یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد از نامه های شهید

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق کامل درمورد از نامه های شهید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد از نامه های شهید


دانلود تحقیق کامل درمورد از نامه های شهید

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:12

 

از نامه های شهید

مادرم! شما خوب‌ می‌دانید که‌ رفتنم‌ عاشقانه‌ بود و علی‌رغم‌ شناخت‌ مشکلات‌ این‌ راه، هرگز از حرکت‌ باز نایستادم، همیشه‌ در این‌ لحظات‌ آشفته‌ بودم‌ امّا این‌ بار اطمینان‌ و آرامش‌ عجیبی‌ به‌ سراغم‌ آمد. آرزوهای‌ دنیوی‌ از دلم‌ رخت‌ بربسته‌ و هیچ‌چیز جز عشق‌ و محبّت‌ نسبت‌ به‌ خدا و ائمه‌ اطهار و امام‌ امت‌ در وجودم‌ راه‌ ندارد. حاضرم‌ بارها تکه‌ تکه‌ شوم، اما دل‌ امام‌ شاد باشد. مادرم! هوشیار باشید که‌ دنیا می‌گذرد و هر چه‌ هست، آخرت‌ است. امیدوارم‌ در آن‌ دنیا شما را زودتر از هر کس‌ دیگری‌ ملاقات‌ کنم. از خدا همیشه‌ برای‌ شما صبر خواسته‌ام، سعی‌ کنید قوی‌دل، شجاع‌ و صبور باشید. هرگز فراموش‌ نکنید که‌ این‌ مسیر را بسیار دوست‌ دارم‌ و همیشه‌ آرزویم‌ رسیدن‌ به‌ فیض‌ عظمای‌ شهادت‌ است. مادرم! در حقم‌ دعا کنید.»

عمل به وظیفه...

  • طبق روال هر روز باید سر اذان خانه می بود.آن روز اما دیر کرده بود!یک ساعت،دو ساعت،سه ساعت بعد از اذان شد نیامد.بلند شد چادر انداخت سرش،رفت یک راست پیش مدیر.

          -آقای مدیر دستم به دامنتان.پسرم مسعود.آخوندی را می گویم.کلاس پنجم هنوز نیامده خانه.با هزار حرف و حدیث آرامش کردند گفتند:زندانیش کرده ایم، با چند نفر دیگر توی دست شویی های مدرسه به جرم شعار دادن علیه رژیم شاه.

  • انقلاب دوران سخت مبارزه با هر چه ضد ارزش است!آن هم این انقلاب،آنهایی که خودشان را  درگیر میکردند معمولا سر نترسی داشتند و سن هایشان نسبت به بقیه بالاتر بود. حداقل بالای بیست سال.هرچه نباشد یک کشور بود و یک شاه ویک ملت بیدار.این یکی اما سیزده سال بیشتر نداشت.انقلاب درونی اش سبب شده بود بالاتر از سنش فکر کند و بقیه را رهبری،و انقلاب بیرونیاش آسایش را هم از خودش گرفته بود هم از خانواده اش!

از نامه های شهید

  • «در حالی‌ که‌ به‌ عملیات‌ مهمّ و حساس‌ نزدیک‌ می‌شویم، احساس‌ غریبی‌ دارم، نمی‌دانم‌ چه‌ خواهد شد. همگی‌ امیدواریم‌ ان‌ شاءا ضربه‌ مهلکی‌ به‌ دشمن‌ وارد نماییم. حال‌ خوشی‌ به‌ بچه‌ها حاکم‌ است، از ته‌ دل‌ خوشحالند و شادی‌ می‌کنند. انگار منتظرند که‌ در راه‌ حق‌ به‌ شهادت‌ برسند.... هیچ‌ چیز غیر از رسیدن‌ به‌ لقاءالله این‌ها را اقناع‌ نمی‌کند. بعضی‌ از آن‌ها انگار آمده‌اند که‌ جامهِ‌ شهادت‌ به‌ تن‌ کنند و من‌ در میان‌ آن‌ها احساس‌ غربت‌ و بی‌کسی‌ می‌کنم. انگار این‌ها با ملائکه‌ ارتباط‌ دارند. همه‌ نیروها آماده‌ عملیاتند. خداوند توفیق‌ دهد همگی‌ ما خوب‌ بجنگیم‌ و دشمن‌ را نابود کنیم»

هدیه الهی

  • همه‌ی گلخانه‌ها و گل فروشی‌های اصفهان را که بگردی، به زور توی چهار پنج مغازه می‌توانی گل میخک قرمز پیدا کنی.
    اما ... اما دیشب آقایی یک گل میخک سرخ داد دستم. همه‌ی حواسم به این بود که چه‌طور نگهش دارم. طولی هم نکشید خوابم تعبیر شد و فهمیدم که باردارم.
    این‌ها را مادر می‌گفت برای دخترش ...
    صبح روز نوزدهم که مادر شدم، به همان نگاه اول گفتم: « اسمش را می‌گذارم شاهپور. » اما مسئولین ثبت احوال می‌گفتند نمی‌شود. مصرانه آن‌جا نشستم. یادم آمد شب نوزدهم ماه مبارک توی دعاهایم مقدرات خوب خواسته‌ام؛ عاقبت به خیری نوزاد را.
    نگاه کردم به صورت بچه با خودم تکرار کردم:‌ « مسعود، مبارک. با خیر و برکت، نیک. »


شهید آخوندی و همرزمانش

تک پسر

  • مادرم می گوید:تا مادر نشوی نمی فهمی مزه مادر شدن را!زمین و آسمان را هم به هم بدوزی نمیتوانی لمس کنی.نه خنده وشادیش را و نه گریه و غصه اش را.فرقی ندارد اولی باشد یا آخری.

مسعود هم از آن پسر هایی بود که از همان قبل از آمدنش عزیز دردانه بود.وقتی هم آمد که دیگر نور علی نور به ماه میگفتند در نیاید پسر آنها درآید.یک خانواده بود و همین یه پسر.فقط کافی بود چیزی بخواهد یا مشکلی پیش آید همه کارها تعطیل ببینند آقا مسعود چه می خواهد؟!چه نمی خواهد؟! 

  • وقتی فهمید توی مدرسه کوتاهی مو قانون است،رفت پیش یکی از دکترهای فامیل وادارش کرد بنویسد:«سینوس های سرش ضعیف است موهایش نباید کوتاه شود».صبح زود برخاست موهای شاخه شمشادش را شانه کرد.دستش را محکم گرفت توی دست،بردش مدرسه با همان موهای بلند.هیچ کس هم نتوانست حرفی بزند!دانشگاه هم که رفت موهایش تا روی شانه هایش بود.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد از نامه های شهید

دانلود گزارش کار بررسی نیروگاه سیکل ترکیبی شهید رجایی قزوین

اختصاصی از یاری فایل دانلود گزارش کار بررسی نیروگاه سیکل ترکیبی شهید رجایی قزوین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود گزارش کار بررسی نیروگاه سیکل ترکیبی شهید رجایی قزوین


دانلود گزارش کار بررسی نیروگاه سیکل ترکیبی شهید رجایی قزوین

دانلود گزارش کارآموزی رشته برق با موضوع بررسی نیروگاه سیکل ترکیبی شهید رجایی قزوین

نوع فایل Word بررسی نیروگاه سیکل ترکیبی شهید رجایی قزوین

تعداد صفحات : 67

فهرست و پیشگفتار

مقدمه 3
مشخصات نیروگاه سیکل ترکیبی شهید رجایی 10
بویلر Boiler
اجزاء تشکیل دهنده بویلر 20
Feed water heater 20
Dearator 23
Economizer 25
Drum 27
Down commer and evaprator 32
Super heater 35
Blow Down 40
Diverter Damper 41
توربین Turbine
فوندانسیون 45
پوسته CASE 47
روتور Rotor 49
پره ها Blades 51
کوپلینگ ها Couplings 56
یاتاقان ها Bearings 56
گلندهای توربین Turbine Glands 58
کندانسور Condansor
اکسترکشن پمپ Extraction Booster Pump 65
تصفیه آب خروجی از کندانسور Condansor Booster Pump 68
Main ejector 72
گلند کندانسور Gland condansor 75
سیستم آب خنک کن Cooling
برج های خنک کن و مسیرهای آن Cooling and Cooling Tower 87
پمپ های گردش آب در برج های خنک کن C.W.P 91


مقدمه :
مصرف انرژی در دنیای امروز به طور سرسام آوری رو به افزایش است . بشر مترقی امروز ، برای تولید آب آشامیدنی ، برای تولید مواد غذایی و برای کلیه کارهای روزمره خود به استفاده از انرژی نیاز دارد و بدون آن زندگی او با مشکلات فراوانی روبرو خواهد بود .
طبق برآوردهایی که دانشمندان می نمایند ، از ابتدای خلقت تا سال 1230 ه .ش ، بشر معادل کیلووات ساعت و در فاصله 1230 تا 1330 نیز کیلووات ساعت انرژی مصرف نموده است.
و پیش بینی می شود که فاصلۀ 1330 تا 1430 مصرف انرژی تا کیلو وات ساعت باشد.
امروزه قسمت اعظم مصرف انرژی به وسیله کشورهای صنعتی بوده و هر چه کشوری صنعتی تر بوده و از نظر اقتصادی مرفه تر باشد مصرف انرژی سرانه آن نیز بیشتر خواهد بود. به طوری که رابطه مستقیمی بین مصرف انرژی به خصوص مصرف انرژی الکتریکی و درآمد سرانه هر کشوری وجود دارد. با افزایش روزافزون مصرف انرژی در دنیا بشر همواره در جستجوی منابع جدید و یافتن راههای اقتصادی استفاده از آنها برای تأمین احتیاجات خانگی و صنعتی بوده است و در این بین، چون انرژی الکتریکی صورتی از انرژی است که راحت تر به انرژی های دیگر ( قابل استفاده بشر) تبدیل می شود و انرژی تمیزی از نظر ضایعات می باشد ، تلاش های بشری بیشتر در زمینه تولید انرژی الکتریکی می باشد .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود گزارش کار بررسی نیروگاه سیکل ترکیبی شهید رجایی قزوین

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه شهید علی صیاد شیرازی

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه شهید علی صیاد شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه شهید علی صیاد شیرازی


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه شهید علی صیاد شیرازی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 4

 

امیر سپهبد علی صیاد شیرازی در سال 1323 در کبود گنبد مشهد در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. مادرش شهربانو و پدرش زیاد نام داشت. پدرش، که از عشایر فارس بود، به استخدام ژاندارمری در آمد و سپس به ارتش منتقل شد. او از جاذبه ای خاص برخودار بود، از این رو علی تحت تأثیر پدر از کودکی به ارتش علاقه مند شد.

او به همراه پدر و خانواده، مانند دیگر خانواده های نظامیان، از شهری به شهری مهاجرت می کرد. شهرهای مشهد، گرگان، شاهرود، آمل، گنبد و سرانجام گرگان محل پرورش وی شدند. او سال ششم متوسطه را در تهران گذراند و در سال 1342 موفق به اخذ دیپلم گردید. او در سال 1343 در کنکور دانشکده افسری شرکت کرد و پذیرفته شد. علی از بدو ورود به دانشکده به جدیت در درس و پای بندی به مذهب شهرت یافت. و سرانجام در مهرماه 1346 در رسته توپخانه دانش آموخته شد و با درجه ستوان دومی وارد ارتش گردید. او پس از طی دوره آموزشی در شیراز و اصفهان به لشگر تبریز و سپس لشگر زرهی کرمانشاه منتقل شد. او در سال 1350 برای گذراندن دوره آموزش زبان انگلیسی به تهران آمد و پس از پایان کلاس و جدیت در تحصیل سرانجام خود از استادان زبان انگلیسی شد.ستوان یک علی صیاد شیرازی تصمیم گرفت با دختر عمویش، خانم عفت شجاع ازدواج کند اما به دلیل این که محمود، عموی علی، از مخالفان شاه بود، ساواک با این ازدواج موافقت نکرد، اما سرانجام در اثر اصرار علی، ارتش با این وصلت مبارک موافقت کرد. علی در سال 1352 به دلیل لیاقت ها و دقت هایش در کار، برای تکمیل تخصص های توپخانه از طرف ارتش به آمریکا اعزام شد تا دوره هواسنجی بالستیک را بگذراند. او این دوره آموزشی را در شهر فورت سیل از ایالت اوکلاهما، در منطقه ای نظامی، با موفقیت طی کرد. در این دوره فشرده ستوان همچون مبلغی مذهبی به دعوت آمریکاییان به اسلام می پرداخت و در مجالس بحث و مناظره آنان شرکت می کرد. او در بین آشنایان جدیدش به مرد مذهبی مشهور شد. او پس از گذراندن دوره، با تخصصی جدید و روحیه ای با نشاط به ایران مراجعت کرد. ارتش برای استفاده از دانش نظامی ستوان، او را در سال 1353 به اصفهان ـ مرکز توپخانه ـ منتقل کرد. علی در اصفهان با یافتن دوستان جدید مطالعات مذهبی خود را پی گرفت و شخصیت سیاسی خویش را در این دوره قوام بخشید. او در نامه ای که برای سرگرد محمد مهدی کتیبه، یکی از افسران مذهبی، ارسال کرد این جمله را نوشت: «در مورد برنامه های مذهبی بحمدالله پیش می رویم مخصوصاً در آن قسمت که می دانید». این جمله حساسیت ضد اطلاعات را برانگیخت و از آن پس وی تحت مراقبت قرار گرفت. آنها پس از تحقیق و مراقبت متوالی، او را «متعصب مذهبی» معرفی کردند و مراقبت از وی را شدت بخشیدند. جالب این است که هرکس از افسران را به مراقبت وی می گماردند یا تحت تأثیر روحیه او قرار می گرفت و گزارش مثبت برای او رد می کرد یا صیاد را از مراقبت و مأموریت خود خبر می داد و یا از اول با چنین مأموریتی مخالفت می کرد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه شهید علی صیاد شیرازی

دانلود مقاله معرفی یاران شهید امام حسین علیه السلام

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله معرفی یاران شهید امام حسین علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله معرفی یاران شهید امام حسین علیه السلام


دانلود مقاله معرفی یاران شهید امام حسین علیه السلام

عمربن سعد نزدیک به یاران امام شد و ذوید(1) را صدا کرد و گفت: پرچم را نزدیک آر، او پرچم را نزدیک آورد، پس عمربن سعد تیر را بر کمان نهاد و به سوى یاران امام انداخت و گفت: گواه باشید که من اول کسى بودم که به سوى آنان تیر انداختم!! سپس دیگران نیز تیر بر کمان نهاده و اصحاب امام را نشانه رفتند(2)، که بعد از این اقدام، کسى از یاران امام حسین علیه‏السلام نماند که از آن تیرها به او اصابت نکرده باشد، و همین امر باعث شد تا پنجاه تن از یاران امام حسین علیه‏السلام به شهادت برسند.(3)

عمربن سعد نزدیک به یاران امام شد و ذوید را صدا کرد و گفت: پرچم را نزدیک آر، او پرچم را نزدیک آورد، پس عمربن سعد تیر را بر کمان نهاد و به سوى یاران امام انداخت و گفت: گواه باشید که من اول کسى بودم که به سوى آنان تیر انداختم!! سپس دیگران نیز تیر بر کمان نهاده و اصحاب امام را نشانه رفتند، که بعد از این اقدام، کسى از یاران امام حسین علیه‏السلام نماند که از آن تیرها به او اصابت نکرده باشد، و همین امر باعث شد تا پنجاه تن از یاران امام حسین علیه‏السلام به شهادت برسند.

پس امام علیه‏السلام به یارانش فرمود: این تیرها فرستادگان این جماعت است! بپا خیزید و بشتابید به سوى مرگى که از آن چاره‏اى نیست، خداى شما را بیامرزد.

پس اصحاب آن حضرت قسمتى از روز را پیکار کردند تا آن که گروه دیگرى از یاران امام شهید شدند.(4)

نام‌هاى شهداى حمله اول

ابن شهر آشوب تعداد شهداى اصحاب امام را در حلمه اول، چهل نفر ذکر کرده است که نام بیست و هشت نفر از آنها را برده است و سپس مى‏گوید: ده نفر آنها از موالى حسین علیه‏السلام و دو نفر از موالیان امیرالمؤمنین بوده‏اند(5)، ولى ما براى آوردن ترجمه مختصرى از هر کدام آنها، در اینجا نام‌هاى آنان را از کتاب «ابصار العین» سماوى ذکر مى‏کنیم، که بعضى از آنان بر اساس نقل دیگران در حمله اول شهید نشده‏اند و موارد اختلاف ذیلا مذکور گردیده است:

1 - ادهم بن امیه:از شیعیان بصره بود که در خانه ماریه(6) اجتماع مى‏کردند، او با یزید بن ثبیط از بصره به مکه آمد و به امام علیه‏السلام پیوست.(7)

2 - امیْ بن سعد: او از اصحاب امیرالمؤمنین علیه‏السلام و از تابعین و ساکن کوفه بوده، و چون از آمدن امام حسین علیه‏السلام به کربلا آگاهى یافت، در ایام مهادنه(8) به خدمت امام حسین آمد.(9)

3 - بشر بن عمر: او از تابعین بود و دلاورى فرزندان او در جنگ‌ها معروف است، در ایام مهادنه به خدمت امام علیه‏السلام آمد.(10)

4 - جابر بن حجاج: جابر از یاران شجاع امام حسین علیه‏السلام بوده و قبل از ظهر روز عاشورا به شهادت رسید.(11)

5 - حباب بن عامر: او در کوفه سکونت داشته و از شیعیان است، و با مسلم بن عقیل بیعت کرده و در بین راه به امام علیه‏السلام ملحق گردید.(12)

6 - جبلة بن على: از شجاعان کوفه و از ابتداى امر با مسلم بود و سپس نزد امام حسین علیه‏السلام آمد.(13)

7 - جنادة بن کعب: از مکه مصاحب امام بود و او و خانواده‏اش به همراه امام به کربلا آمدند.(14)

8 - جندب بن حجیر کندى: او از بزرگان و سرشناسان شیعه و از اصحاب امیرالمؤمنین علیه‏السلام بود، و در بین راه قبل از برخورد امام با حربن یزید به خدمت آن حضرت رسید و به کربلا آمد. اهل سیر گفته‏اند که او در آغاز جنگ به شهادت رسید، بعضى فرزند او حجیر بن جندب را گفته‏اند که در همان آغاز حمله شهید شدند ولى ثابت نشده است که با پدرش شهید شده باشد.(15)

9 - جوین بن مالک: او شیعه و در میان قبیله بنى تمیم بوده است، و با آنان براى جنگ با امام حسین علیه‏السلام بیرون آمد! و چون ابن سعد شرط‌ هاى امام را نپذیرفت، او نیز همانند گروه دیگرى دست از سپاهیان کوفه کشیده و شب هنگام(16) به سوى اردوى امام کوچ کرد.(17)

10 - حارث بن امرئ القیس: او از شجاعان بنام بود و شهرتى در جنگ‌ها به دست آورده بود، و با سپاه عمر بن سعد به کربلا آمده بود! و چون آنها کلام امام حسین علیه‏السلام را نپذیرفتند، به امام پیوست.(18)

11 - حارث بن نبهان: پدر او نبهان - بنده حمزة بن عبدالمطلب - سوارى شجاع بود، و فرزندش حارث از پیوستگان به امام على و امام حسن علیه‏السلام بود و یا امام حسین علیه‏السلام به کربلا آمد و شهید شد.(19)

12 - حجاج بن بدر: او اهل بصره است، و همان کسى است که پاسخ نامه امام علیه‏السلام را از بصره به خدمت امام در کربلا آورد؛ این نامه را امام به مسعودبن عمر نوشته بودند، و حجاج بن بدر با امام بود تا در اولین حمله پیش از ظهر عاشورا به شهادت رسید، و بعضى شهادت او را بعد از ظهر ضمن مبارزه ذکر کرده‏اند.(20)

13 - حلاس بن عمرو: او و برادرش نعمان از اصحاب امیرالمؤمنین علیه‏السلام هستند و حلاس در کوفه فرمانده نیروهاى آن حضرت بوده است. او ابتدا با سپاه عمربن سعد به کربلا آمده بود و چون عمربن سعد شرائط امام را نپذیرفت او شبانه به اردوى امام حسین علیه‏السلام پیوست.(21)

14 - زاهر بن عمرو: شجاعى با تجربه و دلاورى مشهور و از دوستان معروف اهل‌بیت بود، او از یاران عمرو بن الحمق - صحابى معروف - بشمار مى‏رفت، و چون زیاد بن ابیه در طلب عمرو بن الحمق برآمد، زاهر با او بود و در قول و فعل با او مصاحبت داشت، آنگاه که معاویه عمرو را تعقیب مى‏کرد، در تعقیب زاهر نیز بود، و سرانجام عمرو بن الحمق به دست معاویه به قتل رسید و زاهر خود را پنهان مى‏کرد، و در سال شصت هجرى چون مناسک حج را بجاى آورد، با امام علیه‏السلام ملاقات کرد و همراه امام به کربلا آمد.(22)

15 - زهیر بن سلیم: انگاه که سپاه کوفه تصمیم به جنگ با امام علیه‏السلام گرفتند، او از جمله کسانى بود که شب عاشورا به خدمت امام آمد و به اصحاب آن حضرت پیوست(23) و همانند مشتاقان جنگید تا این که در حمله اول شهید شد و بعد از رسیدن به فیض شهادت به فیض دیگرى نیز نائل آمد و آن این که در زیارات ناحیه مقدسه سلام بر او آمده است.(24)

عبدالله بن عمیر گفت: به خدا سوگند من مشتاق جهاد با اهل شرک هستم و امیدوارم جنگ با این جماعت که با پسر دختر پیامبرشان مى‏جنگید، کمتر از جهاد با مشرکین از نظر ثواب، نباشد. پس نزد همسرش ام وهب آمد و او را از این ماجرا آگاه و تصمیم خودش را گوشزد کرد، همسرش گفت: درست اندیشیده‏اى، خداوند تو را به بهترین راه‌ها و درست‏ترین اندیشه‏ها راهنمایى کند، همین کار را بکن و مرا نیز با خود ببر.

16 - سالم (غلام عامر بن مسلم ): او غلام عامر بود و در بصره سکونت داشت، و عامر از شیعیان آن شهر بشمار مى‏رفت، و هنگامى که یزید بن ثبیط با فرزندان خود و برخى دیگر در مکه به خدمت امام علیه‏السلام آمدند، این دو نیز به همراه آنها به امام ملحق و با او به کربلا آمدند.(25)

17 - سالم بن عمرو: او اهل کوفه و از شیعیان بود، و در ایام مهادنه که هنوز کار امام علیه‏السلام با سپاه کوفه به جنگ نیانجامیده بود، به کربلا آمد و به اصحاب امام ملحق شد.(26)

18 - سوار بن ابى حمیر: او نیز قبل از شروع جنگ به امام و یارانش ملحق شد، و در حمله اول مجروح گردید. او را سپاه کوفه اسیر کرده و نزد عمربن سعد بردند، عمربن سعد خواست او را به قتل برساند، خویشان او که در سپاه کوفه بودند از ابن سعد خواستند که او را آزاد نماید، و چون او مجروح شده بود پس از شش ماه به شهادت رسید و در عبارت زیارت ناحیه آمده است: «السلام على الجریح المأسور سوار بن ابى حمیر الفهمى».(27)

19 - شبیب بن عبدالله: او دلاورى شجاع بود که با سیف و مالک فرزندان سریع به اردوى امام علیه‏السلام پیوسته است و قبل از ظهر روز عاشورا از جمله کسانى بودکه در حمله اول شهید شدند.(28)

20 - عائذ بن مجمع: او به همراه پدرش مجمع بن عبدالله در بین راه به امام علیه‏السلام ملحق شد و حر بن یزید خواست نگذارد، امام علیه‏السلام فرمود: اینها یاران منند و نباید آنها را از این کار بازدارى.

آنها به امام علیه‏السلام ملحق شدند و راهنماى آنها طرماح بود؛ و صاحب «حدائق» او را در شمار شهداى حلمه اول ذکر کرده و دیگران گفته‏اند با پدرش در یک جا شهید شدند و این قبل از حلمه اول در آغاز جنگ بوده است.(29)

21 - عامر بن مسلم: از اهل بصره و از شیعیان بود، به همراه غلامش سالم با یزید بن ثبیط از بصره به مکه آمده و به امام علیه‏السلام ملحق گردید.(30)

22 - عبدالله بن بشیر: او از مشاهیر دلاوران و از حامیان حق بشمار مى‏رفت، نام او و پدرش در جنگ‌ها مشهور است؛ عبدالله بن بشیر با لشکر عمر بن سعد به کربلا آمد و قبل از شروع قتال به امام علیه‏السلام پیوست و در اولین حمله قبل از ظهر عاشوار به شهادت رسید.(31)

23 - عبدالله بن یزید: او به همراه پدرش از بصره به مکه آمد و به خدمت امام علیه‏السلام رسید، سپس به همراه آن حضرت به کربلا آمده است.(32)

24 - عبیدالله بن یزید: او نیز به همراه پدرش یزید بن ثبیط و برادش و گروهى دیگر از اهل بصره در مکه به امام علیه‏السلام ملحق شدند.(33)

25 - عبدالرحمن بن عبد الرب: او از اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و از مخلصین اصحاب امیرالمؤمنین علیه‏السلام است، هنگامى که على علیه‏السلام در رحبه کوفه از مردم خواست کسى که در غدیر خم حاضر بوده و حدیث غدیر را شنیده بپاخیزد و شهادت دهد، او به همراه گروهى دیگر برخاسته و گفتند: از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم شنیدیم که مى‏فرمود: «خداى عزوجل ولى من است و من ولى مؤمنین، پس هر کس من مولاى او هستم على مولاى اوست، خدایا دوست بدار کسى را که او را دوست مى‏دارد و دشمن بدار کسى که او را دشمن مى‏دارد»؛ على علیه‏السلام او را تربیت کرده و قرآن تعلیم او نموده؛ او از مکه همراه امام حسین علیه‏السلام بوده و به کربلا آمده است.(34)

26 - عبدالرحمن بن مسعود: او و پدرش از معروفین شیعه و از شجاعان مشهور بودند، با عمربن سعد به کربلا آمدند و قبل از آغاز جنگ به خدمت امام حسین علیه‏السلام رسیدند و بر او سلام کردند و نزد امام مانده و در حمله اول به شهادت رسیدند.(35)

27 - عمر بن ضبیعه(36): او سوارى پیشتاز بود که با عمربن سعد به کربلا آمد و بعد به حلقه یاران امام علیه‏السلام پیوست.(37) این حجر در «اصابه» گفته است که عمرو بن ضبعه از نام آوران جنگ‌ها و مردى شجاع بوده است و افتخار درک رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را دارد.(38)

28 - عمار بن حسان: از شیعیان مخلص و از شجاعان معروف بود، پدرش حسان از اصحاب امیرالمؤمنین علیه‏السلام بود و در جنگ‌هاى جمل و صفین در راه دفاع از آن حضرت مبارزه کرد و شهید گردید. عمار از مکه در خدمت امام حسین علیه‏السلام بود و از آن حضرت جدا نشد تا در روز عاشورا در حمله اول به فیض شهادت نائل آمد.(39)

29 - عمار بن سلامه: از اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و از یاران على علیه‏السلام در جنگ‌ها بود، و هنگامى که براى جنگ جمل همراه حضرت مى‏رفتند از آن حضرت سؤال کرد: وقتى با اصحاب جمل روبرو شدى چه خواهى کرد؟ امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود: آنها را به خدا و طاعت او دعوت مى‏کنم و اگر خوددارى کردند با آنها جنگ خواهم‏کرد، عمار گفت: آن کس که مردم را به سوى خدا خواند هرگز مغلوب نگردد. عمار بن سلامه در کربلا به خدمت امام حسین علیه‏السلام آمد و در حمله او شیهد شد.(40)

30 - قاسم بن حبیب الأزدى: او از شیعیان کوفه بود و با سپاه عمر بن سعد به کربلا آمد، و قبل از آغاز جنگ به اردوى امام علیه‏السلام پیوست.(41)

فهرست مطالب:

شهادت اصحاب امام علیه السلام

نام‌هاى شهداى حمله اول

نزول نصر

استغاثه

نام‌هاى سایر شهدا

آخرین نماز

شامل 31 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معرفی یاران شهید امام حسین علیه السلام

دانلود مقاله مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری


دانلود مقاله مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری

 

بحث انتظار و ظهور مهدی موعود ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ از ابعاد گوناگونی مورد چالش قرار گرفته‌ است؛ از جمله:
1. مهم‌ترین فلسفه‌ای که برای تحقّق قیام مهدی برشمرده‌اند، تحقّق عدالت فراگیر و گسترده است. با توجّه به این‌که یکی از علل ضرورت معاد نیز همین ضرورت تحقّق کامل است و با توجّه به این‌که دنیا فقط دارگذر، و اصل و مقصد نهایی، آخرت است، دیگر تحقّق عدالت فراگیر در دنیا چه ضرورتی دارد و چرا باید در این دنیا انتظارف عدالت داشته باشیم؟
2. در آیات و احادیث برای برخی اعمال جایگاه خاصی قائل شده‌اند: نماز ستون دین دانسته شده، و امربه معروف و نهی از منکر، مایه قوامف بقیه احکام، و... . در این میان انتظار فرج، افضل اعمال شمرده شده است. چرا انتظار، چنین جایگاهی دارد؟ به ویژه اگر توجّه کنیم که در بقیه موارد، فعل ایجابی و اقدام صورت می‌گیرد؛ اما ظاهراً انتظار، فعل سلبی و اقدام نکردن و منتظر ماندن است. چگونه کاری نکردن مهم‌ترین و برترین کار دانسته شده است؟
3. یکی از مباحثی که امروزه جدّی مطرح می‌شود، بحث جهانی‌شدن است و می‌دانیم حکومت مهدی(عج) نیز حکومت جهانی است. قیام او فلسفه‌ای جهانی دارد و الگوی اسلامی جهانی‌شدن را می‌توان همان حکومت مهدی(عج) دانست. اگر از این زاویه نگریسته شود، آیا جهانی‌شدن رنگ و بوی دیگری نخواهد گرفت و در آن صورت، وظیفه ما در قبال آن‌چه امروزه به صورت جهانی‌شدن مطرح شده، چیست؟
گذشته از این‌گونه پرسش‌ها که در خصوص اصل مهدویت و انتظار مطرح است، خود مفهوم انتظار، در درون خود نیز با چالش‌هایی جدّی مواجه است که شاید مهم‌ترین آن‌ها این باشد که با توجه به این‌که در احادیث آمده ظهور، زمانی رخ می‌دهد که جهان پر از ظلم شده باشد، آیا هرگونه تلاش اصلاحی عملاً ظهور را به تاخیر نمی‌اندازد؟ اگر باید منتظر ظهور بود، پس باید از اقدامات اصلاحی دست برداشت و این به معنای نفی وظایف اجتماعی است که در دین بر دوش انسان گذاشته شده است (نظیر امر به معروف و نهی از منکر)، و اگر قرار است به آن وظایف عمل کنیم، دیگر چگونه می‌توان منتظر بود؟ به بیان دیگر اگر قرار است سیر بشر با این اصلاحات ما، سیر تکاملی باشد، این سیر به همین ترتیب به آخر می‌رسد و دیگر چه نیازی به ظهور مهدی؟
این‌ها و سؤالاتی از این دست، نگاهی دوباره و عمیق به مسأله مهدویت در اسلام را می‌طلبد که می‌توان کلّ مسأله را در این جمله خلاصه کرد: از ما خواسته شده: انتظار ظهور و قیام مهدی(عج) را داشته باشیم،‌ و مسأله ما این است که چرا و چگونه؟
در این مقاله قصد داریم با استفاده از اندیشه‌های شهید مرتضی مطهری پاسخ این سؤال را به دست آوریم.
سؤال از چرایی، دوگونه پاسخ می‌تواند داشته باشد: یک بار، سؤال چرایی، سؤال از علل شیء است و این‌جا باید به تبیین فلسفه مهدویت پرداخت؛ یعنی سؤال از این‌که چرا باید منتظر بود، به این برمی‌گردد که چرا قیام مهدی ضرورت دارد که انتظار آن ضرورت داشته باشد؟ پاسخ دیگر، پاسخ از طریق نتایج (معلولات شیء) است؛ یعنی باید منتظر بود؛ زیرا منتظر بودن، این آثار را برای ما به همراه دارد؛ امّا بحث از چگونگی، بین این دو نحوه چرایی قرار می‌گیرد. این بحث از طرفی متفرّع بر فلسفه مهدویت است؛ زیرا برای معلوم شدن چگونگی انتظار ابتدا باید متعلَّق آن معلوم شود. روشن است که انتظار حمله دشمن را داشتن، چگونگی‌ای غیر از انتظار ورود میهمان داشتن را اقتضا می‌کند. این‌جا پس از شناخت ضرورت و فلسفه قیام موعود جهانی است که می‌توان به این پرداخت که این قیام چگونه تحوّلی در تاریخ و جامعه بشری است و چگونه انتظاری را از ما می‌طلبد. از طرف دیگر، زمانی می‌توان سخن از آثار و نتایج این انتظار به میان آورد که چگونگی این انتظار معلوم شده باشد تا بگوییم چنین انتظاری چنان ثمره‌ای خواهد داشت.
بدین ترتیب بحث را در سه بخش ادامه می‌دهیم: در بخش اوّل (فلسفه مهدویت و ضرورت انتظار) و سوم (ثمرات انتظار)، درباره چرایی انتظار سخن خواهیم گفت و در بخش دوم (نحوه انتظار و وظیفه ما) در خصوص چگونگی آن.
بخش اوّل: فلسفه مهدویت و ضرورت انتظار
در فلسفه اسلامی، قاعده‌ای به نام قاعده تلازم حد و برهان وجود دارد. به اقتضای این قاعده، هرگونه برهانی که بر مساله‌ای اقامه شود، به شناخت (حد) بهتر آن خواهد انجامید و بالعکس. (ابراهیمی دینانی، 1372: ج 3، ص 240 ـ 249). این بحث ما نیز بر همین روش مبتنی است؛ یعنی اگر بخواهیم شناخت مناسبی از مهدویت به دست آوریم، یک راه این است عللی که ضرورت مهدویت را ایجاب کرده، بررسی کنیم. به نظر می‌رسد مهم‌ترین دلیل ضرورت موعود جهانی، همان فلسفه بعثت انبیا است که فلسفه خلقت نیز هست (مطهری، 1372 الف، ص 69 ـ 73). فلسفه خلقت، عبادت و عبودیت است که حقیقت عبودیت، تقرب به خدا است و فلسفه بعثت نیز طبق آیات متعدّدی از قرآن کریم، توحید و عدالت اجتماعی معرّفی شده که مطابق شرح دقیق شهید مطهری، عدالت نیز برای توحید است (همان: ص 74 ـ 85)، و مهم‌ترین ضرورت قیام موعود جهانی نیز پرکردن زمین از عدل و قسط است؛ امّا چنان‌که گفته شد، اگر قرار است عدالت کامل در آخرت محقّق شود، دیگر چه اصراری هست که در دنیا هم محقق شود؟ پاسخ به این سؤال، به نوع نگاه ما به انسان، عدالت و آخرت برمی‌گردد که در چند بند توضیح می‌دهیم:
1. جایگاه انسان در نظام آفرینش:
از منظر قرآن کریم، انسان به زمین نیامده که در زمین بماند؛ بلکه آمده تا مسیر حرکت به سوی خدا را طی کند و به مقام شایسته خویش که همان مقام خلیفه اللّهی است برسد؛ یعنی مظهر صفات خدا گردد. انسان، آن‌گونه که ملائکه پنداشتند، فقط موجودی نیست که در زمین فساد و خونریزی کند؛ بلکه سکّه وجودش، روی دیگری دارد که همان فلسفه آفرینش او است و در واقع آن‌چه در انسان اصالت دارد، همان ارزش‌های متعالی وجود او است (همان، ص 52 ـ‌ 54).
2. اصل فطرت:
با توجّه به مطلب پیشین، انسان موجود خنثا نیست که صرفاً تحت تاثیر عوامل خارجی واقع شود؛ بلکه در ذات خود، شخصیت واقعی و جهتگیری حقیقی به سمت کمال دارد که این جهتگیری، همان فلسفه اصلی وجود او است و امری است که می‌توان روی آن سرمایه‌گذاری کرد (مطهری، 1375). این سرمایه اوّلیه به قدری اهمیت دارد که وجود هرگونه باطلی کاملاً تبعی و طفیلی این سرمایه حق است و در عالم، باطل محض وجود ندارد؛ بلکه همه باطل‌ها در اثر افراط و تفریط در حق پدید می‌آیند و هویت مستقلی ندارند (مطهری، 1372 ب، ص 35 ـ 37). به بیان دیگر، انسان یک ظرف خالی محض نیست که از بیرون و تحت تاثیر عوامل خارجی پر شود؛ بلکه بذر یک سلسله بینش‌ها وگرایش‌ها در نهاد او نهفته است و بدین سبب انسان باید پرورش داده شود، نه این‌که مانند یک مادّه صنعتی، ساخته شود (مطهری، 1371: ص 35).
3. رابطه فرد و جامعه: در اسلام، هم فرد اصالت دارد و هم جامعه. دیدگاه اسلام نه اصالت فردی محض است که جامعه را فقط اعتباری و قراردادی بداند، نه اصالت جمعی صرف است که هیچ‌گونه اصالت و هویتی برای فرد قائل نباشد؛ بلکه باید گفت:

 

افراد انسان که هر کدام با سرمایه‌ای فطری و سرمایه‌ای اکتسابی از طبیعت، وارد زندگی اجتماعی می‌شوند، روحاً در یک‌دیگر ادغام می‌شوند و هویت روحی جدید که از آن به روح جمعی تعبیر می‌شود، می‌یابند. این ترکیب یک نوع ترکیب طبیعی مخصوص به خود است که برای آن شبیه و نظیری نمی‌توان یافت. این ترکیب از آن جهت که اجزا در یک‌دیگر تاثیر و تأثّر عینی دارند و موجب تغییر عینی یک‌دیگر می‌گردند و اجزا هویت جدیدی می‌یابند، ترکیب طبیعی و عینی است؛ امّا از آن جهت که کل و مرکّب به عنوان یک واحد واقعی وجود ندارد، با سایر مرکّبات طبیعی فرق دارد؛ یعنی در سایر مرکّبات طبیعی، ترکیب، ترکیب حقیقی است؛ ‌زیرا اجزا در یک‌دیگر تاثیر و تاثّر واقعی دارند و هویت افراد هویتی دیگر می‌گردد و مرکّب هم یک واحد واقعی است؛ یعنی صرفا هویتی یگانه وجود دارد و کثرت اجزا تبدیل به وحدت کل شده است؛ امّا در ترکیب جامعه و فرد، ترکیب، ترکیب واقعی است؛ زیرا تاثیر و تأثّر و فعل و انفعال واقعی رخ می‌دهد و اجزای مرکّب که همان افراد اجتماعند، هویت و صورت جدید می‌یابند؛ امّا به هیچ وجه، کثرت تبدیل به وحدت نمی‌شود و انسان اکمل به

شامل14صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری