اختصاصی از
یاری فایل دانلود مقاله ادیان الهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مشخصات این فایل
عنوان: ادیان الهی
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 40
این مقاله درمورد ادیان الهی می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله ادیان الهی می خوانید :
زرتشت
زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت(در اوستا زَرَثوشْتَرَ به تعبیری به معنی «دارنده روشنایی زرینرنگ» و به تعبیری دیگر «دارنده شتر زردفام» و سرانجام به معنای «ستاره زرین») نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتی یا مَزدَیَسنا و سراینده گاهان (کهنترین بخش اوستا) است. در متون باستانی یونانی، معنای زرتشت برابر با ستارهشناس دانسته شدهاست. بعضی پژوهشگران بر این باورند که زایش زرتشت در روز ششم فروردین بودهاست ولی درباره تاریخ زایش او دیدگاههای فراوانی وجود دارد. برآوردها از ششصد تا نهصد سال پیش از میلاد تفاوت دارند. تولد زرتشت را در شمال غربی ایران در نزدیکی دریاچه چیچست (ارومیه) و برخی در شرق ایران دانستهاند که احتمال این که از شرق ایران بوده باشد بیشتر است . پس از اعلام پیامبری در سن ۳۰ سالگی، زندگی بر زرتشت در منطقه مذکور ایران سخت شد و او ناچار به کوچ به شمال شرقی ایران آن روزگار یعنی منطقه بلخ شد. در آنجا زرتشت از پشتیبانی گشتاسبشاه برخوردار شد و توانست دین خود را گسترش دهد. زرتشت در سن ۷۷ سالگی در روز خور برابر با یازدهم دی ماه در نیایشگاه بلخ بدست یک تورانی به نام توربراتور کشته شد.
معنی اسم زرتشت
بیشتر از ده شکل برای اسم زرتشت در زبان فارسی موجود است. زارتشت، زارهشت، زاردشت، زارهوشت، زردهشت، زراتشت، زرادشت، زرتهشت، زرهتشت، زرهدست و زرههشت از این قبیل است ولی او خود را در گاتها زرتشتر مینامد و گاه نیز اسم خانوادگی را که «سپیتمه» باشد افزوده میشود و به صورت «زرتشتر سپیتمه» ذکر میشود.البته این اسم خانوادگی را امروزه سپنتمان و یا اسپنتمان میگویند. ظاهراً معنی آن از نژاد سفید و یا از خاندان سفید است.
از بیشتر از دو هزار سال پیش تا به امروز هرکس به خیال خود معنی از برای کلمه زرتشت تصور کردهاست.دینون یونانی آنرا به «ستاینده ستاره» ترجمه کردهاست.آنچه که مشخص است این است که این اسم مرکب است از دو جزء «زرت» و «اشترا» هرچند که در سر زرت اختلاف بسیار است.انواع و اقسام معنی برای آن درست کردهاند که شرح همه آنها موجب طول کلام خواهد شد.البته اکثر تاریخ شناسان معتقدند زرد و زرین و پس از آن پیر و خشمگین معانی نزدیک تری هستند.بارتولومه جزء اول را «زرنت» ثبت کرده و «دارنده شتر پیر» معنی کردهاست و دار «زراتو» دانسته و آن را «زرد» ترجمه کردهاست.شاید هیچکدام درست نباشد زیرا کلمه زرد در خود اوستا «زیریت» است.البته «زرات» به معنی پیر آمدهاست ولی اینکه چرا در ترکیب با اشترا تبدیل به «زرت» شد باعث اختلاف نظر شدهاست.
در جزء دوم این اسم اختلاف نظری نیست زیرا هنوز کلمه شتر و یا اشتر در زبان فارسی باقی است و هیچ شکی نیست که اسم پیغمبر مانند بسیاری از اسامی قدیم ایرانی که با اسب و شتر و گاو مرکب است با کلمه شتر ترکیب یافته و «دارنده شتر» معنی میدهد و به همان معنی است که امروز در فارسی میباشد.مثل فراشتر به معنی دارنده شتر راهوار و یا تندرو است.اسم پدر زرتشت پوروش اسپ بوده که مرکب است از پوروش به معنی دو رنگ و سیاه و سفید و اسپ.پوروش اسپ معنی دارنده اسپ سیاه و سفید را میدهد
زردشت دهقان زادهای بوده که اصلیت آن به مادها بازمی گردد.پیامهای او به وسیلهٔ سرودههایش که گات یاگاهان نامیده میشوند به مارسیدهاست منابع:تاریخ جامع ادیان
تبار و خانواده زرتشت
جد پدری زرتشت شخصی بود به نام پیترگتراسپه. نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود. مادر او دُغدو و پدر وی پوروشسب نام داشتند. پوروشَسْب اِسپَنْتْمان مردی دانشور و درستکار بود. دغدو دختر فریهیمرَوا از خاندان نژادگان (اشراف) و دینور بود. حاصل ازدواج پوروشسب و دغدو پنج پسر بود و زرتشت سومین آنهاست. زرتشت از همسر خود به نام هووی شش فرزند داشت. نام سه پسر ایشان ایسَتواسْتَرَه، اورْوْتَتْنَرَه، هْوَرْچیثْزَه و نام سه دخترشان فرینی، ثریتی و پوروچیستا بود. یکی از هفت شاگرد اصلی زرتشت به نام مَیدیوماه پسرعموی پیامبر بود.
هر یک از فرزندان زرتشت وظایفی عمده بردوش داشتند. به عبارت دیگر پسر ارشد او روحانی، پسر دوم جنگجو و پسر سوم شبان بودهاست.
لفظ اشو که به معنی مقدس روحانی و جسمانی راستی و درستی است و در اوستا زیاد آمدهاست صفت یا عنوان پیغمبر میباشد. به طوری که در اکثر جاهای اوستا آمده صفت اشو از جانب اهورا مزدا به زرتشت اختصاص یافته و دیگر مقامی بالاتر از ان نیست که مخلوقی از جانب خالق بخشنده، به خطاب اشوئی مخاطب شود. اشوزرتشت را از سلسله مهآبادیان نامیدهاند.
خاستگاه زرتشت
از این پیامبر ایرانی در یشتهای کهن سخن میآید که در (اَریّانَ و یَوچَه) در ساحل رود (دائیتی) در سرزمین قبایل ایرانی متولد گردید در (زامیادیشت) زیستگاه زرتشت را در ناحیه ئی میداند که در آن دریاچه (کوسَویّ) است که مطابقتی با دریاچه هامون دارد. بهر تقدیر ناحیه (اَریانَّ و یوچَه) گاه خوارزم پنداشته میشود و گاه آن را آذربایجان و بعضاً بدلیل مراسمی مذهبی که در ستایش (اَرُدویسورااناهیتا) میشود آن را در سیستان ذکر کردهاند. تاریخ موجودیت زرتشت را نمیتوان بطور قطع مشخص نمود که احتمالاً قدمت آنرا از ۹۰۰ سال تا ۶۰۰ سال پیش از میلاد میدانند. زرتشت از سرزمینی کهنی برخاست که مردمانش آریایی بودند.
اندیشه زرتشت
زرتشت آزادی و اختیار را گزینشی برای مردم میداند. بهره کار هر کس همانست که انجام میدهد جبری برای اشخاص نیست نیکی اشخاص جز بهرهئی از نیکوئی و شر اشخاص جز شری برای وی نخواهد بود. هرمزد یا اهورامزد در این آیین خدا هست و اهریمن هم دیو است.
زندگی نامه زرتشت
فره ی زرتشت را اهورا مزدا از روشنایی بیکران که در سپهر ششم بود بنا کرد و از آنجا به خورشید و از آنجا به ماه و از انجا به سپهر ستارگان که در زیر سپهر ماه بود، فرود آورد. از سپهر ستارگان ، فره ی زرتشت به آتشگاه خاندان فِراهیم روان زُیش فرود آمد.
درین نوشته بگونه ای کوتاه آورده می شود که زرتشت از چه و چگونه ساخته شد و برای چه پا بدین دنیا گذاشت و دلیل مبارزه اش چیست.
از انروز که اهریمن بد نهاد به جنگ با هرمزد آغاز کرد ، شش هزار سال گذشته بود و درین مدت، اهرمن دوبار با آفات و دیوان و تاریکی و بیماری و درد و نیاز و خشم و دروغ به جهان هورمزد کمین زده و آب و خاک و گیاه و حیوان و مردم را آزار کرده بود. در سه هزار سال سوم، هورمزد برای رهایی ازین آفت ها ، زرتشت را به این گیتی فرستاد و دین و آیینهای خود را به او سپرد تا مردمان را به سوی نیکی راهبری کند و جهان را به راستی و پاکی و آبادانی از شر و بدیِ اهریمن آزاد گرداند تا پیروزی هورمزد به انجام برسد. در پایان آن سه هزار سال، رستاخیز خواهد شد و بدی و زشتی و ناپاکی از میان بر خواهد خاست و دست اهریمن تا ابد از دامان آفریدگان اهورامزدا کوتاه خواهد شد و جهان، پاک و فرِ نخستین را باز خواهد یافت.
بنابر گفتارهای زرتشتی ، برای زادن زرتشت سه چیز از جهان بالا بهم پیوست: نخست، فره ی زرتشت که فروغ و شکوه ایزدی بود، دوم روان بود و سوم، تن. اینک بهترست به تشریح هریک ازین سه عنصر و چگونگی همگون شدن انها برای زایش اشو زرتشت پرداخته شود تا خواننده ای که بتازگی به کاوش در دین زرتشت علاقمند شده است بداند که خوشحالی و شگفتی زرتشتیان از زایش اشو زرتشت از چه روست.
فره ی زرتشت
فره ی زرتشت را اهورا مزدا از روشنایی بیکران که در سپهر ششم بود بنا کرد و از آنجا به خورشید و از آنجا به ماه و از انجا به سپهر ستارگان که در زیر سپهر ماه بود، فرود آورد. از سپهر ستارگان ، فره ی زرتشت به آتشگاه خاندان فِراهیم روان زُیش فرود آمد. از آن پس ، آتشگاه فراهیم بدون نیازمندی به چوب و هیمه ، پیوسته و با فروغ بسیار می سوخت. فراهیم نیای زرتشت شد و فره ی زرتشت از اتشگاه خانه در وجود زن فراهیم که فرزندی را آبستن بود داخل شد. پس از چندی زن فراهیم دختری بدنیا اورد که نامش را دغدوا یا دغدو گذاردند. دغدوا همچون دیگر کودکان رشد میکرد و چون فره ی ایزدی را در وجود خود داشت چون چراغ میدرخشید و نور می پراکند.
از دیگر سو، اهریمنان که از زادن زرتشت بیم داشتند ، وسیله انگیختند تا فراهیم و دیگر مردمان گمان کنند که دغدوا ازینرو انچنان میدرخشد که با جادوگران راه دارد. پس فراهیم فریب خورد و دغدوا را از خانه و قبیله ی خویش راند. دغدوا در مسیر آوارگی خود به قبیله ی «سپیتمان» رسید و در خانه ی سرور قبیله فرود آمد. پس از چندی دغدو با «پوروشَسپ»، فرزند رئیس قبیله ازدواج کرد. بدین گونه بود که فره ی زرتشت از خاندان فراهیم به خاندان سپیتمان و پوروشسپ، پدر زرتشت رسید.
روان زرتشت
روان زرتشت را هورمزد بگونه ی ایزدان بهشتی آفرید. پیش از آنکه زرتشت به جهان زیرین بیاید، روان وی در جهان بالا میزیست. چون زمان زادن زردشت رسید بهمن و اردیبهشت از ایزدان مینوی و یاوران هورمزد، ساقه ی بلند و زیبایی از گیاه هَوم را از سپهر ششم که جایگاه روشنایی بیکران است، برگرفتند و بزمین فرود آمدند و آنرا بر سر درختی که دو مرغ برآن آشیانه داشتند فرود آوردند.
ماری به آشیانه راه یافت و چوجه ی مرغان را فرو برد. آنگاه ساقه ی هوم، مار را کشت و مرغکان را رهایی بخشید. آنگاه روزی پوروشسپ که تازه دغدوا را بزنی گرفته بود درپی گله به چراگاه رفت . در راه ، بهمن و اردیبهشت بر او آشکار شدند و او را بسوی درختی که ساقه ی هوم برآن بود رهبری کردند. پوروشسپ بیاری این دو مهین-فرشته، ساقه ی مقدس را بدست آورد و آنرا بخانه برد و بزن خویش سپرد تا آنرا نگاه دارد.
تن زرتشت
گوهرِ تن اشو زرتشت از آب و گیاه بدست خورداد و امرداد ، دو ایزد دیگر از یاوران هورمزد ساخته شد. خورداد، ایزد آبها ست و امرداد ، ایزد گیاهان. پس خورداد و مرداد در آسمان، ابر انگیختند و باران فروانی بر زمین بارید. چارپایان و مردمان شاد شدند و گیاهان، تازه و خرم گردیدند. مایه ی تن زرتشت، که خورداد و امرداد در باران نشانده بودندش، با قطرات باران بزمین رسید و در دل گیاه جای گرفت.
آنگاه پوروشسپ براهنمایی خورداد و امرداد، شش گاو پرمایه برداشت و به چراگاه برد. گاوان از گیاهانی که مایه ی تن زرتشت در آنها بود خوردند. بزودی پستانهای گاوان پرشیر شد و مایه ی تن زرتشت به شیر انها آمیخت. پوروشسپ گاوان را بخانه برد و به دغدو سپردشان تا انها را بدوشد. آنگاه زن و شوی اش ، ساقه ی گیاه مقدس هوم را که بیاری بهمن و اردیبهشت بدست آورده بودند ، نرم کردند و در شیر آمیختند و از آن خوردند.
بدین گونه؛ روان زرتشت و مایه ی تن وی در وجود دغدوا با فره ی زرتشت گرد آمد و پس از چندی زرتشت برای راهبری دین و آیین هورمزد در ششم فروردینگان از مادرش دغدوا در کنار دریای چی چست ارومیه زاده شد.
یکتاپرستی در دین زرتشت
درباره یکتاپرستی و توحید در دین زرتشت دیدگاههای گوناگون و گاه متضادی ارائه شده است.
خدای زرتشت، اهورامزدا:
پروفسور آسموسن درباره خدای زرتشت می گوید: روح و فکر زرتشت در تسخیر خدای واحد، اهورا مزدا، بود. نام اهورامزدا به تمام معنی پرورده و زائیده فکر زرتشت بود و مطالعات فراوانی که در این زمینه انجام شده حاکی از آن است که قبل از او کسی با این نام آشنایی نداشته است. در متون قوم اکد به نام سه خدا به نامهای مزدکو، اسرا، فرش بر می خوریم ولی این سه نام ارتباطی با نام اهورامزدا ندارد. آسموسن،ج.پ، ص ۱۰۴-۱۰۵ نیبرگ در مورد پیام زرتشت چنین می گوید: «توجه دقیق به پیام زرتشت نشان می دهد که او تا اندازه بسیار زیادی پای بند به عقاید میترایی بوده و به هیچ وجه تغییری در آنها ایجاد نکرده است. بلکه برعکس او بسیار محتاط بوده و جنبه نو و تازه اصولاً در مواد آموزههای او نیست بلکه در ترکیب این مواد است» نیبرگ، هنریک ساموئل، ۱۳۵۹، ص ۸۹ نیبرگ زرتشت را کاهنی میدانسته که در روزگاران قدیم در یکی از جوامع بدوی آسیای میانه، پیشوای دین بوده و اجراء آداب و مناسک قبیله خود را بر عهده داشته و با عالم ارواح از راه رقص و سماع و خلسه و با نوشیدن موادی که از گیاهان نشئهآور به دست می آمده، ارتباط برقرار می کرده است. ازاینرو می گوید: زرتشت بسیاری از سرودهای خود را در حال جذبه و بیخودی سروده است. مجتبایی، فتح اله، ۱۳۶۵، ص ۱۴
ویدن گرن در همین ارتباط می گوید:... در یک جذبه نزدیک به خواب عمیق به نام خوفنه است که زرتشت رؤیتهای خود را داشته و گفتارهای اهورامزدا را شنیده است. احتمالاً در جامعه نخستین زرتشتی ایجاد حالت جذبه بوسیله ماده مخدر عادی بوده است. این شیوه احتمالاً منشأ هندو ایرانی دارد زیرا در میان هندیها نیز تأیید شده است.» همو در جای دیگر می گوید: «از نظر ما زرتشت صاحب جذبه ای است که در میان گروهی مرید نمودار می شود که آنها نیز به حالت جذبه خو گرفته اند. با این وجود این رفتار به اصطلاح شمنی فقط چهارچوب خارجی عمل اوست برای هر تاریخ نگار روشن است که شخصیتهای بزرگ نیز از همان کاری آغاز می کنند که در محیط خودشان انجام می گرفت. بنیانگذاران دینها نیز استثناء نیستند و این کار از مقام آنها در تاریخ نمیکاهد.» ویدن گرن، گئو،ص۱۱۱-۱۱۲ سپس چنین میگوید: «گرایش به یکتاپرستی مطمئناً در آموزه زرتشت وجود دارد. منتها این گرایش نمی تواند فراگیر شود چرا که گرایش به دوگانه پرستی که بطور مطلق با آن در تقابل قرار گرفته، مانعی در برابر آن است. ویدن گرن، گئو، ص ۱۱۱
زنر در مورد زرتشت می گوید: «این مطلب که زرتشت با دین کهن به مخالفت برمیخیزد بسیار روشن است.» سپس ضمن آوردن نمونه هایی از این مخالفت در جای دیگر میگوید: زرتشت خود را پیامبری میدانست که از جانب خدا فرستاده شده تا نه تنها دین جدیدی بیاورد بلکه مراسم عبادی کهن را نیز اصلاح کند. او خود را پیامبری میدانست که با خدا سخن میگوید و سخنان او را میشنود. او پیامبری است که صدایش برای دوستی و احترام راستی بلند است. او دوست خداست. ارتباط او با خدا از روی پستی و حقارت نیست بلکه او از خدا استمداد میطلبد آنگونه که دوستی از دوست دیگر کمک میخواهد . Zaehner, R.C, ۱۹۷۵, PP.۳۷-۳۹ وی در مورد اهورامزدا چنین میگوید: اهورا مزدا خالق همه چیز اعم از مادی و معنوی است. و از آنجا که همه چیز را به وجود آورده است خلقش exnihilo" است. او خالق اراده و قادر مطلق است. و وجودش به هیچ وجه با نیروهای شر چنانکه در دین زرتشتی متأخر میآید، محدود نمیشود. اوست که تمام انسانها را بنا بر اعمالشان در روز واپسین داوری میکند. Ibid,PP.۵۴-۵۵
هنینگ در همین راستا میگوید: مردمی که زرتشت در میان آنها ظهور کرده و به ترویج و تبلیغ دین ثنوی خود پرداخته است، یگانه پرست بودهاند، و ثنویت زرتشتی اعتراضی بر یگانه پرستی بوده است. مجتبایی، فتح اله، ۱۳۶۵، ۲۶
نیولی نویسنده مقاله دین زرتشتی در دائره المعارف الیاده در همین ارتباط میگوید: «نوآوری اصلی دین زرتشت که به واسطه آن از ادیان مردم هند و اروپایی خاور نزدیک و مرکز آسیا متمایز گشت، تأکید آن بر توحید بود. البته ثنویت به عنوان چهره برجسته آن باقی میماند. باید گفت که هر دو جنبه توحید و ثنویت برای فلسفه زرتشت و نظریه دینی او اساسی است. ارزش والای این اندیشه نزد زرتشت، سبب شد تا یونانیان او را بیشتر یک انسان حکیم بدانند تا مؤسس دین، ایشان نویسنده گاتاها را به عنوان یکی از عالیترین و مهمترین نمایندگان «حکمت بیگانه» دانستند. Gnoli, Gherardo, P۵۸۱
در مورد مفهوم خدا در دین زرتشت مولتون میگوید: «اسورای دانا» بیش از دوران زرتشت وجود داشته است. خدای دانا ایزد خاص آریاییها بود. و این مسأله خود مؤید این است که زرتشت یک آریازنتو بوده است نه یک مغ که سالها بعد او را به آن محکوم کردند. برای اینان اهورامزدا خدای قبیله بود. و نسبت به ایزدان طبقات دیگر در مقام بالاتری قرار داشت. به نظر می رسد که اولین قدم زرتشت این بود که از چندگانه پرستی موجود به سوی بیگانه پرستی رود و از ایزدی که بزرگترین ایزدان بود به سوی خدای واحد رود. (James, Hope, Moulton, ۱۹۱۳, P.۹۰) سپس در جای دیگر می گوید: من اذعان میکنم که دین زرتشت دین توحیدی بود. قضاوت ما درباره فکر زرتشت تنها از طریق کاتاهاست. در گاتاها شاهد ترکیب مفاهیم نظری و عملی میباشیم. در جهان اندیشه، زرتشت در میان کیفیات، صفات و اصولی زندگی میکند که به اندازه چیزهایی که میبیند برای او واقعی اند. لذا نیازی به تشخیص بخشیدن به آنها نیست. قبیله او کشاورز بود. و دائماً مورد آسیب قبایل صحرا نشین واقع میشد. این مسأله نفرت او را نسبت به خدایان قبایل مهاجم برانگیخت. چنین ذهنی در تأکید بر حقیقت به این استنتاج نظری میرسد که حقیقت واحد است. loc.cit, p۹۴
این نظریات پراکنده و گاه متناقض مؤید این مسأله است که اکثر محققین و ایرانشناسان با مشکل جدی که در ابتدای این بحث به آن اشاره شد یعنی گوناگونی منابع و مآخذ و ناهماهنگی و تأویل پذیری آنها مواجه بوده اند و عده ای از ایشان به دلیل عدم توجه به تمام ابعاد لازم برای یک تحقیق دقیق در دام خطا گرفتار شده اند. برای مثال نظریه هنینگ با تمام اطلاعات و آگاهیهایی که از اوضاع دینی مردم سرزمینهای شرق ایران از آن روزگار تا کنون بدست آمده است و همچنین با همه تحقیقاتی که در این زمینه شده است ناسازگار است. پشتهای اوستا که بیانگر اوضاع دینی پیش از عهد زرتشت است و همچنین سرودهای خود زرتشت ، کاتاها، به روشنی نشان می دهد که پیش از زمان او نوعی چندگانه پرستی به صورتی که در وداها و برهمنه های هند به نظر می رسد، در سرزمینهای شرق ایران رواج داشته و پیشوایان و کارگزاران آداب و مناسک دینی «کویها» و «کرپنها» و «اوسیجها» بوده اند که دروداها نیز از آنان صحبت شده، و دشمنان دین مزدا پرستی زرتشت بوده اند، ایزدانی مانند میتره، آناهیتا، ورثرغنه، وایو و ایزدان دیگری که در قسمتهای اوستا ستایش شده اند، قبل از زمان زرتشت توسط مردمی که به دین او روی آوردند پرستیده می شدند. و بعدها نیز به تدریج در مزداپرستی راه یافتند و در کنار اهورا مزدا و امشاسپندان قرار گرفتند.ثنویت نیز بر خلاف نظر هنینگ در ایران پیش از عهد زرتشت سابقه طولانی داشته و نه تنها در زروان پرستی که زرتشت صریحاً در یسنا ۳۰ بدان اشاره می کند بلکه در دوگانگی میان دئوهها و اهورهها مطرح بوده و در معتقدات دینی و جهان بینی مردم مؤثر بوده است.اما نیبرگ، او چون میان بعضی از اعمال و عقایدی که به شمنان سکایی و اقوام بدوی آسیای میانه نسبت داده شده است، از یکسو، و برخی از آداب و عقاید دین زرتشتی و رقص و سماع صوفیانه، از سوی دیگر، شباهتهایی دیده است زرتشت را در اصل از شمنان آسیای مرکزی به شمار آورده است (مجتبایی، فتح اله، ۱۳۶۵، ص ۱۷-۲۶) البته با تعریفی که غربیان از دین شمنی دارند و آنها را افرادی میدانند که فریاد بر می کشند و کارهایی را برای تسخیر ارواح به جا میآورند. بیان این شباهت در اینجا تنها تحقیر کردن حالت روحانی و نیایشهای پرشور زرتشت و یکتا پرستی اوست.
....
بخشی از فهرست مطالب مقاله ادیان الهی
باورهای بنیادین در دین اسلام
نامگذاری پیروان
مذهبها و زیرشاخه ها
کتاب مقدس
اسلام و ایران
اصول دین اسلام
مذاهب و فرقههای مسیحیت
مسیحیت اولیه
ادیان دیگر
مخالفان
دوران آشوب
کنستانتین
تاریخشمار ابتدای مسحیت
حقایق ثبت شده
مسیحیت در اروپا و امپراتوری روم
کتاب مقدس چیست ؟
عهد عتیق
عهد جدید
اشتباهات تاریخی و غیر تاریخی
تاریخ مسیحیت
مسیحیت اولیه
مسیحیت به عنوان دین رسمی
زرتشت
معنی اسم زرتشت
تبار و خانواده زرتشت
خاستگاه زرتشت
فره ی زرتشت
روان زرتشت
یکتاپرستی در دین زرتشت
پیدایش یهودیت
یهود
برخى احکام دین یهود
روزه در دین یهود:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود مقاله ادیان الهی