یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره تعمیر اجزاء مختلف موتور (گیربکس – دیفرانسیل – کلاچ)

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره تعمیر اجزاء مختلف موتور (گیربکس – دیفرانسیل – کلاچ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تعمیر اجزاء مختلف موتور (گیربکس – دیفرانسیل – کلاچ)


دانلود مقاله کامل درباره تعمیر اجزاء مختلف موتور (گیربکس – دیفرانسیل – کلاچ)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :47

 

بخشی از متن مقاله

کلاچ

قسمتهای مختلف کلاچ

این سیستم کلاچ خشک و بدون روغن کار می کند و تشکیل شده از صفحه کلاچ ,دیسک کلاچ ,بلبرینگ ,فلایویل وشافت.

1-صفحه کلاچ –تشکیل شده از دو صفحه فیبری که بعد از استلاک قابل تعویض است و بوسیله دنده هایی که در مرکز صفحه کلاچ می باشد با دنده های شافت کلاچ درگیر می شود.روی صفحه کلاچ 6 عدد فنر نصب شده که برای جلو گیری از ضربه هنگام حرکت می باشد,حداکثر ضخامت صفحه کلاچ 4/7 میلیمتر می باشد.

2-دیسک کلاچ –تشکیل شده از یک صفحه فنری که کارش بطریقه دیافراگم و نوع آن خورشیدی می باشد.

3-بلبرینگ کلاچ –توسط دو شاخه کلاچ به دیسک فشار آورده و صفحه کلاچ را آزاد می کند.بلبرینگ کلاچ از نوع ضد نفوذ آب می باشد.

4-فلایویل –توسط فلایویل نیرو به صفحه کلاچ منتقل می شود و توسط 7 پیچ مخصوص به ته میل لنگ نصب می شود و در هر دفعه باز و بستن فلایویل پیچها بایستی تعویض شود .فلایویل را می توان تا یک میلیمتر تراش داد.

5-شافت کلاچ :توسط صفحه کلاچ نیرو به شافت کلاچ منتقل می شود.قسمت جلوی شافت کلاچ در بوش کار می کند و این بوش در انتهای میل لنگ قرار دارد.

برای پیاده کردن کلاچ برای تعمیر باید اول پلوسها را باز کرده و بعد گیر بکس را از روی ماشین پیاده کنیم.سپس دیسک کلاچ را که با 6 پیچ روی فلایویل بسته شده پیاده می کنیم و بعد برای تعویض کاسه نمد شافت اگر روغن ریزی داشت آچار مخصوص موجود است بشماره فنی 488 Bvi که در موقع درآوردن کلاچ  از روی گیر بکس آنرا روی شافت قرار داده تا کاسه نمد به دنده های شافت گیر نکند و از بین برود و برای جازدن کاسه نمد دیگر از این آچار موجود است بعد از تعویض کاسه نمد پوسته کلاچ را روی گیر بکس بسته و بعد از تعمیر کلاچ گیر بکس را روی موتور سوار      می کنیم.

توضیح : برای سوار کردن صفحه کلاچ و دیسک در جای خود به عرض شافت آچار مخصوص موجود است بشماره فنی 319 Emg که در داخل صفحه کلاچ و ته میل لنگ قرار می دهیم و بعد از بستن 6 پیچ دیسک گریس مخصوص به نام مولی کرت روی شافت و بوش به مقدار کم       می ریزیم و سپس گیربکس را سوار می کنیم.

کلاچ

شاخه اهرم دو شاخه کلاچ

برای تعویض شاخه اهرم بلبرینگ کلاچ اجار مخصوص موجوداست بشماره فنی384 EMB  که با ان دو پیم روی شاخه را از روی ان خارج کرده و دو شاخه را از پوسته کلاچ خارج میکنیم .

برای سوار کردن شاخه اهرم بلبرینگ ،اول از گریس مولی کرت روی ان میرتیم و بعد در جای خود قرار داده و پیمهای در اورده را در جای خود میگذاریم بطوریکه از بریدگی وسط تا دو شاخه یک میلیمتر باشد .

برای میزان کردن سیم کلاچ دو مهره ضامن سیم کلاچ را شل کرده وآن را میزان میکنیم ،باید به اندازه ،2 تا 3 میلیمتر خلاصی داشته باشد و بعد دو مهره ضامن را در جای خود سفت میکنیم .

لغزیدن کلاچ در حال کلاچ گرفتن

لغزش کلاچ در طول سرعت خیلی قابل توجه است . آن بی نهایت روی سطوح ( رویه ها ) کلاچ و سطوح صیقل نشده چرخ سیار و پلیت فشار سخت است . کلاچ لغزنده گرمای زیادی تولید می کند . در نتیجه ، رویه های کلاچ به سرعت فرسوده  می شوند و ممکن است نیم سوز یا تمام سوز شود . وقتی رویه چرخ طیار و پلیت فشار پوسیده شود ، ممکن است شکاف بردارد ، ترک بخورد و یا شیار دار شود . گرما در پلیت می تواند باعث شود فنر ها کشش خود را از دست بدهند که این موقعیت را بدتر می کند . چند دلیل می تواند باعث لغزش کلاچ شود . اتصال پدال ممکن است به درستی تنظیم نشده باشد . این ممکن است لغی را پس از آنکه یاتاقان کلاچ در مقابل انگشتی های خلاصی فشرده شوند ، حتی با پدال آزاد شده ، کاهش دهد. پس پلیت فشار نمی تواند نیروی کامل فنر را برای قفل کردن صفحه کلاچ به چرخ طیار به کار برد . نتیجه این است که کلاچ می لغزد در حالی که کلاچ گرفته می شود . تنظیم مجدد اتصال ممکن است مشکل را حل کند.

اتصال ارتباطی یا یک فنر برگشتی شکسته ممکن است از برگشت کامل اتصال به موقعیت گیر کردن جلو گیری کند . اگر فنر شکسته است ، آنرا عوض کنید . بیشتر اتصال کلاچ روی محور بوش های لاستیکی یا نایلونی قرار دارد . این باید با اسپری سلیکون ، روغن SAEGOیا گریس چند کاره ، بسته به سفارش سازنده ، روغن کاری شود .

    اگر هیچ یک از موارد بالا باعث لغزش نبود پس کلاچ باید برای سرویس جدا شود.حالتهایی در کلاچ که می تواند باعث لغزش شود شامل رویه های پوسیده صفحه کلاچ , پلیت فشار شکسته ,یا فرسوده یا فنرهای دیافراگمی پوسده یا شکسته , گریس یا روغن روی رویه های دیسک , تنظیم نادرست اهم های خلاص یا دیسک کلاچ پیچ خورده می باشد .

یک راهنما برای کلاچ لغزنده ,مواد رویه ورقه محفظه کلاچ است . این حالت  می تواند با برداشتن پوشش بازرسی از زیر کلاچ وچرخ طیارآشکار شود .

سفارش اغلب سازندگان عوض کردن مونتاژ دیسک و بلیت فشار است اگر آسیب یا فرسودگی داخلی باشد یا فنرها ضعیف باشند . مونتاژ پلیت فشار می تواند دوباره ساخته شود اما این معمولاً کار سازندگان کلاچ است .

دقت : اگر کلاچ و پلیت فشار عوض شوند , چرخ طیار باید به دقت از نظر یا آسیبهای چون ترک , شکاف , و یا شیار بررسی و چک شود . هر یک از این حالتها اگر پیشرفت کند باعث می شوند که صفحه کلاچ عوض شود . قرار دادن یک دیسک جدید در مقابل یک چرخ طیار آسیب دیده به آسیب دیدگی سریع سطح منتهی می شود .

 لقی های کلاچ یا ضعیف شده هنگام کلاچ گرفتن

علت لقی کلاچ احتمالاً بیشتر در داخل کلاچ است . کلاچ باید برای سرویس یا عوض شدن جدا شود . با اینحال قبل از اینکه این کار انجام شود اتصال کلاچ را چک کنید تا مطمئن شوید که وصل نیست . اگر وصل است        می تواند ناگهانی باضربه کلاچ به در گیری سریع در نتیجه ضربه سنگین آزاد شود .

شاسی شکسته موتور هم می تواند باعث لقی شود زیرا موتوری بینهایت برای حرکت آزاد است . این می تواند باعث شودکه کلاچ ضعیف شده یا لق شود هنگامیکه کلاچ گرفته می شود . راه حل عوض کردن شاسی است .

داخل کلاچ شکل می تواند ناشی از روغن یا گریس روی , رویه های دیسک یا رویه های هرز و لعاب داده شده باشد . اگر چنین است . دیسک باید عوض شود . مشکل می تواند ناشی از ضعیفی توپی صفحه کلاچ روی دندانه های شافت کلاچ باشد . این حالت نیاز به تمیز کردن و روغنکاری دندانه روی ضامن و روی شافت دارد .

نکته : لقی کلاچ پس از جدا کردن و نصب مجدد یک موتور ممکن است توسط همتراز نبودن محفظه کلاچ بوجود آید . بعضی از محفظه های کلاچ شیم های کوچکی دارند که می تواند در طول جدا کردن موتور یا محفظه گم شوند . این شیم ها باید مجدداً سرجای اصلی شان نصب شوند تا مطمئن شویم محفظه تراز است . ممکن است کثیفی بین محفظه کلاچ و سیلندر باشد و یا می تواند شکاف برداشته یا ناصاف شده باشد . هر یک از این راه حالتها می تواند ترازی محفظه را از بین بیرد . مشکل دیگر کلاچ شل بودن رویه های هرز یا لعاب داده شده یا روغن و یا گریس روی رویه ها , نیاز به عوض کردن صفحه کلاچ و پلیت فشار دارد .

 لغزندگی های کلاچ یا کشیدن ها وقتی که کلاچ آزاد است .

صفحه کلاج به طور مختصر می لغزد پس از اینکه از حالت همترازی خارج شد وقتی گیربکس در حالت خلاصی است . این لغزش طبیعی نباید با کشیدن کلاچ قاطی شود. وقتی کلاچ کشیده می شود صفحه کلاچ به طور کامل از چرخ طیار یا پلیت فشارجدا می شود در حالیکه پدال کلاچ فشرده شده است .

بنابراین صفحه کلاچ به چرخش ادامه می دهد یا در چرخ طیار یا پلیت فشار اصطکاک پیدا می کند . شکایت راننده این است که آنها در تغییر دنده بدون به هم خوردگی مشکل دارند . اولین چیز برای چک این موقعیت تنظیم اتصال پدال است . اگر لقی پدال زیاد وجود داشته باشد یا آزادانه حرکت کند حتی حرکت کامل پدال کلاچ را کاملاً آزاد نخواهد کرد . اگر تنظیم اتصال مشکل را حل نکند مشکل در کلاچ است . مشکلات داخلی کلاچ راکاملاً آزاد نخواهدکرد . اگر تنظیم اتصال مشکل را حل نکند مشکل در کلاچ است . مشکلات داخلی کلاچ می تواند ناشی از صفحه کلاچ از کار افتاده یا پلیت فشار از کار افتاده یا رویه های هر صفحه کلاچ باشد  . این آسیب شامل پریدن کلاچ برای yetway سریع (که اجازه می دهد کلاچ ناگهانی با چرخ سریع موتور rpm خارج شود) لغزندن کلاچ و اصلاح موتور برای نیروی بازده افزایش یافته است .

پلیت فشار اهرم ها را آزاد می کند ممکن است به طور نادرستی تنظیم شود بنابراین آنها کاملاً کلاچ را خلاص نمی کنند . همچنین نافی صفحه کلاچ ممکن است روی شافت کلاچ متصل شود . این حالت ممکن است با تمیز کاری و روغنکاری دندانه ها بر طرف شود.

توجه : یک دهانه موتور شکسته همچنین می تواند باعث شود که کلاچ کشیده شده یا بلغزد و موتور برای چرخش آزاد است که می تواند باعث شود که کلاچ بلغزد یا کشیده شود هنگامیکه خلاص می شود راه حل جایگزین کردن شاسی است .

 سر وصدای کلاچ

سرو صدای کلاچ معمولاً زمانی مورد توجه (قابل توجه) هستند که موتور در جا کار می کند . (هرز کار کردن) برای تعیین علت توجه کنید که آیا صدا هنگامی شنیده  می شود که کلاچ در حالت درگیری است (کلاج گرفته شدهاست ), وقتی که ان در حالت خلاصی است یا در طول حرکت پدال برای کلاچ گرفتن یا خلاص کردن کلاچ.

صداهایی که هنگامی که گیربکس در حالت میانه است هنگام فشرده پدال شنیده می شود صداهای گیربکس است . (این صداها می تواند ناشی از پیلوت یا یاتاقان میل لنگ خشک یا فرسوده باشد .) آنها معمولاً صداهایی یاتاقان زیر هستند . علت یاتاقانها گیربکس پوسیده است ,که گاهی اوقات توسط پریدن کلاچ و انتقال دنده های خیلی سریع باعث می شود  . این حالت ها بار زیادی را به یاتاقانهای گیربکس و دنده ها  می شود . صداهایی که در حین اینک که کلاچ گرفته می شود شنیده می شود ,  می تواند ناشی از توپی صفحه کلاچ باشد که روی  شافت کلاچ هرز شده است . این حالت به عوض کردن دیسک یا شافت کلاچ یا شاید هر دو آنها خیلی فرسووده باشند منتهی شود. فنرهای تعدیل کننده سفحه کلاچ که شکسته یا فرسوده شده اند باعث ایجاد سر وصدا می شوند. این حالت نیاز به عوض کردن دیسک دارد . همتراز نبودن موتور و گیربکس باعث حرکت عقب وجلو در صفحه کلاچ روی شافت کلاچ می شود همتراز باید درست شود .

یاتاقان کلاچ اغلب قسمتی از کلاچ را عوض می کند صدای شنیده شده در حالی که کلاچ گرفته می شود می تواند ناشی از آنی باشد که یاتاقانهای کلاچ پوسیده شده اند یا روغنکاری شان را از دست داده اند .چنین یاتاقانی زمانی معادل می شود که پدال کلاچ فشرده و یاتاقان بلغزد یاتاقان می تواند روغنکاری شود  یا عوض شود. اگر اهرم های خلاصی به طور صحیح تنظیم نشوند آنها به نافی صفحه کلاچ مالیده می شوند هنگامی که پدال کلاچ فشرده می شود . اهرم های خلاصی باید دوباره تنظیم شود و یا مونتاژ باید عوض شود .

اگر پیلیوت یاتاقان در میل لنگ پوسیده باشد یا بدون روغنکاری می باشد هنگامی که گیربکس در حال دنده کلاچ درحال خلاص و ماشین ثابت است سر و صدای طولانی ایجاد می کند. تحت این شرایط شافت کلاچ (که در یاتاقان در میل لنگ آزمایش  می شود)  ثابت است اما میل لنگ و یاتاقانه  می چرخند یاتاقان باید روغنکاری  می شود و یا عوض شود .

در کلاچ فنر دیافراگمی فنرهای پوسیده یا ضعیف صدای خش خش مانندی را ایجاد می کنند زمانی که کلاچ آزاد می شود و موتور در حال هرز گشتن است . صدا را با جایگزین کردن (عوض کردن) مونتاژ پلیت فشار از بین ببرید.

 ضربانهای پدال کلاچ

ضربات پدال کلاچ زمانی قابل توجه هستند که نیرو با موتور در حال حرکت بر پدال کلاچ بکار رود . ضربات می توانند بوسیله پا احساس شوند به عنوان یک سری از حرکت های پدال همانطور که نیروی که نیروی یک پدال افزایش می باد ضربات متوقف می شود . این حالت اغلب مشکلی را نشان می دهد که باید قبل از آسیب جدی به کلاج برطرف شود .

یک علت احتمالی همتراز نبودن موتور و گیربکس است . اگر هر دو در یک خطا نباشد , صفحه کلاچ یا دیگر قسمتهای حلاچ یا دوران زیاد به سمت عقب و جلوحرکت می کنند . حاصل آن پوسیدگی سریع قسمتهای کلاچ است . بر طرف کردن عیب باز کردن گیربکس , جدا کردن کلاچ و سپس چک محفظه همتراز با موتور و میل لنگ است . در زمان مشابه , چرخ طیار می تواند از نظر لنگیدن و بیرون زدن چک شود یک چرخ طیار که روی فلنچ میل لنگ قرار ندارد باید جدا شود و دوباره قرار داده شود تا اطمینان حاصل شود که درست قرار گرفته است .

اگر محفظه کلاچ از شکل افتاده و یا به طور بلند شده که همترازی بین موتور و گیربکس از بین رفته است احتمال دارد که همترازی را بشود ایجاد کرد . این کار بوسیله نصب سیم هایی بین محفظه و گیربکس انجام می شود . اگر به یک محفظه گیربکس نو نیاز است .

توجه : ضربه های پدال کلاچ بوسیله چنین حالتهایی که چرخ طیار خم شده یا چرخ طیار روی میل فلنچ میل لنگ قرار نگرفته یا … نتیجه شود .

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تعمیر اجزاء مختلف موتور (گیربکس – دیفرانسیل – کلاچ)

دانلود مقاله کامل درباره نظرات مختلف دربارۀ انسان شناسی

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره نظرات مختلف دربارۀ انسان شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره نظرات مختلف دربارۀ انسان شناسی


دانلود مقاله کامل درباره نظرات مختلف دربارۀ انسان شناسی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :75

 

فهرست مطالب :

واژه شناسی ...............................

خودشناسی و اصطلاحات آن ....................

تفسیر از خود بیگانگی و انواع آن ..........

آشنا ساختن انسان با خویشتن ...............

اهمیت خودشناسی در قرآن کریم ..............

انسان و شناخت های کاذب و فریبنده .........

انسان و خداشناسی .........................

ارزش و مقام انسان ........................

ویژگی‌های انسان کامل در قرآن ..............

خداشناسی در کلام حضرت علی (ع)..............

نگاهی به سیمای انسان کامل و ویژگیهای او از دیدگاه نهج البلاغه   

انسان و دشمن شناسی .......................

دشمن داخلی ...............................

ناکثین و شیوه حضرت علی (ع) در برخورد با آنان

سیمای ناکثین .............................

نتیجه گیری ...............................

پی نوشتها ................................

فهرست منابع ..............................

 

واژه شناسی

درباره واژه نفس آمده است.

نفس (بر وزن فلس) در اصل به معنی ذات است. طبرسی ذیل “و ما یخدعون الا انفسهم” بقره : 9 فرموده : نفس سه معنی دارد یکی بمعنی روح ، دیگری به معنی تاکید مثل “جائنی زید نفسه” سوم بمعنی ذات و اصل همان است.

نفس در قرآن مجید نیز به چند معنی به کار رفته است .

  • روح مثل “الله یتوفی النفس الا نفس حین موتها” خدا ارواج را در حین موت از ابدان می‌گیرد و روحی را که بدنش نمرده در وقت خواب قبض می‌کند ، آنگاه روحی را که در خواب گرفته نگاه می‌دارد. اگر مرگ را بر صاحب آن نوشته باشند و دیگری را تا وقتی معین به بدن می‌فرستد.
  • ذات و شخص . مثل “واتقو یوما لا تجزی نفس عن نفس شیئا” بقره : 48 بترسید از روزیکه کسی از کسی کفایت نمیکند.
  • در آیاتی نظیر “و ما ابری نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی” یوسف : 53 . “و نفس و ما سواها . فالهمها فجورها و تقویها” شمس: 7و8 . میشود منظور تمایلات نفسانی و خواهشهای وجود انسان و غرائز او باشد که با اختیاری که داده شده میتواند آنها را در مسیر حق یا باطل قرار دهد.
  • قلوب و باطن . در آیاتی نظیر “واذکر ربک فی نفسک تضرعا وخیفه” اعراف : 205. و تخفی فی نفسک مالله مبدیه احزاب : 37 . مراد از نفس و نفوس در این آیات باید قلوب و باطن انسانها باشد.
  • نفس به معنی بشر اولی در آیاتی مانند “یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء” سوره نساء : آیه 98 : انعام – 189 : اعراف

 

واژه الله

الله : ] ال لا[ (اخ) خدای سزای پرستش (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه تهذیب عادل) . علم است برای ذات واجب الوجود. (متن الفه) نام خداوندی تبارک و تعالی ، اصل این کلمه الاه (= اله) بود. علم است که به معبود حق دلالت دارد. چنانچه جامع معانی همه اسماء الحسنی می‌باشد ، نامی ازنام‌های خدا . لفظ جلاله. 1

باید دانست که در این کلمه صفت بخصوص از صفات حق تعالی منظور نیست و آن فقط علم ذات باری تعالی است ، ولی التزاما بجمیع صفات خدا دلالت می‌کند و شاید از این جهت گفته‌اند : الله نام ذات واجب الوجودی که جامع تمام صفات کمال است و این لفظ مبارک مجموعا دو هزار و هفتصد و دو بار در قرآن مجید آمده است و پنج بار “اللهم ” و بقیه “الله” (المعجم المفرس) وجود حق تعالی و توحید قرآن تعریف نکرده است و نشان نداده است. 2

 

واژه عدّو

عدو : دشمن که در قلب به انسان عداوت دارد و در ظاهر مطابق آن رفتار می‌کند “ان الکافرین کانوا لکم عدوا مبینا” نساء : 101 .

ان الشیطان للانسان عدو مبین) یوسف : 5

به قول راغب دشمن 2 جور است یکی آنکه بشخص عداوت دارد و بقصد دشمنی است مثل : “فان کان من قوم عدو لکم” نساء : 92

دیگری آن که به قصد عداوت نیست بلکه وی حالتی دارد که شخص از آن متاذی می‌شود چنانکه از کار دشمن ، مثل “فانهم عدو لی الا رب العالمین”

بعضی موارد از عداوت دشمنی ظاهر و از بعضا عداوت و کینه قلبی است گرچه عداوت بمعنی تجاوز قلبی است در اقرب موارد گفته : عداوت به معنی خصومت و دوری است بقولی آن اخص از بغضاء است که هر عدو مبغض است و گاهی آنکه دشمن نیست مبغض است.3

در آیه “و لا تعاونوا علی الاثم والعدوان” مائده 20 : عدوان چنانچه از راغب نقل شده است و در المنار ذیل آیه فوق گفته عدم رعایت عدالت در رفتار و معامله با دیگران لذا بهتر است آن را ظلم معنی کرد یعنی در گناه ظلم همدیگر را یاری نکنید.

 

خودشناسی و اصطلاحات آن

اصطلاحاتی که برای شناخت خود باید مورد توجه قرار گیرد عبارتند از:

1-حیات : عالی ترین محصولی که کارگاه طبیعت تولید می‌کند ، این پدیده با قطع نظر از ماهیت شگفت انگیزی که دارد ، دارای مختصات عمومی و روشنی است که آن را از سایر اجزاء عالم طبیعت مشخص می‌نماید. مانند احساس ، لذت و الم ، آماده نمودن محیط برای زیست تولید نسل ، مقاومت در مقابل عوامل مزاحم و .. همه جانداران در این پدیده مشترک می‌باشند.

2-جان : مانند خمیر مایه حیات برای جانداران است ، یا حیات در چهره احساس ملایم و ناملایم جان نامیده می‌شود.

3-خود : عامل مدیریت حیات است که تنظیم روابط حیات را با محیط طبیعی و با سایر موجودات پیرامون خود بعهده می‌گیرد.

4-من : از آنهنگام که خود مورد آگاهی قرار می‌گیرد و می‌تواند از “جز خود” تفکیک شود. من و خود باعتبار ابعاد و کیفیات مختلف ، با توصیفات گوناگونی متنوع میگردد ، مانند من اجتماعی ، من برتر ، من طبیعی ، من ایده آل، من مجازی و من حقیقی …

5-روان : اصطلاحی است برای آن حقیقت واحد درونی که دارای فعالیت‌ها و خواص و نمودهای مخصوص می‌باشد که در علوم گوناگون روانی مورد بحث و تحقیق قرار می‌گیرند.

بنظر می‌رسد که تفاوت چهره من و روان در وضع پویایی روان است که عبارت است از تحرک دائمی و دگرگونی مستمر که در من حکمفرما است. اگر اولین استعمال کنندگان این اصطلاح باین معنای پویایی من توجه داشته و آن را روان اصطلاح کرده‌اند ، توجهی فوق العاده با ارزش داشته‌اند. جلال الدین مولوی در توضیح اندیشه و امعان که بمعنای دقت در تفکر است ، چنین می‌گوید:

چیست امعان ؟ چشمه را کردن روان    چون ز تن وارست گویندش روان

6-روح : جنبه عالی روان که وابستگی آن را به جهان مافوق طبیعت محسوس نشان می‌دهد ، روح نامیده می‌شود. البته دو اصطلاح روح و روان گاهی بطور مترادف بجای یکدیگر هم بکار برده می‌شوند.

7-ذات : اصطلاحی است دارای معنای عمومی که در مقابل جهان عینی بکار می‌رود و اغلب مترادف با ماهیت است.

 

تفسیر از خود بیگانگی و انواع آن

از خود بیگانگی عبارت از فقدان خود یا بعضی از عناصر خود ، در مجرای تاثر از عوامل رباینده‌ای که دست به کار می‌شوند و انسان را از خود بیگانه و محروم می‌سازند. با نظر به قرار گرفتن خود در مجرای دگرگونی‌ها و مورد آگاهی یا مجهول بودن آن ، هشت معانی مختلفی را برای “از خود بیگانگی” مطرح می‌گردد.

الف) جهل و ناآشنایی با خود

متاسفانه “از خود بیگانگی” به این معنا با نظر به عوامل فردی و تربیت‌ها و انگیزه‌های اجتماعی و محیطی با انواع گوناگونش اکثریت چشمگیر انسانها و در برگرفته است.

هیچ ایده ئولوژی و مکتبی مادامی که نتواند آیینه صیقلی شده‌ای برای شناساندن خود انسانها به دست بگیرد و سپس بایستی‌ ها و شایستی‌ها خود را عرضه نماید ، کار قابل توجهی انجام نخواهد داد.

با این حال چگونه می‌توان “از خود بیگانگی” ناشی از خود ناآشنایی را از قلمرو انسانی ریشه کن کرد ؟

حیات آدمی این مختص شگفت انگیز را دارد که همواره بمقدار حد اکثر توانایی در معرفت که فلسفه بنیادین هستی او را روشن بسازد باضافه تعهد در آن مقدار از معرفت “آشنایی با خود” پیدا کرده و از درد “از خود بیگانگی” نجات پیدا می‌کند. بارقه‌هایی از حیات همواره افق حیات را بآن اندازه که میدان تکاپو برای کمال را باز کند ، روشن می‌سازد.

 

ب) خودباختگی (خود را در دیگران دیدن)

این نوع “از خود بیگانگی” از دو پدیده اساسی ناشی می‌گردد :

  • برون گرایی مفرطی است که جز خود را با امتیازات حیاتی رنگ آمیزی می‌نماید و در جاذبه آن امتیازات بهر سو کشیده می‌شود. این کشش موجب طرد شدن خود می‌گردد. تنها راه چاره این نوع “از خود بیگانگی” اثبات این حقیقت است که هیچ امتیازی در جز خود که برای خود نسبی و موقت است (و بدون رنگ آمیزی با امتیاز مطلق که از مختصات خود میباشد ، امکان پذیر نیست) نبایستی عامل ربوده شدن خود بوده باشد. این موفقیت بسیار بزرگ و سازنده ، در نتیجه ارزیابی واقعی امتیازاتی خواهد بود که نشان مطلق بودن آنها را در برابر خودهای انسانی از پیشانی آن امتیازات محو بسازد. بدست آوردن این موفقیت بزرگ در همه جوامعی که انسان و عظمت‌های او در آن شناخته شده است امکان پذیر و قابل بهره برداری می‌باشد.
  • ضعف و ناتوانی خود است که استقلال موجودیت خود را نمی‌تواند حفظ نماید. این ضعف و ناتوانی ممکن است ناشی از حقارتی باشد که خود را فرا گرفته و آن را از شایستگی استقلال و مدیریت ساقط نموده است.

این دو پدیده موجب می‌شود که آدمی خود خویشتن را در بیرون از خویشتن احساس کند. این احساس حقارت یا خودکم بینی اگر همراه با احساس احتیاج به داشتن خود بوده باشد ، سبب می‌گردد خویشتن را در دیگران می‌بیند و خود کم بینی را با امتیازات خود دیگران جبران می‌نماید.

و اگر خودکم بینی همراه با احتیاج به داشتن خود نباشد ، به بیماری تخریب خود خویشتن و خود دیگران مبتلا می‌گردد.

زانکه هر بدبخت خرمت سوخته        می نخواهد شمع کس افروخته

پدیده خود کم بینی از دو عامل مهم ناشی می‌گردد :

عامل یکم – شکست‌های پی در پی در مسیر زندگی است که موجب از دست رفتن اعتبارو ارزش خود می‌گردد. چاره این خود کم بینی ، افزودن به اندیشه‌های منطقی و هشیاری در هفد گیری های زندگی است که شکست‌ها را تا حد قابل تحمل تقلیلی می‌دهد. وو اگر این بینایی را داشته باشیم که در امتداد زندگی هیچ شکست مطلقی وجود ندارد که شکست خود را بطور مطلق در دنبال خود بیاورد ، همان شکست‌ها موجب تکاپو برای جبران و تقویت خود از سایر موفقیت‌ها می‌گردد.

عامل دوم – سرکوب کردن نیروها و فعالیت‌های مثبت روان آدمی است ، مانند اندیشه و تعقل و و جدان و امید و اراده و غیر ذلک. بدانجهت که این نیروها و فعالیت‌های مثبت ، هم جنبه ریشه‌های بنیادین خود را دارد و هم عالی ترین نتیجه خود محسوب می‌شوند ، لذا در موقع سرکوب شدن آنها هر دو جنبه ریشه‌ای و نتیجه‌ای “خود” تباه می‌شود و بطور طبیعی حقارت خود را فرا می‌گیرد و خود کم بینی یا انسان را به وابستگی به خود دیگران می‌کشاند و یا به بیماری تخریب خود و جز خود مبتلا می‌سازد. اینست پلیدترین ستمی که آدمی می‌تواند درباره خود روا بدارد. این مضمون در قرآن مجید چنین آمده است: “یا ایها الناس انما بغیکم علی انفسکم”

(ای مردم (با این انحرافات) به خودهای خویشتن ظلم می‌کنید.)

 

ج) انکار خود : پیکار و مبارزه با خود که ناشی از انکار خود می‌باشد، یکی از موارد نازل از خود بیگانگی است که اگر تعلیم و تربیت های سازنده نتواند این درد را معالجه کند ، هیچ گامی در راه بهبود انسان‌ها برنداشته است.

مگر قانونگذار روان آدمی نگفته است :

“و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم”

و نباشید مانند کسانی که خدا را فراموش کردند و در نتیجه خداوند هم خودهای آنان را مورد فراموشی خودشان قرار داد. انکار آغاز و پایان و هدف هستی عامل همان “از خود بیگانگی” است، که افلاطون آن را “انکار خود” نامیده است.

 

د) خود را از دست دادن معامله‌ای

خود از دست دادن معامله‌ای غیر از “خود باختگی” و “انکار خود” می‌باشد. این معنا “از خود بیگانگی” بر مبنای سود جویی و نفع طلبی افراطی استوار شده است. این بیگانگان از خویشتن ، منکر واقعیت خود نیستند و “خود” را هم نمی‌بازند ، بلکه خود را قابل معامله می‌دانند ، خود می‌دهند و سود می‌گیرند.

 

عنوان : آشنا ساختن انسان با خویشتن

انسان بیگانه از خویشتن ، نه تنها از مفهوم عالی انسانیت بدور است بلکه فاقد احساس موجودیت است انسان خود آگاه است و هم جهان آگاه و دوست می‌دارد از خود و جهان آگاه تر گردد. تکامل و پیشرفت و سعادت او در گروه این دو آگاهی است.

از این دو آگاهی کدام از نظر اهمیت در درجه اول است و کدام در درجه دوم است ؟ داوری درباره این موضوع چندان ساده نیست. برخی بیشتر به خودآگاهی بها می‌دهند و برخی به جهان آگاهی احتمالا یکی از وجوه اختلاف طرز تفکر شرقی و طرز تفکر غربی در نوع پاسخی است که به این پرسش می‌دهند ، همچنانکه یکی از وجوه تفاوت‌های علم و ایمان در این است که علم وسیله جهان آگاهی و ایمان سرمایه خودآگاهی است. البته علم سعی دارد انسان را همان گونه که به جهان آگاهی می‌رساند به خود آگاهی نیز برساند.

علم النفس هم چنین وظیفه‌ای بر عهده دارد . اما خودآگاهی‌هایی که علم می‌دهد مرده و بیجن است ، شوری در دل ها نمی‌افکند و نیروهای خفته انسان را بیدار نمی‌کند ، برخلاف خودآگاهی هایی که از ناحیه دین و مذهب پیدا می‌شود که با یک ایمان پی ریزی می‌شود. خودآگاهی ایمانی ، سراسر وجود انسان را مشتمل می‌سازد.

آن خودآگاهی که خود واقعی انسان را به یادش می‌آورد غفلت را از او می‌زداید ، آتش به جانش می‌افکند او را دردمند و درد آشنا می‌سازد. کار علوم و فلسفه‌ها نیست. این علوم و فلسفه‌ها احیانا غفلت زا هستند و انسان را از یاد خودش می‌برند. از این رو بسا دانشمندان و فیلسوفان بی‌درد و سر در آخور و خود ناآگاه و بسا تحصیل ناکرده‌های خودآگاه دعوت به خودآگاهی و این که خود را بشناس تا خدای خود را بشناسی ، خدای خویش را فراموش مکن که خودت را فراموش می‌کنی ، سرلوحه تعلیمات مذهب است.

قرآن کریم می‌فرماید : و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون4

از آنان مباشید که خدا را فراموش کردند پس خدا آنها را از خودشان فراموشانید. آنان همان فاسقان‌اند.

رسول اکرم فرمود : من عرف نفسه عرف ربه5 . هر که خود را بشناسد خدای خویش را می‌شناسد.

علی علیه السلام فرمود : معرفه النفس انفخ المعارف6 . خودشناسی سودمندترین شناسایی‌‌هاست.

و هم او فرمود : عجبت لمن ینشد ضالله کیف لا ینشد نفسه

در شگفت ام در کسی که چیزی از خود را گم می‌کند و در جستجویش برمی‌آید ، و خود را گم کرده اما جستجو نمی‌کند.

آگاهان جهان ، عیب اساسی که بر فرهنگ و تمدن غربی گرفته‌اند این است که این فرهنگ ، فرهنگ جهان آگاهی و خود فراموشی است. انسان در این فرهنگ به جهان آگاه می‌گردد و هر چه بیشتر به جهان آگاه می‌گردد بیشتر خویشتن را از یاد می‌برد. راز اصلی سقوط انسانیت در غرب همین جاست. انسان آنگاه که خود را ، به تعبیر قرآن ، ببازد ، بدست آوردن جهان به چه کارش می‌آید ؟

کسی که بهتر از همه فرهنگ غرب را مورد انتقاد قرار داده است (مهاتما گاندی) رهبر فقید هند است. گاندی می‌گوید “ در دنیا فقط یک حقیقت وجود دارد و آن شناسایی ذات (نفس = خود) است. هرکس خود را شناخت ، خدا و دیگران را شناخته است. هر کس خود را بشناخت ، هیچ چیز را نشناخته است. در دنیا فقط یک نیرو و یک آزادی و یک عدالت وجود دارد و آن نیروی حکومت بر خویشتن است. هر کس بر خود مسلط شد ، بر دنیا مسلط شده است. در دنیا فقط یک نیکی و جود دارد و آن دوست داشتن دیگران مانند دوست داشتن خویش است. به عبارت دیگر ، دیگران را مانند خود انگاریم. باقی مسائل ، تصور و وهم و عدم است.

 

اهمیت خودشناسی در قرآن کریم

در قرآن اهمیت بسیار زیادی به شناخت و سازندگی خویشتن داده شده است که به برخی از آنها اشاره می‌گردد :

1-سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق  . فصلت آیه 53 .

(ما بزودی آیات خود را در جهان برونی و جهان درونی آنان نشان خواهیم داد تا حق بودن او برای آنان آشکار شود.)

2-ولاتکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم 7 (و مباشید از آنان که خدا را فراموش کردند و خدا هم آنانرا دچار خود فراموشی نمود.)

3-بل الانسان علی نفسه بصیره و لو القی معاذیره 8 (بلکه انسان به خویشتن بینا است اگر چه پوزش‌ها بیاورد).

4-و فی الارض آیات للموقنین و فی انفسکم افلا تبصرون 9 (و در روی زمین آیاتی است برای کسانیکه دارای یقین اند و (آیاتی است) در نفوس خودتان).

5-علم الله انکم کنتم تختانون انفسکم10 (خدا میداند که شما به خود خیانت ورزیدید.)

6-یخادعون الله و الذین آمنوا و ما یخدعون الا انفسهم .

(آنان با خدا و مردم با ایمان در صدد نیرنگ بر میایند ، آنان فریب نمیدهند مگر خود را).

با استناد به این آیات در می‌یابیم که :

الف) استعدادها و فعالیتها و نیروهائی در درون انسانها دیده میشوند که با وجود خودشان آیات الهی را نشان میدهند. بهمین جهت است که شناخت خویشتن ، در حقیقت شناخت آیات الهی است.

ب) آدمی از یک استعداد بسیار با ارزش برخوردار است و آن اینست که میتواند بینائی کامل درباره خویشتن بدست بیاورد. انسان میتواند آدمی میتواند موجودیت درونی خود را ببیند ، چنانکه میتواند اعضای مادی خود را ببیند لذا اگر به انسان گفته شود : خود را در راه رشد و تکامل بساز ، نمیتواند پوزش بیاورد که من نمیتوانم خود را بشناسم و خود را ببینم پس چگونه در ساختن خویش بکوشم.

ج) بفراموشی سپردن خالق هستی مستلزم فراموش کردن واقعیت و بی‌اعتنائی به جدی بودن عالم هستی است و فراموش نمودن واقعیت و جدی بودن عالم هستی مستلزم “خود فراموشی” است که بیماری “از خود بیگانگی” هم نامیده میشود که تباه کننده ترین بیماری قرن ما است :

 

منابع و ماخذ

خدا و جهان و انسان از دیدگاه علی بن ابی طالب و نهج البلاغه

نویسنده محمدتقی جعفری تبریزی ، انتشارات نهج البلاغه 1379.

انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه ، نویسنده آیت ا… علامه حسن زاده آملی، انتشارات بنیاد نهج البلاغه

سیمای انسان کامل از دیدگاه مکاتب ، تالیف عبدا… نصری ، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی تهران 1371

مجموعه آثار استاد شهید مطهری جلد دوم از بخش اصول و عقاید مقدمه‌ای بر جهان بینی اسلامی ناشر انتشارات صدرا

خدا و انسان در قرآن ، معنی شناسی قرآنی نوشته دکتر توشیهیکو ایزوتسو، ترجمه احمد آرام

ترجمه و تفسیر نهج البلاغه ، مقدمه : رسالت انسانی و شخصیت علی (ع) ، ترجمه و تفسیر محمد تقی جعفری جلد اول

ترجمه و تفسیر نهج البلاغه جلد 7 ، بقیه شناخت از دیدگاه علمی و شناخت از دیدگاه قرآن ، ترجمه و تالیف محمد تقی جعفری

اقسام دشمن ، شرح نقوی ج 7 ، ص 16 خ 48 : 3

سنت خدا با دشمنانش فی ظلال نهج البلاغه مفنیه ج 1 ص 456 خ 90/6

منشاء دشمنی با خویشتن ، شرح جعفری ج 2 ، ص 248 خ 6/2-1

معیار دشمنی ، شرح جعفری ، ج 20 ص 250 ح 172

نشانه دشمنی ، شرح جعفری ، ج 21 ، ص 387 ، ح 295

شناخت از دیدگاه علمی و شناخت از دیدگاه قرآن جلد 7 ، محمد تقی جعفری

لغت نامه دهخدا ، تالیف علی اکبر دهخدا ، ناشر موسسه انتشارات دانشگاه تهران

قاموس قرآن ، تالیف سید اکبر قریشی ، دارالکتب الاسلامیه ، مرتضی آخوندی

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نظرات مختلف دربارۀ انسان شناسی

پلان های مختلف سوله

اختصاصی از یاری فایل پلان های مختلف سوله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پلان های مختلف سوله


پلان های مختلف سوله

فرمت: اتوکد ( dwg ) چهر تصویر بعنوان نمونه از پلان ها در زیر نمایش داده شده است. فایل زیر حاوی  4 پلان می باشد. ****قیمت واقعی این طرح بیش از 100 هزار تومان می باشد****  


دانلود با لینک مستقیم


پلان های مختلف سوله