یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حضرت محمد مصطفی (ص)

اختصاصی از یاری فایل حضرت محمد مصطفی (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حضرت محمد مصطفی (ص)


حضرت محمد مصطفی (ص)

حضرت محمد مصطفی (ص)

20 صفحه

ولادت

حضرت رسول صلی الله علیه و آله در سالی که معروف به عام الفیل است دیده به جهان گشود. پدرش عبدالله در بازگشت از شام در شهر یثرب (مدینه ) چشم از جهان فرو بست و به دیدار کودکش محمد نایل نشد. همسر عبدالله ، مادر «محمد» آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود.

بنابر رسم خانواده های بزرگ مکه «آمنه» پسر عزیزش ، محمد را به دایه ای به نام حلیمه سپرد تا در بیابان گسترده و پاک و دور از آلودگیهای شهر پرورش یابد.

در سن 12 سالگی بود که عمویش ابوطالب او را همراهش به سفر تجارتی به شام برد. در همین سفر در محلی به نام «بصری» که از نواحی شام، ابوطالب به «راهبی» مسیحی که نام وی «بحیرا» بود برخورد کرد.

حضرت محمد  (ص) در سن بیست و پنج سالگی با حضرت خدیجه که از زنان پاکدامن و محترم و بزرگوار بود ازدواج کرد . حضرت فاطمه (س) بانوی بزرگ اسلام و جهان، از ثمرات این ازدواج مبارک می باشند.

بعثت

پیامبر  اسلام (ص) ، قبل از شب 27 رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز و نیاز با

آفریننده جهان می پرداخت و در آن شب بزرگ جبرئیل فرشته وحی مامور شد آیاتی از قران را بر محمد (ص) بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد. سن محمد (ص) در این هنگام چهل سال بود.


دانلود با لینک مستقیم


حضرت محمد مصطفی (ص)

دانلود تحقیق کامل درباره زندگینامه محمد حسین بهجت تبریزی ( شهریار )

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق کامل درباره زندگینامه محمد حسین بهجت تبریزی ( شهریار ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درباره زندگینامه محمد حسین بهجت تبریزی ( شهریار )


دانلود تحقیق کامل درباره زندگینامه محمد حسین بهجت تبریزی ( شهریار )

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 10

 

محمد حسین بهجت تبریزی

محمد حسین بهجت تبریزی در سال 1285 هجری شمسی در روستای زیبای « خوشکناب » آذربایجان متولد شده است.


او در خانواده ای متدین ، کریم الطبع واهل فضل پا بر عرصه وجود نهاد. پدرش حاجی میر آقای خوشکنابی از وکلای مبرز و فاضل وعارف روزگار خود بود که به سبب حسن کتابتش به عنوان خوشنویسی توانا مشهور حدود خود گشته بود.

شهریار که دوران کودکی خود را در میان روستائیان صمیمی و خونگرم خوشکناب در کنارکوه افسونگر « حیدر بابا » گذرانده بود همچون تصویر برداری توانا خاطرات زندگانی لطیف خود را در میان مردم مهربان و پاک طینت روستا و در حریم آن کوه سحرانگیز به ذهن سپرد.
او نخستین شعر خویش را در چهار سالگی به زبان ترکی آذربایجانی سرود . بی شک سرایش این شعر کودکانه ، گواه نبوغ و قریحه شگفت انگیز او بود.
شهریار شرح حال دوران کودکی خود را در اشعار آذربایجانیش بسیار زیبا،تاثیر گذار و روان به تصویر کشیده است.
طبع توانای شهریارتوانست در ابتدای دهه سی شمسی و در دوران میانسالی اثر بدیع و عظیم« حید ربابایه سلام» را به زبان مادریش بیافریند .
او در این منظومه بی همتا در خصوص دوران شیرین کودکی و بازیگوشی خود در روستای خشکناب سروده است:
قاری ننه گئجه ناغیل دییه نده ،
شب هنگام که مادر بزرگ قصه می گفت،
کولک قالخیب قاپ باجانی دویه نده،
بوران بر می خاست و در و پنجره خانه را می کوبید،
قورد کئچی نین شنگیله سین ییه نده،
 هنگامی که گرگ شنگول و منگول ننه بز را می خورد،
من قاییدیب بیر ده اوشاق اولایدیم!
ای کاش من می توانستم بر گردم و بار دیگر کودکی شوم 

شهریار دوران کودکی خود را درمیان روستائیان پاکدل آذربایجانی گذراند. اما هنگامی که به تبریز آمد مفتون این شهر جذاب و تاریخ ساز و ادیب پرور شد. دوران تحصیلات اولیه خود را در مدارس متحده ، فیوضات و متوسطه تبریز گذراند و با قرائت و کتابت السنه ترکی ، فارسی و عربی آشنا شد.
شهریار بعدا به تهران آمد و در دارالفـنون تهـران خوانده و تا کـلاس آخر مـدرسه ی طب تحـصیل کردو در چـند مریض خانه هـم مدارج اکسترنی و انترنی را گـذراند ولی د رسال آخر به عـلل عـشقی و ناراحـتی خیال و پـیش آمدهای دیگر از ادامه تحـصیل محروم شد و با وجود مجاهـدتهـایی که بعـداً توسط دوستانش به منظور تعـقـیب و تکـمیل این یک سال تحصیل شد، شهـریار رغـبتی نشان نداد و ناچار شد که وارد خـدمت دولتی بـشود؛ چـنـد سالی در اداره ثـبت اسناد نیشابور و مشهـد خـدمت کرد و در سال 1315 به بانک کـشاورزی تهـران داخل شد .

شهـریار در تـبـریز با یکی از بـستگـانش ازدواج کرده، که ثـمره این وصلت دودخـتر به نامهای شهـرزاد و مریم است.

از دوستان شهـریار مرحوم شهـیار، مرحوم استاد صبا، استاد نـیما، فـیروزکوهـی، تـفـضـلی، سایه وزاهدی رامی تـوان اسم بـرد.
وی ابتدا در اشعارش بهجت تخلص می کرد. ولی بعدا دوبار برای انتخاب تخلص با دیوان حافظ فال گرفت و یک بار مصراع:
«که چرخ این سکه ی دولت به نام شهریاران زد»
و بار دیگر
«روم به شهر خود و شهریار خود باشم»
آمد از این رو تخلص شعر خود را به شهریار تبدیل کرد.

اشعار نخستین شهریار عمدتا بزبان فارسی سروده شده است.
شهریار خود می گوید وقتی که اشعارم را برای مادرم می خواندم وی به طعنه می گفت:
"پسرم شعرهای خودت را به زبان مادریت هم بنویس تا مادرت نیز اشعارت را متوجه شود!"
این قبیل سفارشها از جانب مادر گرامیش و نیز اطرافیان همزبانش، باعث شد تا شهریار طبع خود را در زبان مادریش نیزبیازماید و یکی از بدیعترین منظومه های مردمی جهان سروده شود.

سیری در آثار 

اشعار ولایی

ویژگی سخن

سبک شناسی آثار


اصولاْ شرح حال و خاطرات زندگی شهریار در خلال اشعارش خوانده میشود و هر نوع تفسیر و تعبیری که در آن اشعار بشود، به افسانه زندگی او نزدیک است.

عشقهای عارفانه شهریار را میتوان در خلال غزلهای انتظار؛ جمع وتفریق؛ وحشی شکار؛ یوسف گمگشته؛ مسافر همدان؛ حراج عشق؛ ساز صباء؛ ونای شبان و اشک مریم: دو مرغ بهشتی....... و خیلی آثار دیگر مشاهده کرد.

محرومیت وناکامیهای شهریار در غزلهای گوهرفروش: ناکامیها؛ جرس کاروان: ناله روح؛ مثنوی شعر؛ حکمت؛ زفاف شاعر و سرنوشت عشق بیان شده است. خیلی از خاطرات تلخ و شیرین او در هذیان دل: حیدربابا: مومیای و افسانه شب به نظر میرسد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره زندگینامه محمد حسین بهجت تبریزی ( شهریار )

دانلود مقاله کامل درباره حضور و نقش زنان در حکومت قائم آل محمد (عج)

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره حضور و نقش زنان در حکومت قائم آل محمد (عج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره حضور و نقش زنان در حکومت قائم آل محمد (عج)


دانلود مقاله کامل درباره حضور و نقش زنان در حکومت قائم آل محمد (عج)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 24

 

مقدمه

با آفرینش زن برگ زرّینى به برگهاى زرّین عالم وجود افزوده شد. چرا که زن مظهر جمال و جلال خداوند بود که باید شناخته مى شد. این نور الهى از آغاز آفرینش تاکنون دورانهاى تلخ و شیرینى سپرى کرده است. گاه همراه با حرکت انبیاى الهى دوشادوش مردان صالح، از پیامبر زمان خود حمایت کرده است؛ همانند آسیه همسر فرعون که در هیچ حال دست از دین خدا و پیامبر زمانش(حضرت موسی) برنداشت ودر این راه به بدترین شکنجه ها گرفتار شد .

زنان اولین کسانى اند که افتخار آموزگارى بشر را به عهده گرفته اند و دامانشان کانون شکل گیرى تمام فضیلت ها است. زیرا با عطوفت و صبر در برابر تربیت فرزند بهترین و سازنده ترین نقش تربیتى را بر عهده دارند در قرآن کریم در موارد بسیارى از این گوهر تابناک یاد شده است. سوره اى در قرآن به نام زنان (نساء) و سوره اى به نام یک زن (مریم) است. در برخى از سوره هاى دیگر نیز ماجراهاى زنان مؤمن و فداکار ذکر شده .

امروز شما بانوان همانند بسیارى از مردم به آینده مى اندیشید؛ به یک انقلاب جهانى و یک حکومت موعود، که چگونه در برابر قدرتهاى بزرگ غلبه پیدا مى کند! آیا برنامه هاى او چیست؟ چه کسانى با او همکارى مى کنند و زنان در آن زمان چه نقشى دارند؟ ما در این نوشتار کوتاه نقش زنان در ایام ظهور امام زمان (عج) را مورد بررسى قرار مى دهیم :

رفتار غیرانسانى مردم جاهلیت پیش از اسلام با زنان و دختران چیزى نیست که بر کسى پوشیده باشد.در آن روزگار زن یک کالاى بى ارزش شناخته و در بازار برده فروشان عرضه مى شد. دختران به بدترین شیوه زنده به گور مى شدند ، از خود هیچ اراده و اختیارى، حتى حق زندگى شرافتمندانه، نداشتند. در چنین عصرى پیامبر رحمت به دستور پروردگار بارقه امید و چراغ زندگى در دلهاى مأیوس آن ستمدیدگان روشن ساخت و پیوسته با گفتار و رفتار خود در زدودن افکار جاهلیت و بازگرداندن شخصیت به زنان سعى وافر نمود. بخشى از این تلاش هاى خالصانه زنان در دوران پیامبر (ص) و على (ع) را مى توان در زندگى خدیجه کبرى (س) یافت. او اولین زن مسلمان بود که ثروت انبوه خود را در راه اسلام مصرف کرد. نیز دخت پیامبر (ص) بانوى عالم هستى، بهترین نقش را در حفظ اسلام ایفا کرد و سرانجام در راه دفاع از ولایت و امامت شهید گشت . افزون بر این، در صدر اسلام عده زیادى از زنان به همراه پیامبر در صحنه نبرد شرکت مى کردند و به مداوای مجروحان و سرپرستى بیماران می پرداختند که به عنوان مثال می توان به ام عطیه ، ام ابیه ، ام ایمن اشاره کرد.

حال سزاوار است بدانیم زنان در حکومت قائم آل محمد (عج) چه مى کنند؟ چه کسانى هستند؟ چند نفرند؟ از کجا مى آیند و چه مسؤولیتى بر عهده دارند؟ بر اساس برخى از روایات، حضور  و نقش این زنان از نظر زمان و موقعیت، سه گونه است:

الف: حضور پنجاه زن در بین یاران امام (عج) :

 اولین گروه از زنـانى کـه به محضر امام زمان (عج) مى شتابند آنهایند که در آن ایّام مى زیسته اند و همانند دیگر یاران امام (عج) به هنگام ظهور در حرم امن الهى به خدمت امام (عج) مى رسند. جابربن یزید جعفى، ضمن حدیث مفصلى از امام باقر (ع) در بیان برخى نشانه هاى ظهور نقل کرده که: «به خدا سوگند، سیصد و سیزده نفر مى آیند که پنجاه نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلى در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد. این است معناى آیه شریفه: « هر جا باشید خداوند همه شما را حاضر مى کند. زیرا او بر هر کارى توانا است». نکته شگفت در این روایت این است که مى فرماید: سیصد و سیزده مرد گرد آیند که پنجاه نفر ایشان زن هستند!این چند نفر در زمره همان سیصد و سیزده نفر هستند. زیرا امام (ع) مى فرماید: «فیهم». یعنى در این عده پنجاه زن مى باشد. اگر مقصود همراهىِ خارج از این عده بود امام مى فرمود: «معهم»، نه اینکه بفرماید «فیهم». زیرا این سیصد و سیزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده اند و همه یاران و فرماندهان عالى رتبه و از نظر مقام و قدرت در حد بسیار بالایى هستند که برخى با ابر جا به جا مى شوند و اینها بدون شک با بقیه مردم آن زمان فرق بسیار دارند. بنا بر این اگر بگوییم آنها جزو همان سیصد و سیزده نفر هستند رتبه و موقعیت ویژه قائل شده و اگر در زمره یاران دیگر حضرت هستند از امتیاز کمترى برخوردارند .

ب: زنان آسمانى : دسته دوم چهارصد بانوى برگزیده هستند که خداوند براى حکومت جهانى حضرت ولى عصر (عج) در آسمان ذخیره کرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عیسى (ع) به زمین مى آیند. ابوهریره از پیامبر (ص) روایت کرده که: «عیسى بن مریم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایسته ترین افراد روى زمین فرود خواهد آمد.

ج: رجعت زنان: سومین گروه یاوران امام زمان بانوان پرهیزکارى هستند که پیش از ظهور بقیة الله رحلت کرده اند. به ایشان گفته مى شود امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلى مى توانى حضور داشته باشى. آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد. رجعت زنان مربوط به گروه خاصى نیست و هر بانویى خود را با خواسته ها و شرایط زندگى در حکومت مهدى آل محمد (عج) تطبیق دهد ممکن است در آینده از رحمت خداوندى بهره مند گشته، براى یارى امام زنده شود. یکى از آن شرایط خواندن دعاى عهد است که در فرد ، نوعى آمادگى براى پذیرش حکومت آخرین ذخیره الهى ایجاد مى کند. به فرموده امام صادق (عج) : هر که چهل صبح دعاى عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد...

خلاصه:

زنان که نیمی از پیکر اجتماع را تشکیل میدهند، در هر دورهای وظایف خاصی را بر عهده داشتهاند. در این میان این نکته به ذهن میآید که چرا در دوران ولایت امیرالمؤمنین(ع) از مردان بیشتر سخن گفته میشود و هیچ گفتهای در مورد حضور زنان مطرح نمیگردد. این در حالی است که بیشترین و متنوعترین حضور زنان را در عصر ولایت داشتیم. نقش زنان

شیعی در عصر امیرالمؤمنین(ع) را به سه دسته مهم میتوان تقسیم کرد:

منظومهء سبز ولایت و امامت!

تاریخ حق و عدالت شیعهء آل محمد(ص)؛ در فرهنگی از شهادت و شکوفایی، مشحون از فلسفه ها و حماسه هاست؛ فلسفه ها و حماسه هایی که در گوناگونی زمانپذیر و فراگیر فهم و فضیلت، از اندیشه های آسمانی امامان دین برخاسته و در نیابت از نبوت آسمانی رسول الله(ص) همچون گل و گلاب؛ هر امامی در هرزمانی، برابر با مقتضای حال و احوال امت و ملت اسلام، موضع منطقی و مقتضی اتخاذ کرده و با جهاد و اجتهاد پویا و پیشتاز، راه رستگاری و پرهیزگاری را برای جامعه و جهان رقم زده، حلقهء نگین خاتمیت محمد(ص) را منظومهء سبز ولایت و وصایت گشته، در آسمان بلند عشق و علم، به امامت و سیادت ایستاده اند!
امام علی ابن ابیطالب(ع)؛ که 10سال پیش از بعثت در مکه به دنیا آمد، در بیست و سه سال جهاد و جانبازی خالصانهء دعوت در راه خداو رسول الله، اسطورهء قهرمانی و شکست ناپذیری زمانه و روزگار شد؛ در سی سال زندگی بعد از پیامبر(ص)، در جبههء مبارزه با منیت و انانیت نفس اماره، چه در دورهء غربت و خانه نشینی و چه در دورهء خلافت و زمامداری، الگوی برین و برترین تاریخ گشت و جهاد اکبر با هواها و هوسهای نام و مقام را پیروز و دینفروز، به پایان رساند؛ تا در سال چهلم هجری، به سن 63 سالگی در کوفه با پیشانی پرخون و گلگون، از سجادهء نماز در محراب عشق و عرفان حق، به خدا پیوست و عطرعظمت و ضرورت نماز و نیاز با خدا را، ابد تا ابد بر بستر تاریخ به جریان و جولان گذاشت!

امام حسن ابن علی(ع)؛ سال سوم هجری در مدینه متولد شد و در دوران خطیر و نفسگیری که شمشیرهای شکستهء شرک در چهرهء دین، بی نیام شده و میراث اعظم پیامبر دین و خلفای راشدینش را به تهاجم گرفته بودند و با رویارویی دو دریای امت از شام و عراق، اسلام در شطی از شمشیرهای شعله ور، غرق شده و پیکرهء پیروز وحدت مسلمین پاره پاره بر نیزه های جنگ و نیرنگ بالا می رفت و برباد می شد، ندای صلح سرداد و با پشت پازدن بر تخت و تاج نام و مقام، از ریختن خون مسلم به دست مسلم، جلوگیری نمود و با تکیه بر درایت و کیاست معنوی امامت، خواب های طلایی و طولانی شرک و کفر را نقش برآب کرد و اسلام و مسملمانان را از نطع خون و خطر، نجات داد و بعد از 10 سال امامت در سال پنجاهم هجری به عمر 47 سالگی، در کبودایی از زهرجفا جان داد و در بقیع غربت و غم غروب کرد.

امام حسین ابن علی(ع)؛ مولود شریف سوم شعبان سال چهارم هجری، وقتی احساس کرد که تازه نهال شکسته و افسردهء دین در توفان انحراف و استبداد، آب خون می خواهد و برای بیدارکردن امت بی تفاوت اسلام از خواب گران بیخودی و خارج کردن خلافت اسلام از چنگ میگساران منحرف اموی، جز ریختن خون و دادن جانش، هیچ راه دیگری نیست، پس از ده سال امامت، با حماسهء کربلا و عاشورایش در سن 57 سالگی، در نیمه روز تشنه و تفیتدهء تف، نمایش شکوهمندی از جانبازی و خونفشانی را در سال شصت و یکم هجری به راه انداخت و زمین را زیرپای ظلم و ستم لرزاند و رشته های دیرینهء آل سفیان را پنبه و پاره پاره کرد؛ هرگوشه و زاویه ای از جهان اسلام که خبر شهادت فرزند پیغمبر و جگرگوشهء فاطمهء زهرا(س) و علی مر تضی(ع) را شنیدند، تا اعماق از ریشه تکان خوردند و از خود پرسیدند چه فاجعه یی، دین پیغمبر را فراگرفته که حسین فرزند پیغمبر(ص)، اینگونه به قیام و قیامت برخاسته و با شهادت خود و جوانانش و با اسارت زنان و دخترانش، غربت دین و غباوت مسلمین را فریاد کرده و همگان را به یاری فراخوانده و خود در خون شناور شده است!؟
امام علی ابن الحسین، سید سجاد، زین العابدین(ع)؛ در سال38 هجری در مدینه به دنیا آمد و در شرایطی که از شمشیرهای بنی امیه خون می چکید و سپاه شام سرزمین اسلام را وجب به وجب نیزه و تازیانه فرش کرده بود و گزمه ها و دشنه ها هرکوی و برزنی را زیر نظر داشتند و از بیم خونخواهان حسین(ع)، هر جمعیتی بیش از پنج نفر را سرکوب و پراکنده می کردند و سپاه سرکش یزید، درین راستا مسجدالنبی(ص) را طویلهء اسپهای شان ساخته، سه روز، زنان و دختران مردم را برای خود حلال اعلام نموده، حرمت حرم دین را زیر پاکرده بودند، و مردم را مجال نفس کشیدن نمی دادند؛ با رویکرد از مبارزهء رویارو با شمشیر، به نهادینه سازی عرفان دینی و عشق معنوی در دلها و جانهای امت اسلامی، پرداخت و با تفسیر رویدادهای زمان و پی ریزی مفاهیم بنیادی دین در هیئت دعا، ارزشهای دینی و فضیلت های انسانی را جرعه جرعه به خورد جامعه و مردم داد و در سی وپنج سال امامت خود، دلها و اندیشه هارا با معرفت دینی و حریت محمدی، آشنا نمود و نسبت به زشتی ها و پلشتی های ظلم و ستم اموی، بیدار و هوشیار کرد؛ و بالاخره خود با دنیایی از اشک و الم بعد از 35 سال امامت، در سال 95 هجری به عمر 57 سالگی توسط ولید ابن عبدالملک اموی، به شهادت رسید و در مدینه مدفون شد!
امام محمد باقر(ع)؛ با تولد در سال 57 هجری در مدینه، و 19 سال امامت خود، در گیرو دار غرور و تکبر آل امیه و مروان از یکسو، و عصیان و طغیان عباسیان از سوی دیگر؛ که سایهء ساطور و سانسور، اندکی از سرشان برداشته شده و دو رقیب نیرومند، در صف آرایی و سیافی خود سرگرم بودند و از فرزندان پیامبر(ص) احساس فراغت و امنیت داشتند، طرح مبارزهء بزرگ فکری و فرهنگی را ریخت و با تاسیس مراکز درس و بحث مفاهیم اسلامی و افتتاح باب علوم فقهی و کلامی در مدینه و مکهء آن روز، طی دو دههء فرصت و فراغت از عمر شریف خویش، پایه های فکری و ایدئولوژیکی مکتب اسلام را گذاشت و با تاسیس مکتب تفسیر قرآن و حدیث جدش پیغمبر(ص)، راه بحث و فحص چارچوب تفصیلی عقاید و احکام دینی را مشخص نمود؛ و هرچند ابراهیم ابن ولید اموی تحملش نتوانست و در سال114 هجری به شهادت رساند؛ اما در 57 سال عمر شریفش، افق های وسیعی از اجتهاد و استنباط، فراروی مسلمانان بازکرد و با پویای و شکوفایی، "شکافندهء علوم" لقب گرفت!

امام جعفر صادق(ع)؛ در سال 83 هجری در مدینهء پیغمبر دیده به دنیا گشود و بر بستری از ایمان و اندیشه، زمانی امامت آل محمد(ص) را عهده دار شد که به اثر تلاشهای علمی و فکری پدرش امام محمد باقر(ع)، حلقه های گسترده یی از درس و بحث در میان امت، جا و پا گرفته و آوازهء رشد و شکوفایی علم و کلام عرب، خارج از مرزهای اسلام حتی یهود و نصاری را نیز به سوی خود کشانده تشنه و شیفتهء اندیشه و آرای تازه و نوشکفتهء اسلام محمد(ص) نموده بود؛ امام صادق(ع)، بعنوان میراثدار علم امامت آل محمد (ص)، به انکشاف مدارس علمی و ارتقای مباحث فقهی و کلامی پرداخت و گذشته از تفسیر قرآن و حدیث، و وضع و شرح احکام و گسترش دایرهء افکار از علوم دینی و فقهی به مباحث فلسفی و کلامی، روزنه های تازه یی، به روی علوم عقلی و تجربی نیز گشود و با تربیت شاگردان برجسته یی چون جابرابن حیان، هشام ابن حکم و...، تحول بزرگی در عرصهء علوم عقلی و تجربی آدمیان به وجود آورد و در نتیجه صدها دانشجوی تشنه و شیفته را برپای جلسات تعلیم و تلمیذ خود کشاند و به جای تکفیر و تفسیق، باب مباحثه و منطق را باز گذاشت و با شرح صدر و وسعت نظر، شخصاً به هرگونه اشکالات و شبهات داخلی و خارجی، پاسخ مستدل و مقنع داد و طی 34 سال امامت خود، اسلام را وارد مرحلهء تازه یی از خرد و عقلانیت نمود؛ و بالاخره درسال 148هجری پس از آنکه از وارد شدن در آلایش دستگاه قضاوت و خلافت عباسیان خودداری کرد، توسط منصور عباسی به شهادت رسید و به عمر 65 سالگی، در مدفن بقیع، آرام گرفت!

امام موسی کاظم(ع)؛ باولادت در سال 128 هجری، پس از آن به امامت رسید که شهرت علمی و آوازهء فکری و فقهی پدر گرامی اش امام صادق(ع)، جهانی شده بود، امام کاظم(ع)، در سایهء شمشیر عباسیان نوظهوری که به وراثت دروغین از محمد و آل محمد(ص) بر بنی امیه غلبه کرده و به مقام خلافت رسیده بودند، شرایط سخت و دشواری را رو به رو شد؛ یا باید وارد دستگاه فاسدعباسیان میشد و معنویت امامت و خلافت محمد (ص) را در لوث شهوت و مادیت آنها می آلود و از شر آنان در امان می ماند؛ یا راه پدرش امام صادق را با آن روشنی و نورافگنی علمی و فکری، می پیمود و هر خطری را می پذیرفت؛ در تخییر میان این دو دشواری، امام بالاخره راه دشوار دوری از دستگاه خلافت را برگزید و سرانجام با تحمل هفت سال زندان، توسط هارون عباسی در سال 183 هجری بعد از 35 سال امامت به شهادت رسید؛ اما هرگز انحراف عباسیان را با حضور خویش در خلافت پرزرق و برق آنان، صحه نگذاشت!
امام علی ابن موسی الرضا(ع)؛ به سال 148 در مدینه متولد شد و زمانی متصدی مقام امامت گشت که شمشیر عباسیان از هرسو امت اسلام را پیچیده و سانسور و اختناق، مراودات و ارتباطات دوستان و پیروانش را در اقصی نقاط جهان، محدود و محصور کرده بود. این ستم ها و سانسورها در آمیزه یی از فساد و انحراف، نفرت از عباسیان را در میان توده ها افزایش داده و ادامهء خلافت شان را با وجود امامان آل محمد(ص)، ناممکن کرده بود؛ بدین جهت، عباسیان بعنوان آخرین چاره، به همسویی امام علی الرضا با خود اندیشیدند و کوشیدند با وارد کردن ایشان در دستگاه خلافت خود، مقام منزه معنوی و ملکوتی امامت شیعه را مخدوش کنند و از خطر محبوبیت شان در افکار عامه، ایمن بمانند؛ بدین خاطر ولایت عهدی خویش را به امام رضا(ع)، تحمیل کردند و وی را ظاهراً آزاد و در حقیقت، تحت الحفظ از عربستان به خراسان آوردند؛ اما، امام در مسیر راه تا رسیدن به در بار آل عباس در خراسان، به هر قریه و قبیله یی از امت که پا گذاشت، اصول فکری و خط مشی مستقل معنوی خویش را درجدایی از دستگاه انحرافی عباسی، اعلام داشت و در خراسان هم، مدتی که در دربار زیست، در فرامین و تصامیم امارتی و خلافتی، دخالت نکرد و در نتیجه میزان مراجعات مردم و افزایش معنویت و محبوبیت ایشان افزوده گشت تا بالاخره بعد از 20 سال امامت، در سال 203 هجری برای مامون عباسی، تحمل ناپذیر شد و به سن 55 سالگی در سرزمین طوس، مسموم و مقتول گشت.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حضور و نقش زنان در حکومت قائم آل محمد (عج)

دانلود تحقیق درمورد امام علی بن محمد هادی

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق درمورد امام علی بن محمد هادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد امام علی بن محمد هادی


دانلود تحقیق درمورد امام علی بن محمد هادی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 10

 

امام علی بن محمد هادی،  در پانزدهم  ماه ذیحجه سال 212 هجری  در نزدیکی شهر مدینه  از سمانۀ  مغربیّه زاده شد پس از تولد نوزاد،  سنّت شرعی و شمخصی که از رسول خدا شفارش شده است درباره ی نوزاد  اجرا شد علی بن محّمد، که ما  از این به بعد او را  با نام اما هادی(ع) می شناسیم، هر گاه از مادر خویش یاد می کند شایستگی او را بیشتر نمایان می سازد اما هادی (ع) دوران کودکی  را در محیطی خاص سپری می سازد. از یک سو دورنمای جدایی از پدر که به تهدبد و اجبار مأمون عباسی از مدینه به بغداد  فراخوانده  شده است امام را در یک موقعیت مخصوص قرار می دهد چیزی که در دورا ن امام هادی دیگر بی سابقه بوده است امام هادی(ع) با نگاه تیزبین و موشک خانه ای که مسلّح  به امدادهای پروردگار می باشد هر آنچه که در محیط  زندگی خویش می گذرد با دقت فراوان مورد بررسی قرار می دهد او در زمانی که سایه پر مهر پدر را بر سر خویش دارد و در مکتب والای امامت پرورش می یابد می بیند که پدر در تلاش علمی- فرهنگی مداوم و خستگی ناپذیر وارد شده است تا  پایه های اعتقادی  مکتب تشیّع را استحکام بیشتری ببخشد در این گیرودار،  دستگاه حکومتی برای مشغول کردن مردم و  منحرف ساختن افکار عمومی  از مسالۀ مبارزه با جنایات و  ستمگری های دستگاه  خلافت،  ترفند منحرف ساختن افکار عمومی به چیزهای  دیگر رابرگزیدن است موضوع ظلم ستیزی و بی پروایی اما هادی(ع) از همان  دوران کودکی و در روزگاری که آغاز جدایی او از پدرش  می باشد به خوبی مشهود و محسوس است در آخرین روزهایی که اما جواد ( ع) در کنار خانوداه ی خویش در ظهر مدینه سوکنت دارد دو نفر از فرزندانش را در کنار گرفته و با آن ها درباره ی سفزی که در پیش روی دارد،  گفتگو می کند- سرزمین عراق جایی است که امام  جواد (ع) را به سوی آن فراحوانده اند امام نهم  ابتدا از علی النقی – امام هادی می پرسد: دوست داری کدام یک از سوغات های عراق برایت  هدیه آورده شود؟ فرزند پاسخ می دهد: شمشیری که یه سان شعله ی آتش- سوزان ئ بّران باشد اما جواد (ع) که بیشترین معنی و اعجاز را در همین سخن کوتاه فرزند  خویش احساس کرده است. برای اینکه شایستگی و برگزیدگی پروردگار را در مورد این فرزند بر اطرافیان خویش بهتر نمودار سازد. اگر اما هادی (ع) از معلمی تعلیم و تربیت پذیرد بیگمان آن معلم،  فقط پدربزرگوارش_ امام جواد( ع) _ خواهد بود  و دیگر هیچ اندیشه ای هر چقدر هم که تجربه اندوخته و آگاه  و عالم باشد جرأت و جسارت این را نخواهد یافت که در لباس تعلیم و تربیت به حضور این برگزیدگان راه یابد معتصم عباسی که به  کین و خشم و حسد خویش، امام جواد(ع) را مسموم  ساخته و او را به شهادت  رسانیده است اکنون به چاره ای  افتاد  تا به گونه ای از خانواده  و اما  دلجویی کرده و خودش را، بیگانه از ماجرا جلوه دهد. 

اما هادی(ع) روزگار حکومت معتصم  را به مدت  شش سال  تحمل می کند تا اینکه سرانجام با مرگ معتصم عباسی د ر کاخ معروفش_ قصر خاقانی پسرش  واثق به حکومت می رسد واثق نیز پنج سال بر سرزمین اسلامی حکمفرمایی دارد واثق عباسی که تابع شهوات خویش است و به جنگ وسیلست کاری ندارد امور مختلف مملکتی را به ترکها سپرده است پس از مرگ واثق که حدود پنج سال خلاقت کرد حکومت به متوکل عباسی می رسد متوکل،  چهره ای کلاً مشخص  و متمایز از دیگر خلفای  عباسی را دارا بود  زیرا که او پلیدترین آلوده ترین و بدنام ترین خلفا و آل عباش بود او کینه ها و  عقده های فروخورده ای را نسبت به شیعیان در سینه داشت دشمن او با امیرمومنان علی (ع) آنچنان شد بد است که نمی تواند این دشمنی  را در رفتار روزانه اش مخفی بدارد آنچه او در کینه ورزی با امیرمومنان علی(ع) از خود نشان می دهد به عنطف یک سند ننگین در کارنامه ی سیاه حکومتش برای همیشه ضبط و ثبت خواهد شد او تنها ظالم  و ستمگری است که جرأت دارد دستور دهد تا  قیر مقّدس امام حسین(ع) را شکاتفته و بر تربت پاکیزۀ آن شهید بزرگ آب بسته و آن  شخم  بزنند. متوکل عباسی با اعتقاد  به چنین  اندیشه ای در مورد امام هادی(ع) تصمیم می گیرد تا مبنای مبارزۀ خویش با مخالفان حکومتش را بر اساس نوعی تهاجم آشکار و گاهی  غیر آشکار استوار ساخت امام هادی(ع) پس از ورود به سامرا مورد توجه دانشمندان قرار می گیرد متوکل تصمیم دارد تا از علمای درباره ی استمدادجوبد و به آرزوی خویش که بی اعتبار  ساختن چهره ی امامت از لحاظ علمی می باشد تحقق بخشد. جریان مناظرۀ امام هادی(ع) با تعدادی از علمای بزرگی که وابسته به حکومتِ عّباسی می باشند، هنوز هم تازه می نمایاند و از یادها بیرون نرفته است.

ابتدا،  یکی از این علما. تعدادی پرسش علمی را که برایش پدید آمده است مطرح می سازد. پاسخهای منطقی امام هادی که استدلال در خود دارد آن عالم را خشنود می سازد و بعد، نوبت به « یحی بن اکثم» می رسد این دانشمند سالها قبل و در زمان  امام جواد(ع) چندین بار، بختِ خویش را آزموده و به مناظرۀ با آن  بزرگوار پرداخته است. امّا در هر کدام  از آن مناظره ها به سختی شکست خوذده و در مقابل دلایل علمی و عقلی اما جواد(ع) سرافکنده گشت است این وسوسه های گوناگون و هوسِ بلند پروازی که بیشتر  از لیاقت و توانش می باشد، راحتش نمی گذارد. زندگی خلیفه عباسی مجموعه ای از گناه ها و پیوندهای خوشایند و یا ناخوشایند با دیگران است اما در مقابل اما هادی(ع) گروهی کور و دشوار در برابر خلیفه، وجود دارد او به  کارگزاران خویش م یگوید من از ابولحسن-امام هادی (ع) – هراس دارم هر گاه کوچکترین نشانه ای از تحرک در او دیدید که گمان قیام علیه حکومت  را در خود داشت خبر به من  رسانید آن گره کور در همین  سخن او خود را نمایان می سازد؛ زیرا خودش به خوبی می داند که امام قصد مبارزه و قیام مسلحانه علیه حکومت را ندارد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد امام علی بن محمد هادی

محمد بن موسی خوارزمی

اختصاصی از یاری فایل محمد بن موسی خوارزمی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

محمد بن موسی خوارزمی


محمد بن موسی خوارزمی

فایل مقاله محمد بن موسی خوارزمی با فرمت قابل ویرایش ورد و با نرم افزار word ساخته شده است. شما پس از دانلود یک فایل زیپ خواهید داشت که با دابل کلیک بر روی آن فایل ورد کامل تحقیق محمد بن موسی خوارزمی قابل مشاهده و ویرایش و پرینت(چاپ) است. پسوند فایل تحقیق آماده با موضوع محمد بن موسی خوارزمی Doc می باشد و بر روی تمام سیستم هایی که نرم افزار ورد روی آنها نصب است قابل اجرا و ویرایش می باشد.لینک دانلود مقاله محمد بن موسی خوارزمی در انتهای صفحه می باشد.این تحقیق با وجود کامل بودن آن فقط باید جهت راهنمایی مورد استفاده قرار گیرد و چه خوب است پس از مطالعه تحقیق حاظر اقدام به تهیه تحقیقی در این زمینه با الگو گیری از همین تحقیق کرده و به تولید دانش کمک کنید. تعداد صفحات:10صفحه
در زیر بخش کوچکی از تحقیق قرار داده می شود که این بخش مختصر صرفا برای این است که بدانید این تحقیق چگونه نگارش یافته و متن کامل در فایل اصلی است که پس از دانلود قابل مشاهده خواهد بود.

 

محمد بن موسی خوارزمی

ابوجعفر محمد بن موسای خوارزمی (زاده حدود سال ۷۸۰ میلادی در خوارزم و درگذشته ۸۵۰ میلادی احتمالا در عراق ) ریاضیدان، ستاره‌شناس، فیلسوف، جغرافیدان و مورخ شهیر ایرانی  در دوره عباسیان است. وی در حدود سال ۷۸۰ میلادی (قبل از ۱۸۵ قمری)  در خوارزم زاده شد. ابن ندیم و قفطی اصالت او را از خوارزم می‌دانند. لقب وی معمولاً اشاره به شهر خوارزم دارد که همان خیوه کنونی واقع در جنوب دریاچه آرال مرکزی و بخشی از جمهوری ازبکستان کنونی است.  شهرت علمی وی مربوط به کارهایی است که در ریاضیات، به‌ویژه در رشته جبر، انجام داده به طوری که هیچیک از ریاضیدانان سده‌های میانه مانند وی در فکر ریاضی تأثیر نداشته‌اند...

ادامه مطالب درون فایل ورد(word) و به صورت فرمت بندی شده و آماده چاپ است که پس از پرداخت و دانلود قابل مشاهده است برای خرید پس از وارد کردن ایمیل روی پرداخت کلیک کنید.



 


دانلود با لینک مستقیم


محمد بن موسی خوارزمی