یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد امام زمان وادیان مختلف

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد امام زمان وادیان مختلف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد امام زمان وادیان مختلف


تحقیق در مورد امام زمان وادیان مختلف


لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:55

 

مقدمه 
بر اساس مقاله بریتانیکا مـهـــــــــدی  واژه عربى - به معنى شخصى که به طور الهى هدایت‏شده‏است. و در آخرالزمان‏شناسى اسلامى عبارت است از منجى که انتظار ظهورش مى‏رود و زمین را از عدالت و برابرى پر خواهد کرد. دین راستین را اعاده خواهد نمود و در طى یک دوره کوتاه طلایى که هفت، هشت و یا نه سال تا قبل از پایان جهان طول خواهد کشید، راهنمایى مردم را بر عهده خواهد گرفت. قرآن (کتاب مقدس اسلامى) اشاره‏اى به او ندارد و به هیچ حدیث (گفته منسوب به محمد پیامبر، صلى‏الله‏علیه‏وآله) قابل اعتمادى نیز در مورد مهدى نمى‏توان استناد کرد. بسیارى از علماى متعصب سنى اعتقاد به مهدویت را زیر سؤال مى‏برند. اما این اعتقاد، بخش ضرورى اصول عقاید شیعیان مى‏باشد. به نظر مى‏رسد عقیده به مهدى در دوره‏هاى اغتشاش و عدم امنیت مذهبى بر تحولات سیاسى اوایل اسلام (قرنهاى هفتم و هشتم میلادى) رواج یافته باشد. شاید مختار بن‏ابو عبیده ثقفى، رهبر شورش مسلمانان غیر عرب در عراق، در سال‏686 م. اولین کسى باشد که از این نظریه براى نگهداشتن یاران خود در کنار یکى از پسران على، علیه‏السلام، (داماد پیامبر، صلى‏الله‏علیه‏وآله) به نام محمد بن حنفیه، استفاده کرد. حتى بعد از مرگ محمد بن حنفیه نیز این اعتقاد ادامه یافت. ابوعبید [مختار] فکر مى‏کرد که مهدى یا همان محمد حنفیه زنده مانده است و در معبد خود در حالت پنهانى (غیبت) زندگى مى‏کند. و مجددا ظاهر خواهد شد تا دشمنان خود را نابود کند،در سال 750 م. انقلابیان عباسى از پیشگوییهائى که در آن هنگام درباره آخرالزمان رایج‏بود،

 

مقدمه

 

  چگونگی زندگی

 

  مکان زندگی

 

همسر و فرزند

 

اعتقاد به مهدویت در ادیان مختلف

 

  احادیث و روایات در خصوص قیام قائم

 

  حجت نا پنهان

 

انتظار و نظارت های فردی و اجتماعی

 

مهدی منتظر (ع) و سیر تاریخی

 

  اسلام و زرتشت

 

مهدویت از دیدگاه دین شناسان و اسلام شناسی غربی

 

  اصالت اعتقاد به ظهور منجی

 

انتظار ظهور منجی در بین یهودی و نصاری

 

مسیح های دروغین

 

انتظار در ادیان غیر اسلامی

 

اهداف قیام قائم (عج

 

  اهل سنت و انتظار

 

  ایرانیان و قائم (عج

 

  اسامی قائم (عج) در ادیان مختلف

 

ظهور منجی در کتاب های آسمانی دیگر

 

علائم ظهور

 

مهدویت و غرب

 

مهدویت و سینمای هالیوود

 

آثار و نتایج قیام قائم (عج)

 

استخاره حضرت قائم (عج)

 

استغاثه به حضرت قائم (عج

 

اصحاب قائم (عج)

 

انتظار فرج

 

اوصاف قائم (عج

 

اوقات مخصوص قائم (عج)

 

اسرار غیبت

 

نتیجه گیری

 

 منابع

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد امام زمان وادیان مختلف

دانلود مقاله نشانه هاى ظهور

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله نشانه هاى ظهور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 هر رویکرد جهانى که در عرصه ى گیتى تحقق یافته و مى یابد ناگزیر از نشانه هایى است. بویژه رخدادهایى که توسط پیامبران الاهى خبر داده شده است. در این میان حرکت جهانى امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ از این قانون مستثنى نبوده و از نشانه هایى برخوردار است تا بشریت متوجه نزدیک شدن و یا فرا رسیدن آن شوند.
از وحى پیرامون زمان دقیق ظهور حضرت صاحب الزمان ـ ارواحنا فداه ـ سخنى نرسیده است بلکه دستور داده اند که هرگاه کسى زمانى را تعیین کرد، او را تکذیب کنید; لیکن براى آمدن آنحضرت نشانه هایى بیان فرموده اند که برخى از آن علائم حتمى شمرده است. به این معنا که پس از تحقق این امور ظهور آن امام قطعى است; که پنج علامت مى باشند. برخى اندکى پیش از ظهور، برخى چند ماه بعد از آمدن آنحضرت و برخى اندکى پیش از قیام نجات بخش آنحضرت پدیدار مى شود.
امام امیر مؤمنان على ـ علیه السلام ـ فرموده اند: آنچه که بطور حتم پیش از قیام قائم تحقّق خواهد یافت، بپا خاستن سفیانى و فرو رفتن گروهى در زمین بیدا و کشته شدن نفس زکیه و فریادى که از آسمان بلند شده و خروج فردى از یمن است.
سایر علائمى که در این مورد بیان شده قابل تغییرند حتّى پر شدن زمین از ظلم. اگر چه تحقّق این مطلب قریب به حتم است; امّا روایاتى از معصومین ـ علیهم السلام ـ وارد شده که اگر همه ى مردم دعا کنند امر غیبت به انتهاء (پر شدن زمین از ظلم و جور) نمى رسد. این خود حکایت از غیر حتمى بودن این نشانه ها دارد.
ممکن است چنین تصور شود که آمدن سفیانى دربرگیرنده ى ظلم و جور فراوانى است! در جواب مى گوییم: این در صورتى است که مدّت سلطنت او طبق روایات نُه ماه طول بکشد ولیکن نُه ماه طول کشیدن حکومت وى نیز غیر حتمى است و ممکن است در آن بداء شده و زمان حکومتش یک ماه یا کمتر طول بکشد و آنچه حتمى است تنها قیام است. بلکه برخى در مورد محتوم بودن همین پنج علامت نیز بیانى دارند که وقوع این رویدادها حتمى نیست بلکه علامت بودن آنها براى ظهور حتمى است. بدین معنى که اگر اینها واقع شود حتماً ظهور و قیام آنحضرت را در پى داشته و این امر تخلّف ناپذیر است; ولى ممکن هست اینها نیز اتّفاق نیفتد و در اصل وقوع اینها بداء حاصل شود چنانچه حضرت جواد ـ علیه السلام ـ حتمى بودن خروج سفیانى را تأیید نموده و سپس بداء را در آن ممکن مى شمارد و از دیگر سوى روایاتى اشاره به ناگهانى بودن امر فرج کرده و هم چنین شیعه را به انتظار لحظه بلحظه فرا مى خواند، که مى بایست تحقّق این امر در هر لحظه حتى در صورت عدم به وقوع پیوستن نشانه هاى حتمى، امکان پذیر باشد.
خروج سفیانى
همانگونه که ذکر شد پدید آمدن سفیانى از نشانه هاى حتمى ظهور مى باشد امام باقر ـ علیه السلام ـ در تفسیر آیه شریفه (ثمّ قضى أجلا وأجل مسمى عنده) فرمودند:
انّهما أجلان، أجل محتوم لا یکون غیره، أجل موقوف للّه فیه المشیّة لا واللّه انّ أمر السفیانی من المحتوم .
آن دو مهلت است یکى حتمى و دیگر غیر حتمى که مشیت الهى در آن کارگر خواهد بود. به خدا قسم کار سفیانى حتمى است.
در بین حدیث شناسان اتفاق نظر وجود دارد که این فرد از فرزندان ابو سفیان است و به همین جهت او را سفیانى مى گویند.
امیرالمؤمنین على ـ علیه السلام ـ مى فرمایند:
یخرج ابن آکلة الأکباد من الوادی الیابس وهو رجل رَبْعة وحش الوجه ضخم الهامة بوجهه أثر جدری إذا رأیته حسبته أعور اسمه عثمان وأبوه عنبسة وهو من ولد أبی سفیان حتّى یأتی ارضا ذات قرار و معین فیستوى على منبرها([4]).
فرزند زن جگرخوار از بیابان خشک خروج مى کند و او مردى چهارشانه با چهره اى وحشتناک است. داراى سرى بزرگ و در چهره اش نشان زخمى چرکین دیده مى شود وقتى او را مى نگرى گویى یک چشم ندارد. نامش عثمان و پدرش عنبسه و از فرزندان ابو سفیان است. حرکتش را تا سرزمینى که داراى آرامش و آب خوش گوار ]کوفه[ است ادامه مى دهد و بر فراز منبر آن مى نشیند.
خروج سفیانى قبل از قیام امام ـ ارواحنا فداه ـ واقع مى شود.
عن جابر الجعفى قال: سألت أبا جعفر الباقر ـ علیه السلام ـ عن السفیانی، فقال انّی لکم بالسفیانی حتّى یخرج قبله الشیصبانی یخرج من أرض کوفان ینبع کما ینبع الماء فیقتل وفدکم، فتوقعوا بعد ذلک السفیانی وخروج القائم ـ علیه السلام ـ([5]).
جابر جعفى از امام باقر ـ علیه السلام ـ درباره سفیانى مى پرسد. او مى فرماید: شما را با سفیانى چکار؟! پیش از او شیصبانى از کوفه خروج مى کند و چون آب از زمین مى جوشد و گروه شما را به خاک و خون مى کشد پس از وى منتظر خروج سفیانى و پس از او قیام قائم ـ علیه السلام ـ باشید.
امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمودند:
قبل هذا الأمر السفیانی والیمانی والمروانی وشعیب بن صالح فکیف یقول هذا هذا؟([6])
قبل از امر فرج، سفیانى و یمانى و مروانى و شعیب بن صالح پدیدار خواهند شد!! چگونه مى گوید این همان (مهدى) است (در حالى که هیچ یک پدیدار نشده اند).
شخصیّت سفیانى (تفکّرات، رفتار)
نام او عثمان بن عنبسه و از نژاد امویان است مردى سفاک و خون آشام که انسانها را مانند پشه به آسانى مى کشد هر حرامى را حلال نموده و به هر جنایتى دست مى یازد. در احادیث پیرامون تفکرات وى به گونه اى سخن رفته که گویى هیچ اعتنایى ندارد اگر چه تظاهر به اسلام مى کند لیکن صلیبى از طلا بر گردن آویخته است. از کارهاى سفیانى و جنایات هولناک او نیز بسیار سخن رفته است او سنگدلترین انسانهاست که عاطفه در قاموس زندگیش وجود ندارد و مهر و رحم در آن دیده نمى شود. او و یارانش دلهایى مالامال از کینه و نفرت، نسبت به خاندان پیامبر ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ دارند.
در این زمینه اکتفا مى کنیم به حدیثى از وجود مقدس حضرت ختمى مرتبت محمّد ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ که درباره ى وى مى فرمایند:
أشدّ خلق اللّه شرّاً وأکثر خلق اللّه ظلماً شَرِسٌ، قاسی القلب، یجمع له ولجیشه من کافّة الأقطار الاسلامیة فیهزمهم ویقتلهم وینادی شعار له فی حروبه هو: یا ربّ ثاری ثمّ النّار یا ربّ النّار ولا العار([7]).
شر او از همه بندگان خدا بیشتر و سختتر است و بیش از همه ى مردم ستم مى کند. بد خلق و سنگ دل مى باشد از تمام کشورهاى اسلامى علیه او بسیج مى شوند آنگاه همگى را شکست داده و به خاک و خون مى کشد و شعارش در جنگها این است، اى خدا! انتقام و سپس آتش. خدایا! آتش آرى! اما عار و ننگ هرگز.
و نمونه اى از کشتار او در کلام امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ در خطبه ى بیان این چنین ترسیم شده است.
فیقتل بالزوراء سبعین ألفاً ویبقر بطون ثلاثمأة امرأة حامل. ([8])
آنگاه در شهر زوراء هفتاد هزار نفر را به خاک و خون مى کشد و شکم سیصد زن حامله را مى درد.
فتنه گرى سفیانى
نشانه ى خروج سفیانى، پدیدار شدن سه پرچم و شعلهور شدن آتش جنگ بین آنهاست. پرچمى از سوى غرب حرکت کرده و وارد مصر مى شود و در آنجا دست به جنایات بسیارى مى زند و پرچمى از بحرین از جزیره ى (اُوال) از منطقه ى «فارس» به اهتزاز در مى آید. و پرچمى دیگر نیز از شام.
این ماجرا یک سال ادامه خواهد یافت و پس از آن مردى از فرزندان عبّاس خروج مى کند و اهل عراق مى گویند: گروه پابرهنگان یا بیدادگران و صاحبان نظرهاى گوناگون آمدند. اهل شام و فلسطین دچار ترس و واهمه مى گردند و بسوى سردمداران شام و مصر روى مى آورند و به آنان گفته مى شود: شما بروید و پسر فرمانروا (یعنى سفیانى) را بخواهید و او را به یارى طلبید. آنان سفیانى را دعوت مى کنند و او با خواست آنان موافقت مى نماید و در نقطه اى از دمشق بنام «حرستا» فرود مى آید و دایى ها و وابستگان فکرى خویش را در آنجا جمع مى نماید. در بیابان خشک که منطقه اى در دمشق است، گروههاى متعددى طرفدار دارد که به او مى پیوندند. سفیانى دعوت آنان را اجابت مى کند و روز جمعه به همراه همه ى آنان در دمشق به مسجد مى رود و براى نخستین بار بر فراز منبر رفته و در نخستین منبر آنان را دعوت به جهاد مى کند و آنان نیز با شنیدن سخنانش با او بیعت مى کنند.
سپس به نقطه اى بنام «غوطه» مى رود و همه ى مردم بر گرد او اجتماع مى کنند و اینجاست که سفیانى در رأس گروههایى از مردم شام خروج مى کند و سه گروه با یکدیگر درگیر مى شوند.
1 ـ پرچم از ترک و عجم که سیاهرنگ است.
2 ـ پرچم زرد رنگ که پرچم فرزند عباس است.
3 ـ پرچمى از سفیانى و سپاه او.
در نقطه اى بنام «بطن ارزق» پیکار سختى در میان آنان رخ مى دهد و شصت هزار کشته بر زمین مى ماند و سفیانى پیروز مى شود و مردم بسیارى را قتل عام مى کند و سرزمین و مراکز قبایل را تصرف کرده و در میان آنان نخست عادلانه رفتار مى کند به گونه اى که مى گویند: هر آنچه از بیدادگرى سفیانى به ما گزارش شده بى اساس است . . .
به هر حال مدتى کوتاه با آنان خوشرفتارى مى کند و سپس نخستین حرکت خود بسوى «حمص» را آغاز مى کند و از آنجا به دروازه ى مصر مى رسد و در نقطه اى که قریه «سبا» نام دارد رخداد عظیم و پیکار سهمگین خواهد داشت که خبر آن همه جا منتشر مى گردد و دلها ـ از خشونت و شقاوت او ـ لبریز از ترس و دلهره مى گردد و شهرها یکى پس از دیگرى در مقابل او سقوط مى کند و سپس مستانه و مغرور به دمشق باز مى گردد([9]).
سفیانى در عراق
وقتى سفیانى با پیروزیهاى متعدد در دمشق مستقر شد سپاهى را بسوى عراق گسیل مى دارد آنها وارد سرزمین بابل که همان شهر نفرین شده ى بغداد است، فرود مى آیند و بیش از سه هزار نفر را مى کشد و بیش از صد زن را به زور تصاحب و هتک حرمت مى کنند و سیصد نفر از چهره هاى مهمّ بنى عبّاس([10])را نابود مى سازد و بعد از آن به کوفه سرازیر مى شوند و خانه هاى اطراف آن را تخریب مى کنند و پس از آن سپاه بسوى شام باز مى گردد امّا در بین راه پرچم نجات و هدایتى در کوفه به اهتزاز در مى آید و در راه به آنها مى رسد و ضمن پیکار شدیدى همه را نابود مى سازد بگونه اى که یک نفر از سپاه سفیانى باقى نمى ماند تا خبر شکست لشکر را به سفیانى باز گوید([11]).

سفیانى در حجاز
مقارن با گسیل سپاه بسوى عراق، سفیانى سپاهى عظیم بسوى سرزمین حجاز یعنى مکّه گسیل مى دارد سپاه او به مدینه وارد شده و سه شبانه روز آن را غارت مى کند پس از آن بسوى مکّه روى آورده تا به بیابانى مى رسند، خداوند جبرئیل را بسوى آنان مى فرستد و دستور مى دهد که برود و آنان را نابود سازد و جبرئیل با پاى خود ضربتى بر آن زمین فرود مى آورد و زمین به فرمان خدا همه آنان را مى بلعد و جز دو نفر کسى باقى نمى ماند.
این دو برادرند که به نامهاى بشیر و نذیر معرفى شده اند و جبرئیل به صورت آنها سیلى مى زند بگونه اى که صورتهاى آنها به عقب بر مى گرددو به همان حال مى ماند و به نذیر مى گوید: تو برو به دمشق و سفیانى را به ظهور مهدى ـ ارواحنا فداه ـ انذار کن و به او بگو که خدا سپاه اش را در بیداء هلاک کرد. و به بشیر مى گوید: برو بسوى مهدى ـ ارواحنا فداه ـ در مکه و او را بهلاک ظالمین بشارت بده و بر دست او توبه کن که او توبه تو را مى پذیرد. و او خدمت حضرت مى آید حضرت دستان مبارک خود را بصورت او مى کشد و دوباره به حال اول باز مى گردد و با او بیعت مى کند و در رکاب آنحضرت مى ماند([12]).
سفیانى و نداى آسمانى
امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرموده اند:
بعد از برگشت مغرورانه و مستانه ى سفیانى به شام، او در نقطه اى براى نوشیدن شراب و ارتکاب گناه و معصیت مى نشیند و یاران و پیروان خویش را نیز به انجام گناه و جنایت فرمان مى دهد. از مجلس گناه بر مى خیزد و در حالیکه در دست سلاحى دارد دستور زنا مى دهد و به یارانش مى گوید با زنان مرتکب فحشا گردند، آنگاه شکم زنان را پاره کنند و کودکان را از رحمها بیرون مى کشند و آنها مرتکب چنین شقاوتها مى گردند و هیچ کس توان باز داشتن آنان را از این پلیدیها در خود نمى بیند. اینجاست که فرشتگان، پریشان حال مى شوند و خدا فرمان ظهور قائم آل محمّد را که از نسل من مى باشد، صادر مى کند بى درنگ خبر ظهور او در سراسر گیتى پخش مى گردد و جبرئیل در آن هنگام بر فراز صخره اى در بیت المقدس فرود مى آید و خطاب به جهانیان مى گوید:
جاء الحقّ وزهق الباطل انّ الباطل کان زهوقا.
حق فرا رسید و باطل از میان رخت بربست. همانا باطل همیشه نابود است.
«یا عباد اللّه! اسمعوا ما أقول: انّ هذا مهدیّ آل محمّد خارج من أرض مکّة فأجیبوه»([13]).
اى بندگان خدا! گوش فرا دهید آنچه را که مى گویم: این مهدى آل محمّد است که از سرزمین مکّه خروج کرده او را اجابت کنید.
شکست سفیانى
پس از آنکه خبر فرو رفتن لشکر عظیم سفیانى بین مدینه و مکه به او مى رسد و مى فهمد که حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ قیام نموده است، از عراق به شام و فلسطین آمده خود را آماده ى رویارویى با آن حضرت مى کند در ملاقاتى که بین او و امامـ علیه السلام ـ رخ مى دهد امام ـ علیه السلام ـ وى را به حضور مى پذیرد و آن گفتگو به بیعت سفیانى با آن حضرت و ایمان آوردن به وى مى انجامد، سپس سفیانى از آنجا به قرارگاه سپاه خود باز مى گردد سران سپاهش به او مى گویند چه کردى؟! مى گوید من در برابر منطق محکم او اسلام او را پذیرفتم و با او دست بیعت دادم. سران سپاه او را ملامت مى کنند بگونه اى که تصمیم جنگ با حضرت را مى گیرد. سحرگاه یکى از روزها پیکار نهایى حق و باطل آغاز مى گردد و خداوند پس از نبردى خونبار میان دو سپاه عدل و ظلم، حجّت خدا و یاران او را پیروزى کامل مى بخشد و سپاه سفیانى همگى نابود مى شوند([14]).

خروج حسنى
در لابه لاى آنچه بیان شد یکى دیگر از نشانه هاى ظهور امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ که بوى حتم و یقین به خود گرفته است، خروج فردى به نام سید حسنى است. او جوانمردى از بنى هاشم و از نسل پیامبر خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ است و در دست راست او خالى وجود دارد ـ که البته بنا بر برخى روایتها در دست چپ او چنین نشانه اى ست ـ و از خراسان حرکت و جنبش خود را آغاز مى کند. او شیعه و پیرو خاندان وحى و رسالت است بر عقیده ى خویش پایبند و استوار و داراى نفوذ گسترده و محبوبیّت در دلهاست او همان کسى است که پیش از سپاه سفیانى و قتل و غارت آنها وارد کوفه مى شود و همزمان با ورود او یمانى نیز از یمن به وى مى پیوندد و سپاه سفیانى را در خارج کوفه از بین مى برند و بعد از آن امر را به امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ تسلیم مى کند و با او بیعت مى کند.
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
یخرج شاب من بنی هاشم بکفّه الیمنى خال، ویأتی من خراسان برایات سود بین یدیه شعیب بن صالح، یقاتل أصحاب السفیانی فیهزمهم([15]).
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
جوانى از نسل هاشم که در دست راست وى خالى هست از طرف خراسان با پرچمهاى سیاه خروج مى کند فرمانده لشکر او شعیب بن صالح است و او با لشکر سفیانى نبرد کرده و آنان را متلاشى مى نماید.

خروج یمانى
یکى از عوامل زمینه ساز ظهور منجى عالم بشریّت که در گذشته حتمى الوقوع بودنش را ذکر کردیم خروج فردى از یمن است این حرکت هدایت بخش ترین حرکت پیش از ظهور است و نویدبخش مؤمنان منتظر. حضرت رسول ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ مى فرمایند:
خروج الثلاثة: السفیانی والخراسانی والیمانیّ فی سنة واحدة فی شهر واحد فی یوم واحد ولیس فیها من رایة اهدى من رایة الیمانی، لأنّه یدعو إلى الحقّ([16]).
سفیانى و خراسانى و یمانى در یک سال و یک ماه و یک روز قیام نموده و در میان ایشان پرچمى چون پرچم یمانى به هدایت نزدیکتر نیست.
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
یکون خروج السفیانی من الشام وخروج الیمانی من الیمن([17]).
قیام سفیانى از شام و یمنى از یمن است.
در روایات آمده است که: یمنى در پى نبرد سفیانى با وى وارد عراق مى شود. و نیز یمنى با کمک از نیروى خراسانى وارد صحنه کارزار با لشکریان سفیانى خواهد شد.
پرچم هاى سیاه در یارى امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ
یکى دیگر از نشانه هاى ظهور که در روایات بدان اشاره شده است پدیدار شدن پرچم خراسانى است البته آنچه که از سخنان معصومان ـ علیهم السلام ـ بدست مى آید این است که پرچم هاى متعددى از شرق یعنى بلاد شرقى ایران تا سر حدّ چین قیام مى کنند که ظاهراً محلّ اجتماع آنها خراسان است و خراسانى نیز که پرچم مستقلى دارد با کمک آنان حرکت خود را آغاز مى نماید، پرجم خراسانى مهمترین آن پرچمهاست. و به این اعتبار از همه ى آنها برایات شرقى تعبیر شده که داراى پرچم هاى سیاه هستند.
نکته ى دیگر اینکه در روایات به سه پرچم از خراسان اشاره شده است که در سه مرتبه قیام مى کنند که دو مورد از آنها تحقق یافته یکى بیرقهاى سیاه ابو مسلم خراسانى که براى تشکیل دولت بنى العباس بوده است و دوم پرچم مغول که از ناحیه خراسان آمد و دولت بنى العباس را بر هم زد لیکن سوم باقیمانده و اوست که متصل به ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ خواهد بود و با سفیانى خواهد جنگید. حضرت باقر ـ علیه السلام ـ فرمود:
«آنگاه که لشکر سفیانى در کوفه مشغول قتل و غارت باشند بیرقهایى از طرف خراسان برسند که منزلها را بسرعت طى کنند و با ایشان چند نفر از اصحاب قائم ـ ارواحنا فداه ـ باشد»([18]).
قال رسول اللّه ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ :
انّا أهل البیت، اختار اللّه لنا الآخرة على الدنیا وانّه سیلقى أهل بیتی من بعدی تطریداً وتشریداً حتّى ترفع رایات سود من المشرق فیسألون الحقّ فلا یعطون فیقاتلون فینصرون فیعطون الذی سألوا فمن أدرکهم منکم أو من أبنائکم فلیأتهم ولو حبواً على الثلج، فانّها رایة الهدى یدفعونها إلى رجل من أهل بیتی یملأ الأرض قسطاً وعدلاً بعدما ملئت جوراً وظلماً([19]).
براى ما اهل بیت خداوند آخرت را بر دنیا برگزیده است. همانا پس از من دودمانم آواره و مطرود مردم واقع خواهند شد تا آنگاه که پرچمهاى سیاه از سوى مشرق پدیدار شود پس آنان حق را طلب کنند لیکن به ایشان داده نشود پس مى رزمند و پیروز مى شوند پس هر کس از شما و یا نسل شما ایشان را درک کرد باید خود را به آنان رساند اگر چه بر روى یخها بخزد آنان امر را به مردى از خاندان من مى سپارند که زمین را از عدل و داد لبریز مى سازد پس از آنکه از ظلم و جور مالامال شود.
کسوف و خسوف
یکى دیگر از نشانه هاى ظهور امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ رخداد دو پدیده نابهنگام و غیر عادى کسوف و خسوف است. اگر چه این دو پدیده از رخدادهاى طبیعى ست لیکن تحقق آنها منوط به شرائط ویژه نجومى مى باشد که در غیر این صورت امر غیر عادى خواهد بود.
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
پیش از این امر ـ ظهور قائم آل محمّد ـ علیهم السلام ـ ـ ماه در 25 ماه رمضان و خورشید در نیمه آن ماه گرفته مى شود آنگاه است که حساب منجمان بر هم مى خورد.
گرفتن خورشید و ماه، پدیده ى جدیدى نیست. ولى آنچه که مهمّ است این است که همیشه کسوف در اوائل ماه و خسوف در اواخر ماه رخ مى دهد. و این قانونى است که تا بحال نقضى به آن وارد نشده ولیکن قبل از ظهور آنحضرت ماه در 25 و خورشید در 15 ماه رمضان مى گیرد و این از آیات الهى است که به گفته امام ـ علیه السلام ـ از آنهنگام حساب منجّمین نیز به هم مى خورد([20]).
در این باب احادیث دیگرى ست که مى توان بدان رجوع نمود([21]).
پر شدن زمین از ظلم و جور
در روایات فراوانى آمده است که امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ ظهور مى کنند و زمین را از عدل و داد لبریز مى سازد بعد از آنکه زمین از ظلم و جور پر شده است. مرحوم کلینى این مضمون را این گونه روایت مى کند.
«هو المهدی الذی یملأ الأرض عدلاً وقسطاً کما ملئت جوراً وظلما».([22])
او مهدى ست که زمین را از عدل و داد لبریز ساخته پس از آنکه از ظلم و ستم مالامال شود.
و روایات به این تعبیر از سنّى و شیعه بسیار نقل شده است. لیکن علامت بودن این نشانه از حتمى است ولى وقوعش حتمى نیست. یعنى اگر زمین از ظلم و جور لبریز شد آن هنگام بى تردید زمان ظهور منجى عالم بشریت حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ است ولیکن اینطور نیست که حتماً این شرائط مى بایست تحقق یابد چرا که ممکن است در یک زمانى همه ى انسانها با هم یکدل شده و همه یکصدا از خداوند آن حضرت را طلب نمایند که طبق روایات در این صورت غیبت پایان یافته و خداوند امام ـ ارواحنا فداه ـ را براى هدایت انسانها ظاهر مى کند بدون اینکه ظلم و جور زمین را پر سازد.
شهادت نفس زکیّه
نفس زکیّه لقب فردى از دودمان رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلم ـ است وى پس از ظهور و قبل از قیام حضرت بقیّة اللّه ـ ارواحنا فداه ـ مظلومانه به شهادت مى رسد. در روایات از او به «غلام» تعبیر شده که شاید حکایت از نوجوان یا جوان بودن وى دارد. نفس زکیّه نیز او را نامیده اند زیرا بدون هیچ جرمى، تنها به خاطر رساندن پیام شفاهى حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ به مردم مکه کشته مى شود.
از حضرت باقر ـ علیه السلام ـ روایت شده است:
قائم به یاران خود مى فرماید: مکّه طالب من نیستند لکن من نزد آنان کسى را خواهم فرستاد تا با ایشان احتجاج کند . . . آنگاه یکى از یاران خود را مى طلبد و به وى مى فرماید: نزد مردم مکه برو و به ایشان بگو! . . . من پیام آور ـ مهدى ـ نزد شمایم. او مى گوید: ما خاندان رحمت و مرکز رسالت و خلافتیم. ما دودمان محمّد و فرزند پیامبران هستیم. همانا ـ در طول زمان ـ بر ما ظلمها روا شده و ما را پایمال کرده و بر ما قهر نموده اند و حق ما را از زمان رحلت پیامبر ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ تا حال به ستم گرفته اند. ما اینک شما را به یارى مى طلبیم! ما را یارى کنید!
چون این جوان پیام را مى رساند او را گرفته و بین رکن و مقام سر مى برند و او نفس زکیه است([23]).
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
ولیس بین قیام قائم آل محمّد وبین قتل النفس الزکیّة إلاّ خمس عشرة لیلة([24]).
بین قیام قائم آل محمّد و شهادت نفس زکیه جز 15 شب فاصله نیست.
غریو آسمانى
نداى آسمانى از روشنترین علامتها براى ظهور حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ و حرکت جهان شمول اوست.
واقعیّت این است که رخداد پرشکوهى چون ظهور امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ پیش از رخ دادن یک اعلام جهانى آنهم در روشنترین معنا و مفهوم مى طلبد و از آنجا که این حرکت جهانى بوده و براى تمام جهان بشریت است مى بایست همه در یک زمان از نزدیک شدن و قریب الوقوع بودن آن باخبر شوند از امام صادق ـ علیه السلام ـ آمده است که «یسمعه کل قوم بألسنتهم» هر قومى به زبان خود آنرا مى شنود.
حال بجاست که به برخى احادیث در این باره اشاره کنیم:
از مجموع روایات چنین بدست مى آید که این فریادها متعدد است اولین ندا در ماه رجب و دوم در ماه رمضان و سوم در ماه محرم شنیده مى شود. امام رضا ـ علیه السلام ـ فرموده اند:
ینادون فی رجب ثلاثة أصوات من السماء صوتاً منها: ألا لعنة اللّه على الظالمین والصوت الثانی: ازفت الآزفة یا معشر المؤمنین . . . والصوت یرى بدن فی قرن الشمس یقول: انّ اللّه بعث فلاناً فاسمعوا له وأطیعوا([25]).
]مردم[ در ماه رجب سه فریاد از آسمان خواهند شنید نخست آنکه: همانا لعنت خدا بر ظالمان. فریاد دوم: اى مؤمنان! قیامت فرا رسید. و فریاد دیگر اینکه در کنار قرص خورشید بدنى را مشاهده مى کنند که فریاد مى زند: خداوند فلانى ]امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ [ را برانگیخته است به فرمانش گوش فرا دهید و بر اطاعتش گردن نهید.
امّا پیرامون ندایى که در ماه رمضان در شب بیست و سوم توسط جبرئیل در آسمان طنین مى افکند این است.
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
ینادی مناد من السماء . . . باسم القائم ـ علیه السلام ـ فیسمع مَن بالمشرق ومَن بالمغرب، لا یبقى راقدٌ إلاّ استیقظ، ولا قائم إلاّ قعد ولا قاعِد إلاّ قام على رِجْلَیه، فَزَعاً مِن ذلک الصوت، فرحم اللّه من اعتبر بذلک الصوت فأجاب فإنَّ الصوت الأول هو صوت جبرئیل الروح الأمین.
ثمّ قال ـ علیه السلام ـ : «الصوت فی شهر رمضان، فی لیلة جمعة، لیلة ثلاث وعشرین، فلا تشکّوا فی ذلک واسمعوا وأطیعوا.
وفی آخر النهار، صوت الملعون إبلیس، ینادی: «ألا! إنّ فلاناً قُتل مظلوماً». لیشکّک النّاس ویفتنهم، فکم فی ذلک الیوم مِن شاکّ مُتحیّر قد هوى فی النّار.
فإذا سمعتم الصوت فی شهر رمضان، فلا تشکُّوا فیه، إنّه صوت جبرئیل وعلامة ذلک أنّه ینادی باسم القائم وإسم أبیه حتّى تسمعه العذراء فی خِدرها، فتحرّض أباها وأخاها على الخروج».
ثمّ قال ـ علیه السلام ـ : «لابدّ مِن هذین الصورتین قبل خروج القائم ـ علیه السلام ـ ».([26])
نداکننده اى از آسمان بنام قائم آل محمّد ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلم ـ ندا مى دهد و همه کسانى که در شرق و غرب عالم هستند مى شنوند، خفته اى نمى ماند جز اینکه بیدار مى گردد و ایستاده اى جز اینکه مى نشیند و نشسته اى جز اینکه وحشت زده بپا مى خیزد.
پس درود خدا بر کسانى که از آن نداى آسمانى پند و اندرز گیرند چرا که نداگر اوّل جبرئیل است و ندا، نداى اوست.
آنگاه فرمود: این ندا، در ماه مبارک رمضان، شب جمعه و در شب 23 ماه خواهد بود از اینرو در آن تردید نکنید، آن را بشنوید و اطاعت کنید. و در پایان روز نداى ابلیس طنین مى افکند که مى گوید: «بهوش باشید که فلانى مظلوم کشته شده». تا بدینوسیله بذر تردید بیافشاند و مردم را به فتنه افکند و آن روز، تردیدکنندگان حیرت زده اى که به آتش دوزخ سقوط کنند، بسیارند.
بنابراین، هنگامى که نداى آسمانى را در ماه رمضان شنیدید، در آن تردید نکنید چرا که نداى فرشته ى امین است و علامت آن این است که بنام قائم ـ علیه السلام ـ و پدر گرانقدرش ندا مى دهد، ندایى که دوشیزگان در سراپرده ى خویش آن را مى شنوند و پدران و برادران خویش را براى حرکت از خانه و پیوستن به امام مهدى ـ علیه السلامـ تشویق مى نمایند.
و امّا ندایى که در ماه محرّم به گوش مى رسد و آن ماهى است که حضرت بقیة اللّه ـ ارواحنا فداه ـ از مکّه خروج مى کنند و روز اوّل قیام آن حضرت است که جبرئیل بر صخره اى از بیت المقدس فرود مى آید (در آن هنگام که سفیانى مشغول بدترین جنایات خود در ملأ عام است) و ندا مى دهد:
یا عباد اللّه! اسمعوا ما أقول انّ هذا مهدی آل محمّد خارج من أرض مکّة فأجیبوه([27]).

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 25   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نشانه هاى ظهور

نشانه های قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام

اختصاصی از یاری فایل نشانه های قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نشانه های قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام


نشانه های قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام

نشانه های قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام

  

در اخبار و روایات اسلامی و شیعی به نشانه های قبل از ظهور اشاره شده است و برخی از این نشانه ها قطعی و مسلم است و برخی دیگر مشروط. برخی عام است و برخی خاص.

باید توجه داشت اینگونه روایات نعوذبالله خرافه گویی نمی گویند گزافه گویی نمی کندد و پیشگوییهایی نیستند که برخی درست از آب درآیند و بعضی دروغ.

حقائقی است که از مبدا وحی سرچشمه گرفته و توسط امامان معصوم علیهما السلام و راویان مورد وثوق دست به دست گشته و در منابع معتبر درج گردیده و به دست ما رسیده است.

باید دانست که وقت ظهور آن حضرت معلوم نیست ، و حتی مطابق روایات کسانی کهوقت ظهور را تعیین کنند، دروغگو شمرده شده اند.

ولی نشانه هایی به عنوان علائم در روایات بسیار آمده که مربوطبه مدت اندکی قبل از ظهور و مربوط به آستانه و آغاز ظهور است ، این نشانه ها بسیارزیادند که معروفترین و جامعترین آنها این است که هرج و مرج در همه چیز دنیا مشهودمی گردد. سراسر جهان پر از ظلم و جور و فساد گردد.

این موضوع در ضمن یک روایت جامع بطور مشروح بیان شده و امامصادق علیه السلام آن را در ۱۱۹ ماده بیان کرده است و اینک ترجمه روایت:

حضرت امام صادق علیه السلام به یکی از یارانش فرمود:

۱)هرگاه دیدی: حق بمیرد و طرفدارنش نابود شوند.

۲) ودیدی که: ظلم همه جا را گرفته.


دانلود با لینک مستقیم


نشانه های قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام

تحقیق در مورد عقیده به ظهور حضرت مهدى از نظر اقوام و ادیان

اختصاصی از یاری فایل تحقیق در مورد عقیده به ظهور حضرت مهدى از نظر اقوام و ادیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عقیده به ظهور حضرت مهدى از نظر اقوام و ادیان


تحقیق در مورد عقیده به ظهور حضرت مهدى از نظر اقوام و ادیان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه31

 

فهرست مطالب

 

عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) از نظر اقوام و ادیان

 انتظار ظهور «منجى» در بین یهود و نصارى

 عقاید اقوام مختلف جهان درباره مصلح موعود

 مسیح هاى دروغین

  اسامى مقدّس حضرت مهدى(علیه السلام) در کتب مذهبى اهل ادیان

        ادیان و نوید ظهور موعود

انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمى شناسد و به هیچ قوم و ملّتى اختصاص ندارد. از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرا رسد که جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند و از نابسامانى و نا امنى و تیره روزى خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگى شرافتمندانه اى  نایل آیند. به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحى _ که در آخر الزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهاى ضد انسانی خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى واقعى بنیان خواهد نهاد _ سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهى در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایى داده اند.

در این زمینه، یکى از نویسندگان معروف چنین مى نویسد:

«موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعى است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیّت خاصّى است. صَرفِ نظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل مى دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت، و طالب تکامل معنوى وقتى که از همه نا امید مى شود، و مى بیند که با وجود این همه ترقّیات فکرى و علمى شگفت انگیز، باز متأسّفانه، بشریّت غافل و بى خبر، روز به روز خود را به سوى فساد و تباهى مى کشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دورى مى جوید، و از اوامر او بیشتر سرپیچى مى کند; بنا به فطرت ذاتى خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ مى شود، و از او براى رفع ظلم و فساد یارى مى جوید. از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوى یک مصلح بزرگ جهانى در دلهاى خداپرستان وجود داشته است. و این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتى و یهودى و مسیحى و مسلمان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب هاى قدیم چینیان و در عقاید هندیان، و در بین اهالى اسکاندیناوى و حتّى در میان مصریان قدیم و بومیان و حتّى مکزیک و نظایر آنها نیز مى توان یافت».([1] [1] )

آرى! عقیده به ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى در پایان جهان، یکى از مسایل بسیار مهمّ و حسّاسى است که نه تنها در آیین مبین اسلام، بلکه در همه ادیان آسمانى، و نه تنها در میان پیروان ادیان و مذاهب بلکه در نزد بسیارى از مکاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، و تمامى پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان گرفته تا پیروان مکتب هاى الحادى، همه و همه بدان عقیده دارند. ناگفته نماند که پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، و دیگر ملل و اقوام گذشته و مکاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار باهم اختلاف نظر دارند، مسلمانان او را «مهدى موعود منتظر(علیه السلام)»، و پیروان سایر ادیان ومکتبها و ملّتها و توده هاى محروم، وى را «مصلح جهانى» یا «مصلح غیبى»، یا «رهاننده بزرگ» یا «نجات بخش آسمانى» و یا «منجى اعظم» مى نامند; ولى در باره اوصاف کلّى، برنامه هاى اصلاحى، تشکیل حکومت واحد جهانى بر اساس عدالت و آزادى، و ظهور او در آخرالزمان اتّفاق نظر دارند.

جالب توجّه این که حتّى در این اواخر نیز، این عقیده در بین گروهى از دانشمندان و فلاسفه بزرگ جهان به عنوان: «لزوم تشکیل حکومت واحدجهانى» درسطح وسیعى مطرح گردیده است:

«در عصر اخیر دوشادوش پیشرفت همه جانبه اى که در تمام مسایل علمى نصیب بشریّت شده، این ایده و عقیده نیز از مرز ادیان و مذاهب قدم فراتر نهاده و به عنوان یکى از مهمترین مسایل حیاتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته است».([2] [2] )

آرى ! امروز بسیارى از اندیشمندان و فلاسفه مشهور جهان نیز عقیده دارند که با پیشرفت سریع صنعت و تکنولوژى، زندگى ماشینى، رقابت هاى نا سالم نظامى، بازیهاى خطرناک سیاسى، و احساس یأس و نا امیدى در بین جوامع بشرى براى رهایى از اوضاع نا بسامان کنونى، تشکیل حکومت واحد جهانى بر اساس عدالت و آزادى لازم و ضرورى است. بنابراین، برغم افکار بیمارگونه کوته نظران کج اندیش که مى پندارند مسأله مهدویّت و انتظار ظهور یک رهبر بزرگ آسمانى در پایان جهان، از مختصّات مسلمانان و یا از عقاید خاص شیعیان است و مى کوشند تا با تلاش مذبوحانه خود آن را در یک مکتب خاصّ محصور کنند، این مسأله اختصاص به مسلمانان و شیعیان ندارد; بلکه یک اعتقاد عمومى مشترک است که همه اُمّتها و ملّتها و پیروان ادیان ـ و حتّى مکاتب مختلف، فلاسفه، دانشمندان و اندیشمندان واقع بین جهان نیز ـ در این عقیده و مرام باهم شریک اند.

 اصالت اعتقاد به ظهور مُنجى

عقیده به ظهور یک نجات دهنده بزرگ آسمانى و امید به یک آینده روشن که در آن، نگرانیها و هراسها مرتفع گردد، و به برکت ظهور یک شخصیّت ممتاز الهى همه تاریکیها از پهنه گیتى برچیده شود، و ریشه ظلم و جهل و تباهى از روى کره زمین برکنده شود، یک اعتقاد عمومى ثابت است که همواره در همه وقت، در همه جا، و در همه زمانها بین تمام ملّتها شایع و رایج بوده است. بر اساس تحقیقات پژوهشگران مسایل اسلامى، این عقیده در طول دوران زندگى انسانها پیوسته در میان همه ملّتها و پیروان ادیان بزرگ موجود بوده، و حتّى اقوام مختلف جهان چون: اسلاوها، ژرمنها، اسنها و سلتها، نیز معتقدند که سرانجام باید پیشوایى در آخر الزمان ظهور کرده، بى عدالتى ها را از بین برده، حکومت واحد جهانى تشکیل داده، و در بین مردم بر اساس عدالت و انصاف داورى کند. آنچه از تاریخ اُمّتها استفاده مى شود این است که: مسأله عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر الهى و آمدن مصلحى در آخر الزمان به نام مُنجى موعود جهانى به قدرى اصیل و ریشه دار است که در اعماق دل ملّتها و پیروان همه ادیان الهى، و تمام اقوام و ملل جهان جا گرفته است تا جایى که در طول تاریخ بشریّت، انسانها در فراز و نشیب هاى زندگى، با یادآورى ظهور چنین رهبر مقتدرى،


[1][1] ـ مقدّمه کتاب «مهدى موعود» ترجمه سیزدهم بحار، ص 177، و مهدى انقلابى بزرگ، ص 57، به نقل از کتاب علائم الظهور.

[2][2] ـ او خواهد آمد، ص 75.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عقیده به ظهور حضرت مهدى از نظر اقوام و ادیان

دانلود مقاله ظهور ساختارهای جبری

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله ظهور ساختارهای جبری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 جمع وضرب معمول که بر روی مجموعه اعداد صحیح مثبت انجام می شود اعمال دوتایی اند که دارای خواص زیر می باشند. مثلا اگر a,b,c معرف اعداد صحیح مثبت دلخواهی باشد داریم.
1)a+b=b+a موسوم به قانون جابجایی جمع
2)a×b=b×a قانون جابجایی ضرب
3)c+b +a=c+(b+a) قانون شرکت پذیری جمع
4)(c×b×a= b×a قانون شرکت پذیری جمع
5)(c×a)+(b×a)=(c +b)×a قانون توزیع پذیری ضرب نسبت به در اوائل قرن نوزدهم جبر صرفا حساب علامتی تلقی می شد به عبارت دیگر به جای کارکردن با اعداد معین به طریقی که در حساب عمل می شود، در جبر حروفی را که معرف این اعداد به کادمی می جویم در این صورت در این صورت پنج عمل بالا در جبر بروی اعداد صحیح مثبت صادق اند ولی چون گزاره ها علامتی هستند این خواص را میتوان به عنوان خواص دستگاههای عناصر دیگری کاملا متفاوت با اعداد نیز تلقی کرد به عبارت دیگر یک ساختار جبری مشترک پنج خاصیت اسامی وپیامدهای آن به بسیاری از دستگاهها متفاوت وابسته است لذا باچنین دیدگاهی جبر با حساب گسسته درارتباط است.
این دیدگاه جدید در اوایل قرن نوزدهم با کار جورج پیکاک فارغ التحصیل ومعلم کمبریج وسرپرست کلیسای ایلی پدیدر شد وی با مقایسه جبر با اصول اقلیدس توانست برای خود عنوان اقلیدس جبر را کسب نماید او بین جبر نمایدی وجبر حسابی تمایز قائل شد بدین ترتیب که تفریق در جبر نمادی با تفریق در جبر حسابی متفاوت است از این جهت که در اولی این عمل همواره انجام پذیر است ولی در دومی مثلا در تفریق a-b باید داشته باشیم a>b توجیه تعمیم این قواعد جبر حسابی برای جبرنمادی توسط پیکاک اصل تداوم صورتهای معادل نامیده شد. جبر نمادی پیکاک یک جبر حسابی عام است که اعمال ان تا وقتی که درجبر بطور مشترک پیش می روند توسط اعمال جبر حسابی تعیین می شوند ودر سایر موارد بر طبق اصل تداوم صورتهای معادل معین می گردند بعنوان مثال در نظریه نمادها اگر a یک عدد گویای مثبت و nعددی صحیح ومثبت باشد آنگاه an حاصلضرب n باد a درخود است از این تعریف نتیجه می شود که به ازای هر دو عدد صحیح مثبت مانند m و n ، بنابر اصل تداوم صورتهای معادل پیکاک پذیرفت که در جبر نمادی ماهیت پایه یا نمادهای n,m هر چه باشند داریم در اوایل قرن نوزدهم قابل تصور نبود که جبری متفاوت با جبر معمولی حساب موجود باشد مثلا کوشش برای ساختن جبر سازگاری که در آن قانون جابجایی ضرب برقرار نباشد نه تنها احتمالا در آن زمان به ذهن کسی نمی رسید بلکه حتی اگر هم به ذهن کسی خطور می کرد مطمئنا به عنوان فکر کاملا مسخره ای دورافکنده می شد با همه اینها چگونه می شد احتمالا جبری منطقی داشت که در آن b×a مساوی a×bنباشد درباره جبر احساس چنین بود تا آنکه در سال 1843 ویلیام اوائل همیلتن بنابر ملاحضاتی در فیزیک مجبور به اختراع جبری شد که در آن قانون جابجایی ضرب برقرار نیست. ازلحاظ ریاضیدانان عصر وی یک عدد مختلط عددی بود به شکل a+bi که در آن a و b اعداد حقیقی بودند و جمع و ضرب اعداد مختلط با در نظر گرفتن a+bi بعنوان یک چند جمله ای خطی نسبت به گذاشتن به جای i2 ، هر جا که ظاهر می شد، صورت می گرفت. بدین طریق برای مجموعه رابطه (a+bi)+(c+di)=(a+c)+(b+di) و برای ضرب:(a+bi)(c+di)=ac+adi+bci+bdi2=(ac-bd)+(ad+bc)I را داریم. اگر این نتایج را بعنوان تعریف جمع وضرب زوجهای اعداد مختلط برگزینیم دشوار نیست نشان دهیم که جمع وضرب جابجایی وشرکت پذیر وضرب نسبت به جمع توزیع پذیر. حال چون یک عدد مختلط مانند a+bi به طور کامل توسط دو عدد حقیقی b,a معین می شود، این فکر در همیلتن پیدا شد که عدد مختلط را توسط زوج اعداد حقیقی مرتب اداره نمایش دهد.وی دو زوج از این گونه اعدادمانند (c,d)(a,b) را برابر تعریف کرد اگر و فقط اگر b=d , a=c جمع وضرب چنین زوج اعدادی را وی به صورت (a,b)(c,d)=(ac-bd,ad+bc),(a,b)+(c,d)=(a+c+b+d) تعریف کرد اما با نتایج بالا مطابقت داشته باشد با این تعریفها بسادگی میتوان نشان داد که جمع وضرب زوج اعداد حقیقی مرتب جابجایی و شرکت پذیرند، وضرب نسبت به جمع توزیع پذیر است. البته به شرطی که بپذیرم این قوانین برای جمع وضرب اعداد حقیقی برقرارند. باید توجه کرد که دستگاه اعداد حقیقی در دستگاه اعداد مختلط نشانده شده است منظور از این بیان این است که اگر یک عدد حقیقی مانند r با زوج اعداد متناظر (r,0) یکی گرفته شود، آن گاه این تناظر تحت عمل جمع و ضرب اعداد مختلط حفظ می شود زیرا داریم (a,0)+(b,0)=(a+b,0)(b,0)=(ab,0) در عمل به جای عدد مختلطی به شکل (r,0) می توان متناظر حقیقی آن یعنی r را قرار داد برای بدست آوردن شکل قبلی یک عدد مختلط از شکل همیلتنی آن توجه میکنیم که هر عدد مختلط (a,b) را میتوان به صورت
(a,b)=(a,0)+(0,b)=(a,0)+(b,0)(0,1)=a+bi
نوشته که در آن (0,1) با نماد I نشان داده می شود و (b,0),(a,0) با اعداد حقیقی b,a یکی گرفته می شوند بالاخره ملاحظه میکنیم که :
i2=(0,1)(0,1)=(-1,0)=-1
دستگاه اعداد مختلط دستگاه اعداد بسیار مناسبی برای مطالعه بردارها و دوران در صفحه است. همپای در تلاش برای ابداع دستگاه مشابهی از اعداد برای مطالعه بردارها و دو انها د رفضای سه بعدی بود. در تحقیقات خود ، و بدین نتیجه رسید که نه تنها باید زوج اعداد حقیقی مرتب (a,h) را که اعداد حقیقی را در خود نشانده بود، در نظر بگیرد بلکه باید چهار تاییهای اعداد حقیقی مانند (a,b,c,d) را که هم اعداد حقیقی و هم اعداد مختلط در آن نشانده شده بود، در نظر گیرد. به عبارت دیگر ،دو چنین تایی مانند (a,b,c,d) و (e,f,g,h) برابر تعریف می شوند اگر و فقط اگر d=h,c=g,b=f,a=e همیلتن لازم دید تا جمع وضرب چهارتاییهای اعداد حقیقی مرتب را چنان تعریف کند، که درحالت خاص روابط
(a,0,0,0,0)+(b,000)=(a+b,0,0,0)
(b,0,0,0,0)=(ab,0,0,0,0)+(a,0,0,0,0)
(a,b,0,0,0,0)(c,d,0,0)=(ac-bd,ad+bc,0,0)
را داشته باشد. باکواتونیون حقیقی نامیدن چنین چهارتاییهای اعداد حقیقی مرتب همیلتن دریافت که باید تعریفهای زیر را برای جمع وضرب کواتونیونهای خودتدوین کند:
(a,b,c,d)+(e,f,g,h)=(a+e,b+f,c+g,d+h),
(a,b,c,d)(e,f,g,h)=(ae-bf-cg-dh,af+be+ch-dg)
,ag+ce+df-bh,ah+bg+de-cf)
به ازای عدد حقیقی دلخواهی مانند m، با یکی دانستن کوانیون (m,0,0,0) با m(a,b,c,d)=(0,b,c,d)m=(ma,mb,mc,md) با این تعریفهای می توان نشان داد که اعداد حقیقی واعداد مختلط بین کواترنیونها نشانده شده اند، جمع وضرب کواترنیونها جابجایی وشرکت پذیرند وضرب کواترنیونها شرکتپذیر ونسبت به جمع توزیعپذیر است. اما قانون جابجایی ضرب برقرار نسبت به جمع توزیعپذیر است. اما قانون جابجایی ضرب برقرار نیست .برای ملاحظه این مطلب در حالت خاص و کواترنیون (0,0,1,0),(0,1,0,0) را در نظر بگیرید میتوان دید که (0,1,0,0)(0,0,1,0)=(0,0,0,1)
در حالی که :(0,0,1,0)(0,1,0,0)=(0,0,0,-1)=-(0,0,01) یعنی قانون جابجایی ضرب شکسته می شود در واقع اگرواحدهای کواتونیونی (0,0,0,1),(0,0,1,0),(0,1,0,0),(1,0,0,0) را به ترتیب با k,j,I,1 نشان دهیم، میتوانیم تحقیق کنیم که جدول ضرب زیر حکمفرماست یعنی نتیجه مطلوب در خانه ای که مشترک بین سطری که سر سطر آن اولین عامل ضرب است وستونی که سرستون آن عامل ضرب دوم است، پیدا می شود.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ظهور ساختارهای جبری