یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق تاریخ ادبیات ایران 94 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق تاریخ ادبیات ایران 94 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 90

 

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> مقدمهدولت ساسانی با شکستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر اسلام در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) وقادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر که تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حکومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی محدود و معدود تحت سیطره عرب درآمدند.

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری

چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت. پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمه‏ای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.

تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد. در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.

در همین اوان کتبی مانند دینکرت، بندهشن، شایست نشایست،ارداویرافنامنه، گجستک ابالش، یوشت فریان، اندرز بزرگمهر بختکان، مادیگان شترنگ، شکند گمانیک و یچار و امثال آنها بزبان پهلوی نگاشته شد که بسیاری مطالب مربوط بایران پیش از اسلام و آیین و روایات مزدیسنا و داستانهای ملی در آنها محفوظ مانده است. مؤلفان این کتب غالباً از روحانیون زرتشتی بوده و باین سبب از تاریخ و روایات ملی و دینی ایران قدیم اطلاعات کافی داشته‏اند. از این گذشته در تمام دیوانهای حکام عرب در عراق و ایران و ماوراءالنهر تا مدتی از خط و لهجه پهلوی استفاده میشده است.

با همه این احوال پیداست که غلبه عرب و رواج زبان دینی و سیاسی عربی بتدریج از رواج و انتشار لهجه پهلوی میکاست تا آنجا که پس از چند قرن فراموش شد و جای خود را بلهجات دیگر ایرانی داد.

خط پهلوی هم بر اثر صعوبت بسیار و نقص فراوان خود بسرعت فراموش گردید و بجای آن خط عربی معمول شد که با همه نقصهایی که برای فارسی زبانان داشت و با همه نارسایی بمراتب از خط

پهلوی آسانتر است.

بهمان نسبت که لهجه پهلوی رسمیت و رواج خود را از دست میداد زبان عربی در مراکز سیاسی و دینی نفوذ می‏یافت و برخی از ایرانیان در فراگرفتن و تدوین قواعد آن کوشش میکردند اما هیچگاه زبان عربی مانند یک زبان عمومی در ایران رائج نبود و بهیچ روی بر لهجات عمومی و ادب ایرانی شکستی وارد نیاورد و عبارت دیگر از میان همه ملل مطیع عرب تنها ملتی که زبان خود را نگاه داشت و از استقلال ادبی محروم نماند ملت ایرانست.

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> نفوذ لغات عربی در لهجات ایرانیپیداست که این نفوذ سیاسی و دینی و همچنین مهاجرت برخی از قبایل عرب بداخله ایران و آمیزش با ایرانیان و عواملی از این قبیل باعث شد که لغاتی از زبان عربی در لهجات ایرانی نفوذ کند. این نفوذ تا چند قرن اول هجری بکندی صورت میگرفت و بیشتر ببرخی از اصطلاحات دینی (مانند: زکوة، حج، قصاص...) واداری(مانند: حاکم، عامل، امیر، قاضی، خراج...) و دسته‏یی از لغات ساده که گشایشی در زبان ایجاد میکرد یا بر مترادفات میافزود(مانند: غم، راحت، بل، اول، آخر...) منحصر بود و حتی ایرانیان پاره‏ای از اصطلاحات دینی و اداری عربی را ترجمه کردند مثلاً بجای «صلوة» معادل پارسی آن «نماز» و بجای «صوم» روزه بکار بردند. در این میان بسیاری اصطلاحات اداری(دیوان، دفتر، وزیر...) و علمی(فرجار، هندسه، استوانه، جوارشنات، زیج، کدخداه...) و لغات عادی لهجات ایرانی بسرعت در زبان عربی نفوذ کرد و تقریباً بهمان نسبت که لغات عربی در لهجات ایرانی وارد شد از کلمات ایرانی هم در زبان تازیان راه یافت.

باید بیاد داشت که نفوذ زبان عربی بعد از قرن چهارم هجری و خصوصاً از قرن ششم و هفتم ببعد در لهجات ایرانی سرعت و شدت بیشتری یافت. نخستین علت این امر اشتداد نفوذ دین اسلام است که هر چه از عمر آن در ایران بیشتر گذشت نفوذ آن بیشتر شد و بهمان نسبت که جریانهای دینی در این کشور فزونی یافت بر درجه محبوبیت متعلقات آن که زبان عربی نیز یکی از آنهاست، افزوده شد. دومین سبب نفوذ زبان عربی در لهجات عربی در لهجات ایرانی خاصه لهجه دری، تفنن و اظهار علم و ادب بسیاری از نویسندگانست از اواخر قرن پنجم به بعد. جنبه علمی زبان تازی نیز که در قرن دوم و سوم قوت یافت از علل نفوذ آن در زبان فارسی باید شمرده شد.

این نفوذ از حیث قواعد دستوری بهیچروی(بجز در بعض موارد معدود بی اهمیت) در زبان فارسی صورت نگرفته و تنها از طریق مفردات بوده است و حتی در مفردات لغات عربی هم که در زبان ما راه جست براههای گوناگون از قبیل تلفظ و معنی آنها دخالتهای صریح شد تا آنجا که مثلاً بعضی از افعال معنی و وصفی گرفت (مانند:لاابالی= بی‏باک. لایعقل= بی‏عقل، لایشعر= بی‏شعور، نافهم...) و برخی از جمعها بمعنی مفرد معمول شده و علامت جمع فارسی را بر آنها افزودند مانند: ملوکان، ابدالان، حوران، الحانها، منازلها، معانیها، عجایبها، موالیان، اواینها...چنانکه در شواهد ذیل می‏بینیم:

ببوستان ملوکان هزار گشتم بیش گل شکفته برخسارکان تو ماند(دقیقی)

وگر بهمت گویی دعای ابدالان نبود هرگز با پای همتش همبر

(عنصری)

گر چنین حور در بهشت آید همه حوران شوند غلمانش

(سعدی)

زنان دشمنان در پیش ضربت بیاموزند الحانهای شیون

(منوچهری)

بیابان درنورد و کوه بگذار منازلها بکوب و راه بگسل

(منوچهری)

من معانیهای آنرا یاور دانش کنم گر کند طبع تو شاها خاطرم را یاوری

(ازرقی)

گذشته از این نزدیک تمام اسمها و صفتهای عربی را که بفارسی آوردند با علامتهای جمع فارسی بکار بردند(مانند: شاعران، حکیمان، زائران، امامان، عالمان. نکتها، نسخها، کتابها...)بدین جهات باید گفت لغات عربی که در زبان فارسی آمده بتمام معنی تابع زبان فارسی شده و اصولاً تا اواخر قرن پنجم جمعهای عربی نیز بنحوی که امروز میان ما معمول است تقریباً مورد استعمالی نداشته است.

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> آغاز ادب فارسیاگر چه ادبیات پهلوی در برابر نفوذ و رسمیت زبان عربی اندک اندک راه ضعف و فراموشی می‏پیمود لیکن لهجات محلی دیگر ایران با آمیزش با زبان عربی آماده ایجاد ادبیات کامل و وسیعی میگردید و از آنجمله بود لهجه آذری، لهجه کردی، لهجه فارسی(معمول در فارس)، لهجات مرکزی ایران، لهجه طبری، لهجه گیلی و دیلمانی، لهجه سگزی، لهجه خراسانی، لهجه سغدی، لهجه خوارزمی و جز آن.

لهجه عمومی مشرق ایران و شعب آن از این میان ثروتمندترین لهجه‏های ایرانی بود و چون بازمانده لهجه‏های ادبی مهمی مانند پهلوی اشکانی (پهلوی شمالی)، سغدی قدیم، تخاری و خوارزمی قدیم بود بزودی و با کوچکترین رسمیت سیاسی می‏توانست بهترین وسیله ایجاد ادبیات جدیدی در ایران گردد و این امر خوشبختانه بیاری یعقوب سر لیث صفار(254ـ265) مؤسس سلسله مشهور صفاری در اواسط قرن سوم هجری بشرحی که در تاریخ سیستان بتفصیل آمده است صورت گرفت و با ظهور شاعرانی مانند محمد بن وصیف سگزی دبیر یعقوب و بسام کورد(کرد) از خوارج سیستان که بصلح


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تاریخ ادبیات ایران 94 ص

دانلود تحقیق ادبیات داستانی معاصر 15 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق ادبیات داستانی معاصر 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فصل دوّم

ادبیات داستانی معاصر

تهیه کنندگان:

سید حامد حسینی فدکی

احمد خسروی

دبیر راهنما:

جناب آقای دانش پژوه

پائیز85

فهرست

ادبیات داستانی معاصر ................................................................................1

درس پنجم....................................................................................................6

محمّد علی جمالزاده.....................................................................................7

معنی کلمات................................................................................................8

خودآزمایی................................................................................................11

بیاموزیم...................................................................................................... 12

منابع و مأخذ..............................................................................................13

الف

ادبیات داستانی معاصر

آثاری که در زمینه ی بررسی تاریخی ادبیات داستانی ایران منتشر شده بسیار اندک است . اغلب این آثار

جامع نیستند . در آن ها ترتیب زمانی معینی دنبال نمی شود و داستان ها بدون در نظر گرفتن ارتباط های بینامتنی شان به یکدیگر ، و نویسندگان هم جدا از شرایط اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و روان شناسی اجتماعی زمانه

خویش مورد بررسی قرار می گیرند . از این رو نقد و تفسیر ها به نوعی تک نگاری از چند چهره ی معروف و.

تثبیت شده ، آن هم منفک از محیط رشد نویسنده ، تبدیل می شوند

اگر هم سیر تحولی مراحل ادبی در نظر گرفته شود ، دوره ای کوتاه ، بی سایه روشن های گونا گونش و بی ارتباط با دوره های قبل و بعد ، بررسی می شود . به علاوه ، فصل هایی از تاریخ ادبیات معاصر نیز اغلب

به سکوت برگزار می گردد.

درک چگونگی شکل گیری و شناخت مراحل پیشرفت ادبیات معاصر و عوامل حاکم بر این حرکت ، به پژوهش های دقیق تر و فراگیر تری نیاز دارد . پژوهش هایی که در جهت چگونگی کشف روابط درونی آثار پراکنده وهمخوانی تحول ادبی با وضع اجتماعی و فرهنگی تلاش کنند .می توان با آشکار کردن پیوند های درونی انبوهمتون ادبی و تبیین زیبایی شناختی و جامعه شناسی تاریخ ادبیات و شناخت نظریه های مطرح ادبی ، به ماهیت ادبیات معاصر پی برد و جهت و گرایش جنبش ادبی را مشخص کرد.

شناخت گذشته ادبی ، اینک بیش از هر زمان دیگر احساس می شود و آگاهی به آن می تواند راهگشای آینده برای نویسندگان و خوانندگان ادبیات باشد.

مجموعه حاضر با توجه به همین نیاز پدید آمده است . ما کوشیده ایم تا به شیوه ای منظم ادبیات معاصر را مطالعه کنیم و تا حد امکان و توان ، تصویری جامع و بیطرفانه ، از گرایش ها و دگرگونی ها ی داستان نویسی ایران درصده گذشته ترسیم کنیم.

:و آن را در پنج دوره تاریخی به شرح زیر مورد مطالعه قرار دادیم

الف) از نخستین تلاش ها (حدود 1274) تا 1320

ب) از 1320 تا 1332

پ) از 1332 تا 1340

ت) از 1340 تا 1357

ث) از 1357 تا 1370

نکته ی دیگر این که : در نقاط عطف تحولات تاریخی و فرهنگی ، مضمون های اساسی و شیوه ی ساخت و

پرداخت رمان ها و داستان ها به مرور تغییر می کند . از این رو معمولن آثار هر دوره مشخصاتی کلی دارند که

از وضع اجتماعی و فرهنگی ، باورهای مسلط روشنفکری و طرز تلقی نویسندگان از وظیفه ی ادبیات ریشه می گیرند .این مشخصات هر دوره را از دوره های دیگر متمایز می کند.

فرایند تحول ادبیات داستانی ایران هر بار به دلایل سیاسی –اجتماعی قطع شده و بار دیگر حرکتی تازه آغاز شده است . برای درک روشن تر و دقیق تر این گسست در فرایند ادبیات داستانی ، توجه به اساسی ترین حوادث اجتماعی –فرهنگی دوره های گوناگون ضروری است . اما دوره بندی ادبیات با طبقه بندی " انواع ادبی " امکان

1

پذیر می شود . زیرا دراین حالت هر اثر در جایگاه معینی قرار می گیرد و تفاوت ها و شباهت های آن با سایر آثار ،و نیز با زمینه فرهنگی دوره معین مشخص می شود . با دسته بندی آثار به انواع ( ژانرهای ) گوناگون

ساختارهای ادبی موجود در دستاورد های پراکنده ادبی ، در معرض دید قرار می گیرند.

داستان نویس خلاق چون از حد تقلید ساده ی واقعیت در می گذرد ، واقعیتی داستانی و تخیلی پدید می آورد برتر از واقعیت روزمره ، آینه ای ژرف تر در مقابل ذهن می گذارد تا بی نهایت پنهان آشکار شود.

بخش اول

از نخستین تلاش ها تا سال 1320

نخستین نویسندگانی که در قالب داستان آثاری آفریدند

ادبیات دوران مشروطه

رویارویی با اروپا اصلی ترین مساله فرهنگی در دوره مشروطه است

ادبیات این دوران که متاثر از فرهنگ غرب است ، با پرداختن به مبرم ترین مسائل اجتماعی و انتقاد از استبداد ،خرافات و موهوم پرستی ، نقشی متفاوت با نقش ادبیات اشرافی بر عهده می گیرد . ضرورت بیان وظایف تازه سبب بکارگیری شکل های جدید ادبی و ورود موضوع ها و شخصیت ها ی تازه به عرصه ادبیات می شود . جای شکل های کهنه ادبی را ، که کاربرد زیبایی شناختی خود را از دست داده اند ، شکل های تازه ادبی می گیرند

در سال 1253 میرزا جعفر قراجه داغی :( ستارگان فریب خورده ، حکایت یوسف شاه ) - نوشته ی میرزا فتحعلی آخوندزاده (1191-1257) را از زبان آذربایجانی به فارسی بر می گرداند.

آخوندزاده پیشرو فن نمایشنامه نویسی و داستان پردازی اروپایی در خطه آسیا است .

رمان ( سیاحت نامه ابراهیم بیک یا بلای تعصب او ) در سال 1274شمسی به چاپ می رسد .

.داستان دراماتیک و ساختمان هماهنگ ) ستارگان فریب خورده ) مورد استقبال چندانی قرار نمی گیرد

رمان های آغازین – سفرنامه ای ، تاریخی ، اجتماعی ، ضمن این که می خواهند از نظر شکل و محتوا سنت

شکن باشند اما سخت با شگرد های ادبی قدیم پیوند دارند.

اولین سفرنامه جدید را میرزا صالح شیرازی نوشت

میرزا علی خان امین الدوله نیز سفرنامه ای با نثری زیبا دارد

.اما اولین داستان های سفر نامه ای را مراغه ای و تالبوف نوشتند

حاج زین العابدین مراغه ای (1218-1290) تاجری مقیم استانبول – سیاحت نامه ابراهیم بیک را در سه جلد طی

سال های 1274و1285و1289 منتشر کرد.

مسالک المحسنین (1284) نوشته ی عبدالرحیم تالبوف (1213-1289 (

کتاب احمد یا سفینه طالبی – نوشته دیگرتالبوف است

2

بخش دوم


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ادبیات داستانی معاصر 15 ص

دانلود تحقیق آموزش ادبیات

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق آموزش ادبیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 48

 

احمد جام

شیخ احمد در سال 440 هجری قمری در قریه نامق کاشمر خراسان به دنیا آمد. تا بیست و دو سالگی زندگی را به عیش و نوش می ‌ـ گذراند اما بعد از این توبه کرد و هجده سال عزلت گزیدو پس از آن با توشه ای از معارف دینی و عرفانی برای ارشاد نزد مردم ـ بازگشت . 

شیخ احمد جام سفرهای متعددی به نقاط مختلف کرد و در سال 536 هجری ق . وفات یافت .

مهم ترین آثار او عبارتند از : 

1) انس التا ئبین : مفصل ترین اثری است که در 45 باب تدوین کرده است.در هر باب پرسشهایی را مطرح و با باریک بینی های دقیق و استفاده از آیات و احادیث و امثال فارسی و عربی به نثری ساده بیان می کنند .

2) مفتاح النجات

3) روضة المذ نبین

4) سراج السائرین

5) دیوان اشعار

حمید سبزواری 

حسین ممتحن معروف به حمید سبزواری در سال 1304 ه ش در سبزوار قدم

به عرصه ی هستی نهاد. پس از طی تحصیلات متداول به خدمت آموزش و پرورش در آمدواز شانزده سالگی به سرودن اشعار انقلابی و سیاسی پرداخت وبه همین علت در سالهای پیش از ـ پیروزی انقلاب اسلامی از آموزش و پرورش اخراج شد

او در قالب های مثنوی ، غزل ، شعرنو و چهار پاره طبع آزمایی کرده و سبک شعری او سبک خراسانی و عراقی است .

سبزواری از پیشگامان شعر انقلاب واز پر کارترین سرایندگان سروده های انقلاب است .

از مهم ترین سروده های او می توان به این آثار اشاره کرد :

1) خمینی ای امام

2) بانگ آزادی

3) همپای جلودار

4) شکست شیطان

5) برخیزید

6) سرود درد

7) سرود سپید 

لطفعلی صورتگر

دکتر لطفعلی صورتگر فرزند میرزا آقاخان شیرازی از خاندان لطفعلی خان نقاش معروف قرن « 13» است که در سال 1279 در شیراز متولد شد . تحصیلات ابتدایی و متوسطه را قسمتی در شیراز و قسمتی در هندوستان به پایان رساند . در سال 1306 برای ادامه تحصیل به لندن رفت وبه اخذ درجه ی لیسانس در ادبیات و زبان انگلیسی نایل آمدوپس از سالها تدریس ادبیات و زبان انگلیسی ـ دردانشکده ادبیات دانشگاه تهران باردیگردرسال 1316 به لندن رفت و به اخذ درجه ی دکترای ادبیات وزبان انگلیسی موفق گردید ـ

از آن پس به استادی زبان و ادبیات فارسی و انگلیسی در دانشگاه تهران اشتغال داشت .

دکتر صورتگر در سال 1348 دار فانی را وداع کرد .

تألیفات او عبارتند از :

1) متون علم اقتصاد و تجارت

2) تاریخ ادبیات انگلیسی در دو جلد

3) کتاب سخن سنجی

4) منظومه های غنایی اپرون

5) منظومه ی توصیفی

6) مجموعه ی اشعار به نام « برگهای پراکنده »

7) دیوان اشعار که در حدود 8000 بیت می باشد

8) ترجمه ی مقالات « بایکن انگلیسی »

عبدالله مستوفی

عبد الله مستوفی نویسنده قرن 14 ه ق ازخاندان اصیل ایرانی است که پدران او در دوره ی قاجاریه شغل دیوانی و منصب امور مالی ـ داشته اند به این جهت « مستوفی » به عنوان لقب درخانواده ی آنها باقی مانده است. وی مدتی ازطرف وزارت خارجه ی ایران درعهد

مظفرالدین شاه مأمور خدمت در پطرز بور گ شد . پس از بازگشت به تهران وتدریس در مدرسه ی سیاسی باز هم مدتی به کارهای ـ دولتی سرگرم بود اما چون از کارهای رجال دولتی انتقاد می کرداو را کنار گذاشتند

مستوفی از روزگار جوانی به نویسندگی علاقه مند بود و آثار قلمی چندی اعم از ترجمه و تألیف از خود به یادگار گذاشت که برترو ـ شیرین تر از همه کتاب « شرح زندگانی من » است که موضوع آن تشریح اوضاع اجتماعی و سیاسی و اداری دوره قاجار است.

مستوفی با زبانی شیرین و گرم اوضاع و احوال را بدان گونه که دیده بیان می کندو خاطراتش را هم در این کتاب نوشته است .

ژول ورن

ژول ورن این نویسنده خیال پرداز و روشنفکر در سال 1828 م در جزیره « رید » و در خانواده ی متوسط پا به عرصه ی هستی ـ گذاشت، پدرش قاضی عالی رتبه بود که او را تشویق به یادگیری رشته حقوق کرد امّا او دراین کار موفق نشد وبه نگارش داستان ـ ونمایش نامه پرداخت .

ژول ورن در سال 1885 م یعنی بیست سال قبل از مرگش به دست جوانی دیوانه با گلوله مجروح شدومجبور به نشستن


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق آموزش ادبیات

دانلود تحقیق ادبیات داستانی 16 ص

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق ادبیات داستانی 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

نو آوری در ادبیات داستانی

بدیهی است پیدایش نوآوری و نواندیشی در عرصه ادبیات داستانی بنا به مناسبات عل‍ّی و قوام‌یافته‌ای چون ظهور ذهنهای نو، تجربه‌اندوزی از بطن زندگی، دریافت اصولی از ساحت هستی، ژرف‌اندیشی، گذشت زمان و سنجش عقلانی بدون بغض و غرض بستگی دارد؛ و به منظور راه‌اندازی یک جریان ادبی بدیع و تثبیت آن، نمی‌توان تنها به ظهور نوابغ و شخصیتهای نواندیش اکتفا کرد. چه بسارند افراد ناپخته، ناتوان و کم‌بضاعتی که برای کسب شهرت، مقام و ثروت، و به منظور پنهان کردن ناتوانیهای خود، به ناگاه به کاری نو دست می‌زنند و گمان می‌کنند که یک شبه ره صدساله طی می‌کنند، و با ـ اصطلاحا‌ً ـ «طرحی نو در انداختن»، به چهره‌ای ماندگار مبدل می‌گردند. اما از آنجا که این افراد از جهان‌بینی نابی برخوردار نیستند و از بهره‌بری از شیوه‌ها و تکنیکهای داستان‌نویسی عاجزند، به آنی، نامشان از صفحات ادبیات محو می‌گردد.البته شکی نیست که اصطلاح «نو» و یا «مدرن»، همواره در تمامی ادوار تاریخی و زمانهای مختلف مطرح بوده و به کار رفته است. درواقع، «نوبودن» و «نوآوری»، لازمه حیات ادبیات، خاصه ادبیات داستانی به حساب می‌آید؛ ودر تمامی مقاطع و دوره‌های مختلف، نویسندگان و ادیبان و شاعران بسیاری ظهور کرده‌اند که در زمان خود حرف نو می‌زده‌اند و در عرصه ادبیات نوآوری کرده‌اند. آن‌چنان که سعدی، حافظ، مولوی، ابوالفضل بیهقی، نیما... در زمان خود، نواندیش بوده‌‌اند. از این رو می‌توان مدعی بود که ادبیات نو یا مدرن، در تمامی دورانها وجود داشته است، و مختص به دوره‌ای خاص نیست.برخی از صاحبنظران ادبیات داستانی معتقدند که هر داستان و رمانی که به خلاف سنتهای رایج شکل بگیرد، در گونه رمان مدرن و یا نو قرار می‌گیرد. آن‌چنان که ویکتور هوگو در دوران خود همچون جیمز جویس در اوایل قرن بیست نوآوری کرده و به شیوه‌ای داستان می‌نوشته که پیش از آن، رایج نبوده است. از جانب دیگر، برخی به این اصل رسیده‌اند که انسان در عرصه داستان‌نویسی، تمام راهها را طی کرده است، و در دوره معاصر، تنها به تلفیق شیوه‌های گذشته مبادرت می‌ورزد.با تمامی این تفاصیل، برخی رمان نو یا مدرن را به رمانی اطلاق می‌کنند که درست بعد از جنگ جهانی دو‌ّم در اروپا و آمریکا ظهور کرد. این افراد منکر این قضیه نیستند که واژه معاصر و مدرن، با دوره‌ای که هر اثری خلق می‌شود ارتباط تنگاتنگی دارد؛ و به عبارتی، هر اثر ادبی و هنری، در هر زمانی که خلق می‌شود، مدرن است. با این حال، آنها بیشتر دوست دارند اصطلاح «رمان مدرن» یا «رمان نو» را برای دوره‌ای که از سال 1860 شروع شد و تا سال 1970 ادامه یافت، به کار برند؛ و به طور چشمگیری هم، در این راه، موفق بوده‌ اند.در طی این سالها، دیدگاه نویسندگان و شیوه داستان‌نویسی آنها دچار دگرگونی اساسی شد؛ و امروزه مرسوم است هرگاه سخن از «مدرنیسم» و «ادبیات داستانی مدرن» به میان می‌آید، ناخواسته توجه همگان به آن دورة خاص جلب شود.بسیاری بر این باور پافشاری می‌کنند که «مدرنیسم» که میان جنگ جهانی اول و دوم ظهور کرد، خود رنسانسی دیگر بود؛ که طی آن، ساختار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و... کشورها تغییر کرد و وضعیت نویسندگان، به ناگاه دگرگون شد.البته، نحوة شکل‌گیری و اهداف و برنامه‌های رنسانس، با جریان مدرنیسم کاملا‌ً متفاوت است. اما از آنجا که بافت اجتماعی و فرهنگی کشورها دچار تغییر عمده شد، این دو رویداد بزرگ را با هم قیاس می‌کنند. در دوره رنسانس، دیدگاههای مطرح شده توسط افلاطون در مورد الهام‌پذیری شاعر، کمک بسیار زیادی در ظهور این انقلاب بزرگ کرد. افلاطون، از این نظر، شاعران را با پیامبران یکسان دانسته، چنین مدعی شده که یک شاعر، با اثر خود می‌تواند انسانها را ارشاد و راهنمایی کند. افلاطون معتقد بود شاعران و هنرمندان، ارتباط نزدیکی با عوالم فراحسی دارند، و می‌توانند از بیرون از طبیعت، کمک بگیرند.بر این اساس، پیروان مدرنیسم قرن بیست، ریشه پیدایش این نحله را در قرن 19 نمی‌جویند. آنها مدعی‌اند که ریشه پیدایش تفکرات مدرن، با ظهور رنسانس پدید آمده است. طبق نظر آنها، بعد از رنسانس، این مدرنیستها بودند که به انسان این اطمینان را دادند که بشر می‌تواند بیاموزد، درک کند و بهترین باشد. بعد از رنسانس، مردم به این باور رسیدند که می‌توانند دربارة سرنوشت خود تصمیم بگیرند و اصطلاحا‌ً در محیط اطراف خود دخل و تصرف کنند.بر این اساس، همان دیدگاهی که باعث پیدایش رنسانس شد بعدها در قرن هیجده توانست یک ایده بزرگ ذهنی و عقلانی را طراحی کند؛ و آن هم جدال میان سنت و مدرنیسم بود. این طرح بنیادین توانست زندگی فکری اروپاییان را تحت تأثیر خود قرار دهد. سنت و مدرنیسم عملاً توانست دو گروه عمده پدید آورد: یک دسته آنهایی که شدیدا‌ً پیروان سنت بودند و دیگری آن دسته از افرادی که طرفدار مدرنیسم بودند.بدین ترتیب بود که قرن 18، عصر روشنگری لقب گرفت. در این عصر طبق نظر مدرنیستها، بلوغ فکری اعتقادات و باورهای پیروان انسانمداری، از طریق استدلالها و برهانهای مطرح شده، اثبات شد؛ و ذهن روشنگر باعث شد تا انسان آزاد گردد، و از دست موهوم پرستیها و نادانیها رهایی یابد.لازم به ذکر است: عصر روشنگری یک حرکت ظاهرا‌ً عقلانی بود که بیشتر، انقلاب صنعتی محرک آن بود. انقلاب صنعتی بین قرن 17 و اوایل قرن 18 صورت پذیرفت؛ زمانی که انسانهایی چون گالیله و اسحاق نیوتن، از طریق دانش و علم خود، به فراگیری قوانین طبیعت پرداختند. حقایقی که آنها به دست آوردند، فراتر از آن چیزی بود که عرف‌ پذیرای آن بود؛ مخصوصا‌ً باورهای اشتباهی که کلیسا بر آن تأکید می‌ورزید؛ همچون این باور که زمین به دور خورشید می‌گردد، و خلاف آن توسط کلیسا اشاعه می‌گردید.در پی آن، متفکران قرن 18، به‌تدریج به این اصل ایمان آوردند که هر مشکلی با کمک قدرت دلیل و برهان، قابل حل است. بدین ترتیب، بر آن شدند تا به تقابل با سنت، رسوم، تاریخ و حتی ادبیات و هنر گذشته بپردازند!آنها به‌تدریج به عرصه سیاست پا گذاشتند و بر آن شدند تا با قدرت سیاسی و حزبی، جامعة ایده‌آل خود را خلق کنند. در‌صورتی‌که مدرنیستها با طرح تئوریهای آرمانگرایانه خود، همواره جنگ و خونریزی را برای انسانها به ارمغان آوردند.به طور مثال، روسو با طرح برابری انسانها، اولین تجربه ساختن جامعه بهتر مدرنیستها را، با خون و جنگ توأم ساخت. نتیجة ایده‌های او، منجر به بروز جنگهای داخلی آمریگا گشت؛ و طی آنها، عدة بی‌شماری مردم بی‌‌گناه کشته شدند، و شهرهای آمریکا، به خاک و خون کشیده شد. درواقع، ایده برابری انسانها، یک ایده


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ادبیات داستانی 16 ص

دانلود تحقیق ادبیات حماسی بلوچ

اختصاصی از یاری فایل دانلود تحقیق ادبیات حماسی بلوچ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

چاکر وگهرام درادبیات حماسی بلوچ

      نظام اجتماعی مردم بلوچ در قدیم ؛مانند دیگر جامعه های ابتدایی؛بر رابطه ی همخونی استوار بود . گروههای خویشاوند در غم و شادی ،بیم و امید و علاقه و تعهد با هم شریک بودند . قدرت؛قانون روز بود و نظام قبیله ای کاربرد قدرت را توجیه می کرد. روزگار برای مردم ضعیف و بی یاور دشوار بود.آنها ناچار بودند درصد جلب توجه زورمداران باشند تا بتوانند درآن جامعه باقی بمانند. هر قبیله تحت رهبری رئیسی بود که قدرت او ناشی از اصالت خانوادگی ؛ جرأت و جسارت و سایر خصلت های پسندیده ی آن روز گار بود . وفاداری بی چون وچرا نسبت به منا فع قبیله مهم تر ین این ویژگی ها به شمار می رفت .وابستگی به طایفه حتی از پیوند زناشویی نیز استوار تر بود . خصلت ها ی پسندیدة مرد کامل بلوچ عبارت بود ازمهمان نوازی ،پنا هنده پذیری ،شجاعت ، جنگاوری و پایبندی به مبارزات قبیله ای .

 

 یکی از شعرای بلوچ که خود جنگاوری دلاور بوده این گونه سروده است .

برج باروی بلوچ کوه است                             kohant balõčâni kalât

که برای او از کوشک ها و باد گیر ها بهتر است ač bân o bâdgirân gehant                 

همسایه او ستیغ بلند کوه                             borzēn hašing hamsâhegant 

انبار او بلندی های یی گذرگاه                   hambâreš bērâhēn garant

 آب او از چشمه های روان       âpeš behōkēn čašmawant                  

ظرف او از برگ نخل با دبزنی وحشی       kōdiyeš piši  kondawant                                      

بستر او قطعه ای از زمین                       bōpeš dgâri tahtawant     

فرزند ما پیکان برگزیده است     may bačč gečēni gōndalant                

داماد ما خنجر نوک تیز                           zâmât šellēn hanjarant   

پسر ما سپر مقاوم چون کوه                 may brât talârēn esparant  

 و پدر نامدار ما شمشیر پهن may ârip mazan tappēn lorant               

مردانی که در پی انتقام هستندâ mard ke hōnân –a gerent          

خوابگاهشان برفراز کوه ها است           wâbeš talârâni sarant

 

     در چنین جامعه ای ،به غارت و شرارت هم تا حدی با دیده ی تحسین نگاه می شد. اما مبارزات حق طلبانه از قبیل دفاع از جان و مال و آبروی خود طایفه و پناهندگان ناتوان تر ،موافق نظر عموم مردم بود.

  

•     در هر طایفه فراوان بودند شاعرانی که به تبلیغ رشادت و جنگجویی خویشاوندان خود و طعن و ذم دشمنان می پرداختند. شعرهای حماسی بلندی سروده می شد .این سرودها در مجالس عمومی بزرگان با ساز و آواز خوانده می شد و از سینه ای به سینه های دیگر منتقل می شد و در سراسر منطقه انتشار می یافت که به تقویت اهمیت و طایفه گرایی ،و گسترده شدن شکاف بین طوایف و خانوادها می انجامید. بدین ترتیب در ادبیات حماسی بلوچ نام بسیاری از دلاوران زنده شد . از قبیل حمل Hammal به خاطر مبارزه با پرتقالیها ،میر کمبر (قنبر) به علت تلاش برای آزادی اسرای طایفه خویش ،دودا Dōdâ برای جنگیدن در مقابل سردار دیگری که گله ی گا و زنی از پناهندگان به او را غارت کرده بود و کشته شدن در این راه ،بالاچ (بالانچ)  Bâlânč برای گرفتن انتقام دودا از بی بگر Bibagr که نام آنها بر زبان خاص و عام است. ولی دو سردار دیگر به نامهای چاکر Čâkar از روئسای طایفه ی رند (Rend) و گوهرام Gwahrâm رئیس طایفه لاشار Lâšâr  از همه مشهور ترند.

 

•    جنگهای طولانی چاکر و گوهرام به خاطر کسب و قدرت فراگیر منطقه ای ، خارج از طایفه بود که گاهی بهانه های دیگری از قبیل دفاع چاکر از زن پناهنده ای به نام گوهر Gohar  در مقابل گوهرام هم پیدا می کرد .در این جنگهای طولانی بیشتر پیروزی  از آن چاکر بود ولی در یکی از این نیروها گوهرام چاکر را به سختی شکست می دهد و بیشتر سرداران او را می کشد . چاکر برای جبران این شکست و خونخواهی از گوهرام نزد حاکم هرات می رود و از این سردار مغول یاری می خواهد حاکم هرات لشکری پر شمار به سرداری فردی بنام زنو Zonnu با چاکر می فرستد و کار گوهرام را یک سره می کنند.

    موضوع این مقاله بحث در این زمینه است که برخورد شعر حماسی بلوچی با چاکر با وجود شکست سختی که از گوهرام خورده و برای انتقام به حکام مغول متوسل شده، برخوردی جانبدرانه است و سر انجام با وجود این سرگذشت ،چاکر


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ادبیات حماسی بلوچ