شریعتی بزرک می سازد وبنی اسرائیل را قدرت می بخشد وتو را هلاک می کند حالا خوددانی .

فرعون گفت مرد نباشم اگر این آرزو را بر بنی اسرائیل تباه نکنم شما فرعون را نشنا خته اید . فرعون دستورداد درجا خبر کشان بگمارند واز انروز تا یکسال هرچه نوزاد پسر در خانواده بنی اسرئیل به وجود آید ازد م تیغ بگذ رانند ودختران را برای خدمتکاری باقیگذارند وگفت وای بحال که کسی اگر فرزند پسر بیاورد بهخبر کزاران خبر نر ساند و روز گار بنی سرائیل سخت تر شد درآن سال هیچنوزاد پسر از دست فرعو تیان زنده نماند وچون فرصت تمام شد ماموران همچنان به آزار مردم و جان کردن پسران می پر داختند وکاهنان چیزی دریافته بودند اما از حساب خدا غافل بودند که خدا اگر خواهد شیشه رادربغل سنگ نگه دارد

وعمران مردی از بنی اسرائیل بو د به نیکی وخدا پرستی نامدار و کارش زراعت و گله داری ودختری وپسری داشت و باز زنش بار دار شد وحمل اورا مخفی داشتند از ترس گماشتگان فرعون تا فرزند متولد شد وپسربود .وچند روز ی نوزاد را در پنهانی نگاه داشتند وبرجان خود وفرزند ایمن نبودند که چرا تولد فرزند را خبر نداده اند ونمی دانستند چه کنند

شب مادر موسی درخواب دید که فرشته ای از طرف دریا وگفت رابخدا بسپارید که در پناه خدا بودن بهتر است از بودن درخانه . .مادرموسی زنی دانا بود گفت فرشته دریا اشاره کرده است که کودک را آب بسپاریم تا برود هرجا که خدا خواهد . پس زنبیلی ساختند و کودک رادر آن گهواره جوبین بر آآب رود خانه گذاشته و به خدا سپر دند و آن اب از قصر فرعون می گذشت .

از قضا آسیه زن فرعون که خدا شناس بود ودین خود را از فرعون پنهان مدتشت فرزند نداشت وبا همه ناز ونعمت دراشتیاق فرزند میسوخت وآن روز با چند تن از ندیمان و دختران خدمتکار در باغ خود در باغ خود بر کنار نهر به سرگرمی وتماشای سبز ه ودرخت پناه برده بود وآرزوی خود رااز خدا میخواست ودعا می کرد وپنهان از دوستان اشک میریخت وندائی شنید که در دزادن د شوار است تر فرزندی بی رنج بدهم اگر نیکو نگاهداری . آسیه در این حال بود که از دور چیزی بر روی آب روان دید مانند سبدی یا صندوقی به خد متکاران گفت بگیرید آن صندو ق را تا شاید چیزی باشئ که به اهلش برسد وبه کار آید گهواره را گرفتند وکودکی در آن د یدند آسیه دعای خود را و صدای آشنا را به یادداشت با خود گفت همین است .خر م وخندان شد وکودک رابوسه زد و گفت چه خوب است فرزند داشتن و به آن دلخوش بودن که از مادر بودن بالا تر لذتی نیست . خد متکاران گفتند اینک فرزند که از میان آب وسبزه پیدا شده وآرزو فراهم آمده . آسیهگفت هم اوراآب وسزه نام گذاریم یعنی موسی . خندیدند از شادی وآسیه خبر به فرعون داد وگفت اجاق ماکور است این کودک را به فرزندی بر می داریم ودل را روشن می کنیم . فرعون گفت میترسم همانباشد که کاهنان خبر داده اند .آسیه گفت آن زمان تمام شد و ما این کودک را به تر بیت خود پرورش می دهیم فرعون کاهن بزرک را خواست واز او پرسید درباره این پسر چه می گوئی که اورا آب آورده است ونمیدانم ازکجاست کاهن دا غ فرزند دیده بود وچون به موسی نظر کرد موسی بر او لبخند می زد دلکاهن بشکستوکفت ما هرچه می دانستیم همان روز گفتیم واز گرد شستارگان چیزی تازه دستگیر نمی شود .

فرعون قدری آرام کرفت وکفت باشد که کودک رابرزگ کنیم وهر گاه اثری تا مناسب ظاهر شد تیغ دردست ماست و قدرت با ماست آسیه خوشحال شد و پرورش کودک همت گماشت اما کودک گرسنه بود و آسیه شیر نداشت گفت تا یک دایه پیدا کنیم چندتن از زنان آشنا که بچه شیر می دادند آمدند تا با شیردادن به موسی افتخاری در خانه فر عون به دست آورند ولی موسی پستان هیچکس نمی گرفت وبی تابی می کرد و آسیه درمانده بود که چه باید کرد از طرف دیگر مادر موسی خبر یافت که در خانه فرعون کودکی هست که شیر نمی خورد دختر خود را به جستجوی خبر فرستاد . خواهر موسی آمد وآن حال را دید پیشنهاد کرد که من هم یک زن شیرده می شناسم آیا می خواهید اورا خبرکنم ؟ گفت بیاید تا آزمایش کنیم مادر موسی نگران بود و از شوق دیدار فرزند خدا را یاد کرد وحاضر شد .پرسیدند کیستی وشیر از کجا داری گفت زن عمرانم کودکی دیگر دارم نامش هارو ن که دو ساله است وهنوز شیر می خورد گفتند اگر این کودک پستان تو رابگیر د خوب است .گفت امیدارم از این افتخار محروم نباشم . پس موسی را بدو دادند وموسی خوشحال وخندان پستان مادر راکرفت واز شیر سیر بخورد وآرام گرفت وحق به حق داررسیدهبود آسیه خوشحال شد وزبان عمران قراری گذاشت که کوذک راشیر بدهد فرعون پرسید این زن کیست مبادااز بنی اسرائیل باشد .آسیه گفت مردم شهادت داده اند که خانواده عمران به نیکی وبی آزاری مردم مشهور ند کودک نیز بنی اسرائیل وغیر آن نمی


دانلود با لینک مستقیم


حضرت موسی علیه السلام 9ص

دانلود احادیث امام موسی کاظم

اختصاصی از یاری فایل دانلود احادیث امام موسی کاظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 

 قسمتی از محتوای متن

 

تعداد صفحات : 16 صفحه

احادیث امام موسی کاظم بِسْمِ اللّهِ الرًّحْمَن ِالرَّحیِمْ وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى أرْبَع: أَوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیَةُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَالثّالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ، وَالرّبِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.
تمام علم مردم را در چهار مورد شناسائى کرده ام: اوّلین آنها این که پروردگار و آفریدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پیدا کنى، دوّم، این که بفهمى که از براى وجود تو و نیز براى بقاء حیات تو چه کارها و تلاش هائى صورت گرفته است ، سوّم، بدانى که براى چه آفریده شده اى و منظور چه بوده است،چهارم، معرفت پیدا کنى به آن چیزهائى که سبب مى شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوى (یعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنى.
( ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ إِلاّ کانَ کَشْفُ ذلِکَ الْبَلاءِ وَشیکاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
نیست بلائى که بر مؤمن وارد شود مگر آنکه به وسیله دعا سریع بر طرف مى گردد، و چنانچه دعا نکند طولانى خواهد، پس هنگامی که مصیبت و بلائى وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع کنید.
لَیْسَ مِنْ دَواء إلاّ وَ هُوَ یُهَیِّجُ داءً، وَ لَیْسَ شَیْءٌ فِی الْبَدَنِ أنْفَعَ مِنْ إمْسَاکِ الْیَدِ إلاّ عَمّا یَحْتاجُ إلَیْهِ.
هیچ داروئى نیست مگر آنکه در اثر عوارض جنبى آن دردى دیگر را تهییج و تحریک مى نماید، و هیچ درمانى بهتر و سودمند تر از امساک و خوددارى نیست مگر در حال نیاز و ضرورت.
رَحِمَ اللهُ عَبْداً تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلایَعْرِفُونَهُ.
خداوند متعال رحمت کند بنده اى را که در مسائل دینى تفقه و تحقیق نماید (فقیه و عالم باشد) و نسبت به مردم شناخت پیدا کند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.
إنَّ أهْلَ الاْرْضِ مَرْحُومُونَ ما یَخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.
اهل زمین مورد رحمت )و برکت الهى (هستند، مادامى که خوف و ترس )از گناه و معصیت داشته باشند) ، اداى امانت نمایند و حقّ را دریابند و مورد عمل قرار دهند.
بِئْسَ الْعَبْدُ یَکُونُ ذاوَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ.
بد شخصى است آنکه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، ) که در پیش رو چیزى گوید و پشت سر چیز دیگر .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود احادیث امام موسی کاظم

تحقیق درمورد داستان حضرت موسی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درمورد داستان حضرت موسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

داستان حضرت موسی در سوره طه که از سوره‌های مکی قرآن است ذکر شده و از آن اینچنین برداشت می‌شود که: وقتی موسی پیامبر خدا به رسالت و پیامبری مبعوث شد و مامور شد به سوی فرعون رهسپار گردد از این ماموریت الهی ترسید و آنرا کار بزرگی دانست و با خود به این فکر پرداخت که موسی در بیان خود نیرومند نیست. در بیان دلیل خویش، خوش بیان نیست بیان او رسا نیست و از روی عصبانیت سخن می‌گوید زیرا عمل موسی کار و عمل بس بزرگی است و باید دقت فراوانی در کار خود کند. بدنباله همین اشکالات بود که موسی عرضه داشت به پروردگار خویش(قال رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عوره من لسانی یفقهو قولی) ای پرورگار من صبر و حوصله‌ام را زیاد کن و کار را آسان نما و عقده را از زبانم بگشا، تامردم سخنم را بفهمند.

و عرضه داشت خدایا شریکی برای رسالتم قرار بده وزیر من و از بستگانم باشد این شخص هارون است که شایستگی دارد. کمر مرا به وسیله او محکم گردان وا و را در رسالت من شریک فرما.

خدا دعای پیغمبر بزرگوار خود را برای استحکام دعوت و احترام پیغمبر خویش و آگاهی را عظمت حق پاسخ داد و به هارونی که در مصر بود الهام کرد که به اقامتگاه برادر خود موسی رهسپار گردد. تا در کار رسالت وی با او شریک شود و مشکلات این امر بزرگ را تحمل کند هارون امر خدا را پذیرفت و بسوی برادر خویش رهسپار گردید ودر جنب طور ایمن با برادر خویش مواجه شد. اکنون خدا به موسی وحی کرد: تو و برادرت با من پیش فرعون و قوم او بروید وبتدریج او را در جریان دعوت خود بگذارید. به او بگوئید ما فرستاده خدای توئیم از او بخواهید که بنی اسرائیل را از ستمگری و شکنجه نجات دهد.

در مورد حضرت محمد(ص) نیز اینچنین بود که وقتی ایشان به رسالت مبعوث شدند و همه با ایشان مخالفت می‌کردند و ایشان را همراهی نبود تنها و در تمام این سالها حضرت علی(ع) بودند که به عنوان ولی، وصی و جانشین ایشان منتخب شدند ودر واقعه غدیر خم پیامبر دست علی(ع) را بالا گرفتند و فرمودند: من کنت مولای فهذا علی مولای (هرکس من مولای اویم از این پس علی مولای اوست) و سوره هل اتی در مدح حضرت علی(ع) ذکر شده.

و خلاصه اینکه در احادیث تشبیه علی(ع) نسبت به پیامبر(ص) مانند هارون به موسی عنوان شده است پیامبر(ص)، علی(ع) را در تمام امور جز مقام نبوت به پیوند هارون به موسی تشبیه کرده و علی(ع) براساس آیه مباهله(آیه 61 سوره آل عمران) به عنوان جان پیامبر معرفی کرده است.

منابع:

1ـ قرآن مجید

2ـ قصص قرآن نویسنده استاد مصطفی رفانی

3ـ نگاهی به زندگی 14 معصوم نویسنده شیخ عباس قمی مترجم محمد مهدی اشتهاردی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد داستان حضرت موسی

تحقیق درمورد احادیث امام موسی کاظم

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درمورد احادیث امام موسی کاظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

احادیث امام موسی کاظم

بِسْمِ اللّهِ الرًّحْمَن ِالرَّحیِمْ

وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى أرْبَع:

أَوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیَةُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَالثّالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ، وَالرّبِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.

تمام علم مردم را در چهار مورد شناسائى کرده ام:

اوّلین آنها این که پروردگار و آفریدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پیدا کنى، دوّم، این که بفهمى که از براى وجود تو و نیز براى بقاء حیات تو چه کارها و تلاش هائى صورت گرفته است ، سوّم، بدانى که براى چه آفریده شده اى و منظور چه بوده است،چهارم، معرفت پیدا کنى به آن چیزهائى که سبب مى شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوى (یعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنى.(

ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ إِلاّ کانَ کَشْفُ ذلِکَ الْبَلاءِ وَشیکاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

نیست بلائى که بر مؤمن وارد شود مگر آنکه به وسیله دعا سریع بر طرف مى گردد، و چنانچه دعا نکند طولانى خواهد، پس هنگامی که مصیبت و بلائى وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع کنید.

لَیْسَ مِنْ دَواء إلاّ وَ هُوَ یُهَیِّجُ داءً، وَ لَیْسَ شَیْءٌ فِی الْبَدَنِ أنْفَعَ مِنْ إمْسَاکِ الْیَدِ إلاّ عَمّا یَحْتاجُ إلَیْهِ.

هیچ داروئى نیست مگر آنکه در اثر عوارض جنبى آن دردى دیگر را تهییج و تحریک مى نماید، و هیچ درمانى بهتر و سودمند تر از امساک و خوددارى نیست مگر در حال نیاز و ضرورت.

رَحِمَ اللهُ عَبْداً تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلایَعْرِفُونَهُ.

خداوند متعال رحمت کند بنده اى را که در مسائل دینى تفقه و تحقیق نماید (فقیه و عالم باشد) و نسبت به مردم شناخت پیدا کند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.

إنَّ أهْلَ الاْرْضِ مَرْحُومُونَ ما یَخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.

اهل زمین مورد رحمت )و برکت الهى (هستند، مادامى که خوف و ترس )از گناه و معصیت داشته باشند) ، اداى امانت نمایند و حقّ را دریابند و مورد عمل قرار دهند.

بِئْسَ الْعَبْدُ یَکُونُ ذاوَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ.

بد شخصى است آنکه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، ) که در پیش رو چیزى گوید و پشت سر چیز دیگر .(

مَنِ اسْتَشارَ لَمْ یَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحاً، وَ عِنْدَالْخَطإ عاذِراً.

کسى که در امور زندگى خود )با اهل معرفت( مشورت کند، چنانچه درست و صحیح عمل کرده باشد مورد تعریف و تمجید قرار مى گیرد و اگر خطا و اشتباه کند عذرش پذیرفته است.

مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ تَمَکَّنَ مِنْهُ عَدُوُّهُ ـ یعنی الشّیطان.

هر کسى عقل و تدبیرش را مورد استفاده قرار ندهد، دشمنش )یعنى، شیاطین انسى و جنّى و نیز هواهاى نفسانى) به راحتى او را مى فریبند و منحرف مى شود.

ما قُسِّمَ بَیْنَ الْعِبادِ أفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.

چیزى با فضیلت تر و بهتر از عقل، بین بندگان توزیع نشده است، (تا جائیکه) خواب عاقل (هوشمند) افضل و بهتر از شب زنده دارىِ جاهل ِبى خرد است.

لا تَدْخُلُوا الْحَمّامَ عَلَى الرّیقِ، وَ لا تَدْخُلُوهُ حَتّى تُطْعِمُوا شَیْئاً.

بعد از صبحانه، بدون فاصله حمّام نروید، همچنین سعى شود با معده خالى داخل حمام نروید، بلکه حتّى الامکان قبل از رفتن به حمّام قدرى غذا بخورید.

اِیّاکَ وَ الْمِزاحَ، فَاِنَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ ایمانِکَ، وَ یَسْتَخِفُّ مُرُوَّتَکَ.

بر حذر باش از شوخى و مزاح ِ(بیجا( چون که نور ایمان را از بین مى برد و جوانمردى و آبرو را سبک و بى اهمیّت مى گرداند.

اللَّحْمُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ، وَالسَّمَکُ یُذیبُ الْجَسَدَ.

خوردن گوشت، موجب روئیدن گوشت در بدن و فربهى آن مى گردد، ولى خوردن ماهى، گوشت بدن را آب و جسم را لاغر مى گرداند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد احادیث امام موسی کاظم