یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد مبارزه با فساد در حکومت علوی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد مبارزه با فساد در حکومت علوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مبارزه با فساد در حکومت علوی


تحقیق در مورد مبارزه با فساد در حکومت علوی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه41

فهرست مطالب

درّی نجف آبادی

 

هدف و انگیزه از پذیرش حکومت

 

شرایط جامعه اسلامی در دوران خلیفه سوم

 

انواع مفاسد

 

شیوه های امام(ع) برای مبارزه با فساد موجود

 

الف) مبارزه با فساد در بعد نظری:

 

ب) مبارزه با فساد در بعد عملی:

 

1ـ موضوعات مربوط به خودکنترلی

 

2ـ موضوعات مربوط به نظارت و کنترل دقیق بر عملکرد کارگزاران

 

3ـ اقدامات عملی و برنامه اصلاحات

 

برکناری و عزل کارگزاران دوره عثمانی

 

دستگاه قضایی و مبارزه با فساد

 

مبارزه مستمر و پیگیر با فتنه و فساد

 

مبارزه با مفاسد اقتصادی

 

مبارزه با تبعیض و بی عدالتی

 

مبارزه با مفاسد اخلاقی و اجتماعی

 

مبارزه با تحریفات و انحرافات

 

مبارزه با خرافات و تحریف

 

مبارزه با بدعتها

 

بازرسی و نظارت عالی

 

دو نوع بازرسی و رسیدگی

 

پیگیری گزارش بازرسان و مأموران ویژه

 

شرایط و صفات بازرسان

 

حفاظت اطلاعات و حفاظت کارگزاران

 

نظارت عمومی

 

دولت کارآمد

 

مبارزه با فساد، اصلی ثابت برای دولتها

 

 

 

از اهداف بلند انبیا(ع) می توان "برقراری قسط و عدل در جامعه" و "حمایت
از محرومان و مبارزه با ستمگران" و "برقراری نظم و انضباط و حاکمیت قانون
عدل و قانون خدا در جامعه" و "برقراری امنیت فردی و اجتماعی" و "برخورد با
عوامل ناامنی و فتنه و فساد" و "ایجاد محیطی سالم و سازنده و پاک و شایسته
برای رشد استعدادها و فضایل" و "ارتقای سطح بینش مادی و معنوی جامعه
بشری" و "فضاسازی برای عزت و کرامت انسانها و تکامل الهی جامعه" را
شمرد.

البته، محدود کردن کارایی ادیان الهی به بُعد حکومت و برقراری اهداف
یادشده، بدون توجه به اهداف معنوی، همان قدر ناروا و ستم است که محدود
کردن مکتب انبیا(ع) به اهداف معنوی و رهبانیت و گوشه گیری و انزوای سیاسی.
هر دو دیدگاه، انحرافی و ناصحیح و نارواست. دیدگاه حق در باره مکتب انبیا(ع)
جامع نگری میان حیات دنیا و سعادت آخرت و ارتباط دنیا با آخرت و دین با
حکومت و برقراری عدالت آمیخته با تقوا و فضیلت و معنویت است.
باید اهداف بلند حکومت علوی(ع) را نیز در همین موارد، جست.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مبارزه با فساد در حکومت علوی

تحقیق در مورد احکام ولایی در حکومت علوی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد احکام ولایی در حکومت علوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد احکام ولایی در حکومت علوی


تحقیق در مورد احکام ولایی در حکومت علوی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه35

فهرست مطالب

احکام ولایی در حکومت علوی

سیدجواد ورعی

مقدمه

احکام حکومتی و احکام اولیه

احکام حکومتی (ولایی)

الف) احکام اداری ـ سازمانی

ب) احکام اجتماعی

1ـ برخود قاطع با دشمنان داخلی

عفو بازماندگان جنگ جمل

تخریب اماکن فتنه و فساد

2ـ مبارزه با خرافات

اخراج قصه سرایان از مسجد

برخورد با پیشگویان

شکستن نهادهای یهودیان

3ـ برخورد با انحرافات فکری و عملی

مبارزه با صوفیگری

شکوه از رواج بدعتها

4ـ مبارزه با انحرافات اخلاقی

جداسازی معابر عمومی

جلوگیری از نشستن مردان در معابر عمومی

مجازات منحرفان و متجاوزان به حریم اخلاق جامعه

5ـ برخورد با تخلفات اجتماعی

ج) احکام اقتصادی

1ـ جعل مالیات

2ـ تعیین مقدار جزیه و خراج

3ـ معافیت مالیاتی

4ـ تحلیل خمس و انفال

5ـ پرداخت بدهی بدهکاران و نیاز فقیران

6ـ رونق اقتصادی

7ـ نظارت بر فعالیتهای اقتصادی

8ـ مبارزه با محتکران

9ـ ایجاد محدودیت شغلی

10ـ قیمت گذاری اجناس

11ـ ضمانت بعضی از مشاغل

12ـ ضرب اولین سکه اسلامی

13ـ پذیرش پرداخت زکات به اختیار مردم

د) احکام قضایی

1ـ حدّ سارق بیت المال

2ـ مجازات منکران رسول خدا(ص)

3ـ سپردن بدهکار به طلبکاران

4ـ عفو سارق

جمع بندی و نتیجه گیری

مصلحت فرد یا جامعه؟

 



مقدمه

 

امام علی(ع) در دوران حکومت کوتاه خود، جز به حاکمیت اسلام و اجرای احکام و قوانین
آن نمی اندیشید تا در پرتو آن "عدالت در جامعه" برقرار شده و مردم در جامعه ای سالم و عادلانه
به "رشد و کمال معنوی" نایل شوند. هر چند موانع فراوانی از سوی افراد و جریانات مختلف
ایجاد شد و حضرت برای رسیدن به هدف مقدس فوق، توفیق کامل نیافت، اما گفتار و سیره او را
در اداره جامعه، الگوی روشنی برای مسلمانان، بلکه بشر به ارمغان گذاشت.

احکام و دستورهایی که از سوی حضرت در عرصه های گوناگون اجتماعی و سیاسی و
اقتصادی و یا نظامی صادر می شد، در یک دسته بندی کلی دو گروهند:

گروه اول: دستورهایی که بر اساس آیات قرآن و سنت رسول خدا(ص) به عنوان تحقق
حکم شرعی انجام می شد.

نامه ها و سخنرانیهای حضرت، موارد فراوانی از این قبیل دستورها و احکام را در بر دارد.
دستور اقامه نماز، روزه داری، پرداخت زکات و دهها نمونه دیگر، در زمره این گروه اند. در این
عرصه امام علی(ع) شأن ابلاغ احکام الهی را دارد و مردم را به انجام دستورهای الهی تشویق
می کند.

گروه دوم: احکام و دستورهایی است که از امام(ع) به عنوان حاکم جامعه و مجری قوانین و
مقررات اسلامی و بر اساس مصالحی که تشخیص می داد، صادر می شد؛ احکامی که معمولاً در
اوضاع گوناگون زمانی و مکانی و بنا بر مقتضیات از سوی حاکمان و مدیران جامعه مقرر و به اجرا
گذاشته می شود. از این دسته احکام، به احکام حکومتی، ولایی و سلطانی یاد می شود.

 

 

 

 

|376|



احکام حکومتی و احکام اولیه

 

احکام حکومتی تفاوتهایی با احکام دسته اول (اولیه) دارند که به پاره ای از آنها اشاره
می شود:

احکام اولیه، قوانین و مقررات کلی است که به نحو قضایای حقیقیه جعل شده، ولی احکام
حکومتی، جزئی بوده و در اوضاع مختلف صادر می شود و از قبیل قضایای شخصیه است.

دسته اول، قوانین و مقررات ثابتی بوده و در اوضاع مختلف تغییر نمی کنند، چون تابع مصالح و مفاسد واقعی اند که از سوی خداوند (قانونگذار) مورد توجه قرار گرفته و بر آن اساس جعل شده اند، ولی دسته دوم متغیرند و در اوضاع گوناگون تغییر می کنند، زیرا به تناسب مصالح وضع موجود، اندیشیده می شوند.

از بیان فوق روشن می شود احکام حکومتی هرچند در مبحث قضاوت مورد توجه فقها قرار
گرفته و بعضی از آنان تعریفی متناسب با قضاوت ارائه کرده اند، [1] اما اختصاص به قضا نداشته و
اعم از آن است. از همین رو فقیه برجسته، صاحب جواهر در تعریف "حکم حکومتی" می گوید:

"انشاء انفاذ مِن الحاکم ـ لا منه تعالی ـ لحکم شرعیٍ اَو وضعیٍ اَو موضوعهما فی
شییء مخصوص، و لکن هل یشترط فیه مقارنته لفصل الخصومة (ای اَن یکون فی
خصوص القضاء) کما هو المتیقن مِن ادلّته لا اقل من الشک و الاصل عدم ترتب الآثار
علی غیره، اَو لا یشترط لظهور قوله(ع): "انی جعلته حاکماً" فی اَنّ له الاِنفاذ و الاِلزام
مطلقاً و یندرج فیه قطع الخصومة". [2]

از بیان صاحب جواهر چند نکته استفاده می شود:

اولاً : حکم حکومتی از سوی حاکم انشا می گردد، نه خداوند به عنوان قانونگذار؛

ثانیاً : متعلق اِنشاء حاکم، حکم تکلیفی است یا حکم وضعی و یا موضوع یکی از آن دو؛

ثالثاً : همان طور که احتمال دارد حکم حاکم، مخصوص باب قضاوت باشد، احتمال دارد اعم
باشد، که در این صورت شامل باب قضاوت هم خواهد شد.

امام خمینی از فقهایی است که از آیات و روایات، اعم بودن دایره حکم حاکم را از باب
قضاوت استفاده کرده و آن را مدلّل ساخته است. [3]

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد احکام ولایی در حکومت علوی

تحقیق در مورد مروری برعدالت اجتماعی در حکومت علوی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد مروری برعدالت اجتماعی در حکومت علوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مروری برعدالت اجتماعی در حکومت علوی


تحقیق در مورد مروری برعدالت اجتماعی در حکومت علوی


لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:13

 

 



 

مقدمه

 

 

از دیرزمان عدل علی(ع) زبانزد عام و خاص است تا آنجا که به عنوان یک ضرب المثل، در
مکاتبات و محاورات و اشعار و امثال و ... به کار می رود و همگان، به هر مناسبتی، از آن دم زده و
می زنند، لکن توجه به این نکته حساس بسی ضروری است که اگر شخصی و یا جامعه ای بتواند
عدل علی(ع) را از نظر فکری و نظری، آن گونه که شایسته است، درک کند و یا از نظر عینی و
عملی پیاده کند، تازه، فقط به یک گوشه از زوایای متعدد و به یک جهت از ابعاد وسیع و پهناور
وجودی آن رهبر عظیم الشأن بشری، دست یافته است؛ زیرا، درک و فهم تمامی اطراف و اکناف
وجودی علی بن ابی طالب(ع) برای هر کس و در هر مرحله ای، ممتنع و محال، حداقل به استحاله
عادی است. آیا نه این است که همیشه، سودجویان و طمّاعان و متوقعان و ضعیف دلان، در اثر
عدم تمکین از عدل علی(ع) شخصیت و عدالت آن ابرمرد تاریخ را به گونه ای تفسیر می کرده اند
و یا آن را در هر زمانی، برای زمان دیگری می پنداشته اند و یا برای دیگری می خواسته و یا عنوان

 

مقدمه

مفهوم عدل

ضرورت عدالت

اقامه عدل، فریضه ای الهی

رابطه عدالت و تقوا

عدالت اجتماعی، ایده و آرزوی حاکم عادل

خویشاوندان علی(ع) در زیر چتر عدالت

حاکمیت عدالت، محکوم بودن جور و ستم


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مروری برعدالت اجتماعی در حکومت علوی

تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیری در حکومت علوی

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیری در حکومت علوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیری در حکومت علوی


تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیری در حکومت علوی


لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:23



مقدمه

 

امروزه، یکی از جدّی ترین مسایل فلسفه سیاسی، نقش مردم در تعیین نوع و
هدایت سمت و سوی حکومت است. حضور مردم در صحنه سیاسی، نمادهای
گوناگون دارد که از مهمترین آنها، حضور نقادانه و جست و جوگرانه مردم در نوع
رفتار و منش مسؤولان حکومتی است. بشر ِجایزالخطاء اگر به حال خود واگذارده
شود، آن چنان در تهاجم ِانواع ِعوامل ِفساد، خودباخته می شود که گاهی بی آن که خود
بفهمد، در کمند شیطان گرفتار آمده و در عین حال، در پندار خود، خویشتن را راه
یافته می یابد.

خطر این گونه مردمان، اگر در پستهای حکومتی قرار گیرند، صد چندان است. بهگفته امیر مؤمنان علیه السلام: "فلیست تصلح الرعیّة الّا بصلاح الولاة"؛ [1] صلاح و
فساد امت، به صلاح و فساد حاکمان منوط است. هر چه دستگاههای کنترل کننده
فساد قدرت، زیادتر باشد، ضریب امنیت معنوی و صلاح والیان بیشتر خواهد بود و
شاید بر پایه همین فلسفه است که خداوند، با این که خود، برای ثبت اعمال بندگان،
کافی است و نیازی به مراقبی دیگر نیست، فرشتگان و جوارح را نیز مراقب رفتار
آنها قرار داده است. در دعای کمیل آمده است: "و کُلُّ سیّئةٍ أمرْتَ بإثباتها الکرام
الکاتبین الذین وکّلتهم بحفظ ما یکون منّی و جعلتهم شهوداً علیّ مع جوارحی و کنتَ
أنْتَ الرّقیب علیّ من ورائهم ...؛ [2] پروردگارا! ببخش از من، هر گناهی را که به
فرشتگان نویسنده خودت، دستور ثبت آن را دادی؛ همانها که به حفاظت از اعمال

 

مقدمه

مفهوم انتقاد

عیب جویی و انتقاد

نهی از منکر و انتقاد

فلسفه انتقاد

ارزش و جایگاه انتقادگری

نقد حاکمان

تفاوتهای اساسی نقد حاکمان و مردم

نقدپذیری حاکمان

انتقاد از حاکمان و امنیّت ملّی

مرز انتقاد و توطئه در حکومت علوی

علل فراخوانی علی(ع) به نقد حکومت خود


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیری در حکومت علوی

دانلودمقاله انگیزه های مخالفت با حکومت علوی

اختصاصی از یاری فایل دانلودمقاله انگیزه های مخالفت با حکومت علوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مقدمه
امام علی بن ابی طالب(ع)، علاوه بر خلافت و جانشینی منصوص از رسول گرامی اسلام(ص)، پس از کشته شدن خلیفه سوم، در تاریخ بیست و پنجم ذی حجه سی و پنج هجری
(ششصد و چهل و چهار میلادی) ، با همه استنکافش از پذیرفتن حکومت و خلافت، با اقبال
عمومی و اصرار آنان برای پذیرش منصب حکومت ظاهری، مواجه شد، و با بیعت آنان و در
رأس همه، بیعت اصحاب پیامبر از مهاجران و انصار، عملاً متصدی امر حکومت و خلافت بر
مسلمانان گردید.
در باره حکومت ظاهری امام علی(ع) و به تعبیر دیگر، حکومت علوی، چند مسأله از
مسلّمات تاریخی است.
نخست اینکه امام(ع) در فضای کاملاً آزاد سیاسی - اجتماعی و با اقبال عمومی و اشتیاق
توده های مردم مسلمان و بیعت از روی میل و اختیار آنان، به حکومت رسید؛ چون، مردم پس از
پشت سر گذاشتن دوران سخت و تلخ حکومت پیشینیان و انواع تبعیضها، بی عدالتیها و فساد و
تباهی، به این نتیجه رسیدند که تنها راه نجاتشان از آن اوضاع نابسامان و جوّ تبعیض آمیز و
ستم آلود، پایان دادن به دوران حکومت خلیفه پیشین و تعیین خلیفه جدید است، لذا پس از وی،
به در خانه وصی و جانشین بحق پیامبر(ص) حضرت علی(ع) روی آوردند و دست بیعت به
سویش گشودند و به طور جدی، خواهان حکومت علوی بودند و در برابر عدم پذیرش امام(ع) اصرار ورزیده و آن حضرت را بر اجابت درخواست خود در تنگنا قرار دادند. امام(ع) در این
باره فرموده است:
"ازدحام فراوانی که مانند یالهای کفتار بود [به هم فشرده و انبوه] مرا به قبول خلافت واداشت . آنان، از هر طرف، مرا احاطه کردند [و] چیزی نمانده بود که دو نور چشمم زیر پا له شوند!
آن چنان جمعیت به پهلوهایم فشار آورد که سخت مرا به رنج انداخت و ردایم از دو سو پاره شد!
مردم همانند گوسفندانی [گرگ زده که دور تا دور چوپان جمع شوند مرا در میان گرفتند.]
مانند شترهای ماده ای که به فرزندان خود روی آورند، به سوی من روی آوردید و می گفتید:
"بیعت!بیعت!".من،دستم رابستم وشماآن رامی گشودید.من،آن راازشمابرمی گرفتم وشما
به سوی خود می کشیدید."
طبری نیز نقل می کند که امام علی(ع) در برابر اصرار مردم بر بیعت، فرمود: "این کار - بیعت
- را نکنید. اگر من، وزیر و همکار امام مسلمانان باشم، بهتر از این است که امیر و حاکم بر
مسلمانان باشم."، اما آنان گفتند: "به خدا سوگند! ما، تو را رها نمی کنیم تا این که با تو بیعت
کنیم."
دوم اینکه امام(ع) پیش از این، برای رسیدن به امامت و حکومت ظاهری و زعامت سیاسی -
که آن را حق مسلّم خود می دانست - از هر گونه تلاش و اقدام ممکن، خودداری نورزید، اما پس از قتل عثمان، با وجود اقبال عمومی و اصرارشان برای حکومت و زعامت سیاسی، از پذیرش آن ابا ورزید. راز این اکراه و امتناع چیست؟
راز این امتناع، برای پژوهندگانی که از اوضاع آن مقطع زمانی آگاهی دارند و از روحیات و
ویژگیهای شخصیتی امام علی(ع) نیز شناختی، هر چند اجمالی، دارند، روشن است؛ زیرا، منصب
خلافت و حکومت ظاهری برای آن حضرت، یک هدف و یک ارزش اصیل نبود تا آن را به هر
قیمتی که شده و در هر شرایط سیاسی و اجتماعی بپذیرد و از پذیرفتنش نیز خوشحال شود، بلکه حکومت، برای آن بزرگ پیشوای دینی و برترین اسوه کمالات انسانی و الهی، چنان که خودش بارها بار فرمود ، وسیله ای برای پیاده کرده احکام نورانی اسلام ناب محمدی(ص) و نشر و تبلیغ فرهنگ غنی قرآنی و بسط عدالت همه جانبه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و رفع تبعیض و ستم از جامعه اسلامی بود.
امام(ع) با ارزیابی اوضاع موجود و ملاحظه دگرگونیهایی که در جامعه به وقوع پیوسته و ضد ارزشها، جایگزین ارزشها شده و مردم از فرهنگ اصیل اسلام ناب محمدی و احکام قرآنی
فاصله گرفته بودند، به خوبی می دانست که حکومت کردن بر چنین جامعه ای و سامان دادن
اوضاع نا بسامان اجتماعی و رفع تبعیض و فساد و بی عدالتی ها و باز گرداندن اوضاع به وضعیت دوران پیامبر(ص) کاری بس دشوار و بلکه محال است، بنابراین، از پذیرش حکومت خودداری می کرد.
دشواری تغییر اوضاع، از آنجا ناشی می شد که از یک سو، عموم مردم، با فضای آلوده و
وارونه دوران حکومتهای پیشین، بویژه دوران عثمان، خو گرفته بودند و آماده پذیرش احکام
اسلام ناب و رعایت اصول ارزشی و عدالت اجتماعی و اقتصادی نبودند و از سوی دیگر،
کارگزاران نظام حکومتی - که همگی، به جا مانده از دوران حکومت عثمان و یا خلفای پیش از او
بودند و بسیاری از آنان -‌ اگر نگوییم همه آنان - دستشان در اخذ و مصرف بیت المال، به نحو
دلخواه، باز بود و در این زمینه، فعال مایشاء بودند، به هیچ قیمتی حاضر نبودند از شغلها و پستهای آب و نان دار خود دست بکشند و مطیع امام(ع) - که تنها به ارزشها فکر می کرد - گردند.
این، واقعیتی است که در بسیاری از سخنان امام(ع) به آن تصریح شده است:
"مرا وا گذارید و به سراغ شخص دیگری بروید! زیرا، ما، به استقبال وضعی می رویم که چهره های مختلف و جهات گوناگونی دارد (اوضاع مبهم و پیچیده است)[و] دلها بر این امر (حکومت)، استوار، و عقلها ثابت نمی مانند[و] ابرهای فساد و فتنه، فضای جهان اسلام را تیره و تار ساخته و راه مستقیم - از غیر مستقیم - ناشناخته مانده است."
سوم، اینکه با وجود همه پشتیبانیهای مردمی و اصرار و پافشاری آنان بر بیعت و یاری امام
علی(ع) همان گونه که پیش بینی می شد - و امام نیز از آن آگاهی کامل داشت - پس از آغاز
حکومت و برداشتن نخستین گامهای اصلاحی و اقدامات اساسی برای اصلاح ساختار حکومتی و
دفع تبعیض و ستم از مردم، فتنه ها و مخالفتها، یکی پس از دیگری، مانند طوفانی سهمگین،
وزیدن گرفت و اوضاع سیاسی - اجتماعی جامعه را در هم ریخت، به طوری که حکومت کوتاه
حضرت، به جنگ و ... سپری شد.
اکنون پس از این توضیحات، به طرح و بررسی علل و انگیزه های مخالفت با حکومت علوی
می پردازیم. در بیان انگیزه های مخالفت با حکومت علوی، سعی ما بر این است که آنها را با
ملاحظه پیشینه تاریخی و مقطع زمانی شکل گیریشان طرح کنیم؛ زیرا، چنان که خواهیم دید،
بخشی از این مخالفتها، پیشینه تاریخی دارد و چنین نیست که پس از تشکیل حکومت علوی،
یکباره پیدا شده باشد.

 

 

 


برخی از مهمترین انگیزه های مخالفت با حکومت علوی، عبارت است از:
1- حسادت ورزی و برتری جویی نسبت به خاندان پیامبر
از انگیزه های مهم مخالفت با حکومت علوی که ریشه دار هم بوده و به عصر پیامبر
اکرم(ص) و شاید پیش از اسلام برمی گردد و مربوط به قبایل عرب و بویژه برخی قبایل قریشی
مکه است، حسادت ورزی و حس رقابت و برتری جویی نسبت به پیامبر(ص) و خاندان پاک
او(ع) است.
بررسیهای تاریخی نشان می دهد که بسیاری از اقوام و قبایل عرب، خصوصاً برخی از قبایل
قریش و در رأس آنان بنی امیه، بنا به انگیزه یادشده، هیچ گاه با پیامبر و خاندانش - که از
"بنی هاشم" بوده اند - خوب نبوده و پیوسته نسبت به آنان به دلیل تعصب قومی و قبیلگی، رشک می ورزیدند و بغض و کینه شان را در دل داشتند و بر این اساس، هرگز مایل نبودند که فردی از این خاندان، به حکومت برسد و بر آنان حکم راند.
از این رو، پس از قتل عثمان و آغاز بیعت مردم با امام علی(ع) بسیاری از قریشیان، یا با آن
حضرت بیعت نکردند و یا اگر بنا به انگیزه های سیاسی، مجبور شدند با او بیعت کنند، در باطن،
دشمنی و بغض او را در دل می پروراندند و از همکاری با حکومت علوی سر باز زده و پیوسته
مترصد ضربه زدن به او و براندازی حکومتش بوده اند.
برای همین است که می بینیم سر نخ بسیاری از توطئه ها، فتنه ها، آتش افروزیها علیه حکومت
علوی، در دست افراد و گروه ها و احزابی از همین اعراب و قریشیان مقیم مکه و مدینه است.
اشراف و طوایف قریش، پس از بعثت پیامبر(ص) نه تنها به آن حضرت ایمان نیاوردند،
بلکه پیوسته می کوشیدند او را از هدفش برگردانند و از ادامه رسالتش بازدارند. در مکه، قصد جان حضرت را کردند و پس از هجرت ایشان به مدینه، جنگهای فراوانی علیه پیامبر(ص) راه اندازی کردند.
در سال هشتم هجرت هم که با انبوه سپاه اسلام در مکه مواجه شدند و با اینکه مجد و عظمت پیامبر اکرم(ص) و مسلمانان را دیدند و عفو و گذشت آن حضرت نیز شامل حال آنان شد، اما
مشرکان قریش و همپیمانان آنان و در رأس آنان، اشراف و سران قبایل، به سرکردگی ابوسفیان،
از روی ترس و زیر برق شمشیر سپاه اسلام تسلیم شدند؛ زیرا، به دلیل روحیه برتری جویی و
تعصب خشک قومی و قبیلگی، برایشان سخت بود که زیر بار آیین محمدی(ص) بروند و سلطه
و حاکمیت و آقایی و سروری آن حضرت را - که از بنی هاشم بود - بپذیرند. آنان، از اینکه افتخار آقایی و سروری بر عرب، نصیب فردی از طایفه آنان نشده است، ناراحت بودند و نسبت به پیامبر(ص) حسادت می ورزیدند، اما از آنجا که قادر به انتقال منصب الهی نبوت و رسالت – که از نظر آنان، ریاست و حکومت بر جزیرة العرب به حساب می آمد، نه صرف یک مسؤولیت و
منصب الهی جهت هدایت بشر - به خاندان خویش نبوده اند، به مسأله جانشینی و خلافت پس از
آن حضرت می اندیشدند و برای تصاحب آن، سرمایه گذاری کردند. با اعلام ولایت حضرت
علی(ع) از سوی پیامبر(ص) حسادت و کینه ورزی قریشیان نسبت به پیامبر و خاندانش دو
چندان شد و آن ان در محافل و مجالس حزبی و گروهی خود، نسبت به علی(ع) توطئه چینی کرده
و به دنبال آن با رواج شایعات و ایراد تهمتها علیه او، به تخریب شخصیت وی پرداختند تا بلکه
بتوانند او را از چشم پیامبر(ص) و مسلمانان بیندازند. در ادامه این سناریوی شوم، در آخرین
لحظات حیات پیامبر(ص)، از وصیت کتبی آن حضرت در باره خلافت و جانشینی علی(ع)
جلوگیری کردند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   35 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله انگیزه های مخالفت با حکومت علوی