
دانلود پاورپوینت درس دوم مطالعات نهم
فرمت:ppsx
دانلود پاورپوینت درس دوم مطالعات نهم
دانلود پاورپوینت درس دوم مطالعات نهم
فرمت:ppsx
دانلود پاورپوینت درس دوم مطالعات هفتم
فرمت:ppsx
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
«بررسی مشکلات آموزش زبان دوم (عربی)»
((زهرا نظریان دبیر دبیرستانهای آموزشوپرورش ناحیة 5 شهر اصفهان))
چکیده
در این مقاله، موانع یادگیری زبان عربی در ابعاد دانشآموزی ـ اجتماعی ـ معلمان و نظام آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. عوامل مربوط به دانشآموز: کمبود انگیزه وسیلهای و یکپارچه ـ عدم تسلط بر پیشنیازهای این درس ـ قرار نگرفتن در محیطی که به زبان عربی تکلم میشود. از عوامل مربوط به معلمان ـ عدم تسلط آنان در مکالمه به زبان عربی ـ عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی و تأکید بیشازحد بر روش سخنرانی قابل ذکر است. از موانع اجتماعی میتوان به عدم اهمیت جامعه بر یادگیری زبان عربی ـ وجود نگرش منفی نسبت به عربزبانان و کمبود مؤسسات آموزشی زبان عربی در سطح شهر اشاره کرد. سرانجام از عوامل مربوط به نظام آموزشی میتوان محدود بودن ساعت درس عربی، وسعت مطالب مورد تدریس و تأکید بر یادگیری قواعد به منظور موفقیت در پاسخ به سؤالات کنکور و عدم تبیین هدفهای درس عربی برای معلمان و دانشآموزان را نام برد. علاوه بر موانع مذکور، روشهای عمده آموزش زبان عربی مورد بحث قرار گرفته و پیشنهاداتی به منظور رفع برخی از این موانع ارائه گردیده است.
انسان موجودی با ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و اخلاقی است و در هر یک از این ابعاد نیازهایی دارد. به منظور برآورده ساختن نیازهای خود ناچار گردید تا به صورت اجتماعی زندگی کند و در این شرایط نیاز به داشتن وسیله ارتباطی در حد بالایی احساس شد. ابتدا به زبان اشارهای روی آورد اما به دلیل محدودیتهای این زبان، به خلق زبان کلامی نیاز پیدا کرد و برای پاسخگویی آن به زبان کلامی و بعد هم نوشتاری پرداخت. این موضوع امروزه به حدی تنوع دارد که حدود 4000 زبان را میتوان در دنیای امروزی شناسایی نمود. (وزیرنیا، 1379).
تعدد زبانی و نمادهای نوشتاری و نیاز روزافزون انسانها در دهکده جهانی به برقراری ارتباط و استفاده از امکانات علمی، فنی و... یکدیگر، ضرورت یادگیری بعضی از زبانهای دنیا را بسیار حتمی نموده است. از جمله یادگیری زبان انگلیسی و عربی برای ایرانیان. این آموزش در آموزشوپرورش کشور ما از دوره راهنمایی به طور رسمی آغاز میشود و سالانه وقت زیادی از معلمان و دانشآموزان صرف یادگیری مسائل مختلف این زبانها به عنوان زبان خارجی میشود.
در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا نظام تعلیم و تربیت به اهدافی که در یادگیری زبانهای خارجی تعیین نموده است، دست مییابد؟ تا چه حد این اهداف با روشهای فعلی قابل دستیابیاند؟ موانع موجود کدامند؟ در این مقاله به برخی از موانع فعلی در یادگیری زبانهای خارجی در نظام آموزشوپرورش پرداخته شده است.
بدین منظور این موانع در چند مقوله زیر مورد بحث قرار میگیرند:
1ـ عوامل مربوط به دانشآموزان
2ـ عوامل مربوط به جامعه
3ـ عوامل مربوط به نظام آموزشی
4ـ عوامل مربوط به معلمان
بدیهی است که دانشآموزان محور مهمی از آموزشوپرورش را تشکیل میدهند و ویژگیهای آنان در تسهیل یا دشواری یادگیری تمام دروس مؤثرند. این ویژگیها در یادگیری دروسی که برای آنان تازگی دارند از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند بود. ویژگیهای دانشآموزان در دو حیطه شناختی و عاطفی با یادگیری دروس زبان خارجی مرتبط میشوند. از ویژگیهای شناختی آنان میتوان به هوش، تجارب و آموختههای گذشته اشاره کرد. هوش دانشآموزان در یادگیری تمامی دروس تأثیرگذار است. تجارب و آموختههای گذشته آنان در یادگیری دروس عربی و زبان انگلیسی به شکل خاصی نقش بازی میکند. بدین صورت که دانشآموزان در کلاس اول راهنمایی تقریباً بدون گذراندن هیچ درس پیشنیاز، یادگیری این دروس را آغاز میکنند و طبیعی است که عملکرد آنان در این دروس در مقایسه با دروس دیگر از جمله ریاضی، فارسی و... متفاوت و احتمالاً پایینتر باشد. تحقیقات مختلف از جمله تحقیق بلوم در چندین کشور دنیا نشان داده است که رفتارهای ورودی شناختی نقش مهمی در یادگیری آموزشگاهی دارند (سیف، 1379) بنابراین، یکی از موانع یادگیری دروس عربی و زبان انگلیسی فقدان رفتارهای ورودی شناختی کافی در دانشآموزان است.
در حیطه عاطفی و رفتارهای ورودی عاطفی میتوان به تجارب دانشآموزان که در سالهای قبل از یادگیری زبان عربی و انگلیسی از طریق اعضاء خانواده (خواهران و برادرانی که در دوره راهنمایی و دبیرستان تحصیل میکنند) و دوستان و... کسب میشوند، اشاره کرد.
به نظر میرسد که بیشتر دانشآموزان در هنگام ورود به کلاسهای این دو درس نگرش مثبتی نسبت به یادگیری آنها ندارند و احتمالاً یا دارای حالتی خنثی و یا منفی هستند.
با توجه به اینکه تحقیقات قبلی نقش رفتارهای ورودی عاطفی را در یادگیری دروس تقریباً 25 درصد بیان داشتهاند، لذا میتوان گفت که 25 درصد از علت پیشرفت یا عدمپیشرفت دانشآموزان در این دروس به رفتارهای ورودی عاطفی آنان مربوط میباشد. (بلوم به نقل از سیف، 1363).
عامل دوم در زمینه رفتارهای ورودی عاطفی به انگیزه دانشآموزان بر میگردد. در واقع هیچ فردی بر نقش انگیزه در یادگیری تردید ندارد و این انگیزه در یادگیری زبان خارجی به دو شکل مطرح میباشد:
انگیزه یکپارچه و انگیزه وسیلهای. مطالعات پژوهشی گسترده ثابت کردهاند که زبانآموزان هنگامی بیشترین موفقیت را کسب میکنند که فرهنگ و مردم وابسته به زبان خارجی مورد مطالعه خود را دوست داشته باشند و بخواهند با جامعهای که در آن به آن زبان تکلم میشود، آشنا شوند. این حالت را اصطلاحاً انگیزه یکپارچه گویند. منظور از انگیزش وسیلهای این است که در این نوع انگیزه هدف از یادگیری زبان خارجی بیشتر کاربرد آن است، مانند گذراندن واحد درسی یا آماده شدن برای کنکور. زبانآموزانی که دارای انگیزة وسیلهای هستند، موفقیت چندانی در کلاسهای زبان خارجی کسب نمیکنند. حال اگر بیانگیزگی تعدادی از دانشآموزان در زبان عربی و انگلیسی به این عامل افزوده شود، پیشبینی عملکرد آنان در یادگیری این دروس بسیار آسان خواهد بود و آن هم این است که صرف داشتن انگیزه ابزاری باعث یادگیری سطحی دروس مذکور خواهد شد و نداشتن انگیزه هیچگونه یادگیری را به دنبال نداشته و حتی باعث احساس استرس و سرانجام ایجاد تنفر نسبت به کتاب و دبیران این دروس خواهد شد (گرجی، 1375).
به عبارتی دیگر، میتوان گفت فراگیرانی که دارای انگیزة یکپارچه هستند، میتوانند در یادگیری زبان خارجی موفقیت کسب نمایند، حال آنکه زبانآموزان واجد انگیزه وسیلهای ممکن است حتی در هنگام قرار گرفتن در بافت زبان دوم، موفقیت چندانی به دست نیاورند.
البته میزان قرار گرفتن در معرض زبان دوم نیز اهمیت دارد. هیچ کس نمیتواند بدون اینکه به اندازه کافی در معرض زبانی قرار گیرد، بر آن مسلط شود. مهمترین برنامههای زبانی طوری طرحریزی میشوند که از هر سه عامل مورد بحث یعنی انگیزه یکپارچه، وسیلهای و قرار گرفتن در معرض زبان و بافت زبان موردنظر استفاده کنند.
از این رو برنامههای تابستانی در خارج از کشور (مثل سفر حج یا زیارت عتبات عالیه در کشورهای عربی) یا برنامههای مربوط به گذراندن سال آموزشی در خارج از کشور موجب خواهد شد تا آنانی که از انگیزه یکپارچه برخوردارند فرصت یادگیری زبان را در بافتی پیدا کنند که در همان زبان به منزلة وسیله ارتباطی عمده عمل میکند و لذا فرصت استفاده دائمی از آن زبان را به دست میآورند. هر چند که انجام این راهبرد پیشنهادی برای نظام آموزشوپرورش تقریباً امکانپذیر نیست.
یکی از عواملی که باعث کاهش انگیزه وسیلهای دانشآموزان نسبت به یادگیری درس عربی میشود این است که این درس برای آنان جنبه کاربردی ناچیزی دارد. بدین معنی که یک دانشآموز ممکن است این گونه پیشبینی نماید که تا پایان عمر خود با یک فرد عرب زبان مواجه نخواهد شد و یا در شرایطی قرار نخواهد گرفت که مجبور به استفاده از آموختههای کلاسی خود شود. علاوه بر این، چنانچه دانشآموزان قصد ادامه تحصیل در دانشگاه را نداشته باشد و یا رشته مورد علاقه او در دانشگاه نیازی به یادگیری زبان عربی نداشته باشد، انگیزه وسیلهای او بسیار کاهش خواهد یافت.
عاملی که در کاهش انگیزه یکپارچه دانشآموزان نقش دارد وجود نگرش منفی و یا خنثی نسبت به مردمان کشورهای عربزبان در زمینه پیشرفت علمی، تکنولوژی و انسانی است. این عامل باعث میشود تا شاید هیچ دانشآموزی آرزوی زندگی و تحصیل در کشورهای عربزبان را در ذهن نداشته باشد و لذا ضرورتی برای یادگیری این درس احساس نکند.
از عوامل مربوط به جامعه میتوان به ناکافی بودن مؤسسات آموزش زبان عربی در سطح شهرها اشاره نمود. ملاحظه میشود که برای یادگیری زبان انگلیسی، دانشآموزان میتوانند در مؤسسات خصوصی آموزش زبان شرکت نمایند. اما در خصوص زبان عربی چنین مؤسساتی یا وجود ندارد و یا بسیار محدوداند. طبیعی است که دانشآموزان با یادگیری زبان انگلیسی در دوره ابتدایی و یا همزمان با درس زبان انگلیسی در مدرسه میتوانند عملکرد بهتری در این درس از خود نشان دهند ولی در درس عربی این امتیاز در جامعه ما وجود ندارد.
در جامعه، مردم و خانوادهها نیز اهمیتی که برای یادگیری زبان انگلیسی قایلاند، نسبت به درس عربی و زبان عربی قایل نیستند. به عبارتی دیگر، ضمن بیاهمیت دانستن یادگیری زبان عربی، نگرش چندان مثبتی به تکلم با آن زبان وجود ندارد. از این رو، تقویتهای اجتماعی که زبانآموز در درس زبان انگلیسی از دیگران دریافت میکند، در درس عربی دریافت نمینماید.
در یادگیری زبان فارسی و قواعد آن عوامل دیگری به غیر از معلم و مدرسه نقش دارند از جمله کتابهای غیردرسی، داستانی، رسانههای گروهی مانند تلویزیون و رادیو، مطبوعات مانند مجلات و روزنامهها. این عوامل در یادگیری درس عربی و زبان در جامعه وجود ندارند. لذا یادگیری دانشآموز به فعالیتهای معلم و کتب درس عربی محدود میباشد.
در مقایسه با دبیران زبان میتوان گفت که آنان تقریباً به خوبی میتوانند به این زبان تکلم کنند و با یک فرد خارجی زبان مکالمه نمایند. اما دبیران عربی در این حد توانمند نیستند، شاید یکی دیگر از موانع مربوط به معلمان وجود این قانون در آموزشوپرورش باشد که یک دبیر اگر 3 سال این درس را در دبیرستان تدریس کرده باشد میتواند این دروس را ارائه نموده و به عنوان دبیر عربی شناخته شود. سؤال این است که آیا میزان اطلاعات یک دبیر باید صرفاً در حد مطالب کتاب باشد؟ آیا دبیری که یک شب از دانشآموزان جلوتر باشد میتواند کارایی مورد انتظار نظام آموزش را تأمین نماید؟!!
معلمان عربی شناختی از دانش زبانشناسان و روانشناسان ندارند. بدین معنی که یک دبیر عربی فاقد آشنایی لازم با یادگیری زبان و مراحل تکامل آن و روانشناسی یادگیری و روشهای آموزشی کارآمد میباشد.
دبیران عربی نمیتوانند اهداف تدریس زبان عربی را به حدی که دانشآموزان متقاعد شوند، تبیین نمایند و شاید علت آن نظام آموزشی باشد که این تبیین را برای دبیران بیان نکرده است و لذا هر دبیر در حد توان خود تلاش میکند تا هدف از یادگیری زبان عربی را برای دانشآموزان تبیین نماید.
بنابراین وقتی دانشآموزان پاسخ کافی نسبت به این سؤال که چرا باید درس عربی را یاد گرفت؟ دریافت نمیدارند، انگیزه لازم برای تحمل دشواریهای یادگیری این درس را پیدا نخواهند کرد.
عدم استفاده دبیران از روشهای متنوع تدریس در کلاسهای عربی و تأکید صرف بر روش آموزش سنتی به صورت سخنرانی باعث افت جذابیت مطالب این درس میشود. عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی نیز بر این مشکل خواهد افزود.
بنابراین، تا زمانی که اهداف یادگیری و آموزش درس عربی تبیین و اصلاح نشوند، روشهای سنتی جای خود را به روشهای فعال و فرآیند مدار و روش یادگیری در حد تسلط ندهند و دبیران دانش کافی در خصوص علم روانشناسی و زبانشناسی به دست نیاورند، عملکرد یادگیری دانشآموزان و عملکرد آموزشی دبیران در همین سطحی که وجود دارد، خواهد بود.
آیا دبیران زبان غربی در مورد تئوریهای رشد زبان و آموزش زبان دوم شناختی دارند؟ نگاهی به واحدهای درسی گذرانده شده آنان نشان میدهد که آنان مستقیماً این مطالب را در طول دوران تحصیل خود فرا نمیگیرند. لازم است در اینجا مختصری از این روشها و مطالب موردنیاز آورده شوند. اول اینکه باید خاطرنشان شود که بین زبان دوم و زبان خارجی تفاوت وجود دارد. بدین صورت که در یادگیری زبان دوم امکان قرار گرفتن زبانآموز در بافت آن زبان وجود دارد. اما این شرایط برای یادگیری زبان خارجی میسر نیست. برای مثال برای یک فرد ترکزبان، زبانفارسی به عنوان زبان دوم مطرح میباشد و او میتواند در شهرهایی که به زبان فارسی تکلم میکنند قرار گیرد و یا از صداوسیما آن را فرا گیرد و یا در محیط مدرسه روزانه چند ساعت در معرض و بافت زبان فارسی قرار گیرد اما برای یادگیری زبان عربی و انگلیسی این امکان به راحتی فراهم نمیباشد و ناچاراً باید در قالب کتاب و دستورات آموزشی آن را فرا گیرد.
از طرف دیگر، بین یادگیری زبان اول (تکلم به زبان مادری) و زبان دوم یا خارجی تفاوت وجود دارد. بدین معنی که یادگیری زبان اول نوعی فراگیری جهانی است یعنی همة کودکان یاد میگیرند تا به زبان مادری خود تکلم نمایند. اما یادگیری زبان دوم یا خارجی برای آنان حالتی فراگیر و اجباری ندارد. یعنی یک کودک فارسزبان همان زبان مادری خود را میداند و اجباری به یادگیری زبان عربی و انگلیسی احساس نمیکند. ولی یک کودک ترکزبان ناچار میشود زبان فارسی رادر مدرسه بیاموزد ولی برای یادگیری زبان عربی و انگلیسی آنچنان تحت فشار و اجبار قرار ندارند.
در واقع تنها دلیل یادگیری زبان دوم یا خارجی برآورده نشدن نیازهای ارتباطی افراد به وسیله زبان اول است. از آنجا که تعداد زیادی از همسایههای ایران را کشورهای عربزبان تشکیل میدهند و ارتباطات بیشتری بین ایرانیان و کشورهای عربزبان مثل عراق، کویت، عربستان و سوریه وجود دارد، برای ایجاد ارتباط با آنها، نیاز به یادگیری زبان عربی وجود دارد.
از طرفی دیگر، بخشی از کلمات زبان فارسی را لغات عربی تشکیل میدهند و به منظور ریشهیابی لغات، نیاز دانشآموزان فارسزبان به یادگیری دستورات و قواعد، صرف و نحو و واجشناسی زبان عربی بیشتر میباشد. کتاب آسمانی ما مسلمانان و بسیاری از متون دینی معتبر به زبان عربی بوده و به منظور درک بهتر و استفاده بهینه از آن، یادگیری زبان عربی ضروری مینماید. سرانجام این که زبان عربی، زبان مشترک مسلمین محسوب شده و برای تحکیم ارتباطات خود لازم است به این زبان در حد تسلط آشنا شده باشند.
اکثر شرایط یادگیری زبان دوم مانند یکی از سه نوع زیر میباشد:
اضافی، تکمیلی و جانشینی در نوع اضافی، فرد علاوه بر یادگیری زبان اول به یادگیری زبان دوم نیاز دارد یعنی یادگیری زبان دوم در شرایط خاص موردنیاز خواهد بود. مثلاً وقتی فرد برای مدت کوتاهی به یک کشور عربزبان میرود یا علاقمند به خواندن مطالب نویسندگان خارجی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
نمونه سوالات جغرافیا سال دوم دبیرستان
نوشته شده در تاریخ شنبه 7 دی 1387 توسط طبقه بندی: سوالات دبیرستان،
الف - نقشه کشورها ب - نقشه قاره ها ج - نقشه شهری د - نقشه استان
2 - جغرافیدانان برای نمایش نتایج کار خود یک نقشه ترسیم می کنند . ( 25/0 ) ص غ
3 - لبه غربی فلات ایران را کدام رشته کوه تشکیل می دهد ؟ و اقتصاد عشایر متکی به چیست ؟ در سواحل دریای خزر شکل بندی روستاها چگونه می باشد ؟ کدام بخش کشور بیشترین مصرف کننده سالیانه آب است ؟ ( 1 )
برروی ادامه مطلب کلیک کنید
کدام نقشه ، بزرگ مقیاس است ؟ ( 25/0 )
الف - نقشه کشورها ب - نقشه قاره ها ج - نقشه شهری د - نقشه استان
2 - جغرافیدانان برای نمایش نتایج کار خود یک نقشه ترسیم می کنند . ( 25/0 ) ص غ
3 - لبه غربی فلات ایران را کدام رشته کوه تشکیل می دهد ؟ و اقتصاد عشایر متکی به چیست ؟ در سواحل دریای خزر شکل بندی روستاها چگونه می باشد ؟ کدام بخش کشور بیشترین مصرف کننده سالیانه آب است ؟ ( 1 )
4 - تهیه آبهای آشامیدنی بهداشتی شهری پر هزینه تر است یا صنعتی ؟ انسان از چه راههایی باعث فرسایش غیر طبیعی خاکها می شود ؟ ( ذکر سه مورد ) ( 1 )
5 - مهمترین اهمیت و نقش مراتع ایران را نام ببرید ( دو مورد ) و دو مورد از پیامد گرم شدن کره زمین را بنویسید . ( 5/1 )
6 - چه عاملی در سالهای اخیر بر اهمیت دریای خزر افزوده است ؟ و به چه علت خلیج فارس در برابر منابع آلوده کننده بسیار آسیب پذیر است ؟ ( سه مورد ) ( 1 )
7 - در پیدایش کدام مخاطرات طبیعی ، انسان نقش ندارد ؟ ( سه مورد )
اگر بخواهیم یک منطقه را از نظر امکان یا عدم وقوع سیل بررسی نماییم به چه نکاتی باید توجه کنیم ؟ ( 75/1 )
8 - چه موقع حوادث طبیعی مخاطرات طبیعی نامیده می شوند ؟ و اقداماتی که می توان خطر خشکسالی را کاهش داد چیست ؟ ( 1 )
9 - عواملی جذب جمعیت یعنی چه ؟ و عوامل انسانی جاذب جمعیت را بنویسید . ( 25/1 )
10 - به چه علت مسئولین کشور سعی کردند رشد جمعیت را کاهش دهند ؟ و به چه منابعی تجدید شدنی می گویند و یک مثال بزنید . ( 25/1 )
11 - مهاجرت یعنی چه ؟ و ییلاق و قشلاق ایل بختیاری و حرکت مردم از حومه و شهرکهای اطراف به داخل شهرهای بزرگ مثل تهران جزء کدام دسته از مهاجرت های داخلی است ؟ ( 25/1 )
12 - مهمترین قطب مذهبی کشور در جذب جهانگرد کدام کشور است ؟ چرا ؟
منطقه کوهستانی ماسوله در کدام استان قرار دارد ؟
چه عواملی سبب شده است تا هر ساله بسیاری از جهانگردان برای گذران اوقات فراغت به سواحل دریای خزر جذب شوند ؟ ( ذکر سه مورد ) ( 5/1 )
13 - شاخه های اصلی جغرافیا را نام ببرید و توسعه پایدار به چه معنی می باشد ؟ ( 1 )
14 - کدام ناحیه از ناهمواری استان مازندران بین کوههای البرز و جلگه های پست ساحل ، واقع شده است ؟ و جنگل های استان ، بیشتر از چه نوعی می باشند ؟ و به چه علت در سالهای اخیر از وسعت مراتع استان کاسته شده است ؟ و مهمترین منبع آلوده کننده محیط زیست استان چیست ؟ ( 1 )
15 - چرا در سال های اخیر از شمار ماهیان دریای خزر کاسته شده است ؟
به چه علت مازندران استعداد زیادی برای ایجاد رانش دارد ؟ و کدام جاده های استان در معرض خطر بهمن قرار دارند ؟ 2 مورد ) ( 1)
16 - چه عواملی در مازندران سبب تمرکز بالای جمعیت کشور شده است ؟ و مهاجرت در استان به دو صورت انجام می گیرد . آن دو را بنویسید . ( 1 )
17 - قاعده پهن و کشیده هرم سنی مازندران نشان دهنده چیست ؟ و از مهمترین چشمه ها و آبشار های استان ، یک مورد ذکر نمایید . ( 1 )
18 - با توجه به نقشه های داده شده ، به سوالات زیر پاسخ دهید .
1 - نام کشور همسایه 2 - نام استان دارنده قنات 3 - نام خلیج 4 - نام محدوده جنگلی
5 - نام استان همسایه 6 - نام شهرستان 7 - نام رود 8- نام
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:38
چکیده
در سال تحصیلی اخیر که بطور تمام وقت در روستا مشغول خدمت شدم ، شاهد مسأله ی بی انضباطی بچه ها و مشکلات مدرسه که باعث آزار برخی همکاران می شد، بودم.
تقریباً هفته ای سه بار و هر هفته یکی از همکاران می نالید در حالی که از شدت عصبانیت گر گرفته بود از کلاسش وارد دفتر می شد و معمولاً هم از دانش آموزان کلاس دوم می نالیدند و آن ها را دانش آموزانی نفهم و بی انضباط می خوانند که به همه چیز توّجه دارند مگر درس و تکالیفشان و اینک آن ها هیچ احساس مسئولیتی در قبال وظایف تحصیلی و مدرسه خود ندارند و تنها برای گذراندن وقت به مدرسه می آیند و هیچ ارزشی برای زحمات معلم هایشان قائل نیستند.
خوشبختانه با راه کارهایی که در این پژوهش هم به آنها پرداخته شده ، توانستم تا حد زیادی این رفتارها را کنترل کنم و مانع تکرار مجدد آنها توسط دانش آموزان گردم.
کلید واژه :
بی انضباطی – علوم اجتماعی – دوم راهنمایی
مقدمه توصیف مسئله و وضعیت موجود
اینجانب ………. دارای مدرک تحصیلی ……….. در سال ……. به استخدام رسمی آموزش و پرورش در آمدم و سال های نخستین خدمتم را در روستاهای دور و نزدیک و همراه با دانش آموزانی گذراندم که اغلب دارای شخصیت های پر تحرک و در عین حال سر شار از فهم و نجابتی شایسته یک دختر ایرانی بودند شاید نحوه زندگی آن ها سبب شده بود بزرگتر از سن شان رفتار کنند. آن ها بچه هایی آرام و منضبط بودند و مشکلی برایم ایجاد نمی کردند فقط به فکر درسشان بودن چون در خانه هایشان وظایف زیادی را باید انجام می دادند. پس در منزل فرصت کمتر می داشتند و سعی می کردند از همه لحظات کلاس برای برطرف کردن مشکلات درسی شان استفاده کنند . امادر سال تحصیلی اخیر که بطور تمام وقت در روستا مشغول خدمت شدم ، شاهد مسأله ی بی انضباطی بچه ها و مشکلات مدرسه که باعث آزار برخی همکاران می شد، بودم. من در مدرسه راهنمایی شهید احمد نظری قره بلاغ ، مشغول به کار شده ام و نسبت به دیگر مدارس که درس داشته ام کلاس هایی پر جمعیت دارد.
اکثر دانش آموزان دارای وضعیت اقتصادی وفرهنگی متوسطی واغلب آنها در خانوادهای با باورهای دینی قوی رشد کرده اند.وطبق پرسشنامه ای که از والدین داشته ایم .بیشتر با مشکلات اقتصادی وخانوادگی دست وپنجه نرم می کردنددر عین حال تعدادی از والدین به لحاظ اجتماعی از رتبه خوبی برخوردار بودند.
البته من در مدارس پرجمعیت دیگری هم تدریس داشته ام که می توان گفت در آن مدارس هم این مشکل احساس می شد البته خود من از جهت برقراری ارتباط با بچه ها راحت هستم و مشکل چندانی نداشتم اما از تنش هایی که بین بچه ها و سایر معلمان ، مدیر و معاون و ... ایجاد می شد بسیار رنج می بردم تقریباً هفته ای سه بار و هر هفته یکی از همکاران می نالید در حالی که از شدت عصبانیت گر گرفته بود از کلاسش وارد دفتر می شد و معمولاً هم از دانش آموزان کلاس دوم می نالیدند و آن ها را دانش آموزانی نفهم و بی انضباط می خوانند که به همه چیز توّجه دارند مگر درس و تکالیفشان و اینک آن ها هیچ احساس مسئولیتی در قبال وظایف تحصیلی و مدرسه خود ندارند و تنها برای گذراندن وقت به مدرسه می آیند و هیچ ارزشی برای زحمات معلم هایشان قائل نیستند.
من به آنها حق می دادم حضور چند دانش آموز اخلال گر باعث شده بود دیگران را تحت تاثیر قرار داده با خود همراه سازند و بجه ها این کلاس مرا هم با وجود اینکه علاقه بسیار زیادی به بچه ها دارم و دوست دارم همیشه آن ها را شاد ببینم تا سرو صدا و حرف زشت زدن به یکدیگر ، تحریک کردند و نزدیک بود قانون مخصوص خودم را فراموش کنم اختیار و نفوذ اخلاقیم را رها کرده و وارد گود رقابت با آنها شدم اما به سرعت خودم را کنترل کردم و اجازه ندادم خشم و غصب بر من چیره شود و من هم به کسی توهین کنم و یا اینکه بخواهم کسی را تنبیه کنم وقتی محیط های آموزش مختلف را مقایسه می کردم مثل روز برایم روشن بودکه تفاوت رفتار و آرامش و انضباط و متقابلاَ ارزشی که دانش آموزان برای خود قائل بودند مستقیماً در نحوه آموزش و یادگیری آنها مؤثر بود و امر آموزش و تسهیل می کرد و مهم تر اینکه در کلاس های منظم از زمانیکه با یکدیگر می گذراندیم لذّت می بردیم امّا امسال باید همیشه در یک حالت کاملاً هوشیار می بودم تا اینکه مشکلی پیش نیاید که مانع آموزش شود. خیلی خسته می شدم و جالب اینکه بچه ها همیشه نا آگاهانه سعی داشتند بلکه فرصتی پیدا کنند تا مساله ای ایجاد کرده و وقت کلاس را تلف کنند و من همیشه سعی می کردم حسن روابط را با آن ها حفظ کنم و آن ها را زیر نظر بگیرم . نمی گذاشتم موفق شوند و من گواه و مهر تائیدی بر محکومیت هایی باشم که به رفتار منفی بزرگترها نسبت می دهند به هر حال به سختی فشار بی انضباطی و به قول برخی همکاران بی ادبی و بی فرهنگی بچه ها را تحمل می کردم و بر خلاف خلقیاتی که داشتم و با بچه ها به شوخی طبعی و لطافت بر خورد می کردم حالا باید خیلی با احتیاط رفتار کنم و سنگینی گذشت زمان را احساس می کردم که بسیار برایم ملال آور بود و می ترسیدم این حالت به بچه ها منتقل شود این مسأله بسیار فکرم را مشغول کرده و بود و تصمیم گرفتم با دیگر همکاران در این باره صحبت کنم با تعجب دیدم بیشتر آن ها اظهار می کنند دانش آموزان این کلاس را رها کنید این ها به هیچ وجه قابل کنترل نیستند باید برویم کلاس درسمان را بدهیم و خارج شویم به آن ها رو ندهید و خارج از حیطه درسی با آن ها صحبت نکنید که کارتان پس معرکه است آن ها معتقد بودند باید از روشی خشک استفاده کرد که بچه ها به خود اجازه ندهند کلاس را شلوغ کنند و یا اینکه از همان تدابیری استفاده کند که سعی دارند آن را ریشه کن کنند مثلاً برای اینکه سرو صدای بچه ها را آرام کنیم خودمان صدایمان را بلند کنیم و یا وقتی می خواهیم دعوایی را خاتمه دهیم از زور استفاده کنیم در مقابل بی ادبی دانش آموز بی ادب باشیم . اگر بد دهن است بد و بی راه بگوییم و قبل از همه اینها اینقدر خشن و خشک رفتار کنیم و مقررات سخت وضع کنیم که جرأت حرف زدن نداشته باشند .
اما آن ها به این توّجه نداشتند که با این روش های انعطاف ناپذیر آرامش را هم از خود و هم از بچه ها می گیرند و آن ها را به حضور در کلاس و مدرسه بی علاقه می کنند و در تمام زمان باید سنگینی نگاه تنفر آمیز بچه ها را تحمل کنند و بدون هیچ لذّتی از این ارتباط مقدس کلاس را به پایان برسانند.
به امید خداوند متعال برای بهبود نظم دانش آموزانم سعی شده با استفاده از درس طراحی مسائل یادگیری و اقدام پژوهی به پرسش های زیر پاسخی داده شود:
۱) چگونه می توانم با افزایش روحیه نظم در دانش آموزان اتلاف وقت در کلاس را کاهش دهم؟
۲)چگونه می توانم با ایجادانگیزه در دانش آموزان انضباط را در حین تدریس افزایش دهم؟
۳)چگونه می توانم با تغییر چیدمان کلاس و استفاده از روش های فعال انضباط را در حین تدریس افزایش دهم ؟
با توجه به آنچه گفته شد بر آن شدم با مشاهده مصاحبه پرسشنامه ومطالعه کتابها مقالات وسایت های مختلف دلایل بی انظباطی دانش آموزان پایه دوم راهنمایی را پیدا کنم وبرای بهبود آن اقدام نمایم.