یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله ستارگان دنباله دار

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله ستارگان دنباله دار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

در دایره المعارف ویکی پدیا ذکر شده است که : چیزی به نام ستاره دنباله دار وجود ندارد و این نامی است که به اشتباه گفته می شود و فقط گوی های یخی وگلی هستند که به هنگام گذر از خورشید (یا هر ستاره ی دیگر) ، آتشین شده و مانند دنباله به نظر می رسد . از این رو به آنها ستارگان دنباله دار می گویند که مانند یک ستاره از خود نور دارند . حال به درستی یا نادرستی آن می پردازیم .به راستی اطلاعات بشر ازستارگان دنباله دار از چه زمانی آغاز شد ؟
البته می توان این اطلاعات را به 2 دسته تقسیم کرد :
1- اطلاعات خرافی
2- اطلاعات واقعی
از زمان های دور مردم ستارگان دنباله دار را پدیده ای شوم می دانستند . شاید به این خاطر که هر بار یک ستاره دنباله دار در آسمان ظاهر می گشت ، یک پدیده شوم اتفاق می افتاد . مثلاً درسال 1668 ستاره دنباله داری پدیدار آمد و مرگ و میر بسیاری در میان گربه های ناحیه وستفالی اتفاق افتاد . یا در نقطه ای دیگر طاعون گاوی ظاهر گشت
در گزارشی دیگر آمده است که درسال 1538 ستاره ای دنباله دار ظاهر شد. و به دنبال آن گوساله دو سر در رم متولد شد . یا نامه ای از گرتس (Gratz) رسیده و در آن گفته شده است که روز 31 آوریل خنجر طلایی زیبایی در آسمان در روز روشن درخشید . اما آن چه واضح است که این است که بدون وجود این ستارگان بی گناه ودلربا هم این حوادث اتفاق می افتد .در طول زمان ستارگان دنباله دار زیادی پدیدار گشتند که مدارهای مختلف با فواصل مختلف داشتند
در سال 1744 ستاره ای ظاهر شده و مدت ها در روز روشن مرئی بوده است . طول دم بادبزن مانندش ، 52 میلیون کیلومتر بود . در سال 1811 که ناپلئون در اروپا جنگ جهانی اول را به همراه انداخته بود ستاره ای ظاهر شد که منجمین 511 روز آن را تعقیب کردند که در اوت 1813 به صورت مه در اعماق افلاک پدیدار گردید که دم آن 10 میلیون کیلومتر بوده است . طبق محاسبات این ستاره مداری داشته که به 3000 سال می رسیده است . یکی از زیباترین ستارگان دنباله دار در سال 1858 رؤیت شد که بسیار زیبا و طویل بود . این ستاره در ژوئن 1858 به وسیله منجمی به نام دوناتی (Donati) در فلورانس به صورت سحابی ضعیف و متحرک در برج اسد کشف شد و نام دوناتی برای آن برگزیده شد
طبق محاسبات این ستاره در حدود سال 3585 دوباره درهمان مکان رؤیت خواهد شد .حال به تشریح پیدایش و کشف یکی از معروف ترین دنباله دار ها یعنی «هالی» می پردازیم .ازمنه قدیم ستارگان دنباله دار را«ستارگان گمراه» می نامیدند که به نظر می رسید از نقطه ای مبهم می آیند و به نقطه ای مبهم می روند . از ازمنه تاریخی تا کنون بیش از 1000 ستاره دنباله دار دیده شده ولی یکی از آنها مهم تر بقیه بوده است
یک منجم انگلیسی به نام هالی هنگام مطالعه تاریخ دنباله دارها در ازمنه قدیم در سال 1705 متوجه که ستارگان دنباله داری که در سال های 1531 ، 1657 ، 1682 ظاهر شده اند تقریباً یک مسیر را طی کرده اند . او محاسباتی انجام داد و گمان کرد که این ستارگان باید یکی باشند . بنابراین ظهور بعدی آن را در سال 1785 اعلام کرد . این نخستین باری بود که رؤیت یک ستاره را پیش بینی می کردند . محاسبات هالی بعدها به وسیله منجمی به نام کلرو (Clairaut) و ریاضی دانی به نام مادام لپوت (Lepaute) دقیقتر انجام گرفت و ظهور آن را بهار 1759 اعلام کردند . این ستاره را دهقانی در پروهلیس دید و در مارس سال بعد نیز به نزدیکترین فاصله خود از مدارش به خورشید رسید . بعدها مشخص شد که این دنباله دار از 13 سال قبل از میلاد مشاهده می شده است و تقریباً هر 76 سال ظاهر می گشته است .اختر شناسان در این تفکرات اند که آیا این ستارگان دنباله دار را جزئی از منظومه شمسی به حساب آورد یا نه ؟دنباله دار های فراوانی به دور خورشید در گردش اند . به دور سیاره مشتری نیز در حدود بیش از 40 ستاره دنباله دار در گردش اند
از این رو آن ها را در«خانواده ستارگان دنبال دار مشتری» می نامند . بدیهی است که تأثیر شدیدی که این سیاره غول پیکر بر ستارگان دنباله دار می گذارد ، آنها را اسیر کرده و آنها را به یک هذلولی مبدل می گرداند . البته ممکن است که این ستارگان در مسیر خود گرفتار یک گرانش غول پیکر دیگر شوند بنابراین باز هم این سؤال وجود دارد که آیا دنباله دارها جزئی از منظومه شمسی هستند یا نه ؟
هر ستاره دنباله دار از سه قسمت اصلی تشیل شده است : هسته یا لکه نورانی مقدم آن که اغلب ستاره شکل است و از بخاری به نام «کوما» احاطه شده است . هسته و کوما که روی «سر» آن متصل است . دم ستاره به همین وضع باقی می ماند . ستارگان دنباله داری مشاهده شده است که پنج تا هفت دم هم داشته اند .ستاره ی دنباله دار دوناتی نیز دم کوچکی داشته است .
در سال 1940 هنگام بازگشت هالی ، زمین از میان دم آن عبور کرده است . در آن زمان مخصوصاً در پاریس و ایالات متحده تشویشی به وجود آمد که گازها هیدروکربنی ما ده ستاره دنباله دار با جو زمین مخلوط خواهد شد و باید در انتظار باران بنزینی و حوادثی نظیر آتش سوزی بود . اما هیچ یک از این اتفاقات رخ نداد

 

 

 


راه های نام گذاری دنباله دارها
• هر دنباله دار به یادبود کاشف آن نامگذای می شود مثلاًدنباله دار اوترما (Oterma) یا دیگر همکارانش دنباله دار ایکیاسکی ( Ikya-Seki) (ایکیاوسکی) که همنام کاشفان خود هستند .* برخی از دنباله دارها بنابر سال کشفشان نامگذاری می شوند . مثلاً 1971 اولین دنباله داری بود که در سال 1971 کشف شد و همینطور b1971 که دنباله دار بعدی بود و غیره .
پس از آن که مداری برای دنباله دار محاسبه شود شماره گذاری بر اساس عبور از نقطه قرین از نقطه قرین خورشید گذشت در اینجا اطلاعات مختصری در مورد دنباله دارها می دهم که اگر برای هر کدام توضیحی بدهم هر کدام مقاله عریض و طویل خواهد شد :انواع دنباله دارها : غبار و گاز یونیده منشأ اکثر دنباله ها : کمربند کوپر و ابراورت ماده دنباله دار : از گاز و سنگریزه تشکیل شده اند که همه این مواد به صورت گلوله یخ درآمده اند و با نزدیک شدن به خورشید ذوب و پس از دور شدن از آن دوباره یخ می زنند.
در پایان توجه شما را به خواندن یک خبر جالب ولی تقریباً قدیمی جلب می کنم :اطلاعات دریافتی از ابزارهای نصب شده بر روی فضاپیمای دیپ ایمپکت ناسا نشان می دهد که وقتی کاوشگر (ایمپکتور) در 4 ژوئیه پرتاب و با سرعت 10 کیلومتر بر ثانیه به هسته ستاره دنباله دار تمیل 1 برخورد کرد ابر عظیمی از ماده گرد مانند بسیار ریز در فضا پخش شد . ابعادی که این گردها در آن قرار داشتند.
5 در 11 کیلومتر بوده است . پیت شولتز یکی از دانشمندان این پروژه اظهار داشت که یک دنباله دار می تواند از ماده ای کم استحکام تر از برف و یا حتی پودر تالک تشکیل شده باشد ، چرا که در خلأ حرکت می کند .مراحل مربوط به تجزیه وتحلیل اطلاعات دریافت شده از میان 4500 تصویری که سه دوربین تصویر بردار فضاپیما هنگام برخورد داشته اند ، حتی یک تصویر را هم از قلم نمی اندازد .دانشمندان این پروژه امیدوارند بتوانند تصویر دقیق از ماهیت و ترکیبات دنباله دار به سؤالات اساسی در مورد شکل گیری منظومه شمسی پاسخ گوید .در انتها باید بگویم که منبع اصلی این مقاله کتابی است قدیمی که درسال 1338 به چاپ رسیده است . اما با خواندن این در می یابیم که اطلاعات داده شده نه تنها قدیمی نیستند بلکه بسیار جالب و در خور خود ، جدید هستند
اجرام کوچک منظومه شمسی که از یخ ,سنگ وغبار تشکیل شده اند.تصور بر این است که دنباله دارها پیش سیاره های یخی باقیمانده از زمان شکل گیری منظومه شمسی در 4.6 میلیارد سال پیش هستند.کلمهcomet از یک کلمه یونانی به شکل kometes به معنای ستاره با موهای بلند است که البته بیشتر برای دنباله دارهای نورانی مصداق دارد.جسم اصلی ومرکزی دنباله دار هسته نام دارد وابعاد آن در حد چند کیلومتراست.برای مثال اندازه هسته دنباله دار هالی 15*8 کیلومتر است ولی اندازه هسته بیشتر دنباله دارها ازاین کمتر است.در فواصل دور از خورشید این اجرام غیر فعال بوده وقابل تشخیص از سیارک نمی باشند.تصور بر این است که هسته دنباله دار دارای یک پوسته تیره رنگ است که وقتی توسط حرارت خورشید گرم می شود (در فواصل کمتر از 5 واحد نجومی )پوسته می ترکد ومواد یخی وزیرین به شکل بخار از آن بیرون می زنندواین مواد بصورت ابر هسته را در بر می گیرند.دنباله دارهای جدید یا دنباله دارهای دوره ای که به حضیض مداری نزدیک می شوند معمولا" در این مرحله کشف یا مشاهده می شوند که در آن بدلیل پدیده فلورسانس در ابرهای تولید شده اطراف هسته, دنباله دار روشن تر می شود .در حالی که دنباله دار به خورشید نزدیکتر می شود یک یا چند دم در کنار آن شکل می گیرد.دنباله دارهای روشن معمولا"دارای دمی یونی ومستقیم (از نوع یک ) ودمی غباری وانحناءدار(از نوع دو) می شوند.بدلیل درخشندگی ابرهای هسته ٬خود هسته بکمک تلسکوپهای زمینی قابل مشاهده نیست فقط در دنباله دارهای روشن به شکل نقطه ای روشن واحتمالا" جتهایی از بخارهای روشن اطراف آن مشاهده می شود.
آشکار وناپدید شدن چنین عوارضی نشان میدهد که بیشتر انتشار گاز از سطح هسته از بعضی نواحی فعال که بین 15 تا 20 درصد از هسته را شامل می شوند رخ می دهد.با چرخش هسته نواحی فعال در معرض نور خورشید قرار می گیرند وروشن می شوند وسپس با ادامه چرخش در سایه قرار می گیرند وخاموش میشوند.چنین رفتاری در دنباله دار هیل باپ موجب ساختمانی مارپیچی مانند در دنباله آن شد.
امکان دارد کل دنباله دار در پوششی از ابرهیدروژنی قرار گرفته باشد که این پوشش تنها در طول موج ماوراءبنفش وبکمک ماهواره قابل مشاهده است.جتهای گازی هسته٬ ذرات غبار را از آن پرتاب می کنند واین ذرات در مداری سهموی قرار می گیرند وبه صورت دم غباری مشاهده می شوند.این دم زرد رنگ می باشد که ناشی از بازتاب نورخورشید است وطیف سنجها نیز آنرا تایید می کنند.این ذرات از جنس سیلیکات با ابعاد در حدود 10 میکرومتری هستند.ذرات بزرگتری با اندازه چند میلیمتر نیز وجود دارند که به صورت بارش شهابی خود را نشان می دهند.دم یک دنباله دار در سمت مخالف خورشید قرار دارد اما در بعضی شرایط خاص بدلیل پرسپکتیو (زاویه دید)به نظر می رسد که دم به سوی خورشید نشانه رفته است همان چیزی که ضد دم نام دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 13   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ستارگان دنباله دار

دانلود مقاله گشتالت

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله گشتالت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

گشتالتی ها باور داشتند که ارگانیسم چیزی به تجربه می افزاید که در داده های حسی وجود ندارد و آن چیز سازمان ( confignization ) است . ( 2 ص 291 ) گشتالت واژه ای آلمانی است که برای انگاره (configuration ) ،سازمان ، الگو ، شکل یا شکل بندی ، وضع ، هیأت گل و طرح بکار رود و هیچ ترجمه ی دقیقی در انگلیسی ندارد
( 1 ص 199 ) ولی این اصطلاح برای گشتالتی ها بیش از اینها معنی می دهد ( 2563 ) کهلر در تباب خود با عنوان روان شناسی گشتالت خاطر نشان کرد که این اصطلاح به دو شکل مختلف در آلمان به کار می رود : شکل اول – شکل اول یا الگو ، به عنوان ویژگی اشیاءادراک شده دلالت دارد . شکل دوم به حالت مشخص تر یک شئ ، مثل مثلث اشاره دارد . بنابراین ، در حالت اول می توانیم به ویژگی سه ضلعی بودن ، و در حالت دوم به خود مثلث اشاره کنیم ( 1 ص 199 ) پیروان این مکتب معتقد بودن که ما دنیا را در کل های معنی دار تجربه کنیم . ما محرک های جداگانه را نمی بینیم ، بلکه آنچه را که می بینیم محرک های ترکیب یافته در انگاره های معنی دار یا گشتالت ها هستند . ما ، انسان ها صندلی ها ، اتومبیل ها درخت ها و گل ها را می بینیم میدان ادراکی ما به کل های سازمان یافته یا گشتالت ها تقسیم شده اند و اینها موضوع اصلی روان شناسی هستند . ( 2 ص 291 ) .در یونان باستان هم حتماً پیش از سقراط حکیم به این طرز فکر برمی خوریم بسیاری از فیلسوفان و اندیشه وران آن دوران بهترین راه برای مطالعه و ادارک عالم را دراین دانسته اند که به قوانین و نظامها ی کلی خلقت نظر داشته باشند ، نه به اجراء و عناصر سازنده ی آن .( 4ص207 ) فریاد مبارزه جویانی گشتالتی ها این گونه سر داده شده که «گل بیشتراز مجموع افرای آن است یا « تجربه کردن یعنی تحریف کردن یعنی کل دارای خواص یا ویژگی هایی است که در اجزاء تشکیل دهنده آن یافت نمی شود ، و از خیلی جهات کل تعیین کننده خصوصیات اجزا است نه بر عکس ورستهایمر در این باره گفته است : «موقیت هایی یافت می شود که در آن ها آنچه به طور کلی رخ می دهد از ویژگی های اجزاء جدا شده آن قابل استنباط نیست . اما برعکس . آن چه در مورد جزیی از کل اتفاق می افتد در بسیاری از موارد مشخص ، با توسل به قوانین ساخت درونی کل ، قابل تشخیص است » در حقیقت شما نمی توانید از تصویر معروف مونالیزا تصور کاملی درک کنید اگر ابتدا یک بازوی تصویر ، بعد به بازوی دیگر آن ، آنگاه به بینی پس به دهان آن نگاه کنید و بکوشید تا آنها را کنار هم قرار دهید . شما نمی توانید تجربه ی گوش دادن به یک ارکستر سمفونی را با تجزیه ی آن به سهم هر یک از نوازندگان ارکستر درک کنید . موسیقی حاصل از ارکستر بیشتر از مجموع نت های مختلفی است که به وسیله ی نوازندگان مختلف اجرا می شود . آهنگ دارای یک کیفیت ترکیبی است که با مجموع قسمت های آن متفاوت است . ( 2 ص 291 )

 


نمونه پدیده های گشتالتی را در فیزیک و روانشناسی در مثال های زیر می توان یافت :
1- گرداب نمونه ای از گشتالتی است . قطره های آبی که گرداب از آن ها تشکیل می شود به تنهایی معرف گرداب نیستند ، بلکه نوع حرکت آن در گرداب معرف گرداب است .
2- وقتی ما به سه نقطه قسمت الف شکل زیر نگاه می کنیم آن ها را به صورت یک مثلث می بینیم ، در حالی که سه نقطه ی قسمت ب این شکل چنین تصوری را در ما ایجاد نمی کند .
علت این تفاوت در ادراک وضعیت یا طرحی است که به نقطه ی قسمت الف ایجاد کرده اند . بنابراین ، باید گفت مثلث عبارت است از سه نقطه ی مجزا در یکدیگر به اضافه ی طرحی که از وجود آن سه نقطه حاصل می شود و این رابطه ی نشان دهنده ی اصل مهم روان شناسی گشتالت است . ( 3 ص 257 )
پیشینیان روان شناسی گشتالت :
همانند بسیاری از مکتب های دیگر که در اوایل قرن بیستم آغاز شدند ، روان شناسی گشتالت میراثی غنی داشت . به نام ها و عقاید بسیاری می توان اشاره کرد ، ولی من سعی کردم خود را به مهم ترین آن ها محدود کنم .

 


اهانوئل کانت :
تعدادی از نویسندگان که در باره ی روان شناسی نظامدار نوشته اند ، خدمت های کانت را نادیده گرفته اند ، در حالی که مهم ترین تأثیر کانت در روان شناسی ، بر جنبش گشتالتی منتشرکرد . بوده است . در سال 1781 ، او یکی از مهم ترین آثار خود را به نام
نقدی بر فرد ناب منتشر کرد . کانت با لاک و تجربی نگرهای دیگر موافق بود که دانش از احساسها ناشی می شود ، ولی اعتقاد داشت که ادراک ما فقط دانش چیزها را به صورتی که آن ها به شکل پدیده ها بر ما ظاهر می شوند در اختیارمان می گذارد ، نه به صورتی که آن ها واقعاً هستند . چیزها به خودی خود می توانند وجود داشته باشند امّا ما آن ها فقط به صورتی درک می کنیم که ذهنمان تعیین می کند، ذهن ما مانند یک دوربین عکاسی نیست ؛ ذهن ما ادراک های خود را مرتب می کند . زمان و مکان به صورت ظفری در ذهن انسان وجود دارند . کل دنیای مادی ، بدون ذ هنی که آن را ادراک کند ، ناپدید خواهد شد . بنابراین ، به اعتقاد کانت ، دنیا به صورتی که درک می شود ، شامل ادراک حسی شما و شکل های پیشین کارکرد ذهن است .
دو نکته از کانت ، اصول بنیادی روان شناسی گشتالتی را نشان می دهد :
دنیا به صورتی که ما آن را درک می کنیم ، همان دنیای واقعی نیست .
برخی ادراک های ما از اشیا به طور طبیعی ، به صورت سازمان بندی های اولیه ، کاملاً مستقل از یادگیری صورت می گیرند . این همان فطری نگری کانت است . ( برای افلاع بیشتر به کتاب نظریه ها و نظام های روان شناسی تاریخ و مکتب های روان شناسی ، تألیف رابرت ویلیام لاندین ، ترجمه یحی سید محمدی ، فصل چهارم صفحه ی 54 مراجعه شود)
جان استوارت میل :
اگر میل یک تداعی گرا بود ، دیدگاه شیمی ذهن را به وجود آورد که طی آن اندیشه ها صرفاً جمع عناصر فردی نیستند ، بلکه می توانند به صورت یک کل جدید در آنیکه از مجموع اجزای آن است .
فرانز برنتانو و کارل استامف :
برنتانو و استامف مخالف این عقیده بودند که ذهن منفعل است و صرفاً تجربه ها را دریافت می کند از این رو ، بر عمل درک کردن یا حس کردن به جای تحلیل عناصر گوناگون تأکید . گشتالتی ها قویاً به این دیدگاه ضد تحلیلی اعتقاد دارند .
ارنست ماخ ( 1916 – 1838 ) : ‌‌‍
ماخ تأثیر مستقیم تری بر روان شناسی گشتالتی داشت . با این که او یک فیزیکدان بود ، تأکید داشت که احساس ها پایه ای برای کلیه ی علوم هستند . او به جمع ساده ی احساس ها ، بعد فضایی شکل را به صورتی که در یک مثلث یا هر شکل هندسی دیگر نشان داده می شود ، و بعد زمانی شکل را به گونه ای که در یک آهنگ شنیده می شود ، اضافه کرد . او این شکل های فضایی و زمانی را مستقل از عناصر آن ها می دانست . یک مثلث می تواند آبی یا سفید ، بزرگ یا کوچک باشد ، اما باز هم ویژگی مثلث بودن خود را حفظ می کند . به همین نحو ، یک آهنگ صرف نظر از مایه ای که در آن نواخته می شود ، همان آهنگ است و بعد زمانی شکل خود را در تغییر پرده از دست نمی دهد .
کریستین فون اهرنفلس ( 1932 – 1895 ) :
اهرنفلس در مقام یک فیلسوف ، دیدگاه ماخ را گسترش داد . او معتقد بود که در تجربه ویژگی هایی وجود دارد که از آن هایی که کلاً توسط احساس های ما تشخیص داده می شوند ، فراتر می روند او این ویژگی ها کیفیت های گشتالتی یا ویژگی های شکل نامید . در یک آهنگ الگوی زمانی وجود دارد که از صوت های احساسی منفرد که عناصر تشکیل دهنده ی آن آهنگ هستند ، مستقل است . همین موضوع در مورد شکل دیداری در شیوه ی مشابه با آن چه ماخ گفته بود صدق صدق می کند . برای اهرانفلس و مکتب اتریشی گراتز ( Graz ) ، شکل نه تنها یک عنصر احساس ، بلکه خودش یک عنصر بود شکل به عنوان عنصر جدید توسط ذهن خلق می شود تابع عناصر احساس اضافه شود . عناصر جدید در ذهن حضور دارند نه در چیزهای مادی با این همه ، ماخ و اهرنفلس باز هم موضع عنصری حسی داشتند . آنها فقط عناصر بیشتری را افزودند . با وجود آنکه آنها قطعاً و روان شناسی گشتالتی تاثیر داشتند . طرفداران اولیه این مکتب آن را انکار کردند ، زیرا ماه ماخ واهر نفلس با تمام این تفاصیل مانند وونتا ویتچفر به صورت افزودنی پذیر فکر می کردند . با این وجود مفهوم «کیفیت شکل » با روان شناسی گشتالتی آمیخته شد .
آزمایش اولیه ورتهایمر با دستگاهی به نام محرک نما انجام شد . به وسیله ی این دستگاه محرک های دیداری را می توان به مدت طولانی یا کوتاه ، و به صورت متوالی ارائه کرد . ورتهایمر دو خط عمودی متفاوت را در مکانهای جداگانه در مقابل دستگاه نمایش می داد که یکی در طرف راست و دیگری در سمت چپ بود . هر نمایش ، نمایش بعدی را در پی داشت و با یک فاصله زمانی از آن جدا می شد . ورتهایمر دریافت که اگر فاصله ی زمانی بین نمایشها یک ثانیه باشد ، آزمودنیهای او یک خط بی حرکت را در چپ و خط بی حرکت دیگری را در سمت راست می دیدند . این ادراک با رویداد فیزیکی مطابقت داشت . زمانی که فاصله زمانی بین نمایشها کوتاهتر می شد ، آزمودنیهای او چیزی را می دیدند که از یک محل به محل دیگر حرکت می کند . وقتی که فاصله زمانی یک پانزدهم ثانیه بود ، آزمودنیها ، دیگر دو خط جدا گانه نمی دیدند ، بلکه فقط یک خط را می دیدند که به نظر می رسید که از چپ به راست حرکت می کند . با وجود این ، زمانی که فواصل کوتاهتر می شدند ، این حرکت کمتر آشکار می شد ، و وقتی فاصله های زمانی به یک سی ام ثانیه می رسید ، آزمودنیهای او دیگر حرکت نمی دیدند بلکه صرفاً دو خط را می دیدند که به صورت بی حرکت در کنار هم قرار داشتند . ورتهایمر همچنین یک خط عمود و یک خط را با تنظیم فاصله های زمانی به وسیله ی یک پروژکتور بر روی پرده ی سفید می افکند . در نتیجه ی آزمایش مشاهده می کند که اگر فاصله ی زمانی برای انداختن خط عمود و خط منحنی بیشتر از 1 ثانیه باشد نخست خط عمود ، سپس خط منحنی بر روی پرده می افتد . اگر این فاصله زمانی کمتر از 1 ثانیه باشد چنین احساس می شود که خط عمود به دور خود می چرخد و منحنی می شود . به طوری که ملاحضه می گردد ادراک حرکت از دو خط و یک عامل زمانی مشخص پدیدار گشته است . این آزمایش یکی از جالب ترین آزمایشهایی بود که موجب پیشرفت کار سینما شد و اساس روانشناسی گشتالت قرار گرفت . پدیده ی فای را در آزمایش های دیگری مانند دو نقطه ی نورانی به فاصله های 10 تا 15 سانتی متر می توان مشاهده نمود . طرح آزمایش چنین است که اگر این نقطه های نورانی به طور متناوب خاموش و روشن شوند به صورت یک نقطه ی نورانی دیده می شوند . همچنین ، اگر انگشت سبابه را در فاصله 20 سانتی متری از نوک بینی نگه داریم و چشمها را به طور متناوب باز و بسته کنیم مشاهده می شود که انگشت سبابه حرکت می کند در صورتیکه در عمل هیچ گونه حرکتی ندارد .
این آزمایشها ، در سال 1912 منتشر شدند و خطای حسی مشاهده شده در آنها به پدیده ی فای معروف شد . این کشف مهمی برای روانشناسها گشتالت بود . البته خطای حسی حرکت ظاهری قبل از آزمایش ورتهایمر شناخته شده بود و تعیین های متعددی برای توجیه آن صورت گرفته بود . و ونت آن را بر حسب حرکت های چشم توجیه کرده بود ، اما در یکی از آزمایشهای ورتهایمر که خطهای در جهت های مخالف حرکت می کردند این توجیه رد شد ، زیرا هر دوچشم نمی توانند در یک لحظه در هر دو جهت حرکت کنند . تبیین دیگر این بود که شخص صرفاً حرکت را استنباط می کند . ورتهایمر خاطرنشان کرد که در زمانهای خاص نوردهی ، شخص صرفاً دو شکل را می بیند . که در پی هم می آیند و وقتی نور دهی سریعتر می شود بار دیگر این شکلها بدون حرکت ، همزمان با هم به نظر می رسند . چرا دقت این شرایط حرکت استنباط نمی شود ؟ بتبین ورتهایمر این بود که حرکت عملاً در مغز صورت می گیرد .
تلویحات پدیدة فای برای روان شناسی گشتالت :
برای ورتهایمر ، حرکت ظاهری دیده شده در آزمایش او ، با رویداد فیزیکی دو خطی که جابه جا می شوند ، مطابقت نداشت . به عبارت دیگر ، آن چه آزمودنی های او می دیدند با آن چه عملاً رخ می داد ، متفاوت بود . بنابراین بتبیین جدیدی برای ماهیت این احساس ضروری بود . بتیین اهرنفلس و کیفیت های گشتالتی او ناکافی بودند .
نگرش « کل »
در آزمایشها ، آزمودنیها به جای توالی عناصر حسی صفرا، کل یا گشتالت را درک می کردند . این ادراک کل ، ویژگی فطری فرایند حسی است زیرا کل یک تجربه اولیه و تجزیه شدنی است که این همان اصل مهم « کل بیشتر از مجموع اجزای آن است » که قبلاً به توضیح آن پرداختیم .
میدان پدیداری ما در ادراک میدان یا محیطی را تجربه می کنیم که از طریق تجزیه عنصر نگرانه نابود خواهد شد . این بدان معنی نبود که روانشناسان گشتالت با هرگونه تجزیه و تحلیل مخالف بودند . اگر قرار باشد تجزیه ای صورت گیرد ، باید در رابطه ی با کل معنا دار باشد . کافکا در سال 1935 اظهار داشت که روانشناسی را نباید صرفاً مطالعه ی پاسخها به محرک ها دانست ، بلکه باید آن را به صورت مطالعه واکنشی در نظر گرفت تحت تاثیر میدانی نیروهای تاثیرگذار بر هم قرار دارد که به صورت الگوی مشخصی خود سامان است . البته این الگو می توانند تغییر کنند . میدان به صورتی که ما آن را ادراک می کنیم ( که کافکا آن را محیط رفتاری نیز نامید ) . یک میدان پدیداری است . میدان صرفاً مجموعه ی محرکهای منفرد نیست ، بلکه سازمان یافته منظم است . و اعمال ما تحت تأثیر این میدان سازمان یافته قرار دارند ، نه اینکه فقط محرکهای خاص موجود در آن بر اعمال ما تأثیر داشته باشند . بدین ترتیب ، روان شناسی مطالعه کل تجربه بی واسطه شد . مطالعات اولیه عمدتاً شامل ادراک بودند ، ولی روانشناسان گشتالتی بعداً اصول خود را به یاد گیری تفکر و حافظه گسترش دادند . روشهای آنها بر درون گری تأکید داشتند – البته نوع ساده تر درون گری که به درون گری سافت گرایان با آزمودنی ها ی تربیت شده ، شباهتی نداشت .
اعتراضهای روانشناسی گشتالت به مکتبهای دیگر :
مطمناً ظهور روان شناسی گشتالت در بین مکتبهای روانشناختی که در آن زمان نمایان شده اند ، چیز منحصر به فردی نبود . قبل از اینکه بحثم را درباره ی اصول ران شناسی گشتالت ادامه دهم ، بد نیست ببینم که این روانشناسی با دیدگاه هایی که قبل از آن وجود داشتند و آن هایی که همزمان با آن در حال شکل گیری بودند ، چه مخالف هایی داشت .
عنصر نگری :
روان شناسان که تحت تأثیر پیشرفت های علم شیمی قرار گرفته بودند کوشیدند با عناصر فکر را که تصور می کردند از ترکیب یافتن آن ها تجارب پیچیده ی ذهنی ما حاصل می آیند کشف کنند . برای نمونه سافت گرایان به مطالعه ی همتای ذهنی بیرونی علاقه مند بودند ؛ لذا از آزمودنیهای مورد آزمایش خود می خواستند تا از نامیدن اشیاء تغییر و تفسیر تجارب خود جلوگیری کنند . در عوض از آنها خواسته می شد تا تجربه های خام خود را وصف نمایند . سافت گرایان ، از این لحاظ که معتقد بودند اندیشه های پیچیده از اندیشه های ساده تر که به نحوی با هم ترکیب می یابند تشکیل می شوند ، تداعی گرا بودند . هدف اصلی کوشش های آنها این بود که این اندیشه های ساده را که به باور خودشان واحد های ساختمانی اندیشه های پیچیده تر هستند کشف کنند اما از آنجا که روانشناسی گشتالت موضع قاطعی در باره ی بی همتایی کل داشت و معتقد بود که کل مجموع اجزای آن نیست ، علیه سافت گرایان تداعی گرا به مخالفت بر خاست . ادراک به گونه ای که ما آن را تجربه می کنیم ، صرفاً هسته ی احساسها یا مجموعه ای از عناصر نیست . تجربه را نمی توان به عناصر جداگانه ی آن تجزیه کرد از نظر گشتالتی ها ، چنین تجربه ای وضعیت را به گونه ای که واقعاً هست ، از بین می برد .
به سبب تأکید بر رویکرد مطالعه ی پدیده های ادراکی به طور مستقیم ، روانشناسی گشتالت گاه پدیدار شناسی ( پدیدار نگری ) پدیدار نگر رویدادهای ذهنی یکپارچه و معنی دار ، بدون تحلیل آن ها به اجزای ساده تر ، مورد مطالعه قرار می دهند . اصطلاح پدیده « همان چیزی که هست » معنی می دهد .
تداعی :
مخالفت دوم ، مستقیماً علیه نظام هایی بود که به اصل تداعی وابسته بودند . ورتهایمر پیوندهای تداعی را که ساخت گرایان و ثرندایک از آن ها استفاده می کردند ، « فریضه دسته بندی » نامید . روان شناسان گشتالت معتقد بودند که فقط وسیله ای مصنوعی برای یک کاسه کردن عناصر است . از آنجا که تجربه و رفتار از نظر ماهیت ، کلی یا یکپارچه ( در مقابل مولکولی ) است ، به اصل پیوند برای متصل کردن اجزاء به یک دیگر نیازی ندارد .
فریضه ی ثبات :
فریضه ی ثبات می گوید : بین رویداد فیزیکی و ذهنی ، یک رابطه ی یک به یک وجود دارد . این موضوع در توازی نگری روانی – فیزیکی ساخت گرایان بیان شده بود . طبق آزمایشهای اولیه ی گشتالتی ها ، این فرضیه در پدیده فای مصداق ندارد . یک میز مستطیل شکل با وجود آن که ما از زاویه های مختلف به آن نگاه کنیم ، باز هم مستطیل نیست ، باز هم آن را مستطیل می خوانیم . به همین نحو در تو همان دیداری ، آن چه را ما ادراک می کنیم ، با آن چه به صورت فیزیکی وجود دارد برابر نیست .
روان شناسی S-R :
به طوری که انتظار می رود ، درست همان گونه که روان شناسان گشتالت با عنصر نگری و تداعی گرایی مخالفت کردند ، با نظریه ای که موضوع مطالعه خود را به واحدهای مجزای محرک – پاسخ کاهش می دهد مثل نظریه های ثرندایک و رفتارگرایان اولیه صدرصد مخالف هستند ( 1ص204 ) رفتار گرایان می کوشیدند تا روانشناسی را به صورت کاملاً علمی در آورند، و علمی بودن ضرورتاً یعنی استفاده از اندازه گیری . آن ها می گفتند تنها موضوع روانشناسی که به روشنی و با اطمینان می توان آن را اندازه گیری کرد ، رفتار آشکار است . هم چنین اظهار می داشتند که وصف عناصر هشیاری ، آن گونه که مورد علاقه ی ساخت گرایان بود ، قابل اعتماد نیست ، زیرا تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله توانایی کلامی آزمودنی ( درون نگر ) قرار می گیرد . از آنجا که هشیاری را تنها به صورت غیر مستقیم می توان مطالعه کرد ، برای رفتارگرایان یک موضوع مناسب علمی به حساب نمی آمد همین انکار هوشیاری توسط روان شناسی های S-R موجب مخالف روانشناسی گشتالت با آنها شد . برای گشتالتی ، روانشناسی هم با رفتار و هم هوشیاری سر کار دارد . روان شناسی به خاطر تأکید زیادی که برمطالعه ادراک دارد ، باید تجربه بی واسطه ( هشیاری ) بپردازد اما نه به صورتی که ساخت گرایان توصیه کردند و بالاخره ، روانشناسان گشتالت با نوع فیزیولوژی که مکتب های دیگر به ( 1ص204 ) کار بردند هنگامی که فیزیولوژی در اصول تبیینی آنها دخالت داشت ، به مخالفت بر خاستند به طور سنتی با دستگاه عصبی به صورت یک رشته ی پیچیده از واحد های عصبی متصل به هم برخورد شده بود . تصور می شد که مدارهای عصبی از نقطه های مشخص تحریک ، در امتداد الگوهای مشخص موجود در دستگاه عصبی جریان دارد ، یعنی عمل کرد دستگاه عصبی همانند یک سیستم تلفن در نظر گرفته می شد .

 


قوانین سازمان دهی در نظریه ی گشتالت :
نظریه ی گشتالت تبیینی از آن که یک نظریه ی یاد گیری باشد به عنوان یک نظریه ی ادراک شناخته شده و بیشتیرین دستاوردهای علمی این نظریه در زمینه ی ادراک است . بر طبق این نظریه ، چگونگی ادراک ما از پدیده ها مبتنی بر چندین قانون یا اصل به نام قوانین سازمان است . این قوانین توانای هایی هستند ذاتی در انسان که از طریق آنها فرد پدیده های ادراکی را سازمان می دهد و اغلب این سازمان دهی را سازمان دهی ابتدائی نامیده اند.
قانون فراگیری :
یکی از مهم ترین قوانین گشتالت به قانون فراگیری یا جامعیت معروف است منظور از این قانون آن است که سازمان روانی یا تجمع ادراکی همواره به سوی کمال و شایستگی گرایش دارد و آنچنین است که سازمان ادراکی ما هر محرکی را در جهت هیأت مطلوب ، یا دست کم وضعی که شرایط موجود اجازه می دهند ، دریافت میدارد . بر اساس این قانون حافظه و نیروی احساس و ادراک ما به ساخت ها و حالتهای طبیعی متمایل می باشند که از اصل بایستگی و خیر مطلق پیروی می کنند . از ویژگیهای قانون فراگیری نظم و ترتیب ، تقارن ، سادگی ، تناسب ، استواری پایداری و مانند اینهاست .
در فیزیک هم مانند روان شناسی حالت تعادل نقش مهمی را بر عهده دارد . قانون فراگیری را باید قانون تعادل نامید . همان طور که در علم فیزیک اصول ماگزیمم و می نیمم حاکم است . در حالتهای روانی ، با ملاحضات خاص خود نیز عین همین قوانین حکم فرماست . برای نمونه ، وقتی آبگونه ها در سطح نا هموار قرار می گیرند به سوی وضع متعادل روی می آورند . به همین قیاص ، فرد ناکام نیز می کوشد تعادل روانی خود را باز یابد ، چنان که از دیگران عذر خواهی و دلجویی می کند یا دوباره در آزمونهایی که کامیابی نداشته است شرکت می جوید تا موفق شود و تعادل کمال خود را بدست آورد . طرفداران نظریه ی گشتالت این حالت را گشتالت مطلوب می نامد .
چون در نظریه ی گشتالت یاد گیری با حل مسائل ارتباط دارد ، به این لحاظ همواره در مسیری جریان پیدا می کند تا موجود زنده از عدم موازنه بیرون آید و حالت طبیعی خود را باز یابد .
قانون مجازات
بر طبق این قانون پدیده ها واموری که نزدیک به هم قرار دارند بهتر درک و سهل تر آموخته می شوند . به عبارت دیگر عناصری که در مجاورت یکدیگر قرارداشته باشند به صورت یک کل یک پارچه درک می شوند . در شکل 1- تعدادی خطوط موازی با فواصل مختلف از یکریگر قرار دارند . در این شکل خطوطی که نزدیک به هم درک می شوند و تشکیل یک گروه می دهند ما خطوط نزدیک به هم این شکل را با هم درک می کنیم و در نتیجه به جای شش خط مستقل سه گروه دو خط موازی می بینیم.

 


شکل 1
در زیر مثال های دیگری از اصل مجاورت نشان داده شده اند .

 


کافکا معتقد است که وقتی فاصله ها خیلی زیاد باشند هیچ نوع وحدتی میان آنها حاصل نمی شود . اما هر چه این اجزاء به هم نزدیک تر باشند واحد ها ی متشکل تر و پایدارتری را به وجود می آورند قانون مجاورت در مورد زمان نیز صادق است . صداهایی که نزدیک به هم شنیده می شوند به صورت واحدهای مستقل شنیده می شوند . مز بین المللی مرس با استفاده از این قانون درست شده است . این روش ارتباطی ، فواصل سکوت رابا طولهای مختلف بکار می گیرد تا حروف و کلمات را از یکدیگر جدا کند و از این طریق این گروه های صدا را به صورت واحد های مختلف جلوه می دهد بر اساس اصل نزدیک بودن اجزاء به یکدیگر کافکا ثابت کرده است که در نقشه های جغرافیا ، رود خانه ها و شاهراه های نزدیک به هم بهتر و آسان تر به خاطر سپرده می شوند این حالت را تجمع ادراکی نامیده اند . بر این اساس هر چه خاطره ای قدیمی تر و دورتر باشد احتمال به یاد آوردن آن کمتر است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گشتالت

دانلود مقاله جوش جوشکاری

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله جوش جوشکاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
بدیهی است٬ برای داشتن یک جوش با کیفیت استاندارد باید حداقل هایی مهیا شده باشند که تجهیزات و مواد مصرفی استاندارد٬ نیروی انسانی ماهر و آموزش دیده و نظارت مستمر و هدایت کننده از جمله آنهاست.
اما بدلیل مهیا نبودن شرایط حداقل وعدم توجه قبلی به بخش بازرسی جوش٬ باید بپذیریم که کیفیت جوش ساختمانهای فلزی٬ مخصوصا ساختمانهای کوچک مسکونی یعنی ساختمانهای تقریبا در حد چهار طبقه معمول٬ دارای وضعیت قابل قبولی نیستند و اگر تصور کنیم که میتوان با یک بخش نامه و برخورد سختگیرانه در مدت کوتاهی آن را تغییر داد٬ به خطا رفته ایم.
به همین دلیل اگر یک سیستم استاندارد بازرسی جوش در این حوزه فعال شود٬ با اطمینان میشود گفت که کیفیت جوش بالای ۷۰ درصد ساختمانها مردود اعلام خواهد شد. به جرات میتوان پیش بینی کردکه مالکین و مجریان ساختمان تاب و تحمل یکباره این سیستم را نخواهند داشت. در نتیجه یا این قانون اجرا نمی شود و فقط در حد بخشنامه باقی میماند یا فعالیت ها زیرزمینی ودر جهت دور زدن این قانون خواهد شد.

چه باید کرد؟
بنظر میرسدکه بایددرقدم اول وضعیت موجود رادرک کرد. مشکل جوشکار و نیروی انسانی ساختمانی٬ مشکل مجری و غیره. در قدم دوم اهداف بازرسی جوش را اولویت بندی کرد. و در قدم سوم با ذکر اولویت ها اصالت را در تایید ویا رد کیفیت جوش٬ به مهندس ناظر داد.
نباید که سیستم بازرسی جوش مستقیما خود به شهرداریها اعلام وضعیت کند که در اینصورت تنها کارهای با کیفیت ۱۰۰ درصدی تایید میشوند. اما یک مهندس ناظر صلاحیت دار میتواند با تفسیر مهندسی خود یک کار با کیفیت ۷۰ درصدی را نیز بدلایل مهندسی قبول نماید.
بنابراین بسیار مهم است که بپذیریم نتیجه خام و بدون تفسیر آزمایشگاههای بازرسی جوش تایید کننده نهایی فرایند جوشکاری نیست و این مهم برعهده مهندس ناظر است. البته بدیهی است که تفسیر مهندس ناظر نیز بر اساس دانش مهندسی اوست و نه مصلحت.
بنظر میرسد که شهرداریها باید بر نقش حمایتی خود بیافزایند. دادن امتیازهای گوناگون و حمایت از مجریانی که دارای کارگرهای ماهر هستند. اقدام به برگزاری دوره های آموزشی مختلف. در اختیارقراردادن تجهیزات جوشکاری نو درقبال دریافت نوع فرسوده آنها. حمایت شرکتهای بازرسی جوش به انجام کارهای پایه ای از قبیل آموزش و تحقیق. در اتباط بودن با دانشگاهها و استفاده از تولیدات علمی آنها و ...

 

ارایه یک طرح اولیه بازرسی فرآیند جوشکاری
مرحله اول : درست پس از اتمام اجرای پی ساختمان و قبل از شروع کارهای فلزی٬مهندس ناظر مجری را موظف مینماید که یک شرکت بازرسی و کنترل جوش انتخاب نموده و به وی معرفی نماید.
مرحله دوم : پس از توافق مهندس ناظر با شرکت مذکور بر شروع کار٬ آن شرکت از کارگرهای جوشکار تست اولیه جوش میگیرد تا مشخص شود که آنان از حداقل مهارت برخوردارند.
مرحله سوم : در حین انجام کارهای فلزی٬ شرکت بازرسی جوش باید در چند نوبت به کارگاه سر بزند و با مهندس ناظر نیز در ارتباط باشد.
مرحله چهارم : شرکت مذکور پس از اتمام کارهای فلزی کارگاه٬ گزارش نهایی خود را به مهندس ناظر میدهد. مهندس ناظر نیز آن را با تفسیر مهندسی و گزارش مرحله ای بازدید خود همراه کرده و به شهرداری میدهد.
توضیحات کلی در مورد انواع اتصالات در ساختمانهای فلزی
جهت وصل کردن یک یا چند قطعه در ساختمانهای فولادی نیاز به یک قطعه رابطی می باشد که دو قطعه بتوانند توسط جوش به هم متصل شوند که این قطعه رابط همان انواع اتصالات است .
انواع اتصالات در ساختمانهای فلزی به شرح زیر است :
1- انواع اتصالات تیر به ستون .
2- انواع اتصالات پای ستون .
3- اتصال دو تیرآهن به هم و تولید ستون یا تیر دوبل .
4- اتصالات بادبندها به ستونها وتیرها .
حال به توضیح تک تک اتصالات فوق می پردازیم .
1-انواع اتصالات تیربه ستون :
اتصال تیر به ستون معمولا به دو صورت است یا به صورت صلب و گیردار هستند ویا به صورت مفصلی اند .هر کدام از حالتهای مذکور نیزچند قسمت دارند که شامل موارد زیر می باشد .
الف ) اتصال صلب با جفت صفحه موازی .
ب ) اتصال صلب با جفت سپری .
ج ) اتصال صلب با صفحه انتهایی روی ستون .
اتصالات صلب در مواردی به کار می روند که از جانب تیر یا ستون در سر گره ها ممان جذب شود . اتصال صلبی که امروزه در کشور اجراء می گردد و به صورت کامل اجراء نمی شود اتصال صلب با جفت صفحه موازی است . در اتصال صلب باید جوش به صورتی باشد که قطعه کاملا گیردار باشد و جای هیچ گونه حرکتی وجود نداشته باشدیعنی دور تا دور قطعه جوش شود .
اتصالات مفصلی هم معملا در همه ساختمانها در یک طرف سازه بکار می روند که این اتصال بسیار ساده است وفقط جهت اتصال دو قطعه بکار می رود وممانی تحمل نمی کند . در این اتصال تغییر شکل وجود دارد در حالی که در اتصال مفصلی هیچ گونه تغییر شکلی نداریم . نحوه جوش دادن اتصالات مفصلی به این صورت است که(در مورد نبشی ها ) فقط بر بالایی و پائینی جوش می شود و بقیه قسمت ها نباید جوش شود .

 

انواع اتصالات مفصلی رایج عبارتند از :
الف ) اتصال ساده نشسته ( نبشی نشیمن )
ب ) اتصال به وسیله صفحه نشیمن ولچکی .
ج ) اتصال به وسیله صفحه نشیمن و صفحه برشگیر ( تیغه ).
آنچه که امروزه اجراء می شود اتصال ساده نشسته و اتصال با صفحه نشیمن ولچکی است .
اتصالات ساختمان ابوحامد به این صورت است که در جهت صلب اتصال با جفت صفحه موازی است ودر جهت مفصلی اتصال به وسیله نبشی نشیمن ولچکی انجام می شود .
خصوصیت اصلی اتصال مفصلی این است که زاویه بین تیر و ستون بتواند تغییر کند و خصوصیت اصلی اتصال صلب این است که زاویه بین تیر وستون نتواند تغییر کند .
در اتصال ساده نشسته – نبشی هایی که در بالا می گذارند فقط برای ایجاد تعادل است و نقش باربری ندارد و حداقل نمره آن 6 خواهد بود .

 

2- انواع اتصالات پای ستون :
اتصالات پای ستون نیز مانند سایر اتصالات هم صلب و هم مفصلی دارند . که در اتصال صلب از سخت کننده استفاده می شود ودر اتصال مفصلی از نبشی ها ولچکی ها استفاده میشود .اتصال صلب را در جهتی می گذاریم که ممان داریم و اتصال مفصلی را نیز در جهتی می گذاریم که ممان نداریم . جوش اتصال پای ستون نیز باید شرایط دو اتصال صلب و مفصلی را تامین کند .
3- اتصال دو تیرآهن به هم :
برای تولید ستون دوبل یا تیر دوبل لازم است که دو تیرآهن را به هم توسط بست یا پلیت متصل کرد ونیز برای طویل کردن ستونها نیز باید بین تیرآهن ها اتصال وجود داشته باشد( چون طول شاخه های تیرآهن12 متر است).
4- اتصالات بادبند ها به تیر و ستونها :
معمولا بادبندها توسط یک صفحه فلزی که از قبل در محل تقاطع تیر به ستون جوش داده شده است به ستونها وتیرها متصل میشوند .این صفحات که تحت فشار وکشش هستند باید برای هر دو عامل طرح شوند وبادبند هایی که روی این صفحات قرار می گیرند باید به طور کامل جوش داده شوند .
بعضی وقت ها در وسط نیز صفحه می گذارند . چون بادبندها نمی توانند از روی هم عبور کنند در وسط قطع می شوند وبه صفحه وسط کاملا جوش داده می شوند وادامه می یابند . همانطور که قبلا ذکر شد بادبند های این ساختمان ناودانی تک ودبل می باشد که بوسیله صفحات تقویت به تیر و ستونها متصل شده اند .

 

اثر طراحی و اجرای اتصالات جوشی بر آسیب پذیری لرزه ای سازه های فولادی
باگذشت حدود 50 سال از کاربرد اتصالات جوشی در صنعت ساختمان در ایران هنوز نقایص زیادی در اجرای ساختمانهای فولادی جدید مشاهده می شود. در یک بررسی اولیه عوامل زیر را می توان به عنوان دلایل اصلی نقایص ذکر کرد:
1- عدم طرح دقیق اتصالات جوشی با توجه به عملکرد مورد نظر آنها
2- عدم انطباق اجرای معمول ساختمان با آیین نامه ها و دستورالعملها
3- کیفیت پایین جوش به علت عدم وجود آموزش کلاسیک کافی در این زمینه برای مهندسان و جوشکاران
4- نبود نظارت اصولی و دقیق بر اجرای جوشکاری در ساختمانهای شهری در کشور.
در این مقاله بعد از مرور خرابیهای سازه های فولادی در زلزله های گذشته ایران و جهان سعی گردیده تا طراحی و اجرای معمول و سنتی سازه های فولادی جوش شده در کشور با حالت قابل قبول آن مقایسه گردد. برای این منظور از آیین نامه های معمول طراحی سازه های فولادی ایران و آیین نامه های طراحی کشورهای صنعتی زلزله خیز استفاده شده تا مشخص شود که چه مواردی از اجرا یا آیین نامه ها و دستورالعملهای اجرایی همخوانی ندارد. علاوه بر آن مطالعه ای بر روی نقاط ضعیفی که ناشی از اجرای جوش می باشد انجام گرفته و در پایان پیشنهاداتی برای بهبود وضع موجود و کاهش خطرات ناشی از زلزله ها در این نوع سازه ها ارایه گردیده است.
سازه فولادی از مجموعه ای از اعضای باربرساخته شده از نیم رخهای فولادی یا ورق می باشد که به کمک اتصالات به یکدیگر متصل می گردند.با توجه به روشهای تکامل یافته ای که برای تولید نیمرخ های فولادی به کار گرفته می شود این مقاطع غالبا رفتار در حد قابل انتظاری از خود نشان می دهند. مساله بسیار مهم رفتار اتصالاتی است که الف) برای ساخت اعضای مرکب از نیمرخ و ورق برای یکپارچه نمودن اعضا(شامل تیر و ستون و مهاربندها)در محل گره ها مورد استفاده قرار می گیرد.وسایلی که برای ساخت اعضا و اتصال آنها به یکدیگر به کار می رود شامل پیچ و پرچ و جوش است.در این میان استفاده از جوش در ساختمان سازی متعارف در ایران بسیار رایج است.تا زمان وقوع زلزله نورث ریچ(1994)تصور بر این بود که در صورت رعایت اصول فنی در طرح و اجرای سازه های فولادی جوشی این سازه هادر زلزله عملکرد قابل قبولی از خود نشان می دهند.اما وقوع این زلزله این فرض رازیر سوال برد.در این زلزله مشاهده شد که در بسیاری از اتصالات , در محل درز جوش اتصال , فلز مادر(Base metal) دچار ترک یا یعضا شکست شده است.اسن مساله باعث شد تا تحقیقات گسترده ای در مورد علت این پدیده صورت گیرد که این تحقیقات تا به امروز ادامه دارد.از طرف دیگر مشاهده و تحقیق درباره وضعیت ساخت و ساز ساختمانهای فولادی نشان می دهد که اتصالات جوشی متداول در ایران از کیفیت مناسبی برخوردار نیستند و با وجود سابقه نسبتا طولانی در استفاده از جوشکاری در صنعت ساختمان هنوز نقایص زیادی در این زمینه مشاهده می شود.

 

عملکرد لرزه ای ساختمانهای فولادی
براساس تجربه های حاصل از زلزله های گذشته و مطالعات انجام گرفته سازه هایی در برابر زلزله دارای عملکرد بهتری هستند که بتوانند ضمن حفظ پایداری و انسجام کلی خود انرژی ناشی از زلزله را تا حد امکان جذب و مستهلک نمایند.با توجهبه منحنی نیرو-تغییر مکان سازه ها و توجه به این مطلب که سطح بین منحنی نیرو-تغییرمکان و محور تغییرمکان نشان دهنده میزان انرژی جذب شده توسط سازه است.هر چه سازه شکل پذیرتر باشد انرژی بیشتری را هنگام زلزله جذب کرده و رفتار مطلوبتری دارد.فولاد نرمه به علت طبیعت شکل پذیر از این نظر ماده مناسبی می باشد و می تواند میزان زیادی انرژی جذب کند.اما تجربه نشان داده است که در سازه های فولادی در صورت عدم استفاده از اتصالات مناسب عملکرد مناسب لرزه ای آنها مناسب و قابل قبول نخواهد بود و در اثر زلزله دچار شکست سازه ای و یا انهدام خواهد شد.در زلزله منجیل (1369) مشاهده شد که تعدادی از ساختمانهای فولادی دچار تخریب کامل شدند

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   19 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جوش جوشکاری

دانلود مقاله بیماری اوریون

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله بیماری اوریون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تصویر یک فرد قبل و بعد از بیماری
اوریون (به انگلیسی: Mumps) یک بیماری ویروسی است که معمولاً کودکان را مبتلا می‌کند. این بیماری یک عفونت واگیردار است[۱].علائم اوریون شامل سردرد، تب، تورم غدد لنفاوی، و آبریزش بینی و چشم است.
اوریون یک بیماری عفونی دوران کودکی است که بیشتر کودکان بالای دو سال را مبتلا می سازد. این بیماری توسط یک ویروس ایجاد می شود و دوره کمون آن 14 تا 21 روز است .
ممکن است یک یا دو روز پیش از شروع علائم عمده، کودک دچار بد حالی عمومی شود ، سپس غدد بزاقی در ناحیه بناگوش و زیر چانه متورم می شوند ، این علامت می تواند همراه تب دیده شود. تورم ممکن است نخست در یک طرف صورت ایجاد شده و سپس طرف دیگر را درگیر سازد و یا این که همزمان در هر دو طرف بروز کند. تورم غدد بزاقی سبب درد هنگام بلعیدن می شود. همچنین ممکن است به علت توقف ترشح بزاق از غدد بزاقی ، خشکی دهان وجود داشته باشد. تورم بیضه ها یا تخمدان در موارد نادر دیده می شود، علیرغم این علائم ، اوریون یک بیماری کم خطر است ، با این حال اگر قبل ، در طی و یا بعد از تورم غدد بزاقی کودک دچار درد و سفتی گردن شود، علامت بروز مننژیت ناشی از اوریون است که می تواند خطرناک باشد. اقداماتی که شما می توانید برای کمک به کودک انجام دهید: برای کمک به کودک می توانید غذاهای مایع مثل شیر، سوپ و یا ماست به او بدهید تا بلع غذا آسانتر بشود. نخستین اقداماتی که شما می توانید انجام دهید: 1- نخست درجه حرارت بدن را کنترل کنید و اگر حرارت بالا بود با استفاده از اسفنج مرطوب ، تب را پایین بیاورید؛ 2- از غذاهای مایع برای کودک استفاده کنید؛ 3- برای برطرف کردن خشکی دهان ، مایعات فراوان به کودک بدهید و در صورت وجود مشکل در نوشیدن از نی استفاده کنید؛ 4- یک کیسه آب گرم را در یک حوله پیچیده و آن را روی موضع درد قرار دهید؛ 5- برای تأیید تشخیص هرچه زودتر با پزشک مشورت کنید. همچنین در صورت بدتر شدن بیماری پس از گذشت 10 روز و و جود سردرد یا سفتی گردن حتماً با پزشک تماس بگیرید. اقداماتی که پزشک انجام می دهد: - هیچ درمان خاصی برای اوریون وجود ندارد ، پزشک شما ممکن است توصیه کند که تا 5 روز پس از بین رفتن تورم غدد بزاقی ، از رفتن کودک به مدرسه جلوگیری کنید؛ - اگر بیضه ها متورم و دردناک هستند ، ممکن است پزشک استراحت مطلق و شربت استامینوفن توصیه کند تا تورم از بین برود؛
اوریون یک عفونت خود به خود محدود شونده است که امروزه به دلیل واکسیناسیون در کشورهای توسعه یافته به ندرت دیده می شود. علایم مشخص بیماری اوریون شامل تب و تورم پاروتید یک طرفه و تندرنس است. مننگو انسفالیت و اورکیت نیز به طور شایع در اوریون رخ می دهد

 

 

 

.
سبب شناسی اوریون
ویروس اوریون از خانواده پارامیکسوویریده و گروه Rubulavirus است. ویروس یک RNA تک رشته ای است. دو گلیکوپروتئین سطحی HN و F منجر به جذب ویروس به سلول های میزبان و ورود به داخل سلول می گردند.
انسان تنها میزبان طبیعی ویروس است.
اپیدمیولوژی اوریون
در گذشته بیماری اوریون در نواحی مختلف، در سن ۹-۵ سالگی دیده می شد. امروزه با انجام واکسیناسیون، این بیماری در سنین بالاتر یعنی ۲۴-۱۸ سالگی دیده می شود.انتقال اوریون از فرد به فرد و از طریق ذره های تنفسی رخ می دهد.
ویروس در بزاق فرد مبتلا ۷ روز پیش از تورم پاروتید تا ۷ روز پس از تورم پاروتید دیده می شود.
حداکثر دوره ی عفونت زایی اوریون ۲-۱ روز قبل تا ۵ روز پس از تورم پاروتید است.
پاتولوژی و پاتوژنز اوریون
هدف ویروس اوریون: غدد بزاقی- سیستم عصبی مرکزی- پانکراس و بیضه ها است و با شیوع کمتر تیروئید- تخمدان ها - قلب – کلیه ها – کبد و مایع سینوویال مفصلی است.
شروع عفونت ویروس در اپی تلیوم راه های تنفسی فوقانی است. گسترش عفونت به لنف نودها و درناژ لنفاوی منجر به رسیدن ویروس به سلول های هدف می گردد. ویروس باعث نکروز سلول های هدف می شود.
علایم بالینی اوریون
دوره انکوباسیون اوریون حدود ۲۵-۱۲ روز است ولی معمولاً ۱۸-۱۶ روز می باشد. درگیری با ویروس اوریون طیف وسیعی از موارد بدون علامت تا موارد تیپیک تورم پاروتید یا درگیری سیستم های مختلف بدن دارد.درموارد تیپیک علایم پرودرمال ۲-۱ روز طول می کشد که شامل تب و سردرد و تهوع است. سپس پاروتیدیت شروع می گردد که می تواند یک طرفه باشد ولی در ۷۰% موارد دوطرفه می شود. تورم و تندرنس پاروتید ممکن است همراه با درد گوش باشد. با پیشرفت تورم زاویه چانه پر می شود وبه طرف بالا و خارج پیشرفت می کند.مجرای stensen ممکن است قرمز و متورم باشد.
اوج تورم پاروتید در روز سوم مشاهده می شود و در عرض ۷ روز به تدریج کاهش می یابد.
تب در عرض ۵-۳ روز قطع می شود. در موارد نادر راش نیز دیده می شود.
تورم غدد تحت فکی ممکن است با یا بدون درگیری پاروتید دیده شود.ادم ناحیه ی بالای استرنوم ممکن است به دلیل انسداد لنفاوی رخ دهد.
تشخیص اوریون
در مواقع شیوع اوریون تشخیص بر اساس شرح حال، تماس با موارد مبتلا و دوره انکوباسیون است. تأیید تشخیص پاروتیدیت با بالا رفتن آمیلاز سرم می باشد.
لکوپنی همراه با لنفوسیتوز نسبی نیز یافته ی شایعی است. امروزه در بیماران با پاروتیدیت بیش از ۲ روز، در موارد ناشناخته، تشخیص اختصاصی با تستهای سرولوژیک و ویرولوژیک انجام می شود.
ویروس در ترشحات تنفسی فوقانی، CSF و یا ادرار در فاز حاد بیماری دیده می شود.افزایش بارز آنتی بادی IgG از تست ها ی تشخیصی است، اما ممکن است با ویروس پاراانفلوانزا تداخل داشته باشد.
تست های پوستی در بیماری اوریون نه حساسیت دارند و نه اختصاصی هستند و نباید به کار روند.
تشخیص های افتراقی اوریون
تورم پاروتید در سایر بیماری ها نیز دیده می شود. ویروس های پاراآنفلوانزای ۲و ۳ ، انفلوانزا
A ، سایتومگالوویروس، EBV ، انتروویروس و HIV .
پاروتیدیت چرکی در استافیلوکوک ارئوس به صورت یک طرفه با تندرنس شدید همراه است.
لکوسیتوز و درناژ چرکی از مجرای stensen دیده می شود.
آدنیت تحت فکی و تورم غدد لنفاوی گردنی نیز گاه با پاروتیدیت اشتباه می شود.
تورم غیر عفونی پاروتید و انسداد مجرای stensen در بیماری های کلاژن واسکولار نظیر شوگرن و SlE و تومور نیز دیده می شود.
عوارض اوریون
شایع ترین عارضه ی اوریون، مننژیت با یا بدون انسفالیت ونیز درگیری گنادال است.
عوارض غیر شایع شامل کنژکتیویت، نوریت اپتیک، پنومونی، نفریت، پانکراتیت و ترومبوسیتوپنی است.عفونت مادر با ویروس اوریون در ۳ ماه اول بارداری منجر به افزایش خطر از دست رفتن جنین می گردد. هیچ آنومالی جنینی با ویروس اوریون دیده نشده است.
مننژیت و انسفالیت
ویروس های اوریون نوروتروپیک هستند و از طریق شبکه کوروئید وارد CNS می شوند وموجب عفونت اپی تلیوم و سلول های اپاندیمال می شوند.درگیری علامت دار CNS در ۳۰-۱۰% افراد مبتلا دیده می شود. اما پلئوسیتوز در CSF در ۶۰-۴۰% از موارد پاروتیدیت اوریونی دیده می شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بیماری اوریون

دانلود مقاله قطب جنوب

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله قطب جنوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

علیرغم سرمای فوق العاده ، اقیانوسی که قطب جنوب را احاطه کرده غنی ترین ناحیه جهان از نظر حیات است . طی ماههای تابستان ، گیاهان میکروسکوپی پراکنده شده برای گروههای بزرگ کریل ها غذا فراهم می آورند و اینها به نوبه خود غذای پنگوئنها ، سیلها و والها را فراهم می کنند . اکثر حیوانات قطب جنوب در تابستان تولید مثل می کنند اما پنگوئنهای امپراطور در پاییز تخم گذاری می کنند و نرها در طی سردترین ماههای سال روی تخم ها می خوابند. دریاهای پوشیده از یخ اطراف قاره قطب جنوب ، خانه گونه های بسیاری از حیوانات است.

 

 

 

قطب جنوب قاره ای است که کاملاَ توسط دریا احاطه شده است . لایه یخی قطب جنوب اکثر زمین را می پوشاند در حالیکه روی قطعه سنگهای یکدست کشیده است . مساحتی بالغ بر 13 میلیون کیلومتر مربع (5 میلیون مایل مربع) را در بردارد و 4000 متر (13000 پا) عمق را دارا می باشد.

 


یخ دریا
یخ دریای حقیقی زمانی شکل می گیرد که روی دریا یخ می زند . ضخامت این لایه یخ بیش از 5 متر (15پا) نمی باشد . در حین زمستان شمال ، یخ دریا تقریباَ 7/11 میلیون کیلومتر مربع (5/4 میلیون مایل مربع) را در اقیانوس منجمد شمالی پوشش می دهد . در قطب جنوب یخ دریا در زمستان حدوداَ 19 میلیون کیلومتر مربع (5/7 میلیون مایل مربع) از اقیانوس اطراف قطب جنوب را پوشش می دهد . همانطور که دریا یخ می زند ، یخ جلویی به سمت جلو شروع به حرکت ، حدود 4 کیلومتر (5/2 مایل) در روز می نماید.
کوه یخی و جزایر یخی
وقتی که قسمتی از یخچچال وارد دریا می شود و می شکند به شکل یک کوه یخی و جزیره یخی در می آید . آنها می توانند صدها یارد کلفتی داشته باشند ، اما فقط یک دهم قد آنها قابل رویت در بالای سطح دریا می باشد . در قطب جنوب ، بعضی جزایر یخی مساحتی بیش از 1036 کیلومتر مربع (400 مایل مربع) را دارا می باشند.

 

 

 


حیات قطبی
در قطب شمال و جنوب ، شکار کردن یکی از اثرات مخرب بر روی حیات وحش می باشد . بسیاری از حیوانات قطبی شامل والها ، شیران دریایی و پنگوئنها برای گوشتشان شکار می شدند . قبل از روزهای روشنایی با برق ، آنها برای چربیشان نیز شکار می شدند که این چربیها برای لستفاده در چراغهای روغن سوز تبدیل به روغن می شدند . جمعیت والها از همه ، بیشتر زجر کشید و تعداد آنها بصورت مصیبت باری کاهش پیدا کرد . وقتی که بازار روغن چراغ از بین رفت ، کشتار والها برای گوشتشان ادامه پیدا کرد . در 1994 اقیانوس اطراف قطب جنوب منطقه محافظت شده ای برای والها معین شد . بدون تهدید به شکار شدن ممکن است جمعیت والها بازسازی شود . برای این منظور انتظار چندین دهه می رود ، در هر حال این بخاطر نسبت زاد و ولد آهسته آنها می باشد.
انرژی ، صنایع و حیات
از بین رفتن سایر منابع طبیعی نیز می تواند برای حیات جانوران تهدید کننده باشد . قطب شمال و قطب جنوب هر دو ذخایر عظیمی از نفت ، گاز طبیعی ، زغال سنگ و مواد معدنی هستند . تا بحال ، سرمایه مواد معدنی قطب جنوب دست نخورده باقی مانده است . با این وجود ، در قطب شمال ، صنایع اصلی ، استخراج گاز و نفت می باشد . یکی از مهمترین مناطق تولید نفت ، دریای بیفورت نزدیک آلاسکای شمالی می باشد . نفت از بستر عمیق دریا به بالا رانده می شود و سپس از میان آلاسکا توسط خطوط لوله به بندری در اقیانوس آرام به اسم ولدز ، پمپ می شود . هر جا که نفت انتقال می یابد ، خطر مسدود شدن یا آلودگی وجوددار . در بیست و چهارم مارس 1989، تانکر نفت راکسان ولدز 42 میلیون لیتر (11 میلیون گالن) نفت خام را در آبهای پرنس ویلیام سوند ، در ساحل جنوبی آلاسکا ، وارد کرد . و میلیونها حیوان شامل سمورهای دریایی و عقابهای سرسفید را بصورت مصیبت باری کشت .

 


جنوبگان
به قاره‌ای که پیرامون قطب جنوب زمین را در بر گرفته قاره جنوبگان می‌گویند. این قاره سردترین نقطه کره زمین است و کمابیش همه رویه آن با یخ پوشیده شده است.
کشف قاره جنوبگان در اواخر ژانویه سال ۱۸۲۰ میلادی صورت گرفت. برای جزئیات بیشتر در این باره به نوشتار تاریخ جنوبگان مراجعه کنید. جنوبگان پنجمین قاره بزرگ کره زمین پس از آسیا، آفریقا، آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی است ولی با این وجود کمترین جمعیت همه قاره‌ها را دارد. همچنین بلندترین میانگین ارتفاع، کمترین میانگین رطوبت و پایین‌ترین میانگین دما در میان همه قاره‌های جهان به این قاره تعلق دارد.
باور به وجود سرزمینی جنوبگانی یعنی قاره‌ای بس بزرگ که در دورترین نقطه کره زمین قرار گرفته باشد تا بتواند "توازن" کره زمین را در برابر خشکی‌های عظیم شمال آن حفظ کند از زمان بطلمیوس یعنی سده نخست میلادی وجود داشته است. بطلمیوس این مسئله را مطرح می‌کرد که وجود چنین سرزمینی برای حفظ قرینگی خشکی‌ها لازم است. ترسیم خشکی‌های بزرگی در جنوب کره زمین در نقشه‌های قدیمی رایج بود از جمله در نقشه‌های معروف پیری رئیس، دریاسالار ترکیه عثمانی (از سده ۱۶). حتی پس از این‌که در اواخر سده هفدهم کاشفان دریافتند که آمریکای جنوبی و استرالیا جزئی از "جنوبگان" افسانه‌ای نیستند باز در باور جغرافیدانان آن دوره، منطقه قطب جنوب بسیار بزرگ‌تر از مساحت راستین آن تصور می‌شد.
پنگوئن فرمانفرما از پرندگانی است که در این قاره زندگی می‌کند.

 

 

 

ذوب یخ هاى قطب جنوب : عصر یخ یا گلخانه
فیلم علمى _ تخیلى «روز پس از فردا» داستانى از وحشت و هراس حقیقى را به تصویر مى کشد. زمین و تقریباً هر چیزى که در آن است، به ناگهان منجمد مى شود. شگفت آورتر اینکه رویداد مذکور حاصل پدیده گرم شدگى زمین است. اما آیا واقعاً دوران سردى را در پیش داریم؟
چه کسى دیواره یخى لارسن را مى شناسد؟ این کوه عظیم یخى شناور در آب هاى دریا که در ارتباط با یخچال هاى خشکى شبه جزیره قطب جنوب است، زمان درازى تنها براى پژوهشگران قطب جالب بود. لیکن در سى و یکم ژانویه سال 2002 ناگهان این غول یخى نظر تمام جهانیان را به خود جلب کرد. دلیل: عکس هاى ماهواره هاى ناسا نشان دادند که چگونه ظرف یک فاصله زمانى پنج هفته اى تکه بزرگى از یخ به حجم 3250 کیلومترمربع تقریباً به بزرگى مالورکا _ از دیواره یخى لارسن جدا شد. کارشناسان حدس مى زنند که آب حاصل از ذوب یخ ها همچون چشمه هاى کوچک بى شمار به داخل دیواره یخى راه یافته و آنجا یخ زده و بدین ترتیب حجمى اضافه تشکیل شده که قاعدتاً از تکه یخ غول آسا جدا شده است. این تکه یخ که به نام «لارسن ب» خوانده شد، 220 متر ضخامت و 720 میلیارد تن وزن داشت و به هزاران تکه کوچک تقسیم شد.
این نخستین بارى نیست که یخ موجود در قطب جنوب از بین مى رود. در ماه هاى مارس و مه سال 2000 تکه هاى بزرگى از کمربند یخى جدا شده و از بین رفتند. یک رکورد جهانى تا آن زمان، تکه اى از یخ به بزرگى ده هزار کیلومترمربع جدا و به سمت دریاى روس (Ross) رهسپار شد.
در فیلم علمى _ تخیلى رولاند امریش «روز پس از فردا» یک دانشمند پژوهشگر آمریکایى هوا به نام جک هال ماجرایى را درست شبیه آنچه که بر سر دیواره یخى لارسن آمده پیش بینى مى کند که در سال 2002 رخ مى دهد. در این فیلم هالیوود که به یک شعر حماسى بیشتر شبیه است نیز تکه عظیم یخ جدا مى شود. خدمه هال با رویدادى به غایت دهشتناک مواجه شدند. شکافى عظیم (با استفاده از متحرک سازى کامپیوترى) در یخچال مقابل شان دهان باز کرد و تقریباً آنها را بلعید. در اینجا واقعیت و خیال درهم مى آمیزند: امریش در فیلمنامه تمام جزئیات تلاش هاى این انسان ها را به تصویر مى کشد. اما کارگردان با لحن هجوآمیزى مى گوید: «باید در نوشتن فیلمنامه تعجیل مى کردیم، والا از فیلم سینمایى خبرى نبود، تنها چیزى که باقى مى ماند مستندسازى رویدادها بود.» منشأ و علت واقعه اى براى یخ هاى قطب جنوب رخ داد و پیش زمینه داستان فیلم همانا گرم شدن روزافزون کره زمین است: بدین ترتیب میدان هاى یخ قطب ها بیش از پیش ذوب مى شوند. زمینه ساز چنین دگرگونى در آب و هوا اثر گلخانه اى است با بالاترین سطح گازهاى مضر از نقطه نظر آب و هوا مثل دى اکسیدکربن(Co2) در جو، کره زمین را پوششى از گاز فرا مى گیرد، چنین رویدادى نتایج مرگبارى را به دنبال دارد. گرماى بیشترى از خورشید به کره زمین مى تابد چرا که این اشعه گرمایى در فضا منعکس مى شود. نتیجه آن که نوعى شبنم ناشى از گرما ظاهر خواهد شد (قطره آب به کندى تبخیر مى شود)، توده هاى عظیم یخى شروع به آب شدن خواهند کرد و مقادیر فراوانى از آب شیرین سرد به داخل اقیانوس ها سرازیر خواهند شد. امریش کارگردان فیلم از این واقعیت علمى به عنوان نقطه شروع سوگنامه آب و هوایى خویش استفاده مى کند. گلوله هاى شناور حرارت سنج ها در آتلانتیک شمالى دیوانه مى شوند و خبر از آن مى دهند که چشمه هاى آب گرم در اقیانوس واقع در نیمکره شمالى خشک شده اند.
همچنانکه این «حرارت» به نقطه اوج خود مى رسد، فاجعه سرما نیز به کمک جلوه هاى ویژه قطعى و تاثیرگذار به نظر مى رسد: رگبارهاى تگرگ به درشتى مشت انسان توکیو را درهم مى کوبند، بادهاى سخت و توفانى لس آنجلس را خالى از سکنه مى کنند، یک موج عظیم مد آب هاى اقیانوس نیویورک را در خود غرق مى سازد. آنگاه فاجعه عظیم رخ مى دهد: سرتاسر نیمکره شمالى در زیر یخ و برف مدفون مى شود. فیلمنامه مى گوید که هواى بسیار سرد منهاى 101 درجه سانتیگراد از استراتوسفر به سمت زمین مى آید و انسان ها در ظرف چند ثانیه جملگى یخ مى زنند.
تصاویر امریش تکان دهنده اند ولى باورکردنى به نظر نمى رسند. از یک سو روزانه اخبارى راجع به گرم تر شدن تدریجى سیاره مان مى شنویم و مى خوانیم، از طرف دیگر عصر جدیدى از یخ پیش بینى مى شود. کدامیک را بپذیریم؟
یک منبع آگاه احتمالاً مى تواند پاسخگوى پرسش هاى ما پیرامون آب وهوا باشد. «گروه بین دولتى براى تغییر آب و هوا» شامل جمعى از زبده ترین کارشناسان است. مذاکرات پیرامون آب و هوا در چارچوب ملل متحد نیز براساس اعلامیه این گروه صورت مى گیرد. بر طبق گزارشات گروه طى فاصله زمانى 1990 تا 2100 درجه حرارت کل کره زمین به طور متوسط بین 4/1 تا 8/5 درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت (در مجموع در طول قرن بیستم: به علاوه 6/0 درجه). تفاوت بین این دو رقم قابل توجه است، چه به سختى مى توان آثار حاصل از عوامل گوناگون دخیل در این پدیده را به دقت پیش بینى نمود: عواملى چون افزایش جمعیت یا افزایش گاز (Co2)در نتیجه استفاده از سوخت هاى فسیلى، به علاوه تغییرات در آب و هوا بسیار به کندى صورت مى گیرد: حتى اگر بشر انتشار گازهاى گلخانه اى را به سرعت به صفر برساند.

 

ده ها سال طول مى کشد که گرم تر شدن کره زمین متوقف شود. درست مثل اتومبیلى که با سرعت بالایى در حرکت است، براى آن که از سرعتش کاسته شود، لازم است چندین کیلومتر مسافت را طى کند. بسته به اینکه گرم شدن زمین و آب شدن توده هاى یخ تا چه اندازه شدید باشد سطح آب اقیانوس ها بین 20 تا 86 سانتیمتر افزایش خواهد یافت. بدون اقدامات حفاظتى همچون برپا کردن سدهاى مرتفع مساحت وسیعى از سواحل دریاها و اقیانوس ها و زمین هاى در مجاورت آنها به زیر آب خواهند رفت. بسیارى از جزایر رویایى دریاى جنوب براى همیشه محو خواهند شد.
اما همین حالا هم شاهد نتایج حاصل از پدیده قدرتمند گرم تر شدن زمین هستیم: طوفان هایى که تاکنون نظیرشان اتفاق نیفتاده، باران هاى سیل آسا و طغیان رودخانه ها، تابستان هاى گرم و طاقت فرسا با تلفات عظیم در محصولات گیاهى و دامى و آتش سوزى هاى وسیع جنگل ها، یخچال هاى آلپ آب و در بسترهاى عظیم یخى خلل وارد مى شود و ساختمان ها دستخوش تزلزل مى شوند. اکوسیستم درهم مى ریزد، تمام حیوانات و گیاهان نابود مى شوند و فضاى زندگى انسان ها به شدت در معرض تهدید قرار مى گیرد. «گروه بین دولتى براى تغییر آب و هوا» در «خلاصه اى براى سیاستگزاران» باز هم نتایج بیشترى را برمى شمارد. سالخوردگان بیشترى به خاطر گرما جان خود را از دست مى دهند؛ عوامل مضر و بیمارى زا گسترش مى یابند (مثلاً پشه هاى مالاریا راه سرزمین هاى شمالى تر را در پیش مى گیرند)؛ کوه هاى بیشترى ریزش مى کنند، فرسایش زمین ها و سواحل دریاها سرعت مى گیرد، حتى جزایر مرجانى نیز در این میان آسیب مى بینند و زمانى که بسترهاى یخى دائمى اندک اندک ذوب مى شوند، مقادیر عظیمى متان و دى اکسیدکربن آزاد و اثر گلخانه اى بیش از پیش تشدید مى شود. اگرچه دانشمندان در مورد این آثار و نتایج اتفاق نظر دارند، ولى افزایش سریع دماى زمین در ده سال اخیر پرسش هاى زیادى را براى انسان مطرح کرده که لازم است پاسخ هایى براى آنها پیدا شود. افزایش شدت حرارت خورشید در 100 ساله اخیر تنها موجب 2/0 درجه افزایش درجه حرارت زمین شده است.
گرم تر شدن زمین یک واقعیت است که در حدود مشخصى اتفاق خواهد افتاد. اما چگونه مى توان از این واقعیت این طور نتیجه گرفت که دوران یخبندانى در راه است؟ لااقل آن طور که امریش وانمود مى کند. کارگردان و فیلمنامه نویس در فیلم خویش از آنجا شروع مى کنند که یخ هاى ذوب و رها شده از قطب هاى کره زمین با جریانات آب گرم اقیانوس ها برخورد پیدا مى کنند. چنین فیلمنامه اى را نمى توان پیشاپیش رد یا قبول کرد، چه یک بار حدود 11هزار تا 12هزار سال پیش جریان اقیانوسى گلف استریم کاملاً متوقف شد. در این زمان پس از یک دوره آب و هواى گرم درجه حرارت در گرینلند در مدار 15 درجه به یک بار افت کرد. بدین ترتیب تا آنجا که به دانشمندان مربوط مى شود، مى توان از وضعیت جریان آب داخل اقیانوس ها به عنوان شاخصى از وضعیت کلى آب وهوا استفاده نمود

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قطب جنوب