یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع فرزند خواندگی

اختصاصی از یاری فایل دانلود متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع فرزند خواندگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع فرزند خواندگی


دانلود متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع فرزند خواندگی

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع فرزند خواندگی را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 واحد ورامین (پیشوا)

 موضوع:

فرزند خواندگی

استاد:

جناب آقای دکتر باباپور

دانشجو:

شیرین کرمی

چکیده :

فرزندخواندگى نهاد قانونى است که به موجب آن رابطه خاصى بین فرزندخوانده و پدرخوانده و مادرخوانده به وجود مى‏آید.این امر در طول تاریخ حقوق، سابقه نسبتا طولانى دارد و در ادوار مختلف با اهداف گوناگون مورد توجه قرار گرفته است. این تاسیس حقوقى پس از سیر تحولاتى در حال حاضر به صورت‏هاى کامل و ساده یا ناقص در حقوق کشورهاى غربى با آثار متفاوت پذیرفته شده است. در ایران ب وجود سابقه پذیرش این نهاد در د ران حکومت‏ساسانیان و اعتبار آن در نزد زرتشتیان، با نفوذ اسلام منسوخ گردید ولى به علت فواید فردى و اجتماعى و نیاز مبرم جامعه و استقرار عدالت و حمایت از اطفال بدون سرپرست تحت عنوان «سرپرستى اطفال بدون سرپرست‏» با آثار حقوقى مشخصى احیا گردیده است.

 

کلید واژه‏ها:

1- فرزندخواندگى 2- فرزند صلبى 3- فرزند حکمى یا ظاهرى 4- فرزندخوانده 5- پدرخوانده 6- مادرخوانده 7- تاسیس حقوقى 8- دعى 9- ادعیاء
مقدمه :

پیش از ورود در بحث فرزندخواندگى و آثار حقوقى آن در حقوق ایران، لازم است‏به منظور روشن شدن بیشتر موضوع، بویژه چگونگى به وجود آمدن نهاد فرزندخواندگى در نظام حقوقى ایران، مفهوم فرزندخواندگى و چگونگى پیدایش این نهاد حقوقى و تحول تاریخى آن – گرچه به اختصار – مورد بررسى قرار گیردد.

مفهوم فرزندخواندگى:

فرزندخواندگى عبارت از یک رابطه حقوقى است که بر اثر پذیرفته شدن طفلى به عنوان فرزند، از جانب زن و مردى به وجود مى‏آید; بدون آنکه پذیرندگان طفل، پدر و مادر واقعى آن طفل باشند. (1)

در لسان حقوقى، فرزند به کسى گفته مى‏شود که از نسل دیگرى باشد و بین آنها رابطه خونى و طبیعى وجود داشته و بین پدر و مادر او جز در موارد استثنایى رابطه زوجیت ایجاد شده باشد.ممکن است زن و شوهرى فرزند غیر را به فرزندى بپذیرند که در این صورت قانون گذار چنین کودکى را در حکم فرزند این خانواده به شمار مى‏آورد و آثارى براى این رابطه حقوقى مجازى مى‏شناسد. تفاوت فرزند واقعى و فرزند حکمى یا ظاهرى در این است که پیوند موجود بین فرزند حقیقى و پدر و مادر وى پیوندى طبیعى و ناگسستنى است و رابطه حقوقى بین آنها هرگز از بین نخواهد رفت، ولى پیوند بین فرزند و پدر و مادر خوانده به آن محکمى نیست و عواملى نظیر انحلال خانواده و غیره بسته به سیاست قانونگذار ممکن است رابطه حقوقى موجود را زایل کند.

  سابقه تاریخى فرزندخواندگى:

فرزندخواندگى نهادى است که به اشکال گوناگون، در بین جوامع و تمدنهاى متنوع تاریخى، نسبتا سابقه طولانى دارد.محققان براى پیدایش آن علل متفاوتى ذکر کرده‏اند.بیشتر پژوهشگران بر این عقیده‏اند که فرزندخواندگى، ریشه در نیاز نظامى و اقتصادى داشته و گاهى عوامل روحى و معنوى یا عاطفى موجب پیدایش آن شده است; در حال حاضر نیز این نهاد براساس نیازهاى معنوى خانواده و کودک بدون سرپرست استوار است. در گذشته دور، رؤساى قبیله‏ها به منظور تقویت‏بنیه دفاعى و زیاد شدن قدرت قبیله‏اى و داشتن جمعیت فراوان، خانواده‏ها و اعضاى قوم را به داشتن فرزند زیادتر تشویق مى‏کردند و به افراد کثیرالاولاد، صله قابل توجهى مى‏بخشیدند که بتدریج، داشتن فرزند وظیفه‏اى مقدس و سنتى حسنه شناخته شد و ارزش مذهبى پیدا کرد، به نحوى که افراد بدون فرزند در خود احساس کمبود مى‏کردند و دچار مشکلات روحى مى‏شدند.و متفکران براى حل این مشکل و جبران این کمبود، راه حلى اندیشیدند و چنین مرسوم گردید: افرادى که با وجود اشتیاق و علاقه فراوان به داشتن فرزند از این موهبت محروم بودند، فرزند خواندگانى انتخاب و جانشین فرزند واقعى نمایند.

کم‏کم این طرز تفکر در ذهن مردم به عنوان سنت‏حسنه رسوخ کرد.از طرف دیگر در میان اقوام گذشته، خانواده براساس قدرت پدرى یا پدر شاهى (patrin cat) استوار بود و رئیس خانواده قدرت فوق‏العاده‏اى داشت; به طورى که قادر بود به میل خود افراد و اعضاى خانواده را تعیین و به هر ترتیبى که مى‏خواست، خانواده خود را شکل مى‏داد و حتى قادر بود اطفال و فرزندان واقعى و طبیعى خود را از خانواده اخراج و بیگانه‏اى را به فرزندى بپذیرد.

در رسم قدیم به منظور حفظ آیین دینى و مراسم و شعائر مذهبى و استقرار آداب خانوادگى و ایجاد نیرو و توانمندى لازم و همچنین براى نگاهدارى و نگهبانى اماکن متبرکه و تامین قواى کافى در جهت تامین این اهداف، فرزندخواندگى از اهمیت فراوانى برخوردار بود و کثرت و تعدد فرزندخواندگان سبب افزایش ارزش و اعتبار خانواده‏ها مى‏گردید.

در میان رومیان قدیم نیز چنین مرسوم بود که بعد از فوت رئیس خانواده، پسر وى یاست‏خانواده را عهده‏دار مى‏گردید.به همین دلیل، داشتن فرزندان ذکور اهمیت فراوانى داشت; زیرا تصور مردم چنین بود که اگر مردى فوت شود و پسر نداشته باشد، کانون خانواده از هم پاشیده خواهد شد و نیز معتقد بودند دختر هر خانواده با ازدواج کردن باید آداب و آیین خانواده اصلى خود را ترک کند و الزاما به آیین خانواده شوهر بپیوندد; بنابراین دختر قادر نبود آداب و سنن خانواده اصلى خود را حفظ کند; در نتیجه هر مرد رومى و رئیس خانواده، داشتن پسر را یک نیاز حتمى و امرى ضرورى مى‏دانست و اگر پسرى نداشت‏یا قادر نبود صاحب فرزند شود، بر حسب ضرورت، پسر شخص دیگرى را به فرزندى مى‏پذیرفت و براى به دست‏آوردن فرزندخوانده ناچار بود با یکى از رومیان داراى پسران متعدد، توافق کند تا یکى از پسرانش را به وى بفروشد و از تمام حقوق خود نسبت‏به آن پسر صرفنظر کند.

تشریفات چنین بود که طرفین و طفل در د دگاه حضور مى‏یافتند و پدر کودک در نزد قاضى سه مرتبه اظهار و اعلان مى‏کرد پسرم را به مرد حاضر در د دگاه فروختم و با این اعلان دیگر هیچ گونه حقى بر آن فرزند نداشت و سپس پدرخوانده تسلیم کودک را به عنوان پسرخوانده خود از وى مى‏خواست و قاضى دادگاه سکوت پدر واقعى طفل را حمل بر رضایت وى بر این اقدام مى‏کرد و کودک را به پدرخوانده تحویل مى‏داد.با طى این تشریفات، رابطه طفل با خانواده اصلى به طور کامل زایل و قطع شده، رابطه حقوقى وى با پدرخوانده برقرار مى‏گردید و در نتیجه، نام و مشخصات خانوادگى پدرخوانده بر فرزندخوانده نهاده مى‏شد، ولى لقب خانوادگى قبلى وى به مشخصات خانوادگى جدید اضافه مى‏گردید.

در حقوق مسیحیت، خانواده براساس ازدواج استوار بود و نهادى تحت عنوان فرزندخواندگى در مذاهب گوناگون دین مسیح پذیرفته نشده بود; لذا در حقوق مبتنى بر مذهب در کشورهاى اروپایى از جمله در حقوق قدیم فرانسه فرزندخواندگى اعتماد و ارزش قدیم خود را از دست داده و یا بسیار ضعیف شده بود. (3)

در فرانسه بعد از وقوع انقلاب کبیر، مقرراتى در زمینه فرزندخواندگى به وسیله مجمع قانون گذارى آن کشور در د تاریخ 18 ژانویه 1792 پیش بینى گردید، ولى در سال 1804، «تدوین کنندگان مجموعه قانون مدنى‏» (Codsivil) پذیرش فرزندخواندگى دچار تردید شدند، ولى به توصیه ناپلئون بناپارت این نهاد حقوقى در مجموعه قانون مدنى و در نهاد خانواده جاى خود را پیدا کرد و قرار شد بین فرزند واقعى و فرزندخوانده تفاوتى نباشد.اما کمیسیون تدوین قانون مدنى، شرایط بسیار سنگین و دقیقى براى تحقق فرزندخواندگى در نظر گرفت و آثار محدودى براى این تاسیس حقوقى پیش بینى‏کرد. (4)

شرایط سخت و سنگین جامعه سبب شد که فرزندخواندگى نتواند موقعیت و رشد مناسبى پیدا کند، ولى بعد از جنگ بین‏الملل اول (1918- 1914) که مشکلات عدیده اجتماعى پیش آمد، به منظور حمایت و سرپرستى کودکان قربانى حادثه جنگ، در مقررات و شرایط فرزندخواندگى تحولاتى پیش آمد و از شدت شرایط و مشکلات سابق آن کاسته شد.

لذا در 19 ژوئن 1923 آثار حقوقى بیشترى براى فرزندخواندگى در نظر گرفته شد و تسهیلاتى در زمینه فرزندخواندگى فراهم گردید.همین امر باعث‏شد که فرزندخواندگى گسترش و افزایش قابل توجهى پیدا کند.بتدریج در سالهاى 1939 و 1941 و 1957 و 1963 و 1966 و.. …، تغییرات و تحولات اساسى به منظور حمایت از اطفال بدون سرپرست و استحکام بخشیدن به کانون خانوادگى و سالم سازى جامعه در امر فرزندخواندگى به وجود آمد و سرانجام دو نوع فرزندخواندگى «ساده‏» و «کامل‏» با آثار حقوقى متفاوت در حقوق کشور فرانسه و دیگر کشورهاى اروپایى متاثر از حقوق فرانسه برقرار گردید.

«فرزندخواندگى کامل‏» ، نهادى است که در این نهاد بین فرزندخوانده از هت‏حضانت و تربیت و ولایت و حرمت نکاح و توارث و استفاده از نام خانوادگى پذیرنده کودک، با فرزند واقعى تفاوتى وجود ندارد و رابطه فرزندخوانده کامل با خانواده اصلى وى کاملا قطع مى‏شود. (5) ولى «فرزندخوانده ساده‏» (6) فقط از بعضى از مزایاى فرزندواقعى بهره‏مند مى‏شود; این نوع فرزندخواندگى قابل فسخ است و رابطه کودک با خانواده اصلى وى نیز قطع نمى‏شود (7)

در ایران قبل از حمله اعراب و پیش از استقرار ضوابط اسلامى، فرزندخواندگى توام با اعتقادات مذهبى مرسوم بود.زرتشتیان که بیشتر مردم ایران ر تشکیل مى‏دادند، بر این باور بودند که فرزند هر کس پل ورود او به بهشت است و افراد فاقد اولاد در روز قیامت و دنیاى دیگر پلى ندارند تا از طریق آن وارد بهشت گردند; این گونه افراد عقیم و بدون‏فرزند مى‏توانستند از راه فرزندخواندگى براى ورود به بهشت پل‏سازى نمایند.در ایران س نوع فرزندخواندگى مرسوم بود:

نخست: «فرزندخوانده انتخابى‏» و آن فرزندخوانده‏اى بود که پدر و مادر خوانده فاقد فرزند، در زمان حیات خود، او را به فرزندى مى‏پذیرفتند. دوم: «فرزندخوانده قهرى‏» زن ممتازه (8) یا دختر منحصر متوفایى بود که آن متوفى برادر یا پسرى نداشت که در این صورت آن زن یا دختر بدون اراده و به طور قهرى فرزندخوانده متوفى محسوب مى‏گردید. سوم: فرزندخوانده‏اى که ورثه متوفاى بدون اولاد بعد از فوتش براى او انتخاب مى‏کردند.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع فرزند خواندگی

پایان نامه بررسی تأثیر سبکهای فرزند پروری والدین بر میزان خلاقیت کودکان

اختصاصی از یاری فایل پایان نامه بررسی تأثیر سبکهای فرزند پروری والدین بر میزان خلاقیت کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی تأثیر سبکهای فرزند پروری والدین بر میزان خلاقیت کودکان


پایان نامه بررسی تأثیر سبکهای فرزند پروری والدین بر میزان خلاقیت کودکان

 

 

 

 

 

 

 

 

تعداد صفحات پایان نامه: 120 صفحه

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی با فرمت ورد word

 

 فصل اول

بررسی تأثیر سبکهای فرزند پروری والدین بر میزان خلاقیت کودکان

 

 مقدمه

با توجه به برخورد جوامع بشری با مسائل ناهمگون بی شمار فزاینده وابستگی متقابل بین کشور‌ها، تحلیل رفتن منابع طبیعی، سرعت فزاینده تغییرات و مسائل عدیده‌ای از این قبیل نیاز به یافتن تصویری هر چه جامع‌تر و دقیقتر از آینده برای هر جامعه از ضروریات است. (کفایت، 1372).

تورنس (1959) استدلال می‌کند که تصاویر آگاه و ناخودآگاه از آینده، نیروی محرک مهمی در پس دستاوردهای آینده‌اند. تصاویر مثبت آینده، نیروی پر توان مغناطیسی هستند که ما را به تحرک واداشته‌اند و به ما انرژی لازم را برای حرکت به پیش به سوی امکانات، راه‌حلها و دستاوردهای خلاقی و جدیدی می‌دهند از طرفی برای آنکه بتوانیم قدرت تصور خود را افزایش دهیم و تصاویر مثبتی از آینده خلق کنیم باید خلاقیت خود را پرورش دهیم. چه نیاز به به خلاقیت اجتناب ناپذیر است، بنابراین در این دنیای پیچیده کنونی که در هر رقابتهای بسیار فشرده جوامع مبتکر و مختلف برای دستیابی به جدیدترین تکنولوژی و منابع قدرت هستیم. افراد تیز هوش خلاق و صاحبان اندیشه‌های نو و جدید همانند گرانبهاترین سرمایه‌ها از جایگاه بسیار بالا و ارزشمندی برخوردار هستند.

هر چه قدر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم پیچیده‌تر می‌شود نیاز به شناسایی و پرورش ذهنهای خلاق و آفریننده محسوس و روشنتر می‌گردد. در همین رابطه نونیامی معتقد است:

«شانسی برای بدست آوردن خلاقیت بالقوه می‌تواند موضوع مرگ و زندگی هر جامعه‌ای باشد» (گاستون، 1985).

به همین دلیل امروزه جامعه، بیش از هر زمان دیگر به افراد خلاق و هوشمند نیاز دارد در شرایط کنونی، مسائل خلاقیت از تمرین مسائل در قلمرو روانشناسی آموزشگاهی است.

در مورد خلاقیت و شناخت کودکان خلاق باید خاطر نشان سازیم قبل از اینکه که آتی بتواند خلاق شود باید شرایط یا محیط مناسب فراهم شود. خصوصیات افراد خلاق و غیر خلاق مباحثی چند را در رابطه با محیط خانوادگی با خلاقیت را به بار آورده به طوری که هم اکنون عقیده بر این است که محیط خانوادگی انسان خلاق چیزی سوال محیط خانوادگی آدم غیر خلاق می‌باشد. این تفاوت مخصوصا در آنچه که مربوط به روابط والدین و فرزندان می‌باشد جنبه مشخصتری دارد. برای این مثال نمونه‌ای را که توسط شینر (1970) در این رابطه انجام گرفته است را می‌آوریم، وی درباره ده دختر تیزهوش و خلاق مطالعه نموده است و به این نتیجه رسیده است که خانواده‌هایشان در حدود آنها کنند سختگیری می‌کنند. این دختران خواندن را زود آموخته بودند و سرگرمی‌های بسیار خلاقانه‌ای داشتند (شعر و نقاشی) و خود را دارای قدرت تخیل بسیاری می‌دانستند.

بین کشورها و گروههای اجتماعی مختلف، به تفاوتهای چشمگیری در زمینه روابط والدین و فرزندان یا به عبارت دیگر شیوه‌های فرزند پروری برخوردیم که در دهه‌های نخست میلادی (سه دهه نخست) حاضر، روشهای فرزند پروری تا حدود زیادی زیر نفوذ مکتب رفتارگرایی بود. جای تردید است که پدران و مادران زیادی این شیوه خشک را به کار بسته باشند. اما به هر حال دیدگاه متخصصان آن زمان چنین وده است. (اتکنیسون، 1983).

به نظر می‌رسد در حال حاضر شاهدند در جهت عکس هستیم و چنین می‌نماید که امروز، والدین احساس می‌کنند که ساده گیری پاسخگویی مشکل آنها نیست. به هر حال روابط والدین و کودک یکی از بحثهای مهم روانشناسی است. البته باید توجه داشت که رفتار والدین ابعاد مختلف دارد و فقط شامل تغییرات یکنواخت نمی‌شود.

به طوری که ممکن است والدین هم فرزند خودشان را دوست بدارند و هم اینکه آنها را طرد نمایند، یا اینکه در حین درست داشتن آنها در انضباط نیز سخت گیری کنند، پاسخ طفل نیز صرفاً به یک جنبه از رفتار والدین با شخصیت آنها ارتباط پیدا نمی‌کند. بلکه ما حصل ترکیب عوامل مختلف می‌باشد. هر چند پیش بینی ویژگیهای شخصیتی بعدی بر مبنایی روشهای خاص فرزند پروری بسیار دشوار است اما شواهدی در دست است که بر اساس آن می‌توان گفت بدون شک خانواده مهمترین نقش را در کنترل و هدایت تخیل و ظهور خلاقیتها ایفا می‌کند، با اینکه عوامل ژنی، پیدایش استعداد خلاقیت را هر افراد ممکن می‌سازد معذلک بروز و رشد این استعدادها تحت تأثیر عوامل محیطی قرار دارد. به طوری که می‌توان گفت: خلاقیت به عنوان یک استعداد حاصل تعامل پیچیده وراثت و محیط است. (افروز، 1371)

در این پژوهش برآنیم تا مشخص کنیم که آیا شیوه‌های فرزند پروری با روشهای که والدین در تربیت فرزندانشان به کار می‌برند چه تأثیری بر خلاقیت آنان دارد؟

بیان مسئله :

نقش الگوهای فرزندپروری و تأثیرات آنان به میزان خلاقیت کودکان، چه در روند تکاملی انسان و چه در توسعه ترقیات آینده جهان، امری شایسته التفات بوده و در هر عصری که این نقش در غبار کم اتفاقی مسئولان رنگ باخته و یا به بوته فراموشی سپرده شده است، جهان به گرفتار آمده است، و اهمیت آن است که الگوهای فرزند پروری و خلاقیت یکی از مشکلات و گرفتاریهای جوامع بشری می‌باشد چرا که این امر با سیاست اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیوندهای ناگسسته وارد که با تاسف در خانواده و آموزش و پرورش امروز ما نیز سرچشمه بسیار نارساییها به شمار می‌رود.

از طرفی مسئله خلاقیت مسئله‌ای است که در همه کشورها اعم از پیشرفته صنعتی و یا در حال رشد مطرح و در همه زمانها به نحو خاص خود بروز کرده است، لذا تحقیق درباره عوامل و راههای شکوفایی آن همواره مورد نیاز جوامع بوده است. از طرفی تنوع ضرر و زیانهایی که از این راه یعنی نادیده گرفتن افراد خلاق جامع به عمر انسانها و یا به منابع مادی آنان می‌رسد آنچنان رقم شایان توجهی را در برمی‌گیرد.

باید تکاملهای آموزشی کارایی خود را بیشتر در راه افزایش استعدادها و تواناییهای کودکان به کار برند. شناخت و آگاهی نسبت به الگوهای فرزند پروری‌ و میزان خلاقیت می‌تواند و به والدین و کودکان و همچنین مسئولان آموزش و پرورش و محققان و نظریه پردازان اجتماعی و فرهنگی کمک کند تا در برخورد با کودکان آگاهانه عمل کنند و مسائل و مشکلات آنها را در نظر داشته باشند.

در این راستا، برآنیم تا علل متفاوت شکوفایی خلاقیت و همچنین عللی که مانع از رشد خلاقیت کودکان می‌شود را بررسی کرده و به اثبات برسانیم و با روشهای متفاوت والدین، سلطه گری، آسان گیری و وابستگی شدید، مورد مقایسه و ارزیابی قرار دهیم. تا کار کرد هر یک از روشهای مورد نظر به میزان خلاقیت کودکان نشان داده و مناسب بودن و مزایا و معایب هر کدام از آنها را با روشی علمی به اثبات برسانیم.

ضرورت و اهمیت تحقیق :

بدون شک اهمیت و نقش نهاد خانواده به عنوان اولین جایگاه اجتماعی و مهمترین عامل تعیین کننده رفتار کودکی بر کسی پوشیده نیست. لذا لازم است والدین به عنوان مهمترین اعضای این نهاد که در تماس دائم با هستند و دینای او را می‌سازند. از روشهای تربیتی کودک اطلاع کافی داشته باشند، یکی از مشکلات عمده که معمولا والدین با آن روبرو هستند، عدم اطلاع کافی از چگونگی کاربرد شیوه‌های تربیتی مناسب در مورد فرزندانشان است، والدین معمولاً از نتایج برخوردهای خود با کودکان بازخوردی دریافت نمی‌کنند، پدر و مادر نمی‌داند در هر سنی از فرزندانشان چه انتظاراتی باید داشته باشند، معمولاً والدین از روشهای به ارث رسیده از نیاکان خود برای تربیت فرزندان استفاده می‌کنند و کمتر به فکر اصلاح آن روشها هستند. لذا اگر والدین بدانند که روشهایی که آنها برای تربیت فرزند خود به کار برند چه اثرات منفی می‌تواند داشته باشند. در به کارگیری آن روشها دقت کافی منظور خواهد داشت، از طرف دیگر همانطور که بارها گفته شده است اهمیت نیاز به ذهنهای خلاق و آفریننده در جامعه کنونی، پرورش کودکان خلاق به عنوان منابع انسانی فردا بر هیچ کس پوشیده نیست تورنس (1979)

با گفته خود مبنی بر اینکه هیچ یک از ما دقیقا نمی‌دانیم در آینده چه چیزی در انتظار ماست» با وضعیت مبهمی به آینده‌ اشاره می‌کند اما (1990) در کتاب خود تحت عنوان جابه‌جایی در قدرت آینده‌ای روشن برای ملتها پیش بینی می‌کند (خوارزمی، 1372) و همچنین یکی از معضلات کل جامعه‌ای که در جهان سوم زندگی می‌کند. پدیده استعماری فرار مترها می‌باشد که تاریخ شواهد بسیاری از آن به یاد دارد. افرادی مبتکر و خلاق که به خاطر بضاعت‌ مالی و کسب موفقیتهای بهتری برای زندگی از کشورها باید خود مهاجرت کنند و در کشورهایی که منتظر فرصتهایی برای در اختیار گرفتن این نابغه‌های مبتکر و سازنده هستند ساکن می‌شوند و متأسفانه جامعه علمی از وجود آنان بی بهره مانند. یکی دیگر از اهداف این تحقیق نشان دادن تأثیرات منفی برخوردهای ناآگاهانه والدین و بر بیان در اخر تربیت و پرورش فرزندان و دانش آموزان و خصوصا کودکان نوجوانان سرآمد است. نتایج و بررسی‌هایی که در این زمینه به عمل آمده است نشان دهنده اوضاع بسیارو رقمت بار این کودکان است که گرفتاری بهری اطرافیان خود هستند.

فصل دوم

پیشینه تحقیق

تا قبل از سالهای دهه پنجاه تعداد اندکی از افراد توانستند راه را برای تحقیقات تجربی و ایجاد برنامه‌هایی جهت پرورش استعدادهای خلاق هموار سازند. مثلاً گالتون نبوغ را از نظر ارثی مورد بررسی قرار داد، والاس مدلی طرح کرد و ضمن آن گامهایی را که در جریان فرایند خلاق طی می شود، تشریح کرد. در اواخر دهه 1930 کاترین پاتریک مدل والاس را مورد تجربی قرار داد. راسمن بعد از مطالعه در زندگی تعداد زیادی از مخترعین آمریکایی مدل مشابهی را به وجود آورد. و هاروی لمن بیوگرافی افراد خلاق را در حوزه‌های متعدد مورد مطالعه قرار داد تا بر اساس آن ارتباطی را که بین جنبه‌ کیفی و کمی در بازدهی یک رفتار خلاق وجود دارد، در خلال سالهای بزرگسالی مشخص کند. یکی از مشهورترین مرکز که در آن زمان یعنی سال (1950) در رابطه با این موضوع تشکیل شد مرکزی بود که در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به وجود آمد و در همین جا بود که گلیفورد و همکارانش مصمم بودند تا فرضیه خود را راجع به اینکه مهمترین عامل در هوش، قابلیت تفکر خلاق است ثابت کنند. روشی که در پروژه تحقیقاتی استعدادها به کار رفت این بود که به طور کلی تفاوتهایی را که در نحوه عملکرد افراد تحصیل کرده وجود داشت. مطالعه کنند با این فرض که کنشهای ضروری در افراد خلاق هر چه باشند، این خصوصیات به اندازه‌های متفاوت در برخی از استعدادهای خلاق بسیار موفق بود. در تحقیقات بعدی که در این زمینه انجام شد تستهای مذکور نقش عمده‌ای بر عهده داشت، قابلیتهای که این افراد توانستند کشف کنند عبارت بودند از، حساسیت، سیالی – ذهن (کلامی، تصوری، تداعی، توصیفی) و مهارت انعطاف ذهنی که شامل دو نوع خلق الساعه و انضباطی است. در دانشگاه مینه سوتا شخصی به نام پل ترنس روی کودکان خلاق و نیز معلمانی که خلاقیت فکری را تعلیم می‌داند، تحقیقاتی انجام داد. علاوه بر ارتباطی که بین کارهای خلاق و سن کودکان و نوجوانان پیدا کرد توانست رابطه مهمی میان خلاقیت و محیطی که در خلاقیت تأثیر می‌گذارد پیدا کرد.

از تحقیقات و کشفیات جدیدی که در رابطه با مسئله نیمکره‌های مغز به دست آمده است، می‌توان مفاهیم مهمی در زمینه برنامه‌های آموزشی خلاق استنباط نمود، در مدارس عموماً رسم بر این است که کارها را برای کودکانی که نیمکره چپ مغزشان فعال است تنظیم می‌کنند. یعنی فرایندی که در آموزش دنبال می شود شبیه جریانی است که در یادگیری زبان و سایر ارتباطات صورت می‌گیرد. در حالی که تحقیقات نشان داده است که در برخی از مردم نیمکره راست مغز فعال است، یعنی آنها اطلاعات را از راههای شهودی و اشراق بهتر فرا می‌گیرند. این کشفیات علاقه زیادی از افراد را به فلسفه مشرق زمین که از دو دهه قبل به وجود آمده است به خوبی توجه می‌کند. طبق تحقیقات انجام شده، نشان داده می‌شود که کودکان خلاق از خانواده‌هایی هستند که وجه مشخصه آنها فقدان سلطه گری و ساختارهای والدین است، جایی که واگرایی فرد مجاز و مخاطره قابل قبول است.

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی تأثیر سبکهای فرزند پروری والدین بر میزان خلاقیت کودکان

دانلود پایان نامه مقطع کارشناسی با موضوع تربیت فرزند

اختصاصی از یاری فایل دانلود پایان نامه مقطع کارشناسی با موضوع تربیت فرزند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه مقطع کارشناسی با موضوع تربیت فرزند


دانلود پایان نامه مقطع کارشناسی با موضوع تربیت فرزند

 

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 فصل اول

در این فصل

1- چگونگی بازی با تربیت بچه ها

2- پنج مهارت اساسی تربیت فرزندان

3- نگه داشتن حس شوخ طبعی

4- پایان بازی

1- آن را قبول کنید، شما مورد توجه نیستید. بچه های شما هستند و هر دو شما آن را می دانید. بچه ها متوقف می شوند و سپس برای جست ناگهانی فرود می آیند. آنها آگاهی به گریه خود دارند، آنها می دانند چگونه شما را مجاب کنند که بگویید بله آنها می دانند چه وقت شما متوجه آنها نیستید این درست مانند بازی شطرنج با فردی با IQ 300 است. اما شما نمی خواهید حریف خود را معدوم کنید شما خواهان عشق آنها و امیدوار به تربیت درست آنها هستید.

2- به بازی تربیت فرزند خوش آمدید. موضوع در اینجا پیروزی کامل نیست، اما یک بحث متقابل که هرکسی را خوشحال می کند. شما می خواهید یک بچه را پرورش دهید که از سن متعادل بزرگسال گذشته است، و شما می خواهید آن را انجام دهید بدون آنکه توسط مردانی که لباس رسمی سفید پوشیده اند بدرقه شوید در حالیکه آستین های بلندات از ژاکت شما بیرون زده است.

اما شما نمی توانید بازی صحیحی را بدون مهارت های تربیت فرزند داشته باشید این درست آن چیزی است که این فصل به شما نشان می دهد.

«به بازی تربیت فرزندان خوش آمدید»

3- در این بازی شما قصد ندارید همه چیز را درست انجام دهید آن را در فکر خود نگه دارید زیرا آن خیلی مهم است که شما بفهمید شما پیروز کامل نخواهید بود. شما خشم خود را از فرو خواهید داد. شما ممکن فریاد بزنید. شما ممکن در برابر گریه هم لحظه کوتاه بیائید و سپس (اگر چه شما نکته هایی را برای آن از دست داده اید)، شما به فرزند خود کیک برای شام حداقل یکبار خواهید داد این صحیح است که هیچ والدینی کامل نیست و همه شما می توانید سعی کنید بهترین شوید. [این بازی تمام نمی شود مگر اینکه کودکان شما کاملاً بزرگ شده باشند.

اگر آنها خوشحال هستند مایه افتخار همه مردم است – یا در آخر بهانه گیری کردن یا می توانید یک روان شناس را مسخره کنید- شما برنده خواهید بود.

4- بنابراین موضوع این است که چگونه مهارت های درست تربیت فرزندان را یاد بگیریم برای انجام آن شما مجبورید دو چیز اساسی را درک کنید.

1- تربیت فرزندان شغلی است که هرگز نمی توانید از آن رهایی یابید.

2- تربیت، وسیله بازی نقش های جدید وهیجانی است.

در اینجا افرادی وجود دارند که می گویند این بازی پایانی ندارد. این جوابی مناسب به این سوالهاست. تا چه سنی بچه ها کاملاً به شما وابسته هستند. افسوس جواب است «هرگز».

5- رویایی امریکائیان برای بچه های خانه خودشان نیست. آرزوی آنها برای بچه های بیرون از خانه شان است. کان کرس من دیک آرمی

«به شغلی که هرگز نمی توانید از آن فارغ شوید خوش آمدید»

6- حرفه تربیت فرزند شما در ساعت 8 آغاز نمی شود و در ساعت 5 به پایان نمی یابد آن یک حرفه 24 ساعت است که آن پیش پا افتاده نیست. وقتی شما شغلی خارج از منزل دارید به جای اینکه شما به خانه بیائید و فوری تربیت فرزندان خود را تغییر دهید. «بدون آگاهی» و به محل کار برگردید. در آنجا زمان خروج و ورود وجود ندارد.

q [از پارچه ابریشم برای یونیفورم تربیتی استفاده نکنید]

7- شغل شما شامل وظیفه آینده و پاسخگویی به بچه هاست. عشق به آنها، غذاخوردن، مراقبت آنها وقتی بیمار هستند، بازی باآنها، آموزش، انضباط، دوست خوب آنها بودن و گاهی انجام بعضی چیزها که واقعاً در جلوی دوستانشان دستپاچه می شوند شما نمی توانید کار خود را کم کنید. شما نمی توانید از دست کسی خلاص شوید. و در اینجا همچنان فشار زیادی برای آموختن وجود ندارد. حرفه تربیت فرزند مسئولیت شماست. بدون توجه به شغلی که در خارج از خانه دارید.

8- البته یک برنامه فوق العاده وجود دارد، در عوض، بچه های شما عاشق به بازگشت شما خواهند بود. سبب خندیدن شما، گریه، عصبانیت شما را فراهم می سازند و شما را سرمست و مغرور از آنها می سازد.

9- اگر شما یک والدین هستید که به اندازه کافی خوشبخت هستید. که قادرید در خانه با بچه ها بمانید. شما ممکن نیازمند به سپری کردن وقتتان با هم باشید (والدینی که همیشه در خانه نیستند) تعدادی راهنمای تربیتی مانند این که چه انجام دهید، مثل قدم زدن در یک طرح که در حال پیشرفت است، آن دشوار است که بدانیم از کجا باید شروع کنیم نگران گفتن نباشید جسیکا از خواب نیمروزی بلند می شود شما درباره تعویض کهنه بچه فکر می کنید.

10- هر دو والدین باید در تربیت فرزند نقش داشته باشند اگر والدین شما شیوه ای دارند که شغل آن نیست، برای زدن توی سر این آدم راحت باشید.

خوب، اذیت کردن بد است. بنابراین لااقل از طریق قلب به قلب با والدین صحبت کنید.

به فصل 19 مراجعه کنید. راهنمایی برای والدین

«سه وظیفه والدین»

11- چیز بعدی که نیاز به درک آن دارید درباره بازی آن است، که شما تعهد به وظیفه های مهم و تعداد جدید کنید شما درست نمی توانید، درست خودتان باشید» بیش از این باشید، اگر شما انتظار دارید آنها را تربیت کنید مانند بچه های متعادلی که هرکسی آرزویی آن را دارد.

12- برای برنده شدن این مسابقه و کسب مقام کردن، والدین از نوع آرام باشید، شما نیاز به سه چیز دارید.

1- یک نمونه مشخص

2- یک معلم

3- یک دوست.

«نقش مثبت»

13- یک سرمشق است شخصی که شما نگاه می کنید و سعی می کنید مانند آن باشید شاید آن است که یک زن خیابان پایین باشد که پنج فرزند داشته باشد همه دکتر شوند، ممکن آن یک ویژگی خیالی باشد. مرد خفاشی یک سرمشق بزرگ بود. حتی وقتیکه دختر خفاش قرار باشد در روغن داغ انداخته شود او هنوز باید محدوده سرعت را رعایت کند.

ممکن سرمشق شما مادر یا پدرتان باشد. هرکسی که هست که میخواهید همانند آن شوید کسی که شما شبیه آن هستید.

14- یک دلیل برای اینکه یک سرمشق خوب باشید آشکار است. فرزندانتان به شما نگاه می کنند تا همانند شما رفتار کنند هرآنچه که خوی شما عمل شماست، شما می توانید مطمئن باشید که او [i] به انگشت مکیدن شما نگاه می کند و افزایش می دهد که این رفتار تقلید کردن از شماست. چه تاثیر مستقیمی شما داشته اید. مثبت یا منفی.

15- خوی بدارثی است آیا شما دشنام می دهید یا یک خوی بد که شما دوست ندارید مغرور شوید که بچه ها را ببیند با دوستانشان صحبت می کنند؟ پس این خوی را تغییر دهید آیا شما فکر می کنید بچه ها بهتر می دانند از زبان بد استفاده کنند؟ نه، بعضی والدین می گویند. هرکاری که من می گویم بکن نه هرکاری که انجام می دهم این شیوه دروغی است و در زندگی واقعی کاربردی ندارد کاری را که دوست ندارید فرزندانتان انجام دهند خودتان انجام ندهید یا بگویید در مدرسه.

16- یک سرمشق خوب نباید هر شخصی باشد که در هر زمینه ای مناسب است. اگر شما می توانید روی آب قدم بزنید، بزرگ از جهات دیگر، شما باید سعی کنید انجام دهید چیزهایی که شما درست آن را می دانید. شما مجبور نیستید آن را وارونه کنید. این یک اتفاق است. قسمت مهم عذرخواهی بعدی است. یا توضیح دادن به بچه ها چرا شما دچار نگرانی شده اید. این طبیعی است که بچه ها بدانند که والدین آنها نگران یا غمگین هستند. هرکسی انجام می دهد. چگونه شما در ابتدا نگرانی خود را کنترل کنید. چیز مهمی است.

17- یک نقش بد زیاد لازم نیست بدین معنی که یک شخص بدی باشی یک نقش بد طبق معمول معتاد به کار، الکل، استفاده مواد، هرکسی مواد اصلی را در راس خانواده شان قرار می دهند- نوعی بی اطلاعی والدین.

18- یک نقش خوب شدن به معنی کشیدن سیگار ممنوع، دشنام، مصرف دارو، دروغگویی، گول زدن، عبور از خیابان به هنگام چراغ قرمز، دزدی، نعره کشیدن (فکر کنید که خودتان کدام یک از این خوی بد را دارید در اینجا) و غیره.

«طرح هر معلم»

19- هرچیزی که شما می گویید یا انجام می دهید توسط مغز بچه ها ضبط می شود این اتفاقی است که آیا شما آن را می خواهید یا نه، بنابراین به نقش دوم والدین که معلمی است خوش آمدید. (اگر شما فکر می کنید معلم مدرسه دارای حقوق اندکی است، چه تصویری! در نقش جدید معلمی، شما سخت تر از هر معلمی کار می کنید. بدون در نظر گرفتن حقوق اندک آن.

20- هر زمانی که بچه های شما بدنیا می آیند آنها تماشاچی و یاد گیرنده از رفتار و عملکرد شما هستند این کمابیش یک اندیشه هولناک است، اینطور نیست؟ کوچولوی شما یاد می گیرد و وقتی شما با او صحبت می کنید چیزهایی را با او انجام می دهید و با آنها هستید شما به آنها تعلیم می دهید که چگونه پاسخ بدهند. به تلفظ شیر، چگونه به جوک های شما واکنش نشان دهند، چه انجام دهند وقتی آنها می افتند همه چیزهای دیگر در زندگی با آن در بر می شوند.

21- اگر شما شخص آرام، ملایم هستید، و واکنش زیادی برروی چیزهایی مانند شکستن ظرف ها ندارید، بچه های شما ملایمتر و آرامتر خواهند بود. اگر شما عصبی و هیجانی هستید بچه های شما هم هیجانی و عصبانی خواهند بود.

در فصل هشتم «شغل جدید – معلم» تحقیق درباره موضوع تربیتی بچه هایتان است.

یک تخصص نامناسب همه افراد تعلیم بچه های جوان است مادر، راهنمای صحیح بچه ها در شناخت هست ادوار بالورد

«دوست خوب»

22- چگونه والدین می توانند یک دوست خوب باشند و درعین حال والدین باشند بچه‌ها و والدین ممکن با هم باشند مانند روغن و آب، اما آن می توانند انجام شود.

بدین معنی که زمانی را با هم برای انجام چیزها داشته باشند. باهم بازی می کنند، بخندند و گریه کنند والدین خوب چیزهای شاد می سازند، درست مانند یک دوست خوب.

23- برای فرزندانتان یک دوست خوب باشید همچنان قبول کنید آنها را برای آنچه که آنها هستند، این نیست که مرتب درباره چیزی حرف بزنید یا نقاط ضعف آنها را یادآور شوید اما به آنها در چیزهایی که موفق هستند کمک کنید به وسیله تشویق آنها اثبات می کنید که شما یک دوست خوب هستید و همچنین کمک می کنید تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند.

24- همیشه کودکان خود را تحسین کنید و هرکسی را به غیر از کودکانتان تحسین کنید زمانیکه شما با آن هستید. البته این بدین معنی است که تحسین متعادل باشد. یک کلمه یا یک آفرین گفتن می تواند یک تحسین محسوب شود. یک نوع بدگویی کنایه دار به کودک حتی اگر شما آن را برای جوک خندیدن) در میان دوستانش انجام دهید- دو نتیجه منفی دارد. کودک شما تحقیر می شود، و دیگر کودک شما یاد می گیرد آنچه را که شما انجام داده اید.

یک دوست خوب یاد می آورد آنچه را که ما بودیم و دیدیم آن چیزی را که ما می توانیم باشیم جاناتی اکی.

25- اجازه دهید کودکان به شما کمک کنند حتی اجازه دهید به آنها مخلوط کنند همه آرد را برخلاف عقیده شما وقتی شما آشپزی می کنید. با هم به فروشگاه بروید، خانه را تمیز کنید همچنان که آنها خوشحال می شوند. این برنامه ریزی نه تنها تعلیم آنها به کار نیست می تواند آنها را خوشحال کند، اما آنها همچنان مهارت هایی را یاد می گیرند و شما زمان ارتباط با آنها را گسترش دهید.

26- درباره بهترین دوست خود فکر کنید. چگونه این مشخص بهترین دوست شما شد؟ شما احتمالاً زمان زیادی را با هم صرف کرده اید، خوشحال بودید، و بعد چیزهایی را شما می دانید، شما دوست بودید. این همان چیزی است که با بچه های شما اتفاق می افتد. زمانیکه بچه ها را پرورش می دهید زمانی نیست که شما بخواهید با خودخواهی خود برای آن کار انرژی بگذارید آن لحظه ای است که شما برای بچه ها می سازید.

27- اگر بچه ها با شما دوست هستند، آنها راحت تر می توانند مشکلات خود را با شما بیان کنند و نگران درباره مدرسه هستند، همانند فشار، یا دیگر چیزهایی که بچه ها را نگران می کند. شما نزدیکتر خواهید شد اگر فرزندان به شما تنها به چشم یک والدین نگاه نکنند، همچنین یک دوست هستید.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه مقطع کارشناسی با موضوع تربیت فرزند

بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان

اختصاصی از یاری فایل بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان


بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان

دانلود متن کامل این پایان نامه با فرمت ورد word

 پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی

رشته روان شناسی گرایش کودکان استثنائی

 موضوع :

بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان

 استاد راهنما :

سرکار خانم دکتر افسانه پازند

نگارش :

سعید اسدیان

 مقدمه :

خانواده پایه و اساس اجتماع وسلول سازنده‌ی زندگی و حیات بشری است و در وسیع‌ترین مفهوم کلمه ، خاستگاه اصلی اعضای خویش و پناهگاه آن است . پناهگاهی که نخستین تجربه‌ی انسان برای « اجتماعی زیستن » در آن صورت می گیرد . از خانواده است که فرد بر می‌خیزد و به خانواده است که فرد روی می آورد ، تا در آنجا با گروهی که با یکدیگر پیوندی نزدیک و صمیمی دارد آرام گیرد .

خانواده از مهم‌ترین و کهن‌ترین واحدهای اجتماعی است که بر نهادی به نام ازدواج بنا نهاده شده است . ( جامعه شناسی مفاهیم کلیدی ، قنادان ، مطیع ، 1383)

شیوه‌های تربیتی ،کنترل و اداره‌ی کودکان توسط والدین ، بدون شک یکی از مهمترین عوامل به وجود آمدن مشکلات رفتاری کودکان است . اغلب والدین اطلاعات و آشنایی کافی در زمینه‌ی شیوه‌ی برخورد و تربیت فرزندان خود را ندارند و این امر هم به علت فقر فرهنگی و تربیتی والدین ، سرپرستی ناقص یکی از والدین ، نابسامانی‌های خانوادگی یا دعوا و جدایی والدین است .

کودکان در جریان اجتماعی شدن مهر و صحبت ، فداکاری و گذشت ، خشم و نفرت ، حسادت و شک و کینه‌توزی را در کنار والدین و خواهران و برادران خود تجربه می‌کنند . خانواده آن قدر به هم وابسته‌اند که هر نوع مشکل یا مساله یک عضو خانواده به طور مستقیم بر زندگی سایر اعضاء تاثیر می‌گذارد .

روان شناسان سالهاست با ابداع روش‌های ویژه کوشیده‌اند تاثیر خانواده را بر چگونگی رشد شخصیت روشن کنند .( احدی ، جمهوری ، 1380)

در ابتدا ، نوزاد ،‌موجودی است ناتوان متکی به دیگران و این والدین هستند که باید نیازها و احتیاجات جسمی و روانی او را تأمین کنند . اما با رشد و نمو جسمی ،ذهنی و روانی کودک آرام آرام روند دلبستگی و وابستگی خود را تغییر می‌دهد و به جای دیگران فقط به خودش متکی می شود . ( سیف نراقی ، نادری ، 1380)

 

طرح مسأله :

زندگی برای انسان از راه تعامل و ارتباط ممکن می شود و اصلی‌ترین منبع ارتباط والدین هستند خانواده بیش از تمام محیط‌های اجتماعی در رشد و تکامل فرد تاثیر دارد و کودک بیش از آن که از اوضاع اجتماع متأثر شود ،تحت تاثیر شیوه های تربیتی خانواده است .

والدین به عنوان الگوی فرزندان و خانواده بوده و فرزندان سعی می نمایند که اعمال و رفتارشان را با آنها مطابقت دهند( خادمان ، 1383).

والدین از عوامل مهمی هستند که به فرزندان کمک می‌کنند تا از عهده‌ی آن چه که لازمه‌ی مستقل شدن است برآیند و تبدیل به بزرگسالی توانا ،‌ متکی به خود دارای تصویر مثبت از خود شوند . والدین برای بدست گرفتن ابتکار عمل و انجام وظیفه لزوماً اطلاعات خود را هر روز غنی‌تر کنند تا بتوانند بر کودکان خود مؤثر واقع شوند . والدین ، باید بدانند که کودکان در هر سنی توانایی انجام دادن چه کارهایی را دارند و متناسب با توانایی آنها ، از آنها انتظار داشته باشند .( احدی ،محسنی ،1376)

پژوهشگران معتقدند رابطه‌های والد فرزندی بر جهت یابی‌های تشخیص و رشد نیازهای روان شناختی و سایر خصوصیات فردی تاثیر میگذارد و شیوه‌های فرزند پروری والدین در برگیرنده‌ی الگوهای گسترده‌ای از تربیت کودک و ارزش‌ها و رفتارهای خاص تربیتی والدین است که در رشد و شکوفایی فرزندان و هم چنین طرز رفتار فرزندان نفوذ فراوانی دارند .( قربانی ، 1383)

 ضرورت و اهمیت پژوهش

شیوه ای که والدین در مورد تربیت فرزندان به کار می‌گیرند ، در شخصیت فرزند و ویژگی‌های شناختی او تاثیر به سزایی دارد . با توجه به اهمیت و نقش والدین در تربیت فرزندان و الگوپذیری کودکان ، آشنایی والدین با شیوه‌های صحیح فرزند پروری و نحوه‌ی برخورد با کودکان درجهت بهداشت روانی خانواده و یافتن رابطه و تعامل والدین با فرزند خویش ما را بر آن وامی‌دارد که با بررسی بیشتر این الگوها ، خانواده‌ها را در قرار گرفتن روند صحیح فرزند پروری یاری دهیم و بهتر کردن شیوه‌های فرزند پروری و تربیتی والدین و به دنبال آن رشد اجتماعی بهتر کودکان و به کار بستن روش‌های صحیح و برخوردهای منطقی‌تر از طرف والدین اهمیت و ضرورت این تحقیق را آشکار می‌سازد .

این تحقیق می‌تواند رابطه‌ی بین شیوه‌های فرزند پروری و رشد اجتماعی کودکان را مورد آزمون قرار دهد و اعلام دارد چه روشی در پرورش کودکان به رشد اجتماعی بالاتر می انجامد .

 اهداف پژوهش :

اما چگونه شیوه‌های فرزند پروری والدین در کیفیت و چگونگی رشد اجتماعی افراد ایفای نقش می‌کنند؟

اینکه بتوان نقش فرزند پروری والدین را در تولید رشد اجتماعی تعیین کرد ، مساله بسیاری مهمی است که این نکته می‌تواند گامی درتحقیق این هدف باشد زیرا که در ای تحقیق همبستگی بین سبک فرزند پروری و رشد اجتماعی فرزندان مورد بررسی قرار می‌گیرد که می‌تواند مشخصاً رابطه‌ی بین این دو را بیان کند .

این کشف رابطه می‌تواند در مراکز مشاوره مورد استفاده قرار بگیرد ، بدین صورت که از آن جهت که یکی از رسالت های مراکز مشاوره ایجاد رشد و ارتقای سلامت در مراجعین است به صورتی که می‌توان از این راه برای زوج‌ها مشخص کرد که با توجه به روشی که در تربیت فرزند خود انتخاب می‌کنند چه تاثیری در شکل‌گیری شخصیت فرزند خود می‌توانند داشته باشند و این روش چه نتایجی برای فرزندان در ساختار خانواده به وجود خواهد آورد .

 متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان