روشها و فنون تدریس
خلاصه کتاب مهارت های آموزشی و پرورشی دکتر حسن شعبانی مهارت دوم: مبانی نظری تدریس
فرمت فایل: PDF
تعداد صفحات: 58
خلاصه کتاب مهارت های آموزشی و پرورشی دکتر حسن شعبانی مهارت دوم: مبانی نظری تدریس
روشها و فنون تدریس
خلاصه کتاب مهارت های آموزشی و پرورشی دکتر حسن شعبانی مهارت دوم: مبانی نظری تدریس
فرمت فایل: PDF
تعداد صفحات: 58
-1- مهارت های زندگی
2-1-1- مهارت چیست ؟
اصطلاح مهارت در معانی مختلف بکار رفته است. وقتی گفته می شود کسی مهارت انجام کاری را دارد مثلاً مهارت تایپ کردن، این بدان معنی است که او بامهارت آموزش وتمرین می تواند به راحتی و به نحو احسن مطالب را تایپ نماید. او کاربرد تمام کلیدهای ماشین تایپ را می داند و به طرز صحیح از انگشتان خود استفاده می کند، او می تواند بدون نگاه کردن به کلیدهای ماشین تایپ ، باسرعت مطالب را تایپ نماید. ممکن است هر کسی بتواند از یک دستگاه ماشین تایپ استفاده کند و مطلبی را تایپ نماید. اگر مهارت تایپ کردن را نداشته باشد، برای پیدا کردن کلیدها باید کمی وقت صرف کرده تا حروف را پیدا کند و یا ممکن است فقط با یک انگشت کلمات را تایپ کند. یعنی حتی در صورت نداشتن مهارت لازم ، می تواند مطالب را تایپ کند. اما فرق بین کسی که مهارت تایپ کردن ندارد با کسی که این مهارت را دارد این است که او مطالب را در حداقل زمان با کمترین غلط تایپ می کند. داشتن مهارت در تمام زمینهها مطرح است به عنوان مثال نجاری، رانندگی، آشپزی ونقاشی و زمینههای دیگر در حقیقت مهارت یعنی داشتن زمینههای لازم برای انجام صحیح یک کار. در برنامه آموزش مهارتهای زندگی، مهارت یعنی : توانایی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر ، انجام مسئولیتهای اجتماعی، انجام تصمیم گیریهای صحیح، حل تعارضها و کشمکشها بدون توسل به اعمالی که بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زنند. به عبارت دیگر مهارتهای زندگی ، مهارتهای شخصی واجتماعی است که هر فردی باید آنها را یاد بگیرد تا بتواند در مورد خود ، انسانهای دیگر و کل اجتماع به طور مؤثر، شایسته و مطمئن عمل نماید (سازمان بهزیستی کشور، دفتر پیشگیری ازآسیبهای اجتماعی ،1386 ).
انسان قدرت سازگاری با محیط را از لحاظ جسمی وروحی دارد به طوری که نه تنها می تواند خودش را با محیط سازگار کند بلکه می تواند از تقلید کورکورانه دوری کند ومیتواند بر محیط تأثیر گذاشته و آن را به روشی مناسب (با مهارت ) تغییردهد(انتظار فومانی وصالحی،2013).
2-1-2- تعریف مهارتهای زندگی
مهارتهای زندگی عبارتست از آن گروه توانایی ها که فرد را برای مقابله مؤثر با کشمکشها در موقعیت های مختلف زندگی یاری می کند. این تواناییها فرد را قادر می سازد تا نسبت به سایر انسانها، جامعه، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کرده، سلامت جسمانی و روانی خود را تأمین کند (اسکندری ،1380).این مهارتها باعث افزایش توانایی شناختی شده و توانایی شخص را در مواجهه با انتظارات و سختیهای زندگی روزمره افزایش می دهد.هر قدر ظرفیت روانشناختی بالاتر وبیشتر باشد به همان اندازه شخص قادرخواهد بود سلامت روانی – رفتاری خود را در سطح بهتری نگه داشته و با شیوهای مثبت ، سازگارانه و کارآمد به حل وفصل مشکلات بپردازد( باغبانی،1392). واین تواناییها فرد را قادر می سازند که مسئولیتهای نقش اجتماعی خود را بپذیرد وبدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواستها، انتظارات و مشکلات روزانه به ویژه در روابط بین فردی ،به شکل مؤثری روبرو شود. چایلدز و بروکز[1](1987)به نقل از محمد خانی،(1389). مهارتهای زندگی را چنین تعریف کردهاند : همه مهارتها وآگاهیهایی که لازمهی زندگی مؤثر هستند و در چهار زمینه زندگی، خانوادگی ، تحصیلی ،اجتماعی و شغلی لازم و ضروری اند. به طوری که از این زمینهها قابل تعریف و قابل اندازه گیری به طور عینی می باشند.مفهوم زندگی،چیزی جزمواجهه با مسایل وکوشش برای فهم وحل آنهااست(شعبانی،1392).
2-1-3- تاریخچه مهارتهای زندگی
آموزش مهارتهای زندگی در سال 1979 وبا اقدامات آقای دکتر گیلبرت بولتوین[2] آغاز شد.وی در این سال یک مجموعه آموزش مهارتهای زندگی برای دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین شدکه با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه گردید.این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد می داد که چگونه با استفاده از مهارتهای رفتار جرأت مندانه ، تصمیم گیری و تفکر نقاد در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوء مصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین طراحی یک واحد پیشگیری اولیه بود . پژوهشها حاکی از آن بودند که این برنامه در پیشگیری اولیه چندین نوع مواد مخدراز جمله سیگار موفق بوده است(محمدخانی، 1389 ).
2-1-4- اهمیت مهارتهای زندگی
مطالعات فزایندهای ،آموزش مهارتهای زندگی را در پیدایش وتقویت توانمندیهایی ازقبیل تصمیم گیری، انگیزش پیشرفت ، پذیرش مسئولیت ، ارتباط سازنده با دیگران ، عزت نفس مثبت ، رشد مهارتهای سازمانی ، حل مشکل ، انتخاب هدف ، خود نظم دهی و مهارتهای ارتباطی و پیشگیری از آسیبها مؤثر ومفید دانستهاند (رحیمیان بوگر،محمدی فر،محمد علی ،نجفی،محمود،دهشیری،غلامرضا،1392).
آموزش مهارتهای زندگی با ارتقاء بهداشت روانی وآمادگی رفتاری، فرد را به رفتاری سالم و اجتماعی مجهز می کند( میلر[3] ،2008). آموزش مهارتهای زندگی فرد را قادر می سازد تا دانش، ارزش ها ونگرش ها را به توانایی های بالفعل تبدیل کند.مهارت های زندگی بر ادراک فرد از کفایت خود واعتماد به نفس وعزت نفس اثر دارد وبنابراین نقش مهمی درسلامت روان دارد. همراه با افزایش سطح بهداشت روان ، انگیزهی فرد در مراقبت از خود ودیگران، پیشگیری از مشکلات بهداشتی ومشکلات رفتاری افزایش می یابد( سازمان بهداشت جهانی[4]،2009)
2-1-5- مهارتهای اصلی زندگی
کارشناسان مهارتهای زندگی را در چندین سطح بررسی می کنند :
سطح اول : مهارتهای پایهای واساسی روان شناختی واجتماعی هستند .این مهارتها به شدت متأثر از فرهنگ و ارزشهای اجتماعی هستند نظیر خود آگاهی وهمدلی .
خودآگاهی : به معنی توانایی وظرفیت فرد در شناخت خویشتن ونیز شناسایی خواسته ها، نیازها واحساسات خویش است. در این مهارت فرد همچنین می آموزد که چه شرایط یا موقعیت هایی برای وی فشارآورهستند.
همدلی : عبارت است از فراگیری نحوهی درک احساسات دیگران. در این مهارت فرد میآموزد که چگونه احساسات افراد دیگر را تحت شرایط مختلف درک کند. تفاوتهای فردی را بپذیرد و روابط بین فردی خود را با افراد مختلف بهبود بخشد.
سطح دوم : مهارتهایی هستند که تنها در شرایط خاص مورد استفاده قرار می گیرند نظیر مذاکره ، رفتار جرأت مندانه وحل تعارض .
جرأت ورزی : عبارت است از ابراز وجود خود ودرخواست حقوق خود بدون تجاوز به حقوق دیگران وباعث می شود که فرد اعتماد به نفس را در خود حس کند.
حل تعارض : از یک سو به معنی حد اقل رساندن قدرت تخریبی تعارض است واز سوی دیگر تعارض به صورت یک پدیده اثر بخش خلاق، سازنده وسودمند مبدل می سازد. استراتژیهای حل تعارض عبارتنداز رقابت ، همکاری، مصالحه، اجتناب، سازش.
سطح سوم : مهارتهای زندگی کاربردی هستند نظیر امتناع از سوء مصرف مواد .
این مهارتها عبارتند از :
1- مهارت تصمیم گیری : دراین مهارت افراد می آموزند که تصمیم گیری چیست وچه اهمیتی دارد. آنها همچنین با انواع تصمیم گیری آشنا شده ومراحل یک تصمیم گیری را گام به گام تمرین می کنند . دانشجویان همچنین با رابطه موجود میان تصمیم گیری و سایر مهارتهای زندگی از یک سو و رابطه تصمیم گیری با پیشگیری اولیه در بهداشت روانی از سوی دیگر آشنا می شوند.
2- مهارت حل مسأله :این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن روبروست. شناسایی و بررسی راه حل های موجود وبرگزیدن واجرای راه حل مناسب و ارزیابی فرایند حل مسأله به طوری که فرد دچار دغدغه و اضطراب نشود واز راه های غیر سالم برای حل مشکلات خویش استفاده نکند .
3- مهارت تفکر خلاق : توانایی تفکر خلاق یک مهارت سازنده وپایه برای نیل به سایر مهارتهای مرتبط با اندیشیدن است .در این مهارت افراد فرا می گیرند که به شیوه های متفاوت بیاندیشند واز تجربه های متعارف ومعمرلی خویش فراتر رفته راه حلهایی را خلق نمایندکه خاص و ویژهی خودشان است.
4- مهارت تفکر نقاد : این مهارت عبارت است از توانایی تحلیل عینی اطلاعات موجود با توجه به تجارب شخصی و شناسایی آثار نفوذی ارزشهای اجتماعی ، همسالان و رسانههای گروهی بر رفتار فردی .
5- توانایی برقراری ارتباط مؤثر : این مهارت به معنای ابراز احساسات ، نیازها ونقطه نظرهای فردی به صورت کلامی وغیر کلامی است .
6- مهارت ایجاد وحفظ روابط بین فردی : مهارتی است جهت تعامل مثبت با افراد به ویژه اعضای خانواده در زندگی روزمره (دلیری،1383).
1 -Chaeldz and Brooks
2 -Gilbert botvin
3- Miller
1- Wotld health organization
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 39
مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.
مهارت های زندگی
2-1-1- مهارت چیست ؟
اصطلاح مهارت در معانی مختلف بکار رفته است. وقتی گفته می شود کسی مهارت انجام کاری را دارد مثلاً مهارت تایپ کردن، این بدان معنی است که او بامهارت آموزش وتمرین می تواند به راحتی و به نحو احسن مطالب را تایپ نماید. او کاربرد تمام کلیدهای ماشین تایپ را می داند و به طرز صحیح از انگشتان خود استفاده می کند، او می تواند بدون نگاه کردن به کلیدهای ماشین تایپ ، باسرعت مطالب را تایپ نماید. ممکن است هر کسی بتواند از یک دستگاه ماشین تایپ استفاده کند و مطلبی را تایپ نماید. اگر مهارت تایپ کردن را نداشته باشد، برای پیدا کردن کلیدها باید کمی وقت صرف کرده تا حروف را پیدا کند و یا ممکن است فقط با یک انگشت کلمات را تایپ کند. یعنی حتی در صورت نداشتن مهارت لازم ، می تواند مطالب را تایپ کند. اما فرق بین کسی که مهارت تایپ کردن ندارد با کسی که این مهارت را دارد این است که او مطالب را در حداقل زمان با کمترین غلط تایپ می کند. داشتن مهارت در تمام زمینهها مطرح است به عنوان مثال نجاری، رانندگی، آشپزی ونقاشی و زمینههای دیگر در حقیقت مهارت یعنی داشتن زمینههای لازم برای انجام صحیح یک کار. در برنامه آموزش مهارتهای زندگی، مهارت یعنی : توانایی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر ، انجام مسئولیتهای اجتماعی، انجام تصمیم گیریهای صحیح، حل تعارضها و کشمکشها بدون توسل به اعمالی که بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زنند. به عبارت دیگر مهارتهای زندگی ، مهارتهای شخصی واجتماعی است که هر فردی باید آنها را یاد بگیرد تا بتواند در مورد خود ، انسانهای دیگر و کل اجتماع به طور مؤثر، شایسته و مطمئن عمل نماید (سازمان بهزیستی کشور، دفتر پیشگیری ازآسیبهای اجتماعی ،1386 ).
انسان قدرت سازگاری با محیط را از لحاظ جسمی وروحی دارد به طوری که نه تنها می تواند خودش را با محیط سازگار کند بلکه می تواند از تقلید کورکورانه دوری کند ومیتواند بر محیط تأثیر گذاشته و آن را به روشی مناسب (با مهارت ) تغییردهد(انتظار فومانی وصالحی،2013).
2-1-2- تعریف مهارتهای زندگی
مهارتهای زندگی عبارتست از آن گروه توانایی ها که فرد را برای مقابله مؤثر با کشمکشها در موقعیت های مختلف زندگی یاری می کند. این تواناییها فرد را قادر می سازد تا نسبت به سایر انسانها، جامعه، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کرده، سلامت جسمانی و روانی خود را تأمین کند (اسکندری ،1380).این مهارتها باعث افزایش توانایی شناختی شده و توانایی شخص را در مواجهه با انتظارات و سختیهای زندگی روزمره افزایش می دهد.هر قدر ظرفیت روانشناختی بالاتر وبیشتر باشد به همان اندازه شخص قادرخواهد بود سلامت روانی – رفتاری خود را در سطح بهتری نگه داشته و با شیوهای مثبت ، سازگارانه و کارآمد به حل وفصل مشکلات بپردازد( باغبانی،1392). واین تواناییها فرد را قادر می سازند که مسئولیتهای نقش اجتماعی خود را بپذیرد وبدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواستها، انتظارات و مشکلات روزانه به ویژه در روابط بین فردی ،به شکل مؤثری روبرو شود. چایلدز و بروکز[1](1987)به نقل از محمد خانی،(1389). مهارتهای زندگی را چنین تعریف کردهاند : همه مهارتها وآگاهیهایی که لازمهی زندگی مؤثر هستند و در چهار زمینه زندگی، خانوادگی ، تحصیلی ،اجتماعی و شغلی لازم و ضروری اند. به طوری که از این زمینهها قابل تعریف و قابل اندازه گیری به طور عینی می باشند.مفهوم زندگی،چیزی جزمواجهه با مسایل وکوشش برای فهم وحل آنهااست(شعبانی،1392).
2-1-3- تاریخچه مهارتهای زندگی
آموزش مهارتهای زندگی در سال 1979 وبا اقدامات آقای دکتر گیلبرت بولتوین[2] آغاز شد.وی در این سال یک مجموعه آموزش مهارتهای زندگی برای دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین شدکه با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه گردید.این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد می داد که چگونه با استفاده از مهارتهای رفتار جرأت مندانه ، تصمیم گیری و تفکر نقاد در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوء مصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین طراحی یک واحد پیشگیری اولیه بود . پژوهشها حاکی از آن بودند که این برنامه در پیشگیری اولیه چندین نوع مواد مخدراز جمله سیگار موفق بوده است(محمدخانی، 1389 ).
2-1-4- اهمیت مهارتهای زندگی
مطالعات فزایندهای ،آموزش مهارتهای زندگی را در پیدایش وتقویت توانمندیهایی ازقبیل تصمیم گیری، انگیزش پیشرفت ، پذیرش مسئولیت ، ارتباط سازنده با دیگران ، عزت نفس مثبت ، رشد مهارتهای سازمانی ، حل مشکل ، انتخاب هدف ، خود نظم دهی و مهارتهای ارتباطی و پیشگیری از آسیبها مؤثر ومفید دانستهاند (رحیمیان بوگر،محمدی فر،محمد علی ،نجفی،محمود،دهشیری،غلامرضا،1392).
آموزش مهارتهای زندگی با ارتقاء بهداشت روانی وآمادگی رفتاری، فرد را به رفتاری سالم و اجتماعی مجهز می کند( میلر[3] ،2008). آموزش مهارتهای زندگی فرد را قادر می سازد تا دانش، ارزش ها ونگرش ها را به توانایی های بالفعل تبدیل کند.مهارت های زندگی بر ادراک فرد از کفایت خود واعتماد به نفس وعزت نفس اثر دارد وبنابراین نقش مهمی درسلامت روان دارد. همراه با افزایش سطح بهداشت روان ، انگیزهی فرد در مراقبت از خود ودیگران، پیشگیری از مشکلات بهداشتی ومشکلات رفتاری افزایش می یابد( سازمان بهداشت جهانی[4]،2009)
2-1-5- مهارتهای اصلی زندگی
کارشناسان مهارتهای زندگی را در چندین سطح بررسی می کنند :
سطح اول : مهارتهای پایهای واساسی روان شناختی واجتماعی هستند .این مهارتها به شدت متأثر از فرهنگ و ارزشهای اجتماعی هستند نظیر خود آگاهی وهمدلی .
خودآگاهی : به معنی توانایی وظرفیت فرد در شناخت خویشتن ونیز شناسایی خواسته ها، نیازها واحساسات خویش است. در این مهارت فرد همچنین می آموزد که چه شرایط یا موقعیت هایی برای وی فشارآورهستند.
همدلی : عبارت است از فراگیری نحوهی درک احساسات دیگران. در این مهارت فرد میآموزد که چگونه احساسات افراد دیگر را تحت شرایط مختلف درک کند. تفاوتهای فردی را بپذیرد و روابط بین فردی خود را با افراد مختلف بهبود بخشد.
سطح دوم : مهارتهایی هستند که تنها در شرایط خاص مورد استفاده قرار می گیرند نظیر مذاکره ، رفتار جرأت مندانه وحل تعارض .
جرأت ورزی : عبارت است از ابراز وجود خود ودرخواست حقوق خود بدون تجاوز به حقوق دیگران وباعث می شود که فرد اعتماد به نفس را در خود حس کند.
حل تعارض : از یک سو به معنی حد اقل رساندن قدرت تخریبی تعارض است واز سوی دیگر تعارض به صورت یک پدیده اثر بخش خلاق، سازنده وسودمند مبدل می سازد. استراتژیهای حل تعارض عبارتنداز رقابت ، همکاری، مصالحه، اجتناب، سازش.
سطح سوم : مهارتهای زندگی کاربردی هستند نظیر امتناع از سوء مصرف مواد .
این مهارتها عبارتند از :
1- مهارت تصمیم گیری : دراین مهارت افراد می آموزند که تصمیم گیری چیست وچه اهمیتی دارد. آنها همچنین با انواع تصمیم گیری آشنا شده ومراحل یک تصمیم گیری را گام به گام تمرین می کنند . دانشجویان همچنین با رابطه موجود میان تصمیم گیری و سایر مهارتهای زندگی از یک سو و رابطه تصمیم گیری با پیشگیری اولیه در بهداشت روانی از سوی دیگر آشنا می شوند.
2- مهارت حل مسأله :این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن روبروست. شناسایی و بررسی راه حل های موجود وبرگزیدن واجرای راه حل مناسب و ارزیابی فرایند حل مسأله به طوری که فرد دچار دغدغه و اضطراب نشود واز راه های غیر سالم برای حل مشکلات خویش استفاده نکند .
3- مهارت تفکر خلاق : توانایی تفکر خلاق یک مهارت سازنده وپایه برای نیل به سایر مهارتهای مرتبط با اندیشیدن است .در این مهارت افراد فرا می گیرند که به شیوه های متفاوت بیاندیشند واز تجربه های متعارف ومعمرلی خویش فراتر رفته راه حلهایی را خلق نمایندکه خاص و ویژهی خودشان است.
4- مهارت تفکر نقاد : این مهارت عبارت است از توانایی تحلیل عینی اطلاعات موجود با توجه به تجارب شخصی و شناسایی آثار نفوذی ارزشهای اجتماعی ، همسالان و رسانههای گروهی بر رفتار فردی .
5- توانایی برقراری ارتباط مؤثر : این مهارت به معنای ابراز احساسات ، نیازها ونقطه نظرهای فردی به صورت کلامی وغیر کلامی است .
6- مهارت ایجاد وحفظ روابط بین فردی : مهارتی است جهت تعامل مثبت با افراد به ویژه اعضای خانواده در زندگی روزمره (دلیری،1383).
1 -Chaeldz and Brooks
2 -Gilbert botvin
3- Miller
1- Wotld health organization
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 68
مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.
فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 44 صفحه
بخشی از اسلایدها:
شایستگی یک لازمه متعارف برای یک فرد به منظور به درستی انجام دادن یک کار خاص است.
شامل ترکیبی از دانش ، مهارت و رفتار مورد استفاده در جهت بهبود عملکرد می باشد. شایستگی وضعیت یا کیفیت مناسب داشتن برای انجام نقشی خاص است.
شایستگی ترکیبی از دانش، رفتار و مهارتهای صریح و ضمنی است که به شخص، نیروهای بالقوه برای اثر بخشی در عملکرد کاری را می دهد
توان جمع آوری، پالایش و انتخاب
توانایی کاربرد علوم در جهت رشد اقتصادی بلندمدت
توان ایجاد فرصت های یادگیری مداوم برای خود
دارا بودن اطلاعات گسترده در زمینه های گوناگون و تعمق در تعداد محدودی از آ نها
جمع آوری، سازماندهی و تجزیه و تحلیل اطلاعات
باور و اهتمام به مشارکت پژوهش در آموزش
توانایی حل مسأله
مهارت به کارگیری فن آوری و فرا فن آوری
شیوه به کارگیری دانش در بازار
توان رشد و پرورش ابعاد و شخصیت انسانی تا بالاترین حد
درک تغییرات صورت گرفته و قابل پیش بینی در بازار کسب و کار
مهارت های مربوط به اخلاق حرفه ای و شغلی یا داشتن تعهد و اخلاق کار
افزایش مستمر سطح استاندارد و صلاحیت های شغلی یا قابلیت آموزش دیدن حین کار
مهارت عضویت مسؤول و مشارکت جو در جامعه
توانایی تفاهم و زندگی مسالمت آمیز به دور از هر گونه تعصب و ناشکیبایی
اعمال و احقاق مسؤولیتها و حقوق فردی و اجتماعی
محلی اندیشی
کار گروهی
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل: ppt _ pptx
( قابلیت ویرایش )
قسمتی از محتوی متن پاورپوینت :
تعداد اسلاید : 25 صفحه
مهارت نه گفتن جرات ورزی جرأتورزی یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است که به افزایش اعتماد به نفس خودمان و جلب احترام دیگران منجر میشود. خیلی از آدمها در رویارویی با مشکلات زندگی ناتواناند و در مقابل، عدة دیگری میتوانند از این مشکلات به آسانی عبور کنند و به کسانی تبدیل شوند که ما به آنها میگوییم آدمهای موفق.
آیاجرات ورزی قابل آموزش است؟
؟
؟
!!! روانشناسان با بررسی زندگی همین آدمها به فرایندهای مشابهی دست پیدا کردند تحت عنوان «راهبردهای مقابلهای» و مشاهده کردند که این راهبردها یک ویژگی مهم دارند: میشود آنها را آموزش داد مهارت نه گفتن یا جرات ورزی یکی از جذابترین و کاراترین مهارتهای مقابلهای، جرأتورزی است.
جرأتورزی ترجمة کلمة انگلیسی Assertiveness است.
متأسفانه این کلمه در زبان فارسی و در کتابهای مختلف، به شکلهای مختلفی آمده است: جرأتورزی، جرأتمندی، ابراز وجود، قاطعیت و...
بعضیها هم خودشان را راحت کردهاند و گفتهاند: «مهارت نه گفتن».
به نظر میرسد جرأتورزی، بهتر ابعاد این مهارت را منتقل میکند.
جرات ورزی چیست ؟
؟
جرأتورزی توانایی ابراز خود و احقاق حقوق خود بدون تجاوز به حقوق دیگران است.
عمل به شیوة جرأتورزانه به شما اجازه میدهد تا اعتماد به نفس را در خود حس کنید و موجب برانگیختن حس احترام دوستان و آشنایان شوید. جرأتمندی امکان دستیابی به روابط صادقانه را افزایش میدهد و به شما کمک میکند تا دربارة خودتان احساس بهتری داشته باشید و بر موقعیتهای روزمره، تسلط بیشتری پیدا کنید.
جرأتورزی رابطة تنگاتنگی دارد با حقوقی که ما بهعنوان یک فرد برای خودمان در نظر میگیریم من حق دارم که ......
من حق دارم به دیگران بگویم دوست دارم با من چگونه رفتار شود. من حق دارم بگویم «نه»، «من نمیدانم»، «من نمیفهمم» یا حتی «من اهمیت نمیدهم» و البته حق دارم قبل از ابراز آنها زمانی برای فکر کردن در موردشان داشته باشم. من حق دارم از دیگران درخواست اطلاعات یا کمک کنم بدون این که به خاطر نیازهای خود دستخوش احساسات منفی شوم من حق دارم که ....
من حق دارم افکارم را تغییر دهم، اشتباه کنم و گاه غیرمنطقی عمل کنم و البته پیامدهای آن عمل را کاملا میپذیرم. من حق دارم خودم را دوست بدارم، هر چند میدانم کامل نیستم و گاهی کارها را پایینتر از حد توانایی کامل خود انجام میدهم. من حق دارم روابط مثبت و رضایتبخش برقرار کنم.
روابطی که در آن احساس آرامش کنم و آزادم صادقانه احساسم را بیان کنم و حق دارم روابط خود را اگر نیازهایم را برآورده نسازد، تغییر یا خاتمه دهم.
من حق دارم که ...
من حق دارم زندگی خود را به هر شیوهای که خودم میخواهم تغییر و تحول دهم. من حق دارم مسؤول مشکلات دیگران نباشم. من حق دارم انتخابهای خاص خودم را داشته باشم و دلیلی برای توجیه همة آنها به دیگران وجود ندارد. جرأتها و آدمها با کمی آسانگیری میتوانیم بگوییم آدمها در مورد ابراز حقوقشان در روابط اجتماعی چهار دستهاند: 1- منفعل این آدمها معمولا سبک ارتباطی منفعلانهای دارند.
اگر بخواهیم کلمة صریحتری به جای صفت این افراد بگذاریم «بیجرأت» بهترین گزینه است.
ما در ظاهر این افراد را
متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید
لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت: توجه فرمایید.
دانلود فایل پرداخت آنلاین