یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بیماری اوریون

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله بیماری اوریون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تصویر یک فرد قبل و بعد از بیماری
اوریون (به انگلیسی: Mumps) یک بیماری ویروسی است که معمولاً کودکان را مبتلا می‌کند. این بیماری یک عفونت واگیردار است[۱].علائم اوریون شامل سردرد، تب، تورم غدد لنفاوی، و آبریزش بینی و چشم است.
اوریون یک بیماری عفونی دوران کودکی است که بیشتر کودکان بالای دو سال را مبتلا می سازد. این بیماری توسط یک ویروس ایجاد می شود و دوره کمون آن 14 تا 21 روز است .
ممکن است یک یا دو روز پیش از شروع علائم عمده، کودک دچار بد حالی عمومی شود ، سپس غدد بزاقی در ناحیه بناگوش و زیر چانه متورم می شوند ، این علامت می تواند همراه تب دیده شود. تورم ممکن است نخست در یک طرف صورت ایجاد شده و سپس طرف دیگر را درگیر سازد و یا این که همزمان در هر دو طرف بروز کند. تورم غدد بزاقی سبب درد هنگام بلعیدن می شود. همچنین ممکن است به علت توقف ترشح بزاق از غدد بزاقی ، خشکی دهان وجود داشته باشد. تورم بیضه ها یا تخمدان در موارد نادر دیده می شود، علیرغم این علائم ، اوریون یک بیماری کم خطر است ، با این حال اگر قبل ، در طی و یا بعد از تورم غدد بزاقی کودک دچار درد و سفتی گردن شود، علامت بروز مننژیت ناشی از اوریون است که می تواند خطرناک باشد. اقداماتی که شما می توانید برای کمک به کودک انجام دهید: برای کمک به کودک می توانید غذاهای مایع مثل شیر، سوپ و یا ماست به او بدهید تا بلع غذا آسانتر بشود. نخستین اقداماتی که شما می توانید انجام دهید: 1- نخست درجه حرارت بدن را کنترل کنید و اگر حرارت بالا بود با استفاده از اسفنج مرطوب ، تب را پایین بیاورید؛ 2- از غذاهای مایع برای کودک استفاده کنید؛ 3- برای برطرف کردن خشکی دهان ، مایعات فراوان به کودک بدهید و در صورت وجود مشکل در نوشیدن از نی استفاده کنید؛ 4- یک کیسه آب گرم را در یک حوله پیچیده و آن را روی موضع درد قرار دهید؛ 5- برای تأیید تشخیص هرچه زودتر با پزشک مشورت کنید. همچنین در صورت بدتر شدن بیماری پس از گذشت 10 روز و و جود سردرد یا سفتی گردن حتماً با پزشک تماس بگیرید. اقداماتی که پزشک انجام می دهد: - هیچ درمان خاصی برای اوریون وجود ندارد ، پزشک شما ممکن است توصیه کند که تا 5 روز پس از بین رفتن تورم غدد بزاقی ، از رفتن کودک به مدرسه جلوگیری کنید؛ - اگر بیضه ها متورم و دردناک هستند ، ممکن است پزشک استراحت مطلق و شربت استامینوفن توصیه کند تا تورم از بین برود؛
اوریون یک عفونت خود به خود محدود شونده است که امروزه به دلیل واکسیناسیون در کشورهای توسعه یافته به ندرت دیده می شود. علایم مشخص بیماری اوریون شامل تب و تورم پاروتید یک طرفه و تندرنس است. مننگو انسفالیت و اورکیت نیز به طور شایع در اوریون رخ می دهد

 

 

 

.
سبب شناسی اوریون
ویروس اوریون از خانواده پارامیکسوویریده و گروه Rubulavirus است. ویروس یک RNA تک رشته ای است. دو گلیکوپروتئین سطحی HN و F منجر به جذب ویروس به سلول های میزبان و ورود به داخل سلول می گردند.
انسان تنها میزبان طبیعی ویروس است.
اپیدمیولوژی اوریون
در گذشته بیماری اوریون در نواحی مختلف، در سن ۹-۵ سالگی دیده می شد. امروزه با انجام واکسیناسیون، این بیماری در سنین بالاتر یعنی ۲۴-۱۸ سالگی دیده می شود.انتقال اوریون از فرد به فرد و از طریق ذره های تنفسی رخ می دهد.
ویروس در بزاق فرد مبتلا ۷ روز پیش از تورم پاروتید تا ۷ روز پس از تورم پاروتید دیده می شود.
حداکثر دوره ی عفونت زایی اوریون ۲-۱ روز قبل تا ۵ روز پس از تورم پاروتید است.
پاتولوژی و پاتوژنز اوریون
هدف ویروس اوریون: غدد بزاقی- سیستم عصبی مرکزی- پانکراس و بیضه ها است و با شیوع کمتر تیروئید- تخمدان ها - قلب – کلیه ها – کبد و مایع سینوویال مفصلی است.
شروع عفونت ویروس در اپی تلیوم راه های تنفسی فوقانی است. گسترش عفونت به لنف نودها و درناژ لنفاوی منجر به رسیدن ویروس به سلول های هدف می گردد. ویروس باعث نکروز سلول های هدف می شود.
علایم بالینی اوریون
دوره انکوباسیون اوریون حدود ۲۵-۱۲ روز است ولی معمولاً ۱۸-۱۶ روز می باشد. درگیری با ویروس اوریون طیف وسیعی از موارد بدون علامت تا موارد تیپیک تورم پاروتید یا درگیری سیستم های مختلف بدن دارد.درموارد تیپیک علایم پرودرمال ۲-۱ روز طول می کشد که شامل تب و سردرد و تهوع است. سپس پاروتیدیت شروع می گردد که می تواند یک طرفه باشد ولی در ۷۰% موارد دوطرفه می شود. تورم و تندرنس پاروتید ممکن است همراه با درد گوش باشد. با پیشرفت تورم زاویه چانه پر می شود وبه طرف بالا و خارج پیشرفت می کند.مجرای stensen ممکن است قرمز و متورم باشد.
اوج تورم پاروتید در روز سوم مشاهده می شود و در عرض ۷ روز به تدریج کاهش می یابد.
تب در عرض ۵-۳ روز قطع می شود. در موارد نادر راش نیز دیده می شود.
تورم غدد تحت فکی ممکن است با یا بدون درگیری پاروتید دیده شود.ادم ناحیه ی بالای استرنوم ممکن است به دلیل انسداد لنفاوی رخ دهد.
تشخیص اوریون
در مواقع شیوع اوریون تشخیص بر اساس شرح حال، تماس با موارد مبتلا و دوره انکوباسیون است. تأیید تشخیص پاروتیدیت با بالا رفتن آمیلاز سرم می باشد.
لکوپنی همراه با لنفوسیتوز نسبی نیز یافته ی شایعی است. امروزه در بیماران با پاروتیدیت بیش از ۲ روز، در موارد ناشناخته، تشخیص اختصاصی با تستهای سرولوژیک و ویرولوژیک انجام می شود.
ویروس در ترشحات تنفسی فوقانی، CSF و یا ادرار در فاز حاد بیماری دیده می شود.افزایش بارز آنتی بادی IgG از تست ها ی تشخیصی است، اما ممکن است با ویروس پاراانفلوانزا تداخل داشته باشد.
تست های پوستی در بیماری اوریون نه حساسیت دارند و نه اختصاصی هستند و نباید به کار روند.
تشخیص های افتراقی اوریون
تورم پاروتید در سایر بیماری ها نیز دیده می شود. ویروس های پاراآنفلوانزای ۲و ۳ ، انفلوانزا
A ، سایتومگالوویروس، EBV ، انتروویروس و HIV .
پاروتیدیت چرکی در استافیلوکوک ارئوس به صورت یک طرفه با تندرنس شدید همراه است.
لکوسیتوز و درناژ چرکی از مجرای stensen دیده می شود.
آدنیت تحت فکی و تورم غدد لنفاوی گردنی نیز گاه با پاروتیدیت اشتباه می شود.
تورم غیر عفونی پاروتید و انسداد مجرای stensen در بیماری های کلاژن واسکولار نظیر شوگرن و SlE و تومور نیز دیده می شود.
عوارض اوریون
شایع ترین عارضه ی اوریون، مننژیت با یا بدون انسفالیت ونیز درگیری گنادال است.
عوارض غیر شایع شامل کنژکتیویت، نوریت اپتیک، پنومونی، نفریت، پانکراتیت و ترومبوسیتوپنی است.عفونت مادر با ویروس اوریون در ۳ ماه اول بارداری منجر به افزایش خطر از دست رفتن جنین می گردد. هیچ آنومالی جنینی با ویروس اوریون دیده نشده است.
مننژیت و انسفالیت
ویروس های اوریون نوروتروپیک هستند و از طریق شبکه کوروئید وارد CNS می شوند وموجب عفونت اپی تلیوم و سلول های اپاندیمال می شوند.درگیری علامت دار CNS در ۳۰-۱۰% افراد مبتلا دیده می شود. اما پلئوسیتوز در CSF در ۶۰-۴۰% از موارد پاروتیدیت اوریونی دیده می شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بیماری اوریون

دانلود مقاله قطب جنوب

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله قطب جنوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

علیرغم سرمای فوق العاده ، اقیانوسی که قطب جنوب را احاطه کرده غنی ترین ناحیه جهان از نظر حیات است . طی ماههای تابستان ، گیاهان میکروسکوپی پراکنده شده برای گروههای بزرگ کریل ها غذا فراهم می آورند و اینها به نوبه خود غذای پنگوئنها ، سیلها و والها را فراهم می کنند . اکثر حیوانات قطب جنوب در تابستان تولید مثل می کنند اما پنگوئنهای امپراطور در پاییز تخم گذاری می کنند و نرها در طی سردترین ماههای سال روی تخم ها می خوابند. دریاهای پوشیده از یخ اطراف قاره قطب جنوب ، خانه گونه های بسیاری از حیوانات است.

 

 

 

قطب جنوب قاره ای است که کاملاَ توسط دریا احاطه شده است . لایه یخی قطب جنوب اکثر زمین را می پوشاند در حالیکه روی قطعه سنگهای یکدست کشیده است . مساحتی بالغ بر 13 میلیون کیلومتر مربع (5 میلیون مایل مربع) را در بردارد و 4000 متر (13000 پا) عمق را دارا می باشد.

 


یخ دریا
یخ دریای حقیقی زمانی شکل می گیرد که روی دریا یخ می زند . ضخامت این لایه یخ بیش از 5 متر (15پا) نمی باشد . در حین زمستان شمال ، یخ دریا تقریباَ 7/11 میلیون کیلومتر مربع (5/4 میلیون مایل مربع) را در اقیانوس منجمد شمالی پوشش می دهد . در قطب جنوب یخ دریا در زمستان حدوداَ 19 میلیون کیلومتر مربع (5/7 میلیون مایل مربع) از اقیانوس اطراف قطب جنوب را پوشش می دهد . همانطور که دریا یخ می زند ، یخ جلویی به سمت جلو شروع به حرکت ، حدود 4 کیلومتر (5/2 مایل) در روز می نماید.
کوه یخی و جزایر یخی
وقتی که قسمتی از یخچچال وارد دریا می شود و می شکند به شکل یک کوه یخی و جزیره یخی در می آید . آنها می توانند صدها یارد کلفتی داشته باشند ، اما فقط یک دهم قد آنها قابل رویت در بالای سطح دریا می باشد . در قطب جنوب ، بعضی جزایر یخی مساحتی بیش از 1036 کیلومتر مربع (400 مایل مربع) را دارا می باشند.

 

 

 


حیات قطبی
در قطب شمال و جنوب ، شکار کردن یکی از اثرات مخرب بر روی حیات وحش می باشد . بسیاری از حیوانات قطبی شامل والها ، شیران دریایی و پنگوئنها برای گوشتشان شکار می شدند . قبل از روزهای روشنایی با برق ، آنها برای چربیشان نیز شکار می شدند که این چربیها برای لستفاده در چراغهای روغن سوز تبدیل به روغن می شدند . جمعیت والها از همه ، بیشتر زجر کشید و تعداد آنها بصورت مصیبت باری کاهش پیدا کرد . وقتی که بازار روغن چراغ از بین رفت ، کشتار والها برای گوشتشان ادامه پیدا کرد . در 1994 اقیانوس اطراف قطب جنوب منطقه محافظت شده ای برای والها معین شد . بدون تهدید به شکار شدن ممکن است جمعیت والها بازسازی شود . برای این منظور انتظار چندین دهه می رود ، در هر حال این بخاطر نسبت زاد و ولد آهسته آنها می باشد.
انرژی ، صنایع و حیات
از بین رفتن سایر منابع طبیعی نیز می تواند برای حیات جانوران تهدید کننده باشد . قطب شمال و قطب جنوب هر دو ذخایر عظیمی از نفت ، گاز طبیعی ، زغال سنگ و مواد معدنی هستند . تا بحال ، سرمایه مواد معدنی قطب جنوب دست نخورده باقی مانده است . با این وجود ، در قطب شمال ، صنایع اصلی ، استخراج گاز و نفت می باشد . یکی از مهمترین مناطق تولید نفت ، دریای بیفورت نزدیک آلاسکای شمالی می باشد . نفت از بستر عمیق دریا به بالا رانده می شود و سپس از میان آلاسکا توسط خطوط لوله به بندری در اقیانوس آرام به اسم ولدز ، پمپ می شود . هر جا که نفت انتقال می یابد ، خطر مسدود شدن یا آلودگی وجوددار . در بیست و چهارم مارس 1989، تانکر نفت راکسان ولدز 42 میلیون لیتر (11 میلیون گالن) نفت خام را در آبهای پرنس ویلیام سوند ، در ساحل جنوبی آلاسکا ، وارد کرد . و میلیونها حیوان شامل سمورهای دریایی و عقابهای سرسفید را بصورت مصیبت باری کشت .

 


جنوبگان
به قاره‌ای که پیرامون قطب جنوب زمین را در بر گرفته قاره جنوبگان می‌گویند. این قاره سردترین نقطه کره زمین است و کمابیش همه رویه آن با یخ پوشیده شده است.
کشف قاره جنوبگان در اواخر ژانویه سال ۱۸۲۰ میلادی صورت گرفت. برای جزئیات بیشتر در این باره به نوشتار تاریخ جنوبگان مراجعه کنید. جنوبگان پنجمین قاره بزرگ کره زمین پس از آسیا، آفریقا، آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی است ولی با این وجود کمترین جمعیت همه قاره‌ها را دارد. همچنین بلندترین میانگین ارتفاع، کمترین میانگین رطوبت و پایین‌ترین میانگین دما در میان همه قاره‌های جهان به این قاره تعلق دارد.
باور به وجود سرزمینی جنوبگانی یعنی قاره‌ای بس بزرگ که در دورترین نقطه کره زمین قرار گرفته باشد تا بتواند "توازن" کره زمین را در برابر خشکی‌های عظیم شمال آن حفظ کند از زمان بطلمیوس یعنی سده نخست میلادی وجود داشته است. بطلمیوس این مسئله را مطرح می‌کرد که وجود چنین سرزمینی برای حفظ قرینگی خشکی‌ها لازم است. ترسیم خشکی‌های بزرگی در جنوب کره زمین در نقشه‌های قدیمی رایج بود از جمله در نقشه‌های معروف پیری رئیس، دریاسالار ترکیه عثمانی (از سده ۱۶). حتی پس از این‌که در اواخر سده هفدهم کاشفان دریافتند که آمریکای جنوبی و استرالیا جزئی از "جنوبگان" افسانه‌ای نیستند باز در باور جغرافیدانان آن دوره، منطقه قطب جنوب بسیار بزرگ‌تر از مساحت راستین آن تصور می‌شد.
پنگوئن فرمانفرما از پرندگانی است که در این قاره زندگی می‌کند.

 

 

 

ذوب یخ هاى قطب جنوب : عصر یخ یا گلخانه
فیلم علمى _ تخیلى «روز پس از فردا» داستانى از وحشت و هراس حقیقى را به تصویر مى کشد. زمین و تقریباً هر چیزى که در آن است، به ناگهان منجمد مى شود. شگفت آورتر اینکه رویداد مذکور حاصل پدیده گرم شدگى زمین است. اما آیا واقعاً دوران سردى را در پیش داریم؟
چه کسى دیواره یخى لارسن را مى شناسد؟ این کوه عظیم یخى شناور در آب هاى دریا که در ارتباط با یخچال هاى خشکى شبه جزیره قطب جنوب است، زمان درازى تنها براى پژوهشگران قطب جالب بود. لیکن در سى و یکم ژانویه سال 2002 ناگهان این غول یخى نظر تمام جهانیان را به خود جلب کرد. دلیل: عکس هاى ماهواره هاى ناسا نشان دادند که چگونه ظرف یک فاصله زمانى پنج هفته اى تکه بزرگى از یخ به حجم 3250 کیلومترمربع تقریباً به بزرگى مالورکا _ از دیواره یخى لارسن جدا شد. کارشناسان حدس مى زنند که آب حاصل از ذوب یخ ها همچون چشمه هاى کوچک بى شمار به داخل دیواره یخى راه یافته و آنجا یخ زده و بدین ترتیب حجمى اضافه تشکیل شده که قاعدتاً از تکه یخ غول آسا جدا شده است. این تکه یخ که به نام «لارسن ب» خوانده شد، 220 متر ضخامت و 720 میلیارد تن وزن داشت و به هزاران تکه کوچک تقسیم شد.
این نخستین بارى نیست که یخ موجود در قطب جنوب از بین مى رود. در ماه هاى مارس و مه سال 2000 تکه هاى بزرگى از کمربند یخى جدا شده و از بین رفتند. یک رکورد جهانى تا آن زمان، تکه اى از یخ به بزرگى ده هزار کیلومترمربع جدا و به سمت دریاى روس (Ross) رهسپار شد.
در فیلم علمى _ تخیلى رولاند امریش «روز پس از فردا» یک دانشمند پژوهشگر آمریکایى هوا به نام جک هال ماجرایى را درست شبیه آنچه که بر سر دیواره یخى لارسن آمده پیش بینى مى کند که در سال 2002 رخ مى دهد. در این فیلم هالیوود که به یک شعر حماسى بیشتر شبیه است نیز تکه عظیم یخ جدا مى شود. خدمه هال با رویدادى به غایت دهشتناک مواجه شدند. شکافى عظیم (با استفاده از متحرک سازى کامپیوترى) در یخچال مقابل شان دهان باز کرد و تقریباً آنها را بلعید. در اینجا واقعیت و خیال درهم مى آمیزند: امریش در فیلمنامه تمام جزئیات تلاش هاى این انسان ها را به تصویر مى کشد. اما کارگردان با لحن هجوآمیزى مى گوید: «باید در نوشتن فیلمنامه تعجیل مى کردیم، والا از فیلم سینمایى خبرى نبود، تنها چیزى که باقى مى ماند مستندسازى رویدادها بود.» منشأ و علت واقعه اى براى یخ هاى قطب جنوب رخ داد و پیش زمینه داستان فیلم همانا گرم شدن روزافزون کره زمین است: بدین ترتیب میدان هاى یخ قطب ها بیش از پیش ذوب مى شوند. زمینه ساز چنین دگرگونى در آب و هوا اثر گلخانه اى است با بالاترین سطح گازهاى مضر از نقطه نظر آب و هوا مثل دى اکسیدکربن(Co2) در جو، کره زمین را پوششى از گاز فرا مى گیرد، چنین رویدادى نتایج مرگبارى را به دنبال دارد. گرماى بیشترى از خورشید به کره زمین مى تابد چرا که این اشعه گرمایى در فضا منعکس مى شود. نتیجه آن که نوعى شبنم ناشى از گرما ظاهر خواهد شد (قطره آب به کندى تبخیر مى شود)، توده هاى عظیم یخى شروع به آب شدن خواهند کرد و مقادیر فراوانى از آب شیرین سرد به داخل اقیانوس ها سرازیر خواهند شد. امریش کارگردان فیلم از این واقعیت علمى به عنوان نقطه شروع سوگنامه آب و هوایى خویش استفاده مى کند. گلوله هاى شناور حرارت سنج ها در آتلانتیک شمالى دیوانه مى شوند و خبر از آن مى دهند که چشمه هاى آب گرم در اقیانوس واقع در نیمکره شمالى خشک شده اند.
همچنانکه این «حرارت» به نقطه اوج خود مى رسد، فاجعه سرما نیز به کمک جلوه هاى ویژه قطعى و تاثیرگذار به نظر مى رسد: رگبارهاى تگرگ به درشتى مشت انسان توکیو را درهم مى کوبند، بادهاى سخت و توفانى لس آنجلس را خالى از سکنه مى کنند، یک موج عظیم مد آب هاى اقیانوس نیویورک را در خود غرق مى سازد. آنگاه فاجعه عظیم رخ مى دهد: سرتاسر نیمکره شمالى در زیر یخ و برف مدفون مى شود. فیلمنامه مى گوید که هواى بسیار سرد منهاى 101 درجه سانتیگراد از استراتوسفر به سمت زمین مى آید و انسان ها در ظرف چند ثانیه جملگى یخ مى زنند.
تصاویر امریش تکان دهنده اند ولى باورکردنى به نظر نمى رسند. از یک سو روزانه اخبارى راجع به گرم تر شدن تدریجى سیاره مان مى شنویم و مى خوانیم، از طرف دیگر عصر جدیدى از یخ پیش بینى مى شود. کدامیک را بپذیریم؟
یک منبع آگاه احتمالاً مى تواند پاسخگوى پرسش هاى ما پیرامون آب وهوا باشد. «گروه بین دولتى براى تغییر آب و هوا» شامل جمعى از زبده ترین کارشناسان است. مذاکرات پیرامون آب و هوا در چارچوب ملل متحد نیز براساس اعلامیه این گروه صورت مى گیرد. بر طبق گزارشات گروه طى فاصله زمانى 1990 تا 2100 درجه حرارت کل کره زمین به طور متوسط بین 4/1 تا 8/5 درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت (در مجموع در طول قرن بیستم: به علاوه 6/0 درجه). تفاوت بین این دو رقم قابل توجه است، چه به سختى مى توان آثار حاصل از عوامل گوناگون دخیل در این پدیده را به دقت پیش بینى نمود: عواملى چون افزایش جمعیت یا افزایش گاز (Co2)در نتیجه استفاده از سوخت هاى فسیلى، به علاوه تغییرات در آب و هوا بسیار به کندى صورت مى گیرد: حتى اگر بشر انتشار گازهاى گلخانه اى را به سرعت به صفر برساند.

 

ده ها سال طول مى کشد که گرم تر شدن کره زمین متوقف شود. درست مثل اتومبیلى که با سرعت بالایى در حرکت است، براى آن که از سرعتش کاسته شود، لازم است چندین کیلومتر مسافت را طى کند. بسته به اینکه گرم شدن زمین و آب شدن توده هاى یخ تا چه اندازه شدید باشد سطح آب اقیانوس ها بین 20 تا 86 سانتیمتر افزایش خواهد یافت. بدون اقدامات حفاظتى همچون برپا کردن سدهاى مرتفع مساحت وسیعى از سواحل دریاها و اقیانوس ها و زمین هاى در مجاورت آنها به زیر آب خواهند رفت. بسیارى از جزایر رویایى دریاى جنوب براى همیشه محو خواهند شد.
اما همین حالا هم شاهد نتایج حاصل از پدیده قدرتمند گرم تر شدن زمین هستیم: طوفان هایى که تاکنون نظیرشان اتفاق نیفتاده، باران هاى سیل آسا و طغیان رودخانه ها، تابستان هاى گرم و طاقت فرسا با تلفات عظیم در محصولات گیاهى و دامى و آتش سوزى هاى وسیع جنگل ها، یخچال هاى آلپ آب و در بسترهاى عظیم یخى خلل وارد مى شود و ساختمان ها دستخوش تزلزل مى شوند. اکوسیستم درهم مى ریزد، تمام حیوانات و گیاهان نابود مى شوند و فضاى زندگى انسان ها به شدت در معرض تهدید قرار مى گیرد. «گروه بین دولتى براى تغییر آب و هوا» در «خلاصه اى براى سیاستگزاران» باز هم نتایج بیشترى را برمى شمارد. سالخوردگان بیشترى به خاطر گرما جان خود را از دست مى دهند؛ عوامل مضر و بیمارى زا گسترش مى یابند (مثلاً پشه هاى مالاریا راه سرزمین هاى شمالى تر را در پیش مى گیرند)؛ کوه هاى بیشترى ریزش مى کنند، فرسایش زمین ها و سواحل دریاها سرعت مى گیرد، حتى جزایر مرجانى نیز در این میان آسیب مى بینند و زمانى که بسترهاى یخى دائمى اندک اندک ذوب مى شوند، مقادیر عظیمى متان و دى اکسیدکربن آزاد و اثر گلخانه اى بیش از پیش تشدید مى شود. اگرچه دانشمندان در مورد این آثار و نتایج اتفاق نظر دارند، ولى افزایش سریع دماى زمین در ده سال اخیر پرسش هاى زیادى را براى انسان مطرح کرده که لازم است پاسخ هایى براى آنها پیدا شود. افزایش شدت حرارت خورشید در 100 ساله اخیر تنها موجب 2/0 درجه افزایش درجه حرارت زمین شده است.
گرم تر شدن زمین یک واقعیت است که در حدود مشخصى اتفاق خواهد افتاد. اما چگونه مى توان از این واقعیت این طور نتیجه گرفت که دوران یخبندانى در راه است؟ لااقل آن طور که امریش وانمود مى کند. کارگردان و فیلمنامه نویس در فیلم خویش از آنجا شروع مى کنند که یخ هاى ذوب و رها شده از قطب هاى کره زمین با جریانات آب گرم اقیانوس ها برخورد پیدا مى کنند. چنین فیلمنامه اى را نمى توان پیشاپیش رد یا قبول کرد، چه یک بار حدود 11هزار تا 12هزار سال پیش جریان اقیانوسى گلف استریم کاملاً متوقف شد. در این زمان پس از یک دوره آب و هواى گرم درجه حرارت در گرینلند در مدار 15 درجه به یک بار افت کرد. بدین ترتیب تا آنجا که به دانشمندان مربوط مى شود، مى توان از وضعیت جریان آب داخل اقیانوس ها به عنوان شاخصى از وضعیت کلى آب وهوا استفاده نمود

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قطب جنوب

دانلودمقاله زندگی بودا

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله زندگی بودا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
«گوتاما بودا» در سال 560 پیش از میلاد مسیح در «لومبینی» نزدیک شهر کهن «کاپیلاواتسو» در جنوب نپال پا به عرصه هستی نهاد. «گوتاما» پسر «سودودانا» یکی از شاهزادگان قبیله «شاکیا» یا طبق بعضی روایات، پادشاه «شیاکیاها» بود. اسم «گوتاما» عنوانی است که قبیله های «شاکیاها» بنا به سنن کهن خانوادگی از اسامی پاکبازان کهن گرفته بوده اند. «بودا» پیش از آنکه به واقعیت بیدار شود معروف به «گوتاماشاکیامونی» یا «مرتاض شاکیاها» بوده است، بعد از آنکه وی به واقعیت رسید او را «بودا» یا «آنکه به واقعیت بیدار شده است» نام گذاردند و اسامی دیگری نیز چون «سیدارتا» «آنکه به هدف نهائی رسیده است» و «تاتهاگاتا» «آنکه بدان ساحل پیوسته است» یا «چنین رفته» (یا چنین آمده است) به او تعلق گرفت. رساله های «جاتاکا» شرح زندگی «بودا» را توأم با افسانه های معجزه آسا جلوه داده اند و ما بودا را بنا به همین افسانه ها معرفی خواهیم کرد.
پیش از آنکه بودا در این جهان ظاهر شود، «بودی ساتوائی» (بودای بالقوه) بوده است که در فردوسی معروف «توشیتا» می زیسته است. خدایان او را مأمور ساختند تا ظاهر شود و بر گسستن زنجیر اسارت همت بگمارد. بودای آینده پدر و مادر و خانواده نجیبی را که می بایستی در آن بدنیا آید و بزرگ شود برگزید. ما در آینده او «ماهامایا» همسر پادشاه «شاکیاها» شبی بخواب دید که فیل سفید و باشکوهی از آسمان پائین آمده و در بطنش جای گرفته است. منجمین شاه در تعبیر این رؤیا متفق الاراء گفتند که ملکه فرزندی در بطن دارد که یا به مقام فرمانروائی جهان خواهد رسید و یا خانه و دنیا را ترک گرفته و بودا خواهد شد. ملکه که روزی برای دیدن خویشاوندان خود بسوی شهر «دماهرادا» رهسپار بود در نزدیکی «لومبینی» احساس کرد که هنگام وضع حمل فرا رسیده است. وی دست راستش را برای گرفتن شاخه درختی دراز کرد و درخت خم شد و شاخه خود را در دست ملکه جای داد و ملکه بدون احساس کوچکترین دردی، فرزندی از پهلو بدنیا آورد. پیدایش بودا طبق این روایت نوعی تولد بکر و زایش دوشیزگانه بوده است و از این رو شباهت بسیار به وجود آمدن مسیح دارد.
تمام خدایان از قبیل «ایندرا» و غیره در این وضع حمل معجزه آسا حضور داشتند و چهار فرشته برهمن، نوزاد را در دست گرفتند. نوزاد پس از دنیا آمدن پای روز زمین نهاد، سرود پیروزی خواند و هفت گام بسوی ده جهت فضا برداشت و کسی را نیافت که در جهان بتواند با او برابری کند. همزمان با تولد بودا همسر آیند? او و درختی که بعدها زیر سای? آن بواقعیت بیدار شد، بوجود آمدند .
هنگام تولد بودا تمام جهان هستی در جوش و خروش بود. زمین لرزه های پی در پی بوقوع پیوست. گلهای زیبا و رنگارنگ شکوفا شدند و دانه های ملایم و لطیف باران فرو ریختند. سرودهای آسمانی از هر سوی بگوش می رسید و عطر سکرآرو و دلپذیری تمام فضای عالم را فرا گرفته بود و آبهای شور دریاها تلخی خود را از دست داده و شیرین شده بودند. این علائم در واقع غیر عادی تعبیر نشده اند

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 11   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله زندگی بودا

دانلودمقاله کمر درد

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله کمر درد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
سلامتی نعمتی است که بیشتر افراد تا زمانی که آن را از دست نداده اند، قدرش را نمی دانند. وقتی که ناراحتی، درد و بیماری سراغ انسان آمد، تازه او فکر برطرف کردن درد و رنج حاصل از بیماری می شود، ولی پس از بهبودی و برگشت سلامتی، این موضوع را فراموش کرده و باز خود را به دست خطرها می سپارد.
کمردرد یکی از مشکلات شایعی است که بیشتر افراد بشر، حداقل یک بار در طول زندگی خود به آن دچار شده اند. این ناراحتی جزء آن دسته از مشکلاتی است که با پیشرفت بشر در حال افزایش می باشد.
امروزه کمردرد یکی از ناراحتی هایی است که مقدار زیادی از خدمات درمانی را به خود اختصاص داده و مراجعین به مراکز درمانی به علت کمردرد، روز به روز در حال افزایش می باشند.
اکثر کمردرد ها را به راحتی می توان درمان کرد و از ایجاد دوباره ی آن جلوگیری نمود. تعداد بسیار محدودی از کمردرد ها نیاز به اقدامات پزشکی مانند جراحی دارند. حتی این نوع کمردرد ها نیز قابل پیشگیری هستند. البته اگر چنین کمردرد هایی ایجاد شدند، نیاز به پیگیری های پزشکی دارند. با این حال عمل جراحی، باعث نمی شود که شخص برای همیشه از کمردرد مصون باشد، بلکه این شخص نسبت به افراد معمولی، بیشتر در معرض ابتلا به این درد می باشد و می باید مراقبت بیشتری به عمل آورد.
بعضی از ناهنجاری های مادرزادی و ارثی باعث می شوند تا فرد مبتلا به آن ها، استعداد کمردرد بیشتری داشته باشد و سریع تر از دیگران به این ناراحتی، دچار شود. حتی در این مواقع نیز با انجام اقدامات صحیح و پیگیری مداوم آن ها، می توان مانع از بروز کمردرد شد. به طور کلی می توان گفت بیماری کمردرد، حاصل رفتارهای ما می باشد و سرچشمه ی آن خود ما هستیم، همچنین درمان این درد، درون ماست که باید آن را بیابیم و از آن پیروی کنیم.
ورزش درمانی
می توان بهترین و مؤثرترین درمان کمردرد، ورزش مناسب می باشد. ورزش علاوه بر نقشی که در پیشگیری از ایجاد کمردرد دارد، باعث درمان این درد می شود. امروزه نقش ورزش در سلامتی جسم و روان تا حدود زیادی شناخته شده و کاربرد درمانی ورزش برای بیماریهای مختلف مشخص گشته است. کمردرد یکی از بیماریهاست که به وسیله ی ورزش، درمان می شود. ممکن است ورزش در مورد بعضی بیماریها نقش درمان تکمیلی داشته باشد ولی در مورد کمردرد می توان گفت که درمان اصلی این بیماری ورزش است. گاهی علت کمردرد، بیماریهایی مثل سنگ کلیه و .. است؛ که البته این موارد را جزء کمردرد محسوب نمی کنند، بلکه آنها بیماری دیگری هستند که کمردرد نیز یکی از عوارض آنهاست.
مسلم است که در این موارد ورزش درمان اصلی بیماری نیست و می باید به درمان علت اصلی بیماری پرداخت. در سایر موارد که کمردرد مشکل اصلی است، ورزش، درمان اصلی بیماری است و سایر اقدامات، درمانهای کمکی برای ورزش محسوب می شوند.
مطلب بالا را گفتیم تا فکر نکنید ورزش آن قدر هم مهم نیست و به دنبال داروهای آرام کننده ی کمردرد بگردید. داروها باعث تسکین درد شما می شوند؛ ولی همیشه امکان دارد که بار دیگر دچار کمردرد شوید، اما ورزش باعث درمان کمردرد شما می شود و شما را به زندگی عادی بر می گرداند.
فواید ورزش درمانی:
ورزش درمانی باعث درمان انواع مختلف کمردرد می شود. ورزش تاثیرات مختلفی روی اعضای بدن می گذارد که این تاثیرات دارای فواید درمانی زیادی هستند و به این شکل باعث درمان علتهای اصلی کمردرد می گردد. اکنون به تعدادی از تاثیرات درمانی ورزش اشاره می کنیم.
1. ورزش منظم باعث کاهش وزن افراد چاق و رسیدن به وزن متناسب می شود. این موضوع فشار وارد بر کمر را کم کرده و باعث درمان کمردردهایی می شود که به خاطر اضافه وزن ایجاد شده اند.
2. ورزش باعث افزایش میزان چابکی و بالا رفتن مهارتهای حرکتی می گردد. این موضوع باعث کاهش خطراتی مانند افتادن، تصادف و ... می شود.
3. ورزش باعث بیشتر شدن انعطاف بدنی می گردد. انعطاف بدنی، توانایی حرکات در جهات مختلف را افزایش می دهد و کمردردهای حاصل از خشکی کمر را درمان می کند.
4. به وسیله ی ورزشهای مخصوص می توان عضلات شکم و کمر را تقویت کرد. عضلات قوی از ستون فقرات محافظت می کنند و از آسیب دیدگی آن جلوگیری می نمایند. عضلات نیرومند می توانند از دیسکهای آسیب دیده حفاظت کنند و کمردرد های حاصل از صدمات دیسک را درمان نمایند.
5. ورزش می تواند بدشکلی های ستون فقرات را درمان کند. کاهش قوس کمر، افزایش قوس کمر، تحریک پذیری بیش از حد و سایر مشکلاتی که در شکل ستون فقرات وجود دارد، یکی از علتهای کمردرد می باشند. به وسیله ی ورزشهای مخصوص می توان این مشکلات را برطرف کرد و چنین کمردردهایی را درمان نمود.
6. کارهای یکنواخت و باقی ماندن بدن در این حالت باعث ایجاد نوعی کمردرد می شود. انجام چند حرکت ورزشی در بین این کارها، کمردرد را برطرف می کند و انجام مداوم این حرکات، از ایجاد کمردرد جلوگیری می نماید.
7. فشارهای وارد بر کمر در اثر کارهای سخت یکی از علل کمردرد است. ورزشهای مخصوص، این نوع کمردرد ها را درمان می کند و پرداختن به آنها باعث پیشگیری از شروع مجدد کمردرد می شود.
8. ورزشهای صحیح و منظم دوران بارداری، باعث درمان کمردرد های زمان حاملگی می گردد.
9. ورزش منظم اگر به شکل درست انجام گیرد، باعث برطرف شدن گرفتگی عضلات می شود. گرفتگی عضلات در اثر سرما، فعالیت شدید و ناگهانی، خستگی عضلات و... به وجود می آید و یکی از علل کمردرد می باشد. ورزش این گرفتگی را برطرف می کند و موجب تسکین چنین کمردردهایی می شود.
10. حرکات ورزشی منظم باعث تسکین کمردرد های حاصل از پوکی استخوان می گردد. ورزش جلوی پوکی استخوان را می گیرد و از ا دامه ی پیشرفت آن جلوگیری می کند. البته ممکن است استخوانهای پوک شده هم به وسیله ی ورزش منظم در زمان طولانی و دراز مدت، ترمیم شوند ولی این مساله قطعی نیست.
11. یادگیری روش صحیح نرمشها و انجام منظم حرکات نرمشی، کمردرد های حاصل از ورزشهای تخصصی را درمان و از ایجاد انها جلوگیری می کند.
12. ورزش تاثیر درمانی در سایر کمردرد ها را دارد. بعضی کمردرد ها به علل ناشناخته، ایجاد می شوند. ورزش معمولا این دردها را برطرف می کند. افسردگی و ناراحتی های روانی، می توانند باعث کمردرد شوند. ورزش می تواند باعث درمان ناراحتی های روانی و افسردگی گردد یا لااقل بیماریهای جسمی حاصل از این مشکلات را برطرف کند.
نکات مهم پیش از شروع ورزش درمانی:
پیش از اقدام به ورزش درمانی باید مطالبی را در مورد ورزش بدانید تا بتوانید از ورزش به عنوان درمان، استفاده کنید. توجه نکردن به این مطالب باعث می شود تا اثرات ورزش درمانی کم گردد و گاهی انجام ورزش بی اثر شود. بنابراین پیش از شروع ورزش درمانی به نکات زیر توجه کنید:
1. زمانی که ناگهان دچار کمردرد شدید شده اید و یا موقعی که بعد از تصادف، افتادن، ضربه خوردن یا بلند کردن چیزی، دچار کمردرد شده اید، ابتدا باید استراحت نمایید. یعنی تحرک و ورزش و کارکردن را کنار بگذارید و بستگی به شدت کمردرد چند ساعت یا چند روز به طور کاملا آرام دراز بکشید. بعد از طی دوره ی استراحت، اندک اندک حرکت های نرمشی را شروع نمایید.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله کمر درد

دانلود مقاله قالی سیستان

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله قالی سیستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
سیستان دارای یکی از اصیل ترین انواع قالی در کشور ماست . اگر امروزه نامی از قالی سیستان نیست ، هم به دلیل زوال نیرو های تولید قالی در این منطقه و هم به دلیل اطلاعات اندک . گاه نادرستی است که از سیستان داریم .
سیستان قدیم شامل بلوچستان ( در نتیجه بخشی از پاکستانئ فعلی ) و نخشی مهمی از افغانستان ، یعنی تا حدود هرات در شنال و تا کنار در یا جنوب می شده ، به طوری که در مشرق تنها از کرمان و ورارود ( ماورا النهر ) جدا می شده است و در تقسیم بندی جدید جغرافیایی – صرف نظر از قسمت های بزرگی در پاگستان و افغانستان – کار به جایی رسیده است که بلوچستان اصل قرارگرفته و سیستان بخشی از استان سیستان و بلوچستان شده است. بخش های شنالی سیستان قدیم جزو استان کنونی خراسان شده و سیستان به سرزمین کوچکی به طور حداکثر دویست و عرض هفتاد کیلونتر محدود شده است . سیستان باستانی زرنگ ( اوستا : زر که ) نام داشته و سرزمینی آباد ، حاصلخیز و مقدس بوده است . نام دیگر این سرزمین نیمروز بوده است که بر روی سکه های محلی در دوره ی اسلامی دیده می شود . تا به حال سیستان از نظر تاریخی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این کوتاهی بیشتر از جانب خودمان است ! کار جدی روی جغرافیای تاریخی آن نشده ودر نتیجه فرهنگ بومی آن چنان که باید ، شناخته نیست . در حادثه یی مهم و تاریخی که در سیستان باستان صورت گرفته – و آن با گوچ سکا ها به این سرزمین ودر نتیجه تغییر نام آن از زرنگ به سیستان ( شکل کهن : سکستان ) مشخص می شود.
چنان که گفتیم ، با آمدن سکا ها به سیستان تحول بزرگی در این منطقه صورت گرفت . کمترسن چیزی که امروزه می توانیم بگوییم این است که بافته های منطقه تحت تاثیر هنر سکا ها قرار گرفت ، زیرا این قوم در قرن پنجم پیش از میلاد ، قالی و گلیم می بافتند و نمد تولد می کردند . از گورهای دسته هایی از آنان در شمال آلتایی ، گلیم و نمد به دست آمده است . در نخستین نوشته های اسلامی ، سیتان دارای بهترین بافته های ابریشمی و پشمی توصیف شده است. آثار باستان شناسی نشان از رونق سیستان در دوره های اشکانی و ساسانی دارد. در این دو دوره ، سیستان یکی از بزرگ ترین ارقام مالیات را می پرداخته ، یعنی از آبادترین و پر تولید ترین قسمت های ایران بوده است. اگر چه از این دو دوره بافته یی سیستانی به دست نیامده است ، شهرت بافته های آن در آغاز دوره ی اسلامی نشان از سابقه یی طولانی و درخشان دارد. از محصولات بافندگی سیستان در آغاز دوره ی اسلامی با قالی ها و گلیم های طبرستان و فارس ( غند جان و جهرم ) در یک ردیف یاد می شود .
قالی سیستان
زیرا اندازهای سیستانی را باید به سه نوع تقسیم کرد. این تقسیم بندی ، چنان که اشاره شد ، دارای مبنای تاریخی است:
الف – نوعی تاریخی یا کهن ، که تا آغاز قرن چهاردهم هجری ( بیستم میلادی ) بافته شده است.
ب- نوع میانه ، که از حدود اواخر قرن سیزدهم هجری ( نوزدهم میلادی ) بافته شده و هنوز هم بافته می شود .
ج- نوع نو ، که هم اکنون بافته می شود.
قالی کهن سیستان : فرش ناشناخته
با فندگی قدیم سیستان مرهون کوشش و روحیه ی شاد و پرتوان زن سیستانی بوده است ، زیرا تجربه نشان می دهد که در هر جا کشاورزی رونق گرفته ، قالی بافی ضعیف شده یا رو به زوال رفته است. با توجه به این که سیستان در درازنای تاریخ ، کشاورزی پررونقی داشته است ، شهرت بافته های سیستان در جهان قدیم تعجب انگیز است . به طوری که خواهیم دید ، سنت بافندگی سیستانیان به بافته هخای سکایی جهان باستان می پیوندد . بنابراین روشن است که این قوم با وجود مهاجرت چند صد کیلومتری ، دست برداشتن از کوچ و ساکن شدن ، آن هم در حدود دو هزار سال پیش و پرداختن به کشاورزی در ناحیه یی زرخیز ، بافندگی خود را همچنان حفظ کرده است و رفاه نسبی قدیم پس از اسکان ، دست آنان را از هنرشان کوتاه نکرده است و این جز با داشتن همت و شور کار و زندگی ممکن نیست .
گره ترکی ، گره فارسی
به طوری که خواهیم دید ، نمونه های اندکی از قالی کهن سیستانی که باقی مانده است با گره ترکی با فته شده است ، و حال آن که هیچ گاه سیستان محل اقامت تر کان نبوده و اهالی سیستان هسچ گاه تحت تاثیر فرهنگ ترکان قرار نگرفته اد . ناچارند باید پذیرفت که گره ترکی در قالی سیستان اصیل است و خواهیم دید که چنین است . اصولا نام گذاری تر کی و فارسی این توهم را پیش آورده است که گره ترکی از آن ترکان و گره فارسی از آنان ایرانیان است ،؛ چنین نیست اکنون کهن ترین نمونه های قالی جهان بافته های پازیریک و باشادار هستند در قالی پازیریک گره ترکی ودر قالی باشادار گره فارسی دیده می شود. از آنجا که یک دسته از سکا ها در جایی دور از سرمنشا خود یعنی در سیستان ، توانسته اند سنت خود را حفظ کنند ، ناچار می توان پذیرفت که از میان آن دو قالی ، به احتمال بسیار قوی ، پازیر یک سکایی است نه قالی باشادار.
نکته ی مهمی که هرگز به آن توجه نشده اسن است که گره ترکی در غرب دریایی خزر رواج دارد ودر مشرق آن که بیش از غرب می بایستی تحت تاثیر ترکان قرار گیرد ، بیشتر گره فارسی و بسیاری کمتر گره ترکی معمول است ! بالخره تنها نقطه یی از ایران که دارای قالی بافی اصیل ودست نخورده یی است ، روستا های کلا ردشت است که اصطلاحات کانلا اصیل آن ، نقشه هاس منحصر به اسن منطقه و نقش مایه های بومی آن همه حکایت از یک فن مسقا دار و گره آن ترکی است. این الا یباید موجب تعجب باشد ، زیرا براساس مجموع استدلال های ما باید پذیرفت که گره ترکی یک فن شمالی است. نگاهی به اصطلاحات قالی بافی در زبان ها ( یا گویش ها ) ی ترکی نشان می دهد که ترکان این فن را از دیگران گرفته اندو در ترکیه نیز – علی رغم تمام کوششی که در قرن اخیر ترکی کردن شده است – شواهد بسیاری حکایت از بنیاد ایرانی قالی ترکی داردو شهرت گره ترکی به قیوردز ( یا غیودز ) صرفا به دلیل آشنایی ابتدایی اروپاییان با قالی شرقی از راه آسیای صغیر است. رایج گره نا نتقارن یا فارسی است ، از افغانستان تا غرب کردستان و از حدود زنجان ، جنوب رشته کوه البرز ، خراسان تا سواحل دریایی جنوب ، جز در میان جمعیت های کوچکی که یا از شمال آمده اند یا تحت تاثیر شمالیان هستند ، گره فارسی به کار می رود و این جمعیت ها عبارتند از : قشفایی ها ( که تقربیا نیمی از آنان گره ترکی دارند ) ، افشارها ( همچنین ) ، ترکمن ها ( که بیشتر شان گره فارسی دارند ) و سیستانیان قدیم حتی شاهستون های معروف به بغدادی که گفته می شود از آسیای صغیر به حوالی ساوه مهاجرت کرده اند ، گره فارسی دارند.
ملاحظه می شود که گره ترکی ، شمالی است و گره فارسی جنوبی . گره فارسی نام درست خویش را دارد اما گره ترکی تحت تاثیر عوانل تاریخی ، مثل تبدیل تور به ترک ، چنین نام یافته است . اسن گره دقیقا در ناحیه یی رایج است که سرزمین باستانی سکتها بوده است. دسته های کوچک و مستقلی از ترکان وجود دارند که اصلا گره ترکی را نمی شناسند ، مثل قبیله ی تیموری ساکن خراسان ( تربت جام ، تربت حیدریاه و... ) همه ی این پدید ه ها نمی تواند اتفاقی باشد.
رنگ های قالی سیستان
آشکارا برخی سنت های قالی ایرانی در رنگ ، ابتکار سکاهاست. سکاها به رنگ آبی علاقه ی شدیدی داشته اند. قالی های ایرانی با زمینه های آبی ، سرمه یی و فیروزه یی یادگار سنت سکایی است. البته زمینه ی قالی ایرانی در سنت ، دارای چند رنگ محدود واز جمله لاکی است ، اما نمونه های زمینه ی آبی تنها در قالی بافی بلکه در هنرهای دیگر هم از سکاها به دست آمده است. در ایران هم گاه به پدید ه هایی برمی خوریم که در تایید این نظر است . در سیستان امروز هم قالی هایی بافته می شود که نقشه ی آن اصیل و ویژه ی همین منطقه است و زمینه ی آنهاسرمه یی است . در قالی پازیریک ، دومین رنگ غالب ، فیروزه یی است. از رنگ های دیگری که سکاها به آن بسیار علاقه مند بوده اند زرد یا زرین است . آنان به خود زر هم بسیار علاقه داشته اند. زرد شاد و درخشان یکی از مهم ترین رنگ های قالی سیستانی قدیم است. سومین رنگ مورد علاقه ی سکاها سرخ است و این در قالی سیستانی ، مثل قالی های بسیاری از نواحی دیگر ایران ، رایج است. چه در نمونه های قدیم و چعه در نمونه های امروزی ، رنگ سرخ به فراونی دیده می شود ودر قالی های امروزی ، بیشتر . اگرچه اجبارهای چندی – مثل از بین رفتن منابع رنگ های زرد و آبی در سیستان – می توانسته است قالی سیستان را تغییر دهد ، این قالی تا جایی که رمقی در تن داشته به سنت کهن خود وفادار مانده است. علاوه بر این رنگ های خاکی ، سفیدی و روی هم رفته رنگ های روشن نیز در قالی قدیم سیستانی رایج است و این چیزی است در برابر قالی بلوچ ها که از کهن ترین زمان ها به رنگ های تیره علاقه داشته اند.
نقشه های قالی سیستان
قالی اصیل و کهن سیستان دارای نقشه ی مشخصی نیست و این البته در قالی ایرانی ظاهرا چیز بعیدی است . قالی ایرانی ، اگر چه نقشه های معینس دارد ، بسیار متنوع است. بسیاری از مایه های قالی ایرانی در حاشیه هم به کار می رود ، اما نقش هایی هست که صرفا در متن دیده می شود و آنها را هرگز نمی توان در حاشیه دید ، مثل لچک ، ترنج ، دستان ... قالی کهن سیستانی بر خلاف این است ، چیزی که در آن نیست همین نقش های درشت ، مثل کچک و ترنج است. متن این قالی با همان نقش هایی پر شده است کهئ در حاشیه هست. گاه کار بسیار عجیبی صورت گرفته است : یک قطعه از آنمچه ما حاشیه می شماریم در مرکز قالی قرار گرفته ولی البته قالی سیستانی به سنت کهن ایرانی وفادار باقی مانده است در طرح های بسیار کهن واز جمله در پازیریک ، تفاوتی بین نقش های متن و حاشیه نیست . گل های درون متن همه تکرار یک نقش هستند که ممکن است عینا در حاشیه نیز قرار گیرد . نقش های حاشیه نیز تکراری هستند و قرار گرفتنشان در متن چندان نادر نیست ، چنان که بعدها تا همین دورهی ما نیز هست . کافی است مثلا چند نقشه ی اصیل ایرانی ، مثل نقشه ی خشتی بختیاری و نشانی در بافته های کردهای خراسان ، قشقایی و لری فارس ، بته یی هبی کشکولی و کرمانی و افشار و بافته های قدیم شاهسون های مغان و قفقازرا در نظر آوریم . در هیچ یک از این نقشه ها ، نقش های متن طوری نیست که منحصرا در متن قرار گیرد ، عینا همان ها را در حاشیه هم داریم . تنها تفوت متن و حاشیه ، طرز قرار گرفتن این نقش ها و مرزهیی است که متن را از حاشیه و حاشیه ها را از هم جدا می کنند.
پدیده ی استثنایی
یک نمونه ی بسیار عجیب از بافته های سیستان ، پیوند آشکار آن را با کرانه ی غربی دریایی خزر روشن می کند . این نمونه یک قالی – یوماخ و بامشخخصات زیر معرفی شده است:
الف- بخش اول ، وسط فرش : سوماخ .
ب- بخش دوم ، در اطراف سوماخ : قالی .
ج- بخش سوم ، دو سر فرش : گلیم پهن هر سر تقریبا 22 سانتی متر ، به جای گلیمک که در سیستان رایج بوده است.
تار : پشم سفید متمایل به زرد
پود : پشم رنگین
پرز : قسمت قالی دارای گره سکایی ( ترکی )
تاریخ : به احتمال زیاد این قالی در اواخر قرن سیزدهم هجری ( قرن نوزدهم میلادی ) بافته شده است .
نقشه : درختی ، یک درخت تنها بر زمینه زرد ، حاشیه های مکرر از نوع چخماقی ، اندازه ی قسمت قالی 70*90 سانتی متر ، اندازه ی بافته 70*135 سانتی متر .
تا به حال بافته یی از نوع سوماخ در شرق ایران یافت نشده است . این فن بافت ، ویژه ی شمال عرب ایران و دقیقا شمال آذربایجان ایران و آذربایجان شوروی ( سابق ) است . وجود چنین بافته یی با ایستناد به سیستان صرفا بدین معنی است که سیستانیان از آن دسته سکاهایی هستند که از غرب دریای خزر به سیستان آمده اند . ما نمی دانیم اینان تا چه حد ارتبط خود را با وطن اصلی خویش حفظ کرده بودند ، اما ملاحظه می کنیم که گره رایج آذربایجان ودر این نمون ی جالب فن بافت سوماخ را نگه داشته اند. بدین ترتیب با این نمونه باید احتمال زیاد داد که سیستانیان بافتن سوماخ را می شناخته اند ، و بافتن گلیم و قالی درمیان ایشان رایج بوده ودر آغاز قرن چهاردهم هجری ( بیستم میلادی ) مثل گره سکایی ( ترکی ) از میان اسشان رخت بریسته و فراموش شده است . باز از اقبال ناست که چنین نمون ی منفردی راه ما را به عمق تاریخ می گشاید . اگر چه خود قالی متلق به قرن سیزدهم هجری ( نوزدهم میلادی )است ، از هفده قرن پیش حکایت دارد و رابطه ی سیستانیان را نه با سکاهای شرقی که با سکاهای غرب دریای خزر تایید می کند . این مورد دیگری است که شباهت نقش ها و برخی از اصطلاحات سیستانی و آذربایجان را توضح می دهد .
آخرین حلقه :
حلقه ی دیگری رابطه ی بین سیستان و شمال غربی ایران را آشکار تر می کند . آن شیاهت شدید طرز حاشیه پردازی در قالی های سیستانی و قالی های معروف به قفقازی است. اثر حاشیه های مکرر ودر نتیجه مجموعا حاشیه های پهن در تعداد فراوانی از بافته های سنتی آذربایجان ، یعنی نقشه هایی که منشا آنها روستایی ومربوط به پیش از تحول فرش ایران در دوره های تیموری و صفوی است ،دیده می شود.
تنوع نقش
از ویژگی های مهم قالی سیتان ، تعداد فراوان نقشه ها و نقش مایه هایی است که در قالی ، گلیم و سوزن دوزی به کار رفته است ، و این نشانه یی است از یک دوره ی طولانی غنای مادی و فرهنگی و بر خورد با اقدام دسگر . در میان قالی بافان ایران ، این تنوع و زیبایی تنها در میان قشقایی ها دیده می شود که آشکارا از قفقاز و آذربایجان ، مرکز غربی ایران ( فراهان ، ساروق ، همدان ) ، لرها ، کردها و مردم خوش ذوق فارس تاثیر پذیرفته و مانند سیستان یکی از متنوع ترین قالی های ایران را دارا هستند . این نقش ها بهترین دلیل برخورد این اوام با اقوام دیگر است.
نقشه ها و نقشه ها و نقش مایه های قالی سیستان بسیار زیاد است فرا کوشی ( استقصا ) نشان می دهد که سیستانیان دزر حدود بیست نوع گلدان بر روی قالی های خود به کار برده اند ، اما برای همه ی آنها حداکثر سه نام گلدان ، گل قندان و گل نوروزی را می شناسیم . انواع گوناگونی از طلسم ، تعویذ ، بازوبند ودعادان بر روی قالی سیستان دیده می شود ، اما تنها نام های بازوبند ، تعویذی و دوونی را یافتیم . یک دسته ی بزرگ از نقش ها و نقش مایه ها با الگوهای مختلف لوزی و چند ضلعی ، مهر نام دارند و مقصود از آن ممهر نام یا نشان است که سابقه یی دیرینه در ایران دارد و شکل این نقش مایه ها ، سازگاری آن را هم با نقش نگین های کهن حکا کی شده نشان می دهد وبه همین دلیل بیشتر مهرهای قالی ؛ لوزی ، چهار گوشه ، شش بر ، هشت بر ، و داخل آن شکل هایی ششبیه نقش مهر است. از کارهای اساسی ، بررسی تاریخ این نقش مایه ها و تحول آنهاست . اسن برسی اغلب به روشن شدن معنی بسیاری از کمک از آنها که اکنون به علت پیچیدگی و سخت به شیوه شدن ، عجیب و ناشناس جلوه می کنند ، کمک می کند . از آنجا که این گونه نقش ها مربوط و متعلق به سک گوشه از ایران نیست ودر اصالت ایرانی چند تایی از آنها تردید کرده اند ، موضوعبایستی در یک بذررسی همه جانبه و کلی ، با در نظر گرفتن انواع گوناگون این نقش ها در درون و بیرون مرزهای کنونی ایران ، سابقه ی تاریخی نقش در میان اقوامی که آن را به کار برده اند ، به ویژه انتقال آن به روی بافته ها ، از جمله قالی ، بررسی شود .
نقش های سیستانی ووابستگی قومی
در آثار مربوط به فرش ، تولید های سیستان به ویژه در پنجاه سال اخیر را بلوچی معرفی کرده اند . گاه اصطلاح هایی مثل بلوچی زابل گویای منشاء سیستانی بافته است . با توجه به سابقه ی درخشان و تاریخ گویای سیستان هسچ احتمال داده نشده است که شاید در این میان چیزی هم سهم سیستان باشد. نظر گاه های سیاسی و عمده شدن بلوچ ها به لحاظ سیاسی ، هم برای دولت های ایران ، افغانستان وپاکستان و هم برای استعمار ، عمده ی توجه را به سوی آنان کشیده و مجاورت ، آنان را از اندیشیدنم به قوم دیگری که روزی نقش مهمی در تاریخ داشته ، محروم کرده است . انا از سوی دیگر ، هرچه مطالعه ودقت در قالی سیستانی ، بلوچی و ترکمنی بیشتر می شود ، توجه به این نکته افزون تر می شود که نخست ، سیستان خود دارای قالی بافی مستقل ، کار آمد و زیبا بوده ودیگر ، نه تنها سیستانی رادر سایه ی بلوچ نمی توان نگریست ، بلکه چه بسا ننکن است برخی از نقش های بلوچی و ترکمنی ، دارای اصالت سیستانی باشند. به کار بردن گره فارسی از جهت فنون چه در گذشته و چه حال ، امتیاز را از قالی سیستان قالی بلوچی و داشتن نقشه های هندسی و متعلق به دوره ی میانه ی قالی ایران که با بافته های سنتی یا قدیم غرب ایران تطبیق دارد ، رابطه ی آن را با هنر غرب نشان می دهد .
`اما هیچ دلیلى نداریم که جز گره،عناصری را از قالی سیستان نگرفته باشد. هرچه به عقب می رویم از اهمیت و نمود قالیبلوچی که بافته ی بلوچستان کنونی(جنوب سیستان) است،کم می شود.
درمنابع دیگر نیز قالی بلوچی به طور عمده به بافته های بلوچی خراسان گفته می شودوازبافته های سرزمین اصلی بلوچستان امروز-هرچند استان وسیعی است- کمتر سخنی در میان است.درنمونه هایی که درآثار طرحهای قالی سیستان وجود داردمشهورتر وزیباتر وبارزتر از همه طرح نشانی بوده است که به هیچ وجه ویژه بلوچ ها نیست وقشقایی ها،سیستانیان وبرخی دیگر از عشایر ایران آن را فراوان به کار می بردندوشاید بلوچ ها کمتر ازسیستانی ها(ی ایران وافغانستان)
نکته دیگری رانیز در موردنقش مایه های سیستانی باید گفت. این نکته اگرچه مربوط به نبود برخی از نقش مایه ها دربافته های سیستانی است،خود ویژگی بی اهمیتی نیستواستقلال بافته های سیستانی را می رساند. تا کنون به کمتر نمونه سیستانی برخورده ایمکه بته جقه یا بته میری داشته باشد.همچنین هیچ نشانه ای از نیلوفر آبی ونقش مایه هایی ازآن سرچشمه گرفته اند،مثل شاه عباسی و گل اناری دراین قالی دیده نمی شود. این پدیده چندان تصادفی نیست. به ویژه اینکه بته میری از کهن ترین نقش مایه های سکایی است وفراوان در آثار پازیریک ودیگرآثار سکایی دیده می شود. از آنجا که در دوره ها وجاهای دیگر،بته میری یادآور درخت زندگی شده وباآن پیوند خورده است احتمال دارد که طی یک جریان مذهبیبته میری ونیلوفر-که این یک نیز از نمادهای کهن ،ازجمله درآیین مهراست-کنارگذاشته شده باشد. درغیر این صورت، اگر نه به طوررایج بلکه به طورمعمول باید دربافته های سیستانی هم دیده می شد،چنان که در بافته های بلوچی،کرمان وشمال خراسان(مود و مشهد و...)دیده می شود.
بافته های سیستانی بسیار متنوعند. ازقالی تاچنته ونیز قالیچه های کوچک،جوال، خورجین،کیسه(کیسه جل)دراندازه های مختلف چه به صورت قالی،چه گلیم وچه وزن دوزی فراوان بافته می شده که امروز هم به دلیل تغییر نوع زندگی وهم زوال این صنعت،بافت بسیاری از آنها فراموش شده است.
مراحل قالی سیستان
درفالی سیستان سه مرحله بازشناختیم وگفتیم این دوره ها رابه ترتیب،کهن،میانه ونو می نامیم. حال مقصود ازهرکدام راباید شرح داد.
قالی سیستانی کهن
قالی سیستانی این مرحله،که تا آغازقرن چهاردهم هجری (بیستم میلادی)بافته می شده،دارای مشخصه های عمومی زیر است:
1- تار وپود:صرفا"پشم، تار،پشم بیشتر سفیدوکمتر قهوه ای یا شتری. پود پشم رنگ شده ،گاه خودرنگ(قهوه ای،شتری،خاکستری،حنایی)
2- گره:سکایی(ترکی یامتقارن)
3- نوع رنگ:گیاهی وتقریبا" پیرو الگوی عمومی رنگ های گیاهی ایران
4- نقشه هابردودسته است:
دسته اول،نقشه های سنتی شامل:خشتی،دوخشته،سه خشته،خشته خشته(ترنج ترنج)،کجاوه ای،گلدانی،درختی.از این نقشه ها نمونه داریم.
دسته دوم،نقشه هایی که ازآنها نمونه نداریم امارواج آنها دردوره میانه نشان از سابقه آنها داردو نام برخی بسیار کهنه است، مانند جنگلی،گل قندانی،چپات اشتر، مددخانی،قابقابی.
دسته اول از قالی ها،هریک دریک مجموعه یا یک موزه وجود داردومجموع آنها اصالت قالی سیستان وارتباط آن را با بافته های کهن سکایی نشان می دهد. اینک به معرفی مهمترین آنها می پردازیم.
قالیچه بلوچی،نیمه دوم قرن سیزدهم هجری(نیمه دوم قرن نوزدهم 511*242 این فرش زیبایی،و جذابیت فرش ها ی بلوچی را دارد. نقشه آن یادآور میناخانی است وتضاد وتقابل رنگهای آن چشمگیر است. سروته زیبایی داردکه استادانه بافته شده است.
تار:25Z پشم سفید صاف
پود:Z2 دورشته پشم قهوه ای طبیعی
پرز:Z2 پشم باگره فارسی متمایل به چپ باتعدادی گره ترکی نزدیک کناره ها
لوار: چهاررشته 25Z باموی بزقهوه ای
سروته:گلیمک بی چاک
رنگ ها:سرخ روشن،سرخ قهوه ای،آبی سیر،سفید،سیاه رنگ پریده.
ملاحظات ما:رنگ،طرح وگره ترکی دراین قالیچه نشان سیستانی بودن آن است، قالیچه اگرچه باگره بلوچها(فارسی) بافته شده است،به احتمال بسیارزیاد سخت تحت تاثیر بافته های سیستانی است وحتی گره های اندک ترکی آن نشان از بافنده سیستانی دارد. احتمالا یک عروس سیستانی در خانواده بلوچ هم دربافت این قالیچه بلوچی-سیستانی دست داشته وگره های ترکی آثار اوست.
قالیچه بلوچی ،بافت اواخر قرن سیزدهم هجری(قرن نوزدهم میلادی)220*100 پشم بسیار شفافی دارد و سالم وخوب مانده است . بسیار زیبا نو جذاب است.
تار:25Z پشم عاجی،به تناوب عمیقا" پس رفتگی دارد.
پود:2Z ،4Z دورشته پشم قهوه ای
پرز:2Z پشم وموی بز
گره: فارسی متمایل به چپ وباتعدادی گره ترکی درحاشیه ها
لوار:چهاررشته Z6S ازپشم بزقهوه ای
سروته: گلیم باف بی چاک،ریشه ها در دسته های هشت تایی گره خورده است.
رنگها: سرخ روشن،قهوه ای فندقی که گاه چغکی می شود. قهوه ای طبیعی تا قهوه ای خاکستری،آبی تیره، زنگاری،سفید
ملاحظات ما: قالی نوعا" سیستانی است،رنگهای روشن وتعدادی گره های ترکی درحاشیه ها نشان می دهد که این قالی هم مثل نمونه 2 دراین کتاب،اگرچه به دست بلوچها بافته شده،سخت تحت تاثیر قالی سیستانی است.
قالیچه بلوچی(آغاز)سال چهاردهم هجری(بیستم میلادی)،172*106
چلّّه : پشم قهوه ای کمرنگ دولا هریک باتابZ ومجموعا پیچS
پود: پشم قهوه ای کمرنگ،دوپود،دولا،تابZ
پرز: پشم دولا با تابZ بدون پیچ
گره: ترکی متوازی،40 درعرض70 درطول2800 گره در دسی متر مربع(برابر با33 رج)
لوار: چهارتادوتادولاقهوه ای،موی بز
ملاحظات ما: توصیف بیشتری ازقالیچه نداریم وصحبت ازرنگها براساس تصویر، کار چندان درست نیست؛ولی به هرحال ازآنها می توان فهمید که بافته ،سیستانی است. گره ترکی،شاخص مهم دیگری درسیستانی بودن قالیچه است.
قالیچه بلوچی،آغاز قرن سیزدهم هجری(نوزدهم میلادی)،81143
چلّه: پشم قهوه ای کمرنگ دولا،هریک باتابZ ومجموعا" پیچS
پود: پشم قهوه ای کمرنگ،یک پوده،دولا باتابZ بدون پیچ
پرز: پشم دولاباتابZ بدون پیچ
گره: ترکی متوازی،50درعرض50درطول2500گره دردسی مترمربع(برابربا32 رج)
نقشه: محرمات
سروته: گلیمک دارای سوماخ است.
ملاحظات ما: بازهم ازرنگهای قالی وهم گره ترکی می توان سیستانی بودن قالی رابازشناخت. عامل مهم دیگر وجود سوماخ درقسمت گلیمک آن است.
حال مسائل دقیق تری را درباره این نمونه ها،یعنی قالی کهن سیستان بیان می کنیم. نخست باید یک مسئله رابیشتر بشکافیم وآن وجود تعدادی گره ترکی در حاشیه یا کناره های تعدادی ازاین قالی هاست. به طوری که دیدیم، قالی کهن سیستان گره ترکی داشت. دربخشهای دیگر خواهیم دید که این گره عوض شده است. یعنی سیستانی ها درطول صد سال گذشته به گره فارسی روی آورده اند،به طوری که اکنون برای نمونه حتی یک گره ترکی درتمام منطقه زده نمی شود. این پدیده جز به این نمی تواند تعبیر شود که درآن نمونه ها،احتمالا"یک عروس سیستانی به خانواده بلوچ پیوسته است. از آنجا که او جوان تر بوده است وبه علاوه نمی خواسته اندازنوعروس خودکارزیادی بکشند،اوراکناردست خودنشانده اند. اوهنوزگره بلوچی(فارسی)رانیاموخته بودیااگرآموخته بود درآن مهارت نداشت،به همین دلیل گره قومی خود(گره سیستانی یاترکی)رابه کارمی بُرد. به همین دلیل است که این نوع گره تنها درکناره ها یا حاشیه های قالی وجود دارد و نه در وسط آن.
مسئله دیگر علاقه سیستانیان به گلیمک پهن است. سیستانیان فراوان گلیم می بافته اند.(البته ازآنجا که درقرن ما،گلیم خاستار چندانی نداشته واز ارزش افتاده است،امروزه درسیستان منسوخ شده است). علاقه به این بافته به صورت گلیمک پهن در دو سر قالی های سیستانی دیده می شود. گلیمک پهن باعث نگهداری و استحکام بیشتر قالی هم می شد واین نشانه از تجربه طولانی سیستانیان درتولید قالی دارد. ملاحظه کردیم که در این گلیمک ها گاه سوماخ هم می بافته اند. این کار قالی را غنی تر می کرد وبه این ترتیب چند فن وهریک بازیباییها وکاربردهای خود برروی یک قالی نمود می یافت. همه اینها نشانه تجربه ای است که در درازنای سده ها وبلکه هزاره ها اندوخته شده است. ملاحظه کردیم که دربرخی از نمونه ها ،گلیمک خود بسیار انباشته ،یعنی پرنقش ونگار ودرعین حال ظریف وریزنقش است.
سومین پدیده قابل توجه در قالی کهن سیستان،تارها(چلّه)ی عاجی است. این نیز خود نشانه یک تجربه طولانی است که قومی برای تار فرش خود ازیک رنگ مشخص که درعین حال زیباترین و فراوان ترین انواع پشم بومی است استفاده کند. این کار علاوه براینکه به قالی سیستان مشخصه ای زیبا می بخشید،باعث صرفه جویی هم بود،زیرا دیگر احتیاجی به رنگ کردن پشم نبود. سومین سود آن اینکه نقش یک شناسنامه راداشت.
چهارمین نکته تمایل یکنواخت گره های قالی سیستان به چپ است. این ویژگی باعث شده است که وقتی هم گره اصیل سیستانی جای خود را به گره به گره بلوچی(فارسی)داده است،تمایل گره چپ همچنان حفظ شود.
مشخصه های قالی کهن سیستان به طور خلاصه:
1- تار: پشم عاجی با پیچZ
2- پود: پشم رنگی به طور عمده شتری با پیچZ بادوپود
3- پرز: پشم بارنگ گیاهی باپیچZ
4- گره: ترکی،متمایل به چپ
5- لوار: موی بز،به طور عمده با رنگ قهوه ای
6- گلیمک: معمولاپهن،گاه دارای سوماخ باف،آراسته وریزنقش
7- رنگها: بیشترشاد،زرد،سبز،آبی،صورتی،سفید،سرخ،چغکی،شتری کمرنگ؛کمتر رنگهای تیره
8- نقشه: ساده بیشتر از انواعی که بتوان متن وحاشیه رایکی کرد،بدین معنی که متن طراحی ویژه ای را طلب نکند. نقش ها اکثرا" تکراری ودرنهایت جانمازی (سجاده ای) هستند. در تعدادی از آثار مربوط به ایران به گلیم هایی هم برمی خوریم که اغلب بلوچی یا متعلق به شرق یا جنوب شرقی ایران شناخته شده اند. در صورتی که تصویر این بافته ها رنگی باشد داوری درباره ی آنها آسان تراست.این داوری وقتی مشکل ترمی شود که ویژگی های فنّی بافته، نادیده گرفته شود یافراموش شده باشد.
قالی سیستانی میانه
دومین نوع قالی سیستان رامیانه نام نهاده ییم، زیرا حدّفاصل نوع کهن ونوع جدیدیا نواست. ویژگی های این قالی چنین است:
تار: پشم بارنگ طبیعی، بیشترسفید و گاه شتری، خاکستری یا فلفلی
پود: پشم رنگی نازک و کلفت (دو پوده)، به ندرت نخ
پرز: پشم
رنگ: گیاهی به ندرت شیمیایی
اندازه:حداکثر500*145
نوع گره: فارسی، به ندرت ترکی (سکایی)
نوع پشم: بسیار خوب و از پشم گوسفندان محلی
تعداد گره: حداکثر2000در دسی متر مربع و به ندرت بالاتر ازاین میزان
گلیمک: اغلب رنگی و پهن، به ندرت باریک و گاه پهن و دارای نقش و زنجیره ی درشت،دوستکامی و زنجیر، این پهنا تا بیست سانتی مترمی رسد.
لوار: اغلب پشم، به ندرت موی بز
نقشه: نقشه های دوره ی میانه حدّ فاصل نقشه های کهن و نو است.(تصاویر27به بعد)
در این مرحله متن از حاشیه مشخّص میشود بدین معنی که دیگر نقشه و نقش های متن و حاشیه، بر خلاف دوره ی کهن، یکی نیست و تفاوت آشکار دارد به حدی که دراین مرحله،

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  50  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قالی سیستان