یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 54

 

تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

بودا در افغانستان تخریب نشد، از شرم فرو ریخت.

چنانچه این مقاله را به طور کامل بخوانید حدود یک ساعت از وقت شما را خواهد گرفت. در همین یک ساعت، حداقل 12 نفر دیگر در افغانستان از جنگ و گرسنگی می میرند و 60 نفر دیگر از افغانستان آواره کشور های دیگر می شوند. این مقاله در توضیح علت این مرگ و آوارگی است. اگر این موضوع تلخ خیلی به زندگی شیرین شما مربوط نیست، از خواندن آن منصرف شوید.

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم کرة زمین

در سال 2000 در جشنوارة پوسان در کشور کره جنوبی حضور داشتم و در پاسخ این سؤال که فیلم بعدی تو دربارة چیست، می گفتم: دربارة افغانستان. و بلافاصله مورد این پرسش واقع می شدم که "افغانستان چیست؟"

چرا این چنین است؟ چرا تا این اندازه می تواند کشوری در جهان مهجور باشد که مردم یک کشور آسیایی مثل کره جنوبی حتی نام افغانستان را به عنوان یک کشور دیگر آسیایی نشنیده باشند؟ دلیل آن واضح است. افغانستان در جهان امروزه نقش مثبتی ندارد. نه به عنوان یک کشور اقتصادی که از طریق یکی از کالاهای آن به یاد آورده شود و نه به عنوان یک کشور صاحب علم که جهان را از دانش خود بهره‏مند کرده باشد و نه به عنوان یک کشور صاحب هنر که اسباب افتخاری شده باشد.

در امریکا، اروپا و خاورمیانه البته وضع فرق می کند و افغانستان به عنوان یک کشور خاص شناخته می شود. اما این خاص بودن نیز معنی مثبتی ندارد. آن ها که نام افغانستان را می شناسند آن را بلافاصله با یکی از این کلمات به صورت تداعی ـ معانی به یاد می آورند. قاچاق مواد مخدر، بنیادگرایی اسلامی طالبان، جنگ با روسیه، جنگ داخلی طولانی.

در این تصویر ذهنی نه نشانی از صلح و ثبات است، نه نشانی از آبادانی، پس نه هیچ توریستی را رؤیای سفر می آورد و نه هیچ بازرگانی را طمع سود.

پس چرا نباید فراموش شود؟ تا آن جا که می توان در کتاب های لغت در مقابل کشور افغانستان نوشت : افغانستان کشوری تولید کنندة مواد مخدر، با ملتی خشن و جنگجو و بنیادگرا، که زنان خود را زیر چادرهایی بدون منفذ پوشانده اند. به همة این ها اضافه کنید " تخریب بزرگترین مجسمة بودای جهان" را در بامیان افغانستان، که اخیراً تأثر همة کرة زمین را برانگیخت و تمام اهل فرهنگ و هنر را به دفاع از مجسمة بودای تخریب شده واداشت. اما چرا کسی بجز نمایندة امور انسانی دبیرکل سازمان ملل از مرگ قریب الوقوع یک میلیون انسان در افغانستان به دلیل فقر مفرط ناشی از خشکسالی اظهار تأسف نکرد؟ چرا هیچ‏کس از دلایل این مرگ ومیر سخن نمی‏گوید؟ چرا فریاد بلند همگان برای تخریب "مجسمة بودا" ست، اما کوچکترین صدایی برای جلوگیری از مرگ انسان های گرسنة افغان بر نمی آید؟ آیا در جهان معاصر مجسمه ها از انسان ها عزیزترند؟

نگارنده به عنوان کسی که به درون افغانستان سفر کرده است و تصاویر واقعی تر و زنده تری از این کشور و مردمش را به چشم دیده و همین طور به عنوان کسی که دو فیلم سینمایی را در فاصلة سیزده سال دربارة افغانستان ساخته است (اولی "بایسیکل ران" در سال 1366 و دومی " سفر قندهار " در سال 1379) و نیز به عنوان کسی که برای تحقیق دو فیلمی که ساخته، حدود ده هزار صفحه کتاب و اسناد گوناگون را مطالعه کرده است، تصویر متفاوتی از افغانستان با آنچه در ذهنیت مردم دنیاست سراغ دارد. تصویری پیچیده تر، متفاوت تر، غم انگیزتر و ای بسا مظلوم تر. تصویری که نیازمند توجه است تا فراموشی یا سرکوب. اما کجاست سعدیِ " بنی آدم اعضای یکدیگرند ؟! " تا بیهودگی نصب شعرش را بر سردر سازمان ملل ببیند.

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم ایران

تصور مردم ایران مبتنی است بر همان تصویری که مردم اروپا و امریکا و خاورمیانه از افغانستان دارند، البته از کمی نزدیکتر. کارگران ایرانی، مردم جنوب شهر تهران و اهالی شهرستان های کارگری ایران، افغان ها را دوست ندارند و آنها را رقبای کارگری خود می دانند و از طریق فشار به وزارت کار ایران خواستار بازگشت مهاجران افغان به داخل خاک افغانستان هستند. طبقة متوسط ایرانی معمولاً افغان ها را آدم های امینی می دانند که می توان، حداقل یکی از آنها را به عنوان آبدارچی یا خدمتکار درون دفتر کار خود گماشت. بسازبفروش ها، افغان ها را کارگران ساختمانی خوبی که بهتر از معادل ایرانی خود کار می کنند. و احیاناً مزد کمتری هم می‏گیرند، می دانند. مسئولین مبارزه با قاچاق مواد مخدر می دانند و راه حلی جز سرکوب قاچاقچیان و بیرون کردن همة افغان ها، برای فیصله دادن همیشگی به این مشکل پیشنهاد نمی کنند. پزشکان ایرانی آنها را علت شیوع برخی از بیماری هایی که پیش از این در ایران سابقه نداشت، از جمله سرماخوردگی افغانی می دانند و چون به جلوگیری از مهاجرت نمی توانند دل ببندند، راه حل را انجام واکسیناسیون از داخل افغانستان می دانند که در این زمینه موفق شدند برای جلوگیری از شیوع فلج اطفال، هزینة واکسیناسیون را برای ملت افغانستان نیز بپردازند.

موضع جامعة جهانی در قبال افغانستان

همیشه باید دید تیتر خبری ای که با نام هر کشوری قرینه است، چیست؟ تصویری که با اخبار در مورد هر کشوری به دنیا داده می شود ترکیبی است از واقعیات آن کشور و تصویری ـ تخیلی ـ تدوینی که قرار است مردم دنیا از جایی داشته باشند. اگر قرار باشد کشورهایی از جهان به یک جایی طمع کنند، لازم است از قبل زمینه های خبری اش را بسازند. آنچه من دریافته ام این است که متأسفانه در افغانستان امروز چیز چندانی به جز خشخاش برای طمع کردن وجود ندارد. پس افغانستان در اخبار همیشگی دنیا سهم کمی دارد و قرار نیست مشکلی از آن به این زودی ها حل شود. افغانستان اگر مثل کویت صاحب نفت و مازاد درآمد نفتی بود، می شد سه روزه آن را توسط امریکا از عراق پس گرفت و هزینة حضور ارتش امریکا را هم از مازاد درآمد نفتی کویت برداشت. همچنان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

تحقیق تحقیق درباره بحران اشتغال در افغانستان

اختصاصی از یاری فایل تحقیق تحقیق درباره بحران اشتغال در افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق تحقیق درباره بحران اشتغال در افغانستان


تحقیق تحقیق درباره بحران اشتغال در افغانستان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

 

بودا در افغانستان تخریب نشد، از شرم فرو ریخت.

چنانچه این مقاله را به طور کامل بخوانید حدود یک ساعت از وقت شما را خواهد گرفت. در همین یک ساعت، حداقل 12 نفر دیگر در افغانستان از جنگ و گرسنگی می میرند و 60 نفر دیگر از افغانستان آواره کشور های دیگر می شوند. این مقاله در توضیح علت این مرگ و آوارگی است. اگر این موضوع تلخ خیلی به زندگی شیرین شما مربوط نیست، از خواندن آن منصرف شوید.

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم کرة زمین

در سال 2000 در جشنوارة پوسان در کشور کره جنوبی حضور داشتم و در پاسخ این سؤال که فیلم بعدی تو دربارة چیست، می گفتم: دربارة افغانستان. و بلافاصله مورد این پرسش واقع می شدم که "افغانستان چیست؟"

چرا این چنین است؟ چرا تا این اندازه می تواند کشوری در جهان مهجور باشد که مردم یک کشور آسیایی مثل کره جنوبی حتی نام افغانستان را به عنوان یک کشور دیگر آسیایی نشنیده باشند؟ دلیل آن واضح است. افغانستان در جهان امروزه نقش مثبتی ندارد. نه به عنوان یک کشور اقتصادی که از طریق یکی از کالاهای آن به یاد آورده شود و نه به عنوان یک کشور صاحب علم که جهان را از دانش خود بهره‏مند کرده باشد و نه به عنوان یک کشور صاحب هنر که اسباب افتخاری شده باشد.

در امریکا، اروپا و خاورمیانه البته وضع فرق می کند و افغانستان به عنوان یک کشور خاص شناخته می شود. اما این خاص بودن نیز معنی مثبتی ندارد. آن ها که نام افغانستان را می شناسند آن را بلافاصله با یکی از این کلمات به صورت تداعی ـ معانی به یاد می آورند. قاچاق مواد مخدر، بنیادگرایی اسلامی طالبان، جنگ با روسیه، جنگ داخلی طولانی.

در این تصویر ذهنی نه نشانی از صلح و ثبات است، نه نشانی از آبادانی، پس نه هیچ توریستی را رؤیای سفر می آورد و نه هیچ بازرگانی را طمع سود.

پس چرا نباید فراموش شود؟ تا آن جا که می توان در کتاب های لغت در مقابل کشور افغانستان نوشت : افغانستان کشوری تولید کنندة مواد مخدر، با ملتی خشن و جنگجو و بنیادگرا، که زنان خود را زیر چادرهایی بدون منفذ پوشانده اند. به همة این ها اضافه کنید " تخریب بزرگترین مجسمة بودای جهان" را در بامیان افغانستان، که اخیراً تأثر همة کرة زمین را برانگیخت و تمام اهل فرهنگ و هنر را به دفاع از مجسمة بودای تخریب شده واداشت. اما چرا کسی بجز نمایندة امور انسانی دبیرکل سازمان ملل از مرگ قریب الوقوع یک میلیون انسان در افغانستان به دلیل فقر مفرط ناشی از خشکسالی اظهار تأسف نکرد؟ چرا هیچ‏کس از دلایل این مرگ ومیر سخن نمی‏گوید؟ چرا فریاد بلند همگان برای تخریب "مجسمة بودا" ست، اما کوچکترین صدایی برای جلوگیری از مرگ انسان های گرسنة افغان بر نمی آید؟ آیا در جهان معاصر مجسمه ها از انسان ها عزیزترند؟

نگارنده به عنوان کسی که به درون افغانستان سفر کرده است و تصاویر واقعی تر و زنده تری از این کشور و مردمش را به چشم دیده و همین طور به عنوان کسی که دو فیلم سینمایی را در فاصلة سیزده سال دربارة افغانستان ساخته است (اولی "بایسیکل ران" در سال 1366 و دومی " سفر قندهار " در سال 1379) و نیز به عنوان کسی که برای تحقیق دو فیلمی که ساخته، حدود ده هزار صفحه کتاب و اسناد گوناگون را مطالعه کرده است، تصویر متفاوتی از افغانستان با آنچه در ذهنیت مردم دنیاست سراغ دارد. تصویری پیچیده تر، متفاوت تر، غم انگیزتر و ای بسا مظلوم تر. تصویری که نیازمند توجه است تا فراموشی یا سرکوب. اما کجاست سعدیِ " بنی آدم اعضای یکدیگرند ؟! " تا بیهودگی نصب شعرش را بر سردر سازمان ملل ببیند.

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم ایران

تصور مردم ایران مبتنی است بر همان تصویری که مردم اروپا و امریکا و خاورمیانه از افغانستان دارند، البته از کمی نزدیکتر. کارگران ایرانی، مردم جنوب شهر تهران و اهالی شهرستان های کارگری ایران، افغان ها را دوست ندارند و آنها را رقبای کارگری خود می دانند و از طریق فشار به وزارت کار ایران خواستار بازگشت مهاجران افغان به داخل خاک افغانستان هستند. طبقة متوسط ایرانی معمولاً افغان ها را آدم های امینی می دانند که می توان، حداقل یکی از آنها را به عنوان آبدارچی یا خدمتکار درون دفتر کار خود گماشت. بسازبفروش ها، افغان ها را کارگران ساختمانی خوبی که بهتر از معادل ایرانی خود کار می کنند. و احیاناً مزد کمتری هم می‏گیرند، می دانند. مسئولین مبارزه با قاچاق مواد مخدر می دانند و راه حلی جز سرکوب قاچاقچیان و بیرون کردن همة افغان ها، برای فیصله دادن همیشگی به این مشکل پیشنهاد نمی کنند. پزشکان ایرانی آنها را علت شیوع برخی از بیماری هایی که پیش از این در ایران سابقه نداشت، از جمله سرماخوردگی افغانی می دانند و چون به جلوگیری از مهاجرت نمی توانند دل ببندند، راه حل را انجام واکسیناسیون از داخل افغانستان می دانند که در این زمینه موفق شدند برای جلوگیری از شیوع فلج اطفال، هزینة واکسیناسیون را برای ملت افغانستان نیز بپردازند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق تحقیق درباره بحران اشتغال در افغانستان

تحقیق درباره خلاصه ماسترپلان زراعتی افغانستان

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره خلاصه ماسترپلان زراعتی افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

خلاصه ماسترپلان زراعتی افغانستان

1. نظر عمومی:

مجموعه اجزای مختلف ماستر پلان طوری ترتیب گردیده که 6 فیصد آهنگ رشد عمومی را در سکتور زراعت فراهم نماید. بدان اساس عواید زراعت طی 12 سال دو برابر خواهد شد. این آهنگ رشد بدلیل رونما شدن افزایش بزرگ در عاید و استخدام بخش غیر زراعت پیشه دهات، کدام تغیر قوی را در توزیع عواید دهات همراه نداشته و یا مقدار بهبودی حقیقی را درآن بوجود خواهد آورد. بدین معنی که مجموع عواید روستا از آن طریق نیز دو برابر میگردد. هرگاه سکتور شهری تمام رشد نفوس دهات را جذب نماید، طی این مدت عواید سرانه اهالی روستا دو چند میگردد. با در نظرداشت وضع کنونی رشد بسیار سریع جمعیت، مطابق معیارهای جهانی رسیدن به این هدف را مشکل مینماید. این ارقام بر استنتاج تخمینی از فصل های جداگانه این پلان متکی بوده و از این لحاظ بدست آمده است تا حدی یک تخمین معقول میباشد.

احتمالأ کمتر از مناصفه مجموع سرمایه گذاری پلان مستقیماً به هدف رشد معطوف میباشد. زیرا سرمایه گذاری های عمده در بازسازی فزیکی زیرساخت ها و انکشاف سرمایه بشری بیرون از این اهداف ماستر پلان قرار میگیرد. معقول خواهد بود گفته شود که مناصفه مبلغ مجموع سرمایه گذاری با اولویت بندی محتاطانه و تخصیص به اجزای در برآورده شدن این رشد ستراتیژی، ضروری خواهد بود.

ناگفته هویداست که سرمایه گذاری های دیگر پلان را نیز نمیتوان فاقد اولویت دانست. بطور مثال سرمایه بزرگی برای احداث جنگلات بکار برده می شود که نه فقط برای زراعت، بلکه برای کشور حایز اهمیت میباشد. چه این تضمین یک رشد زراعت پایداری را بوجود آورده میتواند. بهمین گو نه سرمایه گذاری قابل ملاحظه ای برای ذخایر اضطراری غذا، تخصیصیه های معطوف به مقابله با ناداری و فقر ارائه گردیده که فواید اینها با رشدیکه بوسیله اعداد فوق ارائه شده، کاملاً کم میباشد.

2. پیشینه:

ماستر پلان طی یک فرایند طولانی، مغلق و بسیار فراگیر که جلسات بزرگ و کوچکی را به سطح ملی و ولایات احتوا می نمود، انکشاف داده شده است. کمیته های بزرگی از افغانها و متخصصین خارجی فصل های جداگانه آنرا تهیه نموده اند. آن کمیته ها و دیعه خود را که بازتاب دهنده محصول مساعدت های اساسی خارجی میباشد، درآن طور شایسته بجا گذاشته اند. نیرومندی ماستر پلان وابسته به آن فصل ها میباشد که شرح مبسوط دورنما و نقطه آغاز کار مشرح به تطبیق گذاری پروژه های آماده شده را در بر می گیرند.

این فرایند به عدم تجانس زیاد در ارائه موضوع منجر شده که چاشنی این طعم در متن و این خلاصه عمومی بر جای مانده است. معهذا یک عده اولویت ها درین ضمن تصریح گردیده اند. اینها شامل مصئونیت غذایی، باغداری و مالداری می شوند که از طرف وزارت زراعت، مالداری و مواد غدایی قبلاً نیز مورد تأکید قرار گرفته بودند.

پلان سرمایه گذاری برای یک دوره بعدی پنج ساله مجموعاً به 1768.32 ملیون دالر بالغ می شود. این مقدار سرمایه گذاری، سرمایه ضروری برای سکتور ثانوی آبیاری را در بر نمی گیرد، زیرا فصل مربوط به آن هنوز توسط گروپی از کارشناسان تحت کار قرار دارد. تخمین های اولیه آنها اینست که سکتور ثانوی آبیاری طی پنجسال در حدود 688 ملیون دالر ضرورت خواهد داشت. اما البته در اینجا احتمال یک مقدار تداخل حسابی را نیز نمیتوان از نظر دور داشت. این رقم دست آوردهای سریع را بسوی اهداف مهمی را که درباره آنها توافق عمومی وجود داشت، احتوا مینماید. این پلان همچنان مبالغ هنگفتی برای آن وظایف را در بر می گیرد که از مسئولیت حکومت است (مثل ذخایر مواد غذایی اضطراری) و اخیراً توسط موسسات بین الملل ( از جمله پروگرام غذایی جهان) فراهم میشود. بناً در صورت ضیقی بودجه اینگونه سرمایه گذاری ها را میتوان بدست تعویق سپرد. به گونه یک مثال دیگر، حجم سرمایه گذاری برای باغداری گرچه بسیار بزرگ معلوم میشود، اما گستردگی آنچه که باید به دست آید و حجم خالص رشد سکتوری آن این فکر را تقویه مینماید که نمی شود از آن انصراف نمود. تصمیم گیری در باره این موضوعات در حیطه صلاحیت تهیه کننده گان ماستر پلان نبود. در موارد دیگر وقتی که مساعی برای کارآغاز میگردد. تفصیل موضوع به تحلیل پروژه گذاشته شده است، بالاخره، انکشاف دادن یک پلان فراگیر برای وزارت زراعت، مالداری و مواد غذائی به خودی خود باید این سند را پیگیری نماید. انکشاف اقلام بودجوی وزارت عمدتأ در فصل های جداگانه جای داده شده است. با وصف این، برای یک پلان فراگیر سرمایه گذاری به وزارت زراعت، و مواد غذائی لازم است تا همه آنها را با هم مدغم و توحید کرده بتواند. در هرحال، بخش زیاد بودجه انکشافی وزارت زراعت و مواد غذائی محتملأ مربوط به پروژه هائی میشود که در انطباق با اولویت های کالائی و وظیفوی تنظیم شده اند، تا به تمایل وزارت.

ماسترپلان، چهارچوب پلان و ستراتیژی 2004 را برای احیاء و انکشاف سکتور زراعت تفویض مینماید. در اقتصاد پرتحرک افغان با موازات توسعه دانش و مهارت ها، خیلی چیزها تغیر کرده است و اینها به دگرگونی های قابل ملاحظه ای در ارتباط به بسیاری موضوعات منجر شده اند. به خصوص آگاهی از نقش وزارت و اولویت های آن به اندازه زیاد تکمیل شده است.

3- نقش چندین جانبه زراعت:

زراعت بر اقتصاد و جامعه افغانی استیلا دارد. انکشاف اقتصادی فرایندی است که طی آن همچو اقتصاد از غلبه زراعت به غلبه ماشینی ساختن و خدمات تغیر شکل میدهد. اما در افغانستان بنابر طبیعت اساس منابع و اثرات آن بالای مزیت مقایسوی، ماشینی ساختن و خدمات شدیدأ به زراعت متکی خواهد بود. مهمتر از آن، حتی وقتی به موازات رشد اقتصادی اهمیت نسبی زراعت کاهش یابد، حجم مطلق آن وسیعأ افزایش یافته و به نیروی محرکه تغیر اقتصاد و حتی بیشتر از آن به وسیله کاهش فقر و محو کشت تریاک مبدل خواهد شد. ماستر پلان نقشه ای راه را برای تسریع این قوه محرکه و تغیرات بعدی در اقتصاد فراهم میسازد.

3 -1 : مصئونیت غذائی:

در کشوری با عاید نازل ، مصئونیت غذائی در مغز توده های مردم و حکومت آن جای مقدم را احراز میکند. زراعت در وهله اول با تولید احتیاجات اساسی غذائی هر خانواده مصئونیت غذائی را تضمین میکند. وقتی انکشاف صورت میگیرد، عاید برای خریداری غذا، هم برای کشور و هم برای خانواده های جداگانه بوجود میآید و این امر زمینه را برای اختصاص یافتن به تولیدیکه با بنیاد منابع طبیعی بهترین سازگاری را نشان بدهد، فراهم میسازد. برای افغانستان، ضروری آنست که محصولات عمده غذائی در ساحات رو به کاهش به شکل تشدیدی تولید شوند، تا ساحات مرتبأ جدید برای تولید محصولات با ارزش تر که اهداف دیگری را پیگیری میکنند، آزاد شوند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره خلاصه ماسترپلان زراعتی افغانستان

تحقیق درباره بحران اشتغال در افغانستان

اختصاصی از یاری فایل تحقیق درباره بحران اشتغال در افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بحران اشتغال در افغانستان


تحقیق درباره بحران اشتغال در افغانستان

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:66

بودا در افغانستان تخریب نشد، از شرم فرو ریخت.   چنانچه این مقاله را به طور کامل بخوانید حدود یک ساعت از وقت شما را خواهد گرفت. در همین یک ساعت، حداقل 12 نفر دیگر در افغانستان از جنگ و گرسنگی می میرند و 60 نفر دیگر از افغانستان آواره کشور های دیگر می شوند. این مقاله در توضیح علت این مرگ و آوارگی است. اگر این موضوع تلخ خیلی به زندگی شیرین شما مربوط نیست، از خواندن آن منصرف شوید.    جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم کرة زمین

در سال 2000 در جشنوارة پوسان در کشور کره جنوبی حضور داشتم و در پاسخ این سؤال که فیلم بعدی تو دربارة چیست، می گفتم: دربارة افغانستان. و بلافاصله مورد این پرسش واقع می شدم که "افغانستان چیست؟"

چرا این چنین است؟ چرا تا این اندازه می تواند کشوری در جهان مهجور باشد که مردم یک کشور آسیایی مثل کره جنوبی حتی نام افغانستان را به عنوان یک کشور دیگر آسیایی نشنیده باشند؟ دلیل آن واضح است. افغانستان در جهان امروزه نقش مثبتی ندارد. نه به عنوان یک کشور اقتصادی که از طریق یکی از کالاهای آن به یاد آورده شود و نه به عنوان یک کشور صاحب علم که جهان را از دانش خود بهره‏مند کرده باشد و نه به عنوان یک کشور صاحب هنر که اسباب افتخاری شده باشد.

در امریکا، اروپا و خاورمیانه البته وضع فرق می کند و افغانستان به عنوان یک کشور خاص شناخته می شود. اما این خاص بودن نیز معنی مثبتی ندارد. آن ها که نام افغانستان را  می شناسند آن را بلافاصله با یکی از این کلمات به صورت تداعی ـ معانی به یاد می آورند. قاچاق مواد مخدر، بنیادگرایی اسلامی طالبان، جنگ با روسیه، جنگ داخلی طولانی.

در این تصویر ذهنی نه نشانی از صلح و ثبات است، نه نشانی از آبادانی، پس نه هیچ توریستی را رؤیای سفر می آورد و نه هیچ بازرگانی را طمع سود.

پس چرا نباید فراموش شود؟ تا آن جا که می توان در کتاب های لغت در مقابل کشور افغانستان نوشت : افغانستان کشوری تولید کنندة مواد مخدر، با ملتی خشن و جنگجو و بنیادگرا، که زنان خود را زیر چادرهایی بدون منفذ پوشانده اند. به همة این ها اضافه کنید " تخریب بزرگترین مجسمة بودای جهان" را در بامیان افغانستان، که اخیراً تأثر همة کرة زمین را برانگیخت و تمام اهل فرهنگ و هنر را به دفاع از مجسمة بودای تخریب شده واداشت. اما چرا کسی بجز نمایندة امور انسانی دبیرکل سازمان ملل از مرگ قریب الوقوع یک میلیون انسان در افغانستان به دلیل فقر مفرط ناشی از خشکسالی اظهار تأسف نکرد؟ چرا هیچ‏کس از دلایل این مرگ ومیر سخن نمی‏گوید؟ چرا فریاد بلند همگان برای تخریب "مجسمة بودا" ست، اما کوچکترین صدایی برای جلوگیری از مرگ انسان های گرسنة افغان بر نمی آید؟ آیا در جهان معاصر مجسمه ها از انسان ها عزیزترند؟

نگارنده به عنوان کسی که به درون افغانستان سفر کرده است و تصاویر واقعی تر و  زنده تری از این کشور و مردمش را به چشم دیده و همین طور به عنوان کسی که دو فیلم سینمایی را در فاصلة سیزده سال دربارة افغانستان ساخته است (اولی "بایسیکل ران" در سال 1366 و دومی " سفر قندهار " در سال 1379) و نیز به عنوان کسی که برای تحقیق دو فیلمی که ساخته، حدود ده هزار صفحه کتاب و اسناد گوناگون را مطالعه کرده است، تصویر متفاوتی از افغانستان با آنچه در ذهنیت مردم دنیاست سراغ دارد. تصویری پیچیده تر، متفاوت تر، غم انگیزتر و ای بسا مظلوم تر. تصویری که نیازمند توجه است تا فراموشی یا سرکوب. اما کجاست سعدیِ " بنی آدم اعضای یکدیگرند ؟! " تا بیهودگی نصب شعرش را بر سردر سازمان ملل ببیند.

 

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم ایران

تصور مردم ایران مبتنی است بر همان تصویری که مردم اروپا و امریکا و خاورمیانه از افغانستان دارند، البته از کمی نزدیکتر. کارگران ایرانی، مردم جنوب شهر تهران و اهالی شهرستان های کارگری ایران، افغان ها را دوست ندارند و آنها را رقبای کارگری خود می دانند و از طریق فشار به وزارت کار ایران خواستار بازگشت مهاجران افغان به داخل خاک افغانستان هستند. طبقة متوسط ایرانی معمولاً افغان ها را آدم های امینی می دانند که می توان، حداقل یکی از آنها را به عنوان آبدارچی یا خدمتکار درون دفتر کار خود گماشت. بسازبفروش ها، افغان ها را کارگران ساختمانی خوبی که بهتر از معادل ایرانی خود کار می کنند. و احیاناً مزد کمتری هم می‏گیرند، می دانند. مسئولین مبارزه با قاچاق مواد مخدر می دانند و راه حلی جز سرکوب قاچاقچیان و بیرون کردن همة افغان ها، برای فیصله دادن همیشگی به این مشکل پیشنهاد نمی کنند. پزشکان ایرانی آنها را علت شیوع برخی از بیماری هایی که پیش از این در ایران سابقه نداشت، از جمله سرماخوردگی افغانی می دانند و چون به جلوگیری از مهاجرت نمی توانند دل ببندند، راه حل را انجام واکسیناسیون از داخل افغانستان می دانند که در این زمینه موفق شدند برای جلوگیری از شیوع فلج اطفال، هزینة واکسیناسیون را برای ملت افغانستان نیز بپردازند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بحران اشتغال در افغانستان

پاورپوینت درباره عبور لوله گاز ترکمنستان از افغانستان به پاکستان

اختصاصی از یاری فایل پاورپوینت درباره عبور لوله گاز ترکمنستان از افغانستان به پاکستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره عبور لوله گاز ترکمنستان از افغانستان به پاکستان


پاورپوینت درباره عبور لوله گاز ترکمنستان از افغانستان به پاکستان

فرمت فایل :powerpoint (قابل ویرایش) تعداد صفحات: 17 صفحه

 

 

 

 

مصارف مجموعی 1650کیلومتر لوله گاز از ترکمنستان الی پاکستان 8.3 میلیارد دالر تخمین شده.

مصارف در حوزه افغانستان در حدود 3.3 میلیارد دالر تخمین شده.
مصارف در حوزه ترکمنستان 1.4 میلیارد دالر تخمین شده.
مصارف در حوزه پاکستان 3.6 میلیارد دالر تخمین شده.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره عبور لوله گاز ترکمنستان از افغانستان به پاکستان