اختصاصی از
یاری فایل مقایسه سلامت روان شاعران با سایر افراد غیر شاعر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فرمت فایل:word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات :75
فهرست مطالب :
فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت وضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
سوالات پژوهش
فرضیه های پژوهش
تعاریف
تعریف نظری:
تعریف عملیاتی:
تعاریف سلامت روان
ویژگی های افراد دارای سلامت روان
سلامت روانی در دوره های مختلف زندگی
5- سلامت روانی میانسالان:
6- سلامت روانی دوران پیری:
سلامت روانی براساس دیدگاه های مختلف روانشناسی
"مکتب روانکاوی"
"مکتب روان تحلیل گری"
"مکتب روانی-اجتماعی"
"مکتب انسان گرایی"
"مکتب رفتارگرایی"
"مکتب شناختی"
"مکتب هستی گرایی"
هدف سلامت روانی
عوامل مؤثر بر سلامت روانی
اصول سلامت روانی
ویژگی ها ومعیارهای سلامت روان را می توان اینگونه برشمرد:
درباب تأثیر شعر
کا تا رسیس
شعر و سلامت روان
روانشناسی هنرمند
پژوهش های انجام شده
فصل سوم
"روش پژوهش"
طرح پژوهش
جامعه، نمونه، روش نمونه گیری
ابزار اندازه گیری
"اعتبار و روایی"
SCL-25"توصیف ابعاد مقیاس
روند اجرا و جمع آوری اطلاعات
مقدمه
"تجزیه و تحلیل داده ها"
فصل چهارم
فصل پنجم
"بحث و نتیجه گیری"
خلاصه و نتیجه گیری
بحث و جمع بندی
محدودیت ها
پیشنهادات
منابع فارسی :
منابع لاتین :
مقدمه
سلامت روان به دلیل وجود پیشگیری از اختلالات و نیز ایجاد کردن زمینه برای شناخت و ایجاد معیارهای سلامت روان در افراد جامعه مورد توجه و قابل بررسی است. از سویی کارآمدی، پیشرفت و سلامت افراد جامعه با گذر زمان پیشرفت و سلامت جامعه را در حد مطلوبی فراهم میکند. در این میان چون انسان مدام در حال تغییر است، تلاش برای شناسایی عوامل موثر در سلامت روان پایان ناپذیر می نماید. سلامت روان مقوله ای حائز اهمیت است، چرا که تأثیر روح و روان بر عملکرد جسمانی بر هیچکس پوشیده نیست. در این راه بزرگان ادبی و مذهبی ما از دیر باز بر مبحث سلامت روان تأکید داشته اند. مولوی می فرماید:
تن زجان وجان زتن مستور نیست لیک کس را دیدجان دستور نیست
از جمله عوامل مؤثر و ایجاد کننده سلامت روان هنر و در اینجا منحصراً شعر می باشد. افراد به وسیله بیان آنچه که می خواهند به شکل سمبولهای کلامی، نه تنها از انرژی منفی حاصل از افکار ناخوشایند خودآگاه و ناخودآگاه رهایی می یابند، بلکه دست به آفرینندگی زده اند و این یکی از ویژگی های افراد خودشکوفا ست، که به قول «راجرز» دارای بالاترین سطح سلامت روان هستند. پس تأثیر شعر در همین بدو امر در دو بحث کاتارسیس و خلاقیت سطح بالا در انسانگرایی مطرح می گردد. بیان احساسات در قالب شعر باعث میشود که فرد بتواند از بیرون به خود بنگرد یا به خودآگاهی دست یابد و حافظ می فرماید:
مروبه خانه ارباب بی مروت دهر که گنج عافیتت درسرای خویشتن است
باید توجه داشته باشیم که معیارهای سلامت روان با فرهنگ جامعه مرتبط است.از طرفی ایران سابقه طولانی و اصیل در زمینه ی ادبیات (نظم یا شعرونثر) دارد، و جدانشدنی بودن ارادت و علاقه به شعر از ایرانیان نشان می دهد که می توان از طریق شعر به پویایی افراد جامعه و ایجاد سلامت روان کمک کرد. ادبیات ایران در زمینه تعلیم و تربیت، حکمت، آموزش شیوه های کسب آرامش و رسیدن به کمال نکته ها دارد. بسیاری از نظریه پردازان مانند؛ یونگ، آدلر، آریه تی، و ریک نوشتند که : «علوم چقدر (poetry as therapy.2007)از مطالعه ی اشعاراطلاعات کسب می کنند ویاد می گیرند.»
نکته ای که مدام مرا متوجه خودش می کند این است که:«در روانکاوی تحولی رخ می دهد و این بر خلاف آنچه ممکن است خیلی ها تصور کنند، رسیدن به یک وضعیت استاندارد یا نرمال نیست، بلکه درست برخلاف آن، به گفته لکان، دستیابی به«تفاوت مطلق»است. یا به قول« فروغ فرخزاد»، (کسی که مثل هیچکس نیست) این کسی است که مثل هیچکس نیست زیرا که این شخص فقط و فقط مثل خودش است، با اشتیاق و ژوئی سانس[یک لذت مخرب،دردآور وکشنده]خاص خودش.»(کدیور،1381)و این بسیارارزشمند است که فرد خودش باشد.هنرمندان افرادی هستند که اشتیاقشان برای آفرینش، خود بودن و پویا بودن خلل ناپذیر است. درپی همین آفرینش است که سلسله ای از سازندگی و خوشایندی را در روان و پیکره ی جان افراد جامعه ایجاد می کنند.«شعر و شاعری در ایران از تاریخچه ای بس درخشان برخورداراست و بر تارک آن شعر عرفانی خودنمایی می کند. کاربرد شعر نشان از ابزاری در جهت زنده نگه داشتن فرهنگ این مرز و بوم است که مدام آماج حمله ی وحشیانه بوده و نیز وسیله ای برای والایش جمعی و انتقال مفاهیم عمیق فکر و فلسفه ایرانی نسبت به ضرورت تاریخی و حتی جغرافیایی. شعر فارسی زمینه ساز یک وحدت اجتماعی-فرهنگی بوده و پیام خویش را در هر زمان به بهترین وجه ارائه نموده است.»(مؤمن زاده، 1378) در اشعار فارسی می توان هزاران بیت و شعر را سراغ گرفت که هریک با واسطه و بی واسطه به یکی از معیارهای سلامت روان اشاره می کنند. شاعران به عنوان فرهنگ سازان و پیام رسانان مهمترین افراد به وجود آورنده ی سلامت در حیطه ی روان به شمار می روند و خود به عنوان الگوهایی در جامعه مورد توجه معنوی و انسانی ِ بشر امروزند. این بیت از شاعر بزرگوار "ابن یمین فریومدی" عیان میکند که این توجه درخور بوده و خواهد بود:
«من بعون رأی پیر و قوت بخت جوان عرضه کردم شعر و زو دیدم هزاران تربیت»
اهمیت وضرورت پژوهش
در حال حاضر که به مراتب زندگی نسبت به گذشته ماشینی و پیچیده تر شده و سرعت تحول در تمام شئون زندگی دیده می شود (مثلاً شیوه های برقراری ارتباط)و از طرفی مشکلات مادی هست و وقت کمتری برای پرداختن به خود نیز، افراد را از تعادل دور می کند، مسئله ی سلامت روان اهمیت بیشتری یافته است.آن هم متناسب با شرایطی که انسان امروزی در آن زیست می کند. از آنجا که هنر هرگز کهنه و قدیمی شدنی نیست و در مسیر این تحولات برق آسا، همچنان بر قله ی اهمیت و صداقت قرار دارد، و در زمینه ی تأثیر هنر(شعر) در رفع اختلالات و ایجاد سلامت روانی نکته هایی داریم، و چه بسا در این هنر ارزنده متاع ها نهفته است برای ارتباط بهتر و نزدیکتر با بعد روحی و روانی خود و در نتیجه شناخت خود، می توان افراد را با هنر و شعر تجهیز کرد تا بتوانند تعادل و رشد روحی و روانی و سلامت خود را حفظ کنند. افراد خلاق و در درجه ی اهمیت بیشتر منادیان فرهنگ جوامع مانند شاعران به عنوان الگوهایی در نظرگرفته می شوند و به گفته ی شاعرارزنده ی میهن"سهراب سپهری" «شاعران وارث آب وخرد و روشنی اند.»، پس با شناخت شیوه های رفتار و سلوک این بزرگان و متناسب کردن این رفتارها در اکثر اقشار جامعه می توان در بهبود و بهترعمل کردن در زندگی خود گامی چند برداریم. این بیت زیبا از استاد سخن "ابن یمین فریومدی" نشان دهنده ی عظمت ضمیر شاعران است: «گنجها یافته ام در دل ویران ز هنر زانکه بحریست ضمیرم که سراسر گهر است»
تعاریف سلامت روان
«فرهنگ بزرگ لارو س» بهداشت روانی را چنین تعریف می کند: « استعداد روان برای هماهنگ ، خوشایند و مؤثر کار کردن ، برای موقعیت خیلی دشوار انعطاف پذیر بودن و برای بازیابی تعادل خود توانایی داشتن .(گنجی، 1385) در سال 1948 کمیسیون مقدماتی سومین کنگره ی جهانی بهداشت روانی ، برای بهداشت روانی یک تعریف دو قسمتی ارائه می دهد: 1- بهداشت روانی حالتی است که از نظر جسمی ، روانی وعاطفی، در حدی که با بهداشت روانی دیگران انطباق داشته باشد ، برای فرد مطلوب ترین رشد را ممکن می سازد ؛ 2-جامعه ی خوب جامعه ای است که برای اعضای خود چنین رشدی را فراهم می آورد، و در عین حال رشد خود را تضمین می کند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان می دهد. (کلویته،1968. به نقل از شاهرخی، 1386) لازم است به یک نکته اشاره نماییم. سه واژه ی بهداشت روانی ، سلامت روانی وبهزیستی گرچه دارای معنای متفاوتی هستند، ولی در مواردی به جای یکدیگربه کار می روند.(شاملو، 1378) براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی به نقل ازکمیته اصلاح شناسی وطبقه بندی ادهاک (2002.م) بهداشت حالتی از بهزیستی جسمانی روانی اجتماعی کامل ونه تنها عدم ناتوانی تعریف شده است.این تعریف بر جنبه ی مثبت بهداشت تأکید دارد. به این معنی که تندرستی و سلامتی نبود ناتوانایی نیست و به خودی خود یک هدف است. (ویژه نامه ی بهداشت روانی. به نقل ازقنبری، 1385) در حال حاضر با توجه به نظریه های روانشناسی در مورد سلامت روان می توان این مفهوم را به سه شکل تعریف کرد: 1- تعاریفی که بر خودآگاهی در برابر خود فریبی تأکید دارند. این نوع نظریات معتقدند که فردی دارای سلامت روان است که نسبت به خود آگاهی داشته باشد. این تعریف درهمان گفته ی قدیمی ارسطو ریشه دارد که می گوید«خودت را بشناس». این خودآگاهی در زمینه ی اجتماعی، روانشناختی و فیزیولوژیکی و میزان توانایی های خود مد نظر است. نظریه های روانشناختی فروید، مک دوگال، کلی، هستی گرایی ونظریه های نقش عمدتا از این نوع هستند. 2- نظریه هایی که بر خود شکوفایی وتحقق خویشتن تأکید دارند. دراین نوع نظریه ها بر این اساس هستند که فرد دارای سلامت روانی می تواند استعدادهای بالقوه خود را شکوفا کند. نظریه های روانشناختی یونگ، آلپورت، مازلو و راجرز در مورد شخصیت از این نوع هستند. 3- تعاریفی که بر یکپارچگی با شبکه ی اجتماعی تأکید دارند. طبق این تعاریف و نظریات فرد برخوردار از سلامت روان کسی است که می تواند با نقش ها و سنن و آداب اجتماعی پیوندی یکپارچه و مداوم و صمیمانه برقرار کند. به عبارت دیگر به گونه ای رفتار می کند که با هنجارها و آداب و رسوم جامعه منطبق باشد. نظریه های اریکسون، آدلر و جامعه شناسی مانند دورکیم درمورد مفهوم سلامت روان از این نوع است.(خدارحیمی، 1375. به نقل از خدارحیمی، 1380) «لوینسون و همکارانش »در سال 1926.م سلامت روان را اینطور تعریف کرده اند: «سلامت روان عبارت است از این که فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف،محل زندگی، اطرافیان، مخصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد، چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت زمانی و مکانی خویش.» «کارل» می گوید: «سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطراف خودش به حداکثر امکان، به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و مؤثر به طور کامل شود.» طبق تعریف« واتسون »مؤسس مکتب رفتارگرایی «رفتار عادی نمودار شخصیت سالم انسان عادی است که موجب سازگاری او با محیط ودرنتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری او می شود.» نظر «گینزبرگ» در مورد بهداشت روانی عبارت است از: « تسلط و مهارت در ارتباط صحیح با محیط به خصوص در سه فضای مهم زندگی؛عشق، کار وتفریح.»(میلانی فر،1382) در تعریف بهداشت روانی دو تعریف مورد توجه قرار می گیرد: در تعریف اول منظور از بهداشت روانی عبارت است از ؛ رشته ای تخصصی از بهداشت عمومی که در زمینه های کاستن بیماری های روانی در یک اجتماع فعالیت می نماید و بررسی انواع مختلف اختلالات روانی و عوامل مؤثری که در بروز آنها نقش دارند در قلمرو کار این علم می باشد. شناخت طرز ایجاد اختلالات روانی، قدم اول برنامه ریزی برای اقدامات پیشگیری به حساب می آید. پس شناخت علت های به وجود آورنده ی اختلالات روانی وظیفه ی دست اندر کاران این رشته ، مطالعه ی راه های ازبین بردن علت های مزبور و یا غلبه بر آنها می باشد. با توجه به این که در بروز اختلالات روانی مجموعه ی عوامل زیستی-روانی-اجتماعی مورد توجه قرار گیرند. در تعریف دوم؛ بهداشت روانی به معنای سلامت فکر می باشد و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت روان است که خود می تواند نسبت به ایجاد سیستم با ارزشی در مورد ایجاد تحرک و پیشرفت تکامل در حد فردی، ملی و بین المللی نماید. زیرا وقتی سلامت روانی شناخته شد، نسبت به دستیابی به آن اقدام می شود و راه برای تکامل فردی و اجتماعی باز می گردد. (حسینی، 1379)
حالت روانی که ویژگی بارز آن سلامت و بهبود هیجانی(عاطفی) و نداشتن اضطراب و نشانگان مختل کننده ی زندگی و ظرفیت ایجاد رابطه ی حسنه و رضایت بخش با دیگران و مقابله ی مناسب با تنیدگی
و تناقضات زندگی می باشد.(کورسینی ،1999.به نقل از علی نیا کرونی.1382)
دانلود با لینک مستقیم
مقایسه سلامت روان شاعران با سایر افراد غیر شاعر