یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد بیوگرافی مشاهیر

اختصاصی از یاری فایل مقاله در مورد بیوگرافی مشاهیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد بیوگرافی مشاهیر


مقاله در مورد بیوگرافی مشاهیر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:30

فهرست مطالب:

مصلح الدین ابو محمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف معروف به سعدی شیرازی در حدود  606 هجری در شیراز در میان خاندانی که از عالمان دین  بودند ولادت یافت پدرش ملازم  اتابک سعد بن  زنگی بود .  سعدی هم از دوران کودکی تحت تربیت پدر قرار گرفت و از هدایت و نصیحت او برخوردار گشت ولی در کودکی یتیم شد و ظاهرا در حجر تربیت نیای مادری خود که بنا بر بعض اقوال مسعود بن مصلح الفارسی پدر قطب الدین شیرازی بوده قرار گرفت . مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت سپس برای ادامه تحصیلات به بغداد رفت . این سفر که مقدمه سفر های طولانی دیگر سعدی بود در حدود سال 620 – 621 هجری اتفاق افتاد.

سعدی در بغداد در مدرسه معروف نظامیه آن شهر به ادامه تحصیل پرداخت و در همین شهر بود که از حضور جمال الدین ابو الفرج  عبد الرحمن ملقب به المحتسب بهره مند شد  . لازم به گفتن است که وی در هنگام سقوط بغداد به دست هولاگو (656 هجری ) به قتل رسید . سعدی از این بزرگ به عنوان مربی و شیخ یاد می کند .

چند سالی را سعدی در بغداد گذراند باید به دوران تحصیل و کسب فیض از بزرگترین مدرسان مشایخ عهد که در آن شهر جمع بودند تقسیم کرد .

سعدی در حدود سال 655 به شیراز و در مراجعت به آن شهر در شمار نزدیکان سعد بن ابی بکر بن سعد بی زنگی در آمد ولی نه به عنوان یک شاعر درباری بلکه در عین انتساب به دربار سلغری و مدح پادشاهان آن سلسله و عده ای از رجال ، زندگی را به آزادگی و ارشاد و خدمت به خلق در رباط شیخ کبیر  شیخ ابو عبدالله خفیف می گذرانیده و با حرمت بسیار زندگانی را بسر می برده است . بهر حال عمر سعدی در شیراز به نظم قصائد و غزلها و تألیف رسالات مختلف او و شاید به وعظ و تذکیر می گذشت و در این دوره نیز سفری به مکه کرد و از راه تبریز به شیراز بازگشت و در این سفر با شمس الدین صاحب دیوان جوینی و برادرش ملاقات نمود و در خدمت اباقاخان به عزت و احترام پذیرفته شد و او را از مواعظ خود برخوردار نمود. وفات سعدی در ذی الحجه سال 690 هجری اتفاق افتاد . از جمله شاعران استاد در عصر وی که در خارج از ایران می زیسته اند یکی امیر خسرو و دیگری حسن دهلوی است که هر دو از سعدی در غزلهای خود پیروی می کرده‏اند .

سعدی را میتوان یکی از بزرگترین و بهترین شعرای درجه اول زبان فارسی شناخت . شهرت او به واسطه زبان فصیح و بیان معجزه آسای او در موعظه و راهنمای مردم همراه با امثال و حکایات دلپذیر است  وی شاعری شوخ طبع و شیرین زبان است که در نظم و نثر خود مثال های فارسی را


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد بیوگرافی مشاهیر

دانلود بیوگرافی روستای یوسف آباد

اختصاصی از یاری فایل دانلود بیوگرافی روستای یوسف آباد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود بیوگرافی روستای یوسف آباد


دانلود بیوگرافی روستای یوسف آباد

روستای یوسف آباد از توابع شهرستان قوچان و در استان خراسان رضوی قرار دارد، این روستا در چهار کیلومتری غرب واقع و از توابع شهر قوچان است. ده قبلا در کنار شاهراه قدیم بجنورد قرار داشت ولی پس از خرابی سیل در محل فعلی احداث گردید.جاده نیز تغییر یافت و روستا در جنوب آن قرار گرفت شمال رودخانه اترک،‌ شمال غرب اترآباد و مشرق آن شهر کهنه است. در 09-37  درجه عرض شمالی و 21- 58 درجه طول شرقی و در دشتی هموار قرار گرفته است ارتفاع از سطح دریا 125 متر وسعت ده از نظر زمینهای زراعی به 97 هکتار می رسد. جدید بصورت خیابان بندی احداث و ده قدیم دارای یک کوچه و اغلب منازل دو طبقه بود و بیشتر خشت خام بود طبقه بالا محل سکونت و طبقه پایین استبل بود. فعالیت مردم ده کشاورزی، دامپروری و باغداری است اکثر زمینهای ده موقوفه وقف مسجد یا امام رضا (ع) و یا حضرت سیدالشهدا است.

 در قدیم اجاره ها در سال 150 تومان بود. نصف زمینهای اربابی اصلاحات اراضی بین زارعین تقسیم شد و 84 نفر دارای زمین شدند که به هر یک صدو چهار هکتار تعلق یافت. محصولات ده چغند قند، گندم و جو، سیب زمینی و گوجه فرنگی و زیر کشت 820 هکتار در سال 53 و 400 هکتار مالکین 400 هکتار کارخانه قند مقدار مصرفی در هر هکتار 20 تا 25 کیلو برداشت. خرده مالکین تا حدود 25 تن و زمینهای مورد اجاره کارخانه 40 تن در هکتار بوده است.

گندم و جو به صورت آبی و دیم کشت می شود، حدود 80 هکتار آبی است بزری که در هر هکتار مصرف می شود 50 من قوان و مقدار بازدهی در هر هکتار دو تا سه خروار است حدود 15 هکتار باغ انگور در ده وجود دارد منابع استفاده برای مشروب کردن زمینهای آب رور اترک،‌ قنات و چاه بوده قبلا در منازل حدود 100 چاه دستی برای استفاده و شرب آب منازل وجود داشت.

تعداد گوسفندان در حدود 800 رأس جمعیت در سال 1353 – یکصدو شصت خانوار با 800 نفر سکنه در سال 1369 با 201 خانوار بالغ گردیده است زبان اهالی ترکی و مذهب شیعه است.

هویت ده  و موقعیت عمومی و خصوصی جغرافیایی:
ناهمواریها
بادها
منابع آب
جنس خاک
تاریخچه ده
بخش دوم
طرز ساختن خانه های، مصالح ساختمانی، مساحت خانه ها، تعداد اطاق ها
امکانات رفاهی و بهداشتی زندگی مثل آب، برق، گاز و تلفن
بخش سوم جمعیت شناسی ده
توزیع جنسی جمعیت
توزیع جمعیت بر حسب سواد
بیکاری
زاد و ولد
تحرک شغلی:‌
مهاجرت:‌
بخش چهارم:
ساخت و نظام اجتماعی روستا
فصل پنجم
مالکیت و تحول آن
فصل ششم
نهادهای خانواده
موقعیت زن
انواع ازدواج
شیوه همسر یابی
مراسم ازدواج
مراسم عقد
دوران نامزدی
عروسی
حنابندان
حمام بردن داماد
مراسم مذهبی
مسجد و سازمان آن
گذراندن اوقات فراغت
بازیها و سرگرمی ها
سرگرمی زنان و دختران جوان
بازیها ی کودکان
بخش هفتم ساخت اقتصاد ده
تقویم زراعی
بخش هشتم
 شیوه های بهره برداری
بخش نهم
 سازمانها و تأسیسات روستا
بخش دهم
 رفتارهای اجتماعی و فرهنگ مردم

 

شامل 41 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود بیوگرافی روستای یوسف آباد

پاورپوینت بیوگرافی رنزوپیانو و معرفی آثار

اختصاصی از یاری فایل پاورپوینت بیوگرافی رنزوپیانو و معرفی آثار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت بیوگرافی رنزوپیانو و معرفی آثار


پاورپوینت بیوگرافی رنزوپیانو و معرفی آثار

 

رنزو پیانو معمار مشهور ایتالیایی است که دارای آثار متعددی می باشد،این فایل در باره این معمار نامدار است که در قالب پاورپوینت (ppt) و در 67 اسلاید و قابل ویرایش است در ان فایل مباحثی نظیر بیوگرافی عقایدو نظرات و معرفی آثار و.... مباحث پاورپوینت بیوگرافی عقاید و نظرات سبک معماری معرفی آثار معماری که شامل: مرکز ژرژپمپیدو موزه منیل آکادمی علوم کالیفرنیا مرکز فرهنگی ژان تجیبائو کلیسای پادره پیو فرودگاه بین المللی کانسای موزه مجسمه ناشر مرکز علمی نمو موزه بنیادبیلر ساختمان مسکونی هرمس ساختمان اداری نیویورک تایمز نوسازی وگسترش کتابخانه مورگان و جوایز دریافتی این معمار شما می توانید پاورپوینت رنزوپیانو را که داری 68 اسلاید می باشد و قابل ویرایش می باشد را با هزینه ای اندک خرید ودانلود نمایید.


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت بیوگرافی رنزوپیانو و معرفی آثار

دانلود مقاله بیوگرافی و روش سرودن احمد شاملو

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله بیوگرافی و روش سرودن احمد شاملو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

زندگی نامه:
احمد شاملو در ساعت یک بامداد روز بیست ویکم آذر1304در خانه شماره 134 خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد.دوره کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش بود و هر چند وقت به ماموریت می رفت در شهرهایی چون رشت و سمیرم واصفهان وآباده وشیراز گذراند.
مادرش کوکب عراقی بود وپدرش حیدر نام داشت.دوره دبستان رادر شهرهای خاش و زاهدان ومشهد گذراند واقدام به گرداوری سواد عامه کرد.دوره دبیرستان را در بیرجند و مشهد و تهران گذراند و از سال سوم دبیرستان به شوق تحصیل دستور زبان آلمانی دبیرستان ایرانشهر تهران را ترک و به سال اول دبیرستان صنعتی تهران رفت.در سال 1321 پدر او به گرگان و ترکمن صحرا منتقل شد واحمد شاملو مجبور شد کلاس سوم دبیرستان را در گرگان ادامه دهد ودر آن مقطع از زندگی او بود (1321) که در فعالیت های سیاسیشمال کشور شرکت کرد و در تهران دستگیر و به زندان شوروی ها در رشت منتقل شد.در سال 1324 از زندان آزاد شد و با خانواده به ارومیه رفت و وارد کلاس چهارم دبیرستان شد.با آغاز حکومت دموکرات ها چریک ها به منزلشان ریختند و او و پدرش را نزدیک دو ساعت مقابل جوخه آتش نگهداشتند و مدتی دستگیر کردند.
در سال 1326 به تهران باز گشت و کاملا تحصیل مدرسی را ترک کرد و در همین سال بود کهازدواج اول او صورت گرفت.
در سال 1330 سردبیر" چپ"مجله خواندنی آن زمان شد وبه مدت دو سال نیز مشاور فرهنگی سفارت مجارستان شد.در سال 1332 مجموعه اشعار" آهن ها واحساس"را که پلیس همه نسخه های آن را سوزاند نوشت و تنها یک نسخه از آن نزد سیروس طاهباز ماند.
ترجمه کتاب هایی از زیگموندموریتس و موریوکایی موجب شد که در چاپ خانه روزنامه اطلاعات دستگیر شود وبه مدت 13 تا14 ماه در زندان سیاسی موقت شهربانی و زندان قصر زندانی باشد.
او چهار فرزند به نام های :سیاوش.سیروس.سامان و ساقی داشت که ازدواج دوم خود را انجام داد ودر همان سال پدرش فوت کرد.

 


در سال 1338 همکاری خود را با سینماگران آغاز کرد و به نوشتن دیالوگ پرداخت و فیلم مستند "سیستان و بلوچستان" را برای شرکت در" ایتال کونسولت " ساخت.
از فعالیت های مهم او تاسیس و سرپرستی اداره سمعی وبصری وزارت کشور با همکاری هادی شفائیه و سهراب سپهری بود.در سال 1340 از همسر دوم خود جدا شد.
ودر سال بعد با آیدا آشنا شد و بعد از دو سال با او ازدواج کرد و به مازندران رفت.
در سال 1346 به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد و تحقیق های زیادی روی غزلیات حافظ انجام داد.او همچنین در طول زندگی خود کارگردان چند فیلم فولکلوریک برای تلویزیون بوده است که از آن جمله می توان "پاوه" "شهری از سنگ" و "آنا قلیچ داماد می شود " را نام برد در 14 اسفند 1350 مرگ مادراو به وقوع پیوست که مدتی او را افسرده کرد
او در طول زندگی با بیماری آرتروز گردن دست وپنجه نرم می کرد تا این که به پاریس رفت و گردن خود را به تیغ جراهی سپرد. وی به مدت دو سال سرپرست پژوهشکده دانشگاه بوعلی همدان بود.ایشان سخنرانی های به یاد ماندنی در دانشگاه های ام.آی.تی بوستون و یو.سی.ال .ای برکلی داشتند در سال 1356 ایران را به نشانه اعتراض به سیاست های حاکم ترک و به امریکا رفت و بعد از یک سال به تهران باز گشت.ایشان در طول زندگی خود بار ها از کشور هایی مثل: امریکا و آلمان و سوئد دعوت شد ودر کنگره ها و انجمن های بسیار زیادی شرکت کرد.
او در سال 1368 در شهرک دهکده کرج اقامت پیدا کرد.او بعد از مدتی دوباره به بوستون رفت و هم مهره های گردن را برای بار دوم جراحی کرد و هم شب شعری به نفع زلزه زدگان ایران برپا کردایشان جوایزی را نیز از سازمان حقوق بشر دریافت کرد.و سرانجام در روز دوم مرداد 1379 در بیمارستان ایرانمهر تهران در گذشت و پیکر این شاعر جاودانه در گورستان امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.

 


شیوه کار استاد شاملو
اودانه مرد ادبیات امروز ایران به گونه ای اسطوره ای جلوه گر می شود او بزرگیست چند وجهی در شعر و ادب وعاصر ایران.
وی نه تنها شاعری بلند پایه و بزرگ مرتبه بود بلکه او را به عنوان پژوهشگر.محقق.مترجم.قصه نویس.روزنامه نگار و... می شناسیم.
در سال 1326 اولین اثر خود را به نام "آهنگ های فراموش شده" به چاپ رساند این کتاب مجموعه قطعات نظم ونثر بود که شاملو بعد ها این کتاب را عامل شرمساری خود می دانست.در سال 1330 دو کتاب بعدی خود را با نام های "23" و "قطع نامه" به چاپ رساند.در سال 1332 چهارمین کتاب خود را با نام "آهن ها و احساس" به چاپ رساند.سرنجام در سال 1336 مهمترین مرحله رشد کیفی ذهن و زبان خود را ارائه می دهد او با کتاب مهم خود به نام "هوای تازه" دیدکاه های نو ورشد یافته تر خود را نشان می دهد.

 

راز ماندگاری شیوه شعری و روش فکری شاملو در کیفیت نو جویی ذهنی و ساختار شکنی و نو گرایی او می باشد.شیوه شاملو در سرایش شعر سپید یعنی شعر های بی وزن به گونه ایست که ریتم و موسیقی درونی شعر آن را از نثر جدا می سازد.نقش شاملو در غنای شعر نو و بنیان نهادن شعر بی وزن "سپید" جایگزینی واژه ها و معنا بخشی عمیق کلام.واژه یابی های گسترده و پر محتوا و زیبا سازی کلام در فرم و شکل و تاکید بر غنا بخشی شعر حماسی و مقاومت و سرانجام تاثیر در بالندگی و رشد مثبت در شعر نو ایران غیر قابل انکار می باشد.امروزه اکثر شاعران جوان وامدار شیوه ی شاملو هستند در حالی که مخالفان او تهمت های زیادی به او زدند.
شاملو هرچند که استادی بی نظیر در سرودن شعر های عاشقانه بود ولی شاهکار او در عرصه شعر مقاومت یا شعر اجتماعی ایران نیز نمودی قابل توجه داشت.
شاملو ذهن نقاد و کنجکاوی داشت که تا آخر عمر دست از تلاش بر نداشت.ذهن و زبان شاملو همیشه پویا و جویا وجاری بود و همیشه با ایستایی و سکون وتوقف به ستیز می پرداخت.

 

کتاب شناسی آثار شاملو

 

1_آهنگ های فراموش شده این کتاب در سال 1326 در تهران به چاپ رسیده است.اشعار این کتاب بین سال های 26_1322 سروده شده است.مرتضی کیواندر سال 1326 نقدی بر این کتاب نوشته است.شاملو هنگام انتشار این کتاب بیست و دو ساله بوده است.ناشر این کتاب آقای ابراهیم دیلمقانیان بوده است همچنین این کتاب 176 صفحه دارد.

 

2_23
این کتاب در واقع یک شعر بلند است که به سال 1330 سروده است این شعر بعد ها در کتاب لحظه ها و مرثیه های خاک به چاپ رسید.
3_قطعنامه
این کتاب دارای چهار شعر می با شد که شعر ها بین سال های 30 _1329 سروده شده اند
شعر سرود مردی که خودش را کشته است بعد ها بارها به چاپ رسید.
4_آهن ها و احساس
اشعار این کتاببین سال های 29 _1323 سروده شد که در سال 1332 به چاپ رسیده است اما کتاب توسط فرمانداری نظامی تهران ظبط و سوزانده شد.در این کتاب سه شعر به چاپ رسیده که شعر برای خون و ماتیک بار دیگر در کتاب مرثیه های خاک به چاپ رسید.
5_هوای تازه
شعر های این کتاب بین سال های 1335_1326 سروده شده ودر سال 1336 به چاپ رسیده است این کتاب شامل هشت قسمت است با شصت و نه شعر.

 


6_باغ آیینه
شعرهای این کتاب بین سال های 1338_1336 سروده شده است و در سال 1339 به چاپ رسیده است این کتاب شامل پنج قسمت است با سی وهشت شعر.
7_لحظه ها و همیشه
شعر های این کتاب بین سال های 1341_1339 سروده شده است و در سال 1343 به چاپ رسیده است این کتاب شامل شانزده شعر است.
(چاپ اول همراه با آیدا در آینه)
8_آیدا در آینه
شعر سال های 1343_1341 بوده که در سال 1343 به چاپ رسیده است
(چاپ اول همراه با لحظه ها و همیشه)
9_آیدا:درخت و خنجر و خاطره
شعر سال های 1344_1343 بوده که در سال 1344 به چاپ رسیده است .در این کتاب ده شعر به چاپ رسیده است.
10_ققنوس در باران
شعر سال های 1345_1344 بوده که در سال 1345 به چاپ رسیده است.این کتاب شامل 12 شعر می باشد
11_مرثیه های خاک
شعر سال های 1348_1345 بوده که در سال 1348 به چاپ رسیده و شامل ده شعر می باشد.
12_شکفتن در مه
شعر سال های 1349_1348 سروده شده است و در سال 1349 به چاپ رسیده است و شامل هشت شعر می باشد.
13_ابراهیم در آتش
در سال 1352 به چاپ رسیده استو دارای بیست و یک شعر می باشد.

 

14_دشنه در دیس
شعر این کتاب در سال 1356 به چاپ رسیده و امل هجده شعر می باشد.
15_ترانه های کوچک غربت
شعر در سال 1359 به چاپ رسیده و شامل بیست شعر می با شد.
16_مدایح بی صله
اشعار در سال 1371 در استکهلم سوئد به چاپ رسیده و در سال 1379 در تهران به چاپ رسیده است.
17_در آستانه
اشعار این کتاب در سال 1376 به چاپ رسیده و شامل بیست و هفت شعر می باشد.
18_حدیث بی قراری ماهان
اشعار این کتاب در سال 1379 به چاپ رسیده و شامل بیست شعر می باشد

 

. * * *

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بیوگرافی و روش سرودن احمد شاملو

دانلود مقاله بیوگرافی سیمین بهبهانی

اختصاصی از یاری فایل دانلود مقاله بیوگرافی سیمین بهبهانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مقدمـه

 

می دانیم که سخن ادبی و شعری یعنی سخنی که از حدّ معمول یک سخن عادی، بالاتر و خیال انگیزتر باشد و حتی از واقعیت به دور باشد. شعر، زیبا سخن گفتن و در پرده سخن گفتن است که جز با صور خیال میسّر نمی باشد.
در کتاب صور خیال در شعر فارسی در این باره چنین آمده است: «از قدیمی ترین ادوار شعر فارسی ، خیال به معنی تصویر پرهیبت و شبح و سایه و مفاهیم مشابه و نزدیک به معانی به کار رفته است.» 1
و کروچه می گوید: «شعر انسان را به مقام بالاتر که در وجود اوست، عروج می دهد باز بیان همین است.» 2
یکی از مباحثی که به ندرت مورد توجّه منتقدان ما قرار می گیرد، مسأله عوامل مؤثّر در به وجود آمدن صورت های خیال در دوره های گوناگون شعر فارسی است، این که چه مسأله ای موجب می شود که در هر دوره ای پاره ای از عناصر خیال مورد توجّه شاعران فارسی زبان قرار بگیرد و عوامل دیگر کمتر، می تواند متأثّر از عوامل متعددی باشد. این عوامل می توانند بر شیوه تصویرپردازی و نوع بیان، تفکّر شاعران و سایر عناصر شعری، تأثیری شایسته به جا بگذارد.
همه منتقدان در این باره توافق دارند که شاعران زبان را به صورت متفاوت به کار می برند، امّا منتقدان با این نظر که همه شاعران به طور یکسان و مانند هم از زبان استفاده می کنند، موافق نیستند. زیرا کار عمدهء شاعر در شعر، تسلّط بر طبیعت اسـت که از طـریق ذهن انجام می پذیرد و شاعر سعی می کند بین انسان و طبیعت ارتباط برقرار کند و همچنین نگرش شاعر نسبت به جهان با افراد دیگر متفاوت است و متفاوت بودن بیان شاعر با افراد دیگر نیز در همین نکته است.
کار شاعر در تصویر سازی ایجاد و کشف بین پدیده ها ست و این ارتباط هرچه شگفت تر و پنهانی باشد تأثیر عمیق تر بر مخاطب می گذارد و از همه مهم تر داشتن جهان بینی در زندگی است که وجود جهان بینی به تخیّل و تصاویر کمک می کند.
عوامل مؤثّر در به وجود آمدن تصویر در شعر یک شاعر را می توان به این گونه بیان کرد:
1- فرهنگ عمومی شاعر، یعنی آگاهی او از آنچه در گذشته و حال در محیط دور و نزدیک جریان داشته از مسائل تاریخی، اجتماعی و سیاسی گرفته تا اطلاعات دینی و اساطیری و علمی و فلسفی.
2- فرهنگ شعری او، که حاصل خوانده ها و شنیده ها ی اوست در زمینه الفاظ و معانی شعر.

 

1- محمّد رضا شفیعی کدکنی. صور خیال در شعر فارسی. چاپ چهارم. انتشارات آگاه. 1370. ص 17.
2- همان کتاب. ص 113.

 

3- تجربه های خصوصی شاعر، که در طول زندگی، از روزگار کودکی تا لحظه ای که به سرودن و خلق هنری می پردازد. 1
«حکایت مشهوری است که می گوید کُردی با دیلمی و یک زرگر و با عاشقی و یک معلّم همراه شدند. شب هنگام ماه بر آمد تمام. هر یک از آن ها خواست آن را وصف کند. زرگر آن را تشبیه کـرد به پاره ای زر گداخته که از کوره بیرون آرند، کُـرد شبان بود، گفت به قرص پنیـری می ماند. معلّم گفت: گرده نانی است که از خانه مالداری برای معلّم هدیه می فرستد. دیلمی گفت: مثل سپری است که پیش پادشاه برند و عاشق گفت به صورت معشوق شباهت دارد.» 1
هر شاعری بر حسب ذوق و فکر خویش منظره ای را که پیش چشم دارد به چیزی مانند می کند و تشبیه از محیط زندگی شاعر و تجاربش حکایت می کند.
عنصرالمعالی در کتاب قابوس نامه در توصیه به فرزندش در موضع شاعری می گوید: «به وزن و قافیهء تهی قناعت مکن، بی صناعتی و ترتیبی شعر مگو که شعری ناخوش بود، ...؛ امّا اگر خواهی که سخن تو عالی نماند بیشتر مستعار گوی.» 2
با توجه به مطلب بالا عنصرالمعالی شعر خوب را شعری می داند که بر اساس استعاره بنا نهاده شده باشد و به شیوه های دیگر تصویر سازی و صور خیال نمی پردازد.
قدما در پرداختن به صور خیال به دو شیوهء نادرست رفتار کرده اند. به این معنی که یا به صورت ناقص وارد این بحث شده اند و آن را از دیگر صنایع شعری جدا نکرده اند و یا اینکه تنها به جزئیات تقسیم بندی صور خیال به شیوه علمی که هیچ سازگاری با شعر ندارد، پرداخته اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1- همان کتاب. ص 203.
2- عبدالحسین زرین کوب. شعر بی دروغ، شعر بی نقاب. چاپ چهارم. انتشارات جاویدان. ج سوم. 1363. ص 54.

زندگی نامهء سیمین بهبهانی

 

یاد دارم ز راه ورسم کهن
که دو نا ساز را به هم پیوست
من شدم یادگار این پیوند
لیک چون رشته سست بود گسست
خیره گی های مادر و پدرم
آن دو را فتنه در سرا افکند
کودکی بودم و، مرا ناچاری
گاه از این گاه از آن جدا افکند
کودکی – هرچه بود – زود گذشت
دیده ام باز شد به محنت خلق
دست شستم ز خویش و، خاطر من
شد نهان خانهء محبّت خلق
(مجموعه اشعار/جای پا/ص72)
سیمین بهبهانی در سال 1306 در تهران به دنیا آمد، پدرش عباس خلیلی روزنامه نگار و قصّه نویس بود، مادرش فخر عظمی نام داشت که در یک خانواده نیمه اشرافی و مرفّه خاندان قاجار به دنیا آمده بود. امّا سیمین درباره وضع خانواده اش در هنگام تولّد و کودکی خود می گوید: «زاده شدم در خانه پدربزرگ، چون پیش از زادنم مادرم همسر خود را به اشتغالاتش واگذاشته بود و به خانه پدری بازگشته بود.» «و پدر... که بود جز مردی که گاه دایه پیر مرا به دیدارش می برد و باز می گرداند بی آن که بدانم چرا رفته ایم و چرا در خانه ما نیست؟ شاید تفریح سوار شدن به اتوبوس های دانمارکی برایم بیشتر از شادی دیدار پدر بود.» 2
از همان ایّام کودکی استعداد شاعری خود را نشان می دهد و با تشویق های مادرش در مسیر رشد و شکوفایی استعداد شاعری خود گام بر می دارد. پس از ازدواج اوّل خود و انتشار دو مجموعه اوّل شعر خود، برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی وارد دانشگاه شد، ولی اوّلین برخورد دکتر معین از تحصیل در رشته ادبیات فارسی به صورت رسمی منحرف شد و در رشتهء حقوق به ادامه تحصیل پرداخت.
در ایّام جوانی به خاطر هم زمانی با حوادث بین سالهای هزار و سیصد و بیست تا هزار و سیصد و سی و دو به گروه حزب توده گرایش پیدا کرد. «آنان که رهایی "رنجبران " می خواستند در چشمم ارجی داشتند که سخن از "برابری" می رفت و به راهشان کشیده شدم» تأثیر این گرایش شاعر را در مجموعه اوّلیه شاعر که به طبقات فرودست جامعه می پردازد می توان مشاهده کرد.
امّا پس از مدّتی از همسرش از سیاست کناره گیری می کند. «از فرقه های سیاسی به سختی سرخورده بودم و فکر می کردم، دست کم در زمان و مکانی که ما هستیم، جوانان فریب کلمات صیقل خورده و توخالی را می خورند. رویدادهای بعد از بیست و هشت مرداد سی و دو پیش از آن برایم مؤیّد این طرز فکر بود.» 2
پس از مدّتی از همسرش جدا می شود. شاعر خود دلیل این امر را این چنین بازگو می کند: «از همسرم دل خوشی نداشتم، میان ما از مدّت ها پیش بیگانگی جسمی و روحی سایه افکنده بود؛ دو بیگانه در یک خانه می زیستیم بی آنکه کوچکترین توقّع مادی و معنوی از یکدیگر داشته باشیم.» 3
پس از جدایی از همسر اوّل خود با یکی از دوستان ایّام تحصیل در دانشگاه ازدواج می کند. «به خانه دو شوهر پای گذاشته ام: با یکی ناساز و با دیگری سازگار بوده ام، یکی را به طلاق و دیگری را به مرگ واگذاشته ام.» 4
بند دو، مردَم ببست در خم هر یک
چند گهی بندگی پذیر بماندم
بند یکی تا گسست خواجه دیگر
بست و زنو همچنان اسیر بماندم
(مجموعه اشعار/خطّی ز سرعت و از آتش/ص208)
زندگی سیمین از لغزش و خطا مصون نبوده است. بطوری که خود در این باره می گوید: «از
لغزش ها و کژانـدیشی ها بر کنار نمانده ام که طبیعت آدمی است. گـاه استـوار و درست و گـاه نا استوار و سست، گامی برداشته ام. و این دوّمین بی گمان بیشتر.»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


آثار سیمین بهبهانی

 

1- جای پا: این مجموعه در برگیرندهء شعر سال های هزار و سیصد و بیست و پنج تا هزار و سیصد و سی و پنج می باشد. در این مجموعه شاعر به صورت سطحی و گذرا و با توجّه به شور جوانی و گرایش های خود، به مسائل اجتماعی می پردازد و مشکلات و ضعف های موجود در جامعه آن روز را با توجّه به زندگی طبقات مختلف به تصویر می کشد. هر چند این نگاه همان طور که گفته شد به لحاظ شرایط سنّی و در آغاز راه بودن او از عمق زیادی برخوردار نیست. گروه های اجتماعی که سیمین مسائل و مشکلات آنان را مورد توجّه قرار داده است عبارتند از: 1- رقّاصه ها 2- دلقک ها و حاجی فیروزها 3- گورکن ها 4- جیب برها 5- بیماران 6- بچّه های خیابانی.
مهمترین مسئله در پراختن به این گروه ها مشکل اقتصادی و فقر آن ها می باشد. و شاعر نیز عامل تمام مشکلات را نابسامانی ها و گرفتاری های جامعه را در مشکلات جامعه می بیند.
در این مجموعه شاعر به مضامین غنایی و عاشقانه نیز می پردازد. اشعار غنایی این مجموعه سرشار از شرح جدایی ها و بی وفایی ها و شکایت هاست.
قالبی که سیمین در این مجموعه انتخاب می کند قالب چهارپاره یا دوبیتی های به هم پیوسته است. او در این مجموعه بیشتر به دنبال القای پیام است تا توجّه به تصویرسازی و زیبایی های شعر. به عبارت دیگر او به دنبال تعهّد شاعری است و آن را در پرداختن به مشکلات و نابسامانی های اقشار مختلف جامعه می داند. در تصویرهای این مجموعه تازگی و ابتکار چندانی به چشم نمی خورد و اکثر تصویرهای موجود در آن برگرفته از تصویرهای شاعران گذشته می باشد، و اگر تصویر تازه ای هم دیده می شود به خاطر تازه بودن برخی مضامین و موضوعاتی است که انتخاب شده است.
2- چلچراغ: این مجموعه که دومین مجموعه شعری سیمین بهبهانی می باشد در برگیرنده شعرهای سال های هزار و سیصد و سی و پنج تا هزار و سیصد و سی و شش او می باشد. در این مجموعه شاعر با استفاده از قالب چهارپاره به مضامین غنایی و عاشقانه می پردازد و ناکامی های عشق خود را به تصویر می کشد. در برخی شعرها قالب چهارپاره شکل روایی به خود می گیرد و برای بیان داستان یا واقعه ای مورد استفاده قرار می گیرد. در این داستان ها نیز موضوعاتی همچون فقر و زندگی افراد فرودست جامعه مورد توجّه قرار می گیرد.
غزل های این مجموعه فاقد هر نوآوری و ابتکار در وزن می باشد. زبان آن ها نیز فاقد نوآوری و تازگی زبان امروزی است، ولی گـاه در بین تصـویرهای آن به تصـویرهای تـازه و نو برخورد می کنیم، هرچند که این تصویرها نیز از تجربهء شخصی شاعر سرچشمه نمی گیرد و ریشه در تصویرسازی شاعران پیشین دارد.
3- مرمر: این مجموعه در ادامه دو مجموعه قبلی می باشد و شامل اشعار سال های هزار و سیصد و سی و شش تا هزار و سیصد و چهل و دو شاعر را در برمی گیرد. اشعار این مجموعه نیز به بیان عواطف فردی و رنج تنهایی شاعر می پردازد. قالب رایج در این مجموعه نیز غزل و چهارپاره می باشد.
در غزل های این مجموعه شاعر کم کم اوزان تند و دوری را که یادآور وزن غزل های مولوی می باشد، به کار می برد. امّا فاقد محتوا و ارزش هنری قابل توجّه و در مجموع می توان گفت که در این مجموعه هم سیمین هنوز دورهء خامی و ناپختگی شعر خود را طی می کند.
4- رستاخیز: این مجموعه شعـرهای بین سـال های چهل و دو تـا پنجاه و دو را در بر می گیرد. این دوره که یکی از ملتهب ترین دوره های سیاسی و اجتماعی ایران می باشد، که در شعر سیمین نیز تأثیر گذاشته است. از این مجموعه است که تحوّلی در روش و شیوه شعر سیمین ایجاد می شود و به مانند فروغ پس از انتشار سه مجموعه اوّل خود به مرحلهء پختگی و کمال خود نزدیک می شود، و فضای جدید و متفاوتی از فضای اشعـار سه مجموعه قبلی خود ایجاد می کنـد. در این مجموعه غزل ها نسبت بـه چهارپاره ها بـه شکل محسوسی افزایـش می یابد، بطوریکه می توان گفت شاعر قالب خود را که همان غزل است انتخاب می کند ولی هنوز نوآوری خاصّی در آن مشاهده نمی شود.
قرار گرفتن مضامین اجتماعی بیشتر نسبت به مجموعه های قبلی و تقریباً جدا شدن شاعر از منِ فردی و نزدیک شدن به منِ اجتماعی از دیگر ویژگی های این مجموعه شعری است، بطوریکه حتّی در اشعار تغزّلی ویژگی فردی چندانی مشاهده نمی کنیم.
موضوع دیگر دربارهء این مجموعه انتخاب بیان سمبولیک می باشد که به نسبت فضای سیاسی حاکم بر جامعه برای بیان موضوعات سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد.
5- خطّی ز سرعت و از آتش: پنجمین مجموعه شعری سیمین اشعار سال های پنجاه و دو تا سال شصت را دربر می گیرد. در این مجموعه شاعر از اوزان تازه و ابداعی خود که در ادبیات کلاسیک فارسی بی سابقه می باشند استفاده می کند. با این حال در این مجموعه نیز از نظر واژگانی بیان خاصّی ندارد و همچنان از واژه های مهجور و قدیمی که در زبان امروزین کنار گذاشته شده اند استفاده می کند و این شاید به دلیل استفاده از قالب غزل می باشد که مانع از به کار بردن کلمات امروزین در شعر او شده است.
«در این مجموعه تحوّلی بنیادین در اندیشه و جهان بینی و آرمان و آرزوهای شاعر، و در نتیجه در مشی و منش هنری او دیده می شود که نخست در غزل های مجموعه رستاخیز پدیدار شد.»
اشعار این مجموعه که حوادث انقلاب را نیز دربر می گیرد. بیان سمبولیک در آن نسبت به تصویرهای دیگر بیشتر می شود و پرداختن به مسائل اجتماعی و سیاسی بیشترین موضوع شعرهای این مجموعه را دربر می گیرد.
6- دشت ارژن: این مجموعه اشعار سال های شصت تا شصت و دو را در خود جای داده است. این مجموعه بعد از یک ضربه روحی درگذشت نوه شاعر «ارژن» سروده شده است. در این مجموعه شاعر با کولی که نمادی از خود شاعر است به گفت و گو می نشیند که بخش بزرگی از شعرهای این مجموعه را تحت عنوان «کولی و ارّه» دربر گرفته است.
در این دفتر شعر، شاعر از توجّه به موضوع جنگ و پیامدهای ناشی از آن برکنار نیست. در این مجموعه شاعر اوزان جدیدتری را مورد آزمایش قرار می دهد و فضاهای جدیدی را در قلمرو شعر و ادب فارسی می گشاید.
7- یک دریچه آزادی: این مجموعه آخرین مجموعه از شعرهای سیمین بهبهانی تا زمان حاضر می باشد. این دفتر که شعرهای بین سال های شصت و دو تا هفتاد و سه را در خود جای داده است به مسائل کلّی تر مربوط به سرنوشت انسان و جهان می پردازد، ضمن آن که از مسائل اجتماعی غافل نیست، شاعر در این مجموعه نیز اوزان جدیدتری را به کار می گیرد، به گونه ای که بیشتر اشعار این مجموعه در اوزان جدید سروده شده اند. تصویر حاکم بر این مجموعه بیان سمبولیک و رمزی می باشد و از نظر ارزش ادبی و هنری پایین تر از مجموعهء قبلی قرار دارد.

 

 

 

پیام و ویژگی های شعر سیمین بهبهانی

 

برای پرداختن به پیام و ویژگی شعر سیمین نیز مانند شاعران دیگر باید اشعار او را به دو دوره تقسیم کرد. سیمین بهبهانی مانند اکثر شاعران معاصر آغاز شاعری خود را با قالب چهارپاره آغاز کرد، قالبی که در آن زمان رایج ترین قالب در بین شاعران آن روزگار بود.
در دورهء اوّل شاعری سیمین بهبهانی که شامل مجموعه های، «جای پا»، «چلچراغ» و «مرمر» می باشد، او به طبع جوانی و شرایط و فضای ادبی و اجتماعی آن روزگار به مانند اکثر شاعران آن زمان به سرودن اشعار غنایی و تغزّلی پرداخته و در کنار آن ها گاه مضامین اجتماعی را نیز مورد توجّه قرار داده است.
در دورهء اوّل و مجموعه های شعـری اوّل او فاقد هر نوع ابتـکار و نوآوری در فرم و محتوا می باشد، و تنها ویژگی بارز این مجموعه ها را بیان بی پروای مسائل غنایی و عاشقانه می باشد که در مقایسه با شعر شاعران معاصر در آن دوره پدیده چندان تازه ای هم به نظر نمی رسد.
«غزل سیمین تا دفترهای پیش از "خطّی ز سرعت و از آتش" و "رستاخیز" غزلی فردی و ناگزیر غزل تنهایی بود – تنهایی به معنی جدا افتادگی اش غزلی بود که خواننده را به عوالم ذهن شاعر فرا می خواند.»
دورهء دوّم شاعری سیمین بهبهانی با مجموعه «رستاخیز» آغاز می شود که یادآور مجموعهء «تولّدی دیگر» فروغ می باشد. امّا نه در حدّ ارزش و اهمّیت آن، بلکه فقط به عنوان مقدمه ای برای قدم گذاشتن در یک تحوّل؛ تحوّلی که هم در ظاهر شعر سیمین بود و هم در محتوای آن. خود سیمین در این باره می گوید: «غزل را ابتدا به شیوه سنّتی سرودم و خیلی زود به آفرینش تصویرهای تازه و سود جستن از واژگان و مضامین معمول روزگار روی آوردم. میزان استعدادم در این گونه غزل به تدریج در دو کتاب «مرمر» و «رستاخیز» آشکار می شود. با آزمون های تازه و پیگیری که در این قالب داشتم حس کردم که اوزان غزل سنّتی با نظام لغوی خاصّی آشنا شده است که تخطّی از آن بسیار مشکل است. من، علاوه بر آن واژه های معمول و آشنایی نیاز به نظام تازه ای از واژگان داشتم که در آن اوزان پذیرفته نبود. به این ترتیب دانستم که دیگر اوزان آزموده برای من خوشایند نیستند و بار محتوای شعرم را نمی کشند. (به همین خاطر) از اوزان آزادی که به طور طبیعی در فطرت واژگان فارسی موجود است استفاده کردم و برای آن که شکل هندسی غزل را حفظ کنم و بتوانم میان آن و شعر آزاد تمایزی برقرار کنم، با قرار دادن پاره ای از سخن در برابر پاره ای دیگر ریتم های تازه ای کشف کردم که در آغاز کار حتّی برای خود به بی وزنی شباهت داشت.»
هر چند سیمین تلاش می کند که خود را از نفوذ و سلطه کلمات سنّتی شعر و واژگان شعر کلاسیک رها کند ولی در عمل نمی تواند خود را از تأثیر واژگان و نحوهء بیان گذشتگان به کلّی برکنار نگهدارد و این تأثیر حتّی در آخرین مجموعه شعری او مشاهده می شود.
«سیمین بهبهانی در آوردن معانی نو در قالب دیرین غزل، بی تأثیر از معانی و مفاهیم کهن و نوآوری در عناصر اصلی غزل و شیوه بیان، معنی و مضمون و اختیار اوزان کم سابقه یا بی سابقه در دفترهای اخیر یاد شعر خود توفیق زیادی بدست آورده است.» 2
سیمین بهبهانی برای قرار گرفتن در فضاهای معنایی تازه در قالب غزل در عناصر سازنده آن دگرگونی های بنیادین پدید آورد؛ تا آنجا که دیگر صرف قالب نتواند یادآور معانی مأنوسی باشد که با آن اُلفت دیرینه دارد و این نوعی آشنایی زدایی می باشد.
«سیمین بهبهانی برای آشنایی زدایی از غزل واحد وزن را انتخاب کرده است و با افزودن بیش از چهل و یک وزن کم سابقه یا به کلّی بی سابقه به اوزان غزل، این قالب کهنه را هویّتی نو بخشیده و آن را پذیرای پیام های نو و معانی امروزی کرده است. این آشنایی زدایی از راه تفنّن نبوده بلکه به این جهت که فضاهای تازه و مضامین نو بتوانند در آن قالب خوش بنشینند و گرد و غباری از مضامین سنّتی بر روی آن ها ننشیند.» 3
خود سیمین دربارهء تحوّلی که در وزن غزل ایجاد کرده است می گوید: «هر جمله یا هر پاره از یک جمله را همچنان که با منطق طبیعی کلام، بی اندیشیدن به وزن، ادا می کنم، بـه کاغذ می آورم. این جمله ها یا پـاره های جمله سر آغاز غزلی مستقل انـد. بـر اثر تکرار وزن پیـدا می کنند، امّا نه وزنی که در غزل گذشتگان رایج بوده است.
در این بنیان تازه می توانم از هر نوع واژه و هر مفهوم یا تصویر تازه سود بجویم بی آن که غرابتی در کار باشد. در این بنیان می توانم انسجام کلّ درونمایه را حفظ کنم.» 4
دکتر حق شناس دربارهء ارزش کار سیمین در حوزهء غزل فارسی معتقد است: «سیمین بهبهانی، بی گمان، نخستین یا تنها شاعری نیست که در راه ایجاد تحوّلی تازه در غزل قدم کامل
برداشته است. کسانی دیگر نیز حتّی سال ها پیش از او و از روزگار ادیب الممالک، و بعدها در دوره بهار و عارف و عشقی، در این کار کوشیده اند. امّا سیمین، بی تردید اوّلین کسی است که در این باره توفیق شایان نصیبش شده است. کار سیمین در حوزه غزل، درست هم سنخ کار نیما در عرصه شعر فارسی است. نیما با بدعت گری در اوزان عروضی، به آشنایی زدایی از کلّ شعر پارسی رسید؛ و سیمین با بدعت گری در اوزان غزل به آشنایی زدایی از غزل رَه بُرد یعنی آن قالب را از نظام بسته ادب پارسی بازگرفته و به نظام باز ادبیات نیمایی هدیه کرده است.» بهتر است در این باره نظر خود شاعر را مورد توجّه قرار دهیم که می گوید: «من هنوز آن شهامت را نداشته ام که از بنیان ویران کنم. هنوز از همان افاعیل معمول استفاده می کنم. امّا ضرب را، آن ضرب رقصان و خوشایند و آشنا را، به دور افکنده ام؛ ضربه تلخ، گاه کشیده و گاه تند، گاه کوبنده و گاه نالان، به کار گرفته ام، رابطه قراردادی میان افاعیل را گسسته ام. تاکنون نزدیک به چهل وزن تازه و یا کم سابقه را آزموده ام. می پذیرم که در میان آن ها ممکن است دو سه تایی بسیار سنگین باشند یا اصلاً خوشایند واقع نشوند.
سال ها تلاش کرده ام که بلکه بتوانم مهره های دیرین غزل را – که دیگر گنجایش واژه های تازه و مفهوم تازه را نداشت- جابجا کنم، یا مهره های تازه تر به جای کهن تران بنشانم. واژه های امروزین را، بکمک تلفیق با واژه های کهن یا روکش تصویر و تعبیر دلخواه، در آن گنجاندم.» 2
در مجموع می توان گفت سیمین به سبک بیانی خاصِّ خود دست یافته است ولی این سبک بیانی وشعری در تمام جوانب یکسان رشد نکرده است. می توان گفت سیمین در عرصهء وزن و آهنگ و معانی تازه و صور خیال توانسته است به سبک خاصِّ خود دست یابد. امّا در کنار توجّه بیش از حد به وزن و آهنگ و تصویر می توان گفت از توجّه به زبان غفلت شده است.

 

 

 

صور خیال در شعر سیمین بهبهانی

 

تصویر و صور خیال موجود در شعر سیمین بهبهانی فاقد آن استحکام و اهمّیت دیگر اجـزای شعر او می باشد. خود او نیـز در پاسخ به انتـقاداتی که در این زمینه بر او شـده است می گوید: «گروهی گفتند که "از وزن بسیار گفتی، از تصویر، اندکی چرا نگفتی؟" چه بگویم؟ که شعر، همه تصویر است، از هر دست که باشد خواه از گونه استعاره و اسطوره، خواه از گونه آهنگ و همنوایی واژه ها، خواه از شمار ترکیب و تلفیق حروف به هنگام شنیدن یا دیدن بر صفحه سفید ...»
می توان گفت توجّه بیش از حد سیمین بهبهانی به آهنگ و وزن شعر خود، او را از توجّه به صور خیال و تصویرسازی باز داشته است. هر چند که می توان گاه نمونه های زیبا و تازه ای و صورت های مختلف خیال و تصویر سازی را در شعر او مشاهده کرد. امّا تصویرهای تکراری و کلیشه ای قدما نیز حجم زیادی از تصویرهای شعری او را تشکیل می دهد. علّت این موضوع را می توان در نداشتن جهان بینی خاص نسبت به جهان و مسائل مربوط به انسان دانست. دلیل این موضوع اختصاص یافتن حجم بسیار وسیعی از تصویرها به طبیعت و پدیده های مربوط به آن دانست، که علاوه بر آن، از طبیعت زیبا جویانهء او سرچشمه گرفته است.
تصویرهای سیمین تقریباً از تجربه های او کمتر تأثیر گرفته است و محیط زندگی شهری تأثیر زیادی در شعر او نداشته است. هر چند که در یک دوره شاعری او تأثیرشدید مسائل اجتماعی و سیاسی را بر تصویرهایش می توان مشاهده کرد.
هر چند که طبیعت بیشترین تأثیر را در تصویرهای سیمین بهبهانی داشته است، امّا در موارد زیادی تلفیق عناصر طبیعی با زندگی امروزی و مسائل و پدیده های آن جلوهء تازه و گاه زیبایی به تصویرها بخشیده است.
تصویر در شعر سیمین بهبهانی به عنوان هدف شعر مطرح نیست، ولی گاه ایجاد چند تصویر مختلف در یک بیت یا یک مصراع که از آن به عنوان تزاحم تصاویر یاد می کنند از توجّه به محتوای شعر می کاهد. تصویرها در شعر سیمین دارای پویایی و تحرّک زیادی است که این امر به همراه اوزان پرتحرّک شعرها جلوه و نماد بیشتری یافته است، خود سیمین نیز تحرّک بخشیدن به تصویر را اوج هنر شاعری می داند.
در سه مجموعه اوّل شعر سیمین تصویرهای شعری بیشتر از طبیعت گرفته شده است و شاعر در این سه مجموعه و تصویرهای خود از جامعه و روزگار زمان خود جا افتاده است. زیرا آنچه در این سه مجموعه اوّل دیده می شود بیشتر حدیث نفس است. این تأثیر به حدی است که ددر اکثر تشبیه ها و استعاره ها یک طرف آن ها خو شاعر می باشد. امّا در مجموعه های بعدی این امر تا حدودی تعدیل می شود. بخصوص در دورهء دوم و مجموعه های بعدی بُعد اجتماعی شعرها و به دنبال آن محتوای اجتماعی تصویرها بیشتر می شود، به عنوان نمونه می توان اشاره کرد که در دورهء اوّل و سه مجموعهء اوّلیهء دفتـرهای شعرسیمین نمونهء چندانی برای سمبل نمی توان یافت، ولی در دورهء دوم و بخصوص در مجموعه های آخر بیشترین تصویر موجود در شعرها سمبل و بیان سمبولیک و نمادین می باشد که به دلیل توجّه شاعر به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه می باشد.
در بخش های بعدی تصویرهای سیمین بهبهانی را از نظر شیوه های تصویرسازی و عوامل بوجود آورنده تصاویر و همچنین مواد تشکیل دهندهء صور خیال مورد بررسی قرار دهیم. و سپس نمونه هایی از هر یک از شیوه های ایجاد تصویر اعم از تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و سمبل می آوریم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شیوه تصویر سازی

 

1- تصویرهای تازه و ابتکاری:
منظور از تصویرهای تازه و ابتکاری تصویرهایی هستند که شاعر برای اوّلین بار میان دو چیز ارتباط برقرار می کند.
کلنگ گورکن بر گور بنشست
سکوت شب چو دیواری فرو ریخت
به جانش چنگ زد بیمی روانکاه
عرق از چهرهء بی رنگ او ریخت
(مجموعه اشعار/جای پا/ص32)
تشبیه از بین رفتن سکوت شب به فرو ریختن دیوار تشبیه تازه ای می باشد که برای اوّلین بارتوسط شاعر ایجاد شده است.
من او نیم، آری، لب من- این لب بی رنگ
دیری است که با خنده یی از عشق تو نشکفت
امّا به لب او همه دم خندهء جانبخش
مهتاب صفت بر گل شبنم زده می خفت
(مجموعه اشعار/جای پا/ص78)
شاعر حالت قرار گرفتن خنده بر روی لب را به افتادن نور مهتاب بر روی گل شبنم زده تشبیه کرده است.
شب نخفت و تا سحر بیدار ماند
نفرتی ذرات جانش را جوید
کینه یی چون سیلی از سرب مذاب
در عروق دردمند او دوید
(مجموعه اشعار/چلچراغ/ص139)
کینه که پدیده ای عقلی است به سیلی از سرب مذاب تشبیه شده است. شاعر در این تصویر نهایت کینه و نفرت را نشان می دهد.

 

دیدم همان فسونگر مژگان سیاه بود
بازش هزار راز نهان در نگاه بود
آن سایه ملال به مهتاب گون رخش
گفتی حریر ابر به رخسار ماه بود
(مجموعه اشعار/جای پا/ص101)
وجود اندوه و غم در چهرهء معشوق به وجود ابر بر چهرهء ماه تشبیه شده است.
خوشم به یاد دو چشمت، اگر چه صفحهء خاطر
جز این دو سطر سیاه از تو یادگار ندارد
(مجموعه اشعار/جای پا/ص102)
تشبیه دو چشم به دو سطر سیاه.
برگی است که پیچان به کف باد خزان است
گر در همهء شهر چون من در به دری هست
(مجموعه اشعار/چلچراغ/ص152)
شاعر وجود خود را به دربه دری برگ درختی تشبیه کرده است که در دست باد پاییزی گرفتار شده است و از خود اختیاری ندارد.
با من نبند عهد که چون پیچ های باغ
هر جا رسیده رشته پیوند بسته ای
(مجموعه اشعار/چلچراغ/ص160)
شاعر مخاطب خود را به خاطر بستن عهد و پیمان های زیاد به پیچک های باغ تشبیه کرده است که به هر درخت و گیاه نزدیک خود می پیوندد و در آن ها می پیچد.
تا او چو جام با لب بیگانه آشناست
همچون سبو، دو دست ز حسرت به سر مراست
(مجموعه اشعار/چلچراغ/ص163)
شاعر برای نشان دادن حسرت و اندوه خود از تصویر سبو استفاده می کند که دست هایش به طرف سر آن می باشد. ضمن آنکه کلّ بیت تصویر زیبای آفریده است.

 

خورشید بهمنی و لطفت مدام نیست
امّا خوشم به مرحمت گاه گاه تو
(مجموعه اشعار/چلچراغ/ص166)
معشوق را به خاطر دائمی نبودن لطفش به خورشید بهمن ماه تشبیه کرده است، زیرا خورشید بهمن ماه به خاطر ابری بودن هوا درخشش دائمی ندارد.
سخن از تابش خورشید گویی
کجا این تشت پر خون آفتاب است
(مجموعه اشعار/چلچراغ/ص188)
آفتاب به تشت پر از خون تشبیه شده است.
سبو صفت چو نشستم به بزم غیر، رواست
که سرخوشش کنم از خون سرخ گردن خویش
(مجموعه اشعار/چلچراغ/ص167)
سرخوش کردن غیر با خون سرخ گردن، برای سبو استعاره از شراب است، و برای شخص، کنایه از کشته شدن می باشد.
موج مهرت به سر ما قدم لطف نشود
همچو گرداب، به جز خویش مدار تو نبود
(مجموعه اشعار/چلچراغ/ص170)
شاعر به دلیل عدم توجّه معشوق به خود، او را به گرداب تشبیه کرده است، زیرا گرداب نیز فقط به دور خود می چرخد و به اطراف خود بی اعتنا می باشد.
ماه افتاده در آبند و سراپا به دروغ
رونق خویش به یک موج شکستند و تو نه
(مجموعه اشعار/مرمر/ص221)
شاعر برای غیر حقیقی نشان دادن مدّعیان عشق آن ها را به تصویر ماه که در آب افتاده تشبیه کرده است، همانطور که این تصویر با یک موج آب غیر حقیقی بودنش مشخص می شود. مدّعیان عشق نیز با کوچک ترین پیش آمدی غیر واقعی بودن عشق خود را نشان می دهند.
چون موج از آن سزایم این سر شکستگی شد
کز صخره های تهمت دل را حذر نباشد
(مجموعه اشعار/مرمر/ص222)
باقی ماندن قطرهء اشک بر روی انگشت به نگین انگشتر تشبیه کرده است.
تلاش دست بی تابش قرار امن می جوید
چو طفل خانه گم کرده که ترس بسته راهش را
(مجموعه اشعار/مرمر/ص288)
تشبیه دست بی تاب به کودک خانه گم کرده که از ترس حرکات نامشخصی انجام می دهد.
غربال سبز فام درختان به دست باد
بر ما نثار سیم و زر از آفتاب داشت
(مجموعه اشعار/رستاخیز/ص306)
شاخه های درختان و حرکت آن ها توسط باد به غربال تشبیه شده است که اشعه ها و نور خورشید را از روزنه های خود عبور می دهند.
اهریمن وسوسه باز افکنده ز مکمن آز
سنگی به سیاهی شک در چشمه باور من
(مجموعه اشعار/خطّی ز سرعت و از آتش/ص386)
افتادن شک در باور شاعر به افتادن سنگ سیاه در چشمه تشبیه شده است.
کسی که نقش نگینش نشان خون داشت، اینک
فضای خاموش چشمش چو حلقه یی بی نگین است
(مجموعه اشعار/ خطّی ز سرعت و از آتش /ص402)
نشان خون داشتن رنگ نگین کنایه از داشتن زندگی مرفّه، و در تصویر دوم شاعر بیرون افتادن چشم از حدقه را به انگشتر بدون نگین تشبیه کرده است.
حماسه شهادت را به حرف حرف جان بنوشت
بلند قامت سرباز قصیده یی چنین بر خاک
(مجموعه اشعار/ خطّی ز سرعت و از آتش /ص412)
قامت بلند سرباز شهید بر روی خاک به قصیده یی بلند تشبیه شده است که حماسه شهادت بر روی خاک نوشته است.
در قاب تیرهء شب با متن نقره نشان
دست است و خنجر تو ... پس کولیِ تو کجاست؟
(مجموعه اشعار/دشت ارژن/ص505)
تشبیه سیاهی شب و ستارگان آن به قاب تیره یی که متن آن نقره نشان شده است.
در آسمان دو بال چون خطی شکسته
سری چو حلقه گره در آن میانه
(مجموعه اشعار/دشت ارژن/ص530)
شاعر حرکت دو بال پرنده را به خطّی شکسته تشبیه کرده است و سر پرنده را در بین بال ها به حلقهء گره تشبیه کرده است.
این کجا ستاره ست؟ چشم خسته جانی ست
نشکنی سکوتش تازه آرمیده ست
(مجموعه اشعار/دشت ارژن/ص541)
ستاره بی فروغ در آسمان به چشم انسان خسته یی که تازه به خواب رفته تشبیه شده است.
چو پلّه افتادیم چو قلّه برخیزید
که پیش از این ما نیز به قلّه ها رفتیم
تلاش را عمری چو موج کوشیم
گهی فرو خفتیم گهی فرا رفتیم
(مجموعه اشعار/شت ارژن/ص551)
شاعر سقوط خود را به پلّه تشبیه کرده است. و در تشبیه تازه دیگر حرکت افتان و خیزان خود را در زندگی به موج تشبیه کرده است.

 

2- تصویرهای تکراری (کلیشه ای):
بر رخش از عرق شبنم افتاد
چهرهء زرد او زردتر شد
گوهری زیر مژگان درخشید
دفتر از قطره یی اشک، تر شد
(مجموعه اشعار/جای پا/ص52)
تشبیه اشک به گوهر و همچنین زرد شدن چهره که کنایه از شرم و خجالت می باشد، در گذشتهء ادب فارسی فراوان به کار رفته است.
چون سپند از میان بستر جست
از سر او پرید خواب گران
یدگان دریده از بیمش
در پِیَم شد به هر طرف نگران
(مجموعه اشعار/جای پا/ص89)
استفاده از مشبّهٌ به "سپند" برای نشان دادن حالت جهیدن یکباره در شعر فارسی بسیار تکرار شده است.
هر عهد که با چشم دل انگیز تو بستم
امشب همه را چون سر زلف تو شکستم
(مجموعه اشعار/جای پا/ص105)
تشبیه عهد به سر زلف با وجه شبه شکستن.
رخ بر رخ گلگونت می سایم و می گریم
تا نرگس شبرنگم بر گل گهر اندازد
(مجموعه اشعار/چلچراغ/ص165)
تشبیه رخ به گـل و آوردن نرگس که استعـاره از چشم است و گهـر که استعـاره از اشک می باشد. همگی تصویرهای تکراری و کلیشه ای هستند.
پرپر مرغکان نفس می شکند حصار قفس
وای! چرا نمی شنوی نالهء استخوان مرا
(مجموعه اشعار/خطّی ز سرعت و از آتش/ص411)
تشبیه نفس به پرنده و جسم به قفس در شعر فارسی و به خصوص شعر عرفانی به دفعات به کار رفته است.
دست شستم ز خویش و، خاطر من
شد نهان خانهء محبّت خلق
(مجموعه اشعار/جای پا/ص72)
عشقت زدل خون شده ام دست نمی شست
من کشتمش امروز بدین عذر که مستم
(مجموعه اشعار/جای پا/ص105)
دست بردارید، از سرم که در این شهر
کس چو من آشفته و غمین و دژم نیست
(مجموعه اشعار/جای پا/ص80)
ترکیب های کنایی «دست شستن» و «دست از سرم بردار» کنایه های مرده هستند که در ادب فارسی کاربرد زیادی داشته اند ولی امروز به خاطر از دست دادن بُعد نزدیک معنای خود به صورت تک بُعدی یا تک معنایی در آمده اند.

 

3- تکرار تصاویر (اخذ از خویش):
آینه:
هنوز امید تو دارم که می کشم نفسی
بیا که نیمه جانی ماند بسپارم
ولی میا که در من نظر نخواهی کرد
که کهنه آینه یی در غبار زنگارم
(مجموعه اشعار/چلچراغ/ص161)
تا کشد زیبا رخی بر چهره ام دستی ز مهر
کاش چون آینه بر صورت غباری داشتم
(مجموعه اشعار/چلچراغ/ص157)
ارزن:
گر کهکشان را چو ارزن مزد خموشی دهندش
یک دانه زو برنچیند بی سود و سودا بمیرد
(مجموعه اشعار/مرمر/ص280)
این قفس ارزانِ تو بال زنان می روم
پیش رهم اختران ریخته چون ارزن است
(مجموعه اشعار/مرمر/ص285)
پرستو:
چو پرستوی مسافر غم آشیان نداری
که بهر سفر توانی به دیاری آشیان زد
(مجموعه اشعار/مرمر/ص226)
دل همچو پرستویی هر دم به دیاری شد
آخر چه شدش حاصل زین دربدری عمری
(مجموعه اشعار/مرمر/ص229)

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 58  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بیوگرافی سیمین بهبهانی