یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نکات مفید تربیت فرزندان

اختصاصی از یاری فایل نکات مفید تربیت فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

نکات مفید تربیت فرزندان

پدر/مادر بودن لذت زیادی دارد اما در عین حال کار سختی است. هیچ پدر یا مادری کامل نیست. همه ما اشتباه می کنیم. حتی پدر و مادرهای مهربانی که عاشق فرزندانشان هستند هم گاهی کارهایی می کنند که از روی قصد و غرض نیست، مثل داد زدن سر بچه ها یا بی احترامی به آنها. پس اگر فکر می کنید نمی توانید خودتان را کنترل کرده و بر اعصابتان مسلط باشید، حتماً به متخصص مراجعه کنید تا به سوء رفتار با کودکتان دچار نشوید.

گاهی اوقات خیلی خسته می شوم. آیا این طبیعی است؟

بله البته. همه ی والدین خسته می شوند. بچه ها وقت و انرژی زیادی از آنها می برند. این مسئله وقتی در زندگیتان هم مشکل داشته باشید سخت تر می شود مثل نگرانی های کاری، نگرانی برای پرداخت قبوض، یا مشکل در روابطتان. برای اینکه پدر /مادر خوبی باشید، باید مراقب خودتان هم باشید و برای حل مشکلاتتان کمک بگیرید.

وقتی خسته می شویم، چه کاری می توانیم بکنیم؟

کمی استراحت کنید. همه ی آدمها به استراحت و فراغت نیاز دارند. می توانید از همسرتان بخواهید که مراقب بچه ها باشد و خودتان به دیدن دوستان و آشنایان بروید و دفعه بعد نوبت به همسرتان می رسد که به استراحت برود. اگر با بچه ها تنها هستید و با همسرتان زندگی نمی کنید می توانید از اقوام بخواهید که گاهی از بچه ها نگهداری کنند.

گاهی اوقات از کوره در می روم و خیلی عصبانی می شوم. آیا این یعنی من پدر/مادر خوبی نیستم؟

نه اصلاً اینطور نیست. خیلی از والدین در برخورد با فرزندانشان از کوره در می روند. عصبانی شدن مسئله ای کاملاً طبیعی است، اما درست نیست که آن را سر بچه ها خالی کنید. وقتی عصبانی هستید، کمی استراحت کنید، مثلاً بچه ها را به پارک ببرید یا از یک دوست بخواهید که برای کمک شما بیاید. اگر هر روز از بچه ها عصبانی میشوید و نمی توانید عصبانیتتان را کنترل کنید، کمک بخواهید. می توانید با پزشک خانوادگیتان مشورت کنید.

آیا تنبیه فیزیکی بچه ها درست است؟

تنبیه فیزیکی بهترین راه تادیب بچه ها نیست. هدف از تادیب و تربیت بچه ها، یاد دادن خودداری به آنها است. تنبیه کردن فقط به آنها یاد می دهد که به خاطر ترس کاری را انجام ندهند. راه های بهتری هم برای تادیب بچه ها وجود دارد.

یک راه خوب برای تادیب بچه ها، راهنمایی مجدد است. با اینکار شما یک رفتار بد و ناخواسته را با یک رفتار خوب و قابل قبول جایگزین می کنید. مثلاً اگر پرتاب کردن توپ داخل خانه کار درست نیست، کودکتان را بیرون از خانه ببرید و از او بخواهید آنجا توپ بازی کند.

با بچه های بزرگتر، سعی کنید به آنها عواقب کارشان را توضیح داده و از آنها بخواهید مسئولیت کارهایشان را بپذیرند. مثلاً به پسرتان بگویید چون میز ناهار را نچیده و باید می چیده، همه باید بیشتر منتظر شام بمانند و به او توضیح دهید که به خاطر این غفلت از کارش باید بعد از شام ظرف ها را بشوید.

چطور پدر/مادری خوب باشیم؟

برای تربیت و بزرگ کردن بچه ها یک راه خاص وجود ندارد. پدر یا مادر کامل هم در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. اما نکاتی هست که با استفاده از آنها می توانید فرزندانتان را سالم و خوشبخت بار بیاورید.

عشقتان را به آنها نشان دهید. هر روز به کودکانتان بگویید که دوستشان دارید و برای شما مهم هستند. آنها ببوسید و بغل کنید.

به حرف های بچه ها گوش دهید. وقتی به حرف های بچه ها گوش میدهید به آنها نشان می دهید که آنها هم اهمیت دارند و به آنچه که میگویند علاقمندید.

به آنها احساس امنیت بدهید. وقتی ترسیده اند، به آنها آرامش دهید و به آنها نشان دهید که مراقبشان هستید.

در زندگیشان نظم ایجاد کنید. برای غذا خوردن، خوابیدن، و بازی کردن برایشان برنامه بگذارید. و اگر خواستید تغییری در برنامه ایجاد کنید، از قبل آنها را در جریان بگذارید.

فرزندانتان را تحسین کنید. وقتی بچه ها چیز تازه ای یاد می گیرند یا رفتار خوبی از خود نشان می دهند، بگویید که به آنها افتخار می کنید.

رفتار را نقد کنید، نه کودکتان را. وقتی فرزندتان کار اشتباهی انجام میدهد، به آنها نگویید که چقدر بد هستید، درعوض بگویید، که رفتارش درست نبوده است. مثلاً به او بگویید که "دویدن در خیابان بدون اینکه مراقب


دانلود با لینک مستقیم


نکات مفید تربیت فرزندان

دانلود مقاله کامل درباره تربیت کودکان

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره تربیت کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

تربیت کودکان

شما باید به گونه ای رفتار کنید که کودک یاد بگیرد که چطور این غم هاو مشکلات زودگذر را فراموش کند و چیز دیگری را جایگزین آن کند. هرگز احساسات کودک را نادیده نگیرید و بگذارید او به راحتی احساسش را بیان کند. با کودک همدردی کنید و به او راهی پیشنهاد کنید تا غصه هایش را فراموش و یا موضوع دیگری را جایگزین آن کند. در این مقاله به برخی از این راه ها اشاره می شود. روز را با شادی آغاز کنید: در برنامه های کودک، چیزهایی بگنجانید که می دانید او را خوشحال می کند. نگران نباشید، حتماً لازم نیست فلان عروسک یا ماشین گران قیمت را برای کودک بخرید تا او را شاد کنید. این شادی می تواند همراه شدن با او هنگام بازی کردن، مرتب کردن وسایل خانه با یکدیگر یا رفتن به پارک باشد. چیزی که کودک بتواند به امید آن روزش را سپری کند و به یاد آن شب خوشی را بگذراند.قدردانی را به کودک یاد بدهید: خریدن هر چه که کودک می خواهد او را خوشبخت و راضی نخواهد کرد. مطمئن باشید تنها نتیجه این عمل به بار آمدن کودکی زیاده خواه است. به او بیاموزید که برای چیزهایی که دارد سپاسگزار باشد. به کودک یاد بدهید که چطور از اسباب بازی هایش استفاده و چطور با آنها بازی کند. برای او توضیح دهید که نیازی نیست هر چه راکه دوستانش دارند، او هم داشته باشد. به کودکتان بفهمانید که برای آنچه دارد، ارزش قائل شود و حسرت آنچه را که ندارد، نخورد. کسب مهارتهای جدید: به خاطر داشته باشید، لذتی که در آموختن هست، در هیچ کار دیگری نیست. وقتی کودک می آموزد چطور یک بسته راکادو کند، به چنان احساس غرور و لذتی دست می یابد که وصف ناشدنی است. کودکان دوست دارند کارهایی را که اغلب بزرگترها قادر به انجامش هستند، انجام دهند و از اینکه می بینند نسبت به همسالان خود امتیازی دارند، لذت می برند. شما می توانید این حس را با آموزش مهارت های جدید در کودک تقویت کنید. بی حوصلگی در کودکان: هرگز سعی نکنید کودک بی حوصله را همیشه خودتان سرگرم کنید. کودکان باید یاد بگیرند بتوانند خودشان به تنهایی بازی کنند و سرگرم باشند. البته از او بپرسید وقتی حوصله اش سر می رود دوست دارد چه کارهایی انجام بدهد، فهرستی از این کارها را تهیه کرده و سعی کنید گاهی خلوت کودک را نیز پر کنید و با او در بازی هایش همراه شوید. آموزش رفتار مناسب به کودک: کودکان اغلب دو دسته هستند: کودکانی که مستقلند و بر نفس خود تسلط دارند و کودکانی که مرتب نیاز دارند رفتارشان اصلاح شود یا نکاتی به آنها تذکر داده شود. در واقع این خود ما هستیم که با رفتارمان تعیین می کنیم که کودک چگونه باشد. پس کودکان را با احساس استقلال و مسئولیت بار بیاورید. کارهایی را که از عهده شان برمی آید به خودشان واگذار کنید، به عبارتی از آنها افرادی با اراده و مصمم بسازید. نشان دادن رفتاری درست و معقول در برابر اشتباهات کودکان نه تنها آنها را سرخورده نمی کند، بلکه به آنها اجازه خطر کردن و پذیرفتن اشتباهات را نیز خواهد داد. کمک فکری: وقتی که کودک شما برخی از مکعب ها را می سازد، اما برای چندمین بار برج او فرو می ریزد، از خود او بپرسید به نظرت چه کار باید بکنی که دیگر این اتفاق نیفتد؟ اگر او گفت: نمی دانم، نظر خودتان را با او در میان بگذارید، اما به او نیز فرصت فکر کردن بدهید مهم این است که به کودکتان بگویید اجازه دارد خودش در کارهایش تصمیم بگیرد و اینکه فرد بی اراده و بی قدرتی نیست. او می تواند در به دست آوردن موفقیتش با شما سهیم باشد. به کودک بیاموزید که به انتخابهایش بها و به تصمیماتش اهمیت بدهد. او از اینکه بتواند روزی بر زندگی اش تسلط داشته باشد احساس رضایت و غرور می کند. برای فرزند خود وقت بگذارید:آیا تا به حال شده است که در روز چند ساعت از وقت خود را به کودکتان اختصاص دهید؟ حتماً پاسخ بسیاری از شما مثبت است، اما دقیقاً فکر کنید و ببینید آخرین باری که با کودکتان بازی کرده اید، کی بود یا آخرین باری که برای او کتاب داستان خواندید یا در کنار او برنامه مورد علاقه اش را تماشا کردید و به حرفهایش با علاقه گوش کردید و... البته ممکن است در طول روز ساعاتی وجود داشته باشد که اعضای خانواده در کنار هم جمع شوند، اما این به معنای در کنار هم بودن نیست، چون اگر دقت کنیم، هر کدام در گوشه ای مشغول به کاری هستند و فقط در زیر یک سقف هستند. مادر کودک را به حمام می برد، اما مرتب به او گوشزد می کند که همه کارهایش مانده است و او فرصت آب بازی ندارد. شب ها پدر برای فرزندش داستان می گوید، اما در مقابل اصرار کودک به گفتن داستانی دیگر بهانه کارهای عقب مانده اش را می آورد و برق اتاق را زود خاموش می کند. آیا شده شما برای چند لحظه این کارهای عقب مانده را فراموش و سعی کنید لحظاتی را با کودکتان بگذرانید و به حرف هایش گوش کنید؟ مطمئن باشید ایجاد سازگاری های بسیار کوچک، اما مهم در رفتار شما با کودکتان می تواند پیشرفت های بسیاری را در زندگی خانوادگی تان ایجادکند. شمامی توانید با عمل به موارد زیر تغییرات بزرگی را در رفتار خود باکودکتان احساس کنید. تشویق: پسر شما در زمین بازی به دوستش اجازه می دهد تا چند لحظه سوار دوچرخه اش شود. دختر شما یک کارت تبریک قشنگ برایتان درست می کند. سعی کنید همیشه هنگامی که چنین کارهای قشنگی را از فرزندتان می بینید، او را تشویق کنید. متأسفانه اغلب ما در تکاپوی زندگی روزمره، رفتارهای صحیح بچه ها را نادیده می گیریم، درحالی که این رفتار شاید بی اهمیت و پیش پا افتاده امروز کودکان، پایه های رفتارهای درست انسانی آنها در فردا خواهد بود و این شما هستید که باید این رفتارها را تقویت کنید. تشویق و توجه به رفتارهای محبت آمیز فرزندتان روش مطمئنی برای کمک به اوست تا بتواند هویت پایدار و ثابتی در خویش ایجاد کند و احساس خوبی نسبت به خودش داشته باشد. همچنین این تشویق ها باعث می شود که کودک خوبی های دیگران را نیز فراموش نکند و همیشه سپاسگزار و قدرشناس باشد. هنگام عصبانیت بحث نکنید: حتماً برای شما هم پیش آمده است که از متقاعد کردن یک کودک چهار ساله عصبانی، خسته و نا امید شده اید و هر چه به او می گویید خوردن بیسکویت قبل از شام کار درستی نیست به گوش او فرو نمی رود و حرف های شما اصلاً برای او در آن شرایط قابل درک نیست. بحث کردن با کودکی که در حالت طبیعی قرار ندارد، کاملاً بی فایده است و به جای متقاعد کردن او اوضاع خراب تر می شود. این کار شما باعث می شود که او احساس حقارت و شما نیز احساس اتلاف


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تربیت کودکان

تربیت دینی کودکان در خانواده 40 ص

اختصاصی از یاری فایل تربیت دینی کودکان در خانواده 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

تربیت دینی کودکان

پرورش دینی :

آموزش آداب و رفتار صحیح زندگی همان آموزش دین است , یعنی اگر طفل روش صحیح زندگی کردن را آموخته باشد , در حقیقت تربیت دینی پیدا کرده است .

" پیامبر اسلام "( ص ) در مقام اندرز , برخی از والدینی که از زیر بار آموزش و پرورش دینی در آخر الزمان شانه خالی کنند فرموده اند :

" ویل للاولاد و آخرالزمان من ابائهم لا یعلمونهم الفرائض "

" وای بر فرزند آخر الزمان از دست پدر و مادرانشان که به آنها فرائض دینی را می آموزند.

" تعالیم و دستورات دینی کلاً شامل دو بخش می شود :

1- بخشی که شامل اعتقاد و ایمان در رابطه با آفریدگار است . 2- بخشی دیگر که شامل اعمال و رفتار آدمی و روابط با دیگران است و والدین مسئولند هر دوجنبه را به طفل بیاموزند. "

آغاز تربیت دینی

تربیت دینی , در حقیقت از روزگاران قبل از تولد و در مرحله انتخاب همسر شروع می شود و مراقبتهای دوران حمل آن را رنگ و صفا می بخشد و پس از تولد والدین مستقیما به جهت دادن و ساختن او می پردازند و از همان لحظات اول تولد قبل از بریدن ناف در گوش راست اذان و در گوش چپ اقامه خوانده میشود (1) درست است که نوزاد معانی کلمات و جمله ها را نمی فهمد لکن آنها را می شنود و اعصاب و مغزش از آنها متاثر میگردد , کودک تدریجا با آنچه دیده و یا شنیده است , مانوس و آشنا می گردد و همین آشنائی در آینده او موثر است . (2) بعد ها به همراه رشد در سنین مختلف تکالیف گوناگونی به کودک داده می شود , مثلا از 3 سالگی آموزش جمله تهلیل است ( ذکر لا اله الا الله ) از 5/3 سالگی آموزش شهادت به رسالت محمد( ص ) , از 4 تا 5 سالگی تمرین صلوات , از 5 سالگی آموزش دست راست و چپ , از 6 سالگی آموزش قبله , سجده و رکوع از حدود 7 سالگی تمرین نماز و بیدار شدن برای سحری است .(3)

کودک و عقائد دینی

" توجه به خدا و دین ریشه فطری دارد , هر کودکی طبعا خداپرست است مگر اینکه عوامل خارجی فطرتش را آلوده سازند و از صراط مستقیم منحرف سازند " (1)

پیامبر اسلام ( ص ) فرمودند : " هر نوزادی با فطرت خدائی به دنیا می آید و پرورش می یابد مگر اینکه پدر و مادر او را به سوی یهودیگری و یا مسیحی گری بکشانند . (2)

" پدر و مادر وظیفه دارند که محیط مناسب برای فرزند خویش بوجود آورند تا عقایدی که در فطرت او نهاده شده تدریجا ظهور و بروز نمایند و پرورش و تکامل یابند .

کودک از همان خردسالی به یک نیروی مافوقی که می تواند نیازمندیهایش را برطرف سازد طبعا توجه دارد اما درک او به حدی نیست که بتواند توجهخویش را بیان کند , اما تدریجا به مرحله ظهور و بروز میرسد " تدریجا که کودک بزرگتر می شود و معمولا در حدود4 سالگی ( که اصطلاحا سن چراها نامیده می شود )

خصوصا اگر در خانواده دین دار زندگی کند به خدا توجه پیدا می کند و گاهگاه نام خدا را برزبان جاری سازد . از حرفها و سئوالاتش پیداست که فطرتش بیدار گشته و می خواهد در این باره اطلاعات بیشتری به دست آورد چه کسی خورشید و ماه و ستاره ها را آفریده است ؟ آیا خدا مرا دوست دارد ؟ خدا کجاست ؟ چه شکلی است ؟ آیا در آسمان است ؟

نحوه پاسخگویی والدین به سئوالات کودک

اولیاء و مربیان باید به تمام سئوالات کودک پاسخ دهند والا روح تحقیق و کنجکاوی او خاموش خواهد شد . اما پاسخ دادن به سئوالات آنها کار آسانی نیست , پاسخها باید صحیح و کوتاه و قابل فهمبرای کودک باشد . و هرچه درک و فهم کودک ترقی می کند پاسخها نیز به همان نسبت عمیق تر می گردد .

باید از گفتن مطالب سنگین و خسته کننده جدا اجتناب کرد که نه تنها سودی ندارد بلکه برای کودک ملال اور خواهد بود .

آموزش نبوت ،امامت و معاد به کودک

در مورد نبوت و امامت باید تدریجا با کودک گفتگو کرد , ابتدا حضرت محمد ( ص ) را به عنوان پیامبر معرفی نمود و سپس صفات و خصایص آن جناب و شرایط پیامبر را با زبان کودکانه برایش بیان کرد و همچنین درباره امامت .

اما درباره معاد شاید ذهن کودک دیرتر از سایر مسائل برای فهم آن آمادگی پیدا کند , کودک خردسال معنای مرک رابه خوبی نمی فهمد شاید مردن را یک سفر طولانی تصور کند مادام که کودک به مردن توجه نکرده لزومی ندارد یا شاید صلاح هم نباشد که در این باره با او صحبت شود

اما خواه ناخواه حوادثی پیش می آید که کودک متوجه مرگ می شود , در اینجا باید حقیقت رابا کودک صریحا در میان گذاشت و در ضمن , بهشت و دوزخ و حساب و قیامت را برای وی تشریح کرد تا ذهنش برای پذیرش معاد آماده گردد اما جوابها باید حتی الامکان کوتاه و قابل فهم کودک باشد . (1)

نمو نه ای از روایات در باره تربیت دینی کودک

درباره ی کودک و تکالیف مذهبی و روایاتی آمده است که برای نمونه ذکر می شود :

امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید :

" وقتی کودک به سن سه سالگی رسید به وی امرکن 7 بار لااله الا الله بگوید , در این وقت کود ک را به حال خود واگذار تا به سن 3 سال و 7 ماه و 20 روز برسد در چنین مرحله ای باید با او تعلیم داد که 7 بار بگوید محمد رسول الله و تا چهار سالگی باید او را آزاد گذاشت , پس از آن به او بگو که 7 مرتبه صلی الله علیه و آله را تکرا رکند . و تا پنج سالگی او را رها کن , در این وقت اگر کودک راست و چپ خود را تشخیص داد او را در برابر قبله قرار ده و به او سجده را بیاموز در شش سالگی به وی بگو نماز بخواند و بالاخره رکوع و سجود و مراتب دیگر نماز را به او تعلیم ده وقتی هفت سال او تمام شد به وی بگو دست و صورت خود را بشوید و پس ا زشستن دست و صورت و فرا گرفتن وضو به او بگو نماز بخواند.

1– بحار الانوار , ج 23 ,ص 113-114 – چاپ جدید – حلیه المتقین , ص 107

تربیت دینی کودک گام به گام و بدون اجبار

" این روایت نشان می دهد که باید رفق و مدارا و پرورش تدریجی را کاملا در مد نظر قرار داد و گام به گام در تربیت کودک کوشید نباید در هیچ مرحله ای مسائل را یکباره بر او تحمیل نمود و استعداد و ظرفیت او رابرای آموزش مسائل دینی مورد توجه قرار داد " (1)

" کودک را از همان دوران خرد سالی باید به آداب دینی آشنا کرد و در او شوق و رغبت لازم برای اجرای برنامه های دینی پدید آورد منتهای والدین باید سعی کنند در انجام برنامه های دینی رنج و زحمتی برای کودک نباشد و در نتیجه وازدگی ایجاد نشود واداشتن طفل به انجام برنامه های مستحبی یا احیاء در جلسات مذهبی موجبات وازدگی از مذهب را فراهم می کند .

در تربیت مذهبی باید والدین مذهبی و عامل بوده و در پرورش دینی عمل و رفتار والدین نقش عمده دارد. " (2)

خاتمه

در خاتمه لازم به تذکر است که گرچه کودک قبل از سن شرعی بلوغ تکلیف ندارد لکن پدر و مادر حق ندارند بدین بهانه فرزندان خویش را قبل از بلوغ کاملا آزاد بگذارند تا هر عمل خلافی را مرتکب شوند زیرا طبعا به اعمال گناه و خلاف شرع عادت می کند به طوری که بعد از بلوغ نمی تواند از عادتهای زشت گذشته دست بردارد . بنابراین پدر و مادر باید حدود واجبات و محرمات را از همان زمان کودکی به فرزندانشان یادآور شوند و از انجام اعمال حرام و خلاف


دانلود با لینک مستقیم


تربیت دینی کودکان در خانواده 40 ص

دانلود مقاله کامل درباره واقع گرایی و تربیت

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله کامل درباره واقع گرایی و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

واقع گرایی و تربیت

هستی شناسی واقع گرایان

کسانی که معتقد بودند مفاهیم کلی،ما بازای خارجی دارند یعنی وجود واقعی دارند،واقع گرا یا رآلیست خوانده می شدند.اما مفهوم واقع گرایی امروز با مفهوم قدیمی آن متفاوت است.واقع گرایی معاصر به معنی اعتقاد به وجود خارجی و عینیت اشیا و امور می باشد.به عبارت دیگر واقع گرایان به وجود جهان به عنوان پدیده ای مستقل از اندیشه و پندار انسان معتقد هستند و می گویند

جهان پیش از اینکه انسان بوجود آید و به برخی از مجهولات آن علم و آگاهی یابد وجود داشته و اکنون نیز چه آنرا بشناسیم و چه نشناسیم هستی دارد.

واقع گرایی به مکاتب فرعی مختلف تقسیم می شود که عمده ترین آنها عبارتند از واقع گرایی قدیمی یا واقع گرایی تعقلی و در برابر آن واقع گرایی طبیعی یا واقع گرایی علمی .

واقع گرایی تعقلی

واقع گرایان قدیمی یا تعقلی مستقیما ً تحت تأثیر اندیشه های ارسطو هستند.وی همچون افلاطون به اصالت ایده ها اعتقاد داشت لکن آنرا مجرد و جدای از واقعیت مادی نمی پنداشت.

واقعگرایان تعقلی در این نکته توافق دارند که جهان مادی واقعی و مستقل از ذهن وجود دارد.اما واقعیت را منحصر به جهان مادی نمی دانند.

واقع گرایی طبیعی

این شاخه از واقع گرایی بعد از سده های پانزدهم و شانزدهم به ویژه بعد از انتشار افکار فرانسیس بیکن در اروپا گسترش یافت.اصل اساسی در این نوع واقع گرایی این است که ماده واقعیت نهایی است.هستی یا وجود عبارت است از آنچه در تجربه حسی ما آشکار می گردد و جز این هیچ امر دیگری به عنوان واقعیت وجود ندارد.بنابراین تحقیق دربارۀ پدیده ها و خواص اشیا را باید به عهده علم گذاشت نه فلسفه.وظیفه فلسفه در این نوع تفکر هماهنگ کردن یافته های علمی است.

انسان از دیدگاه واقعگرایان

همانگونه که در هستی شناسی دو گروه عمده واقع گرایان تفاوتهایی موجود است در نگرش این دو گروه به انسان نیز تفاوتهایی دیده می شود.

واقعگرایان تعقلی

واقعگرایان تعقلی به پیروی از ارسطو معتقدند انسان موجودی جسمانی- روحانی است.

روح دارای دو وظیفه بنیادی است .شناختن و خواستن، شناخت یا حسی و ادراکی است که فهم نامیده میشود یا استدلالی است که در این صورت عقل یا خرد نام دارد. خواستن، واکنشی مانند همه واکنشهای دیگر است و به روح تعلق دارد .همان طور که عقل می تواند ماهیت غیر مادی را بشناسد اراده نیز می تواند آنها را بخواهد.

واقعگرایان طبیعی یا علمی

برخلاف واقعگرایان تعقلی عقیده دارند که انسان موجودی زیستی-اجتماعی است و پیوسته تحت تأثیر محیط طبیعی و اجتماعی خود قرار می گیرد.این تأثیر به گونه ای است که چگونگی شدن او را معین می کند.بنابراین نه تنها انسان دارای اراده آزاد نیست بلکه تابع جامعه و طبیعت است.

اغلب واقعگرایان طبیعی منکر اراده انسان و آزاد و مختار بودن او هستند و اظهار می دارند فعالیتهایی که از انسان سر می زند نتیجه نیازهای بدنی و درونی او هستند.آدمی دارای قدرتی است که به وسیله آن می تواند آنچه که از راه تغذیه بدست می آورد را به صورت انرژی در آورد و با مصرف آن انرژی اعصاب را تحریک کرده عضلات را به حرکت درآورد.

آنچه به عنوان اراده آزاد در انسان مطرح می شود چیزی جز تسلط بر قوانین طبیعت و چگونگی تأثیر محیط مادی و اجتماعی بر روی ساخت تکوینی او نیست . آزادی انتخاب یا اعمال اراده در انسان در واقع همان تعیین یا جبر علی است.

تأثیر هستی شناسی واقعگرایان در تربیت

تربیت از دیدگاه واقعگرایان تعقلی

اساس هستی شناسی واقع گرایی تعقلی نظریه قوه و فعل یا امکان یا واقعیت است .در هستی میان وجود بالفعل و بالقوه فرق گذاشته می شود.

از آنجایی که انسان در نظر واقعگرایی تعقلی موجودی جسمانی-روحانی است و روح برترین مرتبه هستی تلقی می شود،تربیت مبتنی بر این نظر تلاش می کند نظم طبیعی حیات انسان را به وسیله هدف یا اهدافی که بطور عقلانی درک و خواسته می شوند هدایت کند.در این نگرش انسان به صورت یک کل مطرح است بنابراین درتربیت مبتنی بر واقعگرایی تعقلی وحدت شخصیت انسان از اهمیت زیادی برخوردار است.

واقعگرایان تعقلی به دلیل اعتقاد به آزادی اراده انسان و مسئول دانستن او در برابر اعمال خودش به مشارکت شاگرد در امر آموزش اهمیت می دهند.آنها عقیده دارند که آنچه در مدرسه به شاگرد ارائه می شود باید برای او قابل درک و در نتیجه برانگیزنده باشد.تشکیل معرفت و ایجاد آگاهی واقعی در شاگردان مستلزم برخورد مستقیم آنان با مسائل و مشارکت در حل آنها است.

جریانهای تربیتی در این دیدگاه از طرفی باید عادت به مطالعه،مشاهده،آزمایش و استفاده از منابع را در شاگردان به وجود آورند و از سوی دیگر آنها را به تفکر، تخیل خلاق ،ارزشیابی و قدر دانی از امور مختلف هدایت نماید.

تربیت از دیدگاه واقعگرایان طبیعی

با توجه به آنکه واقعگرایان طبیعی انسان را موجودی-زیستی اجتماعی معرفی می کنند عقیده دارند که تربیت عبارت است از آماده ساختن انسان برای زندگی در جامعه و پیش از آنکه یک عمل ساختگی یا تصنعی باشد یک عمل طبیعی است.

واقعگرایان طبیعی اگرچه به انتقال معلومات و اطلاعات و به طور کلی میراثهای فرهنگی و انظباط فردی شاگردان توجه دارند لیکن عنایت چندانی به رشد ذهنی آنان نشان نمی دهند.آنها می گویند ذهن عاملی است که فقط امور محسوس و اطلاعات مربوط به این امور را جمع آوری و ثبت می کند.استفاده از اصول و ابزارها یی مانند تقویت، تجزیه فرایند یادگیری به رفتارهای مقطعی و توجه به جنبه های مشاهده پذیر از ویژگیهای عمده نگرش تربیتی آنها است.

شناخت شناسی و تربیت

شناخت شناسی واقع گرایان

واقعگرایان عقیده دارند آنسوی جهانی که ادراک می کنیم جهانی نیست که در ذهن خود به خلق دوباره آن بپردازیم. جهان همانی است که هست و انسان برای شناسایی آن باید از حواس و تجارب حسی خود یاری بگیرد.یعنی دانش ها دربارۀ جهان از اندیشه و پندار ما سرچشمه نمی گیرد بلکه اساسا ً از حواس ما حاصل می آید.

شناخت شناسی واقعگرایان طبیعی

اکثر واقعگرایان طبیعی با بیان اینکه ما مستقیما ً خود اشیا و امور و پدیده ها را درک می کنیم و وجود برون ذهنی حقیقی است و فکر و ذهن ما خالق یا مفسر آن نیست سعی دارند خاطر نشان سازند که معرفت و شناخت ما از جهانی که در آن زندگی می کنیم دقیقا ً مطابق آن است و صرفا ً نیز محصول حواس هستند.

شناخت شناسی واقعگرایان تعقلی

آنها ضمن پذیرفتن امکان شناخت نفس امر تأکید می کنند که شناخت نمی تواند یک امر صرفا ً مادی باشد. شناخت حسی تنها محسوس مادی را ادراک می کند و هرگز نمی تواند مفهوم نیستی را همانند مفهوم هستی درک کند.در صورتی که عقل هر دو مفهوم را به یک اندازه می شناسد.علاوه براین عقل قدرت شناخت کلی را نیز دارد.

شناخت شناسی واقعگرایان در تربیت

تفاوتهایی که در شناخت شناسی واقعگرایان طبیعی و تعقلی به آنها اشاره شد در تربیت و بویژه در نحوه تعلیم شاگردان در این دیدگاهها نیز تفاوتهایی را باعث شده است.

امروز بیشتر واقعگرایان طبیعی در تربیت کودکان از نقطه نظرهای روانشناسان رفتارگرا سود می برند یادگیری در این دیدگاه چیزی جز ایجاد ارتباط میان پدیده ها یا همجوار بودن رویدادها نیست و همین همجواری یا ایجاد ارتباط باعث می شود که ما چیزی را یاد بگیریم.

هدف اساسی از ارائه مواد درسی آن است که شاگردان با خواندن آنها و دست زدن به تجربه در مورد آنها برای سازگار شدن با محیط طبیعی و اجتماعی خود تربیت شوند.

شناخت در این دیدگاه نسبی است و ویژگیهای حسی هر فرد در چگونگی کسب شناخت او مؤثر هستند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره واقع گرایی و تربیت

پست مدرنیسم و برنامه ریزی تعلیم و تربیت 34 ص

اختصاصی از یاری فایل پست مدرنیسم و برنامه ریزی تعلیم و تربیت 34 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

پست مدرنیسم و برنامه ریزی (تعلیم و تربیت)

پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت

صحبت از پست مدرنیسم چنان شایع شده است که در هر حوزه به چند موضوع یا عنوان بر میخوریم که هر یک به گونهای به آن پیوسته است مانند معماری، هنر، موسیقی، فلسفه، علوم اجتماعی، تعلیم و تربیت، سیاست، تاریخ، صنعت، دین، اقتصاد، فرهنگ و دیگر حوزههای دانش بشری.

پست مدرنیسم اصطلاحی است که به گونهای فزاینده بر گرایشهای فرهنگی – اجتماعی و فکری معین دلالت دارد (مارشال و پیترز، ۱۹۹۴). این موضوع که از مسألههای بحث برانگیز امروزی شمرده میشود، در محافل علمی و غیر علمی بسیار مطرح است.

صحبت از پست مدرنیسم چنان شایع شده است که در هر حوزه به چند موضوع یا عنوان بر میخوریم که هر یک به گونهای به آن پیوسته است مانند معماری، هنر، موسیقی، فلسفه، علوم اجتماعی، تعلیم و تربیت، سیاست، تاریخ، صنعت، دین، اقتصاد، فرهنگ و دیگر حوزههای دانش بشری.

بر پایهٔ بررسیهای لش (۱۹۹۰) مقالات و پژوهشهای بسیار در زمینهٔ پست مدرنیسم نوشته شده به گونهای که به تعبیر وی، پست مدرنیسم، دیگر خلاف غرب است. در کشور ما در این زمینه کتابها و مقالات اندک است و بیشتر کارهای انجام گرفته، ترجمهٔ اثرهای مؤلفان غربی است؛ به ویژه به علت تازه بودن موضوع، پژوهشها و نوشتهها در زمینهٔ پست مدرنیسم و ارتباط آن با تعلیم و تربیت ناچیز است.

البته نمیباید فراموش کرد که خاستگاه اصلی پست مدرنیسم، جهان غرب است و خود، معلول شرایط فکری، فرهنگی – اجتماعی و اعتقادی مغرب زمین است.

اما در جامعهٔ ما که بخشهایی از آن، هنوز به عصر روشنگری یا مدرنیسم نرسیده و مدرنیته را درک و جذب نکرده است، سخن گفتن از پست مدرنیسم و ارتباط آن با تعلیم و تربیت به چه کار میآید؟

پاسخ اینکه: اگر چه جریان پست مدرنیسم بیشتر در کشورهای به اصطلاح پیشرفته است، اما در اندازههای گوناگون در سرتاسر جهان پراکنده شده است، بنابراین «برای همهٔ ما دست کم فکر کردن دربارهٔ این جریان تاریخی ضروری است.»(باقری، ب ۱۳۷۵). در برخی موارد مشاهده میشود بسیاری از برداشتها از پست مدرنیسم در جامعهٔ ما نه فقط باعث جهش به فراسوی مدرنیسم نمیگردد که به نفی دستاوردهای آن عقب ماندگی و واپس گرایی میانجامد.

به نظر میرسد پرداختن به این موضوع و چالشهای پیوسته به آن، بخشی مهم از نیازهای فکری، اجتماعی و تربیتی کنونی جامعهٔ ماست که به عنوان عضوی از جامعه جهانی، با دیگر ملل در تعامل فکری، فرهنگی و سیاسی است. نگارنده در این گفتار، بر آن است تا به ارتباط پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت، و پرسشهای طرح شده در این زمینه پاسخ دهد. از این رو، نخست به بررسی مدرنیسم میپردازد، سپس پست مدرنیسم را توضیح خواهیم داد و به بررسی ویژگیها، کاربردها و انتقادات دربارهٔ آن خواهد پرداخت. در گام بعدی،دربارهٔ دلایل تعلیم و تربیتی پست مدرنیسم بحث خواهد کرد و در نهایت از سخنان گفته شده نتیجهگیری خواهد شد.

● مدرنیسم یا عصر روشنگری

اصطلاح مدرن از واژهٔ لاتین «مدو» مشتق شده است؛ معنای آن چنین است:«به روز بودن»؛ «آنچه رایج است، و از چیزی که در گذشته رایج بوده است،کاملا متمایز» (کوهن، ۱۹۹۶).

مدرنیسم معرف چند دوره از تاریخ اروپا – سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی – است که در آنها آگاهی از عصر جدید شکل میگیرد (هولاب، ۱۹۹۰ / بشیریه، ۱۳۷۸).

کانت یکی از برجستهترین اندیشمندان این عصر است. به نظر او برای دستیابی به این روشنگری (مدرنیسم) به هیچ چیز نیاز نیست مگر آزادی؛ یعنی، کاربرد عقل خویش در امور همگانی، به تمام و کمال. نزد کانت، کاربرد عقل به دو گونه است: عمومی و خصوصی. کاربرد خصوصی آن است که کسی مجاز باشد در سمت اداری یا مدنی معین که به وی سپرده شده از عقل خود بهره ببرد. این نوع کاربرد چندان به پیشرفت روشنگری پیوسته نیست. اما کاربرد عمومی، آن است که کسی در مقام «اهل علم»، برابر جماعت خوانندگان از عقل بهرهبرد، این کاربرد به پیشرفت روشنگری میانجامد (کانت ، لیسینگ، هردر و همکاران، ۱۹۹۲/آرین پرو، ۱۳۷۷).

مهمترین ویژگیهای این عصر یا دوره چنین است:

الف) فاصله گرفتن از گذشته (دور شدن از سنت):

با پدیدار شدن انقلاب صنعتی، غربیها اعلام کردند ارزشها، عقاید مذهبی و سنتها مانع پیشرفت بشریت است. بنابراین، برای رسیدن به پیشرفت و تمدن متعالی، میباید از عقاید مذهبی و سنت دور بود (گنون، ۱۹۵۶/دهشیری، ۱۳۷۸).


دانلود با لینک مستقیم


پست مدرنیسم و برنامه ریزی تعلیم و تربیت 34 ص