یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله معانی لغوی و اصطلاحی واژه فقر و غنا

اختصاصی از یاری فایل مقاله معانی لغوی و اصطلاحی واژه فقر و غنا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله معانی لغوی و اصطلاحی واژه فقر و غنا


مقاله معانی لغوی و اصطلاحی واژه فقر و غنا

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات 138

1-2اقسام فقر و غنا

2-2 ستایش فقیر

3-2 نکوهش فقر

4-2 آثار فقر مذموم

5-2 علل ابتلا به فقر

فصل اول: فقر در آینه آیات و روایات

1-3 فقر ممدوح- نکوهش فقر- آثار فقر

2-3 غنا ممدوح- نکوهش غنا- آثار غنا

دستگیری از فقرا

پرداخت حقوق واجب صدقات

فصل دوم- تعریف فقر

1-4 در فرهنگ علوم اجتماعی

2-4 در کتاب نابرابری و قشربندی اجتماعی

3-4 در کتاب فقر به عنوان یک ارزش- تکنولوژی فقر

 

فصل سوم- ماهیت عمومی فقر

1-5 تعادل فقر

2-5 تطابق وسازگاری

3-5 مهاجرت

جامعه شناسی فقر

1-6 کشورهای جهان سوم

2-6 فقر ملل

تنها بازوی بن بست شکنی فقر

فقر و غنا در اسلام

1-8 خطوط کلی اقتصاد اسلامی

9- آمار و ارقام فقر در تهران

10- نتیجه گیری و پیشنهاد

11- منابع و مآخذ

مقدمه:

خداوند تمام مخلوقاتش را به طور مساوی نیافرید یکی را غنی و دیگری را فقیر، یکی را زور و بازو و دیگری را ضعیف و ناتوان، یکی را با اراده و دیگری را سست و بی اراده آفرید تا تمام بندگانش را مورد آزمایش قرار دهد تا بندگانش به صبر پیشه کنند و در برابر ناکامیها و مصائب و آزمایشات الهی صبور بوده تا کفر نورزند و فقر و غنی یک از بحثهای گسترده ای است فقر و غنا را به بنده اش داد تا کسی که فقیر است روی به خدا می آورد و ایمانش مستحکم است ولی همین فقیر از روی تنگدستی گاهی به فقر عناد می پردازد، گاهی غنی هم از بس که غرق لذات دنیوی است خدا را فراموش کرده و گاهی اینگونه نمی باشد فقیر و غنی هر دو به خدا روی آورده و شکرگذار نعمتهای الهی اند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله معانی لغوی و اصطلاحی واژه فقر و غنا

تحقیق در مورد کلمات دینی و معانی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد کلمات دینی و معانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

جبایت

باج و خراج گرفتن ( برهان قاطع ) و جمع کردن خراج و گرفتن آن .

"حاجب بزرگ ، به مرو رفت ...... و هر جای شحنه فرستاد و جبایت روان شد. " .ص 687

" و بنده سباشی ، تا این غایت با ایشان آویخت و طلیعه داشت و جنگها بود .....، تا ایشان در هیچ شهر از خراسان نتوانستند نشست و جبایت روان است و عمّال خداوند بر کار ." ص 708

حاصل و باقی

" حاصل، مقدار مالی است که در خزانه یا در نزد کارگزار موجود است و باقی، مقدار خراجی است که مردم بدهکارند و هنوز نپرداخته اند " .

" عبدالغفار به دیوان استیفا رود و بگوید مستوفیان را تا خط بر حاصل و باقی او کشند " . ص 155

" پس عبدوس را گفت : باز گرد ، تا من امشب مثال دهم تا حاصل و باقی وی پیدا آرند و فردا با وی به درگاه آرند ." ص 464

حِمل

اموالی را گویند که به سوی بیت المال حمل می شود .

" و حسن سپاهیانی باز آمد با حمل های مکران و قصدار و رسولی مکرانی با وی و مالی آورده هدیه ی امیر . " ص 315

" طاهر را مثال بود تا مال ضمان گذشته... بطلبد و به نشابور فرستد ، نزدیک سوری صاحب دیوان تا حمل نشابور به حضرت آرند ." ص 434

و "سوم ماه رمضان، هدیه ها که صاحب دیوان خراسان، ساخته بود، پیش آوردند، پانصد حمل." ص 530

"گفت: این مال گشاده نیست، چون از مصر و شام، حمل در رسد، آن گاه این جواهر خریده آید." ص 542

"پس از رفتن وی، سوری آنچه نقد داشت، از مال حمل نشا بور و از آن خویش همه جمع کرد." ص 716

خازن

گنجور، گنجبان، خزانه دار، متولی حفظ مال.(اقرب الموارد به نقل از لغت نامه ی دهخدا). "کسانی که جواهر و البسه را به عنوان خلعت می داده اندو شمشیرهای مرصع و چیزهایی نظیر آن را در تحویل داشته اند."

"چون از مجلس عقد بازگردی، نثارها و هدیه ها که با تو فرستاده آمده است، بفرمایی خازنان را که با تواند، تا ببرند و تسلیم کنند." ص 274

"و خازنی نامزد شد با شاگردان و با حمّالانِ خزانه، تا با رسولان بروند."ص 281

"استادم بو نصر ... معتمدی را به نزدیک خازنان فرستاد، پوشیده و در خواست تا آنچه به روزگار ملک و ولایت امیر محمد، او را داده بودند، از زر و سیم و جامه و قباها و اصناف نعمت، نسختی کنند، بفرستند." ص 339

"امیر گفت: دلم بر احمد نیالتگین، قرار گرفته است، هر چند که شاگردی سالاران نکرده است، خازن پدر ما بوده است." ص 349

"و محمود طاهر پدرش، مردی محتشم بود، از خازنان امیر محمود و بروی اعتمادی بزرگ داشت." ص 682

خراج

"آنچه را که پادشاه و حاکم از رعایا گیرند. گفته اند که خراج آن چیزی است که در حاصل مزروعات گیرند و باج آن چیزی است که جهت حق صیانت و حفاظت از سوداگران گیرند." (ناظم الاطباء به نقل از لغت نامه ی دهخدا)

"برخی خراج و جزیه را دو لغت مترادف دانسته اند که معنی مطلق مالیات می داده و از قرینه ی جمله، معلوم می شده است که کدام یک مالیات زمین (خراج) یا مالیات سرانه (جزیه) بوده است." نیز گفته شده که "خراج، مالیات ارضی بود که از اهل ذمه گرفته می شد در مقابل جزیه که مالیات سرانه بود."

"و چون خبردیه و حصار و مردم آن به غوریان رسید، همگان مطیع و منقاد گشتند و بترسیدند و خراجها بپذیرفتند." ص 143

"پس امیر روی به عامل و رئیس ترمذ کرد و گفت : "صد هزار درم از خراج امسال، به رعیّت بخشیدیم." ص 312

"و حسن سپاهانی ساربان را به رسولی فرستادند، تا مال خراج مکران و قصدار بیارد." ص 315

"احمد خود آنچه باید کرد، کند و مالهای تکّران بستاند از خراج و مواضعت." ص 516

"هر پادشاهی که قوی تر باشد و از شما خراج خواهد و شما را نگاه دارد، خراج بباید داد و خود را نگاه داشت." ص 729

خراج گذار

مالیات ده و آنکه خراج می دهد. (لغت نامه ی دهخدا )

"تا امیر جلیل منصور، منوچهر بن قابوس، طاعت دار و فرمان بردارو خراج گزار خداوند سلطان معظم ابوالقاسم محمود، باشد... من دوست او باشم." ص 166

"احمد نیالتگین، مالی عظیم که از مواضعت بود از تکّران و خراج گزاران بستد." ص 517

خزانه

گنجینه، دفینه، جمع خزاین (لغت نامه ی دهخدا)، محل نگهداری جواهر و البسه ی خلعتی و شمشیرهای مرصع و از این قبیل.

"هر چه امیر محمد مرا بخشیده است...، همه مُعَد دارم، که حقا که ازین روزگار بیندیشیده ام و هم امروز به خزانه باز فرستم، پیش از آنکه تسبیب کنند." ص 338

"چنان چه خوانده آمده است که خزاین آل سامان، مستغرق شد در کار ری." ص 344

"و بوسعید مشرف به فرمان بیامد تا خزانه را نسخت کرد، آنچه داشت مرد." ص799

"بر هندوان اعتماد نیست که چندان حرم و خزاین به زمین ایشان باید برد." ص 897

آنچه ثقل نشابور بود، از جامه و فروش شادیاخ و سلاح و چیزهای دیگر که ممکن نشد به قلعه ی میکالی فرستادن، سوری مثال داد تا همه در خزانه نهادند."ص 716

راتبه

مقرری، مستمری و مواجب. جمع آن رواتب است.( ناظم الاطباء به نقل از لغت نامه ی دهخدا)

"مقداری از مواجب ثابت که حتما باید پرداخت شود."

و نیز مثال داد تا از وظایف و رواتب امیر محمد حساب برگرفتند. ص 10

"فرمود تا به خدمت ایشان قیام کند و آنچه بباید از وظایف و رواتب ایشان راست می دارد." ص 133

"ایشان را وکیلی به پای کردند و راتبه ای تمام نامزد شد." ص 894

شمار

"شمار به معنی حساب است و در اصطلاح دیوانی دوره ی غزنوی به مفهوم علم حساب که مستوفیان به کار می بردند، بوده است و شمار کردن به معنی رسیدگی به حساب عمال و صاحبان شغل ها به کار می رفته است."

"پس بفرمود که شماروی بباید کرد. مستوفیان شماروی بازنگریستند، هفده بار هزار هزار درم بروی حاصل محض بود." ص 156

"اما با خرد رجوع کن و شمار خویش نیکو برگیر تا بدانی که راست می گویم." ص 260

"خواجه ی بزرگ بوسهل را بخواند با نایبان دیوان عرض و شمارها بخواست از آن لشکر." ص 415

"مرا چه افتاده است که زر کسی دیگر برد و شمار آن به قیامت مرا باید داد؟" ص 671

عامل

"این لفظ به مأمور دیوانی، به خصوص آن که مأمور جمع آوری و تحصیل مالیات و خراج بوده، گفته می شده است."


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کلمات دینی و معانی

دانلود کامل نامهای مردان و بانوان اصیل ایرانی به همراه معانی آنها

اختصاصی از یاری فایل دانلود کامل نامهای مردان و بانوان اصیل ایرانی به همراه معانی آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کامل نامهای مردان و بانوان اصیل ایرانی به همراه معانی آنها


دانلود کامل نامهای مردان و بانوان اصیل ایرانی به همراه معانی آنها

نامهای بانوان ایرانی                                                 نامهای مردان ایرانی
 افرا : ستایش کردن    ---                                         نام شاپور اول : مهرک
 افشید : شکوه خورشید   ---                                       رودخانه ای در ایران , بسی نیک : نیکا
 آلیش : قابل اشتعال      ---                                  از سرداران مبارز در برابر اسکندر گجستک : روشاک
 الیا : نام گل           ---                                         پدر بزرگ رستم : سام
 آمیتریس :نام دختر داریوش دوم و همسر خشایارشا  ---              نامی مقدس در ایران باستان : سپنتا
 آموتیا : نام دوشیزه در زمان زندیه  ---                             داده شده از شاه  : شهداد
 آناهیتا : نام فرشتگان اهورامزدا ---                                 مرد بزرگ , شایسته و شایان : شایگان
 آندیا : همسر اردشیر اول  ---                    فرزند کیکاوس , شخصیت اسطوره ای ایرانیان , سیاوخش : سیاوش
 انوشا : خوشحالی و سرور و شادی  ---                              هم پیمان داریوش اول : اوتانا
 انوشک : نام زنان در زمان ساسانیان, به معنی جاوید و ابدی ---      یکی از شاهان ایران : وارتان
 انوشه : نام زنان در زمان ساسانیان, به معنی جاوید و ابدی  ---      متعلق به نسل آریا : آریانا
 آرا : آراستن و زیبا کردن  ---                                      شاهان سلسله اشکانیان : اشکان
 آرمیلا : نام دختران در ایران باستان  ---                            شاه خوارزم : بکتاش
 آرمیتان : شخصیتی در شاهنامه و دختر جمشید    ---                فرستاده شهر از طرف فرشته مهر : دادمهر
 آروشا :درخشان , نورانی , باهوش ---                             پسر زیبا : فرهود

 

 

شامل 8 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کامل نامهای مردان و بانوان اصیل ایرانی به همراه معانی آنها

مقاله معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی

اختصاصی از یاری فایل مقاله معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی


مقاله معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 159 صفحه می باشد.

فهرست

فصل اول

مقدمه و پیشینه تاریخی

بخش اول:

مقدمه و کلیات و معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی

بخش دوم:

پیشینه تاریخی نظریه مطابقت صدق

بخش سوم:

آیا نظریه مطابقت تعریف صدق است یا ملاک آن

مقدمه

فلسفه شناخت واقعیت است که به وسیله فاعل شناسایی (ذهن) صورت می‌گیرد و در قالب عناصر زبانی (الفاظ) بیان می شود. بنابراین در پدیده شناخت سه عامل هستی، فاعل شناسایی و زبان نقش اساسی دارند.

اما در فلسفه معاصر بیشتر به رابطه این سه عامل مهم پرداخته اند و از مباحثی که مربوط به رابطه هستی و فاعل شناسایی هستند به معرفت شناسی تعبیر کرده اند و از مباحث مربوط به رابطه فاعل شناسایی و زبان به معناداری و بالاخره از مباحث مربوط به رابطه هستی و زبان به صدق تعبیر می کنند.

مباحث معرفت شناختی و معناداری و صدق هر کدام حوزه خاصی در فلسفه معاصر را به خود اختصاص می دهند اما مباحث معناداری و به تبع آن بحث اعتبار و استدلال و صدق از مهمترین مسائل فلسفه منطق به شمار می‌آیند.

تعریف مسأله

ما در این رساله به بحث اخیر یعنی مسأله صدق و بیان ماهیت و ملاک آن از دیدگاه منطق دانان مسلمان و حتی منطق دانان غربی می پردازیم و هر کدام را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.

نظریه هایی که در این رساله به بررسی آنها می پردازیم: عبارتند از:

1- نظریه مطابقت  The correspondence theory of truth

2- نظریه هماهنگی یا (سازگاری) The coherence of truth

3- نظریه عمل گرایانه The pragmatic theery of truth

4- نظریه زیادتی The redundancy theory of truth

5- نظریه غیر توصیفی The Non-Descriptive theery of truth

6- نظریه سمانتیکی صدق Semantic theery of truth

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی