
مرجعی کاملا حرفه ای وکامل برای عکاسانی که علاقه دارند عکس هایی کاملا حرفه ای تهیه کنند.
500 مدل برای عکاسی بانوان: مرجع ویژوال برای پرتره عکاسان
مرجعی کاملا حرفه ای وکامل برای عکاسانی که علاقه دارند عکس هایی کاملا حرفه ای تهیه کنند.
ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه45
فهرست مطالب
عکاسی و مکاتب و روش های آن
فصل اول :
کلیات تحقیق
فصل دوم :
پیشینه تاریخی
فصل سوم :
تحقیق
عکاسی خلاق
پاپ آرت:
زاویة دید در عکس:
عکاسی ژورنالیستی ( مطبوعاتی ):
عکس در مطبوعات:
بیان مسئله:
عکاسی یکی از بزرگترین اختراعات بشری است که فناوری در موارد متعددی تکامل و پیشرفت خود را مرهون آن است . از سوی دیگر جلوه های هنری آن افق دید واقع گرایانه و وسیع تری را از جهان رمز آلود در فراسوی دیدگانمان تصویر می کشد. در این پژوهش به این مهم دست خواهیم یافت که عکاسی چگونه در جهان رشد و نمو یافته است و به راستی کدام جنبه و جلوه آن در زندگی پررنگتر و کاربردی تر است؟ و چه بهره هایی بشر از آن برده است.
ضرورت مسئله :
در این پژوهش کسب معلوماتی جزئی از کلیت است و همچنین پاسخ به این سئوال که زاویه دید هنرمندانه یک عکاس حرفه ای چگونه بوده است که حتی بعد از گذشت سالیان متمادی اثر هنری وی هنوز خیره کننده و تحسین برانگیز است .
هدف مسئله :
تلفیق روش های سنتی و امروزی با یکدیگر و کاربرد آن و دیگر هنرها ، همچنین افزایش خلاقیت در راستای حرفه خود و افزایش دانش علاقه مندان این هنر
پرسش ها مسئله :
مقدمه
قرن بیستم عصر رسانه ها و ارتباطات است . میلیونها نفر از مردم جهان ، هر روز از طریق عکس و تصویر از جریان رویدادها و تحولات سیاسی ، علمی و هنری آگاه می شوند .
رسانه ها با بهره گیری از عکس و تصویر ، در ابعاد مختلف گاه به شکل روزنامه ، مجله ، کتاب و گاه به صورت اسلاید ، فیلم ، تلویزیون ، ویدئو ، همواره در رشد آگاهی عمومی نقش انکارناپذیری داشته اند. اگر انسان قدم بر کره ماه می گذارد یا در اعماق اقیانوس ها کندوکاو می کند ، عکس و تصویر با چشم ناظر ، همگام و همراه است و در ثبت لحظات حساس و با شکوه به ما مدد می رساند.
این جانب به عنوان دانش پژوه می خواهم به مختصری از هنر عکاسی و سبکها و مکاتب آن به چشمه کوچکی از آن اشاره کنم و بتوانم به علم خود بیافزایم.
مقدمه
امروزه نقش عکاسی در زندگی بشر غیر قابل انکار است. ما با تصاویر احاطه شده ایم و گریزی از آنها نداریم. بدون تصویرمان در زندگی اجتماعی غیر قابل شناسایی و فاقد هویت هستیم. به قول هالاباف «چون معتقدیم که شاهد واقعیت هستیم به همین دلیل فقط به آن چه با چشمان خود می ببینیم باورداریم. اما ما صرفاٌ نمی بینیم دوربین هم چنین نمی کند ما اطلاعات را متناسب با اهداف نیازها، گرایش ها ،و انتظارات خود تحریک می کنیم. ما مولی ساده از فلسفه تجربه گرائی را برای زندگی خود بکار می گیریم : چیزی که مشاهده می کنیم وجود دارد چیزی که مشاهده نمی کنیم وجود ندارد همچنان که به چشمان خود ایمان داریم و آنها را ملاک قرار می دهیم به همان ترتیب کار دوربین را نیز معتبر می دانیم.
عکاسی از ظریفترین و زیباترین جلوه های پیشرفت هنری و فنی قرن اخیر است . عکس نه فقط حافظ جذابترین خاطره ها و یاران و دوستان ، که بهترین نمایشگر لحظات تلخ و شیرین زندگی ملت ها و جوامع و نیز آثار و سنت ها و شیوه های زندگی آنها در دوره ها و سالها و زمان های گوناگون است و به همین اعتبار، از مهمترین ابزار و لوازم پژوهشها و مطالعات جامعه شناسی و مردم شناسی و نقل و انتقال اطلاعات و اخبار به شمار می رود.
عکاسی چه به عنوان یک حرفه و چه به صورت مشغولیتی لذتبخش ، خوشبختانه در سالهای اخیر در کشور ما گسترش فراوان ساخته و دورترین مناطق مملکت راه پیدا کرده است. باشگاهها و نمایشگاهها و نشریات حرفه ای خاصی که در این سال ها شاهد پیدایش و افزایش روز افزون آنها بوده ایم ، بهترین شاهد این مدعایند.
تاریخچه
کتاب حاضر که چند سال پیش از مرگ نوسیندة نامدار آن آنسل آدامز انتشار یافت در برگیرندة شرح تجربیات گستردة وی در زمینة کار با دوربینها و متعلقات مختلف عکاسی حرفهای است ، تجربیاتی که طی زمان طولانی توام با کار عملی آفریننده در قلمرو عکاسی هنری حاصل آمده اند تسلط آدامز در شناخت و آموزش فنون پیچیدة عکاسی حرفهای افزون بر استادی وی در کار آفرینش منظرههای شگفت انگیز طبیعی بی نیاز از شرح و تفصیل است آدامز در قلمرو عملی عکاسی همچون منظره گری توانا و با بینش که عکسهایش در زمرة برجسته ترین تصویرهای تاریخ عکاسیاند به شمار می آید و در زمینةنظری عکاسی همچون پژوهنده ای مو شکاف و دقیق که حاصل پرباریافتههای خود را بدون امساک در قالب کتابهایی در اختیار دوستداران عکاسی نهاد و تجربیاتش را در طول سالهای متمادی تدریس در مرکزهای مختلف هنری در دسترس هنرآموزان این رشته قرار دارد.
آدامز در کار آفرینش هنری خود با پرداختن به منظره سازی ،به قلمر وی از عکاسی گام نهاد که شاید بتوان آن را همزاد پیدایش عکاسی – و به طور مسلم همزاد پیدایش داگرئوتیپ در 1839 – به شمار آورد. عکاسی در روزهای نخست با محدودیتهای فنی بسیاری مواجه بود لزوم اعمال زمانهای نوردهی طولانی مانع از آن می شد که عکس گرفتن از موضوعهای متحرک امکانپذیر گردد و همین محدودیت رفته رفته سبب گردید که عکاسان به عکسبرداری از موضوعهای بیحرکت و از آن میان منظرهها روی آورند. عکاسی تبدیل به وسیلهای برای ثبت منظرههای شهری و طبیعی شد و سندهای بیشماری که گویای اوضاع شهرنشینی و طبیعت مناطق مختلف جهانند بر جای ماندند نخستین تلاشهای در این راستا در فرانسه آغاز شدند در 1839 کمیسیون بناهای تاریخی فرانسه ، نوئل ماری لوروبور و فردریک گوپی را مأمور عکسبرداری از مناطق صحرایی مصر و اوگوست سالزمن را روانة تهیه عکس از اورشلیم کرد.
هرچند نطفة عکاسی منظره در اروپا و مشخصا در فرانسه بسته شد رشد و گسترش آن بطور قابل ملاحظه ای در آمریکا صورت پذیرفت . عکاسان پیشگامی که دشواری در نوردیدن منطقه های دوردست و ناشناختة آمریکا را به خود هموار ساختند از ناحیههای مختلف آمریکا که از تنوع اقلیمی زیادی برخوردارند تصویرهایی به همراه آورند که در تهیه متنها و نقشه های جغرافیایی به کار آمدند اگر امکانات وسایل عکاسی آن دوره را در نظر آوریم تصدیق خواهیم کرد که تهیه این عکسها توام با دشواری زیادی صورت می پدیرفت زیرا که دوربینها حجم و وزن زیادی داشتند نورپذیری عدسیهای دوربین ضعیف بود و فرجة تهیه نوردهی و ظهور صفحه های حساس بسیار اندک بود چون نامیز رطوبت خود را در مدت زمان کمی از دست می داد در این دوره هنری جکسن از سوی بنیاد پارک ملی یلو استون ماموریت یافت از جنوب غربی کولورادو وایومینگ و منظره های طبیعی آن منطقه ها عکس بردارد در حدود 1850 که کاوشگران طلا در کالیفرنیا برای یافتن این فلز گرانبها هجوم آورده بودند رابرت هـ. ونس با همراهی کردن کاوشگران موفق به تهیه عکسهای جالب توجهی شد تیموتی اوسالیوان با زیر پاگذاشتن جنگل پاناما ، جنوب غربی امریکا و آریزونا تصویرهای فوقالعاده ای را ثبت نمود که پاره ای از آنها شهرت یافتند عکسهایی که از این نخستین تلاشها حاصل آمدند از لحاظ فنی از کیفیت مطلوبی برخوردار بودند ترکیب بندی متعادلی داشتند و علی رغم محدودیتهای فنی آن دوره زیباییهای ناشناخته و شکوه مناظر طبیعی را به خوبی باز مینمایاندند.
در همین ایام شکل دیگری از عکاسی در کار پیدایش و رشد بود عکاسانی که میل داشتند عکاسی را تا بدان مرتبه ارتقا دهند که از آن یک هنر بسازند چنین نیازی حس می کردند که لازم است در تصویر واقعیت خارجی دخل و تصرف شود و به بازنمایی صرف منظره های طبیعی بسنده نگردد این عکاسان برای تمایز یافتن از عکاسانی که پیرو سبک کاملا واقعنما بودند با استفاده کردن از ترفندهای عکاسی به تغییر دادن عکسبرداریهای خود پرداختند و موفق به آفرینش صحنه های غیر عادی و گاه شگفت انگیز شدند در آفرینش این عکسها هدفهای زیبایی خاصی مورد نظر بودند و بدان لحاظ که در تغییر دادن حالت آنها از فضای نگاره های نقاشان مشهور آن دوره الهام گرفته می شود به این عکسها نام نگاره نما دادند عکاسی در ابتدای کار خود عملا زیر نفوذ نقاشی قرار داشت.
بنابر اظهار هنری پیچ رابینسن که معروف ترین عکاس پیرو مکتب استعاره ای سده نوزدهم بود استفاده از هرگونه ترفند عکاسی پیوند عکسها یا هر نوع شیوه ای برای عکاسی مجاز بود رابینسن با آمیختن رویا و واقعیت و به کمک پیوندهای ماهرانه فنی که در تلفیق عکسها به کار می گرفت تصویرهایی به وجود آورد که در آنها واقعیت جاری به نحو محسوسی تغییر شکل یافته بود عکاسان بسیاری از رابینسن پیوری کردند و با زیاده روی در استفاده از ترفندهای عکاسی در راهی گام نهادند که پیش از آن به وسیلة نقاشان پیموده شده بود عکاسانی همچون منظرهگر مشهود فرانسوی کامیل سیلوی که مقیم انگلستان بود در تمامی آثار خود از لحاظ انتخاب موضوع و ترکیب بندی و سبک کار از نقاشان منظره گر آن دوره الهام می گرفتند بدین سان عکاسی منظره در پایان سدة نوزدهم پا بند موضوعهای کاملا ساخته و پرداخته و تصنعی بود و هنوز تحت تأثیر نظریه نگاره نمایی قرار داشت.
اما عکاسی انگلیسی به نام پیترهنری امرسن از 1880 حرکت تازه ای را در برابر مکتب نگاره همایی آغاز کرد وی ضمن آن که با مکتب مزبور از اصل به مخالفت برخاست شیوه ای ارائه کرد که بنا بر آن تصویرها به صورت مستقیم تری از واقعیت الهام گرفته شده بودند وی که با کاربرد هرگونه ترفند عکاسی و پیوند عکسها و فنونی از قبیل ایجاد محویهای هنری بر روی تصویرها که در آن دوره سخت مورد توجه بودند مخالفت ورزید عاقبت خصیصة ویژه عکاس را که همانا توانایی ثبت کردن واقعیت بدان گونه که هست می باشد به آن بخشید وی که به قاعده های رسمی ترکیب بندی دستکاری فیلم و ترفندهای معمول بی اعتنا بود عکاسی ار مردم کوچه و خیابان ومنظره های صحرایی را به عکسهای تصنعی که در کارگاه عکاسی گرفته می شدند ترجیح می داد امرسن پایه گذار راهی شد که نسلی از عکاسان در آن گام نهادند و تلاشهای وی به منظور ثبت کردن جوهرة واقعیت بدان گونه که هست عکاسی را زیر و رو ساخت و سبب استقلال آن از نقاشی گردید.
با این همه در آن دوره تاثیر آثار نقاشان بر عکاسی هنوز به تمامی از بین نرفته بود در پایان سدة نوزدهم هنوز عکاسهایی از آثار نقاشان امپرسیونیستی همچون کامیل کورو و جیمزویستلر الهام می گرفتند در 1890 ، 10 و 11 عکاس انگلیسی جورج هنری من مبتنی است بر «پاسخ» ی که به موضوع در برابر خود می دهم و بر مجموعة تجربةحسی و عقلی که حاصل کرده ام بدین سان منظره های شگفت انگیزی که آدامز از غرب آمریکا تهیه نمود همچون کوه ویلیامسن ازمانزانار(1943) یا ماه بر روی هاف دم (1941) کوشش پیوسته وی را در ساخت دقیق و متعادل تصویر و حساسیت و دلدادگیش را نسبت به نمادهای پرشکوه طبیعی نشان می دهند نمادهایی که آدامز همواره با بینایی ژرف خاص خود سعی داشت تا سیمای خیال انگیز آنها را در حد کمال زیبایی و استحکام هنری بازسازد.
آدامز برای بیان شدت وجدو احساس شاعرانه ای که در برخورد با مظاهر طبیعت به وی دست می داد به تصویرسازی از منظرههای پر عظمت کوهسارهایی که ستیغهایشان در ابرها ناپیدا شدهاند دریاچههای یخ زده و منجمدی که در برابر صخرههای عظیم کنارشان بیحرکت نشستهاند آبشارهایی که از فراز کوهها بر تخته سنگها مورب فرو میریزند آسمان تیرهای که سپیدة در کار دمیدن آن را روشن ساخته و .... میپرداخت و پایندگی و مانایی نمادهای طبیعی را در برابر میرایی و زوال پذیری حیات بشری پیش چشم بیننده میآورد.
آنسل آدامز نامی است که به تاریخ هنر عکاسی پیوسته است. این مقدمه را با نقلی از گفتههای وی به پایان می بریم.
«من بدان چیزها که بالیدهاند، و به چیزهایی که با شکوهمندی بالیده و مردهاند اعتقاد دارم . به آدمیان و به سیماهای سادة زندگی انسان و به رابطههای انسان با طبیعت اعتقاد داردم . اعتقاد دارم که انسان باید از لحاظ ذهنی و اجتماعی آزاد باشد و با تصدیق نمودن زیبایی بی منتهای جهان و با کسب کردن اطمینان لازم برای دیدن و بیان نمودن دید خود وجودش را قوت بخشید و اعتقاد دارم که عکاسی یکی از وسیله های بیان نمودن این تصدیق و نایل آمدن و سعادت و ایمان است.
عکاسی چیست ؟
عکاسی عبارت از این است که ما بتوانیم بوسیله اعمال فیزیکی یا شیمیایی با کمک روشنایی طبیعی یعنی نور آفتاب عکس یا تصویر چیزی را بر روی فیلم و یا کاغذ عکاسی انتقال دهیم.
این تفسیر از نظر کمی برای عکاسان حرفه ای یا آماتوری تقریباً کافی است و می دانیم که عکس بوسیله نور طبیعی کاغذ عکاسی منتقل می گردد اما باید این نکته را نیز اضافه کنیم که فیلم عکاسی فقط در برابر نور طبیعی حساس نسیت اما نورهای غیر طبیعی یا نامرئی هم در آن تأثیر می کند لابد می پرسید این حرف چه معنی دارد غیر از نورهای طبیعی مانند آفتاب نورهای غیر طبیعی مانند اشعه مجهول و یا تأثیرات رادیو اکتیو می تواند در آن اثر کند.
اصول عکسبرداری
عدسی یا لنز
شکی نیست که مهمترین قسمت هر دوربین عکاسی عدسی یا لنز آن است. کیفیت هر تصویر از وضوح کامل در تمام نقاط گرفته تا فقدان کج شکلی و هر نوع انحنا و اعوجاج خطوط و غیره بستگی به طرز ساختمان و جنس شیشه و مواد پدید آورندة عدسی و همچنین وضع قرار گرفتن اجزاء سازندة آن دارد. بدیهی است که بهای عدسی نیز به همة این عوامل مستقیماً مربوط میشود.
همه این مسائل را کارشناسان و سازندگان عدسیها بررسی و حل کرده اند و آنچه دانستنش برای مصرف کننده لازم است به شکل اعداد و ارقام روی حلقة جلو عدسی حک گردیده است.
مشخصاتی که روی حلقة هر عدسی دیده می شود عبارت است از :
1- نام : کارخانه ها برای هر یک از انواع لنزهای خود (از لحاظ جنس عدسی و ترکیب اجزاء آن) نام مخصوصی انتخاب کنید مانند تسار ،هلپار ، المار ، دیستاگن و غیره
2- قدرت . آخرین درجه گشادی دیافراگم هر عدسی معرف قدرت آن است که به شکل زیر نشان داده می شود.
(2/F) 1:2 یا (8ر1/F) 8 ر1:1 یا (2ر1/F) 2ر1:1
برای بدست آوردن این اعداد قطر بازترین دیافراگم عدسی را اندازه گیری و بر فاصلة کانونی آن تقسیم می کنیم (معمولاً قطر عدسی بیرونی هر لنز با قطر بازترین دیافراگم همان لنز برابر است.
بدین گونه هرچه عدسی بیرونی لنز بزرگتر باشد دیافراگم نیز خواهد توانست بیشتر باز شود و در نتیجه لنز از قدرت نورگیری بیشتری برخوردار خواهد شد. به این ترتیب یکی عدسی (2ر1/F) قوی تر از یک عدسی (8ر1/F) و آن هم به نوبة خود قوی تر از یک عدسی (2/F) خواهد بود.
3- فاصلة کانوی . روی حلقة جلو لنز در کنار رقم قدرت عدد دیگری وجود دارد که نشان دهندة فاصله کانونی آن است.
پرتوهای نوری که از فاصله بی نهایت به یک عدسی محدب برسد پس از عبور از عدسی در یک نقطه جمع می شود که آنجا را کانون عدسی می گویند و فاصلة کانون را تا مرکز اپتیک عدسی فاصله کانونی می نامند که در یک عدسی معین همیشه ثابت است.
عدسیهای تشکیل دهندة یک لنز که هر کدام دارای کانون جداگانه ای هستند وقتی با هم ترکیب شوند کانون مشترکی پیدا می کنند که فاصلة آن از مرکز اپتیک لنز روی حلقة لنز نوشته می شود کانون هر لنز هنگامی که برای بی نهایت ( ) تنظیم شده باشد در وسط سطح تصویر (جایی که سطح فیلم قرار دارد) واقع است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 34 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه334
فهرست مطالب
مقدمه
تاریخچه
عدسی یا لنز
اصول عکسبرداری
امروزه نقش عکاسی در زندگی بشر غیر قابل انکار است. ما با تصاویر احاطه شده ایم و گریزی از آنها نداریم. بدون تصویرمان در زندگی اجتماعی غیر قابل شناسایی و فاقد هویت هستیم. به قول هالاباف «چون معتقدیم که شاهد واقعیت هستیم به همین دلیل فقط به آن چه با چشمان خود می ببینیم باورداریم. اما ما صرفاٌ نمی بینیم دوربین هم چنین نمی کند ما اطلاعات را متناسب با اهداف نیازها، گرایش ها ،و انتظارات خود تحریک می کنیم. ما مولی ساده از فلسفه تجربه گرائی را برای زندگی خود بکار می گیریم : چیزی که مشاهده می کنیم وجود دارد چیزی که مشاهده نمی کنیم وجود ندارد همچنان که به چشمان خود ایمان داریم و آنها را ملاک قرار می دهیم به همان ترتیب کار دوربین را نیز معتبر می دانیم.
عکاسی از ظریفترین و زیباترین جلوه های پیشرفت هنری و فنی قرن اخیر است . عکس نه فقط حافظ جذابترین خاطره ها و یاران و دوستان ، که بهترین نمایشگر لحظات تلخ و شیرین زندگی ملت ها و جوامع و نیز آثار و سنت ها و شیوه های زندگی آنها در دوره ها و سالها و زمان های گوناگون است و به همین اعتبار، از مهمترین ابزار و لوازم پژوهشها و مطالعات جامعه شناسی و مردم شناسی و نقل و انتقال اطلاعات و اخبار به شمار می رود.
عکاسی چه به عنوان یک حرفه و چه به صورت مشغولیتی لذتبخش ، خوشبختانه در سالهای اخیر در کشور ما گسترش فراوان ساخته و دورترین مناطق مملکت راه پیدا کرده است. باشگاهها و نمایشگاهها و نشریات حرفه ای خاصی که در این سال ها
نور در عکاسی
نور ماهیت عکاسی است. بدون نور عکاسی وجود نخواهد داشت. نور ابزار عکاسان است. کلمه photography از کلمه باستانی یونانی photos و graph تشکیل شده که نور نگاری معنی می دهد. برای همراه شدن با زبان نور، عکاس باید کاملا با کیفیت و رفتار نور آشنا باشد. برای تسلط بر این رسانه، عکاس روش کنترل تصویر نهایی را می آموزد. مدیریت این مدیوم نیاز به دانش، مهارت و هنروری دارد. در ابتدا نور می تواند موضوعی پیچیده و گیج کننده به نظر آید. به هر حال، با افزایش آگاهی و تمرین های عملی می توان از پیچیدگی آن کاست.
دیدن نور
به منظور مدیریت نور ابتدا باید از حضورش آگاه باشیم. توجه بیشتر ما به کادر و ترکیب بندی تصویر، ما را از توجه به نور موضوع و پس زمینه اش باز می دارد. ما به طور طبیعی نور را موضوعی عادی فرض می کنیم. گاهی اوقات این موضوع باعث می شود دیدن نور را فراموش کنیم. وقتی نور بر روی موضوعی می افتد، تون های مختلفی را به وجود می آورد که ما آنها را در سه گروه عمده و مهم دسته بندی می کنیم: روشن(high light)، میانی(mid tone)، تیره(shadows). هر یک از مقوله ها می توانند به وسیله روشنایی شان( چه مقدار تیره، چه مقدار روشن) و پراکندگی شان درون قاب بیان شوند. این سه تون توسط موقعیت دوربین، منبع نور و موضوع به عکاس دیکته می شود.
بررسی نور
تفاوت اصلی بین عکاسی در استودیو و خارج از آن این است که درون استودیو نور محیط وجود ندارد. در نهایت، عکاسان درون استودیو کار را بدون وجود هیچ نوری آغاز می کنند و مجبورند موضوع و تاثیر نوری که بر روی آن خواهد افتاد را تجسم کنند. عکاسان درون استودیو مجبورند یک موضوع را طوری نورپردازی کنند تا همان گونه که هست دیده شود. این کار نیاز به مهارت، دید خوب، سازمان دهی و انضباط دارد. یک عکس خوب استودیویی زمان گیر است و نیاز به صبر و بردباری دارد.
درک طبیعت نور
برای بهترین استفاده از منابع نور مصنوعی، در ابتدا ما باید از این نکته آگاه باشیم که نور درون طبیعت چگونه کنش و واکنش انجام می دهد. دیدن نور مستقیم خورشید، نور تلطیف شده خورشید از میان ابرها و دیگر انواع نور، اهمیت درک دو منبع نور مصنوعی درون استودیو را بیشتر می کند. Spot light همانند نوری است که ما هنگام مشاهده نور مستقیم خورشید می بینیم. Flood light همانند نوری است که ما در روزهای ابری می بینیم، نور پخش شده لطیف با سایه های ملایم و کنتراست کم.
اساسا برای درک کامل، نور به وسیله مشخصه های ویژه اش بررسی می شود:
- منبع source
- شدت intensity
- کیفیت quality
- رنگ color
- راستا direction
- کنتراست contrast
عکاسی در شب
عکاسی در شب می تواند بسیار سرگرم کننده و جالب باشد. عکاسی در غروب یک روز گرم تابستان و یا در یک شب زمستانی که نورها در دوردست سوسو میزند بسیار جالب است و راه مناسبی برای محک زدن توانائیهای یک دوربین می باشد. تمام چیزی که برای این کار لازم است یک سه پایه خوب و حوصله فراوان می باشد.
برای عکس برداری در شب به برنامه ریزی بیشتری نسبت به روز نیاز دارید. عکس گرفتن در شب زمان بیشتری می گیرد و به تنظیمات بیشتری روی دوربین نیاز دارد. به علاوه، باید موضوع مناسبی نیز در دسترس باشد. عکاس باید ترکیب بندی تصویر با نور موجود را بداند و تعیین نماید که کدام بخش از ترکیب روشنتر است و دوربین را در چه زاویه ای قرار دهد که احساس و حالت مناسبی را القا نماید.
عکاسی در شب با دوربین اتوماتیک
در حالی که بیشتر عکس هایی که در شب گرفته می شود با استفاده از دوربین های حرفه ای است که قابلیت کنترل زمان باز ماندن شاتر در آنها وجود دارد، ولی در بعضی از دوربین های اتوماتیک دیجیتال نیز مد "عکاسی در شب" وجود دارد که در صورتی که عکاس تنظیمات مناسبی را روی دوربین اعمال نماید می توان عکسهای خوبی در شب گرفت.
در بیشتر مواقع مد عکاسی در شب در دوربین های اتوماتیک برای عکاسی از کسانی است که در مقابل یک صحنه تاریک (مثلا نمای یک شهر در شب) ایستاده اند. در این حالت دوربین بطور اتوماتیک فلاش می زند و بعد از زدن فلاش برای ثبت منظره پشت برای چند لحظه شاتر باز می ماند. بهمین خاطر اندکی قرمزی چشم در این حالت ایجاد می گردد. برای عکاسی از منظره شب باید فلاش خاموش شود. در مد منظره شب وقتی که فلاش خاموش باشد، بسته به مدل دوربین، ممکن است زمان عکس برداری افزایش یافته و بین 2 تا 8 ثانیه شود. در این نوع دوربین ها، هر چند دوربین بیشتر در سرعت شاتر و دیافراگم از پیش تعیین شده کار می کند، ولی ممکن است کنترلهای دیگری در اختیار کاربر قرار داده شده باشد.
کنترل فوکوس
سیستم فوکوس خودکار در بیشتر دوربین های اتوماتیک در شرایط نور کم دچار مشکل می باشد. در چنین شرایطی بعضی مدلها (نه همه) بطور پیش فرض تنظیم فاصله را در حالت بینهایت قرار می دهند. بهر حال، اگر دوربین مد منظره Landscape دارد (که به معنی تنظیم فاصله بینهایت است) میتوان از آن در مد عکاسی در شب استفاده نمود تا به فوکوس درستی دست یافت.
کنترل نور
این حقیقت که دروبین های اتوماتیک سرعت شاتر را که عامل اساسی در زمان نوردهی و عکاسی در شب است، بطور خودکار تعیین می کنند یک مشکل اساسی در عکاسی در شب با دوربین های اتوماتیک می باشد. به علاوه دوربین های اتوماتیک بخاطر عدم دقت سیستم اندازه گیری نورشان در شرایط نور کم، معمولا زمان لازم برای عکاسی در شب را کمتر از زمان لازم تخمین می زنند. بخاطر همین معمولا عکس آنها همانطور که در تصویر زیر مشاهده می شود کاملا تاریک میشود.
نوردهی اتوماتیک – 2 ثانیه در f2.8
نوردهی اتوماتیک – 2 ثانیه در f2.8 و ISO200
برای افزایش روشنایی تصویر در دوربین های اتوماتیک دو راه حل وجود دارد. راه اول اینکه حساسیت سنسور را بالا ببرید. با تغییر ISO دوربین به 200 د رهمان زمان نوردهی تصویری روشنتر و جالب تر تولید شده است. با تنظیم ISO در 400 روشنایی باز هم بیشتر می شود، ولی در تصویر نویز تولید می شود. از انجا که دوربین های مختلف پاسخ متفاوتی در برابر افزایش حساسیت می دهند، باید دروبین خود را حتما در این شرایط آزمایش نمایید.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید