یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت حرکات کششی ماهیچه ها - 12 اسلاید

اختصاصی از یاری فایل دانلود پاورپوینت حرکات کششی ماهیچه ها - 12 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت حرکات کششی ماهیچه ها - 12 اسلاید


دانلود پاورپوینت حرکات کششی ماهیچه ها - 12 اسلاید

 

 

 

 

 

 

نمونه ای از اسلایدهای این پاورپوینت را در زیر می بینید:

 

برای اینکه کشش ماهیچه های ران را بدون فشار به پشت بدن و گردن انجام دهید، روی زمین در نزدیکی لبه بیرونی دیوار یا چهارچوب درب دراز بکشید.

 

پاشنه پای چپ را در حالی که زانو خم می باشد به دیوار تکیه دهید و سپس به آرامی پای چپ را صاف کنید تا کشش را در عضلات پشت ران چپ احساس کنید.

 

انعطاف پذیری خود را افزایش داده و به تدریج خود را به لبه دیوار نزدیک تر کنید تا حداکثر کشش را داشته باشید.

 

کشش را به مدت 30 تا 60 ثانیه حفظ نموده ، سپس پاها را عوض نموده  و تمرین را تکرار کنید.

 

برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت حرکات کششی ماهیچه ها - 12 اسلاید

دانلود مقاله تجزیه و تحلیل حرکات ساده تنه و اندامهای انتهایی

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله تجزیه و تحلیل حرکات ساده تنه و اندامهای انتهایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

هدف از این فصل ایجاد یک فهم سریع از اصول آناتومیکی حرکات ساده است، عضله‌هایی که اجرای حرکت را به عهده دارند به صورت ساده می‌توانند از طرق تمرینهای ویژه بدنسازی تقویت شوند، اعداد و ارقامی که در این متن آمده می‌تواند مورد تفسیر قرار گیرد، این اطلاعات بر اساس یافته‌های ون لنز، و چس مث (1972) قرار دارند و می‌توانند جهت توضیح عضلات افراد عادی که در یک حرکت خاص شرکت دارند استفاده شوند. مؤلف آگاه است که این روش تمایل دارد که پیچیدگی فرایندهای حرکتی را بیش از حد ساده کند، اما امیدوار است که بتواند با پذیرفتن ان مشکل در جهت مزایای یک دیدگاه سریع و ساده استفاده نماید. بنابراین هدف این قسمت ایجاد پلی بین فاصله زیاد آناتومی محض (که معمولاً یک عنوان خشک، بدون هیچ ارتباط واقعی با واقعیت است) و فعالیتها و تمرینات معمول ورزشی است.

 

تجزیه و تحلیل حرکات ساده تنه
خم شدن به طرف جلو
دامنه خم شدن تنه به طرف جلو بستگی به خاصیت کشسانی عضلات مخالف لیگامانهای سیتون مهره‌ها دارد. همچنین وابسته به جنبش‌پذیری مفاصل کوچک ستون فقرات و نیروی اولیه عضلات موافق است.
در هنگام ایستادن نیروی ثقل تنه را به طرف جلو می‌کشد تا تعادلی را بین تونوس عضله‌های مسئول ایجاد وضعیت مستقیم بدن (به طور عمده عضله‌های راست کننده ستون فقرات) و نیروی ثقل ایجاد کند. زمانی که خم شدن به طرف جلو ادامه می‌یابد عضله‌های مشابه (که در حرکت دراز و نشست شرکت دارند) از وضعیت طاقباز مورد استفاده قرار می‌گیرند.

 

عضله‌های شرکت کننده
1. عضله راست شکمی
2. عضله مایل خارجی شکم
3. عضله مایل داخلی شکم و خم کننده‌های مفصل ران
1. عضله راست رانی
2. عضله سوئز خاصره‌ای
3. عضله کشنده پهن نیام
4. عضله دندانه‌ای و غیره

 

یادآوری: زمانی که مفصل زانو و ران خم می‌شود، شرکت عضله‌های راست رانی و سوئز خاصره‌ای به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد، زیرا کشش قبلی کاهش یافته و دستگاه اهرمی آنها کوتاه می‌شود. در این موقعیت بار و وزن اصلی روی عضله‌های شکم قرار می‌گیرد.

 

دورسی فلکشن تنه
در دورسی فلکشن تنه، از حالت ایستاده درجه خم شدن به واسطه خاصیت ارتجاعی عضله‌های خم محدود می‌شود. حالت ارتجاعی رباط‌های ستون مهره‌ها و مفصل ران (رباط رانی خاصره‌ای) و جنبش‌پذیری مفاصل کوچک ستون مهره‌ها از اهمیت خاصی برخوردار هستند. شرکت کننده‌های فعال دورسی فلکشن تنه عضله‌های باز کننده پشت هستند.

شکل 1 ـ 4. عضله‌های درگیر در خم کردن تنه به طرف جلو

 

عضله‌های درگیر
1. عضله راست کننده مهره‌ها
2. عضله پشتی بزرگ و عضله ذوزنقه (این عضلات شانه را به طرف عقب می‌کشند).
3. عضله سرینی بزرگ و عضله ورکی اندام تحتانی (این عضلات مفصل ران را باز می‌کنند).

شکل 2 ـ 4. عضله‌های درگیر در خم کردن تنه به طرف عقب

 

خم کردن جانبی تنه
در حالت ایستاده، خم کردن جانبی تنه اصولاً به وسیله نیروی ثقل، با تونوس عضله‌های مخالف عمل کننده به عنوان ترمز کننده انجام می‌شود تنها زمانی که خم کردن کامل مورد نیاز است عضله‌های زیر درگیر می‌شوند:

 

عضله‌های شرکت کننده
در سطح شکمی
1. عضله راست شکمی
2. عضله مایل شکمی خارجی
3. عضله مایل
4. عضله سوئز خاصره‌ای (عمقی)
5. عضله سینه‌ای بزرگ (شانه را به طرف موافق منقبض می‌کند).

 

در سطح پشتی
1. عضله راست کننده مهره‌ها (در شکل 3 ـ 4 b این عضله به وسیله عضلات پشتی بزرگ و ذوزنقه پوشیده شده است).
2. عضله مربع کمری
3. عضله پشتی بزرگ و عضله ذوزنقه (بخش بالایی) این عضلات و چند عضله دیگر شانه را به طرف موافق منقبض می‌کشند.
خم کردن جانبی تنه به وسیله انقباض همزمان عضله‌های بالا انجام میشود.
خم کردن جانبی ویژه تنه: بالا آوردن تنه از حالت افقی، جانبی با پاهای ثابت به منظور بالا آوردن لگن در این حرکت، همه عضله‌هایی که از بدنه خاصره نشأت می‌گیرند و روی ران یا بخش نزدیک تنه پا متصل می‌شوند، باید شرکت نمایند. برگشت از ثابت شدن و تحرک‌پذیری این عضله لگن را بالا می‌اورد نسبت به اینکه ران را دور کند، و لذا بالا آوردن جانبی تنه حمایت می‌شود.
عضله‌های شرکت کننده
1. عضله‌های سرینی بزرگ، میانی و کوچک
2. عضله راست رانی

 

3. عضله کشنده پهن نیام
4. عضله سوئز خاصره‌ای
در ژیمناستیک ترکیب بسیاری از خم کردن جانبی تنه و دور کردن مفصل ران در ورزشهای سوارکاری، چوگان روی اسب مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

چرخش تنه
چرخش تنه به وسیله یک سری از انقباض‌های عضلانی انجام می‌شود که تارهای آنها از یک مسیر مشابه نشأت گرفته است. این شکلی از عضلات مارپیچ (Benninghof and Goerttler, 1975) و عضله‌های زنجیره‌ای (Tittel, 1970) را مطرح میسازد، که تنه را می‌چرخاند. در سطح خلفی که این عضله مارپیچی از قسمت چپ گردن حرکت می‌کند و از روی شانه چپ و طرف چپ تنه به طور مورب به طرف راست عضله مایل قدامی شکم و طرف چپ عضله مایل تحتانی می‌رود.
بنابراین توالی، چرخش چپ تنه وجود دارد. در چرخش به طرف راست نیز این توالی یکسان است، منتها در جهت مخالف.

 

عضله‌های شرکت کننده
عضله‌های شرکت کننده در این مثال چرخش به طرف چپ تنه عبارتند از:
بخش شکمی تنه
1. عضله مایل خارجی شکم سمت راست
2. عضله مایل داخلی شکم سمت چپ (زیر این عضله، جهت کشش را به طور اریب از لایه مایل خارجی به طرف تاندون عضله راست شکمی ادامه می‌یابد).
3. عضله سینه‌ای بزرگ (جهت کشیدن شانه راست به طرف جلو)
4. عضله دندانه‌ای قدامی سمت راست (که مانند عضله سینه‌ای بزرگ عمل می‌کند).
5. عضله جناغی چنبری پستانی (جهت عقب کشیدن سر)

 

بخش پشتی تنه
1. عضله خاری چپ (جهت عقب کشیدن سر)
2. عضله خاری عرضی

 

3. عضلات بالا برنده دنده‌ها
4. عضلات بین دنده‌ای خارجی و داخلی به ترتیب در طرف راست و چپ
5. عضله مایل خارجی شکم سمت راست
به علاوه بعضی از عضله‌های سطحی نیز شرکت دارند که اصولاً سبب چرخش شانه می‌شوند:
1. بخش چپ عضله پشتی بزرگ
2. بخش چپ عضله ذوزنقه
3. عضله متوازی‌الاضلاع بزرگ و کوچک سمت چپ

 

حرکات ساده در اندام انتهایی فوقانی
در شرح حرکات اندامهای انتهایی، این عضله‌ها بر مبنای کاهش نیروی انقباضی توصیف خواهند شد. اعدادی که بعد از عضله در پرانتز وجوددارد به صورت جرم نیوتن (Nm)، نیروی تولیدی محاسبه شده، عضلات را از حالت استراحت نشان می‌دهد.
یادآوری: این اعداد صرفاً به عنوان ارزیابی عضلاتی که در آن حرکت خاص مهم هستند، به کار می‌رود و به عنوان افزایش یا کاهش نیروی عضلانی محسوب نمی‌شوند که به وضعیت نسبی اهرم بستگی دارد مثلاً زوایای مختلف انقباض.

 

بالا بردن افقی دست (از حالت آناتومی)
این حالت حرکت را از وضعیت آناتومیکی به وضعیت افقی در جلو توصیف می‌کند.
1. عضله دلتوئید (12/97 نیوتن متر) (این عضله بیشترین کار را انجام می‌دهد).
2. سر کوتاه عضله دو سر بازویی (68/16 نیوتن متر)
3. عضله فوق خاری (73/13 نیوتن متر)
4. عضله سینه‌ای بزرگ (85/7 نیوتن متر)
5. عضله تحت خاری (85/7 نیوتن متر)
6. عضله غرابی بازویی (78/6 نیوتن متر)
7. عضله تحت کتفی (89/5 نیوتن متر)
کل نیروی ترکیبی ایجاد شده به وسیله عضلات در بالا آوردن افقی دستها تقریباً برابر Nm 7/166 است با وجودی که تنها بخشهایی از هر عضله شرکت می‌کند.
ثابت شده است در صورتی که عضله دلتوئید بیشترین کار را انجام ندهد کل کار انجام شده به وسیله عضله‌های مشابه‌تر خاص هنوز قابل ملاحظه است.

 

بالا بردن دست
حرکت دست از وضعیت افقی در جلو به وضعیت عمودی، تحت عنوان بالا بردن نامیده می‌شود.
یادآوری: این حرکت تنها به وسیله چرخش کتف امکان‌پذیر است.

 

عضله‌های شرکت کننده (شکل 5 ـ 4)
1. در بالا بردن کامل دست، بخشهای بیشتری از عضله دلتوئید شرکت می‌کنند (شکل 7 ـ 2 ملاحظه شود).
2. عضله دندانه‌ای قدامی این عضله زاویه تحتانی کتف را به طرف جلو می‌کشد، بنابراین حرکت دست را از حالت افقی به حالت عمودی میسر می‌سازد.
3. عضله ذوزنقه، بخش بالایی این عضله در چرخش شانه به وسیله بالا بردن شانه شرکت می‌کند. بخش پائینی عضله ذوزنقه به وسیله کشیدن زاویه فوقانی کتف به طرف پائین عمل می‌کند.
ناتوانی هر یک از عضلات فوق بالا بردن دست را غیرممکن می‌سازد.
عضلات خاصی در وزنه‌برداری برتری دارند. زیرا در حرکت سریع آنها باید حداکثر نیروی خود را به کار گیرند.

 

خم کردن دستها از وضعیت بالا رفته
در خم کردن از طرف جلو و متعاقب آن بالا بردن، دست می‌تواند در یک وضعیت عمودی بالا برود. جهت ثابت کردن شانه در این وضعیت (مثلاً در بالانس) برخورد استخوانها در شانه حرکت بیشتر را در این مسیر مانع می‌گردد.
هر دو برخورد استخوانی و حتی بیشتر از آن شرکت فعال عضله‌ها ضروری است.
هر دو عضله‌ای که دست را بالا می‌برد و عضلاتی که دستن را پائین می‌آورند، باید در این حرکت شرکت کنند. بنابراین انقباض ایزومتریک هر دو عضله‌ها موافق و مخالف، دست را در حالت بالا رفته ثابت می‌کند.

 

پائین آوردن دست از حالت افقی
در هنگام ایستادن، پائین آوردن دست از حالت افقی فقط به وسیله نیروی ثقل انجام می‌شود. پائین آوردن تدریجی به وسیله آرامش (ریلکس) مرحله‌ای تونوس عضلاتی که دست را بالا برده‌اند، انجام می‌شود.
در یک حرکت مخالف فعال (حمایت از روبرو، بالا رفتن روی یک میله عمودی) یا در یک حرکت شتاب‌دار نیرومند (حرکات پرتابی یا برخورد کردن) عضله‌های پائین آورنده دست به طور کلی غالب می‌شوند.
تونوس عضلات مخالف مذکور در فوق به حداقل کاهش می‌یابد تا مانع ایجاد حداکثر نیروی عضلات موافق نشوند.

 

عضله‌های شرکت کننده
عضله‌های عمل کننده در قسمت قدامی تنه یا روی مفصل شانه
1. عضله سینه‌ای بزرگ: این عضله برای پرتاب کردن عالی است، نیروی حداکثر آن از وضعیت عمودی ایجاد می‌شود و تا سطح افق پائین می‌آید.
2. سر بلند عضله دو سر بازو: این عضله در طول کل قوس عمل می‌کند، از وضعیت بالای عمود تا وضعیت پائین عمودی
عضله عمل کننده روی قسمت خلفی تنه و از کتف روی مفصل شانه:
1. عضله پشتی بزرگ: این عضله و عضله پشتی بزرگ، عضله‌های پرتاب و کشیدن هستند.
2. عضله‌های گرد بزرگ و کوچک: عضله گرد بزرگ، در بالای عضله پائین آورنده قوی دست است که در تمامی قوس شتاب از بالا به پائین عمل می‌کند (به ویژه در شنا دارای اهمیت است).
3. عضله تحت کتفی: علاوه بر همه عضله‌هایی که کتف را به طور خلفی چرخش می‌دهند، به طور غیرمستقیم در حرکت پائین آوردن دست شرکت می‌کند.
4. عضله‌های متوازی‌الاضلاع بزرگ و کوچک
5. عضله ذوزنقه: بخش بالایی این عضله که روی زاویه فوقانی کتف متصل است به عنوان مخالف بخش پائینی عمل می‌کند.

 

عقب بردن دست (از حالت آناتومیک)
عقب بردن دست در ادامه حرکتی است که قبلاً شرح داده شد. این حرکت محدود است و می‌تواند نسبتاً با قدرت کمی انجام شود و در اسکی استقامتی (عمل دست) و شنای کرال سینه (در انتهای ضربه نیرو و شروع مرحله ریکاوری) ایفای نقش می‌کند.

 

عضله‌های شرکت کننده
1. عضله دلتوئید (83/8 نیوتن متر)
2. عضله تحت کتفی (83/8 نیوتن متر)
3. عضله گرد بزرگ (85/7 نیوتن متر)
4. عضله پشتی بزرگ (94/2 نیوتن متر)
5. عضله سه سر بازویی (98/0 نیوتن متر)
عقب بردن دست مقدمتاً به وسیله سه عضله اول انجام می‌شود که از ناحیه شانه نشأت گرفته‌اند. به منظور افزایش نیروی کششی آنها، زاویه پائین‌تر کتف به وسیله عضلات متوازی‌الاضلاع کوچک و بزرگ و عضله ذوزنقه به طرف عقب چرخش داده می‌شود.

 

دور کردن دست (از حالت آناتومیک)
دور کردن دست به ویژه در وزنه‌برداری در مرحله بالا آوردن دارای اهمیت است.

 

عضله‌های شرکت کننده
1. عضله دلتوئید (76/115 نیوتن متر) بخش میانی این عضله اصولاً در مقابل حرکت دور کردن دست عمل می‌کند.
2. عضله تحت خاری (35/33 نیوتن متر)
3. عضله فوق خاری (60/20 نیوتن متر)
4. سر بلند دو سر بازویی (62/19 نیوتن متر)

 

عقب بردن دست از حالت دور شده
عقب بردن دست از وضعیت دور شده (ژیمناست‌ها و در پرتاب دیسک) معمولاً قسمتی از یک حرکت چرخش خارجی است و در خلال این حرکت عضله‌های تحت خاری و گرد کوچک و دلتوئید، دست را به طرف کتف حرکت می‌دهند، در صورتی که عضله‌های ذوزنقه و متوازی‌الاضلاع بزرگ و کوچک کتف را به طرف ستئون مهره‌ها می‌برند.

 

حرکت دست از وضعیت جانبی به طرف جلو
این حرکت می‌تواند به وسیله عضله سینه‌ای بزرگ به طور بسیار قدرتمندی انجام شود، مثلاً در پرتاب دیسک به وسیله عضله دلتوئید، سر کوتاه عضله سه سر بازویی و عضله غرابی بازویی حمایت می‌شود.

 

نزدیک کردن دست از وضعیت دور شده
حرکت دست از حالت دور شده به طرف تنه و ثابت شدن دست در وضعیت دور شده، در زمانی که سعی می‌شود به شکل نیرومندی پائین‌تر بیاید، به وسیله قدرتمندترین حرکات مفصل شانه انجام می‌شود (کل نیرو = تقریباً 54/392 نیوتن متر).
در انجام حرکت نزدیک کردن، کتف و کمربند شانه‌ای باید نسبت به سینه ثابت شوند که این عمل به وسیله عضله‌های ذوزنقه، متوازی‌الاضلاع بزرگ و کوچک، و اندامهای قدامی سینه‌ای بزرگ انجام می‌شود این ثبت شدن جهت عمل عضله‌هایی که از اینو ناحی با یک بنیان قوی نشأت می‌گیرند ضروری است.

 

عضله‌های شرکت کننده
عمل عضله‌ها از دیواره قدامی تنه روی کمربند شانه‌ای و از کمربند شانه‌ای روی مفصل شانه:
1. عضله سینه‌ای بزگ (76/115 نیوتن متر).
2. عضله سه سر بازویی (39/83 نیوتن متر) همراه این دو عضله اصلی، دریافته‌ایم که:
1. عضله دلتوئید (35/33 نیوتن متر)
2. سر کوتاه عضله دو سر بازویی (60/20)
3. عضله غرابی بازویی (62/19)
عمل عضله‌ها روی مفصل شانه از قسمت خلفی تنه و از کتف
1. عضله گرد بزرگ (61/71 نیوتن متر)
2. عضله پشتی بزرگ (96/53 نیوتن متر)
3. عضله تحت کتفی (81/9)

 

چرخش داخلی بازو از وضعیت طبیعی
این حالت در رشته‌های هنری مهم است (جودو و کشتی) شمشیربازی، شنا (در انتقال از مرحله کششی به مرحله فشار در شنای کرال، ضربه پشت و ضربه سینه شنای پروانه).

 

عضله‌های شرکت کننده
1. عضله تحت کتفی (37/32 نیوتن متر) این عضله، نیرومندترین چرخش دهنده داخلی دست است).
2. عضله سینه‌ای بزرگ (8/9 نیوتن متر).
3. سربلند عضله دو سر بازویی (81/9 نیوتن متر)
4. عضله گرد بزرگ (85/7 نیوتن متر)
5. بخش قدامی عضله دستوئید (94/2 نیوتن متر)
6. عضله پشتی بزرگ (94/2 نیوتن متر).

 

چرخش خارجی دست از حالت طبیعی
چرخش خارجی در رشته‌های هنری، در شمشیر بازی و شنا (پروانه) مهم است.

 

عضله‌های شرکت کننده
1. عضله تحت خاری (53/24 نیوتن متر) (این عضله عمل کننده اصلی در این حرکت است).
2. عضله دلتوئید (بخش خلفی) (92/3 نیوتن متر)
3. عضله گرد کوچک (94/2 نیوتن متر)
کل نیروی تولیدی در چرخش خارجی فقط حدود نصف نیرویی است که در چرخش داخلی به کار می‌رود، به این دلیل در حالت طبیعی اناتومیک، دست کمی به طرف داخل چرخش دارد، زیرا تونس چرخش دهنده‌های داخلی غالب است.

 

خم کردن دست از مفصل آرنج
خم کننده‌ها نقش مهمی در همه حرکات درگیر حمل کردن و کشیدن یا مهارت کوهنوردی، ایفا می‌کنند.

 

عضله‌های شرکت کننده
1. عضله دو سر بازویی (09/47 نیوتن متر)
2. عضله بازویی (28/37 نیوتن متر)
3. عضله بازویی زند اعلایی (64/18 نیوتن متر)
عضله برون گرداننده مدور (77/11 نیوتن متر)
4. عضله باز کننده طویل مچ دستی، زند اعلایی (77/11 نیوتن متر)
همه عضله‌هایی که روی مفصل مچ عمل می‌کنند و همچنین یک فعالیت خم کنندگی ضمنی نیز روی مفصل آرنج دارند باید در لیست بالا قرار گیرند (3/8 نیوتن متر)
خم‌کننده‌های دست به طور متفاوتی روی پرونیشن و سوپینیشن اثر می‌گذارند. عضله دو سر بازویی و عضله بازویی که در زیر عضله دو سر قرار دارد، بهترین عمل را در حالت سوپینیشن دارند، در صورتی که عضله غرابی بازویی می‌تواند حداکثر نیروی خود را روی ساعد در حالت بیعی یا پرونیشن اعمال نماید.

 

باز کردن دست از مفصل آرنج
عضله شرکت کننده
1. عضله سه سر بازویی (39/83 نیوتن متر)
2. عضله سه گوش آرنجی (85/7 نیوتن متر)
باز کننده‌های اصلی مفصل آرنج دو سر کوتاه عضله سه سر بازویی (86/59 نیوتن متر) که تنها روی مفصل آرنج عمل می‌کنند، سر دراز عضله سه سر، که همچنین روی شانه عمل می‌کند، کمتر مهم است.
از آنجا که کل نیروی محرک خم‌کننده‌ها بیش از باز کننده‌هاست، لذا دست در حالت استراحت معمولاً تمایل دارد که کمی خمیده باشد.
عضله سه سر، نقش فوق‌العاده مهمی در فعالیتهای ورزشی که در آنها باز شدن و ثابت شدن دست در حالت باز شده مورد نیاز است، دارد (پرتاب وزنه، پرتاب نیزه، بوکس، ژیمناستیک و غیره)

 

حرکات چرخشی مفصل آرنج
چرخش دهنده‌های خارجی ساعد
1. عضله دوسر بازویی (79/10 نیوتن متر)
2. عضله سوپینتور (94/2 نیوتن متر)
سایر عضله‌ها نیز از این حالت حمایت می‌کنند (94/2 نیوتن متر) کل نیروی تولیدی سوپینیشن زمانی که آرنج در یک زاویه مستقیم، خم می‌شوند، بیشترین مقدار است.

 

چرخش دهنده‌های اصلی ساعد
1. عضله درون گرداننده مدور
2. عضله مربع درون گرداننده
تعدادی از عضله‌های دیگر نیز به آنها اضافه می‌شود که بر روی چرخش داخلی یک اثر جانبی دارند (89/5 نیوتن متر) کل نیروی تولیدی چرخش دهنده‌های داخلی تقریباً برابر با نیروی چرخش دهنده‌های خارجی است به استثنای اینکه با آرنج راست، پرونیتورها به بهترین شکل عمل می‌کنند، در صورتی که سوپینیتورها زمانی که آرنج در زاویه راست خمیده است بهترین کارآیی را دارند.
در ورزشکاران چرخش دهنده داخلی و خارجی ساعد مهم هستند، حتی با درجه‌های مختلف در رشته‌های هنری (جودو و کشتی) شمشیربازی و شنا.

 

خم کردن مچ دست (از حالت باز شده)
عضله‌های شرکت کننده
1. عضله خم کننده سطحی انگشتان (09/47 نیوتن متر)
2. عضله خم کننده عمقی انگشتان (15/44 نیوتن متر)
دو عضله خم کننده طویل انگشتان نیز از خم کننده‌های نیرومند مفصل مچ هستند.
1. عضله خم کننده مچ دستی زند اسفلی (62/19 نیوتن متر)
2. عضله خم کننده طویل شست (77/11 نیوتن متر)
3. عضله خم کننده مچ دستی زند اعلایی (85/7 نیوتن متر)
کل پتانسیل نیروی تولیدی تقریباً برابر 53/127 نیوتن متر است. دلیل این قدرت قابل توجه، زمانی آشکار می‌شود که نقش این عضله‌ها را در ورزش بررسی کنیم.

 

در ژیمناستیک، پرتاب‌ها، پرتاب وزنه و رشته‌های هنری، فشارهای قابل توجهی روی این عضلات قرار می‌گیرد.
خم کننده‌های انگشتان بیش از همه در اعمال دینامیک دارای اهمیت هستند، مثلاً نیروی حرکت در پریدن و پرتاب وزنه و همچنین اعمال ایستا مانند وضعیت صلیب در ژیمناستیک (بالانس یک دست یا دو دست)، قایقرانی، وزنه‌برداری، تنیس، ورزشهای هنری و غیره.

 

باز کردن مفصل مچ دست (از حالت خم شده)
عضله‌های شرکت کننده
1. عضله باز کننده مشترک انگشتان (68/16 نیوتن متر)
2. عضله باز کننده مچ دستی زند اعلایی (97/10 نیوتن متر)
3. عضله باز کننده انگشت سبابه (91/4 نیوتن متر)
نیروی باز کننده‌های مچ دست، مشابه باز کننده‌های انگشتان به طور قابل توجهی کمتر از نیروی خم کننده‌هاست، به دلیل اینکه دست ابتدا یک ابزار گرفتن و نگهداری است و دامنه اعمال آن کمتر وابسته به باز کننده‌هاست.
در شمشیربازها، کشتی‌گیران، بازیکنان تنیس و غیره و به ویژه وزنه‌برداران (حرکات بلند کردن)، عضله‌های باز کننده‌ها به خوبی توسعه خواهند یافت، زیرا در این ورزشها ثبات مفصل مچ به یک نیروی انقباضی فزاینده نیاز دارد.

 

دور کردن مفصل مچ ـ دور کردن استخوان زند اسفل
1. عضله باز کننده‌ها مچ دستی زند اسفلی (79/10 نیوتن متر)
2. عضله خم کننده مچ دستی زند اسفلی (87/6 نیوتن متر)

 

دور کردن استخوان زند اعلی
1. عضله باز کننده طویل مچ دستی، زند اعلایی (79/10 نیوتن متر) کوتاه (94/2 نیوتن متر).
2. عضله دور کننده طویل شست دست (91/2 نیوتن متر)
چندین عضله دیگر نیز شرکت دارند (94/2 نیوتن متر)
دور کردن زند اعلی در مرحله نهایی پرتاب دیسک و دور کردن زند اسفل در شنای پروانه و در ورزشهای هنری ایفای نقش میکنند. زمانی که هر دو باز کننده‌ها و خم کننده‌ها در حال انقباض هستند، دور کنده‌ها به منظور مفصل مچ ضروری هستند (مانند ضربه زدن با کنار دست، همه ضربه‌ها در بوکس).

 

حرکات ساده اندام انتهایی تحتانی
خم کردن ران (خم کردن قدامی ران از وضعیت آناتومیک)
عضله‌های شرکت کننده (شکل6 ـ 4)
1. عضله راست رانی (88/16 نیوتن متر)
2. عضله سوئز خاصره‌ای (10/98 نیوتن متر)
3. عضله کشنده پهن نیام (58/73 نیوتن متر)
4. عضله دندانه‌ای (18/42 نیوتن متر)
5. بخش قدامی عضله سرین کوچک (34/34 نیوتن متر)
6. عضله شانه‌ای (49/26 نیوتن متر)
از وضعیت عقب رفته، دور کننده‌ها نیز در این حرکت شرکت می‌کند. کل انرژی تولیدی تقریباً 45/441 نیوتن متر است. توسعه خم شدن در جلو نه‌تنها به نیروی انقباض خم کننده‌های مفصل ران بستگی دارد بلکه به طور قابل توجهی به وضعیت زانو و کشش مرتبط عضله‌های ورکی اندام تحتانی وابسته است. زمانی که پا با زانوی باز شده به عقب می‌رود، این عضله مقاومت شدیدی در برابر کشش نشان می‌دهد. این حالت، خم شدن کمتری را نسبت به زمانی که زانو خم است و این عضله‌ها کمتر کشیده شده‌اند، ایجاد می‌کند.
خطر زیاد آسیب در بخش پشتی ران در بازیکنان فوتبال ناشی از این حقیقت است که ضربه زدن به یک توپ به طرف جلو مستلزم کشش بسیار زیاد این عضله‌ها در خلال خم کردن انفجاری مفصل ران و همزمان باز کردن زانوست. زمانی که مرحله گرم کردن خیلی کم انجام شود، ورزشهای کششی کافی نباشد، یا بازیکن زیادی خسته باشد، به زوری پارگی عضله میتواند ایجاد شود.

 

باز کردن ران (از وضعیت خم شده به حالت آناتومیکی)
عضله‌های شرکت کننده
1. عضله سرینی بزرگ (89/521 نیوتن متر)
2. عضله نزدیک کننده بزرگ (78/217 نیوتن متر)
ثابت شده است که این نزدیک کننده‌ها علاوه بر اعمال واقعی خود، همچنین زمانی که حمایت ستون بدن (پا) از مرکز ثقل جابجا شده و باید دوباره به خط حمایت بازگردند، نقش فوق‌العاده مهمی دارند.
1. عضله نیم غشایی (77/166 نیوتن متر)
2. عضله نیم وتری (67/68 نیوتن متر)
3. بخش قدامی عضله سرینی میانی (86/58 نیوتن متر)
4. سربلند عضله دو سر رانی (16/43 نیوتن متر)
5. عضله چهار سر رانی (35/33 نیوتن متر)
و گروه متعددی از عضلات ناحیه مفصل ران، کل انرژی تولیدی تقریباً برابر 20/1177 نیوتن متر است).
می‌توان مشاهده نمود که باز کننده‌های مفصل ران یعنی عضله سرین بزرگ، حمایت محسوسی در باز کردن مفصل ران دریافت می‌کند، نه‌تنها از عضله نزدیک کننده بزرگ بلکه از گروه عضله‌های ورکی اندام تحتانی (نیم وتری، نیم غشایی و دو سر رانی)

شکل 6 ـ 4. عضله شرکت کننده در خم کردن مفصل ران در حرکت ثابت زاویه

 

قدرت بسیار فوق‌العاده باز کننده‌های ران نشانی از اهمیت آنها در نگهداری وضعیت مستقیم بدن و حرکت به طرف جلوست، در ورزشکاران، باز کننده‌ها دارای اهمیت ویژه در همه حرکات شتاب‌دار از وضعیت مفصل خم شده ران دارند (بلند شدن از حالت چمباته در وزنه‌برداری) و همچنین در برقراری مجدد یا نگهداری تعادل (فرود بعد از یک پرش، مثلاً اسکی پرش).

 

هیپر اکتنشن مفصل ران (عقب رفتن ران)
عضله‌های شرکت کننده
1. عضله سرینی بزرگ (02/112 نیوتن متر)
2. عضله سرینی میانی (92/55 نیوتن متر) و سایر عضله‌ها (به قسمت قبل مراجعه شود).
کل نیروی تولیدی 82/215 نیوتن متر است.
به دلیل کوتاه بودن عضله‌ها و نتیجتاً به دلیل وضعیت نامطلوب برای انقباض بیشتر، باز کننده‌های مفصل ران می‌توانند این حرکت را تنها به طور ضعیف انجام دهند در حقیقت آنها تقریباً به طور کامل خارج از خط کشش طبیعی خود قرار می‌گیرند (عضله نیرومند نزدیک کننده بزرگ).
همچنان که هیپر اکتنشن مفصل ران به وسیله یک سیستم بسیار قوی از رباط‌ها به ویژه رانی خاصره‌ای محدود می‌شود، تنها زمانی که تنه به طرف جلو ثابت است و لیگامان مارپیچ شل است، می‌تواند یک هیپراکستنشن فزاینده صورت پذیرد.

 

دور کردن ران (از حالت آناتومیک)
عضله شرکت کننده
1. عضله سرینی میانی (64/121 نیوتن متر)
2. عضله راست رانی (14/96 نیوتن متر)
از آنجا که در خلال تلاش بسیار جهت توسعه پاها، این عضله دور مفصلی، در ناحیه محور دور کردن شرکت می‌کند و نه‌تنها به طور نیرومندی مفصل ران را خم می‌کند، بلکه به عنوان یک دور کننده نیز عمل میکند.
2. عضله سرین بزرگ (اتصال مسیر خاصره‌ای درشت نی) (18/94 نیوتن متر)
3. عضله کشنده پهن نیام (37/84 نیوتن متر)
4. عضله سرین کوچک (65/69 نیوتن متر)
5. عضله دندانه‌ای (64/18 نیوتن متر)
6. عضله Priformis (70/15 نیوتن متر)
کل انرژی تولیدی دور کننده‌ها تقریباً 31/500 نیوتن متر است. قدرت قابل توجه دور کننده‌ها و اهمیت فوق‌العاده آنها از نظر ایستایی است. در راه رفتن دور کننده‌ها، لگن را به طرف پای ایستاده نوسان می‌دهند و بنابراین حرکت آزاد پای متحرک را به طرف جلو تأمین می‌کند.
زمانی که دور کننده‌ها قادر نیستند لگن را در جهت پای ایستاده ثابت کننده آن طرف لگن در خلال مرحله ایستادن پای آسیب دیده حمایت نشده و به طرف پائین می‌افتد. حرکات تعادلی ضروری تنه، که باید به طرف پای ایستاده تکیه کند تا حرکت به طرف جلوی پای متحرک تأمین شود منجر به توسعه راه رفتن اردک‌وار می‌شود (شکل 7 ـ 4).
زمانی که مفصل ران خم باشد ران می‌تواند با قدرت بیشتری دور شود. همچنان که در هیپراکتنشن ران، آزاد شدن لیگامان مارپیچ در این حرکت نیز دارای اهمیت است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 31   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تجزیه و تحلیل حرکات ساده تنه و اندامهای انتهایی

دانلود مقاله خصوصیت بیومکانیکی و فیزیولوژیکی حرکات ایزوکلینیک

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله خصوصیت بیومکانیکی و فیزیولوژیکی حرکات ایزوکلینیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

 

 


فصل اول : خصوصیت بیومکانیکی و فیزیولوژیکی حرکات ایزوکلینیک
این کتاب عمدتا به اندازه گیری و شرایط عملکرد عضله ایزوکلینیکی در کارهای کلینیکی می پردازد. اصطلاح Isokinetic به شرط خاصی اطلاق می گردد که در آن یک عضله یا گروه عضلانی در برابر یک مقاومت تطبیق یافته و کنترل شده که سبب حرکت بخشی از عضو تحت یک زاویه پایدار و یا سرعت خطی بر بخشی از دامنه حرکت آن عضوی شود، مقابله می کند. در این فصل برخی از موضوعات مستقل بیومکانیکی و فیزیولوژیکی در باب استفاده از سیستم های Isokinetic بحث می شود.
قبل از پرداختن به موضوع اصلی این فصل نیاز به اندازه گیری می بایست روشن و واضح شود. قدرت عضله که فاکتور اصلی در قلمرو عملکردی عضلات عمومی می باشد نزدیک به یک قرن در استفاده از تکنیک MMT (ارزیابی دستی عضله) مورد ارزیابی قرارگرفت. ارتباط مشخص MMT با Isokinetic درجات 3، 4و 5 می باشند که تحت عنوان توانایی یک عضله (گروه عضلانی) برای غلبه بر مقاومت جاذبه (درجه 3) غلبه بر مقاومت جاذبه و مقاومت اندک (درجه 4) و غلبه بر حداکثر مقاومت اعمالی (درجه 5) تعریف می گردند. این درجات بطور عمده به استاتیک Isokinetic مربوط می شوند تا ظرفیت دینامیکی. می بایست مدنظر داشت اگرچه درجه 3 یک اندازه قابل مشاهده می باشد. اما درجات 4و5 با توجه به حدت (تیزی) حسی منعکس شده از طرف بیمار و توسط افراد متخصص تعیین می شوند بهرحال توانایی بشر در تشخیص دقیق میزان مقاومت در هر دو منظر مطلق و نسبی ضعیف می باشد. (Sepega , 1995) بعنوان مثال تفاوتهای موجود به میزان قدرت کمتر از 25% بطور کلی غیرقابل شناسایی می باشند.در نتیجه و با توجه به تعریف اگر عضله طرف درگیر با عضله مرجع (طرف غیر درگیر) با عضله مرجع (طرف غیردرگیر) به توازن برسد و یا بخشی از قدرت آن را گرفته باشد. از تکنیک MMT نمی توان به تصمیم غیری قابل اتکائی دست یافت. علاوه براین پیشرفت عملکرد عضله را نمی توان بطور موثر تخمین زد.
این مشکل با این حقیقت که درجه 4 مسئول %90-60 قدرت عضلانی است، پیچیده تری شود. این عدد از آنالیز (حداکثر) قدرت انتهایی عضلات استنتاج گردیده است که به سنجش Isokinetic در برابر قدرت مورد نیاز برای مقاومت کردن در برابر گرانش اشاره می کند. بعبارت دیگر به ترتیب درجه s دوبرابر درجه 3 (Dvir 1997a). جدول 1-1 محدوده شاخص هایی را ترسیم می نماید که برای درجه 3 بر اساس وضعیت عضوی که حداکقر نیروی جاذبه وارد شود، محاسبه گشته است. نمرات درجه 5 بر x منابع منتشره متنوع متکی می باشد. بوضوح به استثناء فلکسورها و ابداکتورهای hip که در وضعیت sidelying , supine برای متعادل ساختن حرکات قابل توجه و اعمال شده توسط وزن اندام تحتانی مورد نیاز می باشند. در سایر نمونه ها مقاومت جاذبه معادل %20-4 حداکثر حرکت (قدرت) اعمالی توسط عضلات مربوط می باشد.در نتیجه اکثر پتانسیل هی عضلاتی در درجه 4 قرارمی گیرند. اگرچه این موضوع به ناچار منجر به تقسیمات جزئی (بعنوان مثال +3 و -5) می شود که کاربرد این تقسیمات نه تجدیدشدنی می باشند و نه معتبر. بواسطه سلولهای حساس به فشار آنها و خلاقیت های تکنولوژی مرتبط، سنجش پویایی Isokinetic می تواند بطور موثرتر و دقیق تری حداکثر ظرفیت حقیقی عضلات را بخوبی تفاوتهای ظریف موجود در مراحل عملکردی عضله اندازه بگیرد آنها می توانند این عمل را تحت فشارهای استاتیک و نیز دینامیک انجام دهند و اطلاعاتی را بدست آورند که به مراتب افزون تر از اطلاعاتی است که با استفاده از سایر تکنیک های دستی یا دستگاهی حاصل می گردد.
اصول پایه
اربطه کشش – طول
عملکرد عضلات ارادی و غیرارادی
دینامومتری Isokinetic منحصرا برای عملکرد عضلات ارادی بکار برده می شود. این بدان معنا می باشد که علاوه بر عوامل مکانیکی و فیزیولوژیکی عوامل روانی نیز دخیل می باشند به راستی اشتیاق و میل به همکاری از افراد ضروری آزمون Isokinetic می باشند. به هر حال ممکن است از سنجش پویایی Isokinetic برای سنجش عملکرد عضلانی که ممکن است در ابتدا غیرارادی باشند، بعنوان مثال در مریض هایی که از فلج های spasdic ناشی از سکته مغزی رنج می برند، استفاده شود.
رابطه اصلی
اساسی ترین رابطه حاکم بر عملکرد عضله رابطه بین طول عضله و حجم کشش ناشی از آن می باشد. دانش ما در این زمینه منحصرا متکی بر آزمایشات صورت گرفته برروی حیوانات می باشد. در نمونه های اندک آزمایش شده برروی انسان یافته ها در داوطلبانی با قطع عضو (Rolston etal 1949) Cineplastic با اصول اثبات شده حاصله از آزمایشات انجام شده برروی حیوانات مطابقت داشته است.
اصول انقباض های Isometric
تحلیل انقباضات Isometric بر پایه تنظیمات تجربی استوار می باشد که در آن طول عضله (متغیر مستقل) توسط آزمایش کننده تعیین می شود و کشش تحت فشار Passine یا تحریک الکتریکی (متغیر وابسته) توسط دستگاه اندازه گیری نیرو ضبط می گردد. (Hill 1953)
بدلیل شروع حرکت در وضعیت Slack بطوری که فاصله بین دو انتهای عضله از طول کلی عضله کوتاهتر است، عضله به استفاده از تحریک الکتریکی وادار می شود. کشش حاصله توسط یک سلول فشاری متصله به مجموعه ای از عضلات اندازه گیری می گردد. فاصله بین دو انتهای عضله اندکی افزایش می یابد و در یک نقطه معین مقاومت Passive حتی قبل از تحریک توسط سلول فشاری ضبط می ردد. این روند تا توقف افزایش آشکارای کشش تکرار می گردد.
کشش ضبط شده توسط پویا سنج دو منبع مستقل را بیان می کند. (شکل 1-1)
1- کشش active ایجاد شده توسط ارکان قابل انقباض عضله
2- کشش passive ایجاد شده توسط ارکان غیرقابل انقباض عضله
از آن جایی که دو مورد ذکر شده بطور فیزیکی بهم متصل اند، اندازه گیری همزمان عملکرد مستقل آنها غیرممکن است. به هر حال کشش active با کاهش مقدار کشش passive حاصل می شود. بعنوان مثال در ثبت کردن قبل از تحریک ناشی از مقدار متشابهی از کشش کلی خط منحنی توصیف کننده جزء active تقریبا شکل U معکوس کاملا قرینه دارد. (شکل 1-1)
طول عضله مطابق با حداکثر کشش active بعنوان length resting شناخته می گردد که نبایستی آنرا با طول عضله در حالت آناتومیک اشتباه گرفت. بنابراین قدرت (به پایین نگاه کنید) افزایش یافته توسط عضله در length resting با حداکثر میزان خود یکسان نمی باشد.
رابطه کشش – طول تمامی عضلات منعکس کننده رفتار مکانیکی فیبر عضلانی است. (Gordon et al 1969) . میزان افزایش کشش به تعداد پل های عرضی موجود بین رشته های active و myosin‌ مرتبط می باشد که در جای خود به میزان هم پوشانی آنها نیز مرتبط می باشد.
قدرت عضله
حداکثر گشتاور
تکنیک های Isometricو Isokinetic و یا سایر تکنیک ها که برای اندازه گیری نیرو – عضله در موجودات زنده بکار می روند، همگی بر پایه روش های گوناگونی استوار می باشند. بجای نیرو که اصولا یک عامل خطی است، اصطلاح قدرت مناسب تر است. قدرت بعنوان اثر چرخشی نیرو، تولیدشده توسط یک عضله یا گروه عضلانی اطراف مفصل مورد بررسی و نیز با نام حرکت عنوان می گردد. گرچه قدرت نسبت به هر نقطه ای درامتداد دامنه حرکت مفصل (Rom) و در محل اعمال اثر عضلات معرفی می گردد. ولی معنای رایج قدرت نقطه ای از Rom می باشد که در آن جا قدرت به حداکثر مقدار خود می رسد و از این رو اصطلاح اوج حرکت یا اوج گشتاور نامیده می شود. قدرت همچنین شامل مفهوم Synergy ( کار توام) مرجع ایجادی محل کاربرد، تلفیق حرکت تعدادی عضله نسبت به یک عضله می باشد. (Herzog etal 1991) .
بدون درنظرگرفتن اثر جاذبه در یک حرکت، قدرت با ثبت نیروی اعمال شد، توسط عضو distal بدن بر مفصل و توط یک حس گر پویاسنج و افزایش حجم محدود شده توسط طول بازوی اهرمی س گر نیرو اندازه گرفته شود. (2-1fig) تا ایجاد حرکت نماید. (M). بعبارت دیگر ظرفیت مکانیکی عضله تنها از روش اندازه گیری مستقیم بدست می آید. علاوه براین ملاحظات مکانیکی ساده نشان می دهد که میزان نیروی اعمالی بر حس گر نیرو رابطه معکوسی با فاصله بین محور مفصل ونقطه اعمال نیرو دارد.
بدلیل کوچکی کلی بخش های بدن، حتی انحراف cm1 از placement اصلی حس گر ممکن است به محص ارزیابی دوباره خطاهای تقریبی %5-5/2 با تاثیر مشابه بر قابلیت تکثیر یافته های ارزیابی ایجاد شود.
نیروی کلی و نیروی قابل اندازه گیری
به هر حال تفاوت اساسی دیگری میان روشهای رایج و مستقیم می باشد بدین معنا که روش آخر تنها بخشی از نیروی کلی عضله می باشد که قابل اندازه گیری است. بعنوان مثال شکل 3-1 که قیاسی از نمای planer مفصل آرنج است. نیروی F ، توسط عضله brachialis ایجاد ودر این جا با نیروی flenor کلی نشان داده شده است. برداری با دو جز» نیروی (Fta) transarticular و نیروی چرخشی (Fr) جزء transarticular بعنوان تثبین کننده مفصل عمل می کند اما در ایجاد حرکت در اطراف آرنج مداخله نمی کند.
در شرایط پویا dynamic : عمل خم کردن و یا جلوگیری از entersior باز و توسط جزء چرخشی (rotatory) نیروی brachialis انجام می شود. میزان حرکت (M) با افزایش جزء چرخشی(Fr) (3-1 fig) توسط طول اهرم d محدود می گردد. طول اهرم d فاصله عمودی میان (Fr) تا مرکز چرخشی در مفصل آرنج می باشد. M=Frd و از دیدگاه مثلثات که جهتی است که F در ان اعمال شود و یا زاویه کاربرد (AOA) (3-1 fig) و بطور کلی
منحنی حرکت – وضعیت زاویه ای
بنابراین با افزایش طول d حرکت عضلانی وابسته به دو عامل است: نیروی عضله وسینوس زاویه کاربرد. . این تنوعات تا حدی در روش مخالف کاربرد دارد. وقتی که عضله بر بیشترین حالت اتساع خود می باشد و با توجه به کاهش حجم AOA , M بسیار کوچک می شود و از این رو سینوس زاویه در حداقل مقدار خود می باشد. و هنگامی که عضله کوتاهتر می شود. کشش عضله توانایی کم شدن را کسب می کند بعنوان مثال F کم شده اما AOA متناسب با آن و از این رو sin افزایش می یابند. در خلال بخشهای اولیه ROM کلی میزان افزایش سریعتر از میزان افزایش نیروی عضله متناسب F و حرکت M ایجاد شده توسط عضله عموما براین بش افزایش می یابد. این دلیلی است برای افزایش مشاهده شده در قدرت عضله ناشی از گذر از موقعیت لبه خارجی به دامنه میانی است.
عکس این موضوع ممکن است در بخش بعدی غالب گردد و ناشی ازگذر از موقعیت دامنه میانی به لبه داخلی است که منسجم به کاهش حرکت M می گردد.
شکل منحنی حرکت – وضعیت زاویه ای در شکل 4-1 نشان داده شده است که این منحنی متکی بر ارزیابی Isokinetic و pronatorها و supinatorها آرنج می باشد.
اصلاح نیروی جاذبه:
در انقباض های dynamic حرکت خارجی یعنی حرکتی که بر عضله غلبه می کند توسط سه جزء مجزا ایجاد می شود:
1. وزن قسمتهای dital مفصل
2. فشار برخلاف عملی که انجام گیرد. بعنوان مثال بلندکردن یک شیء.
3. مقاومت ثابت اندام (Ia)
به محض رسیدن به شرایط Isokinetic یعنی بازو اهرمی به یک سرعت زاویه ای پایدار برسد، اجزاء شتاب بی اهمیت می شوند.بنابراین به منظور تعیین نیروی خالص عضله در نظرگرفتن تاثیر وزن ضروری است. شکل 15-1 به اندازه گیری Isometric قدرت flenorها و entersorهای زانو سر وضعیت نشسته اشاره دارد. Entersorها سر جهت مخالف وزن پا و مقاومت dynamometer عمل می کند. حرکت اعمالی توسط Entersorها و Me (پاد ساعتگرد در شکل 5-1) می بایست با مجموع حرکات وزن پا (ساق و foot) Mleg و حرکت اعمالی توسط مقاومت dynamometer و Md (هر دو ساعتگرد در شکل 5-1) برابر باشد. این رابطه در معادله زیر آمده است: Me = Md + Mleg
از طرف دیگر وقتی flenorها بصورت Isometric انقباض می یابند، حرکت ایجادی ناشی از این عمل Mf و حرکت اعمالی توسط وزن پا در یک جهت عمل می کنند. (ساعتگرد در شکل 5-1). و از این رو معادله زیر برقرار است: Mf + Mleg = Md و یا بعبارتی Mf =Md- Mleg
بنابراین در gravitional position قدرت entensor ها ممکن است ناچیز گرفته شوند و قتر flenorها با حرکتی برابر با حرکت جاذبه زیاد برآورد شوند. در ارزیابی Isokinetic موارد ذکرشده در موارد متشابه entensor و انقباضات هم مرکز flenor یافت می شوند. بعنوان مثال در جایی که عضله بر وزن عضو و مقاومت dynamometer غلبه می کند. به منظور دستیابی به میزان صحیح قدرت عضله، اجرای مرحله ای مرسوم به gravity correction ضروری است که این روند در سیستم های تجاری موجود Isometric دخالت دارد. این روند بر پایه سنجش وزن عضو دریک موقعیت ثبت شده و ارائه شده (هرچه نزدیک تر به افق) که توسط سیستم سلول فشاری و یک محاسبه مثلثاتی ساده که در پردازش اطلاعات حرکت یا نیرو توسط کامپیوتر دخالت می کند،انجام می گیرد.
همانگونه که در تعدادی از صفحات آخر Bygottet al 2001: رجوع به فصل 9 برای توضیحات بیشتر) روند اصلاح گرانش دارای خطا می باشد. این خطا عمدتا به دو عامل وابسته است:
1. یک مفصل دولایی کامل که بعنوان فرض پایه ای روند software عمل می کند نمی تواند نقش مفاصل بیولوژیکی را ایفا نماید.
2. مقادیر موجود برای مقاومتهای passive , active و نیز جاذبه می باید محاسبه شوند و یا ممکن است نباشد.

 

عنصر active توسط عضلات اطراف حمایت می شود که ممکن است که این عضلات ممکن است تحریک شوند وحتی اگر زمانی اندازه گیری انجام شوند فرد نیازمند آرامش کامل است.
عنصر passive ناشی از stretch کپسول ، تاندونها و رباط هاست. بنابراین بجای یک جز Sinusoidal (مسطح) مقاومت یک الگوی متفاوت درنظر گرفته شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  47  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خصوصیت بیومکانیکی و فیزیولوژیکی حرکات ایزوکلینیک